mozhgan
02-28-2011, 09:47 PM
عروض
عروض فن سنجيدن شعر و شناختن وزن ها و بحرهاي کلام منظوم با افاعيل عروضي و پيدا کردن اوزان اشعار بر پايه آن افاعيل است. عروض به جزو آخر از مصراع اول هر بيت شعر هم گفته ميشود.
تاريخچه
خليل بن احمد فراهيدي براي نخستين بار وزن کمي را که قرنها پيش از او در زبانهاي سانسکريت و هند و اروپايي تدوين شده بود بر زبان عربي منطبق کرد. قواعد او براي زبان عربي بسيار خوب است اما شمس قيس رازي در المعجم في معابير اشعار عجم عينا بر اساس قواعد عربي بدون توجه به مسايل خاص زبان فارسي اقدام به تهيه قواعد عروض فارسي کرد و حتا نام بحرها و وزنهاي مختلف نظم فارسي را تغيير نداد و از همان نامهاي عربي استفاده کرد.خواجه نصير توسي هم هر چند در معيار الاشعار سعي کرد بخشهايي را که نميشود بر فارسي منطبق يا تحميل کرد نشان دهد اما برخورد مستقل و جديدي براي تدوين قواعد وزنشناسي فارسي انجام نداد.
معاصران
از زمان شمس قيس , تا کنون تلاشهاي زيادي براي تدوين عروض نظمهاي فارسي صورت گرفتهاست اما تماما در جهت حک و اصلاح و يا ترجمه و فارسيسازي اصطلاحات به کار رفته است و تلاشي براي يافتن راه ديگري که انتطباق بيشتري با ويژگيهاي زبان فارسي ـکه از خانواده? زبانهاي هندواروپايي است و هيچ نسبتي با زبان عربي که از خانواده? زبانهاي سامي است نداردـ داشته باشد صورت نگرفتهاست. چند وزنشناس معاصر تلاشهايي در اين زمينه انجام دادهاند.
روش خانلري
خانلري در کتاب وزن شعر فارسي با روش نويي به نامگذاري عناصر وزن نظم فارسي پرداختهاست. او پيشنهاد ميکند بهجاي بيستوچهار «جزو» يا «رکن» عروضي ده پايه به کار رود. اين ده پايه عبارتاند از: نوا، چامه، آوا، همه، خشاوا، بنوا، نيکاوا، خشنوا، ترانه، زمزمه
روش فرزاد
مسعود فرزاد در فصل چهارم کتاب Persian Poetic Metres(????) و در کتاب ديگري به نام مبناي رياضي عروض فارسي با بررسي تعداد هجاهاي ارکان عروضي به جداول مختلفي را طراحي ميکند. در اين جداول رکنهاي يک هجايي تا شش هجايي آمدهاست.
روش حميدي
حميدي شيرازي با نقد شمس قيس تلاش ميکند روش تازهاي در وزنشناسي نظم فارسي ابداع کند که البته پا فراتر نمينهد. او تصور ميکرد چهار بحر جديد کشف کردهاست و نام آنها را کبير و صغير و اخرس و بديل نهاده بود اما منتقدين بعدي نشان دادند که اين وزنها جديد نيست و در گذشته هم به کار ميرفتهاست.
روش کابلي
ايرج کابلي در کتاب وزن شناسي و عروض که در سال ???? منتشر شدهاست با نقد شمس قيس و عروض سنتي و بررسي و نقد معاصران روش تازهاي را ابداع ميکند. در اين روش وزنهاي فارسي با شمارهگذاري بيان ميشوند و نحوه? شناسايي وزنها هم بسيار سادهاست. براي نمونه اين شعر سيمين بهبهاني:
دوباره ميسازمات وطن! اگر چه با خشت جان خويش.
ستون به سقف تو ميزنم اگر چه با استخوان خويش
در عروض سنتي و شمس قيسي اينگونه ناميده ميشود: مضارع مسدس مقبوض مکفوف ابتر محذوف يا مجتث مسدس مخبون مکفوف مرفوعاحد.
در روش کابلي نوشته ميشود: ?:?، ?، ? و خوانده ميشود: رشته? ? بندي اولآغاز از سومين ?بنديها
عروض فن سنجيدن شعر و شناختن وزن ها و بحرهاي کلام منظوم با افاعيل عروضي و پيدا کردن اوزان اشعار بر پايه آن افاعيل است. عروض به جزو آخر از مصراع اول هر بيت شعر هم گفته ميشود.
تاريخچه
خليل بن احمد فراهيدي براي نخستين بار وزن کمي را که قرنها پيش از او در زبانهاي سانسکريت و هند و اروپايي تدوين شده بود بر زبان عربي منطبق کرد. قواعد او براي زبان عربي بسيار خوب است اما شمس قيس رازي در المعجم في معابير اشعار عجم عينا بر اساس قواعد عربي بدون توجه به مسايل خاص زبان فارسي اقدام به تهيه قواعد عروض فارسي کرد و حتا نام بحرها و وزنهاي مختلف نظم فارسي را تغيير نداد و از همان نامهاي عربي استفاده کرد.خواجه نصير توسي هم هر چند در معيار الاشعار سعي کرد بخشهايي را که نميشود بر فارسي منطبق يا تحميل کرد نشان دهد اما برخورد مستقل و جديدي براي تدوين قواعد وزنشناسي فارسي انجام نداد.
معاصران
از زمان شمس قيس , تا کنون تلاشهاي زيادي براي تدوين عروض نظمهاي فارسي صورت گرفتهاست اما تماما در جهت حک و اصلاح و يا ترجمه و فارسيسازي اصطلاحات به کار رفته است و تلاشي براي يافتن راه ديگري که انتطباق بيشتري با ويژگيهاي زبان فارسي ـکه از خانواده? زبانهاي هندواروپايي است و هيچ نسبتي با زبان عربي که از خانواده? زبانهاي سامي است نداردـ داشته باشد صورت نگرفتهاست. چند وزنشناس معاصر تلاشهايي در اين زمينه انجام دادهاند.
روش خانلري
خانلري در کتاب وزن شعر فارسي با روش نويي به نامگذاري عناصر وزن نظم فارسي پرداختهاست. او پيشنهاد ميکند بهجاي بيستوچهار «جزو» يا «رکن» عروضي ده پايه به کار رود. اين ده پايه عبارتاند از: نوا، چامه، آوا، همه، خشاوا، بنوا، نيکاوا، خشنوا، ترانه، زمزمه
روش فرزاد
مسعود فرزاد در فصل چهارم کتاب Persian Poetic Metres(????) و در کتاب ديگري به نام مبناي رياضي عروض فارسي با بررسي تعداد هجاهاي ارکان عروضي به جداول مختلفي را طراحي ميکند. در اين جداول رکنهاي يک هجايي تا شش هجايي آمدهاست.
روش حميدي
حميدي شيرازي با نقد شمس قيس تلاش ميکند روش تازهاي در وزنشناسي نظم فارسي ابداع کند که البته پا فراتر نمينهد. او تصور ميکرد چهار بحر جديد کشف کردهاست و نام آنها را کبير و صغير و اخرس و بديل نهاده بود اما منتقدين بعدي نشان دادند که اين وزنها جديد نيست و در گذشته هم به کار ميرفتهاست.
روش کابلي
ايرج کابلي در کتاب وزن شناسي و عروض که در سال ???? منتشر شدهاست با نقد شمس قيس و عروض سنتي و بررسي و نقد معاصران روش تازهاي را ابداع ميکند. در اين روش وزنهاي فارسي با شمارهگذاري بيان ميشوند و نحوه? شناسايي وزنها هم بسيار سادهاست. براي نمونه اين شعر سيمين بهبهاني:
دوباره ميسازمات وطن! اگر چه با خشت جان خويش.
ستون به سقف تو ميزنم اگر چه با استخوان خويش
در عروض سنتي و شمس قيسي اينگونه ناميده ميشود: مضارع مسدس مقبوض مکفوف ابتر محذوف يا مجتث مسدس مخبون مکفوف مرفوعاحد.
در روش کابلي نوشته ميشود: ?:?، ?، ? و خوانده ميشود: رشته? ? بندي اولآغاز از سومين ?بنديها