PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نكات كوچك در زندگي مشترك



minaj64
02-28-2011, 07:12 PM
درسهای زندگی برای زوجها


عشق خودتان را با گوش کردن نشان بدهید.

منتظر شب تعطیل آخر هفته نباشید تا از زندگی لذت ببرید. هر روز هفته در حال لذت بردن باشید.

یکدیگر را به همان شکلی که هستید، بپذیرید.

بهترین دوست شریک زندگی خود باشید.

به یکدیگر احترام بگذارید و احترام خود را با داشتن رفتار محترمانه نسبت به یکدیگر ظاهر کنید.

بدون اینکه طرف مقابل از شما بخواهد به او کمک کنید.

اینها عبارتهایی هستند که شریک زندگی شما دوست دارد بیشتر آنها را بشنود: "من به تو اعتماد دارم" ، "دوستت دارم" ، "کارت عالی بود" ، "متشکرم".

از آنچه که دارید قدردانی کنید.

ترتیبی بدهید که زمانهایی را با هم تنها باشید.

عصرهای زود، قبل از اینکه خیلی خسته شوید، یکدیگر را در آغوش بگیرید و به هم اظهار محبت کنید.

اگر کاری که می کنید نتیجه بخش نیست، کار دیگری انجام بدهید.

به دنبال راه حلهای برنده _ برنده، باشید.

شما همیشه می توانید پول بیشتری به دست بیاورید، اما هرگز نمی توانید زمان عمرتان را بیشتر کنید. پس از همین حالا زمانی را صرف خانواده خود نمایید.

وقتی نیاز به کمک دارید، آن را به زبان اظهار کنید!

تنها گفتن اینکه "دوستت دارم" کافی نیست. با محبت و توجه عشق خود را عملا نشان بدهید.

کارتان و مشکلات مربوط به آن را در اداره باقی بگذارید.

عشق، آداب و رسوم بسیار خوبی دارد.

در مهمانیها، بیش از هر کسی به همسرتان توجه داشته باشید.

اگر مسائل و مشکلاتی بین شما هست، اول از همه نقش خودتان را در این میان پیدا کنید.

همیشه کاری کنید که شریک زندگی شما احساس خاص بودن بکند.

عشق بیشتری بدهید و مطمئن باشید که عشق بیشتری دریافت می کنید.

اگر مطمئن نیستید که چیزی را بگویید یا نه، از گفتنش صرف نظر کنید.

minaj64
02-28-2011, 07:12 PM
احساسات خودتان را با هم در میان بگذارید.

در طول روز، به همسرتان زنگ بزنید، فقط برای اینکه به او بگویید: "دوستت دارم."

پنجاه _ پنجاه کافی نیست. اگر دلتان می خواهد روابط خیلی خوبی با هم داشته باشید، به طور کامل به هم محبت کنید.

تلویزیون را خاموش کنید و مدتی را صرف صرف صحبت کردن با هم نمایید.

شما یکی از دو زوج هستید، اما در عین حال خودتان هم هستید.

خودتان را در سنین بالاتر مجسم کنید و به زندگی گذشته ی خود با همسرتان نگاهی بیندازید. دلتان می خواست که چه کارهایی می کردید؟ حالا همان کارها را بکنید.

اگر احساس خوشبختی نمی کنید، برای ایجاد تغییر با هم مذاکره کنید.

سخنان مثبتی در تایید یکدیگر و روابطتان به زبان بیاورید.

تفریح کردن با هم را در اولویت برنامه ی خود قرار بدهید.

اظهار عشق کردن به یکدیگر را بعد از ازدواج هم ادامه بدهید::.

minaj64
02-28-2011, 07:12 PM
هرگز در حالت عصبانیت به رختخواب نروید.

عزیز دل شما موقع ورود به اتاق خواب و خروج از آن نیاز به نوازش و محبت دارد.

همیشه به احساسات یکدیگر توجه داشته باشید.

هر شب قبل از خاموش کردن چراغها یکدیگر را ببوسید.

با هم برای آینده نقشه بکشید، و روی تبدیل نقشه هایتان به واقعیت کار کنید.

با شریک زندگی خود دست کم به همان خوبی ای که با دوستانتان رفتار می کنید، رفتار کنید.
با آرزوها و رویاهای شخصی خودتان پیش بروید.

به وجود یکدیگر مباهات کنید.

اگر همسر شما همیشه گرفتار است، برای دیدن یکدیگر با هم قرار ملاقات بگذارید.

وقتی همسرتان مشکلی را با شما در میان می گذارد، فورا راه حل ارائه ندهید. غالبا آنها کسی را می خواهند که به حرفهایشان گوش بدهد.

به این مسئله توجه کنید که چقدر حرفهای دیگران را قطع می کنید و از دفعات آن بکاهید.

ضبط صوت را روشن کنید و به موسیقی ملایمی گوش دهید.

عشق بورزید، حتی زمانیکه احساس عشق و علاقه خاصی نمی کنید.

وقتی بحثهایتان خیلی بالا می گیرد، ادامه آن را برای مدتی به تاخیر بیندازید.

برای عزیز دل خود گل بخرید و به خانه بیاورید.

به مشکلاتی که زندگی برایتان پیش می آورد تحت عنوان چالشهایی نگاه کنید که باید با هم با آنها دست و پنجه نرم کنید.

هیچ ایرادی ندارد که شما فکرتان را عوض کنید.

وقتی با کسی صحبت می کنید، توجه خود را کاملا به حرفهایش معطوف نمایید.

برای اخم کردن هفتاد و دو عضله و برای لبخند زدن فقط بیست و سه عضله به کار گرفته می شوند و لبخند زدن نتایج بسیار لذت بخش تری را به همراه دارد!

مهمترین هدیه هایی که شما می توانید به کسی بدهید، وقت و توجه تان است.

minaj64
02-28-2011, 07:12 PM
به وجود آمدن تغییرات را در روابطتان بپذیرید و تلاش کنید که آنها را به تغییرات مثبت مبدل سازید.

آینده روشنی را برای هر دو نفرتان در ذهن خود تصویر نمایید.

به همسرتان هدایایی بدهید که شناخت به خصوص شما از او را نشان بدهد.

به طور مرتب به همسرتان نشان بدهید که به او توجه دارید.

با اعمالتان به همسر خود نشان بدهید که به او علاقه دارید.

حسنهای همسرتان را پیدا کنید و از آنها تعریف و تقدیر نمایید.

پشتیبان رشد یکدیگر باشید.

وقتی همسرتان به منزل می آید، هر کاری که دارید زمین بگذارید و دم در از او استقبال گرمی بکنید.

همسر شما فقط قدری از نیازهایتان را برآورده خواهد کرد. بقیه آنها را باید از دیگران بخواهید.

روز والنتین را به هفته والنتین تبدیل کنید!

اگر می خواهید همسرتان شما را خوب بشناسد، بیشتر از خودتان حرف بزنید.

در پرده حرف زدن به ندرت موثر واقع می شود بهترین راه برای رسیدن به چیزی که می خواهید این است که آن را علنی به زبان بیاورید
.
برای اینکه همسرتان را به حرف زدن تشویق کنید:

1- همینطور که گوش می کنید از خودتان بپرسید: "او چه احساسی دارد؟" "چه می گوید و چه حرفی می زند؟"

2- بعد به یکی از این سوالها که مهمتر به نظر می رسد پاسخ بدهید. ( "ناراحت به نظر می رسی." )

3- بگذارد همسرتان حرف شما را تصحیح نماید یا این را تایید کند که احساس او را درست فهمیده اید.

minaj64
02-28-2011, 07:13 PM
در فهرست کارهایی که باید هر روز انجام بدهید موارد زیر را بگنجانید:

حرف زدن
گوش کردن
کمک کردن
بوسیدن و در آغوش گرفتن
تعریف و تمجید کردن
اظهار عشق و علاقه کردن
درستی و صداقت اهمیت زیادی دارد، اما جانب تدبیر را از دست ندهید.
شریک زندگی خود را از این مسئله خاطر جمع کنید که همیشه با او می مانید.
وقت بیشتری را با زوجهای دیگری که می توانید با آنها جوک بگویید و بخندید، بگذارید.

یادداشتهای کوتاه عاشقانه ای بنویسید و آنها را در جاهایی مثل جاهای زیر بگذارید:

روی صندلی راننده
در یخچال، روی غذای مورد علاقه همسرتان
روی بالش
داخل کیف یا کیف پول همسرتان

با هم به اسکیت سواری بروید!

همسرتان را با سوال کردن در مورد یک ورزش یا تفریح مورد علاقه اش به صحبت کردن وادارید.

عصر یکی از روزها، هنرآموزی را که ویولون می نوازد استخدام کنید تا در حالیکه شما دو نفری از شام خوردن در کنار نور شمع لذت می برید، برایتان قطعاتی را اجرا کند!

با هم به سینما بروید!

نشان بدهید که شما طرف همسرتان هستید.

دست از کنترل کردن طرف مقابل بردارید. تنها کسی که شما واقعا می توانید او را کنترل کنید خودتان هستید.

صبح زود از خواب بیدار شوید و طلوع خورشید را تماشا کنید.

وقتی انتقاد درستی از شما می شود، آن را بپذیرید. ("حق با توست، دیر کردم")

در مورد خواسته های عجیب و غریبی که دارید با هم حرف بزنید!

با یکدیگر صادق باشید.

در زمان سختیها، به این فکر کنید که در وهله اول به چه دلایلی عاشق شدید. و با فکر و خیال به آنها زندگی کنید.

"دوستت دارم:wubsmiley:"
عبارتی است که همسر شما بیش از هر چیز میل دارد آن را بشنود.

minaj64
02-28-2011, 07:13 PM
7 نکته ساده برای یک ازدواج موفق


1- اگر می خواهید ازدواجی موفق و رو به تکامل داشته باشید، باید از ته قلب بخواهید.
به آنچه که برای ازدواجتان انجام داده اید دقت کنید و مطمئن شوید آنها با حرفها و مقاصد شما هم راستا بوده اند. ایا زمان و انرژی لازم را صرف بهبود روابط خود کرده اید؟

2- به جای نقطه ضعفها، نکات منفی و آن خصوصیاتی که در همسر خود دوست ندارید، بر نقاط قوت و دوست داشتنی او تمرکز کنید.
دست از انتقاد از همسرتان در حضور او و یا حتی در ذهن خود بردارید. فکرتان را به سوی جنبه های مثبت وجود او هدایت نمایید و سعی کنید به دنبال چیزهایی باشید که موجب بهبود زندگی مشترکتان خواهد شد.

3- محبت از جمله مسایل ضروری ازدواج به شمار می آید، پس مهربان باشید.
در این هفته محبتی در حق همسرتان روا دارید که پیش از این نکرده اید و البته بدون هیچ توقعی آن را انجام دهید.

4- قدر دان همسرتان باشید و به او ارزش دهید.
همین الان به آنچه همسرتان امروز برایتان انجام داده بیندیشید و بابت همه آنها تشکر کنید. به خاطر بسپارید که فقط برای چیزهای بزرگ تشکر نکنید. برای هر چیزی حتی کوچک قدر دانی کنید: مثلا برای زحمت طبخ غذا یا حتی خیلی ساده بگویید: "چه لبخند قشنگی داری!"

5- آنچه را که می خواهید تقاضا کنید.
آیا تا به حال در مورد خواسته های خود با همسرتان صحبت کرده اید؟ مثلا داشتن اوقات فراقت بیشتر برای با هم بودن، کمک در کارهای خانه، سفرهای بیشتر و ... تنها راه رسیدن به همه این موارد "درخواست کردن" تک تک آنهاست.

6- بدون اینکه قضاوت کنید و یا در دیوار دفاعی خود پناه بگیرید، گوش کنید.
یکی از خصوصیات همسرتان را که دوست ندارید و همیشه نسبت به آن جبهه می گیرید، برگزینید. سپس در مورد چیزی سر صحبت را باز کنید و بدون هر گونه قضاوت لفظی یا ذهنی به حرفهای او گوش دهید. چه چیز جدیدی کشف کردید؟ آیا به نتیجه دلخواه دست یافتید؟

7- ریسک کنید و قلب خود را بگشایید، اجازه دهید همسرتان به آن وارد شود.
به رفتارهای خود توجه کنید. آیا شما هم در یک دوار دفاعی زندگی را می گذرانید؟ البته این احتمال هم وجود دارد که فقط در مواقع در گیری و ناخوشایندی آن را بکشید و در سایر اوقات بردارید. شاید هم از در خواست خواسته هایتان می ترسید؟! توصیه می کنیم یکی از این موقعیتها را برگزینید و شهامت ریسک کردن و خواستن را تمرین کنید.

minaj64
02-28-2011, 07:13 PM
رازهاي‌ يك‌ زوج‌ خوشبخت‌



* توافق‌ كنيد كه‌ به‌ احساسات‌ يكديگر توجه‌ داشته‌ باشيد حتي‌ اگر با اين‌ احساسات‌ موافق‌ هم‌نباشيد.

* يكديگر را بدون‌ قيد و شرط دوست‌ بداريد و مسؤوليت‌ حل‌ اختلافاتتان‌ را به‌ عهده‌ بگيريد.

* تمام‌ عوامل‌ ايجاد اختلاف‌ را پيش‌ از آن‌ كه‌ با همسرتان‌ مطرح‌ كنيد در نظر بگيريد.

* اختلافات‌ را در لحظه‌ به‌ پايان‌ برسانيد و محدودش‌ كنيد. كوتاهي‌هاي‌ گذشته‌ را پيش‌ نكشيد.

* تكيه‌ كلام‌هاي‌ زير را در گفتارتان‌ حذف‌ كنيد: (تو بايد كه‌)، (تو نبايد كه‌)، (تو هرگز)، (تو هميشه‌)،(من‌ نمي‌توانم‌ كه‌) و...

* هنگام‌ جر و بحث‌، بحث‌هاي‌ حاشيه‌اي‌ را پيش‌ نكشيد و بحث‌ را معطوف‌ به‌ مسئله‌ مورد اختلاف‌كنيد.

* به‌ جاي‌ حمله‌ به‌ يكديگر و توهين‌، روي‌ مطلب‌ مورد اختلاف‌ خود تمركز كنيد.

* از يكديگر بخواهيد كه‌ زماني‌ را صرف‌ فكر كردن‌ براي‌ حل‌ اختلاف‌ مورد نظر كند.

* اگرچه‌ همسرتان‌ هميشه‌ بر حق‌ نيست‌ اما او را عامل‌ مثبتي‌ به‌ حساب‌ بياوريد كه‌ در زندگي‌ شمانقش‌ مهمي‌ دارد.

* سعي‌ نكنيد كه‌ فكر همسرتان‌ را بخوانيد اگر مطمئن‌ نيستيد كه‌ منظورش‌ از گفتن‌ آن‌ مطلب‌ چه‌ بوده‌از او توضيح‌ بخواهيد. به‌ خاطر داشته‌ باشيد كه‌ حل‌ اختلاف‌ مهمترين‌ است‌، نه‌ آن‌ كه‌ كسي‌ برنده‌ و كسي‌بازنده‌ است‌. هر دو نفر شما برنده‌ هستيد، شما در يك‌ تيم‌ هستيد، نه‌ دو تيم‌ مخالف‌ و رقيب‌.



اين‌ رازها را به‌ كار ببنديد و تمرين‌ كنيد تا در اختلافات‌ زناشويي‌ به‌ عدالت‌ رفتار كنيد و با يكديگر به‌توافق‌ برسيد.

minaj64
02-28-2011, 07:13 PM
• ذهنیت "من خوب هستم _ تو خوب هستی" را سر لوحه ی رفتارهای خود نسبت به یکدیگر قرار بدهید.

• وقتی عصبانی هستید، قبل از اینکه حرفی بزنید ابتدا سعی کنید آرامش خودتان را به دست بیاورید.

• وقتی همسرتان کاری برای شما انجام می دهد، از او تشکر کنید.

• یکدیگر را بیشتر نوازش کنید. نوازش کردن غالبا احساسات و عواطفی را بیان می کند که کلمات به تنهایی قادر به رساندن آنها نیستند.

• هر دو با هم کمکهایتان را در راه چیزی که دوست دارید ارزانی نمایید.

• روابط خود را بر پایه تعهداتی قرار بدهید که نسبت به یکدیگر دارید، نه میزان عشقی که به هم احساس می کنید. به این شکل، وقتی میزان عشق شما نسبت به هم کم و زیاد می شود _ که بی شک هم چنین می شود _ روابطتان پابرجا باقی می ماند و لطمه ای به آن نمی خورد.

• به جای اینکه با هم مشاجره کنید، به حل مشکلات خود بپردازید.

• وقتی تلویزیون تماشا می کنید، یکدیگر را در آغوش بگیرید.

• وقتی همسر شما اشتباهی می کند، به او نگویید "من که به تو گفته بودم".

• همسرتان را با زدن یک بوسه ناگهانی غافلگیر کنید.

• به اتفاق ورزش کنید.

• گهگاه یکدیگر را لوس کنید.

• فقط به این دلیل که شما عصبانی هستید حق با شما نیست.

• وقتی چیزی درست از آب در نمی آید، به جای سرزنش کردن، روی این مسئله متمرکز شوید که دفعه بعد چطور می توانید بهتر عمل کنید.

زمانی را برای مهربان بودن کنار بگذارید

minaj64
02-28-2011, 07:14 PM
• با یکدیگر به همان شکلی رفتار کنید که می خواهید با شما آنطور رفتار کنند.

• در دراز مدت رو به رو شدن با مسئولیتهایتان برای شما آسانتر خواهد بود.

• کاری کنید که همسرتان احساس کند شما دوستش دارید. اگر نمی دانید که چه کار باید بکنید، این را از خودش بپرسید.

• وقتی به توجه بیشتری نیاز دارید، این را به همسرتان بگویید.

• به یکدیگر محبت کنید و احترام بگذارید.

• مقالاتی را که فکر میکنید مورد علاقه همسر شماست از مجله و روزنامه ببرید.

• دو بلیت بخرید، اما نگویید برای چه. انتظار کشیدن و شگفت زده شدن تقریبا به اندازه خود برنامه سرگرم کننده است.

• کتاب خیلی ساده "شما نمی فهمید: مکالمات زنها و مردها" را بخوانید تا راه بهتر ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را بیاموزید.


مشوق خوبی باشید

minaj64
02-28-2011, 07:14 PM
• آنچه همسر شما بیش از همه به آنها نیاز دارد عبارتند از:

• قدردانی
• تحسین و تمجید
• تایید
• تشویق
• تفاهم
• عشق
• مورد احترام بودن
• مورد توجه قرار گرفتن

• همیشه وقتی تصمیم بگیرید که آرامش دارید، نه وقتی عصبانی هستید.

• بگذارید همسرتان بداند که می تواند همه چیز را به راحتی به شما بگوید.

• به همسرتان به چشم دوستی نگاه کنید که از زندگی با او لذت می برید _ نه به چشم یکی از متعلقاتی که توجهی به آن ندارید.

• وقتی احساس می کنید که مجنون شده اید، ببینید آیا انتظارات شما غیر واقع بینانه نیستند.

• در جستجوی راههایی باشید که زندگی شما را مفرح تر کند.

• شعر بگویید. لازم نیست که شعر شما شعر خوبی باشد بلکه فقط باید حاوی احساس شما باشد.


بیشتر روی این مسئله متمرکز شوید که حق کدام است، نه اینکه حق با کیست.

minaj64
02-28-2011, 07:15 PM
• رستورانهای جدید را امتحان کنید.

• به جای اینکه نصیحتهای خوب کنید، الگوی خوبی باشید.

• بعضیها عشق خود را با سخت کار کردن نشان می دهند. به آنها بگویید که شما این را می فهمید.

• غذایی را که همسر محبوب شما دوست دارد، برایش درست کنید.

• زندگی دوران کودکی خود را برای همسرتان تعریف کنید.

• با هم فیلمهای رمانتیک تماشا کنید.

• قدر عشقی را که همسرتان به شما دارد، بدانید. (به خاطر بیاورید که چه زمانی این عشق را نداشتید؟)

• بطور مرتب به تعطیلات بروید، حتی اگر فقط برای یک شب خوابیدن در رختخواب و صرف صبحانه باشد.

• همسر شما از چه راههایی به زندگیتان غنا بخشیده است؟ همه آنها را فهرست کنید و فهرست خود را به او نشان بدهید.

• صبور باشید. هر دو نفر شما انسانهای جایز الخطایی هستید.

• چیزهایی را پیدا کنید که در رابطه با دوستان یکدیگر می پسندید.


کودک درون همسر خود را بزرگ کنید.

minaj64
02-28-2011, 07:16 PM
• با هم ورزش کنید.

• به همسرتان کمک کنید که اهداف شخصی خود را به انجام برساند.

• پول را به عنوان وسیله ای نگاه کنید که به هر دو نفر شما تعلق دارد، صرف نظر از اینکه چه کسی آن را درآورده است.

• و این هم عبارات دیگری که همسر شما دوست دارد بیشتر و بیشتر آنها را بشنود:

• "تو می توانی آن کار را انجام بدهی!"
• "چقدر خوشگل شده ای!"
• "چه کمکی از دست من ساخته است"
• من به تو افتخار می کنم"


• بیش از آنچه خرج می کنید درآمد کسب نمایید.

• به این حقیقت که ممکن است نیازها و خواسته های همسرتان با نیازها و خواسته های شما تفاوت داشته باشد احترام بگذارید.

• به جای اینکه سعی کنید تفاوتهای طرف مقابل را تغییر بدهید آنها را همینطور که هست، بپذیرید.

• یک قایق پارویی کرایه کنید و ساعتی را روی دریاچه به تفریح و لذت بردن بگذرانید.

• چیزی برای فردا ذخیره کنید، اما همه را برای فردا نگذارید که امروز چیزی نداشته باشید.

• کنشی باشید. به جای اینکه صبر کنید و دست روی دست بگذارید تا اتفاقات پیش بیایند، برای پیش آوردن آنها تلاش کنید!

• فصل مربوط به عشق را در کتاب "راه کم گذر" بخوانید تا برداشت واقع بینانه ای از عشق و آنچه که عشق از ما می خواهد به دست بیاورید.

• به سراغ چیزهایی بروید که هر کدام از شما از گذشته به یادگار نگه داشته است. در مورد اینکه چرا آن چیزها برای شما خاص هستند صحبت کنید.


به یکدیگر اعتماد کنید و در خور اعتماد باشید.

minaj64
02-28-2011, 07:16 PM
• به خصوصی بودن کیف، کیف پول، کاغذها و نامه های یکدیگر احترام بگذارید.

• هر از گاهی، روزی را به یکی از خودتان دو نفر اختصاص دهید. در آن روز، بهتر از همیشه با شما رفتار می شود و شما هستید که انتخاب می کنید باید با هم به انجام چه کاری بپردازید.

• کارتهای تولد، سالگرد ازدواج، عید سال نو و روز والنتینی برای خودتان درست کنید و روی آنها بنویسید چه احساسی دارید.

• حتی اگر روز تعطیلی نیست، یادداشت محبتی برای همسر محبوب خود بنویسید.

• یاد بگیرید به جای اینکه منتظر باشید همسرتان شنا را خوشحال کند، خودتان این کار را بکنید.

• در جاده های ییلاقی با هم دوچرخه سواری کنید.

• برخی از کلمات و عبارات خارجی را یاد بگیرید. به این ترتیب زبانی رمزی خواهید داشت که هر دو نفر شما می توانید از آن استفاده کنید.

• به اتفاق برای حل مشکلات بیندیشید.

• به ستاره ای که از همه پر نور تر است نگاه کنید و آرزویی بکنید.

• با پر کردن کاستیهای یکدیگر، ضعفهایتان را به نقاط قوت تبدیل کنید.

• یک برنامه تفریحی را با هم آغاز کنید.

• این را بدانید که هر دو نفر شما خواسته هایتان کاملا شبیه به هم است: دوست داشتن و دوست داشته شدن، مشارکت کردن و مورد قدردانی قرار گرفتن، شاد بودن و احساس امنیت کردن.

• تقاضای کمک به این معنی نیست که شما ضعیف هستید بلکه این هوشمندی شما را می رساند.

• با هم به کوهستان بروید.


اگر مهر و محبت دارید، به شکلی محبت آمیز حرف بزنید.

minaj64
02-28-2011, 07:20 PM
• عیبهای یکدیگر را نادیده بگیرید. فراموش نکنید که خودتان هم عیبهایی دارید.

• رویاهایتان را با هم در میان بگذارید.

• یکدیگر را دست کم نگیرید.

• هیچ عشق بی نقص و تمام و کمالی در انتظار شما نیست. از همان عشقی که دارید لذت ببرید.

• وقتی همسرتان را ناراحت می کنید، از او عذر خواهی کنید.

• به میل یکدیگر لباس بپوشید.

• وقتی هدیه ای به همسرتان می دهید، آن را به زیبایی بسته بندی کنید. تلاش شما در این زمینه مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.

• ممکن است شما همیشه با هم توافق نداشته باشید، اما همیشه حرفهای یکدیگر را به طور کامل گوش بدهید.

• این شما هستید که به طرف مقابل یاد می دهید چطور با شما رفتار کند. اگر بدرفتاری را نسبت به خودتان نپذیرید، دیگر با شما بدرفتاری نخواهد شد.

• هرگز خیال نکنید که ازدواج، شما دو نفر را عوض خواهد کرد.

• شما می توانید اشتباه کنید و باز هم خوب باشید.

• خودتان را با زوجهای دیگر مقایسه نکنید. شما هرگز حقیقت کار آنها را نخواهید دانست، و عاقلانه تر است که فقط از خوشبختی خودتان لذت برید.

• خنده و شوخی شفا بخش است. و تفریح هم هست!

• نقشه ی راهنمایی مربو به منطقه ی زندگی خود بخرید و به دیدن جاهایی که تا به حال ندیده اید، بروید.

• هر کدام از شما باید دیگری را در راس همه کس، شامل پدر و مادر و دوستان خود قرار بدهد.

• وقتی کارها خراب می شود، سهم مسئولیت خودتان را در رابطه با آن بپذیرید.

• بدون گرفتن موضع تدافعی نشان بدهید که حاضرید به صحبتها گوش کنید.

• هدایایی بخرید که حاوی پیام "دوستت دارم" باشند نه ماهی تابه و کماجدان.



• برای اینکه علاقه مند باشید، علاقه نشان بدهید.

minaj64
02-28-2011, 07:21 PM
• موفقیتهای یکدیگر را تحسین کنید.

• از همسرتان به خاطر تعریف و تمجیدها و حرکات محبت آمیزش تشکر کنید. می بینید که این برخوردها را بیشتر از جانب او دریافت می کنید!

• همه ی مشکلات همسرتان به شما مربوط نمی شود، بعضی وقتها بهتر است که خودتان را درگیر نکنید.

• کاری کنید که همسر شما بهترین دوستتان باشد، نه تنها دوستی که دارید.

• با هم تنیس یا پینگ پنگ بازی کنید.

• چیزهایی را که در مورد همسر خود دوست دارید بزرگ کنید و در ذهن خود نگه دارید.

• از خودتان بپرسید که چگونه می توانید بر روابط خود بیفزایید، نپرسید که چه چیز بیشتری می توانید از آن بگیرید.

• هرگز در مورد عشقهای گذشته حرف نزنید.

• "حفظ آرامش به هر قیمتی که شده" به ایجاد آرامش موقتی با بهای سنگین منجر می شود. بهتر این است که روی حل مشکلاتتان کار کنید.

• به جای اینکه انرژی خودتان را صرف تقسیم کردن تقصیرها کنید، از آن برای حل و فصل کردن مشکلات استفاده نمایید.


با همسرتان ارتباط عاشقانه داشته باشید.

minaj64
02-28-2011, 07:21 PM
• در ازدواج هیچ وقت هماهنگی کامل وجود ندارد، بلکه تنها یک سری سازشهایی صورت می گیرد.

• فقط از چیزها استفاده کنید، نه از آدمها. تنها به آدمها عشق بورزید، نه به چیزها.

• نقشی را که طرف مقابل شما در خانواده دارد، ببینید.

• همسرتان را با بردن صبحانه به رختخوابش شگفت زده کنید.

• عشقتان را بی دریغ نثار کنید.


وقتی را هم برای خودتان صرف کنید.

minaj64
02-28-2011, 07:21 PM
• با دلسوزي در مورد طرف مقابلتان قضاوت کنيد، نه با احتساب معيارهاي کامل بودن.

• اگر هر دو نفر شما بيرون کار مي کنيد، فقط اينطور منصفانه است که کارهاي منزل را هم به اتفاق انجام بدهيد. با هم در اين مورد که هر کسي چه کاري را انجام بدهد توافق کنيد.

• هفته اي يک شب را با هم قرار ملاقات بگذاريد.

• بيشتر با هم شوخي و تفريح کنيد.

• محبت و توجه در طول روز احساس شما را براي شبها بهتر مي کند.

• فرصتهايي را که در دل مسائل وجود دارند، ببينيد.

• دست يکديگر را بگيريد.

• روزهاي تولد و سالگرد ازدواجتان را روي تقويم يا دفترچه مخصوص قرارهايتان بنويسيد. به اين ترنيب آن روزها را فراموش نمي کنيد.

• اجازه بدهيد که همسرتان پس از پشت سرگذاشتن يک روز طولاني کمي خستگي در کند. مطرح کردن مشکلات را براي بعد از شام بگذاريد.

• به جاي اينکه دو طرف ميز در مقابل هم بنشينيد، ياد بگيريد که هر دو يک طرف ميز در کنار هم بنشينيد و مشکلاتتان را آن سمت در مقابل خود قرار بدهيد.

• براي اينکه مشاجرات شما منصفانه برگزار شود، موارد زير را حتما رعايت کنيد:

• به نوبت حرف بزنيد

• هر بار فقط يک مشکل را پيش بکشيد

• روي زمان حال متمرکز شويد

• احساس خودتان را بيان کنيد

• براي اينکه موجبات رضايت همسرتان را فراهم کنيد ابتدا نقطه نظرهاي او را بازگو نماييد، و بعد به مطرح کردن عقايد خودتان بپردازيد.

• براي اينکه مشاجرات شما منصفانه برگزار شود، از انجام موارد زير بپرهيزيد:

• حرف ديگري را قطع کردن

• برچسب زدن به همسرتان، به رفتارهايش يا به عقايدي که دارد

• تهديد کردن

• به زبان آوردن انگيزه هاي همسرتان ( تو عمدا...)

• داد کشيدن، فحش دادن يا کتک زدن

• کارهايي را که وقتي در گذشته آنها را با هم انجام مي داديد از همه خوشحال تر بوديد، روي کاغذ بنويسيد. سعي کنيد بيشتر به انجام آن کارها بپردازيد.

• به هم نزديک باشيد، اما هميشه فضايي را براي خودتان خالي نگه داريد.

ياد بگيريد که ببخشيد.

minaj64
02-28-2011, 07:21 PM
• به عکاسی بروید و با هم یک عکس دو نفری بگیرید.

• رابطه شما حکم حساب بانکی دارد: ابتدا باید در آن سرمایه گذاری کنید تا بعدا بتوانید از آن برداشت نمایید.

• با هم بیشتر به تئاتر بروید
.
• وقتی که شما صرف می کنید خیلی بیشتر ارزش دارد تا پولی که خرج می کنید.

• یک آلبوم عکس از لحظات خوبی که با هم داشتید درست کنید، و روزهای بارانی به تماشای آن بنشینید.

• اگر بیان کردن احساسهایتان برای شما سخت است آنها را روی کاغذ بنویسید.

وقتی را برای ابراز عشق و مهر و علاقه اختصاص دهید.

minaj64
02-28-2011, 07:21 PM
• ازدواجهای سعادتمند حاصل بده بستانهای متعادل هستند.

• اگر احساس دلخوری می کنید، شروع به خواستن چیزی کنید که بیشتر از همه در آرزویش هستید.

• اگر احساس تقصیر می کنید، از خود بیشتر مایه بگذارید.

• با هم زیاد پیاده روی کنید و هنگام راه رفتن بازوهایتان را در هم بیندازید.

• از همسرتان برای انجام دادن کارهای خانه تشکر کنید.

• وفادار باشید.

• شبها زود به رختخواب بروید و در تاریکی با هم صحبت کنید.

• چیزهای بی معنی برای زنتان بخرید که او معمولا برای خودش نمی خرد.

• نان تستی به همسرتان تعارف کنید، حتی اگر چیزی جز آب در لیوان خود ندارید!

• هر یک از شما برای طرف مقابل خود یادداشتی بنویسید و بگویید که او چگونه زندگی شما را تغییر داده و آن را بهتر کرده است.

• چیزهایی را که غلط از آب در می آیند به عنوان پیشامد "تاسف انگیز" در نظر بگیرید نه وحشتناک. اغلب چیزهایی را که ما "وحشتناک" ارزیابی می کنیم بعد از چند روز حتی در یادمان هم نمی مانند.

بیشتر روی 90 درصدی انگشت بگذارید که درست است، نه روی 10 درصدی که درست نیست.

minaj64
02-28-2011, 07:22 PM
اگر می خواهید رابطه گرم و صمیمی داشته باشید این نکته ها را به یاد داشته باشید:

1- این وظیفه شماست که به شریک خود یاد دهید که چگونه با شما رفتار کند.

2- ارتباط به مفهوم صحبت کردن نیست معنایش اشتراک و سهیم شدن است.

3- سخاوت مربوط به پول و مادیات نیست بلکه بیشتر به عشق و مهرورزی است.

4- رفتارهایی که دیگران با شما دارند به ندرت به شما مربوط می شود، ناراحت نشوید، این رفتارها بیشتر به گذشته حل و فصل نشده آنان ارتباط دارد.

5- به یاد داشته باشید تا زمانیکه گذشته خود را حل و فصل نکرده و با آن کنار نیامده باشید ازادی بهره گیری از آینده را نخواهید داشت.

6- تا زمانیکه به اندازه کافی خود را دوست نداشته باشید و نیازهایتان را برطرف نکنید نمی توانید کسی را دوست داشته باشید و هیچ کس مسئول برآوردن نیازهایتان نیست.

7- چنانچه احساس پوچی و تهی بودن می کنید ایجاد رابطه های جدید احساس اضطراب و فشار روانی را دو برابر خواهد کرد.

8- هر گاه همسرتان مرتب می گوید "من هیچ تقصیری ندارم و همه مشکلاتمان تقصیر توست" حتما از مشاوران کمک بگیرید.

9- اگر کسی بیش از حد ادعا می کند که عاشقتان است ابتدا مطمئن شوید که به دنبال منافعش نیست.

10- هر گاه شریکتان می خواهد تغییر و رشد کند وی را امتحان نکنید از وی حمایت کنید.

11- شما دیگران نیستید بنابراین رابطه شما هم نباید مانند دیگران باشد.

12- تا زمانیکه خود و همسرتان را با دیگران مقایسه می کنید انتظار توفیق و کامیابی در رابطه تان را نیز نداشته باشید.

minaj64
02-28-2011, 07:22 PM
خانمها بخوانند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

زماني كه زن و مرد قادر باشند به يكديگر احترام بگذراند و تفاو تهايشان را بپذيرند عشق فرصتي براي شكوفائي پيدا مي كند.

مرد را با اندرز و نصيحت كردن از خود نرانيد .

مرد را مطلقا سر كوفت نزنيد .

اگر جايي قدرت مردي را ناديده بگيرند تا آ نرا مورد انتقاد قرار دهيد مرد كلافه ميشود واز شما متنفر مي گردد شما مي پنداريد وا قعيت را مي گو يد!اين درست ولي هزاران مشكل مي آفرينيد.

سوال كردن از مرد خشمگين يا عصبي بر شدت خشم او مي افزايد.

مردها نياز دارند در مقام تعريف و قدر داني از آنها حرف بزنند.

مردها وقتي تلويز يون تما شا مي كنند موقتا مسائل مر بوط به كارشان را فرا موش كرده و براي پرداختن به زندگي زنا شوئي آماده مي شوند .

شادتر بودن زن به مرد كمك ميكند تا بيشتر در خدمت زنش قرار گيرد !مرد اعتبار شادي را به خودش مي دهد .

پيشنهاد و كمك به مرد او را دچار ناشايستگي و ضعف و حتي بي محبتي قرار مي دهد .

براي اينكه مرد در مواقع مهم به توصيه اي گوش دهد زن بايد از اشتباهات مرد بگذرد اگر با اشتبا هات مردها بر خورد شود آنها حالت تدافعي مي گيرند .

با مردها نبايد رفتار مادرانه داشت.

زماني مردي عاشق زني است هر زگاهي عقب نشيني مي كند تا بتواند دوباره صميمي شود.

مردها زماني متمايل به بحث و دعوا ميشوند كه اشتباهي كرده باشند.

minaj64
02-28-2011, 07:22 PM
همه ما نیازمند برقراری ارتباط احساسی و پاسخدهی آن از طرف مقابل هستیم. این واکنش برای بقاء است درست مثل آن پیوند اطمینانی که کودک با مادر خود جستجو می کند. این مشاهده به نظریه وابستگی برمی گردد. شواهد زیادی نشان میدهد که نیاز به وابستگی مطمئن هیچوقت در انسان از بین نمی رود. این وابستگی در بزرگسالان به نیاز به برقراری ارتباط احساسی با همسر تبدیل می شود. مادر را تصور کنید که چطور با عشق به فرزند خود نگاه می کند، درست مثل دو عاشق که به چشمان هم خیره می شوند.

گرچه در فرهنگ ما وابستگی نوعی ضعف به شمار می رود اما واقعاً اینطور نیست. وابسته و دلبسته شدن به کسی بالاترین حس اطمینان و امنیت را به ما می دهد. این وابسته شدن یعنی هر زمان که بخواهید طرفتان با شما حرف بزند، بدانید که برای او اهمیت دارید، که مورد احترام او هستید و او به همه نیازهای احساسی شما پاسخ می دهد.

بزرگترین اصل در نظریه وابستگی این است که جدایی—نه فقط جدایی فیزیکی بلکه جدایی احساسی—برای انسانها وحشت آور است. مغز آن را یک خطر می شمارد.

داستان های عشقی که در بچگی هرشب می دیدم در رستوران اتفاق می افتد، همه درمورد ولع انسان به ارتباط احساسی بود. وقتی ما موفق شدیم با طرفمان ارتباط مطمئن بگیریم، آنوقت همه آزارها و ناراحتی هایی که به ما وارد می کند را می توانیم تحمل کنیم.

ارتباطات از هم گسیخته

در شروع هر رابطه، ارتباط بسیار شدید است اما با گذر زمان این شدت کاهش پیدا می کند. بعد زمان هایی می رسد که احساس می کنیم ارتباطمان گسسته شده است، و خیلی وقت ها دیگر نیازهایمان به وضوح ابراز نمی شوند. مرد ناراحت است و واقعاً می خواهد که به آرامش برسد اما زن او را تنها میگذارد به تصور اینکه او دنبال تنهایی است. در هیچ رابطه ای نمی توان از این لحظات فرار کرد. اگر می خواهید با کسی برقصید، مطمئناً یک جاهایی از رقص پیش می آید که پایتان روی پای هم برود.

اما از دست رفتن ارتباط با کسی که دوستش داریم، حس امنیت ما را هم به خطر می اندازد. حس عمیقی از ترس ما را فرامی گیرد. زنگ خطری در مرکز ترس مغز به صدا در می آید. وقتی این زنگ خطر فرستاده می شود، دیگر فکر نمی کنیم، عمل می کنیم. این تهدید ممکن است از دنیای بیرون باشد یا از دنیای درون خودمان. این درک و احساس خودمان است که به حساب می آید نه واقعیت موجود. اگر در موقع نیاز احساس طردشدگی کنیم، در شُرُف وحشت قرار می گیریم.

آنچه که بعد از آن لحظات از هم کسیختگی ارتباط انجام می دهیم تاثیری عمیق بر شکل رابطه ما خواهد داشت. آیا می توانید برگردید و ارتباط را دوباره برقرار کنید؟ اگر نمی توانید، از این به بعد دعواها و مشاجره ها شروع خواهد شد و حس بسیار بدی از تنهایی احساسی به سراغتان خواهد آمد. رابطه تان دیگر محیطی امن برای شما نخواهد بود. دیگر تردید خواهید داشت که طرفتان همیشه کنارتان است و برایتان ارزش قائل است.

زوجی را تصور کنید که اولین فرزندشان به دنیا می آید. بچه دار شدن تجربه ای بسیار استرس زا است اما دقیقاً در زمانی اتفاق می افتد که احساس ترس از وابستگی و نیاز افراد بسیار قوی است. مرد ممکن است پیش خود تصور کند، "بااینکه می دانم غلط است اما احساس می کنم که زنم را از دست داده و جای آن این بچه نصیبم شده است." و زن هم ممکن است تصور کند، "وقتی باردار بودم احساس شکنندگی شدید داشتم، از این بچه کوچک مراقبت می کردم و فقط به استراحت و آرامش بیشتری نیاز داشتم اما همسرم همیشه سرش به کار گرم بود." قصد و نیت آنها خوب است—زن از بچه مراقبت می کند و مرد هم سخت تلاش می کند تا بتواند پشتوانه خوبی برای خانواده جدید خود باشد-- اما نتوانستند آنچه که واقعاً نیاز داشتند را به همدیگر بدهند.

یا مردی را تصور کنید که در کارش متوسط جلومی رود اما همسرش به سرعت در حال پیشرفت در کار خود می باشد. زن ساعت ها طولانی را روی پروژه های جالب می گذراند درحالیکه مرد هیچ محبت، مراقبت، توجه و حتی ی دریافت نمی کند. هر شب مجوبر است تنها در تحتخواب دراز کشیده منتظر او بماند، از اینکه اینقدر به او نیاز دارد احساس حماقت و همچنین عصبانیت کند و زن هیچوقت نبیند که چقدر غیابش بر مرد تاثیر منفی دارد.

اما ما هیچوقت درمورد این تعارض ها به عنوان نیازهای عمیق وابستگی یاد نمی کنیم. همیشه درمورد احساسات ظاهری، عصبانیت یا بی تفاوتی حرف می زنیم و دیگری را متهم می کنیم. هرکدام از طرفین به گوشه ای می خزد و ابراز احساسات، نیازها و گرفتن اطمینان دوباره از هم، برای هر دو طرف سخت تر و سخت تر می شود.

خانم ها معمولاً نسبت به آقایون در تشخیص اولین علائم گسستگی ارتباط حساس تر هستند و واکنش آنها شروع آن چیزی است که من آن را رقص قطع ارتباط می نامم. آنها سعی می کنند که همسرانشان را وادار به واکنشی آرامش بخش کنند اما آنرا به طریقی انجام می دهند که نیاز اصلیشان هیچوقت برآورده نمی شود—همسرانشان را متهم می کنند که در یک زمینه خاص خوب عمل نکرده است.

از طرف دیگر مردها آموخته اند که واکنش ها و نیازهای احساسی خود را سرکوب کنند و این باعث می شود که از مشاجره فرار کنند. اما عصبانیت زن و عقب کشیدن مرد بر آنچه که در درون آنها است سرپوش می گذارد—نیاز به ارتباط که اکنون با ناراحتی، خجالت و از همه اینها بیشتر، ترس عجین شده است.

خیلی اوقات آنچه اکثر زوج ها نمی بینند این است که اکثر مشاجرات اعتراض به عدم ارتباط است. پشت همه آن ناراحتی ها، زوج ها عمیقاً دوست دارند بدانند که همسرشان در کنار آنها است، به آنها نیاز دارد یا نه و آیا می تواند به آنها اتکاء کند؟

minaj64
02-28-2011, 07:22 PM
ترمیم پیوندها

سالها روانشناسان و مشاوران سعی بر این داشتند که مشاجرات و دعواهای زوج ها را با آموزش مهارت های حل مشکل به آنها برطرف کنند. اما این درست مثل دادن کلینکس برای سرماخوردگی است. این راهکار مسائل مربوط به وابستگی را نادیده می گیرد. مشکل از دیدگاه وابستگی، فاصله احساسی است.

آنچه برای افراد خسته کننده و زجرآور است این است که نمی دانند که چطور فاصله احساسی را از بین ببرند. گاهی اوقات در محل کار، مردها به من می گویند، "من هر کاری که باعث شود همسرم مطمئن شود که برایم اهمیت دارد را انجام می دهم. درآمد خوبی خانه می آورم، در کارهای خانه به او کمک می کنم، مشکلات را حل می کنم و شیطنت هم نمی کنم. اما چرا هیچکدام از این کارها به چشم همسرم نمی آید و همه آنچه که برای او مهم است که است که درمورد مسائل احساسی با هم حرف بزنیم و عشق بازی کنیم؟" جواب من به آنها این است، "چون ما زن ها اینطور ساخته شده ایم. ما به کسی نیاز داریم که توجه واقعی به ما نشان دهد و محکم در آغوشمان بگیرد. فراموش کرده ای که تو هم به آن نیاز داری؟"

ناامید شدن همیشه بخشی از زندگی زناشویی است. اما همیشه این خودتان هستید که انتخاب می کنید، چطور با آن برخورد کنید. آیا حالت تدافعی می گیرید، با ترس رفتار می کنید یا با درک و فهم؟ تصور کنید همسرتان می گوید، "امشب حس ندارم" شما می توانید یک نفس عمیق بکشید و به این فکر کنید که چقدر دوستتان دارد و بگویید، "اِ، این خیلی بده چون من واقعاً می خواستم." یااینکه با طعنه بگویید، "باشه! پس دیگه هیچوقت نخواهیم داشت، درسته؟"

البته وقتی آن وحشت به دلتان می افتد و احساساتتان قَلَیان می کند، شاید احساس کنید که چاره دیگری ندارد. اما می توانید با خودتان فکر کنید، "اینجا چه اتفاقی می افتد؟ من دارم داد می زنم. اما از درون واقعاً احساس حقارت می کنم." بعد می توانید به همسرتان بگویید، "من واقعاً ترسیدم، احساس ناراحتی می کنم".

اگر با این روش پاسخ دهید و دنبال برقراری دوباره ارتباط باشید، می توانید امیدوار باشید که همسرتان هم در پی همین است. این همان بخش رابطه است که به کمی ذکاوت نیاز دارد: اینکه رقص را تغییر دهید. هر دو طرف باید قدم هایشان را تغییر دهند.

اولین قدم بزرگ این است که خیلی ساده نیاز خود به وابستگی را قبول کنید و از آن خجالت نکشید. این مسئله درمورد افراد مجرد هم صدق می کند. افراد مجرد ممکن است بگویند، "من افسرده ام چون تنهام و میدانم که نباید تنها باشم. می دانم که باید مستقل باشم." البته اگر احساس تنهایی می کنید باید هم افسرده باشید و آنوقت است که به دنیال راه چاره می گردید. اما وقتی از این حس خجالت بکشید، سعی می کنید آنرا از بقیه پنهان کنید و کم کم تصور خواهید کرد که هیچکس نمی تواند نیاز شما به ارتباط را برآورده کند.

minaj64
02-28-2011, 07:23 PM
نوازش های التیام بخش

مردها معمولاً به من می گویند، "بااینکه می دانم همسرم واقعاً به من نیاز دارد یا احساس ترس می کند، اما نمی دانم چه باید بکنم. " به خاطر همین تنها فکری که به نظرشان می رسد این است که یک فنجان چای برای همسرشان می ریزند و بااینکه کار بسیار قشنگی است اما آن کاری نیست که باید انجام می دادند. اگر دستش را دور گردن او می انداخت و او را به سمت خودش می کشید مطمئناً بهتر می توانست به نیاز او برای برقراری ارتباط پاسخ دهد.

مردها می گویند که نمی دانند در چنین موقعیت هایی چه بایدب کنند درحالیکه تسکین دادن را بلد هستند—اینکار را با فرزندانشان انجام می دهند وقتی که شب ها به آرامی آنها را در آغوش گرفته و در گوششان لالایی زمزمه می کنند. تفاوت آن در این است که آنها آسیب پذیری فرزندانشان را می بینند و به آن واکنش می دهند اما وقتی به همسرانشان نگاه می کنند فقط شخصی را می بینند که درمورد آنها قضاوت میکند. اما او هم آسیب پذیر است.

لمس کردن یکی از راه های اصلی برقراری ارتباط با انسانی دیگر است. گرفتن دست همسرتان وقتی نگران است یا نوازش کردن شانه های او در وسط مشاجره می تواند فوراً اضطراب و ناراحتی او را از بین ببرد.

دنیای مشاوره و روانشناسی در سالهای اخیر شدیداً به دنبال حفظ حریم ها بوده است. اما نظر من این است که یکی از مشکلات اصلی دقیقاً مخالف این است—همه ما از هم جدا شده ایم.

وقتی دو عاشق را نگاه می کنید، همیشه در حال لمس کردنو نوازش کردن همدیگر هستند. دو نفر دیگر که می خواهند بعد از مشاجره دوباره به رابطه عاشقانه خود برگردند را هم اگر نگاه کنید، آنها هم مدام همدیگر را نوازش می کنند. این علامت ملموس از میل به برقراری رابطه است.

بی خطر

یک باور نادرست درمورد عشق این است که اغلب تصور می کنند عشق یک تب سوزاننده است که باید فروکش کند. این واقعاً احمقانه است. من واقعاً هیچ دلیل علمی یا انسانی نمی بینم که چرا افراد نمی توانند در طولانی مدت از روابط خود لذت ببرند.

افرادی که بیرون از رابطه دارند، به این دلیل اینکار انجام می شود که زندگی جنسیشان با همسرانشان بسیار کسالت بار شده است. اینکار را می کنند چون تنها هستند، چون نمی توانند از نظر احساسی با طرف مقابلشان ارتباط بگیرند. بعد وقتی کس دیگری به آنها لبخند می زند و باعث می شود که احساس خاص بودن کنند و فکر کنند که برای کسی ارزش دارند، آنوقت خودشان را در موقعیت عجیبی می یابند که به یک نفر متعهد هستند اما به فرد دیگری پاسخ می دهند.

عشق مثل همه چیزهای دیگر است: جزر و مد دارد. اما اگر یک بعدی باشد و با احساسات مرتباط نشود همیشه کسالت بار خواهد شد. از طرف دیگر، اگر از نظر احساسی درگیر باشید، آنوقت صدها بعد پیدا می کند و مثل عشق بسیار لذت بخش خواهد بود.

من این نوع ایمن و بی خطر را " متقارن" می نامم که در آن آزادی احساسی و پاسخدهی، نوازشهای عاشقانه، و شهوت همه در کنار هم می آیند. وقتی طوج یک ارتباط احساسی مطمئن با هم داشته باشند، صمیمیت جسمی هم در پی آن به وجود خواهد آمد. این زوج ها می توانند با آزادی بیشتری نیازها و اولویت های خود را ابراز کنند و میل بیشتری هم به تجربه جنسی با هم خواهند داشت.

minaj64
02-28-2011, 07:23 PM
عشق ماندگار

وقتی توانسید دوباره با همسرتان ارتباط برقرار کنید و نیاز هر دو شما به وابستگی تامین شود، باید سعی کنید همیشه از نظر احساسی به هم پاسخ دهی داشته باشید. می توانید با کمک به همدیگر برای شناخت مسائل مربوط به وابستگی که در مشاجرات شما پدید می آید، اینکار را انجام دهید.

مثلاً اگر همیشه از کوه نوردی های خطرناک دوست دخترتان عصبانی می شوید، با او صحبت کنید و بکویید که این عصبانیتتان به خاطر ترس از دست دادن اوست و ببینید که چطور او می تواند احتیاط های بیشتری انجام دهد. یا اگر با کوهی از کارها و مسئولیت های بچه داری تنها گذاشته می شوید، برنامه ریزی کنید که چطور شما و شوهرتان می توانید در کنار هم والدین بهتری باشید تا دیگر فکر نکنید که او شما را با مشکلات بچه ها تنها گذاشته است.

همچنین باید لحظات خوب را در کنار هم جشن بگیرید. همیشه و همه جا، وقتی از خوب بیدار می شوید، وقتی خانه راترک می کنید، وقتی برمی گردید، یا وقتی می خواهید بخوابید، همدیگر را در آغوش بگیرید و ببوسید.

این داستان ها هستند که زندگی های ما را شکل می دهند و داستان هایی که ما از زندگیمان می گوییم خودِ ما را شکل می دهند. یک داستان عشقی برای خودتان و همسرتان بسازید که بیانگر آینده رابطه شما مثلاً در 5 یا 10 سال آینده باشد. اینکار باعث می شود همیشه پیوند بینتان را مستحکم نگه دارید.

آغوشتان را باز کنید

چون وابستکی یک نیاز عمومی است، نگاه کردن به عشق از دیدگاه وابستگی می تواند به والدین برای شناخت مشکلات با فرزندانشان کمک کند. حالا که فهمیدید عشق چیست، دیگر باید بدانید که آنرا چطور حفظ کنید. این به خود ما بستگی دارد که از این دانش استفاده کرده و به مراقبت از همسر و خانواده مان بپردازیم. و با همدلی و شجاعتی که به ما یاد می دهد، می توانیم به دنبال راهی برای منتقل کردن آن به دنیا و انجام کاری مفید باشیم.

minaj64
02-28-2011, 07:23 PM
خصوصیات شوهر شایسته
1- دیانت و تقوی : شوهری که متدین و با تقوی باشد، حقوق همسرش را حفظ می کند و هیچ گاه در پی هوس های نامشروع نیست، به او احترام می گذارد و از هرگونه ستم احتراز (دوری) می کند. امام باقر(ع) می فرمایند: '' شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت او نهفته است؛ هر کس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید.

2- حسن خلق: یکی از ویژگی های شوهر شایسته آن است که از نظراخلاقی مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستی مخلص باشد. حضرت رسول ( ص ) می فرمایند : هرگاه فردی به خواستگاری دخترتان آمد که از نظر دین و اخلاق شما را راضی می کرد دخترتان را به ازدواج او در آورید.

3- فعّال و تلاشگر : شوهر باید برای تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خانواده اش کوشش و فعالیت نماید. بدترین شوهر کسی است که در خانه بنشیند و همسرش را برای تهیه مایحتاج خانه به کار وا دارد.

4- عفّت زبان : بیان ، یکی از عوامل تشکیل دهنده شخصیت است. کسی که در گفتار با کلمات توهین آمیز و فحش و ناسزا دیگران را بیازارد، عفت زبان ندارد. چنین فردی قبل از هر کس همسرش را مورد حمله قرار می دهد و در برابر هر چیزی که مطابق میلش نباشد به ناسزاگویی می پردازد. بنابراین ، داشتن عفت زبان یکی از خصوصیات یک شوهر شایسته است.

5- سخاوت : فردی که خِسّت و بخل را بر خود و دیگران روا دارد ، شوهر خوبی نخواهد بود. بخشش و فراهم کردن رفاه و توسعه دادن به زندگی خانواده از طریق مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصیات یک شوهر خوب است. تهیه هدیه و کادو برای همسر از اعمالی است که یک شوهر شایسته به مناسبت های مختلف انجام می دهد.

6- مهمان نوازی : مردی که نان خانه اش را کسی ندیده و درِ منزلش را به روی دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبی نخواهد بود. این مرد باید بداند همسرش که در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خویشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته ، نمی تواند با آنان قطع رابطه کند. بنابراین مهمان نوازی و معاشرت با خویشاوندان از صفات یک شوهر خوب است.

7- آراستگی : همانطور که شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد ، خودش نیز باید به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت کافی بنماید. خیلی از مردان به وضع ظاهر خود توجه ندارند و همیشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار می گیرند.

8- امین بودن : مرد باید از هرگونه پنهان کاری یا عدم صداقت با همسرش بری باشد؛ زن ، امین او و او ، امین زن باشد. در این صورت است که زندگی ، سعادت و خوشبختی را به دنبال خواهد داشت.

9- اصالت و نجابت خانوادگی : از ویژگی هایی که در شوهر اهمیت خاص دارد ، یکی وراثت و دیگری محیط است که اصالت خانوادگی هر دو را در بر دارد. بنابراین دختران باید در نظر داشته باشند فردی را به شوهری برگزینند که از یک خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یک محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.

10- عاقل و خردمند : یکی از ویژگی های شوهر شایسته ، داشتن هوش و ذکاوت کافی و تخصص است. چنین شوهری آموزش لازم برای اشتغال به کسب حلال را دیده؛ و هر اندازه علم و کمالش بیشتر، و هوش و درایتش زیادتر باشد ، شایسته تر خواهد بود. خلاصه می توان گفت که زن باید از ازدواج با مردی که دارای ضد ارزش های زیر است، خودداری کند.

1- شرابخوار ؛ 2- بد اخلاق ؛ 3- بد چشم و بی بند و بار؛ 4- بدبین (''سوء ظن'' ، نه ''غیرت'') ؛ 5- خسیس ؛ 6- بدون احساس مسئولیت ؛ 7- تنبل؛ 8- سفیه و ناهنجار؛

minaj64
02-28-2011, 07:23 PM
خصوصیات زن شایسته

1- هماهنگی با شوهر : برای حفظ هر نظامی هماهنگی ضروری است. بنابراین چنانچه زن با شوهر هماهنگی نداشته باشد و از او تبعیت ننماید ، نظام خانواده به هم خواهد خورد. بدیهی است هماهنگی زن با شوهر در اموری است که خارج از منطق و وظیفه نباشد ، و متقابلاً شوهر نیز باید در این هماهنگی، مقابله به مثل نماید.

2- تمکین و تأمین نیاز جنسی : یکی از انگیزه های مهم در ازدواج نیاز جنسی است که ضرورت دارد طرفین در ارضای این نیاز اقدام کنند.

3- زینت و آرایش برای شوهر : زن باید برای جلب توجه شوهر به نظافت و آرایش خود برسد و لباس آراسته بپوشد. انجام این امر به قدری مهم است که در بعضی از موارد به از هم پاشیدگی اساس خانواده می انجامد. در اینجا لازم به یادآوری است که هیچ شوهری از زنی که برای دیگران خودآرایی و خودنمایی کند، خوشش نمی آید.

4- داشتن پوشش مناسب : زنان باید بدن خود را از نامحرم بپوشانند. یکی از عللی که در غرب بنیان خانواده را سست کرده و از هم گسیخته ، خودنمایی زنان با بدن های عریان است. مردان ایرانی ،حتی افراد بی بند و بار و به اصطلاح متجدد، زنی را که با اندام بدون پوشش و لباس های کوتاه و تنگ در برابر نامحرم ظاهر شود، برای همسری نمی پسندند.

5- داشتن جمال و کمال : زن باید از نظر فیزیکی سالم ، و از نظر زیبایی مورد پسند همسرش قرار گیرد. همسر زیبا و سالم با داشتن خصوصیات خلقی مناسب و سایر شایستگی ها، نعمتی است که مافوق آن متصور نیست.

6- اصالت خانوادگی : چون وراثت و تربیت اساس رفتار انسان را تشکیل می دهد ، بنابراین منظور از اصالت خانوادگی آن است که دختر در خانواده ای مؤمن و با فرهنگ تربیت شده و از نظر وراثت نیز زمینه داشته باشد ؛ در این صورت متخلق به اخلاق حسنه خواهد بود.

7- عاقل و خردمند : زنی که یک عمر با مردی مصاحبت دارد، باید باهوش و خردمند باشد. عقل و خرد از ویژگی های زن شایسته است. امیرالمومنین علی (ع) فرمود: از ازدواج با زنی که کم خرد است خودداری کنید. زیرا مصاحبت او گرفتاری سختی است و فرزندان او ضایع و مهمل خواهند بود. در توضیح این مطلب باید گفت چون وراثت در میزان هوش مؤثر است بنابراین احتمال کم هوشی در کودکان با والدین کودن و کم هوش زیادتر است. وانگهی زن بی سواد یا کم سواد قادر به رفع نیازهای خانوادگی و به ویژه مسائل تربیتی فرزندان نخواهد بود.

8- دیانت و تقوی و حسن خلق : همانطور که دیانت و تقوی و حُسن خلق از معیارهای شوهر شایسته است، برای زن نیز از جمله حسنات و ضوابط شایستگی به شمار می رود.

بنابراین از ازدواج با زنی که واجد ضد ارزش های زیر باشد، باید خودداری کرد: 1- بی بند و بار؛ 2- بد حجاب؛ 3- بد اخلاق و عبوس؛ 4- بی عفت؛ 5- سفیه و ناهنجار؛ 6- خودپسند و از خود راضی؛ 7- کینه توز؛ 8- لجباز و ناسازگار؛ 9- بد زبان و درشت گفتار

minaj64
02-28-2011, 07:24 PM
زندگي مشترك خود را شيرين كنيد!!

زوجهاي خوشبخت مي دانند كه رابطه واقعي هنگامي شروع ميشود كه ماه عسل تمام مي شود. اگر به باغ عشق وعلاقه خود نرسيد مي بينيد كه زيبايي آن ازبين رفته و مي ميرد. پس بياييد ده روش را كه مي تواند به اين خوشبختي تداوم بخشند بشناسيم:



http://smileys.smileycentral.com/cat/36/36_3_13.gifعلايق مشترك را پيدا كنيد



پس از طي ماه عسل موقع آن است كه علايق مشترك را شناسايي كنيد اما فعاليتهاي مهمي را كه مي توانيد از انجام آنها لذت ببريد فراموش نكنيد. اگر علايق مشتركي وجود ندارد زوجهاي خوشبخت سعي مي كنند آنها را بوجود آورند. همزمان سعي كنيد علايق خود را نيز گسترش دهيد. اينكار باعث ميشود كه براي شريك زندگي خود آدم جالبي به نظر رسيده و كسل كننده به نظر نرسيد.



دست در دست هم ويا دركنارهم راه برويد



سعي كنيد هنگام راه رفتن مثل غريبه ها جلو يا عقب همسر خود راه نرويد زوجهاي خوشبخت دست در دست هم و يا در كنار هم راه ميروند. آنها درك مي كنند كه در كنار همسر بودن بسيار مهمتر از ديدن چيزهايي است كه در مسير وجود دارد.



http://smileys.smileycentral.com/cat/36/36_3_9.gifاعتماد كنيد و بخشش را سرلوحه زندگي قرار دهيد.



اگر عدم توافقي وجود دارد ويا بحثي بوجود مي آيد كه نمي توانيد آنرا حل كنيد در اين موارد زوجهاي خوشبخت به هم اعتماد كرده و همديگر را براحتي مي بخشند. بيشتر به كاري كه همسرتان مي كند توجه كنيد نه اشتباهي كه ازاوسر ميزند اگر هميشه دنبال اشتباهات باشيد حتما چيزي پيدا مي كنيد و اگر هميشه بدنبال كارهاي مثبتي كه او انجام ميدهد باشيد باز هم حتما چيزي پيدا خواهيد كرد.همه چيز بستگي به اين دارد كه شما دنبال چه چيزي باشيد. زوجهاي خوشبخت هميشه مثبتها را مي بينند و منفي نگر نيستند.



http://smileys.smileycentral.com/cat/11/11_5_14.gifهنگام برگشت ازكارهمديگررا درآغوش بگيريد



پوست ما هميشه حافظه اي از لمس خوب ( احساس عشق وعلاقه) ولمس بد (ضرب وشتم)وعدم لمس (ناديده گرفته شدن) دارد. زوجهايي كه به هنگام سلام كردن همديگر را درآغوش مي گيرند درواقع لمس خوب را دروجودشان تقويت و به پوستشان يادآوري مي كنند كه اين خود روح انسان را در مقابل ناشناخته ماندن واحساس بي اهميت بودن در جهان اطراف بيمه مي كند.



http://smileys.smileycentral.com/cat/36/36_3_11.gifهر صبح به همديگر بگوييد دوستت دارم



با شنيدن اين جملات ازهمسرخود مطمئن باشيد نه تنها روحيه تان تقويت مي شود بلكه تحمل و صبر شما براي مقابله با مشكلات روزمره از جمله ترافيك شديد صفهاي طولاني وديگر مسائلي از اين قبيل زياد مي شود.



هرشب حتي اگرازهم ناراحت هستيد


بهم شب به خير بگوييد



اين جمله به شريك زندگيتان نشان مي دهد كه به رغم اينكه از او ناراحت هستيد ولي به رابطه خود با او وبه زندگيتان اهميت مي دهيد. اين مسئله نشان مي دهد كه چيزي كه شما و همسرتان داريد خيلي بزرگتر و با اهميت تر از هر گونه حادثه ناراحت كننده است شما اين موضوع را فراموش نمي كنيد.



http://smileys.smileycentral.com/cat/3/3_4_6v.gif درطول روزباهم تماس داشته باشيدhttp://smileys.smileycentral.com/cat/3/3_4_7v.gif (http://www.smileycentral.com/?partner=ZSzeb001_ZNxdm983YYIR)



به همسر خود در خانه يا سركار تلفن كنيد تا ببينيد حالش چطور است و روزش را چگونه مي گذراند. از اين طريق مي فهميد كه حال او چطور است و به هنگام ديدن همديگر بهتر ميدانيد كه چه انتظاري از وي داشته باشيد و چگونه رفتار كنيد بطور مثال همسرتان روز بدي را پشت سر گذاشته باشد چندان منطقي نيست كه از او انتظار داشته باشيد در مورد مسائلي كه براي شما روي داده علاقه اي نشانم دهد.



http://smileys.smileycentral.com/cat/11/11_11_2.gifاز اين كه با او ديده مي شويد به خود بباليد



زوج هاي خوشبخت از اين كه با همديگر ديده شوند خرسند مي شوند و هميشه با هم رفتاري پر احساس و مهربان دارند. با هم راه مي روند در مهماني كنار يكديگر مي نشينند و به هم توجه مي كنند. آنها مي خواهند بگويند كه به هم تعلق دارند و همديگر را دوست دارند حتي اگر چنين رفتارهايي در محيطي خاص به نظر طبيعي نيايد زوجهاي خوشبخت آنقدر به اين كار ادامه مي دهند تا جزيي از زندگي شان شود. آنها مي دانند كه فقط سي روز وقت است تا تغيير در رفتار به عادت تبديل شود و فقط شش ماه وقت لازم است تا يك عادت به روشي از عشق و زندگي تبديل شود.


سعي كنيد هر شب در ساعت مشخصي به رختخواب برويد


زوج هاي خوشبختسعي مي كنند هر وقت يكي از آنها به خواب نياز داشت هر كاري را تعطيل كرده و بخوابند و اگر كاري هست صبح زودتر از خواب بيدار شده و هنگامي كه همسر هنوز در خواب است به كار خود رسيدگي كنيد.

minaj64
02-28-2011, 07:24 PM
در زندگی زناشویی شما هم می توانید معجزه کنید ( درگوشی با آقایان)
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/41959.jpg


مردها می‌توانند به‌ روشهای‌ گوناگون‌ وبی‌آنکه‌ زحمت‌ فراوانی‌ به‌ خود بدهند توجه‌ همسرانشان‌ را جلب‌ کنند و به بار عاطفی زندگی زناشویی خود بیفزایند. اغلب‌ مردها این‌ رامی‌دانند اما زحمت‌ آن‌ را به‌ خود نمی‌دهند.

زن‌ برای‌ اینکه‌ احساس‌ کند شوهرش‌ اورا دوست‌ دارد باید از ناحیه‌ همسرش‌بارها مورد محبت‌ قرار گیرد. یک‌ یا دوبار ابراز محبت‌ هر اندازه‌ هم‌ که‌ مهم‌باشد نمی‌تواند برای‌ زن‌ رضایت‌ بخش‌باشد. زن‌ از نظر روحی‌ و عاطفی‌احتیاج‌ به‌ توجه‌ و محبت‌ دارد مردان‌ باانجام‌ کارهای‌ کوچک‌ و جزئی‌می‌توانند این‌ نیاز را برآورده‌ سازند اگرزن‌ مورد مهر و محبت‌ شوهر قراربگیرد نسبت‌ به‌ شوهرش‌ نیز محبت‌بیشتری‌ می‌کند و در نتیجه‌ مرد تدریجاخود را موجودی‌ قدرتمند و موثرمی‌بیند، زیرا عشق‌ و علاقه‌ و توجهی‌ راکه‌ به‌ آن‌ احتیاج‌ دارد دریافت‌ می‌کند.در این‌ شرایط زن‌ و شوهر هر دو به‌خواسته‌های‌ خود می‌رسند و از زندگی‌راضی‌ خواهند بود.

چند اقدام‌ جزیی‌ که‌ مردان‌می‌توانند از آن‌ برای‌ جلب‌علاقه‌ همسرانشان‌ استفاده‌کنند:

۱ – وقتی‌ به‌ خانه‌ برمی‌ گردید قبل‌ ازهر کار او را بیابید. از او درباره‌کارهایی‌ که‌ در طی‌ روز انجام‌ داده‌سوالهایی‌ مشخص‌ بکنید مثلا بپرسید آیا امروز به‌ پزشکی‌ که‌ قرار بودمراجعه‌ کنی‌ مراجعه‌ کردی‌؟

۲ – مدت‌ ۲۰ دقیقه‌ با او وقت‌ صرف‌کنید; در این‌ زمان‌ از خواندن‌ روزنامه‌و یا انجام‌ کارهایی‌ که‌ حواس‌ شما را به‌آن‌ معطوف‌ کند خودداری‌ کنید.

۳ – به‌ مناسبتهای‌ ویژه‌ و گهگاه‌ بدون‌دلیل‌ مشخص‌ به‌ او شاخه‌ گلی‌ هدیه‌کنید.

۴ – از حالت‌ چهره‌ و طرز لباس‌پوشیدنش‌ تعریف‌ کنید.

۵ – اگر ناراحت‌ است‌ به‌ احساساتش‌بها بدهید.

۶ – وقتی‌ خسته‌ است‌ به‌ او کمک‌ کنید.

۷ – اگر می‌بینید دیر به‌ منزل‌ می‌رسیدبه‌ او تلفن‌ کنید و دیر آمدنتان‌ را به‌ اواطلاع‌ دهید.

۸ – اگر احساساتش‌ جریحه‌ دار شده‌ بااو همدردی‌ کنید. به‌ او بگویید پمتأسفم‌که‌ ناراحت‌ هستی‌پ بعد سکوت‌ کنید،بگذارید بداند که‌ حال‌ او را درک‌می‌کنید.

۹ – برای‌ اینکه‌ ثابت‌ کنید ناراحتی‌ اوتقصیر شما نیست‌ توضیح‌ و راه‌ حل‌ارایه‌ ندهید.

۱۰ – وقتی‌ از خانه‌ بیرون‌ می‌روید از اوبپرسید آیا لازم‌ است‌ چیزی‌ بخرم‌؟ اگرپاسخ‌ مثبت‌ داد حتما کالای‌ موردنظرش‌ را خریداری‌ کنید.

۱۱ – تو را دوست‌ دارم‌ را روزی‌ چندبار به‌ او بگویید.

۱۲ – وقتی‌ از کسی‌ ناراحت‌ است‌جانب‌ او را بگیرید.

۱۳ – در حضور دیگران‌ به‌ او محبت‌کنید.

۱۴ – در کیف‌ خود عکسی‌ از اونگهداری‌ کنید. گهگاه‌ این‌ عکس‌ را باعکس‌ دیگری‌ عوض‌ کنید.

۱۵ – نظافت‌ را در منزل‌ رعایت‌ کنید.

۱۶ – برای‌ او هدایای‌ کوچک‌ مثل‌عطر- شکلات‌ و…. بخرید.

۱۷ – در کارها از او نظرخواهی‌ کنید.

۱۸ – در مناسبتهای‌ ویژه‌ مانند سالروزتولد – ازدواج‌ و…. برای‌ او مطلبی‌بنویسید.

minaj64
02-28-2011, 07:24 PM
چگونه با همسرتان صحبت کنید



براي آموختن شيوه هاي جديد صحبت با همسر خود،كلمات را با سياست و با رعايت همه جوانب ادا كنيد، سعي كنيد لحن خوشايندي داشته باشيد. مي توانيد اگر خواستيد ياد صحبت هاي مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بيفتيد.
يكي از لذت بخش ترين تجربيات زندگي مشترك اين است كه حرف مبهمي را بزنيد و بدانيد كه همسرتان دقيقاً منظور شما را مي فهمد.
توانايي در صحبت خودماني، ايماء و اشاره، نكته پراني و چشمك زدن و نظاير آن، نشانه نزديكي و صميميت است.

گفت و گويي كه پايان خوش دارد نشانه صميميت است. طرفين مي دانند كه ديگري چه مي گويد و تدريجاً از اين كه مي توانند آزادانه حرف بزنند و منظور يكديگر را بفهمند لذت مي برند.
اما در ازدواج هاي ناموفق، لذت گفت و گو در فضاي شكايت ها و گله مندي هاي خشمگينانه و سوءتفاهم ها گم مي شود و جاي اشارات دلنشين ابروها و چشمك هاي خوشايند را نگاه هاي خيره و اشارات انتقادي و بهانه گيري ها و تهديدها پر مي كند. چه اتفاقي مي افتد؟ چرا صحبت هاي دلنشين از دست مي روند؟ مسئله اينجاست كه به مرور شيوه هاي متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهاي متفاوت و سوءتفاهم ها روي هم انباشته مي شوند و آهنگ دلپذير صحبت را تغيير مي دهند.

برخي از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضي ديگر به طرز صحبت خود با ساير اعضاي خانواده حساسيت دارند. اگر با همسر خود صحبت مي كنيد، از توهين، تهمت و سرزنش بپرهيزيد. از زدن برچسب مانند ش ل خ ته، خودخواه يا بي ملاحظه، لجباز و غيره خودداري كنيد.
زن و شوهر ممكن است هنگام صحبت علي رغم حُسن نيت به بيراهه بروند. به جاي صحبت نرم و ملايم ، با هم مشاجره كنند و چون يكي از آنها به قصد سبك كردن فضاي سنگين صحبت، به شوخي حرفي بزند، ديگري چنان واكنش نشان دهد كه انگار در شوخي هم قصد و شري در كار بوده است. در اين شرايط هر اقدامي براي تلطيف فضاي صحبت، نتيجه معكوس مي دهد.
هم صحبتي زن و شوهر با هم، براي رشد و بقاي احساس صميميت آنها نقش قطعي دارد. متأسفانه بسياري از زوج ها و شايد بتوان گفت اغلب آنها از مهارت هاي لازم براي گفت و گو با يكديگر برخوردار نيستند و بي آنكه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردي و تكدر خاطر مي شوند.

در اين جا به چند نمونه از مسائل و مشكلاتي كه بر سر راه گفت و گوي مؤثر همسران وجود دارد اشاره مي كنيم:

1- مسئله: نمي توانم با همسرم صادق باشم.

2- مسئله: نمي توانم خودم باشم بسياري از اشخاص مدعي هستند كه نمي توانند با همسرشان راحت صحبت كنند، بايد احتياط كنند مبادا حرفي بزنند و همسرشان را ناراحت كنند. زني شكايت مي كند كه وقتي به شوهرم حرفي مي زنم واكنش بسيار بدي نشان مي دهد. بايد مواظب باشم، بايد روي كلماتم فكر كنم.
سؤال مي تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهايت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. گاه يك سؤال دقيق و حساب شده مي تواند به گونه اي اعجاب انگيز همسر شما را به صحبت تشويق كند. اما يك پرسش نابهنگام، طعنه آميز يا بي تناسب مي تواند از ادامه صحبت جلوگيري كند.
براي آموختن شيوه هاي جديد صحبت با همسر خود،كلمات را با سياست و با رعايت همه جوانب ادا كنيد، سعي كنيد لحن خوشايندي داشته باشيد. مي توانيد اگر خواستيد ياد صحبت هاي مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بيفتيد. استفاده از اين طرز صحبت در مناسبات زناشويي، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آميز داريد، ساده نيست. در اين صورت براي ايجاد تغيير بايد تلاش بيشتري كنيد. شكستن عادت ها ساده نيست، اما با ياد گرفتن الگوهاي جديد مي توانيد بدون كنترل و به طيب خاطر با همسرتان حرف بزنيد.

3- مسئله: همسرم مرتب سر من داد مي كشد به اعتقاد بعضي ها بلند صحبت كردن همسر، نشانه عصبانيت و حتي ضعف اخلاقي است. در اين مورد زن و شوهر مي توانند با گفت و گو، مسئله بلند صحبت كردن را حل كنند. زن يا مردي كه از صداي بلند همسرش رنجيده ، بايد اين احتمال را در نظر بگيرد كه ممكن است بلند صحبت كردن همسرش را اشتباه تفسير كرده باشد. از سوي ديگر همسر نيز مي تواند لحن صداي خود را ملايم تر كند. راه حل بهتر اين است كه كسي كه از صداي بلند همسرش ناراحت مي شود نسبت به آن حساسيت نشان ندهد. مي تواند به ملايمت اعتراض كند، اما رنجشي به دل نگيرد.

4- مسئله: شوهرم فقط به خودش فكر مي كند و به صحبت هاي من گوش نمي دهد بسياري از زن ها از شوهرانشان انتظار دارند كه از احساسات خودشان حرف بزنند، اين موجب مي شود كه آنها نسبت به شوهرانشان احساس صميميت بيشتري كنند. واكنش احساسي زن و مرد نسبت به فراز و نشيب هاي زندگي، به آنها احساسي از وحدت و انسجام مي بخشد.

بسياري از نويسندگان، احتياط در ابراز احساسات از سوي مردها را يكي از اشكالات عمده آنها مي دانند. بسياري از زن ها هم درباره همسرشان همين نظر را دارند: شوهرم مثل آهن سرد و خشك است. اگر احساساتش را بروز مي داد خيلي بهتر مي شد. اما اغلب شوهرها، احتياط در ابراز احساسات را دليل نقص و ضعف نمي دانند. مردها در مقايسه با زن ها اغلب خويشتن نگري كمتري دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نيستند. مردي كه به احساسات خانمش توجه مي كند، نسبت به احساسات خودش هم حساس مي شود.

5- مسئله: با هم صحبت مي كنيم اما صحبت ما سرد و بي روح است مسئله اين است كه طرفين موضوعات مورد علاقه يكديگر را طرح نمي كنند. از آن گذشته طراوت و شادابي گفت و گوهاي اوايل آشنايي، ديگر وجود ندارد و طرفين اقدامي براي جلب نظر يكديگر صورت نمي دهند. دليل ديگر اين است كه زن و شوهر نتوانسته اند گفت و گو براي حل مشكلات را از مكالمات خوشايند جدا كنند. بنابراين وقتي يكي از آنها با يك تعريف محبت آميز شروع مي كند، ديگري ممكن است فرصت را براي طرح يكي از گرفتاري هاي خود مناسب بپندارد، در نتيجه گفت و گوي محبت آميز و لذتبخش كمياب مي شود.

minaj64
02-28-2011, 07:25 PM
يافته‌هاي پژوهشي: خشونت ميان زوج‌ها؛ ريشه‌ها و راه‌حل‌ها



http://www.hamshahrionline.ir/images/upload/news/posa/8808/question-mark%5B100%5D.jpg (http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=100440)خانواده- همشهري آنلاين:

پژوهشگراني كه بر روي خشونت‌هاي خانوادگي تحقيق مي‌كند، مي‌گويند اين نوع خشونت معمولا حساب‌شده است
و افراد، تنها در صورتي كه لازم نباشد تاوان زيادي براي آن بدهند؛‌ دست به انجام آن مي‌زنند.

به گزارش هلث‌دي‌نيوز اين پژوهشگران مي‌گويند همسري كه دست به خشونت مي‌زند، ممكن است بگويد رفتارش "خارج از كنترلش" بوده است، اما همين فرد درمقابل رئيس يا دوستانش، كنترل خود را از دست نمي‌دهد.


اين پژوهشگران خشونت‌هاي خانوادگي را از لحاظ شدت به چهار سطح تقسيم مي‌كنند- پرخاشگري كلامي، تهديد به خشونت جسمي، خشونت جسمي خفيف و خشونت جسمي شديد.

به گفته آنها اين چهار سطح خشونت به صورت يك توالي تشديدشونده يكي پس از ديگري بروز مي‌كند. فردي كه از خشونت كلامي استفاده مي‌كند ممكن است در طول زمان به سوي تهديد به انجام تهاجم جسمي پيش برود، و نهايتا ممكن است اين تهديد را عملي كند.
اين پژوهشگران مي‌گويند هر نوع اين خشونت‌ها حساب‌شده است،‌ و فرد از آن به عنوان ابزاري براي حل و فصل تعارض استفاده مي‌كند.

به گفته اين محققان البته به اين صورت نيست كه فرد براي زماني كه خشونت را نسبت به همسرش ابراز مي‌كند، برنامه‌ريزي كند، اما نوعي توافق خاموش ميان دو همسر وجود دارد كه حدود رفتار خشن را تعيين مي‌كند،‌ به عبارت ديگر خط قرمزي وجود دارد كه گذشتن از آن ممكن است براي فرد خطرناك باشد.


تحت چنين "توافقي" همسري كه دست به خشونت مي‌زند، مي‌داند كه به عنوان مثال براي زدن يك سيلي مجبور نيست تاوان سنگيني بدهد، اما در عين حال مي‌داند كه خشونت شديدتر از اين حد ممكن است پيامدهاي جدي‌تري براي او داشته باشد،‌ و بنابراين از چنين رفتاري پرهيز مي‌كند.

"تاوان سنگين" در اين مورد ممكن است ترك خانه بوسيله همسر يا گزارش به پليس يا محل كار باشد.

به اين ترتيب مي‌توان گفت، رفتار خشونت‌آميز نتيجه از دست دادن كنترل نيست و هر دو طرف دعوا مي دانند كه خط قرمز در رابطه آنها در كجاست، حتي اگر اين توافق هرگز به زبان نيامده باشد.


اين كارشناسان توصيه مي‌كنند، زوج‌هايي كه از خشونت به عنوان راه‌حل تعارض‌هاي خود استفاده مي‌كنند،‌ بايد ياد بگيرند كه چگونه با شيوه‌هاي بهتري با علل تنش و تعارض در رابطه‌شان كنار بيايند و آنها را حل كنند.


در زوج‌درماني دو همسري كه مي‌گويند مي‌خواهند با هم بمانند، تمركر درمانگر بايد بر شناسايي انگيزه‌هاي غيرمشروعي مانند راهكارهاي غيرهنجاري براي حل و فصل تعارض‌ها، و كمك به زوج براي پذيرش توانايي‌شان به تبديل اين الگوهاي مخرب به الگوهايي كارآمد و نهايتا اداره بهتر زندگي‌شان باشد.