PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چشم های تو



mohamad.s
03-10-2011, 05:28 PM
چشم های تو

وقتي سكوت ِ دهكده فرياد مي شود
تاريخ ، از انحصار ِ تو آزاد مي شود

تاريخ ، يك كتاب ِ قديمي ست كه در آن
از زخم هاي كهنه ي من ياد مي شود

از من گرفت دخترِ ِخان هرچه داشتم
تا كي به اهل ِ دهكده بيداد مي شود؟

خاتون! به رودخانه ي قصرت سري بزن
موسي ، دل ِ من است كه نوزاد مي شود

با اين غزل ، به مـُلك ِ سليمان رسيده ام
اين مرد ِ خسته ، همسفر ِ باد مي شود

اي ابروان ِوحشــي ِتو لشكر ِ مغول!‏
پس كي دل ِ خراب ِ من ، آباد مي شود؟

در تو هزار مزرعه ، خشخاش ِ تازه است
آدم به چشـــــــــــــم هاي تو معتاد مي شود