PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاريخچه پيدايش ضرب‌المثل‌ها



mozhgan
03-01-2011, 11:06 PM
تاريخ پيدايش امثال و حکم

آنچه به صورت علم در تاريخ ثبت شده است، انديشه پيشگامان فلسفه در صدها سال قبل از ميلاد مسيح مي‌‌باشد. فلسفه قبل از سقراط ناظر بر علوم طبيعي بود و با اخلاقيات و دين و آئين مردم و ساير اعتقادات فکري و تربيتي آن دوران، کاري نداشت. فلاسفه تمام کوشش و توان خود را به بحث و بررسي در مورد علوم مادي و فعل و انفعالات طبيعي نموده و توجه خود را صرف علم‌الاشياء مي‌‌کردند. آنچه جزو علم و دانش آن زمان محسوب نمي‌شد اخلاقيات و اصول اخلاقي و آراء معنوي جامعه بود. علي‌رغم بي توجهي به اين مهم، از بدو تشکيل اجتماعات شهري و تمدن‌هاي باستاني، حتي قبل از ظهور اديان بزرگ، انسان‌ها به ضرورت اخلاق و ادبيات و فرهنگ وابسته به آن پي برده و به اهميت آن در زندگي خود، آگاهي داشتند. امثال وحکم نيز قبل از طبقه بندي علوم و قرنها پيش از ظهور فلاسفه، وجود داشته است. انسان اجتماعي، از تشخيص ميان خوب و بد عاجز نبوده است و بر اساس تجربه و برخورداري از اساطير و داستان‌هاي موجود، طبق نياز و شرايط خود، به ساختن ضرب المثل وعبارات و اصطلاحات اخلاقي پرداخته است. افکار سقراط در توسعه و رشد اخلاق نقش عمده دارد. وي اخلاق را مهم تر از ساير بخش‌هاي علوم و به طور کلي فلسفه نظري مي‌‌داند. سيسرو گفته است که سقراط فلسفه را از آسمان به زمين آورد. اين گفتار بدين معني است که انسان را به عنوان مرکز ثقل و محور مباحثات فلسفي قرار مي‌‌دهد. شاگردان سقراط يعني ارسطو و افلاطون دنباله بحث اخلاق را گرفته و به آن شکل علمي و فلسفي دادند. علم اخلاق به خصوص مرهون مساعي ارسطو است که براي آن اصول و مباني قائل شد و اين قوائد را در دسترس مردم قرار داد.

اولين مجموعه امثال و حکم

بر اساس متون تاريخي اولين بار ارسطو به‌جمع آوري امثال و حکم و تحقيق علمي آن اقدام نمود که متأسفانه رساله او بنام امثال و حکم، از بين رفته است. در يونان باستان فلاسفه، شعرا و نويسندگاني مانند: افلاطون، آپولونيوس، سوفوکلس، همر، ارسطوفن، و ديگران با به‌کار بردن «امثال» در آثار خود، آن را به‌عنوان بخشي از ادبيات، همرديف امثال سايره قرار داده‌اند. نويسنده گان و فلاسفه رومي مانند: پلاتوس، ترنس، سيسرو و هراس هم نوشته‌هاي خود را مزيّن به امثال و حکم نموده ولي هيچ‌کدام به‌جمع آوري يا تحقيق در پيرامون آن نپرداخته‌اند، ضمن اينکه اکثر مثل‌هاي موجود در ادبيات رومي، متکي بر امثال و حکم يوناني مي‌‌باشد که بعدأ اروپائيان به‌ترجمه آنها اقدام نموده و به‌گنجينه فرهنگ عاميانه خود غناي بيشتري دادند. نويسندگان معاصر نيز با استفاده از ضرب‌المثل در آثار خود و تغيير آن‌ها بر اساس ولريسم، چهره‌اي طنزآميز به‌ادبيات بخشيده‌اند. نويسندگاني چون برتولنپت برشت، گونتر تراس، مارتين والزر، اريش کستنر، هانس ماگنوس انسنبرگر و هاينريش پل در آلمان و صادق هدايت، محمد علي جمالزاده، علي اکبر دهخدا، ايرج ميرزا و عارف قزويني و هنرمندان ديگر در ايران،به اشاعه ادبيات و فرهنگ مردمي همت گماشته‌اند.

اولين گوينده ضرب المثل

در مورد پيدايش و رواج امثال و اصطلاحات مثلي هيچ گونه اطلاعي در دست نمي‌باشد. جملاتي که امروزه به‌عنوان امثال و حکم شناخته شده و در تکلم عموم جاري است، ابتدا گفتار لحظه‌اي و ترواش برق‌آساي انديشه? انسان سخن‌گو بوده‌است که به‌لحاظ مؤثربودن، دقيق‌بودن و دلنشين‌بودن آن در ذهن شنونده حک و سپس تکرار شده است. اولين گوينده? يک عبارت مثلي به‌همان اندازه ناشناس است که گويندگان و نويسندگان اشعار فولکلوريک و اساطير باستاني. کتب مقدس مانند تورات وانجيل و قران نه تنها يکي از چشمه‌هاي لايزال پند و اندرز مي‌‌باشند بلکه بسياري از امثال و حکم و اصطلاحات مثلي نيز از اين منابع اخذ شده‌اند. اگر اناجيل عهد عتيق و جديد را به‌عنوان منبع امثال و حکم و اصطلاحات مثلي شناخته‌اند، به دليل ترجمه? آگاهانه? آن به‌وسيله نابغه? زبان آلماني، دکتر مارتين لوتر است. ترجمه? لوتر يک برگردان تحت‌اللفظي نيست بلکه تولدي ديگر از کتاب مقدس مسيحيان است که عناصر فرهنگي و ادبيات مردم آلمان (اروپا) در آن مؤثر بوده‌است. به‌روايتي ديگر، مارتين لوتر ابتدا انجيل را آلماني کرد و پس آنگاه به‌مردم آلمان هديه نمود.

قديمي ترين امثال و حکم

شايان ذکر است که حيات امثال و حکم به دوران قبل از کتابت و نوشتارهاي اديبانه باستاني رسيده که بعدأ به‌صورت نقل قول از گفتارهاي نا‌بنوشته در ادبيات عتيق ملل متمدن ضبط شده‌اند. کتيبه‌هاي متعلق به سومري ها که با خط ميخي نوشته شده‌اند، حاوي امثال و حکمي هستند که محققين زبان شناس به‌کشف و ترجمه? آن توفيق يافته‌اند. با توجه به‌مطلب فوق، هر اثر اديبانه‌اي که ضابط امثال و حکم باشد، نبايد بدون تحقيق و بررسي، منشأ و مبدأ آن مَثـَل تلقي گردد. بسياري از امثال، پيش از اينکه در آثار نويسندگان يا شعرا ظاهر شوند، مدت‌ها در زبان و گويش عاميانه مردم رايج و ساير بوده‌اند و همانند افسانه ها و قصه‌ها، سينه به سينه نقل شده‌اند. در کنار منابع شفاهي و گويشي، اهميت ضبط و نگارش ادبي امثال و حکم، امثال سايره و اصطلاحات مثلي را نبايد ناديده گرفت. از اين طريق نيز بسياري از اشعار مردم‌پسند به‌لحاظ تکرار مداوم و انتشار آن‌ها در دور و نزديک، به‌قلمرو امثال و حکم راه يافته و با اقبال مردم مواجه شده‌اند. اکثر قريب به‌اتفاق امثال و حکم اروپايي، ريشه در ادبيات قديم يونان، روم و همچنين انجيل عهد قديم و جديد دارد.

آينده امثال و حکم

قرن بيستم نيز زمينه‌اي بسيار مناسب براي ايجاد مثل و عبارات مثلي به‌وجود آورده‌است. امثال و حکم و اصطلاحات مثلي ِ ساخته‌شده در قرن نوزدهم و بيستم، در زبانهاي غير اروپائي نيز رواج يافته است در سال‌هاي اخير به لحاظ توسعه تبليغات و آگهي هاي تجاري و استفاده از امثال به‌منظور کسب اعتبار براي کالاهاي تجاري و نقش رسانه هاي گروهي، اصطلاحات و امثال جديدي به مِنـَصّه ظهور رسيده، بنابراين دوران طرح و انتشار امثال و حکم به پايان نرسيده‌است.