mehraboOon
03-16-2011, 04:00 AM
http://img4up.com/up2/22983161445633.jpg
شب تار است
شب بیدار
شب سرشار است.
آسمان را بگو از الماسِ ستارگانش خنجری به من می دهد.
شب
سراسر شب
یک سر از حماسه ی دریای بهانه جو بی خواب مانده است.
دریای خالی
دریای بی نوا ...
جنگل سالخورده به سنگینی نفس کشید و جنبشی کرد
و مرغی که از کرانه ی ماسه پوشیده پر کشیده بود ،
غریوکشان به تالاب تیره گون درنشست.
جنگل با ناله و حماسه بیگانه است
و زخم تبر را با لعاب سبز خزه فرو می پوشد.
حماسه ی دریا
از وحشتِ سکون و سکوت است..
شب تار است
شب بیمار است
از غریو دریای وحشت زده بیدار است.
شب از سایه ها و غریو دریا سرشار است
زیباتر شبی برای دوست داشتن.
با چشمان تو مرا به الماسِ ستاره ها نیازی نیست.
به آسمان بگو
الف. بامداد
شب تار است
شب بیدار
شب سرشار است.
آسمان را بگو از الماسِ ستارگانش خنجری به من می دهد.
شب
سراسر شب
یک سر از حماسه ی دریای بهانه جو بی خواب مانده است.
دریای خالی
دریای بی نوا ...
جنگل سالخورده به سنگینی نفس کشید و جنبشی کرد
و مرغی که از کرانه ی ماسه پوشیده پر کشیده بود ،
غریوکشان به تالاب تیره گون درنشست.
جنگل با ناله و حماسه بیگانه است
و زخم تبر را با لعاب سبز خزه فرو می پوشد.
حماسه ی دریا
از وحشتِ سکون و سکوت است..
شب تار است
شب بیمار است
از غریو دریای وحشت زده بیدار است.
شب از سایه ها و غریو دریا سرشار است
زیباتر شبی برای دوست داشتن.
با چشمان تو مرا به الماسِ ستاره ها نیازی نیست.
به آسمان بگو
الف. بامداد