mohamad.s
03-13-2011, 02:29 PM
خواستگار جنایتکار در انتظار حکم قصاص
خواستگار یک دختر که به خاطر سوءظن به او دست به جنایت زده بود، در زندان منتظر است حکم قصاصش به وی ابلاغ شود.
اینجنایت دو سال قبل در شیراز رخ داد و رسیدگی به پرونده آن تاکنون بهطولانجامیده است اما اکنون با توجه به درخواست اولیای دم مقتول و پذیرشجرم ازسوی متهم ۳۶ساله به نام شایان این جوان چاره یی جز منتظر ماندنبرای دریافتحکم قصاص ندارد.
این پرونده با اعلام گزارش توسط خانواده یک دختر۲۶ساله به نام ستاره بهجریان افتاد. والدین او پس از مراجعه به پلیس آگاهیشیراز خبر دادنددخترشان پس از آنکه برای انجام کاری نامعلوم از خانه خارجشد، دیگربازنگشت. آنها بعد از اینکه از غیبت ستاره نگران شدند به پرس وجوازآشنایان و اقوام پرداختند و حتی به مراکز درمانی رفتند اما هیچ خبریازدختر جوان نبود.
کارآگاهان وقتی مطمئن شدند نام این دختر در هیچفهرستی به ثبت نرسیده استفرضیه کشته شدن او را مطرح کردند چرا که اگرماجرا یک آدم ربایی بودگروگانگیران باید خواسته خود را تا آن زمان اعلاممی کردند، ضمن اینکهستاره اختلافی با خانواده اش نداشت و بی شک از منزلفرار نکرده بود. لحظاتدر بی خبری مطلق سپری می شد و احتمال وقوع جنایت راقوت می بخشید تا اینکهبالاخره پیکر بی جان دختری ناشناس در یکی از کمربندیهای شیراز پیدا شد ومادر ستاره تایید کرد جنازه متعلق به فرزندش است.بررسی مقدماتی پزشکیقانونی حکایت از آن داشت که قاتل یا قاتلان این دختررا خفه کرده و جسمیسخت را بر سرش کوبیده اند. علاوه بر این ردی که دراطراف جسد مشهود بود،نشان می داد عامل یا عاملان جنایت ستاره را در مکانیدر همان نزدیکی کشتهو سپس پیکر او را روی زمین کشیده و به آن مکان که خلوتو کم تردد است،منتقل کرده اند. پرس وجو از خانواده ستاره نام مظنون شمارهیک را درپرونده ثبت کرد. این مظنون جوان ۳۶ساله یی به نام شایان بود کهقصد داشتبا ستاره ازدواج کند اما اخیراً دختر جوان مصمم شده بود به ویجواب منفیبدهد.
هرچند شکست عشقی انگیزه یی رایج برای ارتکاب جنایتمحسوب می شود، اماکارآگاهان تصمیم گرفتند فقط به این یک دلیل بسنده نکنندو با تحقیقاتبیشتر مدارک و شواهد کافی به دست بیاورند ولی فرار شایان ازشیراز دیگرجای هیچ شبهه یی در قاتل بودن او باقی نگذاشت. افسران جنایی کهدر ابتدانمی دانستند پسر جوان به کجا گریخته است، سعی کردند با بازجوییازاطرافیان شایان او را گام به گام تعقیب کنند. این روش بعد از چندروزنتیجه داد و متهم به قتل در میناب دستگیر شد. او بعد از پذیرش اتهامقتلبه زندان رفت تا اینکه چندی پیش نخستین جلسه محاکمه برگزار شد و شایانباردیگر مسوولیت کشتن ستاره را متوجه خودش دانست. این جوان گفت؛ «بهستارهخیلی علاقه داشتم. ما با هم دوست بودیم و می خواستیم ازدواج کنیم،حتی بهخواستگاری اش هم رفته بودم و مشکلی بین ما وجود نداشت تا اینکه بهیکبارهورق برگشت. ستاره رفتارهای مشکوکی داشت و دیگر به من توجه نمی کرد.وقتیدرباره رفتار و گفتار دختر موردعلاقه ام فکر کردم به این نتیجه رسیدمکه اوبا فرد دیگری رابطه دارد و به این خاطر نیز نظرش نسبت به من تغییرکردهاست. چون از دست دادن ستاره برای من به معنی نابود شدن زندگی ام بودبه ایننتیجه رسیدم حالا که او به من خیانت کرده، بهتر است وی را بکشم؛برای همینروز حادثه با ستاره قرار گذاشتم و او را به محل خلوتی بردم سپسدر یک فرصتمناسب با روسری خفه اش کردم و با یک بلوک سیمانی بر سرشکوبیدم.»
به رغماعترافات صریح متهم به قتل قضات شعبه ۵دادگاه کیفری استان فارس کهرسیدگیبه پرونده را برعهده داشتند در پایان جلسه اول نتوانستند رای خودرا صادرکنند چراکه اولیای دم مقتول هنوز درباره خواسته شان به قطعیتنرسیده و بیندرخواست قصاص یا صلح و سازش در تردید بودند. سرانجام چند روزپیش دومینجلسه محاکمه متهم برگزار شد و این بار والدین ستاره اعلام کردندشایان رامستحق مرگ می دانند. به این ترتیب قضات برای انشای رای وارد شورشدند.
خواستگار یک دختر که به خاطر سوءظن به او دست به جنایت زده بود، در زندان منتظر است حکم قصاصش به وی ابلاغ شود.
اینجنایت دو سال قبل در شیراز رخ داد و رسیدگی به پرونده آن تاکنون بهطولانجامیده است اما اکنون با توجه به درخواست اولیای دم مقتول و پذیرشجرم ازسوی متهم ۳۶ساله به نام شایان این جوان چاره یی جز منتظر ماندنبرای دریافتحکم قصاص ندارد.
این پرونده با اعلام گزارش توسط خانواده یک دختر۲۶ساله به نام ستاره بهجریان افتاد. والدین او پس از مراجعه به پلیس آگاهیشیراز خبر دادنددخترشان پس از آنکه برای انجام کاری نامعلوم از خانه خارجشد، دیگربازنگشت. آنها بعد از اینکه از غیبت ستاره نگران شدند به پرس وجوازآشنایان و اقوام پرداختند و حتی به مراکز درمانی رفتند اما هیچ خبریازدختر جوان نبود.
کارآگاهان وقتی مطمئن شدند نام این دختر در هیچفهرستی به ثبت نرسیده استفرضیه کشته شدن او را مطرح کردند چرا که اگرماجرا یک آدم ربایی بودگروگانگیران باید خواسته خود را تا آن زمان اعلاممی کردند، ضمن اینکهستاره اختلافی با خانواده اش نداشت و بی شک از منزلفرار نکرده بود. لحظاتدر بی خبری مطلق سپری می شد و احتمال وقوع جنایت راقوت می بخشید تا اینکهبالاخره پیکر بی جان دختری ناشناس در یکی از کمربندیهای شیراز پیدا شد ومادر ستاره تایید کرد جنازه متعلق به فرزندش است.بررسی مقدماتی پزشکیقانونی حکایت از آن داشت که قاتل یا قاتلان این دختررا خفه کرده و جسمیسخت را بر سرش کوبیده اند. علاوه بر این ردی که دراطراف جسد مشهود بود،نشان می داد عامل یا عاملان جنایت ستاره را در مکانیدر همان نزدیکی کشتهو سپس پیکر او را روی زمین کشیده و به آن مکان که خلوتو کم تردد است،منتقل کرده اند. پرس وجو از خانواده ستاره نام مظنون شمارهیک را درپرونده ثبت کرد. این مظنون جوان ۳۶ساله یی به نام شایان بود کهقصد داشتبا ستاره ازدواج کند اما اخیراً دختر جوان مصمم شده بود به ویجواب منفیبدهد.
هرچند شکست عشقی انگیزه یی رایج برای ارتکاب جنایتمحسوب می شود، اماکارآگاهان تصمیم گرفتند فقط به این یک دلیل بسنده نکنندو با تحقیقاتبیشتر مدارک و شواهد کافی به دست بیاورند ولی فرار شایان ازشیراز دیگرجای هیچ شبهه یی در قاتل بودن او باقی نگذاشت. افسران جنایی کهدر ابتدانمی دانستند پسر جوان به کجا گریخته است، سعی کردند با بازجوییازاطرافیان شایان او را گام به گام تعقیب کنند. این روش بعد از چندروزنتیجه داد و متهم به قتل در میناب دستگیر شد. او بعد از پذیرش اتهامقتلبه زندان رفت تا اینکه چندی پیش نخستین جلسه محاکمه برگزار شد و شایانباردیگر مسوولیت کشتن ستاره را متوجه خودش دانست. این جوان گفت؛ «بهستارهخیلی علاقه داشتم. ما با هم دوست بودیم و می خواستیم ازدواج کنیم،حتی بهخواستگاری اش هم رفته بودم و مشکلی بین ما وجود نداشت تا اینکه بهیکبارهورق برگشت. ستاره رفتارهای مشکوکی داشت و دیگر به من توجه نمی کرد.وقتیدرباره رفتار و گفتار دختر موردعلاقه ام فکر کردم به این نتیجه رسیدمکه اوبا فرد دیگری رابطه دارد و به این خاطر نیز نظرش نسبت به من تغییرکردهاست. چون از دست دادن ستاره برای من به معنی نابود شدن زندگی ام بودبه ایننتیجه رسیدم حالا که او به من خیانت کرده، بهتر است وی را بکشم؛برای همینروز حادثه با ستاره قرار گذاشتم و او را به محل خلوتی بردم سپسدر یک فرصتمناسب با روسری خفه اش کردم و با یک بلوک سیمانی بر سرشکوبیدم.»
به رغماعترافات صریح متهم به قتل قضات شعبه ۵دادگاه کیفری استان فارس کهرسیدگیبه پرونده را برعهده داشتند در پایان جلسه اول نتوانستند رای خودرا صادرکنند چراکه اولیای دم مقتول هنوز درباره خواسته شان به قطعیتنرسیده و بیندرخواست قصاص یا صلح و سازش در تردید بودند. سرانجام چند روزپیش دومینجلسه محاکمه متهم برگزار شد و این بار والدین ستاره اعلام کردندشایان رامستحق مرگ می دانند. به این ترتیب قضات برای انشای رای وارد شورشدند.