PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حسابداری و حسابرسی در ایران باستان



mohamad.s
03-12-2011, 08:36 PM
حسابداری و حسابرسی در ایران باستان
این نگاره توسط انی کاظمی در تاریخ ۱۸م اسفند, ۱۳۸۹ و در دسته "تاریخ تمدن ایران باستان + تاریخ تمدن ایلام باستان + هخامنشیان" ارسال شده است

نویسنده : انی کاظمی

استفاده از مفاهیم «علم حساب» که امروزه به شیوه تکامل‌یافته‌ای در علم حسابداری تبلور یافته، با تمدن بشر همزاد است. برخلاف تصور فعلی که ظهور «علم حسابداری» را مربوط به دوران صنعتی‌شدن می‌‌داند، از دوران باستان شاهد استفاده از «روشهای کنترل مالی» بوده‌ایم. آغاز علم حساب، قبل از اختراع و به‌کارگیری خط بوده است و به استناد داده‌‌های باستان‌شناختی به‌دست آمده از شوش و در زیر لایه‌‌های تپه «اکروپول» که از نظر تاریخی سالهای۳۵۰۰ تا۳۰۰۰ پیش از میلاد را در بر می‌‌گیرد، تعدادی از اشیای شمارشی به شکل مخروط، کُره (تیله) و میله (باتونه) به دست آمده است (محمدی‌فر، ۱۳۸۵). علاوه بر شوش، در « چغامیش» در نزدیکی شوش نیز داده‌‌هایی مثل مهره‌‌ها و گلوله‌‌های شمارشی و همچنین گِل‌نوشته‌‌های اقتصادی که نشاندهنده شمارش است، به‌دست آمده است (محمدی‌فر، ۱۳۸۵). از میان داده‌‌های به‌دست‌آمده، اطلاعات مربوط به شیوه‌‌های حسابرسی در عصر هخامنشیان درخور توجه است. خانم پروفسور هاید ماری کخ (Heid Mary Kokh) در کتاب «از زبان داریوش» و برطبق اسناد حفاریهای سالهای ۱۹۳۳- ۱۹۳۴، (و همچنین ۱۹۳۶– ۱۹۳۸) در تخت جمشید و با یافتن حدود ۳۰ هزار لوح گلی که به خط عیلامی بوده، اطلاعات گرانبهایی را ارائه کرده است. این لوحها متعلق به «بایگانی دیوانی داریوش» بوده است. متن این لوحها بیشتر کوتاه و حاوی مطالبی در باره درامدها و هزینه‌هاست (محمدی فر، ۱۳۸۵) .

آشنایی با مولف کتاب «از زبان داریوش»
خانم «هاید ماری کخ» در دهه چهل میلادی یعنی سالهای شکوفایی بی‌نظیر ایرانشناسی، در آلمان متولد شد و در سالهای افول ایرانشناسی در دهه نود با انتشار کتاب «از زبان داریوش» یک بار دیگر به ایران‌‌شناسی (به مفهوم قدیم) در حال انقراض آلمان جان تازه‌‌ای بخشید. خانم پروفسور کخ تحصیلات دانشگاهی خود را با دریافت درجه کارشناسی ارشد ریاضی گذراند و شاید اگر به‌تصادف و به‌سبب شغل همسر باستان‌شناس خود، با پروفسور والتر هینز (Walter Hinz) ایران‌شناس آلمانی آشنا نمی‌‌شد، هرگز به تاریخ و فرهنگ ایران روی نمی‌آورد. خانم کخ پس از دریافت درجه دکتری بلافاصله یار خستگی‌ناپذیر او در تالیف عظیم فرهنگ عیلامی – آلمانی شد و سرانجام در تاریخ ۱۹۸۴ با رساله «امور دیوانی و اقتصادی فارس در زمان هخامنشیان» به دریافت مقام پروفسوری نایل آمد.

مقدمه
بشر ابتدا شمارش را با انگشتان دست‌وپا انجام می‌‌داد، لیکن بعدها واحدهای اندازه‌‌گیری مانند «وجب» و «قدم» به‌وجود آمد. در واقع سیستم «دهدهی» امروز که برای بیان کمیت‌ها به کار می‌‌رود، از به‌کار بردن انگشتان دست برای شمارش ناشی شده است (همشهری،۱۱/۳/۱۳۸۷). برخی از پژوهشگران دانش واژه‌شناسی بر این باورند که ریشه واژه دیجیت (Digit) که امروزه به معنای «رقم» و «انگشتان دست» به کار می‌‌رود، ایرانی است. بر پایه نظر برخی از محققان واژه دیجیت از دیشتی (dishti) اوستایی و به همان معنا گرفته شده و واژه «دست» در فارسی امروزی نیز بر گرفته از آن است (ضمیمه جام‌جم، ۲۳/۱/ ۱۳۸۸). هر عدد کمتر از ۱۰ را دیجیت (digit) می‌‌گویند (صدری، افشار،۱۳۷۳).

تشکیلات مالی ایرانیها
ایرانیان قرنها به خبرگی و مهارت در امور مالی، محاسباتی و حسابداری، زبانزد جهانیان بوده‌‌اند؛ به‌طوری که نظام مالی و اداری امپراتوری بیزانس در قرن هفتم میلادی، به تقلید از اصلاحاتی بوده که در قرن ششم میلادی در تشکیلات مالی، اقتصادی، پولی و حسابداری ایران به دست انوشیروان صورت گرفته است. برخی از اصطلاحات بانکداری امروز از قبیل واژه «چک» از اصطلاحات فارسی قدیم بوده که به غرب راه یافته است. علاوه بر این، کلمه «دوان» در زبان فرانسه که به معنای «گمرک» می‌‌باشد، از لفظ فارسی «دیوان» گرفته شده است (آزمون، ۱۳۸۵). همچنین، کلمه «کراسه» در زبان فارسی باستان به معنای « دفتر و دستک» (حساب و کتاب) آورده شده است (آزمون، ۱۳۸۵).
نخستین مهارتها در گستره موضوعهای مالی، بانکی و حسابداری در ایران را به استناد الواح کشف‌‌شده در «بابل» و به دوران «فریدون» نسبت می‌‌دهند. در دورانی که می‌‌توان بابل را پایتخت ایران به حساب آورد، اسناد و قراردادهای مالی مهم نوشته بر گل را در کوره می‌‌پختند تا از خطر نابودی ایمن بماند (آزمون، ۱۳۸۵). مخارج بزرگان دربار و حتی شخص پادشاه، بدون استثنا و به‌دقت بازبینی و حسابرسی می‌‌شده است (Tarikhema.ir).

لوحهای دیوانی تخت‌جمشید
در لوحهای فراوان گلی که از قسمت خزانه تخت‌جمشید به‌دست آمده است (و با کمال تاسف همه آنها از ایران خارج و به‌ویژه به امریکا برده شده)، روشن می‌‌شود که در زمان حکومت هخامنشیان سازمان اداری گسترده و منظمی وجود داشته که به همه زمینه‌‌های اقتصادی و اجتماعی کشور رسیدگی می‌‌کرده است. صورت کارگاه‌‌های خیاطی و فرشبا‌فی و مبل‌‌سازی و میزان محصول کشتزارها، دامداری‌‌ها و سهم ماهانه هر یک از کسانی که به کار مشغول بوده‌‌اند و دهها حساب دیگر در مرکز استانها نگهداری می‌‌شده است (شهریاری، ۱۳۸۰). الواح و اسناد پرسپولیس جنبه داستانی و روایتی ندارد، بلکه واقعیت عینی در این اسناد به وضوح مشخص است. عمده این اسناد، به دو بخش تقسیم می‌شود:
۱- «الواح استحکامات» (قلعه)، مربوط به عملیات گرداوری، انبارداری و توزیع مواد غذایی و آذوقه است.استفاده‌کنندگان از این مواد عبارت بوده‌‌اند از شاه و خانواده او، صاحب منصبان رتبه دیوانی (سازمان اداری)، «کاهنان» (یا خدمتگذاران دینی)، چارپایان و به‌خصوص کارگرانی که در دبیرخانه‌‌ها و تاسیسات کشاورزی روستاها و کارگاه‌‌های تبدیل مواد پرسپولیس کار می‌‌کردند. این الواح در یک زنجیر دراز تحویل جیره‌‌های غذایی به افراد و گروه‌‌هایی که از نقطه‌‌ای به نقطه دیگر امپراطوری سفر می‌کردند، ثبت شده است. در سه مجموعه دیگر از الواح، نامه‌‌ها، یاداشتهای روزانه و صورتحساب انبارها نوشته شده است.
۲- «الواح خزانه»، مربوط به واریز جیره به صنعتکارانی است که در کارگاههای دوران داریوش و خشایارشا و اردشیر اول کار می‌‌کرده‌‌اند. در سالهای ۴۹۴-۴۹۳ قبل از میلاد، بخشی از جیره آنها به صورت پول و نه به‌شکل محصولات غذایی، به آنها پرداخت می‌‌گردید (کریم آبادی ، ۱۳۸۵).
محتوا و مضمون لوحهای تخت‌جمشید این باور را پیش روی قرار می‌‌دهد که «اسناد داخلی و حسابداری» کارکنان تخت‌جمشید، در واقع یک بایگانی اداری بوده است. شکل ظاهری این لوحها تقریبا به اندازه «یک کف دست» است و بر روی گل خام نوشته و نگهداری می‌شده‌‌اند. هر لوح در چند نسخه نوشته می‌‌شده تا برای بایگانی ادارات دیگر به شهرهای مورد نیاز ارسال شوند. یک نسخه نیز در تخت جمشید نگهداری می‌‌شد. ایرانیان در ساختن انوع «مُهر» نیز خبره بوده‌‌اند. این اسناد به دقت طبقه‌‌بندی و بایگانی و رونوشتی از آن به نواحی و شهرها فرستاده می‌‌شده است (Tarikhema.ir).

دوره عیلامی
در زمان فرمانرویی داریوش، اسناد دیوانی به خط عیلامی نوشته می‌‌شد. خشایارشا نیز همین روش را داشت. هنوز هم از زمان اردشیر، اسناد محاسبات دیوانی به خط عیلامی بر جای مانده است (رجبی، ۱۳۷۶). در دوره تمدن عیلامی نیاز به استفاده از فنون مالی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. آنچه از کاوشهای علمی در دوره عیلامی به اثبات رسیده، وجود املاک وسیعی است که از طرف طبقه حاکم به خدایان اهدا می‌شد و این املاک در اختیار کاهنان قرار می‌‌گرفت. بنابر‌‌این به‌دلیل وجود «درامد»، ضرورت جمعبندی اطلاعات حسابداری نیز احساس شد. شواهد نیز تاییدکننده این واقعیت است. به‌عنوان مثال، طبق سندی که از «شوش» به دست آمده، مشخص شده است که الهه ایلامی «انونیتوم» یک مزرعه بزرگ را با احترام توسط کاهن خود اجاره داده است (محمدی‌فر، ۱۳۸۵).

داریوش و امور دیوانی
در عصر هخامنشیان و به‌ویژه در دوران داریوش اول، نظام اقتصادی به گونه‌‌ای سامان‌یافته بود که دولت هرگز با «مشکلات مالی» برخورد نمی‌‌کرد و در عین حال طبقات مختلف مردم نیز تحت فشار سنگین نبودند. نکته درخور توجه دیگر در تنظیم سیاستهای اقتصادی عصر داریوش، تعیین «منبع خراج» از سوی حاکم پس از مشورت با حاکمان ایالتها بود. داریوش نخستین کسی است که دفتر دولتی خراجگذاری را منتشر کرد. او فهرست خراج همه ایالتها را مشخص و منتشر کرد تا همه ایالتها از میزان خراج اطلاع داشته باشند (کریم آبادی، ۱۳۸۵).

سیستم حقوق و دستمزد
در «اوستا» در باره مزد کارگران یا حق‌الزحمه، از چارپایان ذکر شده است، چنان که در فصل هفتم «وندیداد» در چند قسمت، از «حق‌القدم» پزشک یاد شده است. در دوران هخامنشی، دادوستد و پرداخت مواجب و مزد کارگران و صنعتگران بیشتر «جنسی» بود و علی‌الرسم «گوسفند» پایه و میزان پرداخت بوده است. همچنین، مقداری از آن را به ِشکِل (Shekel) و بقیه را به تناسب مزد، گوسفند داده‌اند یا آن را فقط با پول رایج هخامنشی یعنی «شکل» پرداخته‌‌اند (فرقاندوست حقیقی، ۱۳۸۵). طبقه‌بندی دستمزدها، بسیار غنی و از جهاتی چنان مدرن است که گاه پیشرفته‌‌تر از امروز به نظر می‌آید.
«کارمندان دیوانی» نیز دو رده بسیار متفاوت داشته‌اند: اول اربابان و آزادان، دوم خدمتکاران و پادوها. مزد کارگران به‌طور عمده به صورت «جنسی» پرداخت می‌‌شد و پایه اصلی محاسبه آن «جو» (به‌عنوان سکه) و حداقل مزد یک مرد، ۳ (سه) « بن» جو در ماه بود. یک «بن» برابر با ده «دقه» و هر دقه برابر با، هم حجم ۹۷/۰لیتر جو (تقریباً معادل یک کیلوگرم جو) بود. بنابراین یک «دقه» نزدیک به هم حجم یک لیتر جو می‌‌شد که به زحمت از آن نیم کیلو نان می‌‌پختند (رجبی، ۱۳۷۶). پایین‌‌ترین سطح حقوق، یعنی هم حجم ۳۰ لیتر جو در ماه، به خدمتکارها و پادوها تعلق می‌‌گرفت که با دستمزد «کارگران خارجی» هم‌‌سطح بوده است. از این کارگران که از لیکیه، تراکیه و یا از بلخ می‌‌آمدند، بیشتر برای برداشت محصول استفاده می‌‌شد. همه کارگرانی که حداقل جیره را می‌‌گرفتند، به عناوین و مناسبتهای گوناگون «اضافه درآمد» داشتند. به‌طور منظم، شاید هر دو ماه یک بار «پاداش» دریافت می‌کردند که اغلب هم حجم یک لیتر جو و نیم لیتر نوشیدنی بود (رجبی، ۱۳۷۶). به این پاداشها باید جیر‌‌ه‌‌ای را که «دیوان اداری» به نام «کمک شاهانه» به کارگران می‌‌داد، افزود. تقسیم این کمکهـا به عهـده سـرپرسـت ویـژه‌‌ای بود کـه «مفتش» خوانده می‌‌شد (رجبی، ۱۳۷۶).
میزان دریافتی گروهی از حقوق‌‌بگیران رده‌‌های بالا، چشم‌‌گیر بود و از همه بالاتر دریافتی «رییس تشریفات» بود که همه «تشکیلات دیوانی پارس» یعنی هسته مرکزی حکومت ایران، را زیر نظر داشت. حقوق ماهانه او، عبارت از هم حجم ۵۴۰۰ لیتر جو، ۲۷۰۰ لیتر نوشیدنی و ۶۰ راس بز یا گوسفند بود (رجبی، ۱۳۷۶).

سازمان اداری و مالی پارس و حسابداران خبره
تا مدتهای دراز چنین گمان می‌‌رفت که تخت‌جمشید تنها به‌منظور نشان دادن قدرت داریوش و جانشینان وی برای برگزاری جشنها و آیین نوروزی بناشده است، در صورتی که اکنون به کمک «الواح دیوانی» مشخص شده که تخت جمشید، «مرکز کل سازمان اداری و مالی پارس» بوده به‌طوری که سررشته تمام امور مالی در تخت‌جمشید به هم می‌‌پیوسته است. در این تشکیلات پیچیده، هر «مامور دیوانی» موظف بوده است در هر سفر همیشه لوح ماموریتی مُهر شده را به همراه داشته باشد که در این لوح قید می‌‌شد دارنده آن از سوی چه مقامی ماموریت دارد و باید چه مسیری را طی کند و چه میزان آرد، نوشیدنی و گوشت برای زمان ماموریت خود و همراهان زیر دستش باید در مسیر ماموریت از خزانه‌‌های پادشاه دریافت کند (رجبی، ۱۳۷۶). بدون تردید سهم عمده‌‌ای از عظمت دوران داریوش هخامنشی را می‌‌توان نتیجه دقت، کنترل، نظارت و سیستم منحصر به فرد «اداری و مالی» آن دوره به حساب آورد. «حسابداران خبره» که در فارسی باستان همره کره (Hamarak) نامیده می‌‌شدند، سیستم حسابداری منظم و دقیقی ایجاد می‌‌کردند و به‌طور سالانه، خزانه‌‌های کشور را مورد حسابرسی قرار می‌‌دادند (آزمون، ۱۳۸۵).

خزانه‌دارها
یکی از بلندپایه‌‌ترین مقامات سازمان مالی هخامنشی، خزانه‌‌دار بوده است. این عنوان به فارسی باستان گنزه بره (Ganzabara) خوانده می‌‌شد. خزانه‌‌های کشور زیر نظر «خزانه‌‌دار» تخت‌جمشید که مسئول اداره کردن «نوزده خزانه» در کل کشور بود، قرار داشت. انبوهی از افراد متبحر و آموزش دیده در «امور مالی، حسابداری و حسابرسی» در این خزانه‌‌ها مشغول به کار بوده‌‌اند. خزانه‌‌ها علاوه بر جمع‌آوری و نگهداری اموال نقدی و جنسی، مسئولیت نظارت مستقیم در تولید انواع محصولات را نیز به عهده داشته‌‌اند. تعداد کارگران خزانه در خزانه‌‌های مختلف، گوناگون بوده است. مثلاً خزانه شیراز تا ۲۳۱ کارگر داشته و یا در تخت‌جمشید در یک سال، از ۱۳۴۸ کارگر خزانه نام برده شده است. کرکیش (Karkis)، چوته یاوده (Cutayavda) و برته کامه (Bartakama) بدون شک سه تن از خزانه‌‌داران نامی زمان داریوش بوده‌‌اند که علاوه بر آنکه منشا تحولات شگرفی در نظام مالی، حسابداری و حسابرسی داریوش شدند، امپراتوری وسیع و قدرتمند هخامنشی را به مدت بیش از دویست سال به قدرت بی‌رقیب جهانی تبدیل کردند (آزمون، ۱۳۸۵).

نظام کنترل هخامنشی
نظام کنترل هخامنشی تنها در جمع‌آوری و بایگانی سندها خلاصه نمی‌‌شد، بلکه هر دو ماه یک بار باید گزارشی از عملکرد همه حوزه‌‌ها تهیه می‌‌کردند. این روند، کار کنترل مرکزی در تخت جمشید را آسانتر می‌‌کرد. خوشبختانه به‌تصادف، در میان لوح‌‌های به‌دست آمده گاهی هم سندهای یک حوزه و هم گزارش جمع‌‌بندی (دو ماه یا سالانه) این سندها موجود است. مثلاً از حوزه کردوشوم (Krdusum) در منطقه عیلام، گزارش عملکرد دو ماه سال بیست و دوم، (۵۰۹ پ م) به‌دست آمده است. از اغلب «سندهای منفرد» این محل گزارش جمعی نیز در دست است. برای «سندهای متفرق»، نمونه‌‌ای نیز از گزارش سالانه در دست است. در این گزارش، همه «دریافتها و پرداختها»ی یک سال در یک جا جمع شده است. بدیهی است که لوح‌‌های گزارش دو ماهه یا سالانه، اندازه بزرگتری داشته‌‌اند (رجبی، ۱۳۷۶).

سابقه اعداد منفی
در تسویه حسابها گاهی به «اعداد منفی» برمی‌‌خوریم. برای مثال، در سال ۵۰۲ پیش از میلاد در آبادی «پرمیه» برای یک حق‌الاجاره ۲۲۳۰ لیتری جو، ۴۰۰ لیتر کسری ثبت شده است. معمولاً این کسری‌ها را در سالهایی که محصول زمین بهتر بوده است، باز پس می‌‌گرفتند. ظاهراً این مقدار اضافی از طرف دیوان به صورت قسط بدهی محاسبه شده است. در برخی از حسابرسی‌‌ها، بخش معینی برای «دریافتهای اضافی» به چشم می‌‌خورد. موقعی که از این گزارشها به تعداد زیادی برای یک سال معین در دست باشد، پی می‌‌بریم که آن سال باید سال وفور نعمت و سال « بازپرداخت دیون» بوده باشد (رجبی، ۱۳۷۶).

تهیه صورت مالی
ثبت هزینه‌‌ها در هر ایستگاه پستی به وسیله یک نفر «حسابدار» که با در اختیار داشتن گِل تازه، آماده ثبت «هزینه‌‌ها و رویدادهای مالی» بوده، انجام می‌‌شده است. ماموری که مُهرش را پس از دریافت جیره بر لوح می‌‌زد، باید دو لوح دیگر را نیز مُهر می‌‌کرده است؛ زیرا از هر سند دو رونوشت دیگر تهیه می‌شده که یک نسخه برای «واحد حسابرسی و نظارت» محلی که جیره تحویل می‌‌شده، ارسال می‌‌گشته و نسخه دیگر به‌طور مستقیم به مرکز تخت جمشید برای «ثبت و کنترل» فرستاده می‌‌شده است. نحوه نگهداری این اسناد بسیار درخور توجه است. این اسناد را بر اساس مکان، سال و موضوع طبقه‌بندی کرده و در سبدهای مخصوصی قرار داده و سپس آنها را در قفسه‌‌هایی می‌‌گذاشتند و برچسب مخصوصی بر آن می‌‌زدند و هر دو ماه یک بار گزارشی از عملکرد حوزه‌‌ها تهیه می‌‌کردند تا کنترل، نظارت و تهیه صورتهای مالی سالانه مرکزی آسان شود. در گزارش سالانه، همه دریافتها و پرداختهای یک سال در یک گزارش جمع‌بندی، و در نهایت صورت وضعیت مالی تهیه می‌‌شد. این صورت وضعیت، نسبت به الواح دیگر در اندازه‌‌ای بزرگتری تهیه می‌‌شده است (آزمون، ۱۳۸۵).

نظام حسابرسی
بررسی‌‌ها نشاندهنده این واقعیت است که در اعصار کهن به فراخور گستردگی حکومتها، از روشهای کنترل مالی استفاده می‌‌شده است. در این شیوه شمارش، اسناد و مدارک معبد اوروک (Uruk) و لوح امارسین (Amarsin) مورد مطالعه قرار گرفته و سپس «سنگ‌‌نوشته حمورابی» به عنوان سند تاریخی بررسی شده است (محمدی‌فر، ۱۳۸۵: ۱۳۹). برخی از نویسنـدگــان مانـنـد دو فن مـونیـه (Dauphin Meunier) معتقدند که بدون تردید سومریان با نظام حسابرسی آشنا بوده‌‌اند. بسیاری از اسناد حسابرسی از معابدی نظیر «معبد قرمز اوروک»، نشاندهنده گسترش استفاده از مفاهیم علم حسابداری بوده است (محمدی‌فر، ۱۳۸۵). اندره لایک من (Andre Leickman) باستان‌شناس معروف، «امارسین» را چنین توصیف می‌کند ” این لوح در نوع خود دفترچه‌‌ای است که بر روی آن حسابها، عایدی‌‌ها و هزینه‌‌ها در بخشهای مختلف و در ستونهای متعددی نوشته شده‌‌اند. متن لوح، «حساب مواد مصرفی» و تعداد روزهای کاری کارگران را نشان می‌‌دهد. ریز جزئیات فهرست «نیروی کار»، «مواد به کاررفته»، نظیر «چوب درخت خرما»، «نی‌‌ها‌‌ی بافته‌شده»، «حصیر»، «کل مواد هزینه‌شده» و « تفاوت آن در خصوص «کم یا زیاد بودن با مواد صورتحساب‌شده» در کارگاه‌‌ها را نشان می‌‌دهد” (محمدی‌فر، ۱۳۸۵).
وجود اسناد تاریخی حسابداری که در آن، «افزایش حساب» در بالا و «کاهش حساب» در پایین (اسناد معبد اوروک) نشان داده شده و یا «لوح امارسین» که منبع مالی و «موارد استفاده سود کشاورزی» را در طول یک سال جمعبندی کرده است و نیز اسناد مالی تحلیل‌شده «عصر هخامنشیان» و سایر گزارشهای مالی- حسابداری، نشان می‌‌دهد که جدا از ثبت داده‌‌های مالی، صورتهای مالی نیز از اهمیت برخوردار بوده‌‌اند (محمدی‌فر، ۱۳۸۵).

حسابرس کل
در سیستم مالی هخامنشیان، سر حسابرسهایی نیز وجود داشته‌‌اند که به کلیه درامدها و دریافتی‌‌ها از فراورده‌‌های کشاورزی تا مالیات و پرداختها، تسلط کافی داشتند. به‌عنوان نمونه، در منطقه عیلام به فردی بنام مرنتشانه (Mrntshnah) با سمت «کنترل حسابرسی» با مهُر شماره ۵۷ بر می‌خوریم که به کلیه درامد‌‌ها و دریافتها از فراورده‌‌های کشاورزی تا مالیات و پرداختها تسلط کافی داشته‌‌ است. وی مسئول اقدام لازم برای دریافت «مازاد درامد» نیز بوده است. در راس این حسابرسها، «حسابرس کل» قرار می‌‌گرفته که سمت کنترل حسابرسی‌‌های منطقه را بر عهده داشته است. البته در برخی از موارد کشاکشهایی نیز با کارمندانِ سهل‌انگار داشته و ناگزیر بوده است، برای این که سرانجام «صورتحسابی» به‌دستش برسد، «اخطارهایی» نیز صادر کند، برای مثال همین «مرنتشانه» در لوحی آورده است: “چرا حساب درامد از بابت بهره سال نوزدهم، میوه ‌آبادی زرشویش (Zarsvatis) در ماه ۶ از سال بیست و دوم، به او رسیده است”.
به این ترتیب معلوم می‌شود که با نظام دیوانی فوق‌العاده دقیقی سروکار داریم که انبوهی کارمند در اختیار داشته است. حساب «درامد و مخارج» باید با دقت ثبت می‌‌شد و سندها را از هفت خوان کنترل می‌‌گذرانید تا سرانجام از بایگانی تخت‌جمشید سر در آورد (رجبی، ۱۳۷۶؛ محمدی‌فر، ۱۳۸۵). مرنتشانه، نه‌تنها ترازنامه‌های بزرگ را «کنترل» می‌کرده، بلکه «مسئولیت انبار غله» نیز با او بوده، همچنین «حساب و کتاب بذرهای» آن حوزه نیز در اختیار او بوده است. حتی روی سند مربوط به «شترهای یک ملک» و نیز «حسابرسی» مربوط به «شراب» (که به منزله بهره میوه ثبت شده بوده) مُهر او خورده است ( رجبی، ۱۳۷۶).

سیستم محاسباتی و نظارتی داریوش
در تخت‌جمشید از حدود سی هزار لوح گلی به خط میخی عیلامی، تعداد حدود «شش هزار لوح تقریبا سالم» به دست‌آمده است که حاوی مطالب کوتاه و ارزشمندی در باره نحوه تنظیم دفترهای درامد و مخارج و سیستم نظارتی و حسابرسی بی‌نظیر داریوش بوده است (آزمون، ۱۳۸۵).
خبر داریم که نگهداری کاخ‌‌های «مدنه و کونگا» زیر نظر کارگزاری به نام شلامانو (Shalmanu) بوده است. دیوان‌‌سالاری حتی برای ملکه نیز استثنا قایل نمی‌‌شد و اسناد لازم برای محاسبه درامد و مخارج وی را مطالبه می‌‌کرد (رجبی، ۱۳۷۶). سیستم نظارتی داریوش چنان دقیق و منظم بوده است که حتی نزدیکان او ناگزیر از پذیرش دقیق حسابرسی سالانه کلیه درامدها و مخارجشان بوده‌اند. برای نمونه، می‌‌توان به یکی دیگر از الواح ترجمه‌شده اشاره کرد که در آن ارتیستونه (Artystone) یکی از همسران داریوش، به کارگزار خود یعنی «شلامانو» دستور می‌‌دهد، هزار لیتر نوشیدنی از موجودی کاخش واقع در ابادی کوگنکا (Kugank) در اختیار حسابرسی به نام گاوشه پانه (Govshapana) بگذارد که مربوط به بدهی ایجادشده ناشی از مخارج یکی از سفرهای وی در قلمرو امپراتوری بوده است (آزمون، ۱۳۸۵). این مقدار نوشیدنی بدون تردید به‌عنوان حقوق حسابرس نبوده است. شاید حسابرسِ املاکِ ملکه «اریستونه» به این نتیجه رسیده باشد که این مقدار نوشیدنی، علاوه بر پرداختهای قبلی، برای اجرت مستخدمان مورد نیاز است (رجبی، ۱۳۷۶).

درستی ترازنامه‌‌ها
بررسی درستی (تصدیق) ترازنامه‌‌ها با سه کارمند بوده است. به‌عنوان مقام اول، از کسی که مسئول بخش مربوط در آبادی مربوط بوده، نام برده می‌‌شود. مثلاً وقتی که «حسابرسی غله» انجام می‌‌شد، اولین مسئول مربوط، «رییس کل انبار» نامیده می‌‌شد. پس از رئیس کل انبار، مقام دوم، همیشه یک « آتش ریز» بود. این «مقام رسمی روحانی محل» بود که از سوی حکومت برای انجام آیین‌های دولتی تعیین می‌‌شد. او باید همزمان «امور اداری» را کنترل می‌‌کرد و با مُهر خود، مسئولیت صحت صدور سند را به‌عهده می‌‌گرفت. مقام سوم، «نگهبان انبار» نامیده می‌‌شد که اغلب به تاکید در زیر اسناد آمده است. حسابرسی در مجموع توسط این سه مقام انجام می‌‌شده است (رجبی، ۱۳۷۶).

اشاره به‌نام حسابرسان
در ترازنامه‌‌های سالانه بندرت به نام حسابرسان نیز به اشاره شده مثلاً: مسیکه (Masika)، حسابرسی سال هجدهم و نوزدهم را در سال نوزده انجام داده است (رجبی، ۱۳۷۶). همچنین در آغاز گزارشی در باره «غله» آمده است: “حسابرسی سالهای ۱۸ و ۱۹ در دژ هومیاسه (Humyasa) انجام گرفت. بازرس دربار به نام تخمرزما (Taxmarzma) و آتش‌‌بان به نام رته زوشته (Rtazusta)، انباردار بگینه (Bayina) جمعاً سه نفر این حسابرسی را به انجام می‌‌رسانده‌‌اند” (رجبی، ۱۳۷۶)

گفته نگهبانان
وقتی که «مسیکه» به خاطر کار زیاد نتوانست شخصاً همه موارد را کنترل کند، آن قدر محتاط و زیرک بوده که این ناتوانی را عینا بر لوح بیاورد. به این ترتیب او فقط به گفته مسئولان مربوط اعتماد کرده و نوشته است: “ذخیره نگهبانان انبار را در مکنه (Makan) خود ندیدم (لذا)، «حسابها» را بر اساس گفته نگهبانان انبار انجام دادم” (رجبی، ۱۳۷۶؛ محمدی‌فر، ۱۳۸۵).

حسابرس ویژه
اغلب در کنار اینها یک «حسابرس ویژه» نیز وجود داشت. این «حسابرس‌‌ها» مسئولیت رسیدگی به همه حسابهای یک حوزه را به عهده داشتند. آنها در منطقه خود به همه جا سرکشی می‌‌کردند و موجودی محل را کنترل و صورتحساب تهیه می‌‌نمودند. کار اینان بیشتر در پایان سال و در ماههای نخستین سال بعد انجام می‌‌شد، زیرا نوبت رسیدگی به همه «ترازنامه‌‌های سالانه» بود (رجبی، ۱۳۷۶).

کنترلهای مجدد
مهُر «مسیکه» بر روی بسیاری از حسابرسیهای مربوط به میوه، نوشیدنی و غله دیده می‌‌شود. اما همین حسابرسی نیز بار دیگر کنترل می‌‌شد. مثلاً در تسویه حساب میوه یک آبادی به نام ندینیش (Nadinis) که مهُر شماره ۲۷ «مسیکه» بر آن خورده است، یک بار دیگر تاکید شده: “حساب سال بیست و دوم، در ماه دوم سال بیست‌وسوم، توسط هوسه‌‌وه (Hussavah) کنترل شده است” (رجبی، ۱۳۷۶).
علاوه بر این، کلیه گزارشهای حسابرسی باید بار دیگر کنترل و تایید نهایی می‌‌شد. «مرنتشانه» با سمت کنترلر مالی، علاوه بر «حسابرسی مجدد» و تایید گزارشهای حسابرسی‌شده، در صورت لزوم حق «واخواست» و «اخطار» را نیز داشته است (آزمون، ۱۳۸۵).

یادداشتهای اداری
در مجموع می‌‌توان گفت که این گونه متن‌ها، فقط یادداشتهای اداری است. برای نمونه بر لوحی نوشته شده است: “هم حجم ۱۲۰۰ لیتر جو برداشت شد، به حوا‌‌له دوشهرته (DUsharta)، وهوکه (Vahauka)، آن را تحویل گرفت”. و یا این متن: “در سال بیست و دوم، «تهماسب حسابدار» یک کوزه آبجو گرفت” (رجبی، ۱۳۷۶).

روحانی‌‌ها و وظیفه دیوانی
این که به «روحانی‌‌ها» هم «وظیفه دیوانی» سپرده شود، در بین‌‌النهرین از دیرباز یک تجربه شناخته شده بود. «داریوش» نیز این شیوه را خیلی موثر تشخیص داده بود. زیرا علاوه بر این که روحانی‌‌های ستاینده «اهورا مزدا» بسیار درخور اعتماد بودند، فرصتی هم برای «کارهای دیوانی» پیدا می‌‌کرده‌‌اند (رجبی، ۱۳۷۶).

اقسام خطوط مالی فارسی باستان
ایرانیان «قبل از اسلام»، خطهای فارسی را برای مقاصد مختلف به کار می‌‌بردند. خط غیر مالی « آم دپیره » یا «هام دپیره» خط عمومی بوده است. اما «خطوط مالی» و مربوط به «حساب»، شش یا هفت خط بوده که در زیر می‌‌آید. پیش از آن، اجازه دهید به دو کلمه، همار = آمار، و دپیره = دبیره، اشاره کنم:
۱- کده‌آمار دبیره (نگارش حساب‌‌های کشوری)،
۲- شهر‌آمار دبیره (نگارش حساب‌‌های شهری)،
۳- گنج‌آمار دبیره (نگارش حساب‌‌های خزانه)،
۴- آخور (= آهٌر) آمار دبیره (نگارش حسابهای اصطبل‌‌ها)،
۵- آتشان‌آمار دبیره (نگارش حساب‌‌های آتش‌گاه‌‌‌‌ها)،
۶- روانگان‌آمار دبیره (نگارش حساب‌‌های اوقاف)،
۷- داد دبیره (نگارش احکام دادگستری) (احمد بن یوسف خوارزمی،۱۳۸۳).

نتیجه
لوح‌‌های محاسبات دیوانی، بیانگر این واقعیت است که در تخت‌جمشید «نظام اداری» کاملاً دقیق و منظمی وجود داشته و دستمزدها، پاداشها و کمک هزینه‌‌ها در اسناد متعدد ثبت و از سوی طرفین حتی «مُهر» هم می‌‌شده است. «لوحهای استحکامات» (قلعه) و «لوح‌های خزانه» دلیل دیگری بر قدمت تشکیلات مالی ایران است.
در زمان داریوش هخامنشی، تنظیم دفترهای «درامد و هزینه» و «کنترل‌‌های مالی» از امور عادی و رایج بوده است و خزانه‌‌های کشور در تشکیلات منظم و پیچیده دیوانی و «سیستم حسابداری» دقیقی «به‌طور سالانه حسابرسی» می‌‌شده است. اسناد دیوانی در دوره عیلامی به خط خاص عیلامیان نوشته می‌‌شد و همچنین کلمه «چک» از اصطلاحات «فارسی قدیم» بوده است.
سیستم حقوق و دستمزد نیز از تشکیلات اداری و مالی پارس سرچشمه می‌گرفت که در آن «حسابداران خبره» که نام آنان در فارسی باستان «همره کره» بود، به‌طور سالانه خزانه کشور را حسابرسی می‌‌کردند. در آنجا سرحسابرسانی وجود داشتند که به کلیه درامدها و هزینه‌‌ها تسلط کافی داشتند. در گزارش حوزه «کردشوم»، همه دریافتها و پرداختهای یک سال جمع‌آوری شده است. اسناد نظام حسابرسی و لوح «امارسین»، نشان‌‌دهنده استفاده گسترده از مفاهیم حسابداری بوده است. وجود این اسناد حتی جزئیاتی نظیر «مواد مصرفی»، «نیروی کار»، «کل مواد هزینه‌شده» و … را نشان می‌دهد.
تصدیق ترازنامه‌‌ها بر عهده سه نفر بود؛ اول رییس کل انبار، دوم آتش ریز و سوم نگهبان انبار. همچنین، از دیرباز «وظیفه دیوانی» به «روحانیان» معتمد سپرده می‌‌شد. ایرانی‌‌ها برای نوشتن به خط فارسی باستان، از شش یا هفت «خط مالی و حسابداری» استفاده می‌‌کردند.
به‌هر حال، وجود هزاران متن‌‌ لوح دیوانی کوچک و بزرگ و اسناد مالی در عصر هخامنشیان، از اهمیت فراوانی برخوردار است و به ما نیز این امکان را می‌‌دهد که نگاهی عمیق به زوایای این امپراتوری بیندازیم.