mozhgan
02-28-2011, 09:55 PM
حماسه
حماسه به رشته داستانهاي پهلواني ورزمي گفته ميشود. حماسهها عموماً منظوم نوشته ميشوند. به داستانها و موضوعات غيررزمي در ادبيات، بزمي يا غنايي گفته ميشود.
تعريف حماسه
حماسه گونهاي از متون وصفي است که به توصيف اعمال پهلواني و افتخارات و بزرگيهاي قومي يا فردي ميپردازد.
محققان منظومههاي حماسي را به دو نوع تقسيم کردهاند: منظومههاي حماسي طبيعي و ملي که خود به دو گونه حماسههاي اساطيري و پهلواني مانند قسمت عمدهاي از شاهنامه و منظومههاي حماسي تاريخي مانند اسکندرنامه بخش ميشود و منظومههاي حماسي مصنوع همچون هانريد اثر ولتر.
يَلنامه و پهلواننامه واژههايي پارسيتبار و برابرهاي پارسي سره واژه عربي حماسه هستند. يل به معني پهلوان است.
ويژگيهاي حماسه
از مهمترين ويژگيهاي حماسه آن است که مدتها پس از حوادثي که از آنها سخن ميگويد پديد ميآيد، اما به طور معمول معتقدات و آثار فکري و اجتماعي دوران شاعر با اعثقادات و سنتهايي دوراني که حماسه در آن بيان ميشود اختلاط نمييابدو شاعر با حذف کردن نشانههاي فرهنگي دوران پيشين، آثار و نشانهها ي زمان خود را در حماسه نميآميزد.
به طور کلي حماسههاي پهلواني و ديني که با ايام و لحظات خاصي از حيات ملي يک قوم در ارتباط است؛ دوراني که مردمان پيشين با مدنيت ساده و ابتدايي خود در تلاش براي تشکيل مليت و تمدن خود بودهاند. موضوع داستانهاي حماسي هميشه نخستين دورههاي تمدن آن ملت است و در دورههاي ترقي و کمال استقلال و تمدن يک ملت شاعران بيشتر به حماسههاي مصنوع ميپردازند.
همچنين در عموم حماسهها زمان و مکان وقايع مبهم است تا منظومه حماسي در زمان و مکان محدود نباشد.
منشا حماسه
گروهي از محققان شعر حماسي را نتيجه و دنباله? شعر غنايي ميدانند و معتقند که بيشتر آثار حماسي از ترکيب سرودههايي که شاعران پيشين در طول زمان براي قهرمانان و سرداران سرودهاند، تشکيل شدهاست.
حماسههاي ايراني
در کنار شاهنامه که مجموعهاي از بسياري از منابع تاريخ و اسطوره ايران باستان است، شماري ديگر از حماسههاي فارسي در دست است که از حماسهسرايي ساساني ريشه ميگيرند از جمله: گرشاسپ نامه، بهمن نامه، فرامرز نامه، کوش نامه، برزو نامه، شهريار نامه، آذربرزين نامه، بيزن نامه، لهراسب نامه و سام نامه
فهرست حماسه هاي ايراني که دکتر ذبيح الله صفا ميدهد شامل اين کتابها نيز هست: داستان کک کوهزاد، داستان شبرنگ، داستان جمشيد و جهانگير نامه
حماسه به رشته داستانهاي پهلواني ورزمي گفته ميشود. حماسهها عموماً منظوم نوشته ميشوند. به داستانها و موضوعات غيررزمي در ادبيات، بزمي يا غنايي گفته ميشود.
تعريف حماسه
حماسه گونهاي از متون وصفي است که به توصيف اعمال پهلواني و افتخارات و بزرگيهاي قومي يا فردي ميپردازد.
محققان منظومههاي حماسي را به دو نوع تقسيم کردهاند: منظومههاي حماسي طبيعي و ملي که خود به دو گونه حماسههاي اساطيري و پهلواني مانند قسمت عمدهاي از شاهنامه و منظومههاي حماسي تاريخي مانند اسکندرنامه بخش ميشود و منظومههاي حماسي مصنوع همچون هانريد اثر ولتر.
يَلنامه و پهلواننامه واژههايي پارسيتبار و برابرهاي پارسي سره واژه عربي حماسه هستند. يل به معني پهلوان است.
ويژگيهاي حماسه
از مهمترين ويژگيهاي حماسه آن است که مدتها پس از حوادثي که از آنها سخن ميگويد پديد ميآيد، اما به طور معمول معتقدات و آثار فکري و اجتماعي دوران شاعر با اعثقادات و سنتهايي دوراني که حماسه در آن بيان ميشود اختلاط نمييابدو شاعر با حذف کردن نشانههاي فرهنگي دوران پيشين، آثار و نشانهها ي زمان خود را در حماسه نميآميزد.
به طور کلي حماسههاي پهلواني و ديني که با ايام و لحظات خاصي از حيات ملي يک قوم در ارتباط است؛ دوراني که مردمان پيشين با مدنيت ساده و ابتدايي خود در تلاش براي تشکيل مليت و تمدن خود بودهاند. موضوع داستانهاي حماسي هميشه نخستين دورههاي تمدن آن ملت است و در دورههاي ترقي و کمال استقلال و تمدن يک ملت شاعران بيشتر به حماسههاي مصنوع ميپردازند.
همچنين در عموم حماسهها زمان و مکان وقايع مبهم است تا منظومه حماسي در زمان و مکان محدود نباشد.
منشا حماسه
گروهي از محققان شعر حماسي را نتيجه و دنباله? شعر غنايي ميدانند و معتقند که بيشتر آثار حماسي از ترکيب سرودههايي که شاعران پيشين در طول زمان براي قهرمانان و سرداران سرودهاند، تشکيل شدهاست.
حماسههاي ايراني
در کنار شاهنامه که مجموعهاي از بسياري از منابع تاريخ و اسطوره ايران باستان است، شماري ديگر از حماسههاي فارسي در دست است که از حماسهسرايي ساساني ريشه ميگيرند از جمله: گرشاسپ نامه، بهمن نامه، فرامرز نامه، کوش نامه، برزو نامه، شهريار نامه، آذربرزين نامه، بيزن نامه، لهراسب نامه و سام نامه
فهرست حماسه هاي ايراني که دکتر ذبيح الله صفا ميدهد شامل اين کتابها نيز هست: داستان کک کوهزاد، داستان شبرنگ، داستان جمشيد و جهانگير نامه