PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزش جامع زبان برنامه نويسي Delphi (دلفي)



mehraboOon
03-04-2011, 01:45 AM
آموزش جامع زبان برنامه نويسي Delphi (دلفي) تاریخچه زبان دلفی
دلفی در واقع یک کامپایلر پاسکال است. دلفی 6 نسل جدید کامپایلر های پاسکال است که شرکت Borland از زمان ایجاد اولین نسخه پاسکال توسط Andres Hejlsberg در 15 سال پیش به بازار عرضه کرد.

برنامه نویسی به زبان پاسکال در سالیان سال از استواری و ثبات، زیبایی و ظرافت و البته سرعت بالای کامپایل سود برده است. دلفی هم از این قاعده مستثنی نیست. کامپایلر دلفی ترکیبی از بیش از یک دهه تجربه طراحی کامپایلر پاسکال و معماری بهبود یافته کامپایلر های 32 بیتی است. اگرچه قابلیت های کامپایلرها با گذشت زمان پیشرفت قابل توجهی داشته است ولی سرعت آن چندان کاهش نیافته و همچنان از سرعت بالایی برخوردار است. به علاوه استحکام و قدرت کامپایلر دلفی معیاری برای سنجش دیگر کامپایلر هاست.

در اینجا به بررسی تفصیلی روند حرکتی دلفی در هر یک از نسخه های آن می پردازیم و مشخصات مهم آن را بررسی می کنیم.

سال 1995 - Delphi1
در زمان استفاده از سیستم عامل DOS برنامه نویسان مجبور بودند از بین زبان پر قدرت ولی کم سرعت Basic و زبان کارآمد ولی پیچیده و نامفهوم Assembly یکی را انتخاب کنند. پاسکال با ارائه یک زبان ساخت یافته و یک کامپایلر سریع و کم نقص این شکاف را پرکرد. برنامه نویسان Windows 3.1 هم با تصمیم گیری مشابهی رو برو شدند. یکی زبان قدرتمند و سنگین ++C و یکی زبان ساده و محدود کننده Visual Basic .

ارائه Delphi1 در این مورد هم راه حل خوبی برای برنامه نویسان بود. دلفی مجموعه متفاوتی برای برنامه نویسی بود . طراحی و توسعه برنامه های کاربردی، ایجاد DLL ها، پایگاههای داده و ... که یک محیط ویژوال وسیع را تشکیل می داد. Delphi1 اولین ابزار برنامه نویسی ویندوز بود که محیط طراحی ویژوال، کامپایلر بهینه کد برنامه و دسترسی قوی به پایگاههای داده را در یک جا جمع کرد که آن را به یکی از بهترین ابزارهای روش نوین توسعه سریع نرم افزار (Rapid Application Development) تبدیل کرد. این مجموعه قدرتمند باعث شد که در همان زمان بسیاری از برنامه نویسان زبانهای دیگر به Delphi روی بیاورند و این موفقیت بزرگی برای Borland به حساب می آمد. همچنین بسیاری از برنامه نویسان پاسکال دلفی را ابزاری یافتند که توسط آن هم از توانایی و تجربه خود در برنامه نویسی پاسکال استفاده می کردند و هم توانایی کار در ویندوز را به دست آوردند. همچنین زبانی که در آن زمان با نام پاسکال شیئی (ObjectPascal) در دانشگاهها ایجاد شده بود یک زبان بسیار خشک و محدود کننده بود که اصلاٌ حالت کاربردی پیدا نکرد.

ویژگیهای دلفی مثل طراحی ظاهری حساب شده و کاربر پسند آن باعث شد که زبان پاسکال شیئی عملاٌ از رده خارج شود. تیم طراحی VB در Microsoft قبل از حضور دلفی هیچ رقیب مهمی برای خود نمی دید. VisualBasic در آن زمان زبانی نا کارآ ، کم سرعت و کند ذهن بود. Visual Basic 3 در عمل اصلا توانایی رقابت با Delphi 1 را نداشت. در این سال شرکت Borland گرفتار یک سری مشکلات قضائی با شرکت Lotus بود که در نهایت هم متخلف شناخته شد. همچنین درگیری مشابهی هم با Microsoft بر سر تلاش در تغییر دادن فضای نرم افزار های Microsoft پیدا کرد. همچنین Borland مشغول طراحی و فروش طرح Quatro به شرکت Novell و طراحی پایگاه های داده dBase و Paradox بود که با استقبال قابل توجهی مواجه نشد.

در این زمان که Borland مشغول فعالیتهای قضایی و تجاری بود Microsft توانست گوی سبقت را از Borland برباید و قسمت اعظم بازار ابزار های برنامه نویسی تحت Windows را در اختیار بگیرد و سعی می کرد تا این طرز فکر را اشاعه دهد که چون Windows را طراحی کرده صلاحیت و توانایی تهیه بهترین ابزار های برنامه نویسی تحت آن را نیز در دست دارد. در این شرایط Borland با عرضه Delphi و نسخه جدید ++Borland C سعی کرد خدشه ای در فرمانروایی Microsoft وارد کند و سهمی در بازار بزرگ این محصولات داشته باشد.

سال 1996 - Delphi2
یک سال بعد Delphi2 تمام مزایای نسخه قبلی را تحت سیستم های جدید 32 بیتی (Windows 95,Windows NT) ارائه داد. همچنین Delphi2 با ارائه خصوصیات اضافه و کارکرد های قویتری نسبت به Delphi1 توانایی های خود را افزایش داد. (ازجمله ارائه کامپایلر 32 بیتی که سرعت بالایی به نرم افزار ها می بخشید، کتابخانه بزرگ و کاملی از اشیای مختلف، شیوه جدید و تکامل یافته ای برای اتصال به پایگاه های داده مختلف، ادیتور پیشرفته، پشتیبانی از OLE ، توانایی وراثت در فرمهای ویژوال و سازگاری با پروژه های 16 بیتی Delphi1 ). Delphi2 به معیاری برای سنجش و مقایسه همه ابزارهای توسعه نرم افزار در آن زمان تبدیل شد.

در آن زمان با ارائه سیستم 32 بیتی Windows95جهش بزرگی در سیستم عامل Windows رخ داد و Borland بسیار مشتاق بود که Delphi را به بهترین ابزار برنامه نویسی سیستم جدید تبدیل کند. نکته این که در آن زمان به منظور تاثیر در افکار عمومی و تاکید بر قدرت Delphi در سیستم عامل 32 بیتی قرار بود که نرم افزار با نام جدید Delphi32 به بازار عرضه شود ولی در آخرین مراحل به خاطر اینکه نشان دهند این زبان زبانی رشد یافته و تکامل یافته نسخه قبلی یعنی Delphi1 است نام Delphi2 را برای آن انتخاب کردند.

Microsoft تلاش کرد که با Visual Basic 4 با Delphi مقابله کند ولی از ابتدا کیفیت پایین آن و ضعف آن در انتقال برنامه های 16 بیتی به سیستم 32 بیتی و بروز اشکالات ساختاری در طراحی آن موجب شکست زودهنگام Visual Basic 4 شد. در این زمان هنوز تعداد زیادی از برنامه نویسان به Visual Basic وفادار بودند. Borland هنچنین روشها و ابزارهای قدرتمندی همچون PowerBuilder برای طراحی نرم افزار های Client/Server ارائه داد ولی Delphi هنوز آن قدر قدرتمند نشده بود که بتواند نرم افزارهایی که جایی در بین توسعه گران پیدا کرده اند را براندازد.

سال 1997 - Delphi3
از زمان تهیه و توسعه Delphi1 تیم توسعه Delphi در فکر گسترش و ایجاد یک زبان قدرتمند جهانی بود. برای Delphi2 این تیم تمام نیروی خود را صرف اعمال مربوط به انتقال تواناییها و کارکرد ها به سیستم 32 بیتی و همچنین اضافه کردن خصوصیات Client/Server و پایگاه داده کرد. در زمان تهیه Delphi3 تیم توسعه فرصت لازم برای گسترش مجموعه ابزار موجود را یافت و در این راستا کیفیت و کمیت ابزارهای Delphi بهبود یافت. به علاوه راه حل هایی برای مشکلات عمده و قدیمی برنامه نویسان تحت ویندوز ارائه شد. به ویژه استفاده از برخی فناوری های پیچیده و نا مفهوم (مثل COM و ActiveX وتوسعه نرم افزار های تحت Web وکنترل پایگاههای داده چند کاربره). روش نمایش کد برنامه همچنین توانایی کامل کردن خودکار کد (Code Completion) عملیات کد نویسی را راحت تر کرد. ضمن این که همچنان در بیشتر موارد اساس و متدولوژی برنامه نویسی مانند Delphi1 بود و بر پایبندی به قوانین اصولی Pascal تاکید می شد.

در این زمان رقابت شرکت های تولید کننده ابزار های برنامه نویسی بسیار تنگاتنگ شده بود. Microsoft با ارائه Visual Basic 5 به پیشرفت های خوبی دست یافت ازجمله پشتیبانی قوی از COM و ActiveX و ایجاد برخی خصوصیات و تغییرات کلیدی و اساسی در کامپایلر VB. ضمن این در همین سال Borland با پشتوانه قوی Delphi و با استفاده از ساختار موفق آن ابزارهای دیگری همچون Forte و BC++ Builder به بازار عرضه کرد.

تیم Delphi در زمان طراحی Delphi3 چند تن از اعضای کلیدی خود را از دست داد. Andres Hejlsberg معمار اصلی Delphi در اقدام غیر منتظره ای Borland را ترک کرد و تصمیم گرفت به رقیب دیرینه یعنی Microsoft بپیوندد. اما حرکت تیم Delphi متوقف نشد و معاون Hejlsberg که سالها تجربه همکاری با او را داشت توانست رهبری این تیم را به خوبی در دست بگیرد. همچنین مسئول فنی تیم (Paul Gross) هم در اقدام مشابهی به گروه Microsoft ملحق شد. این تغییرات بیشتر به خاطر اختلافات شخصی بین افراد تیم بود و نه به خاطر مسائل حرفه ای.

سال 1998 - Delphi4
Delphi4 بیشتر بر روی راحتتر کردن کار با دلفی متمرکز شد. مرورگر روال ها (Module Explorer) بهبود یافت و مرور و ویرایش Unit ها را راحت تر کرد. کنترل کد و کامل کردن خودکار کلاسها این فرصت را به کاربر داد که فکر و زمان خود را روی ساختار اصلی برنامه بگذارد و در وقت صرفه جویی کند. طراحی رابط کاربر هم کاملاٌ عوض شد و بهبود یافت و اشکال زدا (Debugger) نیز پیشرفت قابل توجهی داشت. Delphi4 قابلیتهای برنامه نویسان را در استفاده از تکنولوژیهای چند منظوره خارجی مثل MIDAS ، DCOM ، MIS و Corba افزایش داد.

در این سال Delphi جایگاه خود را در رقابت با دیگران مستحکم کرده بود و کم کم به سمت دست یابی به سودآوری مالی مورد نظر خود پیش می رفت. در واقع در این زمان بود که حاصل کار سنگین چند ساله تیم نمایان می شد. بعد از سالها آزمایش Delphi شهرت و محبوبیت خاصی پیدا کرد و دیگر برنامه نویسان Delphi توانایی جدا شدن از آن را نداشتند. در این زمان Borland به کار سوٌال برانگیزی دست زد و به منظور تبلیغ بیشتر و برتری در جنگ روانی با دیگر شرکتها نام Inprise را برای فعالیتهای تجاری خود برگزید.

ابزار های مربوط به فن آوری Corba را گسترش داد تا راه جدیدی برای سودآوری ایجاد کند. برای موفقیت در این زمینه Corba نیاز به رابط کاربر قدرتمندی داشت که در کنار توانایی های آن کار کردن با آن نیز راحت باشد. دقیقاٌ همان کاری که در سالهای قبل در مورد COM و برنامه نویسی تحت Web انجام شده بود و به موفقیت دست یافته بود. با این وجود بنا به دلایل مختلفی این گسترش و توسعه Corba هیچ وقت تکامل و موفقیتی که مورد نظر بود را به دست نیاورد و بر خلاف تبلیغات و سرمایه گذاری های انجام شده فن آوری Corba تنها توانست نقش کوچکی در روند رو به جلوی Delphi ایفا کند.

سال 1999 - Delphi5
Delphi5 در برخی زمینه ها پیشرفت های قبلی را ادامه داده است. اولاٌ مسیری را که Delphi4 با اضافه کردن ویژگیهای زیادی شروع کرده بود ادامه داد. Delphi4 باعث شد کارهایی که قبلاٌ به صرف وقت زیادی احتیاج داشت بسیار سریعتر انجام شود. Delphi به شکل امیدوار کننده ای به برنامه نویس این امکان را می دهد که بیشتر به برنامه ای که میخواهد بنویسد توجه کند و نه به قواعد برنامه نویسی و نوشتن کد های تکراری و خسته کننده. این ویژگیهای سودمند شامل رابط کاربر بهبودیافته و سیستم اشکال زدایی(Debugger) توانمند ، امکانات برنامه نویسی تیمی و ابزار های ترجمه می شود.

ثانیا Delphi5 خصوصیات جدیدی را در بر می گیرد که توسعه برنامه های تحت وب را واقعاٌ راحت کرده است. این ویژگیها شامل طراح اشیای مربوط به ASP برای ساختن صفحات (Active Server Page)، اشیایی موسوم به Internet Express برای پشتیبانی از XML و خصوصیات جدید MIDAS که آن را به یک ابزار همه کاره در پایگاه های داده تحت Web تبدیل کرد. در نهایت با صرف وقت ، هزینه و صبر زیاد توانست Delphi5 قدرتمند را عرضه کند. این فعالیت مدتها به طول انجامید و قبل از عرضه عمومی، Delphi5 بارها در بازبینی ها و آزمایشهای داخلی قسمتهای مختلف آن تغییر کرد و بهبود یافت.

Delphi5 در نیمه دوم سال 1999 به بازار عرضه شد و به نفوذ و تسلط بر بازار ادامه داد. در این زمان Visual Basic که کم کم به عضوی تحقیر آمیز برای Microsoft تبدیل می شد هم با پیشرفتهایی توانست در رقابت دوام بیاورد و از صحنه خارج نشود. در اقدام درست و به جایی نام Inprise دوباره به Borland بازگشت. این اقدام از سوی طرفداران و مشتریان قدیمی Borland با استقبال خوبی مواجه شد.

سال 2001 – Delphi6
در هنگام تهیه Delphi6 ساختار Delphi در زمینه های مختلف شکل گرفته بود و به یک تکامل نسبی رسیده بود. این مسئله باعث شد که تیم طراحی بتواند وقت خود را بر روی طرحی که مدتها تنها در حد یک نظریه بود بگذارد و آن را بسیار زودتر از آن که انتظار می رفت عملی کند: گام نهادن به محیط های فراتر از Windows . بیشتر نیروی توسعه گران Delphi در این مدت صرف رهانیدن Delphi از بند Windows شد که این خود در درجه اول مبارزه ای آشکار با سلطه Microsoft بود و ثانیاٌ راه برنامه نویسان را به سوی فضا های دیگر برنامه نویسی باز کرد. در ابتدا این عمل ریسک بزرگی بود و بیم آن می رفت که جایگاه Delphi در Windows هم به خطر بیفتد ولی در نهایت به نقطه رشد و قوتی بدل شد که Delphi را به یکی از بهترین ابزار برنامه نویسی Multi Platform تبدیل کرد.تکنولوژی CLX روالهای مختلف Delphi را با Kylix (عضو جدید خانواده Borland که در فضای Linux کار می کند) به اشتراک گذاشت و استفاده از سیستم بایت Java باعث شد که Delphi حتی از قید سخت افزار هم رها شود.

به نظر می رسد که این فعالیتها باعث ثبات Delphi در دنیای برنامه نویسان شود و نگرانی های Borland و برنامه نویسان که همیشه می ترسیدند که مبادا با ضعیف شدن Windows جایگاه خود را از دست بدهند حال به افتخار و آرامش برای آنان و نگرانی برای طرفداران Microsoft تبدیل شده است.

mehraboOon
03-04-2011, 01:52 AM
مدیریت حافظه در دلفی تخصیص خودکار حافظه
وقتی شما از نوع‌های پایه (Integer ،real ،word و…) برای ایجاد متغییرهای خود استفاده می کنید، هیچ نگرانی درباره تخصیص حافظه آن وجود ندارد چون دلفی خودش آنرا تخصیص حافظه می کند و سپس آزاد میکند.

type
TDay = (Sunday, Monday, Tuesday, Wednesday, Thursday, Friday, Saturday)
var
Name : String; {256 Bytes}
X, Y : Integer; {4 + 4 = 8 Bytes}
List : array [0..10] of Double; {8 * 11 = 88 Bytes}


Today : TDay; {1 Byte}

دراین نمونه پس از پایان برنامه، تمام حافظه تخصیص داده شده فراخوانی و آزاد می شود.


تخصیص حافظه دینامیکی
در این حالت برنامه نویس احتیاج دارد تا انباره حافظه را شخصا" تخصیص و آزاد کند.

نوع Pointer
اشاره‌گرها در دلفی می‌توانند شکل‌های مختلفی را در برگیرد. نخست، نوع اشاره‌گری که یک آدرس حافظه را برای نوع ویژه‌ای از داده، همانند صحیح، رشته و غیره نگه میدارد (Typed Pointer).

var
;Number : ^Integer
;Name : ^String
دوم، اشاره‌گرهای بدون نوع. اشاره‌گرهای بدون نوع (Untyped Pointers) خیلی به نوع معمولی خود شبیه هستند. اما محدودیت‌هایی مثل اینکه باید به نوع خاصی اشاره (Point) کند را ندارد.

var
;Something : Pointer

حال اشاره‌گر بدون نوع ما می تواند به هر نوعی از داده اشاره کند. برای تخصیص حافظه آن، از کمپلکس بیش از یک بیت استفاده میکنیم. برای مثال برنامه زیر کامپایل می شود ولی در زمان اجرا حافظه‌ای تخصیص نمیشود.

begin
New(Something);
Dispose(Something);
end;
برای تخصیص حافظه کامپایلر باید بداند که نوع داده ما برای تخصیص حافظه چیست:

type
IntPtr = ^Integer;

var
Something : Pointer;
begin
Something := New(IntPtr);
Integer(Something^) := 10;
Dispose(Something);
end
تخصیص بلاکی از حافظه
ما می‌توانیم از اشاره به بلاک‌هایی از تخصیص حافظه در سیستم استفاده کنیم. این کار را با رویه‌های GetMem و FreeMem برای تخصیص و آزاد سازی حافظه استفاده میکنیم.

var
Something : Pointer
begin
GetMem(Something, 100);
FreeMem(Something, 100);
end
اشاره به حافظه از قبل تخصیص داده شده
هر دو نوع اشاره‌گرها می توانند به هر جایی از حافظه اشاره بکنند. این بدان معناست که آنها می‌توانند اشاره به فضای اشغال شده با داده‌هایی که در حال حاضر موجودند داشته باشند. این نمونه اشاره‌گر احتیاجی به تخصیص حافظه ندارد.


var
Something : Pointer;
MyString : PChar; // type PChar = ^Char;

begin
GetMem(Something, 100);
MyString := Something;
StrCopy(Something, 'Hello World');
FreeMem(Something, 100);
end;

حافظه Heap
Heap شامل قسمتی از حافظه موجود در یک برنامه است که آنرا حافظه پویا می نامیم. Heap بخشی است که در آن تخصیص و تعریف حافظه به صورت تصادفی (Random) اتفاق می‌افتد. این به آن معناست که اگر شما سه بلاک از حافظه را به طور متوالی تخصیص دهید، می توانید بعد از هر دستور آنرا از بین ببرید. مدیر Heap جزئیات را برای شما نگهداری می کند. بنابراین شما به سادگی می توانید یک حافظه جدید را با GetMem و یا بوسیله صدا زدن constructor هنگام ساختن یک شی درخواست کنید و دلفی به شما یک بلاک جدید را برخواهد گرداند. Heap یکی از سه فضای موجود در برنامه کاربردی را استفاده کرده و دوتای دیگر به صورت فضای یکپارچه (Global) و پشته قرار می گیرند.


حافظه Stack
Stack شامل قسمتی از یک بخش از حافظه موجود یک برنامه است که دینامیکی است اما برای تخصیص و آزادسازی فرامین مخصوص دارد. تخصیص Stack به صورت LIFO می باشد. این بدان معناست که آخرین حافظه شیء شما تخصیص داه خواهد شد و سپس حذف می شود. حافظه پشته در روتین‌های نوعی استفاده می‌شود. وقتی شما یک روتین را صدا میزنید، پارامترهایش و روتین نوع آن در پشته ریخته می شود. همچنین پارامترهایی که در یک روتین تعریف میشوند، در پشته ذخیره میشوند و وقتی روتین خاتمه پیدا می کند تمام آنها به طور خودکار از بین می رود.

mehraboOon
03-04-2011, 01:53 AM
نكات مفید كار در محیط دلفی
نكات مفید كار در محیط دلفی
محیط دلفی برای برنامه نویسی یکی از بهترین محیطهای برنامه نویسی است گذشته از کارکرد داخلی و کمپایلر آن که بسیار قوی و سریع است، محیط آن یعنی IDE آنهم قدرت بسیار زیادی دارد که باعث شده یکی از بهترین ادیتورها باشد. در این مقاله من سعی بر این داشته ام تا با ارائه یک سری از نکات و کلیدهای میانبر که می توانند برای کار در دلفی بسیار مفید و کارا باشند، کمک کنم تا شما بتوانید با قدرت بیشتر به برنامه نویسی و کار در این محیط قدرتمند ادامه دهید.

در قسمت اول مقاله که در حال حاضر در مقابل شماست من یک سری از کلیدهای میانبر و ترکیبی مورد استفاده در IDE دلفی را بصورت لیست وار و همراه یک توضیح کوچک آورده ام. دوستان عزیز برنامه نویس ممکنه که شما مدتها با دلفی مشغول برنامه نویسی بوده باشید اما من یقین دارم که در این لیست نکات و روشهای جدیدی را خواهید آموخت.

جستجو در متن بصورت مستقیم:
برای اینکار کلیدهای Ctrl+E را بفشارید و بدنبال آن شروع به تایپ کلمه مورد نظر کنید نتیجه آن را خود ببینید. برای اینکه به کلمه بعدی بروید کافیست کلید F3 را بزنید.

ایجاد فرورفتگی در کد:
بعضی اوقات - که خیلی هم پیش می‌آید - لازم است که یک مقداری از متن را بصورت بلوک شده به جلو و یا عقب ببریم. منظور دندانه دار کردن متن است که به خوانایی برنامه کمک می کند. برای اینکار می تونید از کلید Ctrl +Shift+I برای جلو بردن و Ctrl+Shift+U برای عقب برگرداندن متن بلوک شده استفاده کنید.

پرش به قسمت تعریف یک شی (Object):
ببنید شی مورد نظرتون (از قبیل VCL, Procedure, Function,...) در کجا و چطور تعریف شده می توانید کلید Crtl رو پایین نگه داشته و روی شی مورد نظر Click کنید.

برای تغییر حالت کاراکترها:
شما می توانید یک قسمت از متن (که ممکن است با حروف بزرگ و یا کوچک تایپ شده باشد) را انتخاب کنید و با زدن کلیدهای Ctrl+O+U به ترتیب تمامی حروف کوچک آن قسمت از متن را به حروف بزرگ و تمامی حروف بزرگ آنرا به حروف کوچک تبدیل کنید. برای تعییر حالت یک کلمه نیز میتوانید روی کلمه مورد نظر رفته و کلیدهای Ctrl+K+F برای بزرگ کردن و کلیدهای Ctrl+K+E را برای کوچک کردن حروف آن کلمه بکار برد.

درست کردن ماکرو متنی:
این امکان بسیار مفید است و می تواند بسیاری از کارهای نوشتاری را کاهش دهد با اینکار شما میتوانید یک سری از کارهای تکراری که روی متون انجام می دهید را بصورت ماکرو در آورده و از آنها به راحتی استفاده کنید. برای شروع به ضبط ماکرو کلیدهای Ctrl+Shift+R را بفشارید و آن سری کارهایی را که می خواهید را انجام دهید و سپس برای اینکه به کار ضبط ماکرو پایان دهید کلیدهای Ctrl+Shift+R را دوباره بزنید. حال برای استفاده از ماکرو کافیست در هر جا که لازم بود کلیدهای Ctrl+Shift+P را بفشارید.

انتخاب متن بصورت مربعی:
اگر شما از کهنه کارهای کامپیوتر باشید حتما از زمان داس یادتون هست که برنامه ای بود به نام PE2 که یکی از امکانات بسیار جالبش این بود که یک مربع از متن رو میتوانستین انتخاب کنید و آنرا کپی یا حذف کنید. بله درست متوجه شدید در محیط دلفی هم شما اینکار را میتوانید انجام دهید اما نه به مشکلی PE2 بلکه اینکار را میتوانید فقط با گرفتن کلید Alt و کشیدن موس روی متن انجام دهید. هر چند ممکن است در نگاه اول زیاد این امکان مفید به نظر نیاید ولی بعضی وقتهای خیلی کار را راحت میکنه، که حتماً تجربه خواهید کرد.

گذاشتن علامت روی متن:
این کار که به BookMark معروف است بسیار مفید و کارا می باشد. در هنگامی که شما روی قسمتی از متن برنامه کار میکنید و می خواهید به یک قسمت دیگر بروید ممکن است برای برگشتن به مکان اول خود کمی مشکل پیدا کنید. ولی شما میتوانید با زدن چند دکمه به محل مورد نظرتون باز گردید. برای اینکار در خطی که قصد دارید علامت بگذارید کلیدهای Ctrl+Shift+0..9 را بفشارید. منظور اینست که کلیدهای Ctrl+Shift را نگه دارید و یکی از اعداد 0 تا 9 را وارد کنید تا آن خط به همان شماره علامت گذاری شود و سپس هر جا که خواستید بروید و سپس هر بار که کلید Ctrl را نگه دارید و شماره مورد نظر را وارد کنید به همان خط باز خواهید گشت. البته توجه داشته باشید که فقط می توانید 10 خط را با این روش علامت گذاری بکنید و برای برداشتن علامت ها کافیست روی همان خط دوباره کلید Ctrl+shift و شماره‌ای که برای آن خط وارد کرده اید را بفشارید با اینکار علامت آن خط برداشته می شود.

ایجاد کلاس مورد نظر:
شما هنگامی که در قسمت Private و یا Public یک type، روال یا تابع درست کردید لازم دارید که قسمتی را برای قرار دادن کدهای مربوط به آن روال یا تابع را ایجاد کنید. برای اینکار شما پس از اینکه نام تابع را تایپ کردید می توانید کلیدهای Ctrl+Shift+C را فشار دهید تا دلفی یک قسمت برای نوشتن کدهای مورد نظرتان ایجاد کند.

ظاهر کردن پنجره Code insight:
شما حتما به اهمیت و مفید بودن این قسمت دلفی واقفید که در هنگام کد نویسی تا چه حد می تواند کارها را راحت کند. بله در هنگام وارد کردن کدها بعد از وارد کردن نام یک کلاس و یا Object با زدن یک نقطه (.) پنجره Code Insight ظاهر می شود. حال در بعضی وقتها شما ممکن است که نقطه را قبلا وارد کرده باشید و یا در مواقع دیگر این پنجره ظاهر نشود. در این صورت برای اینکه پنجره را ظاهر کنید باید دوباره نقطه را وارد کنید ولی راه آسانتری هم وجود دارد و آن اینست که کلیدهای Ctrl+Speacebar را فشار دهید.

ظاهر کردن پنجره Code Parameter:
همانند بالا در هنگام ظاهر شدن Hint مربوط به راهنمای توابع که معمولاً بعد از گذاشتن پرانتز مربوط ظاهر میشود و در مورد پارامترهای لازم می باشد نیز می توانید از کلیدهای Ctrl+Shift+SpaceBar استفاده کنید.

رفتن از قسمت تعریف توابع و روالها به قسمت کد آنها:
همیشه این نیاز وجود خواهد داشت که شما در هنگامی که دارید به دنبال یک روال در قسمت type میگردید بعد از پیدا کردن نام آن می خواهید که خود آن تابع یا روال را نیز ببنید. برای اینکار خوب حتما نام آن را جستجو میکنید ولی یک راه آسانتر اینست که شما روی نام آن تابع قرار گیرید و کلیدهای Ctrl+Shift+Up/Down را بزنید. در اینحالت اگر روی کد تابع باشید به قسمت تعریف آن خواهید رفت.

mehraboOon
03-04-2011, 02:09 AM
آرایه‌ها در دلفی
دلفی به ما امکان می دهد آرایه‌هایی از هر نوع متغییری را ایجاد کنیم. برای تعریف آرایه به صورت زیر عمل میکنیم:

var
array[indexType1, ..., indexTypen] of baseType;

در این تعریف برای نامگذاری آرایه، از قانون نامگذاری متغییرها استفاده میکنیم و مقدار اولیه را نیز درون یک جفت کروشه قرار می دهیم.

نکته: شما می توانید به جای استفاده از کروشه [] از ترکیب پرانتز نقطه استفاده کنید:

d(.i.):= 3 + i; // Equivalent d:= 3 + i;

نکته: وقتی که شما یک آرایه را تعریف می کنید احتیاجی ندارید که به آن مقدار کمترین یا بیشترین بدهید:

var
A : array [Boolean] of integer;
begin
A[True] := 50;
A[False] := 100;
end;

نکته: توابع Low و High کران‌های پایین وبالای یک متغییر آرایه‌ای یا نوعی یا ترتیبی را بر میگردانند:

for I := 0 to High(X) do S := S + X;
آرایه‌های ثابت:
آرایه های ثابت می توانند توسط ساختار ثابت نوع دلفی تعریف شود. نوع ثابت که همیشه با عبارت Const تعریف می شود، نه تنها مانع تغییر مقدار پارامتر می شود، بلکه کدهای بهینه بیشتری برای رشته‌ها و رکوردهای رد شده به توابع تولید می کند. ما هنگامی از این نوع استفاده می کنیم که نخواهیم مقدار رد شده به یک تابع تغییر کند.

type
TDay = (Sunday, Monday, Tuesday, Wednesday, Thursday, Friday, Saturday);

const
DayNames : array [TDay] of String[9] = ('Sunday', 'Monday', 'Tuesday',
'Wednesday', 'Thursday',
'Friday', 'Saturday');
var
Today : TDay;

begin
Today := TDay(DayOfWeek(Date) - 1);
ShowMessage('Today is ' + DayNames[Today] + '!');
end;

آرایه‌های دینامیکی:
آرایه‌های دینامیکی، آرایه‌های تحلیلی پویایی هستند که ابعاد آنها موقع کامپایل شدن شناخته شده نیست. برای اعلان آنها کافی است یک آرایه بدون بعد تعریف کنید:

var MyFlexibleArray: array of Real;

قبل از به کار گیری آرایه‌های دینامیکی، ابتدا باید از رویه SetLength برای تخصیص حافظه آرایه استفاده کرد:

SetLength (MyFlexibleArray, 2; (

نکته: آرایه‌های دینامیکی همیشه مبتنی بر صفر می باشند.

نکته: شما می‌توانید آرایه‌های دینامیکی را قبل از رسیدن به ترک قلمرو از حافظه خارج کنید:

MyFlexibleArray := nil;

نکته: مقدار حافظه‌ای که در اختیار آرایه قرار میگیرد، به طول آرایه ونوع عناصر آن بستگی دارد. به عنوان مثال اگر آرایه‌ای از نوع صحیح به طول 10 داشته باشیم 4*10 بایت حافظه به آن اختصاص می‌یابد.


فشرده‌سازی آرایه‌ها:
در دلفی شما هنگامی که ساختار خود را تعیین کردید می‌توانید با استفاده از کلمه کلیدی packed اطلاعات ذخیره شده خود را متراکم کنید:

type TNumbers = packed array[1..100] of Real;
نکته: استفاده از packed سرعت دسترسی به اطلاعات را کند میکند. در مورد آرایه‌ای از کاراکترها این مورد سازگارتر می‌باشد.


آرایه‌های چند بعدی دینامیکی:
برای تعریف آرایه‌های چند بعدی دینامیکی، تنها کافی است ...array of را در ساختار خود تکرار کنید. به طور مثال:

type
TMessageGrid = array of array of string;

var
Msgs: TMessageGrid;

این تعریف یک آرایه دو بعدی از رشته‌ها می باشد. سپس باید به آرایه خود فضا نسبت داد:

SetLength(Msgs, I, J);

شما می‌توانید آرایه‌های چند بعدی دینامیکی خود را به صورت غیر مستطیلی (Not Rectangular) ایجاد کنید. ابتدا رویه SetLength را صدا زده و پارامتر بعد اول را بدهید:

var
Ints: array of array of Integer;

SetLength(Ints, 10);

ما 10 سطر به آرایه خود اختصاص دادیم. از این پس، شما می توانید ستونهای خود را در هر زمان (با اندازه‌های مختلف) تخصیص دهید:
SetLength(Ints[2], 5);

mehraboOon
03-04-2011, 02:12 AM
تغییر Hint برای هر ستون از DBGrid در دلفی
ابتدا باید یک عنصر جدید مبتنی بر TDBGrid ایجاد کنید و رویداد OnMouseMove را فراخوانی کنید:







type
TMyDBGrid = class(TDBGrid)
published
property OnMouseMove;
end;

اگرچه شما در رویداد OnMouseMove مختصات X و Y را بدست خواهید آورد، اما شما باید ستون مورد نظر را پیدا کنید. برای ادامه کار لازم است که سطر زیر را در قسمت protected قرار دهید:








procedure WMMouseMove(var Message : TWMMouse); message WM_MOUSEMOVE;

همچنین متغیر های زیر را در قسمت public اضافه نمایید:








MouseRow : integer;
MouseCol : integer;

بنابراین متد WMMouseMove بصورت ریر خواهد بود:








procedure TMyDBGrid.WMMouseMove(var Message : TWMMouse);
var
t : TGridCoord;
begin
t := MouseCoord(Message.XPos, Message.YPos);
MouseCol := t.x;
MouseRow := t.y;
inherited;
end;


ما ابتدا فیلدهای XPost و YPos را از ساختار WMMouseMove تنظیم میکنیم:








procedure TForm2.MyDBGrid1MouseMove(Sender: TObject; Shift: TShiftState; X, Y:
Integer);
begin
if (((dgIndicator in MyDBGrid1.Options) and (MyDBGrid1.MouseCol > 0)) or
((not (dgIndicator in MyDBGrid1.Options)) and (MyDBGrid1.MouseCol <> -1)))
and (MyDBGrid1.MouseCol <> OldMouseCol) then begin
OldMouseCol := MyDBGrid1.MouseCol;
if dgIndicator in MyDBGrid1.Options then
MYDBGrid1.Hint := MyDBGrid1.Columns[MyDBGrid1.MouseCol - 1].FieldName
else
MYDBGrid1.Hint := MyDBGrid1.Columns[MyDBGrid1.MouseCol].FieldName;
end;
end;


حالا مجددا" تعریف زیر را در قسمت public قرار دهید:








HintMouseMessage(Control : TControl; var Message : TMessage)


در قسمت OnMouseMove از TDBGrid نیز فرامین زیر را اضافه نمایید:








var
r : TMessage;
begin

Application.HintMouseMessage(self, r);
TWMMouse(r).XPos := X;
TWMMouse(r).YPos := Y;
Application.HintMouseMessage(MyDBGrid1, r);
end;



همه کارها انجام شد. حالا شما میتوانید نتیجه را مشاهده کنید

mehraboOon
03-04-2011, 02:15 AM
نمایش میزان كپی شدن فایل با ProgressBar در دلفی

چطور میتوان زمان کپی شدن فایل را با استفاده از ProgressBar نمایش داد؟
برای انجام این کار ابتدا بر روی یک فرم یک ProgressBar اضافه کنید سپس تابع زیر را تایپ کنید:







procedure TForm1.CopyFileWithProgressBar1(Source, Destination: string);
var
FromF, ToF: file of byte;
Buffer: array[0..4096] of char;
NumRead: integer;
FileLength: longint;
begin
AssignFile(FromF, Source);
reset(FromF);
AssignFile(ToF, Destination);
rewrite(ToF);
FileLength := FileSize(FromF);
with Progressbar1 do
begin
Min := 0;
Max := FileLength;
while FileLength > 0 do
begin
BlockRead(FromF, Buffer[0], SizeOf(Buffer), NumRead);
FileLength := FileLength - NumRead;
BlockWrite(ToF, Buffer[0], NumRead);
Position := Position + NumRead;
end;
CloseFile(FromF);
CloseFile(ToF);
end;
end;


در این تابع شما در واقع فایل مبدا را خوانده و در مقصد مینویسید. حالا یک دکمه اضافه کرده کد زیر رو اضافه نمایید:







procedure TForm1.Button1Click(Sender: TObject);
begin
CopyFileWithProgressBar1('c:\Welcome.exe', 'c:\temp\Welcome.exe');
end;


چطور می توان زمان کپی شدن فایل را محاسبه و نمایش داد؟
برای این کار نیز میتوانید از تابع زیر استفاده کنید:







procedure TForm1.CopyFileWithProgressBar1(Source, Destination: string);
var
FromF, ToF: file of byte;
Buffer: array[0..4096] of char;
NumRead: integer;
FileLength: longint;
t1, t2: DWORD;
maxi: integer;
begin
AssignFile(FromF, Source);
reset(FromF);
AssignFile(ToF, Destination);
rewrite(ToF);
FileLength := FileSize(FromF);
with Progressbar1 do
begin
Min := 0;
Max := FileLength;
t1 := TimeGetTime;
maxi := Max div 4096;
while FileLength > 0 do
begin
BlockRead(FromF, Buffer[0], SizeOf(Buffer), NumRead);
FileLength := FileLength - NumRead;
BlockWrite(ToF, Buffer[0], NumRead);
t2 := TimeGetTime;
Min := Min + 1;
// Show the time in Label1
label1.Caption := FormatFloat('0.00', ((t2 - t1) / min * maxi - t2 + t1) / 100);
Application.ProcessMessages;
Position := Position + NumRead;
end;
CloseFile(FromF);
CloseFile(ToF);
end;
end;


در این تابغ ابتدا زمان اولیه در متغیر t1 ذخیره شده و سپس پس از کپی شدن هر قسمت از فایل، زمان در متغیر t2 ذخیره میشود و توسط فرمول زیر مقدار زمان باقی مانده تا کپی کامل فایل بدست می آید.







((t2 - t1) / min * maxi - t2 + t1) / 100

mehraboOon
03-04-2011, 02:16 AM
نصب ProgressBar روی StatusBar در دلفی
StatusBar می باشد. انجام این کار بسیار ساده است. برای این کار کافی است بر روی فرم خود یک StatusBar اضافه نمایید حالا در قسمت تعاریف متغیر های عمومی کد زیر را بنویسید:
ProgressBar1: TprogressBar;

در ادامه دستورات زیر را در خاصیت OnCreate فرم خود بنویسید:







var
ProgressBarStyle: LongInt;
begin
{create a run progress bar in the status bar}
ProgressBar1 := TProgressBar.Create(StatusBar1);
ProgressBar1.Parent := StatusBar1;
{remove progress bar border}
ProgressBarStyle := GetWindowLong(ProgressBar1.Handle, GWL_EXSTYLE);
ProgressBarStyle := ProgressBarStyle - WS_EX_STATICEDGE;
SetWindowLong(ProgressBar1.Handle, GWL_EXSTYLE, ProgressBarStyle);
{set progress bar position and size - put in Panel[2]}
ProgressBar1.Left := StatusBar1.Panels.Items[0].Width +
StatusBar1.Panels.Items[1].Width + 4;
ProgressBar1.Top := 4;
ProgressBar1.Height := StatusBar1.Height - 6;
ProgressBar1.Width := StatusBar1.Panels.Items[2].Width - 6;
{set range and initial state}
ProgressBar1.Min := 0;
ProgressBar1.Max := 100;
ProgressBar1.Step := 1;
ProgressBar1.Position := 0;
end;

حالا برای آنکه پس از خارج شدن از فرم حافظه اشغال شده آزاد گردد، در قسمت OnDestroy در Event فرمتان دستور زیر را اضافه نمایید:







ProgressBar1.free;

mehraboOon
03-04-2011, 02:18 AM
استفاده از dllها در دلفی ایجاد یک DLL
با استفاده از منو فایل گزینه New Items را انتخاب کنید و آیتم DLL Wizard را انتخاب نمایید. حال به فایل ایجاد شده، یک فرم با استفاده از روش بالا اضافه نمایید. دقت نمایید که Application را بجای فرم انتخاب ننمایید. حال اگر فرض کنیم که نام فرم شما Demo باشد و بانام UDemo.pas آنرا ذخیره کرده باشید. باید در فایل DLL بصورت زیر کد نویسی نمایید:







library demodll;

{ Important note about DLL memory management: ShareMem must be the
first unit in your library's USES clause AND your project's (select
Project-View Source) USES clause if your DLL exports any procedures or
functions that pass strings as parameters or function results. This
applies to all strings passed to and from your DLL--even those that
are nested in records and classes. ShareMem is the interface unit to
the BORLNDMM.DLL shared memory manager, which must be deployed along
with your DLL. To avoid using BORLNDMM.DLL, pass string information
using PChar or ShortString parameters. }

uses
SysUtils,
Classes,
UDemo in 'UDemo.pas' {Demo};

{$R *.res}
procedure ShowdemoForm;stdcall;
begin
Demo :=Tdemo.Create(nil);
demo.Show;
end;

function ShowdemoFormModal:integer;stdcall;
begin
demo :=Tdemo.Create(nil);
Result := demo.ShowModal;
end;

Exports
ShowDemoForm,
ShowdemoFormModal;
begin
end.



دقت کنید که نام DLL فوق DemoDll می باشد و با نام DemoDll.dpr ذخیره گردیده است.

حال بر روی فرم موجود تمام دکمه‌ها و آبجکت‌های مورد نظرتان را اضافه و کد نویسی کنید (اختیاری). در پایان در منو Project گذینه Build DemoDll را انتخاب کرده و اجرا نمایید. فایلی با نام DemoDll.dll ایجاد می گردد که برای استفاده آماده است.


استفاده از یک DLL بصورت دینامیکی
برای استفاده از یک DLL ‌بصورت دینامیکی، ابتدا نام توابعی را که در فایل DLL شما موجود است بصورت زیر تعریف نمایید:








unit UMain;

interface

uses
Windows, Messages, SysUtils, Variants, Classes, Graphics, Controls, Forms,
Dialogs, StdCtrls, ExtCtrls;

type
TShowdemoFormModal= Function :integer;
.
.
.



دقت کنید که نام برنامه انتخابی پیش فرض Main و با نام UMain.pas ذخیره گشته است. حال برای لود کردن DLL یادشده، یک دکمه بر روی فرم قرارداده آنرا بصورت زیر کد نویسی کنید:








var
hndDLLHandle:THandle;
ShowdemoFormModal:TShowdemoFormModal;

procedure TFMain.Button1Click(Sender: TObject);
begin
try
hndDLLHandle:=LoadLibrary('Demodll.dll');

if hndDLLHandle <> 0 then begin
@ShowdemoFormModal:=getProcAddress(hndDLLHandle,'S howdemoFormModal');

if addr(ShowdemoFormModal) <> nil then begin
ShowdemoFormModal;
end
else
showmessage ('function not exists ...');
end
else
showMessage('Dll Not Found!');
finally
freelibrary(hndDLLHandle);
end;
end;


__________________

mehraboOon
03-04-2011, 02:19 AM
محدودكردن تغییر اندازه فرم در دلفی
گاهی اوقات نیاز است فرم ما از نظر اندازه پیرو یک الگو باشد و کاربر نتواند خارج از محدوده این فرم را تغییر اندازه دهد، راهی که پیشنهاد می شود، استفاده از Windows Messages، تابع WM_GetMinMaxInfo میباشد.







unit MinMax;

interface

uses
SysUtils, WinTypes, WinProcs, Messages, Classes, Graphics, Controls,
Forms, Dialogs;

type
TForm1 = class(TForm)
private
{ Private declarations }
procedure WMGetMinMaxInfo(var MSG: Tmessage); message WM_GetMinMaxInfo;
public
{ Public declarations }
end;

var
Form1: TForm1;

implementation

{$R *.DFM}

procedure TForm1.WMGetMinMaxInfo(var MSG: Tmessage);
Begin
inherited;
with PMinMaxInfo(MSG.lparam)^ do
begin
with ptMinTrackSize do
begin
X := 300;
Y := 150;
end;
with ptMaxTrackSize do
begin
X := 350;
Y := 250;
end;
end;
end;

end.

shirin71
08-06-2011, 09:08 AM
دلفي زباني شي گرا، رويداد گرا، ويژوال و داراي محيط RAD مي باشد. دلفي علاوه بر ساختن شالوده مستحكم Object Pascal ويژگي توليد ويژوال محصولاتي چون ويژوال بيسيك را نيز ارائه نموده و مزاياي توليد حقيقي را نيز براي برنامه ساز ارائه مي كند.

قابليت هاي بيشمار دلفي در زمينه هاي مختلف همچون ارتباط آسان و قوي با انواع بانكهاي اطلاعاتي قدرتمند و ارتباط آسان و سازگاري بي مانند با اينترنت و داشتن ابزار قوي مالتيمديا برنامه نويس را قادر مي سازد تا روياهاي خود را به واقعيت تبديل كند.

امروزه برنامه نويسان با داشتن ابزار قدرتمند RAD ، Rapid Application Development همچون دلفي قادرند در كوتاه ترين زمان به بهترين شكل نرم افزارهاي تجاري را تهيه كنند.

حال براي شروع به چه چيزهايي احتياج داريم:

ابتدا بايد يكي از جديد ترين نسخه هاي دلفي را روي سيستم نصب كنيم.

در قدم بعد سوالي كه مطرح مي شود اين است كه آيا تا بحال يك زبان ويژوال را تجربه كرده ايد يا نه؟!

در صورتي كه تابحال با يك زبان ويژوال كار نكرده ايد مطلب بعد مي تواند تا حدودي شما را با اين مفهوم آشنا سازد ولي براي شناخت بهتر كتابهايي كه در اين زمينه وجود دارد مي تواند به شما كمك كند.

توجه! حرفه اي ها نخوانند

سه تا از ويژگي هاي بارز زبانهايي مانند دلفي شي گرايي، رويداد گرايي و ويژوال بودن آنها مي باشد.

شي گرايي چيست؟

برنامه نويسي سنتي ابتدا بدين صورت بود كه برنامه نويسان برنامه هاي خود را طوري مي نوشتند كه به طور متوالي از ابتدا تا انتها در يك مسير مستقيم اجرا شودسپس با تابعي شدن برنامه ها برنامه نويسي آسان تر شد و امروز با ظهور مفهوم شي گرايي دنياي واقعي برنامه نويسي همانند دنياي واقعي ما بر مبناي اشيا شكل گرفته است.

اشيا داراي دو مفهوم Method ، Properties مي باشند. براي تشريح اين دو مفهوم يك شي در دنياي واقعي را در نظر مي گيريم.

براي مثال ماشين را در نظر بگيريد، ماشين ابزاري براي كنترل قسمتهاي مختلف خود دارد مانند كليد چراغ جلو يا كليد برف پاك كن چنين ابزاري شما را ياري مي كنند بدون اينكه از نكات فني و طرز ساخت اينكونه وسايل با خبر باشيد از آنها استفاده كنيد در واقع مشخصات فني هر برف پاك كن در هر ماشين متفاوت مي باشد ولي طرز براه انداختن همه آنها همانند هم است اين ويژگي همانند مفهوم متد در اشيا مي باشد.

همچنين ماشين داراي خصوصياتي است كه نشان دهنده وضعيت آن در يك لحظه زماني مي باشد مانند سرعت اين ويژگي قابل تغيير در ماشين همانند مفهوم Property در اشيا مي باشد.

رويداد گرايي چيست؟

رويدا گراي به اين صورت است كه در نرم افزارهاي جديد مانند Word Pad نرم افزار در حالت عادي در انتظار به سر مي برد تا اينكه اتفاقي كه مربوط به آن باشد رخ دهد در صورت رخداد يك اتفاق سيستم عامل اين رويداد را به برنامه درحال اجرا منتقل كرده و برنامه در حال اجرا به آن عكس العمل نشان مي دهد. به همين دليل در اين گونه زبانها برنامه نويس بايد براي اين رويداد برنامه بنويسد.

ويژوال چيست؟

اتفاق شي گرا شدن برنامه ها برنامه نويسي را به كارهاي روزمره نزديك كرد اما هنوز اين اشيا واقعي به نظر نمي رسيدند و براي رفع اين مشكل برنامه نويسي Visual يا بصري مرسوم شد كه در اينگونه زبانها برنامه نويس اشياي مورد استفاده را مي توانست ببيند و بدين صورت اشيا ملموس تر بودند اكنون VCL هاي دلفي كه به صورت ويژوال طراحي شده اند به شما اين قدرت را مي دهند كه مثلاً يك دكمه را برداشته و روي فرم خود بگذاريد.