king 2011
02-25-2011, 11:54 PM
http://img.tebyan.net/big/1387/02/1991719021718723721673220239212281087814420.jpg
در مقاله ای با عنوان " پیامبری که نامش 43 بار در قرآن آمده است (http://www.tebyan.net/religion_thoughts/articles/miscellaneous/2011/1/15/150507.html) " پیرامون یکی از پیامبران اولو العزم به نام حضرت نوح(ع) کمی آشنا شدیم و از شرایط خانوادگی وتبلیغاتی ایشان کمی صحبت کردیم .
در این مقاله برآنیم که تهاجمات و تیرهای رفتاری – اخلاقی و به عبارتی موانعی که بر سر راه حضرت در مسیر تبلیغ از جانب دشمنان به وجود آمده را بررسی کنیم .
موانع حضرت نوح (ع)
از مهم ترین مشکلات و موانعی که برای حضرت نوح(ع) در برخورد با مخاطبان به وجود آمده، کارشکنی های برخی افراد در امر ابلاغ رسالت بود که به مهم ترین موارد آن می پردازیم:
تکبر
برخورد معاندان در بخش اول به چهار صورت بود: یا انگشت در گوش می کردند ، یا لباس به خود می پیچیدند یا اصرار بر کفر داشتند یا با تکبر بر خورد می کردند : « جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ؛ و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی ، انگشتان خویش را در گوش هایشان قرار داده و لباس هایشان را بر خود پیچیدند و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند.»(نوح ،7)
معاندان به خود جرأت تهمت به پیامبر خدا را دادند!
قوم عنود و سرکش حضرت نوح علیه السلام تهمت های متعددی را مطرح می کردند.
تهمت دروغ گویی
« أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ؛ این سخنان را به دروغ به خدا نسبت داده است .»(یونس ،38) ، « بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِینَ ؛... بلکه شما را دروغ گو تصور می کنیم .»(هود ،27)
تهمت جنون و دیوانگی
« إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ؛ او فقط مردی است که به نوعی جنون مبتلا است! پس مدتی درباره او صبر کنید .»(مؤمنون ،25)
« وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ؛ و گفتند او دیوانه است و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) باز داشته شد .» (قمر ،9)حتی درجایی به حضرت تهمت گمراهی زدند و در نهایت بی شرمی خود را هدایت شده دانستند : « قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ؛ ولی اشراف قومش به او گفتند : ما تو را در گمراهی آشکار می بینیم !» (اعراف ،60)
تحقیر
معاندان ، تمام تلاش خود را برای خنثی کردن سخنان حضرت به کار می بستند . آنها تلاش ایشان را کاملاً بی ارزش جلوه می دادند .
مثلاً او و مؤمنان را تحقیر و با سخنانی زشت مردم را از آنها دور می کردند . « قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ ؛ گفتند آیا به توایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بی ارزش از تو پیروی کرده اند ؟»(شعراء ، 11)
تکذیب
در آیات متعدد بیان شده که قوم نوح ، آن حضرت را تکذیب کردند: « وَإِن یُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ »(حج ،42)
« جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ؛ و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی ، انگشتان خویش را در گوش هایشان قرار داده و لباس هایشان را بر خود پیچیدند و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند»
تمسخر
« وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ قَالَ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ»(هود ،38)
مجادله به باطل
« ... وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَیْفَ كَانَ عِقَابِ ... »(غافر ،5)
http://img.tebyan.net/big/1389/10/21959175129821712616234201202205868241191.jpg
جنگ سرد
یکی از روش هایی که دشمنان خدا در طول دوران تاریخ برای بی اثر کردن تبلیغات پیامبران از آن استفاده کرده اند، ایجاد شک در دل پیروان ادیان الهی است .
شیوه های به کارگیری این روش در زمان حضرت نوح علیه السلام از این قرار است :
- ایجاد شبهه در صدق نبوت
آنها می گفتند که نوح هم بشری مانند شماست . مثل شما انسان است و شما نیز کمتر از او نیستید . او در ادعای خود کاذب است و تنها دلیل برای حرف هایش این است که می خواهد بر شما برتری یافته ، ریاست کند : « مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ ؛ این مرد جز بشری همچون شما نیست .»(مؤمنون ، 24)
- برتری جویی
به مردم گفتند که او می خواهد بر شما برتری یابد : « یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیْكُمْ ؛ می خواهد بر شما برتری یابد ».(همان)
- ترویج خرافات و تحریک احساسات قبیله ای
« مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ؛ ... ما چنین چیزی را هرگز در نیاکان خود نشنیده ایم ». (همان)
« تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَ ؛ می خواهید ما را از آنچه پدران ما می پرستیدند باز دارید.»(ابراهیم ، 10 )
سران قوم به مردم می گفتند: « اگر دعوت او حق می بود، نظیر و مانندی برایش یافت می شد اما در تاریخ پدران ما چنین دعوتی اتفاق نیافتاده است . پس این دعوت نوظهور و دروغی بیش نیست .»
تهدید
دشمنان خدا وقتی از روش های فوق نتیجه ای نگرفتند ، تصمیم به تهدید حضرت گرفتند .
از پیامبرانی که هیچ گاه کارشکنی های دشمنان ومعاندان، او را از تبلیغ وهدایت بندگان خسته وناامید نکرد، حضرت نوح (ع) بود. او در برابر تیرهای دشمنان و معاندان ایستادگی کرده وبه عبارتی موانع ومشکلاتی که بر سر راه را کنار زده و آنان را توجیهی برای کم کاری خویش قرار نداد
تهدید به اخراج
در ابتدا ایشان را تهدید به اخراج کردند : « مِّنْ أَرْضِنَآ أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِینَ ؛ ما قطعاً شما را از سرزمین های خود بیرون خواهیم کرد مگر اینکه به آیین ما باز گردید .»
تهدید به سنگسار
سپس تهدید به سنگسار کردند: « قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ یَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ؛ گفتند: ای نوح اگر از حرف هایت دست برنداری ، سنگسار خواهی شد .»(شعراء ، 116)
نتیجه گیری :
از پیامبرانی که هیچ گاه کارشکنی های دشمنان ومعاندان، او را از تبلیغ وهدایت بندگان خسته وناامید نکرد، حضرت نوح (ع) بود .
او در برابر تیرهای دشمنان و معاندان ایستادگی کرده وبه عبارتی موانع ومشکلاتی که بر سر راه را کنار زده و آنان را توجیهی برای کم کاری خویش قرار نداد .
در آخر نیز دیده شد که دشمنان خدا و معاندان سنگ دل، با تیرهای آتشین خود، نوح (ع) را مورد تهاجم قرارداده وسرانجام بعد از نهصد واندی سال تبلیغ، جز اندکی به حضرت ایمان نیاوردند .
در مقاله ای با عنوان " پیامبری که نامش 43 بار در قرآن آمده است (http://www.tebyan.net/religion_thoughts/articles/miscellaneous/2011/1/15/150507.html) " پیرامون یکی از پیامبران اولو العزم به نام حضرت نوح(ع) کمی آشنا شدیم و از شرایط خانوادگی وتبلیغاتی ایشان کمی صحبت کردیم .
در این مقاله برآنیم که تهاجمات و تیرهای رفتاری – اخلاقی و به عبارتی موانعی که بر سر راه حضرت در مسیر تبلیغ از جانب دشمنان به وجود آمده را بررسی کنیم .
موانع حضرت نوح (ع)
از مهم ترین مشکلات و موانعی که برای حضرت نوح(ع) در برخورد با مخاطبان به وجود آمده، کارشکنی های برخی افراد در امر ابلاغ رسالت بود که به مهم ترین موارد آن می پردازیم:
تکبر
برخورد معاندان در بخش اول به چهار صورت بود: یا انگشت در گوش می کردند ، یا لباس به خود می پیچیدند یا اصرار بر کفر داشتند یا با تکبر بر خورد می کردند : « جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ؛ و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی ، انگشتان خویش را در گوش هایشان قرار داده و لباس هایشان را بر خود پیچیدند و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند.»(نوح ،7)
معاندان به خود جرأت تهمت به پیامبر خدا را دادند!
قوم عنود و سرکش حضرت نوح علیه السلام تهمت های متعددی را مطرح می کردند.
تهمت دروغ گویی
« أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ؛ این سخنان را به دروغ به خدا نسبت داده است .»(یونس ،38) ، « بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِینَ ؛... بلکه شما را دروغ گو تصور می کنیم .»(هود ،27)
تهمت جنون و دیوانگی
« إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ؛ او فقط مردی است که به نوعی جنون مبتلا است! پس مدتی درباره او صبر کنید .»(مؤمنون ،25)
« وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ؛ و گفتند او دیوانه است و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) باز داشته شد .» (قمر ،9)حتی درجایی به حضرت تهمت گمراهی زدند و در نهایت بی شرمی خود را هدایت شده دانستند : « قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ؛ ولی اشراف قومش به او گفتند : ما تو را در گمراهی آشکار می بینیم !» (اعراف ،60)
تحقیر
معاندان ، تمام تلاش خود را برای خنثی کردن سخنان حضرت به کار می بستند . آنها تلاش ایشان را کاملاً بی ارزش جلوه می دادند .
مثلاً او و مؤمنان را تحقیر و با سخنانی زشت مردم را از آنها دور می کردند . « قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ ؛ گفتند آیا به توایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بی ارزش از تو پیروی کرده اند ؟»(شعراء ، 11)
تکذیب
در آیات متعدد بیان شده که قوم نوح ، آن حضرت را تکذیب کردند: « وَإِن یُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ »(حج ،42)
« جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ؛ و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی ، انگشتان خویش را در گوش هایشان قرار داده و لباس هایشان را بر خود پیچیدند و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند»
تمسخر
« وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ قَالَ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ»(هود ،38)
مجادله به باطل
« ... وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَیْفَ كَانَ عِقَابِ ... »(غافر ،5)
http://img.tebyan.net/big/1389/10/21959175129821712616234201202205868241191.jpg
جنگ سرد
یکی از روش هایی که دشمنان خدا در طول دوران تاریخ برای بی اثر کردن تبلیغات پیامبران از آن استفاده کرده اند، ایجاد شک در دل پیروان ادیان الهی است .
شیوه های به کارگیری این روش در زمان حضرت نوح علیه السلام از این قرار است :
- ایجاد شبهه در صدق نبوت
آنها می گفتند که نوح هم بشری مانند شماست . مثل شما انسان است و شما نیز کمتر از او نیستید . او در ادعای خود کاذب است و تنها دلیل برای حرف هایش این است که می خواهد بر شما برتری یافته ، ریاست کند : « مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ ؛ این مرد جز بشری همچون شما نیست .»(مؤمنون ، 24)
- برتری جویی
به مردم گفتند که او می خواهد بر شما برتری یابد : « یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیْكُمْ ؛ می خواهد بر شما برتری یابد ».(همان)
- ترویج خرافات و تحریک احساسات قبیله ای
« مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ؛ ... ما چنین چیزی را هرگز در نیاکان خود نشنیده ایم ». (همان)
« تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَ ؛ می خواهید ما را از آنچه پدران ما می پرستیدند باز دارید.»(ابراهیم ، 10 )
سران قوم به مردم می گفتند: « اگر دعوت او حق می بود، نظیر و مانندی برایش یافت می شد اما در تاریخ پدران ما چنین دعوتی اتفاق نیافتاده است . پس این دعوت نوظهور و دروغی بیش نیست .»
تهدید
دشمنان خدا وقتی از روش های فوق نتیجه ای نگرفتند ، تصمیم به تهدید حضرت گرفتند .
از پیامبرانی که هیچ گاه کارشکنی های دشمنان ومعاندان، او را از تبلیغ وهدایت بندگان خسته وناامید نکرد، حضرت نوح (ع) بود. او در برابر تیرهای دشمنان و معاندان ایستادگی کرده وبه عبارتی موانع ومشکلاتی که بر سر راه را کنار زده و آنان را توجیهی برای کم کاری خویش قرار نداد
تهدید به اخراج
در ابتدا ایشان را تهدید به اخراج کردند : « مِّنْ أَرْضِنَآ أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِینَ ؛ ما قطعاً شما را از سرزمین های خود بیرون خواهیم کرد مگر اینکه به آیین ما باز گردید .»
تهدید به سنگسار
سپس تهدید به سنگسار کردند: « قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ یَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ؛ گفتند: ای نوح اگر از حرف هایت دست برنداری ، سنگسار خواهی شد .»(شعراء ، 116)
نتیجه گیری :
از پیامبرانی که هیچ گاه کارشکنی های دشمنان ومعاندان، او را از تبلیغ وهدایت بندگان خسته وناامید نکرد، حضرت نوح (ع) بود .
او در برابر تیرهای دشمنان و معاندان ایستادگی کرده وبه عبارتی موانع ومشکلاتی که بر سر راه را کنار زده و آنان را توجیهی برای کم کاری خویش قرار نداد .
در آخر نیز دیده شد که دشمنان خدا و معاندان سنگ دل، با تیرهای آتشین خود، نوح (ع) را مورد تهاجم قرارداده وسرانجام بعد از نهصد واندی سال تبلیغ، جز اندکی به حضرت ایمان نیاوردند .