PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ادبیات زردشتی به زبان فارسی



mozhgan
02-28-2011, 05:05 PM
اين ابيات را آثاري تشكيل مي دهد كه پيروان دين زردشتي بعد از انقراض ساسانيان و تسلط اسلام در موازات آثاري كه به پهلوي و پازند به وجود آورده اند، به زبان فارسي نگاشته اند. اين آثار اغلب ترجمه داستانهاي اوستايي و رساله هاي پهلوي و پازند است و در آنها غالبااز مطالب مذهبي گفتگو مي شود و بسيار كم مورد توجه و دقت قرار گرفته است. البته مسلم است كه اين ادبيات در مقايسه با ادبيات غني بعد از اسلام چه از لحاظ تعداد و چه از نظر مطلب در مقام پايين تري قرار مي گيرد. ولي اين موضوع دليل نمي شود كه آن را از ياد برد و نبوده فرض كرد.
اين دسته آثار اختصاصات مخصوص به خود دارند و به علت تاثير مطالب ديني زردشتي و ادبيات اوستايي و پهلوي، از آثار همدوره اسلامي خود بخوبي تميز داده مي شوند و سبك ويژه اي را به وجود مي آورند.
عدم توجه به آنها باعث شده است كه از نظر زمان و مطلب نيز اشتباهاتي در مورد آنها پيش آيد. همه آنها را تقريبا به دوره جديدتري نسبت مي دهند، در حالي كه دقت بيشتر در مطالب، سبك، اختصاصات و جزئيات آنها، زمانشان را عقب تر مي برد و گاهي در رديف آثار اوليه ابيات فارسي قرار مي دهد.
عده اي در مورد متاخر بودن اين آثار اينطور اظهار عقيده مي كنند كه معمولا اقليتهاي مذهبي هميشه سعي دارند سنت قديم را تا آنجا كه امكان دارد حفظ كنند. ضمن تاييد اين اصل، اين مطلب را نيز نبايد از نظر دور داشت كه وقتي سعي در حفظ سبكي جز در زمان خود مي شود علي رغم احتياط ها، كم و بيش اثر تصنع در آن مشاهده مي گردد و سبك ادبيات هر كشوري؛ با تمام محافظه كاري در ادبيات اقليتهاي مذهبي نيز تاثير مي گذارد.
بحث در جزئيات اين نظريه با مثال و مدرك به مبحث جداگانه اي مربوط مي شود كه از حوصله اين مقاله خارج است. ما در اينجا سعي مي كنيم فقط صورتي فشرده از اين آثار را برشماريم. ولي قبل از شروع لازمست توضيحات مختصري در مورد «روايات» دهيم كه در ادبيات فارسي زردشتي، بخصوص متاخر نقش عمده اي بازي مي كند.
وضع زردشتيان ايران و هند از نظر تاريخي روشن است كه در حدود قرن 10 ميلادي گروهي از آنان از ايران به هند مهاجرت كردند و جمعيت پارسيان تشكيل شد و روابط اين دو اقليت در ايران و هند فراز و نشيبهايي را پيمود تا سرانجام پس از مدتي قطع رابطه، فرستاده هايي از جانب زردشتيان هند كه در وضع اجتماعي مرفه تري مي زيستند، به ايران آمدند تا عقيده زردشتيان ايران را در مورد نكاتي چند از مراسم مذهبي بخصوص آنچنان كه در مدارك كتبي ذكر شده بدانند و نسخه هاي كمياب و ناياب را جستجو و رونويسي كنند و با خود ببرند. روايات شامل اين دست نويسها، سوالها و جوابها و بخصوص مجموعه رسالات در مورد قوانين مذهبي و مراسم و تشريفات و افسانه ها و سنتهاي زردشتي است. خود اين روايات دو نوع هستند روايات قديمتر و روايات جديدتر.
در روايات قديم مي توانيم رساله هايي نظير «صد در نثر» و «صد در بندهشن» و آثاري از اين قبيل بيابيم و روايت جديد تر شامل سوالها و جوابها و نامه هاي رد و بدل شده ميان زرشتيان ايران و هند مي باشد. دسته هاي مختلف سوالات قبلا تحت نام فرستاده ها جمع‌آوري شده بود مثل «روايات نريمان هوشنگ»، روايات «كاووس كامدين» و غيره، اما روايات جديدتر تحت نام نويسنده آنها شناخته مي شود چون روايات كاووس مهريار، روايات دستور برزو و غيره و بيشتر روايتها را مي توان در «روايات داراب هرمزديار» يافت.

آثار موجود ادبيات زردشتي به زبان فارسي را به چهار گروه مي توان تقسيم كرد :

1- رسالات كامل . اين دسته كه هسته اصلي اين ادبيات است و اساس آن را تشكيل مي‌دهد، شامل مباحث مذهبي، ترجمه هايي از اوستا و افسانه هاي مذهبي و داستانهاي ديني است. ما اين رسالات را تحت دو مبحث، رسالات كامل به نظم و رسالات كامل به نثر مورد بررسي قار مي دهيم.

2- قسمت دوم . رساله هاي ناتمام و بخشهاي كوتاهي شامل مباحث و مطالب ديني و قطعات كوتاه ترجمه شده از اوستاست كه غالبا به نثر مي باشد و گاهي به نظم. نامه‌هاي «راوي» ها نيز جزو اين قسمت مي شود.
3- قسمت سوم . شامل رسالات تاريخي و داستاني است به نثر كه ظاهرا ارتباطي با اين مذهب ندارد، ولي چون در بين آنها يافت مي شود و از مطالب تاريخي مطابق نظرات اين مذهب گفتگو مي كند، بايد ارتباط غير مستقيم با آثار اين گروه داشته باشد، نظير : «شاهنامه»، «مقدمه هاي شاهنامه»، «داستان جمشيد و ناهيد» و غيره.
4- قسمت چهارم. شامل ترجمه هاي تحت اللفظي بعضي از دعاهاست كه غالبا مفهوم نيستند و نوعي پازند با الفباي فارسي به شمار مي آيند. نظير ترجمه «سي روزه»، ترجمه «اورمزديشت»، «خورشيد نيايش» و غيره.
از اين چهار گروه، ما فقط در مورد دسته اول بحث مي كنيم، چون هسته اصلي است و قسمتهاي ديگر فرع آن محسوب مي شود.
ضمنا توضيح مختصري لازمست و آن اينكه «نامه تنسر» را جزء مبحث قرار نمي دهيم، گرچه موضوع آن مربوط به مذهب زردشت و ايران قديم مي باشد. چون نويسنده مسلمان آن تحت تاثير ادبيات ايراني اسلامي بوده و سبك آن وجه مشتركي با ادبيات مورد بحث ما ندارد. همچنين از ذكر آثار جديد نيز چون «دبستان المذاهب» محسن فاني و «دساتير» نيز صرفنظر مي كنيم.

_رساله هاي كامل به نظم

_رساله هاي كامل به نثر