PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ارتباط قبل از ازدواج با عشق



R A H A
02-25-2011, 01:22 PM
- آیا نان خالی و عشق میتواند آرمانی باشد ؟ بعضی ، عشق های قبل از ازدواج و روابط پنهانی دارند. شما در این مورد صحبت کنید.
ما با ارتباطات قبل از ازدواج بدون نظارت خانواده مخالف هستیم . نکته اش این است که ما با اشک ها و ناله های زیادی روبرو هستیم . ما مشاور جوانها بوده ایم هر دو جوان هستند سرشار از عاطفه و در اوج غرایز جنسی هستند وقتی کنار هم قرار میگیرند ، فعل و انفعالات هورمونی در وجودشان شکل میگیرد و احتمال خطر بسیار زیاد است . بویژه برای خانم که ممکن است گوهر عفتش در خطر قرار گیرد .
دیگری موضوع اتهام است .دو نفر واقعاً به قصد ازدواج با هم ارتباط برقرار میکنند دیگران که نمیدانند شما به قصد ازدواج رفت و آمد میکنید . ممکن است فامیل نزدیکی شما را با آن آقا ببیند او چه برداشتی میکند . بعد اگر به ازدواج منتهی شود بعد توضیح میدهیم که ایشان نامزد من بودند ولی اگر به ازدواج منتهی نشود پرونده دختر سیاه میشود . گذشته از اینکه موضع تهمت است . امکان شناخت هم نیست . موضوع این است که خانم میگوید ارتباط ما به خاطر شناخت است آخر چه جور شناختی میتواند باشد . دو جوان که سرشار از عاطفه هستند از همه چیز حرف میزنند جز شناخت حتی اگر دو سال باشد . یعنی همه چیز توی این رابطه هست جز شناخت . اگر یک سوال هم بکنند موجب انحراف میشود ولی در فرایند خواستگاری سوالها را میپرسند و همه چشمها آنها را نگاه میکنند ، گفتگو میکنند ، کسانی که به این سمت و سو میروند خیال میکنند امکان شناخت هست حالا این ارتباطات قبل از محرمیت به ازدواج ختم میشود که در خیلی ها هم این اتفاق افتاده است. که شیطان وسوسه میکند بخصوص خانم را که خیلی برایشان مهم است . خیلی خانم ها قبلا ارتباط داشته اند و حالا تردید کردند و اعتمادشان از همدیگر سلب میشود . آقا میگوید ایشان که قبل از ازدواج با من رابطه داشته ممکن است قبلا هم با دیگران هم داشته است . خانم ها قضیه خیلی برایشان جدی است . اگر این ارتباط به ازدواج ختم نشود سرخوردگی ایجاد میشود بویژه برای خانمها بوجود می آید . من هشدار میدهم سرخوردگی ، احساس شکست ، افسردگی حاد و اگر این خانم مورد سوء استفاده قرار گرقته باشد ، نفرت از پسرها و مردها پیش می آید و روحیه مرد گریزی پیدا میکند و اگر خانم به آقا جواب رد داده باشد آقا نفرت از خانم ها و ازدواج گریزی . دختر خانم ها فرصت ازدواج را از دست میدهند مثلا اگر دو سال با هم ارتباط داشته اند طبیعی است این خانم خواستگارهای خوب را رد کرده است و واقعاً ما این ارتباط را صلاح نمیدانیم . زیرا ارتباط مناسبی نیست حتی اگر به تعبیر بعضی جوانها که میگویند عشق ما پاک است و مراقب خودماه هستیم که گناه نکنیم . خوب بفرض هم که مراقب هستید که آن خطرات اتقاق نیفتد به ازدواج هم منتهی شود . معمولا در این مدت ارتباط عشق ایجاد میشود و آدمها کرو کور میشوند. روایت داریم : عشق یک چیزی است که انسان را کر و کور میکند . پای کار که میرسند از اصول و شرایطشان دست بر می دارند. بفرض کر و کور هم نمیشوید در این مدت عاطفه خرج همدیگر میکنید بعداً کم می آورید . بعضی ها میگویند ما گناه نمیکنیم و مواظب خودمان هم هستیم و اجازه نمیدهیم کر و کور بشویم و نه عاطفه خرج هم می کنیم اگر یک چنین چیزی باشد ما با این رابطه حرفی نداریم .این رابطه سالم و مشروع قابل قبول شرع است مثل دو تا همکار که در سر کار با هم سلام و علیک دارند و احوال پرسی میکنند . در حد ضرورت هم صحبت میکنند . همدیگر را زیر نظر دارند و قصد ازدواج دارند . پرونده ها را هم ، با هم رد و بدل میکنند ، حرف هم میزنند ولی هیچ کس نمیگوید این ها دوست پسر و دختر هستند . همکاران نمیگویند این ها با هم سر و سری دارند ، پچ پچ نمیکنند . مثلا یک دختر عمه و پسر دایی خانه همدیگر رفت و آمد میکنند حال و احوال پرسی میکنند یا دو تا دانشجو اگر این نکات رعایت شود ما حرفی نداریم بحث این است که رعایت میشود یا خیر . من در اصل اینکه میتوان این ها را رعایت کرد شک دارم .



با ارتباطهای طولانی ما به شناخت نمیرسیم . شما چطو ر انتظار دارید بدون رابطه ، همدیگر را بشناسیم ؟
در فرایند خواستگاری مفصل حرف داریم . یک سیر منطقی دارد اگر خواستگاری با فرایند انجام شود و ازدواج سنتی ، به روز شود . چون ما هیچ عجله ای نداریم یک تا سه ماه و دیگر خیلی کشش ندهیم . ولی شما حتی تا سه ماه میتوانید جلسه اول و دوم و سوم و ما همه سوالات را در اینجا آورده ایم ، حتی گفتیم در جلسه اول چه سوالاتی را بگویید . بدون دغدغه و با حوصله چون در فرایند خواستگاری پدر و مادر نظارت دارند و شما میتوانید طبق شرایط دینی گفتگو کنید . کسانی که ازدواج سنتی را بر اساس آداب قبلی باور ندارند . آن ازدواج های بسته و بدون گفتگو که حتی متاسفانه در یکی از استان کشور بودم که می گقتند ما مطلقاً اجازه حرف زدن نداریم . خوب این اشتباه است . باید اجازه بدهند حرف بزنند . اگر فرایند خواستگاری درست صورت بگیرد ما به شناخت خوب میرسیم . چون سوالها از قبل طرح شده ، جواب ها را ثبت میکنید و غیر از آن ده تا چشم طرف را می بیند و عاشق هم نشده اند و عقلانی به طرف نگاه میکنند اگر درست خواستگاری کنیم به شناخت هم میرسیم.



کسانی که میگویند ما مسلط هستیم ، رابطه برقرار می کنیم و هر جا بخواهیم رابطه را قطع می کنیم . برای این عزیزان چه صحبتی دارید؟
خیلی ها این را میگویند . خیلی ها را ما سراغ داریم که میگویند به خطا نمی روییم و رفته اند و شما باورتان نمیشود . براساس آمار حدود هشتاد درصد و اکثر قریب به اتفاق کسانی که در شمال غرق میشوند شنا بلد هستند و ماهر هستند و مطمئنا غرق نمی شوند . هرچه میگویند نرو، زیادی می رود می گویند حواسم هست . در صد کمی از آنها شنا بلد نیستند و اتفاقا چون شنا بلد نیستند بیشتر احتیاط می کنند . شیطان ما را قدم قدم می برد و در قرآن داریم : از خطوات شیطان پیروی نکنید . چون شیطان قدم به قدم ما را جلو میبرد من این را قبول ندارم . رسالت ما در این برنامه همین است که هر کسی باورش نمی شود که این مشکل ، مشکل کسی دیگری هم باشد . ولی چون دهنوی مشاورمردم است وهشدارمیدهد و مگوید ما موارد بسیاری داشته ایم که خودشان باورشان نمی شده است . خطا های کوچک کم کم ما را به خطاهای بزرگتر می رساند . من مکرر شنیده ام که می گویند من نفهمیدم که چه شد به خودم آمدم دیدم دچار مشکل شدم .
آیا صلاح می دانید این مزاحمت را به شوهرشان منتقل کنند .
نه نیازی نیست . اگر توضیحاتی که ما داده ایم را انجام بدهند احتیاجی ندارد چون همسرشان بهم میریزند و ممکن است برداشت های اشتباه بکنند و دغدغه هایی در مرد ایجاد بشود . نکند خانم مقصر بوده ، نکند خانم من آغازکننده بوده است یا با این مزاحم تلفنی قبلا ارتباطی داشته است. دلیلی ندارد ولی سوال مهمی است . خانم هایی هستند که این ها را صداقت می گویند . شاید این را جزء مخفی کاری بدانند خیر این عدم صداقت نیست و جزء مخفی کاری هم به حساب نمی آید. صداقت در زندگی یعنی اینکه در زندگی دروغ نگوییم، دغل بازی نکنیم ، فریب کاری نکنیم ، اما راست گقتن واجب نیست . دروغ گفتن حرام است . جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت . یک راست هایی را ما نباید بگوییم . با گفتن به همسرتان هیچ کمکی بشما نمیشود . نکته دیگر اینکه من مواردی دارم که خانم در خیابان آقایی نگاه معنا داری به این خانم کرده یا یک جمله ناشایست به او گفته ، متلکی گفته یا در محیط کار خبر نداشته خانم متأهل است و خواستگاری کرده ، حالا پیش می آید ، او بی تدبیری کرده ولی حالا خانم می آید یک راست کف دست شوهرش می گذارد که آقا خبر داری امروز چی شد . خانم محترم این چه لزومی دارد که شما بگویید . مثلا میخواهند بگویند که آقا من خیلی پاک هستم و خلاصه مراقب ناموس شما هستم و بدان من مراقب خودم هستم و جلوی این جور آدم ها می ایستم . راهش این نیست . اگر شما می خواهید پاکی و نجابت خودتان را ثابت کنید ، این راهش نیست . اگر شما در محیط کار و اجتماع خنده هایتان ، پوششتان و کلامتان را رعایت کنید مرد شما مطمئن میشود . به نام شما قسم می خورد . یعنی اعتماد بطور کامل. همانطور که من به اسم همسرم قسم می خورم خیلی زود حل میشود . آقا هم همین جور نباید این ها را بگوید . که مثلا از خانم با کلاسی خودکار گرفت و ... خانم حس تملق دارد و بهم میریزد و آقا هم حس ناموس پرستی دارد . خوتان مشکل را حل کنید .



مردی که قبل از ازدواج با او ارتباط داشته ام ، حالا هم که ازدواج کرده ام با تلفن همراهم تماس می گیرد و هر چه می گویم تماس نگیر ، گوش نمی کند . چه کار کنم ؟
در موضوع قبلی طرف غریبه است و می خواهد ارتباطی برقرار کند ولی این جا ارتباط از قبل بوده است .اگر یادتان باشد در بحث ازدواج من تاکید می کردم مواظب این ارتباطاتتان باشید ولو مختصر ، ولو تلفنی ، ولو پیامکی ، ولو ده روز . من یک موردی داشتم که قسم می خوردند من فقط ده روز توی دانشکده سلام و علیک و جزوه ای و تمام شد و ایشان شماره ای هم گرفته بود و بعد تمام شد . و بعد من ازدواج کردم و این آقا تماس گرفت و شوهر من گوشی را برداشت و گفت من دوست پسر فلانی هستم و زندگیم نابود شد .حتی خیلی مختصر، خانم ها دقت کنید بخاطره پیامدهای منفی زیادی که دارد . واقعا یک جورهایی پیچ میخورد که آدم متاثر میشود . آدم هر راهی میرود به بن بست میرسد . نه راه پیش دارد نه راه پس . آدم می ماند چه کار کند ؟ حالا متاسفانه ایشان قبل از ازدواج ، این خطا را کرده اند. من برای این خانم همان توصیه قبلی را دارم . مطلقا بی اعتنایی کنید . بی توجهی کنید . آقا این فرق می کند من شماره اش را می شناسم . بله خانم که متاهل شده ای الان شماره ای روی گوشی شما ثبت میشود و می بینی شماره فلانی است جواب ندهید یا اگر از شماره غریبه ای زنگ زد تا شما فهمیدید طرف است بگویید آقا اشتباه است . اشتباه.
خانمی گفتند من جلوی شوهرم بگویم اشتباه است . شوهرم می گوید این کی است . گفتم گوشی همراه را روی سکوت بگذارید ولی می بینید که طرف آشنا است و جواب نمیدهد . اگر این کار را بکنند مشکل حل میشود . متاسفانه ما مواردی داریم که اولین جمله گفته به شوهرت می گویم و پدرت را در می آورم و تهدید کرده است یا از طریق پیامک که این خانم کنجکاو شده که ببیند کی است و باید چه کار کند اگر چنین چیزی شد ، شما پروژه بی اعتنایی را مدتی ادامه بدهید به احتمال زیاد طرف رها میکند ولی بعضی مواقع سه الی چهار ماه جدی شما را تهدید می کند . متوسل به حضرت فاطمه بشوید و نذر کنید و از حضرت بخواهید کمکتان کند . آقا که زنگ زد جلوی شوهر می گویید آقا اشتباه است و می گویید مدتی است مزاحم تلفنی پیدا کرده ام و اذیتم می کند دو حالت دارد یا این فرد با شوهر شما تماس میگیرد که آبروریزی کند یا نه .اگر نه که خدا را شکر وخدا را شاکر باشید وایمان به خداوند را بیشترکنید ولی اگربه شوهرتان تماس گرفت وگفت چون قبلا زمینه دارد مرد شما کمتر شوکه میشود . اگر گفت که من دوست پسر این خانم هستم و قبلا با هم ارتباط داشتیم ، شما بفرمایید این قبلا خواستگار من بوده و چون من جواب رد داده ام می خواهد از من انتقام بگیرد چون گفته جواب منفی دادی زندگیت را خراب میکنم .
یک وقت می بینی کار از این بدتر و کار پیچ میخورد خانم میگوید من یکسری عکس دست او دارم از من فیلم گرفته و نامه های من با اسم و امضا ء در دستش است ، اومدارک را به شوهرم میدهد من گفته بودم باید این ها را قبل از ازدواج میگفتید . حالا ایشان نگفته اند و وارد زندگی شده اند و احتمال هم نمی دادند که طرف هم رفته ولی به هر حال حالا چه کار کنند ؟ خانم با سن هفده سال عکس بدون پوشش به آقا میدهند و فیلم و اگر این جور شد شما باید به همسرتان اعتراف کنید من بی تجربگی کردم ، اشتباه کردم ، من شما را دوست دارم .این اعتراف میتواند مرد را نرم کند . اینکه فلانی من می توانستم یک جورهایی دور از چشم شما به سمت این آقا بروم و او از ناموس شما سوء استفاده کند ولی این کار را نکردم و این را به شوهرم گفتم که جلوی سوء استفاده او را بگیرم . این خیلی تعبیر خوبی است . از آن طرف هم به آقا میگوییم آقا ببخشید. چقدر آیه عفو داریم: الا تحبون ان یغفر اله لکم . آیا شما دوست ندارید خدا شما را ببخشد پس شما هم ببخشید . ما از حضرت علی (ع) روایتی داریم : عفو و بخشش از اخلاق آدم با کرامت و بزرگوار است . آدمهای بی مقدار و فرومایه هستند که نمیتوانند ببخشند : المبادرت الی العفو من اخلاق الکرام و المبادرت الی الانتقام اخلاق اللعام .
من به خانم توصیه میکنم اگر کار به اینجا رسید به آقا اعتراف کند وحتی ممکن است مورد برای آقا پیش آمده باشد . خانم می گوید من دیگر با تو نمیتوانم زندگی کنم ، طلاق میگیرم ، می روم خانه پدرم ، خانم عزیز او هم اشتباه کرده ، عفو کنید تا هم خدا شما را ببخشد . شاید بعضی ها میگویند بالاخره گناهی کرده است . درست . البته گناه نکردن بهتر از توبه کردن است ولی اسلام میخواهد جلوی گناه را بگیرد و بنای دین بر عفو و گذشت است .
آیا شما اینجا توصیه به برخورد تند که مثلا شکایت یا تهدید باشد میکنید؟
فکر می کنم کار پیچیده تر میشود کسی که وارد حریم خانواده میشود یک مرد الهی نیست . چون اگر الهی بود این کار را نمیکرد که بیاید یک زندگی را تباه کند . میدانید سه ماه تحت فشار قرار دادن این زن ، اگر بچه هم داشته باشد ، چقدراثر روی همسرش میگذارد و چه گناه بزرگی است . من فکر میکنم اگر خانم بخواهد با زور و تهدید به اهرم فشار روی آورد او جری تر میشود و انتقام میگیرد . خانم شما به برادرت و پدرت بگو که طرف را گوشمالی بدهند .خیر. این آقا الهی نیست و کار بدتر میشود . این راز خانم است و اگر به برادرش بگوید اشتباه است . نهایت اگر به شوهرش بگوید شوهر مجبور است آبرو داری کند که آبروی همسرش است . آخر کلام اینکه به پای مرد بیفتد و گریه کند و قراری بگذارد که او را ببیند و به پایش بیفتد این هم خطرناک است . چون ممکن است یک مدرکی هم از این دیدار درست کند . بعضی مشاوره ها میگویند : سیم کارت را جلوی شوهرت در بیاور که مثلا توی آب بیفتد یا خاموش کنید . این برای شوهر شما سوال انگیز است چون شوهر کاردارد ، نمیتوانید خاموش کنید . گاهی ما مشکل را معظل میکنیم ، معضل را بحران و بحران را به فاجعه تبدیل میکنیم.
حالا اگر به جایی رسید که به همسرتان گفتید ، خیالتان راحت میشود . اینجا می توانند اعاده حیثیت کنید و کار قانونی بکنند تا می توانیم خودمان حل کنیم بهتر است زیرا کار به دادگاه میرسد بدتر میشود و آبرورریزی میشود.



آیا ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج ، به قصد ازدواج اشکال دارد ؟
بله . من محالفم . من هر هفته به استان های مختلف می روم و سر می زنم . من به جهت پیامدهای منفی آن ، مخالفم . آن که به قصدازدواج نیست که با آن کاری نداریم . آن بسیار خطرناک است و اختلال در زندگی ، دو طرف ایجاد میکند . ما به آن کاری نداریم . ما فرض مان این است که به قصد ازدواج رابطه برقرار کنند ، قبل از خواستگاری ، قبل از فرایند خواستگاری و قبل از اطلاع والدین را صلاح نمیدانم . این خیلی خطرناک است . تجربه به ما درس داده . آقا و خانم با هم ارتباط دارند ، در اوج غرایز جنسی و عواطف هستند ، درست است قصد سوئی ندارند و به قول جوانها عشق پاک است ولی چون سرشار از عواطف هستند و در اوج عواطف جنسی ، خودبخود وقتی د رکنار هم قرار میگیرند، فعل و انفعالات هورمونی شکل می گیرد و این ها را بهم نزدیک میکند . چقدر ما مورد داریم که دچار مشکل شد ه اند هم خانم و هم آقا . البته برا ی خانم بیشتر . زیرا ممکن است گوهر عفت آنها بخطر بیفتد. نکته بعدی ، باعث محل تهمت است . شما باهم میرویید و میگردید ، دیگران که نمی دانند ، علم غیب ندارند ، اگر آشنایان شما را ببینند از کجا بدانند شما به قصد ازدواج با هم ارتباط دارید . شاید به ازدواج ختم نشود . شرایط عوض میشود . مادر دختر مخالفت میکند و دیگران شما را با آقا دیده اند . در آینده شما اثر میگذارد و روی ازدواج آینده تان اثر می گذارد . مثلاً در تحقیقات ، اطلاعاتی به کسی میدهند که برای شما خوب نیست . حالا به فرض پنهانی هم رابطه برقرار کردید ، باز اگر به ازدواج منتهی نشود دچار مشکل میشوید . خانم احساس شکست و افسردگی می کند ، اگر آقا زیز قولش بزند یک احساس از جنس مخالف در خانم ایجاد میشود. ازدواج گریزی خانم ، دیگر با هیچ مردی ازدواج نمیکند. چند سال با هم ارتباط داشته اند به امید اینکه روزی آقا فرایند خواستگاری را شروع کند و شناخت پیدا کند و ازدواج کند و این اتفاق نمی افتد و خانم هم خواستگارهایش را از دست میدهد . برای آقا خیلی مشکل ایجاد نمیکند زیرا خانم است که فرصتها را از دست میدهد . اگر این ازدواج انجام بشود چون عاطفه خرج همدیگر کرده اند ، کم می آورند . بعضی ها می گویند شما میگویید عاطفه خرج کنید ، کم می آورید . مگر عاطفه ، هندوانه است که کم بیاوریم . بله این عاطفه ها مثل هندوانه است . آن عواطفی که مادر با فرزند خود دارد و عواطفی که بعد از محرمیت بین زن و شوهر بوجود می آید ، تمام شدنی نیست . خانم هشتاد ساله و آقا ی هشتاد و پنج ساله ، چنان عاطفه خرج هم میکنند که گویی روز اول ازدواجشان است . عاشق هم هستند . آنها کم نمی آورند . ولی عواطفی که حرام بوده و دین اجازه نمی داده را ، آدم کم می آورد . ما داریم آدمهایی که می گویند چند سال با هم ارتباط داشته ایم و عاطفه خرج همدیگر کرده ایم ولی حالا کم می آورده ایم . حتی به بچه اش هم عاطفه ندارد . در واقع اگر به ازدواج منتهی بشود شک ایجاد میکند. بخصوص از طریق آقا ، که شیطان به جانش می افتد و می گوید نکند با کس دیگری هم رابطه برقرار کرده است و اگر بگوید من امتحانش کرده ام . می گوید قبل از رابطه شما چه ؟ مهمتر از همه این است که معمولا این ها عاشق و معشوق میشوند . یعنی کر و کور میشوند . من با اطمینان عرض میکنم خانم و آقا عاشق و معشوق بشوند ، کر وکور می شوند . عاشق می شوند و از اصولشان دست بر می دارند . بدی های همدیگر را نمی بینند و گاهی وقتها ، بدی ها را خوب می بینند سراغ این ارتباطات نروید که خطرات دارد .



بالاخره ازدواج باید از یک جایی آغاز شود ، شما با هرنوع ارتباط مخالف هستید؟
نه اگر این مشکلات را نداشته باشد ، نقش رابطه زن و مرد و محرم و نامحرم مشکل ندارد . اگر این ها نباشد ، چیزهایی که الان عرض کردم ، طبق فتاوای مراجه عظام : روابط کاری خانم و آقا با هم اشکال ندارد و مفسده ای ندارد اگر بر اساس ضوابط شرع باشد . دو تا دانشجو و دو تا پسر عمه و پسر دایی، خوب نامحرم هستند ، با هم ارتباط دارند ، گفتگو می کنند ، رفت و آمد میکنند ، ولی نگاهشان به قصد شهوت نیست . اگر اینطور نباشد اشکال دارد . چون مفسده دارد . در محیط کاری نباید عشق ورزی کنند ، خانم نباید قهقه های آنچنانی بزند ، اگر زن قهقه بزند که مرد را تحریک کند حرام است . با این ها ملاقات های پنهانی ندارند و یا تنها در یک اتاق ، که امکان رفت و آمد در آن نباشد مثلا قفل باشد که ماندن در آنجا حرام است ، باید بیرون بیایند . لذا آدم مقید اگر یک موقعیت مشابه ببیند در را باز میگذارد تا آدمهایی که رد میشوند ، بینند این دو با هم گفتگو میکنند و هم موضع تهمت نیست و هم آن خطری که فرموده اند : و کان شیطان ثالث هما که شیطان نفر سوم است ، پیش نیاید و بعد ها فرمودند : صحبتهایی که خانم ها و آقایان با هم می کنند به قصد ضرورت باشد بیش از حد ضرورت مکروه است نه حرام . اگر این ها را رعایت کنند ، اشکالی ندارند . یک گفتگو ساده بین پسر عمه و دختر دایی سلام و احوال پرسی و رد و بدل کردن جزوه اشکالی ندارد و حرام نیست . نه نگاهشان آلوده است و نه کلامشان ولی حالا پچ پچ شد ، خلوت شد ، ارتباطات آنچنانی شد ، یک جوری شد که دیگران به آدم بگویند این ها دوست پسریا دختر هستند ، این ها اشکال دارد . در محیط کار کسانی را داریم که چنان باهم قاطی شده اند که هر وقت این ها رامی بینند دارند پچ پچ میکنند ، مهم این است که ضوابط شرع رعایت بشود . حالا در محیط کار ، خانم و آقایی قصد ازدواج دارند و همدیگر را تحت نظر دارند . نیت کرده ، آقا خانم را و خانم آقا را پسندیده اند ، همدیگر را تحت نظر دارند ، تعامل میکنند و همدیگر را امتحان میکنند، این ها اشکال ندارد ولی بهترین کار ، همان فرایند خواستگاری است .



- چرا این رابطه دوستانه نمیتواند منجر به شناخت شود ؟
وقتی فرایند خواستگاری صورت می گیرد ، دو تا چشم نیست که نگاه میکند . در بیرون فقط دو چشم یعنی خانم و آقا هستند که همدیگر را ارزیابی میکنند ولی در فرایند خواستگاری ، پدر که عاشق نیست، نمی خواهد با این پسر ازدواج کند ، پس او با عقل نگاه میکند . درفرایند خواستگاری دقت می کنند تعامل با دیگران را می بینند ، آداب و رسوم را می بینند و مو را از ماست می کشند . اینها واقعاً اثر گزاراست . در بیرون پیامها عاطفی است . در خواستگاری پیامها شناختی است . اصلا در فرایند خواستگاری سوالهایی طرح میشود که خانم نوشته اند . خانمی گفته اند من کتاب گلبرگ شما را در فرایند خواستگاری برده ام و یکی هم به مادر آقا داده ایم که بر اساس کتاب گلبرگ ، خواستگاری را جلو ببریم . آفرین بر شما راهش همین است . شما یک مسیری را شروع می کنید . قدم به قدم . اصلا سوال طرح میشود ، این سوالات پرسیده میشود و تجزیه و تحلیل میشود . بعد جوابهایی ار طرف می گیرد تبادل فکر میشود ولی بیرون ، شما امکان گفتگو با اعضای خانواده را ندارید ولی در فرایند خواستگاری دارید . مثلا می خواهید بگوید برادرعروس خانم ، من با خواهر شما ارتباط برقرار کرده ام و حالا می خواهم از شما اطلاعاتی بگیرم و در انجا تحقیق وجود ندارد . ولی در فرایند خواستگاری امکان تحقیق از طرف بزرگتر ها امکان دارد . در این ارتباطات همه چیز هست جز شناخت . یک وقتی هم ، آقا یک سوالی هم درباره زندگی آینده می کند ولی دو دقیقه و بعداً یادش میرود . بعد میگوید چرا دیشب دیر زنگ زدی ؟ قلبم داشت تاپ تاپ میکرد . همان موضوع را در فضای احساس ادامه می دهند و میگویند ما یک روح ، در دو بدن هستیم و وقتی هم که ، به مراسم خواستگاری می رسند ، آنرا سمبل میکنند. چون این را جدی نمیگیرند . جوانان ، باید فرایند خواستگاری را به روز کنیم . اگر ما این را درست کنیم نیازی نداریم . بعضی ها میگویند چون خواستگاری نمیشود ما هم به دنبال این ارتباط می روییم. انسان نباید به خاطر یک خطا ، به دامن خطای دیگر بیفتد . ما باید مشکل را بطور منطقی حل کنیم و به نطرم می رسد با به روز کردن فرایند خواستگاری این امکان پذیر است .
از کجا بفهمم که مرا دوست دارد و خواستگار من است ؟
جواب می دهید آقا هر کاری آدابی دارد . باید رسماً به خواستگاری بیایید. اگر به منزل آمدند معلوم است شما را میخواهد و خواستگار است و اگر رفت و نیامد . معلوم است دنبال سوء استفاده بوده است . شما خانم محترم عشق ورز هستید و آقایان عشق باز هستند . مردها چون می دانند خانم ها عشق ورز هستند به قصد عشق ورزی می آیند ولی عشق بازی می کنند . آقا ارتباط به قصد ازدواج ، ارتباط برقرار می کند . خانمی میگفت که ایشان دست روی قرآن گذاشتند و گفتند تنها ستاره آسمان من توهستی و بعد برایم مشکل ایجاد شد . فهمیدم که ایشان ، چهارده ستاره دیگر هم در آسمان دارد . این ها را جدی بگیرید. واقعیت است .
درآنجا می فرمایید وقتی به فرایند خواستگاری میرسند آنرا سمبل می کنند پدر و مادر چطور ، آنها که نمیخواهند سمبل کنند؟
بله خانواده هم نقش دارد ولی چون این ها عاشق هستند ، به حرف گوش خانواده نمی دهند . حالا اگر خانواده هایی باشند که بگویند ده دقیقه ای ، که والدین هم برایشان خوشایند نباشد که فرایندخواستگاری ، خیلی هم طول بکشد ، دیگر این کار بدتر می شود . مثل اینکه می گویند ده دقیقه بیشتربا خواستگار صحبت نکنید و شاید از ارتباطات قبلی هم اطلاعاتی ندارند . این خطر ساز است و نکته دیگر اینکه در فرایند خواستگاری هم ممکن است عشق ایجاد بشود ، باید مراقب باشند . نظر من این است که چون شما خواستگار را دیده اید و خواستگار هم شما را دیده اند و به دلتان نشسته ، پس تا کار به یک جاهایی نرسیده ، دلبسته نشوید . این دلبستگی در فرایند خواستگاری ممکن است آدم را کر و کور بکند و دست از اصولتان بردارید و عیوب طرف را نبینید.



- در دوران مجردی با آقایی رابطه داشته ام و بعد با شخص دیگری ازدواج کرده ام . حالا بعد از دوسال ، سر و کله آقا پیدا شده و میگوید باید با من رابطه داشته باشی و گرنه به شوهرت میگویم . آیا میتوانم برای حفظ زندگی ام با او ارتباط داشته باشم؟
خیر . نمیتوانند . چون این رابطه نامشروع است و ما ، به جهت پیامدهای منفی که عرض کردم ، اجازه نداریم . این قضیه حالا ناموسی میشود و اگر لو برود ، پیامدهای وحشتناکی دارد و اگر هم نرود ، شما دلهره و اضطراب و استرس دارید . ای کاش شما همان موقع خواستگاری ، داستان را می گفتید . بشرط اینکه بدانید رابطه پخش شده است و همه می دانند ، باید می گفتید . این که یک آدم ناجوانمرد و بی پروایی هست ، شما باید می شناختید که احتمال دارد که بیاید و بگوید . باید میگفتید . اشتباه کردید . به فرض اینکه ، این آقا نه ، یکی دیگر و یک خواستگار دیگر . من به شما تاکید میکنم ، این را با یک بیان لطیف ، در یک موقعیت عاطفی به همسرتان بگویید . حتی یک مدت بیشتر محبت کنید ، وقتی هدیه میدهید ، مطلب را بگویید و حتما تاکید کنید که آقا ، من می توانستم به شما نگویم و رابطه برقرار کنم و به رابطه تهدیدآمیز این آقا تن بدهم . ولی بخاطر رعایت حقوق شما و رعایت ناموس شما ، این را به شما گفتم . درست است ، این را بگویید ، یک تنش هایی ایجاد خواهدشد ، دغدغه هایی در ایشان ایجاد خواهد شد ، ممکن است یک مدت با شما قهر کند . اما مطمئن هستم پیامدهای منفی شما ، از نگفتن بیشتر است .



با آقایی که نمی دانستم متاهل است ، رابطه پیدا کرده ام و بعد از چهارماه ، فهمیدم که متاهل است و آقا میگوید با خانمم تفاهم ندارم و می خواهم با شما ازدواج کنم . آیا این درست است ؟
حالا که این خانم موضوع را فهمیده ، این ورود به حریم خانه تلقی میشود . حالا تا وقتی نمیدانستند ، آنهم اشتباه بوده ، ولی خوب قصد ازدواج بوده ، ولی الان که فهمیده اند ، کار ناپسندی است و توجه داشته باشید ، شما ممکن است مشکلاتی را ، در زندگی ایشان بوجود بیاورید . یک روایت دیدم ، فرمودند : دختر و پسر به عقد همدیگر در می آیند ، خداوند یک فرشته را می فرستد و میگوید : برو و تودل این دختر و پسر محبت را ایجاد کن . این خیلی جالب بود . خدا با فرشته، محبت در دل این ها ایجاد کرده است . اگر شما رابطه تان را ادامه دهید ، ممکن است ، این حرف آقا را باور کنید . شما ممکن است این محبت را از بین ببرید و خانه و خانواده ای را متلاشی کنید و این قدمی است در تخریب جامعه . و جامعه از کانون خانواده تشکیل میشود . ببینید خانم ها ، اگر بگویم 80 درصد آقایانی که ارتباط با خانم برقرارمی کنند و می گویند : من با خانمم تفاهم ندارم و میخواهم از او جدا شوم ، حقیقت را نمیگویند ، اغراق نیست .این یک ابزار و راه کاری است برای رابطه و اینکه تنوع طلب هستند و میخواهندارتباط برقرارکنند و وقتی خانم ، وارد زندگی این آقا میشود ، می بیند خیر. خانمش هم خیلی خوب بوده و ار تباط خوبی داشته و مشکلی هم نداشته اند و بعد تعجب میکند . یک درصدی هم ممکن است درست باشد اگر چنین چیزی باشد باید خیلی احتیاط کنید .
ایشان با شما رابطه برقرارکرده اند ، ممکن است عدم تفاهم نبوده و از وقتی با شما رابطه برقرار کرده اند ، محبتش کم شده و احساس میکند تفاهم ندارد و مشکلات بیشتر شده . شما موثر بوده اید . شاید هم موردی هست که تفاهم ندارند و میخواهند جدا شوند . حتی قبل از آشنایی با شما . اگر باعث جدایی این خانم و آقا بشوید ، این مسئولیت بزرگی دارد و کاری است خلاف اخلاق و خدا نمی پسندد یک زندگی را بهم بزنید . توصیه ام به شما این است که ، برای اینکه مطمئن شوید ، به ایشان اعلام کنید من دیگر با شما رابطه ای ندارم و نمیخواهم با شما ازدواج کنم و او را نا امید کنید . حتی اگر بظاهر باشد و محکم بگویید ، هر اتفاقی بیفتد با شما ازدواج نمیکنم و خواستگار دیگری دارم . بعد خبر را که به آقا دادند ، دوحالت دارد و دورادورمراقب باشید . می بینید این بنده خدا یکسال است که رفته و خبری نشده و دارد زندگی میکند ، خوب معلوم میشود ، شما عامل عدم تفاهم بوده اید . شما خودتان را کناربکشید و آنها زندگیشان را میکنند واگر خبر رسید که دادگاه می روند و می آیند و جدی است . بعد که از هم جدا شدند شما با یک واسطه پیغام بدهید که من آن دغدغه را داشتم که اون جوری گفتم و اگر دیدید که شرایط همتایی را دارید ، ازدواج کنید . این مهم است که شما اثری در این جدایی نداشته باشید .



- من ازدواج کرده ام ولی چون قبل از ازدواج ، عاشق همسرم نبوده ام ، الان می خواهم با کسی که عاشقش شده ام ، ازدواج کنم . نظر شما چیست ؟
بله . بعضی از جوانها دغدغه دارند که عاشق نشده اند و ازدواج کرده اند . انگار عقده ای برایشان شده است . چون بعضی ها عاشق شده اند و ازدواج کرده اند . ما دراصل مسئله حرف داریم که ازدواج این جوری خوب است یا نه . ما باید اولا این را ثابت کنیم که آیا ازدواج باید با عشق قبل از محرمیت شروع شود و مطلوب است ، که من این را مطلوب نمیدانم . جوانانی که پای برنامه ما بوده اند ، می دانند که این عشق ها مطلوب نیست و پیامد های منفی دارد و خودش را در زندگی نشان میدهد . بیایید عاقلانه ازدواج کنیم و عاشقانه زندگی کنیم ، شعارما این بود . اصل این ازدواج ، خوب نیست . حالا به کسانی که فکر میکند چیزی را از دست داده اند و برایشان عقده شده ، می گویم که ، شما عاقلانه ازدواج کرده اید ، حالا درقلبتان را رو به همسرتان باز کنید و همه این فکرها را دور بریزید . اگر بحث عشقی است که ایجاد شده ، آنرا زیر پا له کنید . بعد می بینید که عاشق همسرتان شده اید و اگر طعم عشق پاک را می چشید . با این فکر مقابله کنید . الان شما ازدواج کردید و زیر یک پیمان مقدس را امضا کرده اید و وقتی انسان ازدواج میکند ، ازدواج تعهد می آورد و باید وفادار بماند . اینکه شما بعد از ازدواج دلبسته و عاشق کسی شده اید ، با وجود اینکه همسر دارید ، این را ، نه دین و نه شرع ، نه عقل ، نه انسانیت نمیپذیرد . درغرب ، با اینکه آنها یک مکتب غنی مثل ما ندارند ولی واقعاً یک جورهایی فرهنگ غالب است . تا قبل از ازدواج یک خط قرمزهایی دارند که البته با ما فرق میکند ولی بعدازازدواج ، مسئولیت می پذیرند و وفادار میمانند و این خیلی کار جالبی است . ما که مسلمانیم . مکتب به این ارزشمندی داریم . نباید از غرب عقب بیفتیم . البته نمی خواهم بگویم کسی خیانت نمیکند ولی جامعه ، این را بد میداند و حساسیت ویژه دارند و این را خیانت میدانند . من احساس خوبی از رفتار شما ندارم . من احساس می کنم شاید هوای نفس دخیل باشد . این عشقی که بد از ازدواج ایجاد شده ، این عشق کاذب است . عشق واقعی نیست . من این را عشق نمیدانم . زود میآید و زود میرود . این هوس است ، عشق واقعی نیست . بسیار فضیلت کُش است . اگر چنین چیزی است با آن مقابله کنید . یا نکند یاد خدا از دلتان رفته است . روایت داریم : اگر دل مومن از یاد خدا خالی شود ، خداوند طعم اینگونه عشق ها را به دلش می چشاند . امام صادق (ع) فرمودند : قلب خلت ذکراله فعذاب اله حب غیره. دلهایی که از یاد خدا خالی میشود ، خداوند حُب غیر از خودش را بهشان می چشاند و شیرین میکند . و نکند یاد خدا از دلتان بیرون رفته است . این عشق خوبی نیست . شما باید به همسرتان وفادار بمانید . شاعر اینگونه تعبیر میکند : رطوبت چندش انگیز پلشتی است و آسمان سر پناهی ، تا در زمین در خاک نشینی و بر سرنوشت خویش گریه ساز کنی . کارخوبی نیست . منصرف شوید و قدر همسرتان را بدانید . کانون مقدس خانواده تان را آلوده نکنید .
آیا عشق های قبل از خواستگاری ، قابل اعتماد است ؟
ما معمولا باعشق های قبل از محرمیت موافق نیستیم . نکته اش هم این است که خانم و آقایی که عاشق هم میشوند ، انتخابشان بر اساس نگاه بوده است . قطعا این جوری بوده . الان آقا و خانمی عاشق هم دیگر شده اند ، محرم نبوده اند و خواستگاری هم نبوده و با نظارت والدین هم نبوده است . معنی آن این است که آقا ، خانم را در دانشگاه یا اتوبوس دیده اند و بر اساس نگاه عاشق شده اند ، بر اساس نگاه پذیرفته اند و دل داده اند و عاشق شده اند . این خیلی خطرناک است . به عزیزان می گویم : از اینکه با عشق قبل از محرمیت ، وارد ازدواج بشوید ، بپرهیزید . نکته اش هم این است که وقتی شما دل دادید و عاشق شدید . کرو کور میشوید . بر اساس روایات ، شما کر و کور میشوید. عشق به معنای یک گلوله عاطفه شدن است . کسی که عاشق میشود یک گلوله عاطفه است . از دری که احساس می آید عقل می رود رسول اکرم (ص) میفرمایند : حبک لشیء یعمی و یسع . عشق یک چیزی تو را کر و کور می کند . خوب چه اتفاقی می افتد ؟ آقا یا خانم بر اساس نگاه پذیرفته اند، دل داده اند و عاشق شده است . حالا دست از اصولشان بر میدارند . دست از کفویت بر می دارند همین بحثی که ما رویش این قدر تاکید می کنیم .
مورد داشته ام که آقا پسر نوزده ساله ، عاشق دختر بیست و پنج ساله شده است . حالا از طریق چت بوده یا ... ، می داند از نظر کفویت بهم نمیخورند ولی دست از این اصل مهم بر میدارد . بدی های طرف رانمی بیند و کر و کور میشود و حتی بدی های طرف را هم خوبی می بیند . دختر خانمی میگفتند : که پسر لودگی میکرد و من میگفتم : چقدر بذله گو است و پسر به من تشر می رفت و من میگفتم : ماشاءالله چقدر مرد است . این ها نکته منفی بوده و ایشان مثبت می دیدند . این کار را نکنید. الان شما عاشق هستید و به سوی ازدواج می رویید . دست از اصولتان بر می دارید و حالا این جالب است این کر و کوری شما ، تا وقتی است که محرم نشده اید . ولی زمانی که محرم بشویید، این عشق دفع میشود .
افلاطون میگوید : وصال مدفن عشق است . چینی ها ضرب المثلی دارند که میگویند : ازدواج گورستان عشق است . یعنی این عشق تا وقتی است که این دو تا بهم محرم نشده اند ، همینکه بهم محرم شدند ، عشق دفع میشود و احساس از بین می رود و وقتی احساس رفت ، عقل می آید و حالا تازه ، دیدش عقلایی میشود و می فهمد طرف به دردش نمی خورد .
دانشجویی هستم که شیفته همکلاسی ام شده ام چه کار باید بکنم ؟
ما می گوییم این عشق های قبل ازمحرمیت را به ازدواج نکشانید . این خطرناک است . ولی خوب بالاخره جوان است و خدا این گرایش را در انسانها قرار داده است . و گفته اند : شیفته شده اند علاقمند شده اند . اگرآقا هستند بر اساس ملاک ها و اصولی که داریم شروع کنید . البته با سلام به خانم و شماره تلفن گرفتن ، شروع نکنید . زیرا در شأن خانم نیست و ناراحت میشود .
حالا اگر خانم است و خانم متشخص و مومن است و خط قرمزها را رعایت میکند و ارتباط هم برقرار نمیکند و عاشق هم نشده ، که کرو کور بشود . علاقه ای پیدا کرده اند و میخواهند آقا به خواستگاری بیاید . باید یک واسطه بفرستند . واسطه باید مسن و متاهل و مورد اعتماد شما باشد و این سر شما را افشا نکند . و بعنوان این که میخواهد خودش خیر خواهی کند . اول از آقا می پرسند شما متاهل هستید یا مجرد ؟ و آیا میخواهید ازدواج کنید یا نه ؟ و قدم به قدم و طرف خبردار نشود که از طرف خانم است . و صلاح نمیدانیم که از راه غیر عقلایی این کار را انجام دهند .
مدتی است دخترم با آقایی که همکلاسی اش می باشد ، دوست شده است . با توجه به اخلاق طرف ، من و همسرم صلاح نمیدانیم که با ایشان ازدواج کند . چکار کنم که دخترم بیشتر به این آقا وابسته نشود ؟
من صلاح نمیدانم که قبل از محرمیت ، دو نفر که باهم دوست هستند ، این دوستی را به ازدواج بکشانند .اصلا دنیای دوستی با دنیای ازدواج فرق میکند .این دوتا دنیا را قاطی نکنید . این دوستی ها خیلی مقدس نیست . دنیای ازدواج خیلی مقدس است . دنیای دوستی ها ظاهرش مقدس است . ما صلاح نمیدانیم دو نفر که یکسال با هم دوست هستند ازدواج کنند . اگر مسئله عاشقی باشد که همان کرو کور بودن پیش می آید و همان خطراتی را که عرض کردم دارد . و ایشان میفرمایند : این مسئله نیست . میگویند دوست هستند . همین هم ضرر دارد . البته بیشتر برای آقایان مسئله پیش می آید . این ها وقتی محرم میشوند . خداوند غیرت را در آقا قرار میدهد و بخاطر این غیرت ، در ذهن این آقا سوالاتی پیش می آید . که نکند فلانی که دو سال با من دوست بوده ، همزمان هم با کس دیگری دوست بوده است و یا قبل از من با فرد دیگری دوست بوده است . اعتمادش سلب میشود . و میگوید : از کجا معلوم که الان با کس دیگری رابطه برقرار نکند . و من عاشقی را سراغ دارم که از هفت صبح تا چهار بعد از ظهر ، در را روی معشوق می بندد و این زندان را برای او درست کرده است . حق تلفن زدن هم ندارد . اعتمادش سلب شده است . این دوستی ها قبل از محرمیت ، کلی مشکلات دارد . من میگویم اصلا این دوستی را نکنید زیرا کلی اضطراب و استرس دارد . اگر این میزان دوستی آنها در حد تلفن بوده ، علامت سوال آقا کمتر است . ولی هر چه دوستی بیشتر بوده ، علامت سوال آقا هم بیشتر است . هر قدر این رابطه تنگاتنگ بوده ، این علامت سوال برای آقا بیشتر بوده است .

آیا در سخنان شما استثنا وجود ندارد ؟ یعنی کسی عاشق بشود و ازدواج کند و این مشکلات را نداشته باشد ؟
این جور که ایشان اشاره کردند ، تمام مطالبی را که ما عرض کردیم در آن استثنا وجود دارد . در قضیه ارتباطات و دوستی هایی که قبلا عرض کردیم و گفتیم ممکن است مشکلی ایجاد کند . حتی در مورد رنگ پوست هم گفتیم که آقا رسول اکرم (ص) فرمودند : ایاکم و نکاخ زنج . شما سفیدها با نژاد تیره ازدواج نکنید . حالا ممکن است فردی سفید و تیره با هم ازدواج کنند و مشکل ایجاد نشود. یا آقایی فرموده بودند که میخواهند با خانمی که وضع مالی اش خوب است ازدواج کنند . که ما گفتیم این کار را نکنید . ولی ممکن است در اینجا هم استثنا وجود داشته باشد . ولی اکثریت قریب به اتفاق برایشان مشکل ایجاد میشود . ما طلبه ها داریم : که هیچ عامی نیست که تخصیص نخورد . هر قانونی تخصیص میخورد .عرایض بنده کلیت دارد ولی عمومیت ندارد . بحث این است که این استثنا چقدر است . مثلا آقای عزیزی که سوال کرده اید ، از کجا معلوم ، شما آن فردی باشید که مورد استثنا قرار میگیرید . ما میگوییم احتیاط شرط عقل است . متاسفانه ما این قدر مشکلات را می بینیم و به شما میگوییم بروید و در مجلات و روزنامه ها بخوانید . این مشکلات واقعیت جامعه است .
ما دلسوز شما دختران و پسران عزیز هستیم و میدانیم اکثریت قریب به اتفاق مشکل دارند . حالا شما چند سال با هم دوست بودید ، این دوستی را به دنیای ازدواج پیوند نزنید .
اگر علاقه به کسی ، انسان را کرو کور نکند . آیا باز این علاقه ، برای ازدواج مشکل پیش می آورد ؟
وقتی دختر و پسر عاشق و معشوق هم میشوند ، کرو کور میشوند . وقتی شما پای کارمی روید ، دست از اصولتان برمیدارید و بدی های طرف را نمی بینید و حتی خوبی می بینید . حالا ایشان می گویند : وقتی عاشق و معشوق میشوند و پای کار می آیند کرو کور نمیشوند یعنی وقتی خواستگاری میروند پا روی اصول نمیگذارند .اگر ایشان به خواستگاری میروند باید فکر کنند که دفعه اول است که ایشان را می بینند . البته نمیگوییم هیچ احساسی نداشته باشند ولی این احساس تحت شعاع عقل باشد .عقل بر احساس حاکم باشد و مو را از ماست بکشند و احساسات را کنار بگذارند و معایب طرف را بنویسند و ثبت کنند و تامل بشود . بعد گفتگو کنید و بر اساس عقل تصمیم بگیرند . شما اگر بروید عاشق و معشوق بشوید ، ولی کر و کور نشوید ، ما دغدغه ای نداریم . و این خوب است . ولی سوال این است که آیا این کار راحت است که دو سال با کسی باشیم و در عشق او بسوزیم و بعدعقلانی تصمیم بگیریم ؟ تقریبا این کار شبه محال است . البته محال نیست .

درباره آشنا شدن با اینترنت و منجر شدن به ازدواج صحبت کنید .
اگر ایشان آقایی هستند و منظورشان این است که در چت ها ، دنبال مورد مناسبی میگردند و خود را معرفی میکنند که من جوانی هستم با این مشخصات و دنبال همسری با این شرایط میگردم . و این بعنوان یک ابزار است . مثل دایی و دوست که معرفی میکنند . بعد که شناسایی کردند با مسائلی که ما میگوییم جلو میروند . ولی مشکلش این است که خانواده ها نمی پذیرند. مادرها دوست دارند خودشان شروع کننده باشند . کاندیدا کنند و آقا پسر بپسندد و برای خانواده ها این قابل پسندتر است . به هر حال فرزندشان را بزرگ کرده اند و این جوری دوست دارند که شروع کننده باشند . البته معنایش این نیست که تحمیل کنند .ولی برا ی دختر خانم ، ما کمی دغدغه داریم . این آقا اعلام کرده و خانمی توی چت روم بوده و خودش را ارائه کرده است .همان مشکلاتی که در دوستی ها گفتیم . در اینجا هم این سوالات برای آقا پیش می آید که نکند خودش را به کس دیگری ارائه کرده است . و این مشکلات را دارند . حالا دخترها و پسرهایی که سن بالا دارند و فرصت هایی را از دست داده اند ، میتوانند خودشان را به این سایت ها انتخاب همسر ارائه و از این طریق فرد مناسب را پیدا کنند و ما این را به آنها پیشنهاد میکنیم .
حالا اگرمنظور این است که از طریق چت ، رفیقی پیدا کند و بعد عاشق بشوند ، ازدواج کنند . این همان خطرات را دارد . این خطرش از عشق های خیابانی بیشتر است . زیرا این عشق مجازی است تا مدتها همدیگر را نمی بینند . حداقل در عشق های خیابانی طرف را می بیند ولی در چت ها این طور نیست . بیشترکلام و مکتوب است . با گفتار بهم دل میدهند و عاشق میشوند . آقای احمد شوقی میگوید : اول نگاهی است بعد لبخندی است و بعد سلام است و بعد شماره ای میدهد و بعد ملاقاتی است . خانمی میگفتند : من یک سال با فکر ایشان زندگی می کردم . بعد که ایشان را دیدم . وا رفتم. بعضی ها پس میزنند و بعضی ها وا می روند . ولی پس نمی زنند ، بخاطر ترحم و رودربایستی و یا کرو کور شدن . ما این را توصیه نمی کنیم . هر چیزی ابزاری دارد . ازدواج امر مقدسی است و راه کاری دارد .

اگر قبل از ازدواج رابطه منطقی و براساس عرفی و شرعی بین خانم و آقا باشد ، آیا باز هم ازدواج ناموفق خواهد شد ؟
قبلا در رابطه با دوستی های قبل از ازدواج گفته بودیم . حالا ایشان میگویند : رابطه عرفی و شرعی قبل از ازدواج . مثل رابطه دختر دایی و پسر عمه . اگر رابطه شما با خانمی عرفی و شرعی باشد و ضوابط شرع رعایت بشود ، اشکالی در ازدواج شما ایجاد نمیشود . ببینید مثلا دختر دایی و پسر عمه سالیان سال با هم رفت و آمد میکنند ، همدیگر را می بینند و سلام و علیک میکنند و ارتباط دارند . گاهی با هم حال و احوال میکنند یا سوالات علمی از هم می پرسند و گاهی جزوه ای میدهند و می گیرند . هیچ احساس خاص و ویژه ای بین آنها نیست و والدین هم میدانند و نظارت میکنند و اشکالی هم پیش نمی آید . و خانواده ها هم هیچ حساسیتی نشان نمی دهند . مگر اینکه تعصبات خاص و ویژه ای باشد . حالا این رابطه بوده و پسر عمه میخواهد ، بعد از چندین سال ، با دختر دایی ازدواج کنند. آیا الان مشکلی ایجاد میکند ؟ آخر چه مشکلی میتواند ایجاد کند ؟ آخر رابطه دوستی آنچنانی نبوده ، تلفنی نبوده ، قاچاقی نبوده و این ها با هم عشق بازی نمیکردند و ارتباطشان از حد شرع و عرف تجاوز نکرده و مشکلی د رازدواجشان پیش نمی آید . یا مثلا همکار هستند . پرونده ای رد و بدل میکنند ، سلام و احول پرسی میکنند و همدیگر را زیر نظر دارند و با هم پچ پچ هم نمیکنند ولی اگر رابطه به گونه ای بود که دیگران بگویند با هم دوست پسر و دختر هستند و با هم رابطه دارند ، این مشکل ایجاد میکند . ولی اگر درحدی که ما گفتیم باشد ، هیچ مشکلی برای این آقا ایجاد نمیکند و بروند ازدواج کنند . ما دوستی های قبل از ازدواج را گفتیم که در ذهن آقا سولاتی ایجاد می شود که نکند ، سه سال با من رفیق بوده ، با کس دیگر هم رفیق بوده است ؟ ولی برای پسرعمه این سوال پیش نمی آید که اگر با من سلام و علیک میکرده ، نکند با کس دیگر هم این کار را میکرده است . در اینجا نمود پیدا نمیکند . نگران نباشید .
خانم بیست و یک ساله گفته اند : سه سال است با یکی از اقوام دوست هستم و ضوابط شرعی را هم رعایت می کنم ولی خانواده ها خبر ندارند .آیا باز هم مشکل ایجاد میکند ؟
بله . این با سوال قبلی فرق دارد . شما خودتان میگویید : دوست هستید و خانواده هم خبر ندارند . شما میگویید : رابطه شرعی را رعایت میکنید . مگر ضوابط شرعی فقط مثلا بهم دست ندادن و ارتباط نداشتن است ؟ خیر برای همین است که خدا این رابطه را نهی کرده است و حرام می داند . شما آموزه دینی ما و قرآن را ببینید . بخاطر مفسده و خطراتی است که ممکن است ایجاد کند ، این کار را حرام کرده است . در قرآن داریم : خانم ها با آقایان وعده پنهانی و سری نگذارند . شأن نزول آیه برای خانم هایی بود که ، شوهرشان را از دست داده بودند . این بخاطر جایگاه و شأن زن است . با زنان پاکدامن ازدواج کنید نه آنهایی که دوستی پنهانی می گیرند . اگر دو تا نامحرم کنار هم باشند یقین بدانید نفر سوم شیطان است . فقه ما میگوید : صحبت خانم با آقا در غیر ضرورت کراهت دارد. چرا ؟ بخاطر مفسده هایی که پیش می آورد .حالا جالب است این برای کسانی است که سنشان بالارفته ، وقتی به ما این را میگویند ، به شما چه باید بگویند . شما بیست و یکساله هستید و شما جوان هستید و در اوج غرایز جنسی هستید و عواطف شما بخاطر همان غرایز جنسی است . دخترخوب شما با این جوان به طریق اولی در طریق مفسده هستید . شما نصف روز ایشان را می بینید که شناخت پیدا کنید . آیا میشود ؟ دختر ی با همین شرایط به من اصرار میکردند که اجازه بگیرند این ارتباط را ادامه بدهند .و می گفتند : ضوابط شرعی را رعایت میکنم . من گفتم صلاح نمیدانم . ایشان میگفتند : من الان با شما نیم ساعت صحبت کرده ام و شما هم نامحرم هستید . چرا با شما گناه حساب نمیشود ؟ گفتم : من پدر شما هستم و رابطه من و شما ، رابطه دختر و پدری است . باز دین همین رابطه سنی را هم میگوید رعایت کنید و در حد ضرورت صحبت کنید . چون بهر حال نامحرم هستید. حضرت علی (ع) با آن عظمتشان میگفتند : من با خانم های جوان سلام نمیکنم چون می ترسم جواب آنها روی من اثر نامطلوب بگذارد . داستان حضرت موسی و دختر شعیب که حضرت موسی گفتند : من جلو می روم و شما پشت سر من بیاید . او حضرت موسی بود و این را می گفت . دیگر چه برسد به ما ؟ من به این دختر گفتم : جنس حرفهای شما با من با جنس حرفهای شما با آن آقا ، فرق میکند و ممکن است به خطا برویید . زیرا شما از صحبت کردن با این آقا لذت می برید . وقتی شما میخواهید به من زنگ بزنید تپش قلبتان شدید میشود یا نه ؟ گفتند : نه . گفتم : وقتی میخواهید با آن آقا صحبت کنید چه ؟ گفتند : بله قلبم میخواهد از جا کنده شود . لطفا احتیاط کنید و دست از این رابطه بردارید .

چرا عشق را انکار می کنید ؟
خیر . ما عشق را انکار نمی کنیم . زندگی بدون عشق معنی ندارد و لی چه عشقی ؟ و جایگاه عشق را خواهیم گفت . حالا بحثمان این است که شما عاشق شده اید . روایت از رسول اکرم (ص) است که عشق چیزی ، انسان را کرو کور می کند . ما می گوییم حواستان باشد که این را به ازدواج وصل می کنید. بعد از محرمیت این عشق ، سرد می شود و عقل می آید . این عشق های آتشین بخاطر این شیرین است که باهم نیستند و باید پنهانی همدیگر را ببینند وبهم نرسیده اند . اینکه ایشان نامحرمشان هستند و شیطان هم وارد بحث میشود ، شیرین است . زین حب الشهوات . و اینکه انسان منع میشود . این ها شیرین است . وقتی شما بهم می رسید ، شیرینی آن تمام می شود . شما تا بحال فکر کرده اید فیلم تایتانیک چرا تایتانیک شد ؟ زیرا در این فیلم ، عاشق و معشوق بهم نرسیدند . اگر بهم می رسیدند این قدر رمان ها و داستان ها نوشته نمی شدند . شیرینی آن عشق ، بخاطر این بود که بهم نرسیدند . اگر بهم می رسیدند دیگر عشقی نبود . بعد از اینکه یهم رسیدند ، چشمها باز میشود و تازه می بیند که طرف ، شرایط لازم را ندار د . تمام هم و غم ما این است که داریم می بینیم جوانان ما ، از این مسئله لطمه خورده اند . اگر شما توانستید عاشق بشوید و کرو کور نشوید ، ما آنجا با عشق شما مخالف نیستیم . این اتفاق بندرت می افتد و استثنا است و معلوم نیست شما از این مورد ، استثنا باشید . عشقی که بعد از محرمیت ایجاد میشود بی شائبه است و میتواند در زندگی ستون باشد .
برای رها شدن از عشق واهی ، که کر و کورم کرده است و می خواهد به ازدواج منتهی بشود، چه کار باید کرد ؟
همین که خداوند به ایشان توفیق داده که متوجه بشوند این عشق واهی است و میخواهند نگذارند به ازدواج ختم شود ، خودش جای شکر دارد . و ما خدا را شاکر هستیم که شما میخواهید جلوی این ازدواج را بگیرید . چون این ازدواج خیلی خطرناک است . من یک جواب کلی به تمام عزیزانی که سوالشان این است می دهم . شما چند تا کار بکنید . الان فرصتی دست داده ، به آینده خودتان فکر کنید . یک آینده مبهم و تاریک و همراه با رنج . چون من در این مورد هیچ شکی ندارم . ممکن است استثنا داشته باشد ولی تجربه به ما نشان داده که آخر این ازدواج ها ، متارکه است . شما می توانید خودتان را به ظرف زمان دیگر ببرید . شما هنوز ازدواج نکردید ولی میتوانید خودتان را به دو سال دیگر ببرید و تصویر سازی ذهنی کنید . بعضی مواقع تا ده سال هم با هم میسازند و می سوزند و بعد با دو تا بچه به دادگاه خانواده می روند . این ها را ببینید . این به شما کمک می کند تا آینده را بهترببینید . یکی دیگر اینکه بدی های طرف را ببینید و بنویسید . حالا که خدا به شما بینش داده ، می توانید بدی ها ی طرف را هم ببینید . به خودتان بگویید : ایشان همسر خوبی برای من نیست . با خودتان تکرار کنید و این به ضمیر ناخودآگاه شما می رود و شما که می خواهید این رابطه را قطع کنید ، اگر تزلزل پیدا کنید ، از ضمیر ناخودآگاه شما به ذهن شما می آید که این همسر خوبی برای شما نیست و این تلقین به شما کمک می کند . الان تلقین یک دانش است . آقای امیل گوئه در فرانسه کلینیکی ساخته ، که با این دانش تلقین ، مشکلات روحی و روانی مردم را حل می کند . این را دست کم نگیرید . اگر عکس و فیلمی در دست طرف مقابل دارید ، قبل از قطع رابطه ، این ها را بگیرید . من داشتم عاشق هایی که بعد از اینکه معشوق با آنها قطع رابطه کرده است ، مثل بختک روی زندگی آنها افتاده اند و حتی داشته ام که بعد از ازدواج طرف ، با ارائه مدرک به شوهر خانم باعث جدایی او شده است. و شوهر خانم او را طلاق داده است . گوشی تلفن را بردارید و آرام و قاطع و بدون تزلزل بگویید : ما تا الان ارتباط داشته ایم ، اشتباه بوده ، جلوی ضرر را هر جا بگیریم ، منفعت است و من از شما خدا حافظی می کنم و تقاضا می کنم به من زنگ نزنید و ارتباط را هم قطع کنید و مطمئن باشید خدای بزرگ هم به شما کمک میکند.

رابطه ام را با آقایی که عاشقم بود ، قطع کرده ام . بعضی وقتها وسوسه میشوم چه کار کنم؟
اولا شما که تصمیم گرفتید این کار ار نکنید بدانید خدا هم این کار شما را نمی پسندیده است . حالا لطف خدا شامل شما شده است و رابطه را قطع کرده اید . دوباره به حالتی برنگردید که مورد پسند خداوند نیست . و این ارتباطات گناه است و پرونده مان را سیاه نکنیم . و بعد اینکه آثار طرف را از بین ببرید . نامه ای ،عکسی ،کادوئی ، فیلمی از ایشان دارید، همه را حذف کنید تا جلوی چشمتان نباشد . نام ایشان را از تلفن همراهتان پاک کنید . درست است شما شماره تلفن او را حفظ هستید ولی شما با نام او ، رابطه عاطفی دارید . ایشان قاعدتا دست از سر شما بر نمی دارند . و زنگ می زنند و اگر شما نام ایشان را ببینید وسوسه میشوید که صحبت کنید . ولی شما با شماره ایشان رابطه عاطفی ندارید . اگر شما به مکانی می رفتید و ایشان را می دیدید تا مدتی به این مکان نروید . اگر از مسیری می رفتید که ایشان را می دیدید مسیرتان را عوض کنید . حالا ممکن است امکانش نباشد مثلا با آن اقا همکار هستند یا همکلاسی هستند و نمیتوانند این کاررا بکنند . شما سعی کنید نگاهتان به نگاه ایشان نیفتد . برای ما ثابت شده ارتباط چشمی یکی از مهمترین عامل وسوسه است . این ارتباط چشمی است که شما را وسوسه می کند . دقت کنید و از خدا کمک بگیرید . ما اعتقاد داریم او مقلب القلوب است او موثر واقعی است با تضرع از خدا بخواهید محبت ایشان را از دلتان بیرون ببرد.

دو سال پیش با آقایی غیر ایرانی از طریق اینترنت آشنا شده ام و عشقی آتشین ، البته عقلایی نسبت به این آقا پیدا کرده ام و می خواهم با ایشان ازدواج کنم . نظرتان چیست ؟
البته راجع به آشنایی اینتر نتی صحبت کرده ام وسخت می پذیرم که عقلایی باشد ولی حالا بفرض که عشقشان ، عقلایی است و ایشان کر و کور هم نشده اند .و تحقیق هم راجع به این آقای غیر ایرانی کرده اند . ما دربحث تفاوت فرهنگی عرض کردیم گاهی مواقع در شمال و جنوب ایران اختلاف فرهنگی هست و نمیتوانند با هم کنار بیایند و مشکلاتی پیش می آید . من نمی دانم ایشان چطور می خواهند با یک آقای غیر ایرانی کنار بیایند . حالا در ایران یک وجوه مشترکی هست و ایرانی هستند و شبیه هم هستند ولی ایرانی و غیر ایرانی چطور می خواهند با هم زندگی کنند . ایشان توضیح نداده اند مال چه کشوری هستند . حالا اگر آقا غیر ایرانی و یکی از همسایه های ایران است و فارسی زبان هستند و فرهنگشان شبیه ما هست ، این مشکل را کمتر می کند . یک وقت خیلی دور است من واقعا نمی دانم چطور می خواهند با هم کنار بیایند . حالا یک وقت شمال ایران است یا جنوب ایران است امکان دارد . آقایی تهرانی که با خانم شمالی ازدواج کرده بودند ، تعریف کردند یک روز صبح که می خواستم از خانه خارج شوم به خانم گفتم ناهار چه داریم ؟ خانم گفت کباب. خوشحال شدم که برمی گردم ، ناهار کباب می خورم . ظهر آمدم و دیدم خانم کتلت درست کرده است و گفتم : خانم شما گفتید کباب داریم . خانم گفت : پس این چیست ؟ بعدها فهمیدیم این ها کباب ماهی تابه ای و کتلت و شامی را کباب می گویند . یک روز سرد زمستان گفتم : خانم ناهار چه داریم ؟ گفتند : آش داریم . دیدم ناهار سوپ داشتیم . گفتم : خانم شما گفتید آش داریم . گفت پس این چیست ؟ این آش است . بعد فهمیدیم این ها همه را با هم آش می گویند . حالا اینها مهم نیست بجای آش ، سوپ میخورند . یک وقتی توی قم می رفتم . یک دانشجوی طلبه که اهل ترکیه بود و شاگرد ما بود، ما را دید و دیده بوسی کرد و خیلی خوشحال شو و دیدم مثل ابر بهار گریه می کند . گفتم چرا گریه می کنی ؟ گفت : ازدواج کرده ام . گفتم ازدواج که گریه ندارد . گفتم باید بخندی . گفت یک ازدواجی کرده ام که اگر شما هم بدانی گریه می کنی . گفتم با کی ازدواج کرید ؟ گفت : با خانمی ازدواج کردم از چین . مسلمان است و لی یک مذهب دیگر و تا آخر را خواندم گفتم دیگر نگو . حق داری گریه کنی . گفت : همان لحظه که ما محرم شدیم خواستیم با ایشان دیده بوسی کنیم و اظهار محبتی طبق دستورات دین بکنیم ، دیدیم یک قشقرقی بپاکرد . که ای بی ادب ، بی تربیت ، به تو ادب یاد ندادند . این چه رفتاری است که با من می کنی ؟ ما فهمیدیم در فرهنگ آنها بعد از محرمیّت یک جور دیگر به آنها اظهار محبت می کنند نه مثل آداب ما . حالا شما تا آخر این را بگیرید و بروید ببینید چه مشکلاتی دارند . من توصیه می کنم این کار را نکنید این جور ازدواج ها جواب نداده . البته عرض ما کلیت دارد ولی عمومیت ندارد . ممکن ایت موردی باشد و جواب داده باشد . اگر خواستید چنین کاری بکنید اول دو تا شرط که بریا فرهنگ ایرانی گفتم انجام دهید و بعد ازدواج کنید . اول آداب طرف را بشناسید و بعد ببینید قدرت انطباق دارید ؟ البته بعضی ها فرهنگ دیگری را دوست دارندو قدرت انطباق هم دارند و علاقه به مبحث مردم شناسی دارد و اصلا رشته گرایش جامعه شناسی او مردم شناسی بوده است . عمدا ً با فرهنگ دیگر ازدواج می کند تا لذت ببرد . ولی اینهااستثنائات هستند . ما می گوییم اگر هم خیلی علاقه به فرهنگ دیگری دارید این نیازتان را با ازدواج برآورده نکنید . با ایرانی ازدواج بکن بعد به آن کشور برو و فرهنگ آنها را مطالعه کن . و این جوری خودت را ارضاع کن . این رابطه های قبل از ازدواج مشکلات فراوانی دارد .
دو تا خواستگاردارم که با یکی از آنها چهار سال رابطه دوستی داشته ام . کدام بهتر هستند ؟
خواستگار دوم بهتر است . چون ما معتقد هستیم دوستی های قبل از ازدواج خطرناک است .
می خواهم با دوست دخترم ازدواج کنم ، همه می گویند اشتباه می کنی . چه کار کنم ؟
ما هم می گوییم اشتباه می کنی . این کار را نکنید به صلاحتان نیست . عشق های قبل از ازدواج ماندنی نیست .
سه ساله قبل دختری را می خواستم ولی حالا زیباییش از چشمم افتاده و دلم می سوزد که به به او بگویم تو را نمی خواهم . چه کار کنم ؟
لطف خدا شامل حال شما شده است که پس از سه سال عاشقی ، این بهانه ای شده است که با ایشان ازدواج نکنید . به او بگویید . این یکی از عوامل خود تحمیلی ازدواج است . ازدواج یک رویداد مهم در زندگی است این را به خود تحمیل نکنید .درضمن این یک عشق قبل از ازدواج بوده است .

چرا دوستی های قبل از ازدواج بد است ؟
این را قبلا گفته بودیم .چون بحث مهمی است ما تکرار می کنیم . ما دو نوع دوستی داریم .یک دوستی که برای ازدواج نیست و آن بحث ، رابطه پسر و دختر است که موضوع ما نیست و فعلا در این باره صحبت نمی کنیم . دومین دوستی که برای ازدواج است و ما در اینجا در این مورد صحبت می کنیم . به چند دلیل گفتیم که این دوستی اشکال دارد . یکی خطراتی است که ممکن است ، متوجه دختر و پسر بشود . چه خطراتی ؟ شما دو جوان هستید که سرشار از عواطف می باشید . و در اوج غرایز جنسی هستید و بشدت نسبت بهم کشش دارید . دختر و پسر که در کنا رهم قرار می گیرند ، فعل و انفعالات هورمونی صورت می گیرد و این از قدرت خداست . و خدا این را قرار داده تا نسل بوجود بیاید و باقی بماند .و اگر این کشش نبود کسی ازدواج نمی کرد . شما با این شرایط کنار هم قرار می گیرد حتی با قصد ازدواج و قصدتان خیر است . من بسیار موارد داشته ام که با قصد خالص برای ازدواج و حتی با عهد و قسم بوده است و بخاطر همین شدت عواطف و کشش نسبت بهم دچار انحراف شده اند و دچار مشکل شده اند بخصوص دختر خانم ها . بعضی ها می گویند : ما خودمان را کنترل می کنیم . مگر چنین چیزی میشود ؟ آیا شما از حضرت یوسف قوی تر هستید ؟ خدا در قرآن می فرماید : اگر مقام عصمت و نبوت یوسف نمی بود و اگر ما به او کمک نمیکردیم ، ممکن بود به سمت زلیخا برود . دختر خوبم شما از حضرت مریم قوی تر هستید ؟ وقتی جبرییل بصورت یک جوان زیبا رو بر مریم نازل شد ، حضرت مریم با فریاد گفت : من از تو به خدا پناه می برم . مریم با آن عظمت می ترسد که نکند دچار مشکل بشود . شما از حضرت موسی قوی تر هستید ؟ وقتی دختران شعیب جلوی ایشان می رفتند ، فرمودند : شما بایستید و پشت سر من بیایید . شما از حضرت علی (ع) قوی تر هستید که فرمود : من به خانمهای جوان سلام نمی کنم از ترس اینکه ، نکند جواب آنها ، من را دچار مشکل بکند . این ادعا را نکنید . خطر ساز است . احتیاط کنید چرا قرآن این قدر تاکید می کند ؟ بخاطر مفسده های آن است . بخاطر خطرات است . قرآن میفرماید: با خانم ها وعده سری نگذارید و وعده ای پنهانی نگذارید . در روایت هم ببینید که داریم: اگر دو نفر نامحرم کنار هم باشند ، نفر سوم شیطان است . حضزت رسول فرمودند : لا یخلون رجل بامرة فما من الرجل خلا بامرة الا کان شیطان ثالثه . هیچ زن و مردی نیست که خلوت کند و نفر سوم شیطان نباشد . ما این ها را برای کسانی می گوییم که معتقد باشد . ممکن است کسانی باشند که معتقد نباشند ما مخاطبمان آنها نیستند . کسی هوس باز است و برایش مهم نیست . دین برایش مهم نیست . ما مواردی داشته ایم که معتقد بوده اند . این دوستی ها این خطرات را دارد و فقه ما هم اجازه نمی دهد همه مراجع می گویند : رابطه دختر و پسر حرام است چون خوف گناه است . مشکل دیگری که پیش می آید این است که خانم و آقا دوست میشوند و بعد از چند سال ازدواج می کنند . در آقایانی که ویژگی غیرت در آنها بیشتر است و به آنها هشدار می دهیم . زیرا بعد از ازدواج این سوال برایشان پیش می آید که نکند قبل از دوستی با آنها ، با کس دیگری دوست بوده است ؟ این مثل خوره به جانش می افتد و نابودش می کند . حالا علامت سوال در ذهن ایجاد میشود و به میزان رابطه علامت سوال بزرگتر میشود ؟ اگر رابطه تلفنی بوده ، پنج نمره علامت سوال ، اگر حضوری بوده ، ده نمره و اگر دست همدیگر را می گرفتند ، پانزده نمره و ....هر قدر این رابطه تنگاتنگ تر بوده ، این علامت سوالها بزرگتر میشود . و اگر به ازدواج برسد این مشکل را دارد . و اگر به ازدواج منتهی نشود که تا دلتان بخواهد نرسیده ، و مورد زیاد داریم . حالا رابطه قطع میشود ، میدانید چرا ؟ چون شرایط عوض میشود . آن موقع آقا محصل بوده اند ، حالا دانشجو شده اند . آن موقع دانشجو بوده اند ، حالا فارغ التحصیل شده اند . خانم هم همین جور ، وضعیت مالی خانواده شان خوب نبوده حالا خوب شده . الان می بینند کفو همدیگر نیستند و قطع میکنند . اینجا هم خانم و هم آقا لطمه میخورند ولی خانم بیشتر . دختران عزیز ما دلسوز شما هستیم . ما نمی خواهیم شما سرخورده بشوید. احساس شکست و افسردگی ، بی اعتمادی و نفرت از آقایان ، من بسیار مورد داشته ام که گفته : دیگر تا آخر عمر ازدواج نمیکنم و از هرچه مرد است ، بدم می آید . بدتر از همه این است که در این چند سال دوستی با آقا پسر ، خواستگاران را رد کرده ، این ها اشکالات کار است . البته در انی مورد هم استثنا داریم . الان دو نفر هستند که چند سال با هم دوست بوده اند و مرتکب خطا هم نشده اند و میخواهند ازدواج کنند و آقا از تیپ شخصیتی است که این سوالها در ذهنش ایجاد نمیشود . این ها اشکال ندارد با هم ازدواج کنند و خوشبخت هم میشوند . ما حرفی نداریم ولی چون لطمه ها زیاد است این قدر اصرار میکنیم .
آیا برای اینکه بتوانیم به یک آشنایی مطلوب دست پیدا کنیم ، میتوانیم مدتی باهم رابطه دوستانه داشته باشیم ؟
اینکه دوستی و رفاقت باشد که گفتیم بنا به دلایل بالا موافق نیستیم ولی الان میخواهند به این عنوان باهم آشنا بشوند . اگر این مربوط به قبل از خواستگاری است ما این را صلاح نمیدانیم . بخاطر خطراتی که عرض کردم . خانواده های متدین بیشتر دقت کنند زیرا بعضی مواقع به صرف این که مسلمّ شده میخواهند با هم ازدواج کنند ، قبل از خواستگاری و بدون نظارت این ها با هم رفت و آمد کنند و به رستوران بروند . خوب پدر و مادر عزیز شما فکر نمیکنید اگر روزی آشنایی ، آنها را باهم ببیند که در رستوران غذا میخورند . طرف مقابل که علم غیب ندارد که بداند این آقا خواستگار دختر شما است . و این موضع تهمت است . گذشته از این ، شما فکر میکنید در این آشنایی ها که بیشتر هم پنهانی است ، میتوانید آشنا بشویید ؟ بخاطر اینکه سرشار از عواطف هستند و در اوج غرایز جنسی ، به هر چیزی فکر میکنند جز شناخت . تا لحظه ای که با هم هستند چه فکری برای شناخت دارند . در ضمن دختر و پسری که قبل از خواستگاری با هم رفت و آمد دارند ، هیچ وقت نکات منفی خود را لو نمیدهد . بنده مورد داشته ام که یکسال در دوران عقد بوده اند و یک روز بعد از عروسی فهمیده اند ، طرف چه اُعجوبه ای است . یک آدم بد دهن و بی تربیتی که یکسال یک حرف زشت نمی زده . یکسال خودش را حفظ کرده . این ها واقعیت است . شما در عرض دو سه ماه چطور میخواهید او را بشناسید . لاپوشانی میکند . قطعا بدانید جایگاه خانوادگی هر کس با جایگاه اجتماعیش فرق میکند . او مراقب خودش است و حواسش را جمع میکند . حتی وقتی با شما چایی میخورد مواظب است هورت نکشد . بنظر ما این آَشنایی خوب است ولی بعد از خواستگاری و قبل از ازدواج . متاسفانه در کشور ما خواستگاری خوب انجام نمیشود . اگر فرایند خواستگاری درست انجام شود ، ما نیازی به رابطه های قبلی نداریم . اگر بین خواستگاری و ازدواج و محرمیت فاصله بیفتد ، عجله نکنید . اگر این فرایند درست انجام شود ، شناخت را پوشش میدهد . ما به ارتباطات قبل از خواستگاری ، پنهانی و بدون نظارت خانواده ها ، اعتقادی نداریم .

در یکی از برنامه های تلویزیونی گفتند : در این زمان باید آشنایی قبل از ازدواج باشد . نظر شما چیست ؟
اگر منظورآشنایی قبل از خواستگاری و پنهانی است که ما با آن مخالف هستیم ولی آَشنایی بعد از خواستگاری و قبل از ازدواج و با نظارت خانواده را قبول داریم .

آقایی عاشق من بوده و حالا که برنامه شما گفته ازدواج های عشقی جواب نمیدهد ، از ازدواج با من منصرف شده است . حالا چه کنم ؟
علت اینکه ما گفته ایم ازدواج های عشقی جواب نمیدهد این بوده است که قتی این ها عاشق همدیگر میشوند ، کر و کور میشوند . در روایات داریم : عشق چیزی انسان را کر و کور می کند .بدی های همدیگر را نمی بیینند و حتی بدی ها را خوبی می بینند . وقتی به ازدواج منتهی میشود ، می فهمند که هم کفو همدیگر نیستند .با هم ازدواج میکنند . به تعبیری وصال مدفن عشق است . احساسات و عواطف میرود و عقل می آید یعنی عقل بر احساسات غلبه میکند و می بینند به درد همدیگر نمیخورند . منظور ما این بوده که جواب نمیدهد . مشکل دیگر این است که چند سال قبل از ازدواج که با هم رابطه دارند ، عاطفه خرج هم میکنند . ممکن است کر و کور نشوند ولی قربان صدقه هم رفته اند ، عاشق و معشوق بوده اند ، گل گفته اید و گل شنیده اید، عاطفه خرج کرده اید . معمولا کسانی که این جوری عاطفه خرج هم می کنند ، وقتی بهم می رسند ، عاطفه کم می آورند . خانمی می گفتند : من حتی به بچه ام هم نمیتوانم عاطفه داشته باشم . من چهار سال عاطفه خرج کرده ام . حالا خانم و آقایی چند سال با هم دوست بوده اند و الان میخواهند ازدواج کنند . اگر آقا که میخواهد به خواستگاری برود ، بتواند جوری خواستگاری کند که انگار این خانم را از قبل نمی شناخته است ، این خواستگاری خوب است . و فرض کنند اولین با ر است که این خانم را می بینند و تا بحال ایشان را ندیده اید و هیچ حبی البته نه هیچ حبی که نمیشود ولی عقلتان تحت شعاع قرار نگیرد و بر احساستان غلبه کند . و دقیقا با نگاه عقلانی به طرف نگاه می کنید و خوبی ها را می نویسید و بعد بدی ها را می نویسید و تحقیق می کنید . با مشاور صحبت می کنید با خانواده در میان میگذارید و اگر رسیدید به اینکه طرف به دردتان میخورد ما مشکلی نداریم ولی اگر رسیدید که طرف به دردتان نمیخورد ما اینجا موافق نیستیم .این آقا هم به خواستگاری بیایند و بعد تصمیم بگیرند .
مدتی با آقایی از طریق تلفن و اینترنت دوست بوده ام و الان ارتباطم را قطع کرده ام و پشیمان هستم و فکرمی کنم به همسر آینده ام خیانت کرده ام . برای رهایی از این فکرچه کار باید بکنم ؟
اگر در حد تلفن بوده و به گناه نرسیده بود ه و ممکن است زمینه گناه بود ه ، حالا که شما متوجه گناه شده اید و استغفار کرده اید ، دیگر چرا احساس گناه می کنید و فکر می کنید نسبت به همسر آینده تان خیانت کرده اید ؟ بالاخره بشر ممکن الخطا است و حالا به اینجا رسیده اید . مشکل در اینجا خیلی زیاد نیست . من پیامک هایی دارم که میگویند رابطه گناه آلود برقرار کرده اند و الان میخواهند قطع کنند ولی ناامید هستند و احساس گناه میکنند . من می خواهم به این عزیزان هم عرض کنم جوانان عزیز اگر شما توبه کرده اید چرا احساس گناه می کنید ؟ شما مرتکب خطا شده اید و توبه کرده اید . دیگر نیاز یبه احساس گناه ندارید . یکی از مهمترین جلوه های اسلام همین توبه است . خداوند دری را بنام توبه روی انسان ها گشوده است و می گوید : برگردید . شما توبه کرده اید و تصمیم گرفته اید گناه نکنید و جلوی گناه را هم گرفته اید . خداوند شما را می بخشد . ارزش توبه شما جوانان ، از ارزش توبه ما بزرگتر ها خیلی بیشتر است . خدا توبه شما را بیشتر از توبه ما دوست دارد . حضرت رسول (ص) فرمودند : هیچ چیزی نزد خدا زیباتر و قشنگتر از جوان تائب نیست . یعنی خدا جوانی را که توبه می کند دوست دارد . توبه کنید و آن گاه مثل آدمی میشوید که گناه نکرده است. چرا مأیوس هستید . بعضی ها میگویند گناه ما آنقدر بزرگ است که فکر می کنیم خدا نمی بخشد؟ مگر شما کافر هستید ؟ کافر از رحمت خدا مایوس میشود . در قر آن داریم که فقط کافران از رحمت خدا مایوس میشوند . خدا همه گناهان شما را می بخشد . ارتباطاتتان را قطع کنید و توبه کنید. اصلا ممکن است دختری بگوید : من مسلمان نیستم و اقلیت مذهبی هستم . شما حتی اگر بحث دینی هم نباشد ، بحث خطراتی است که برای شما دارد . چقدر خطراتی که از این رابطه ها ایجاد شده است . از دست دادن گوهر عفت ، سر شکستگی ها این ها خطرات آن است . شما بخاطر این هم که شده باید ارتباط گنا ه آلود را ترک کنید .
با آقایی رابطه ام را قطع کرده ام و نمیتوانم ایشان را فراموش کنم و دچار افسردگی شده ام ، آیا راه کاری وجود دارد ؟
مهمترین کار شما این است که با افکار ایشان چالش داشته باشد . یعنی با فکر ایشان مقابله کنید .مگر آدم میشود با فکر خودش مقابله کند ؟ بله چقدر آدمها هستند که با فکر گناه مقابله میکنند . بله انسان آنقدر قدرت دارد که جلوی فکر خودش را هم بگیرد . شما خودتان را دست کم نگیرید . هر وقت میخواهید فکر طرف به ذهنتان بیاید با آن مقابله کنید . با ذکر روایات متعددی داریم برای مقابله با وسوسه ها . ذکر لاالله الا الله ، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم . حضرت علی به مالک اشتر فرمودند : بگو اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . امام باقر (ع) فرمودند : بگویید هو اول و الاخر و ظاهر و باطن و هو علی کل شی علیم . این ها را بگویید و وسوسه ها دور میشود . سوره فلف و ناس و آیة الکرسی را زیاد بخوانید . این جلوی افکار و وسوسه ها و فکر آن شخص را می گیرد . و دیگر اینکه برنامه ریزی کنید و سرتان را شلوغ کنید . شما الان باید از قبل بیشتر و فشرده تر کار داشته باشد . برای خودتان مشغله درست کنید . برنامه های متنوع و ورزش جزء برنامه تان باشد . ورزش علاوه بر اینکه باعث آرامش میشود ، شما را خسته می کند . و زودتر خوابتان می برد و به آن شخص فکر نمی کنید . تنها نباشید . معمولا بعد از قطع ارتباط ، جوانان منزوی میشوند و این اصلا به صلاحتان نیست . در جمع و کنا رخانواده باسید و تنها نباشید . از خدا کمک بگیرید . چون کار خوبی کرید و مورد پسند خدا هست حتما به شما کمک میکند. من قول می دهم در عرض یک ماه این فشار برداشته میشود نه این که کاملا یادتان برود . و افسردگی از بین می رود . تا به مرور زمان ، فکر ایشان هم کمتر به سراغ شما می آید . این هم از مشکلات فراوانی است که بخاطر ارتباطات قبل از ازدواج است .
نظرتان در باره ازدواج اینترنتی چیست ؟
در این زمینه سوال زیاد داشته ایم . ما عرض می کنیم شما خانم محترم که با چت با آقایی آشنا می شوید ، ملاک شما گفته های آقا است . شما بر اساس گفته ها و نوشته ای طرف به او دل می بندید . علاقمند می شویید . متاسفانه این عواطف مخصوصا در خانم ها ، باعث می شود که به عقلانیت حرفها فکر نکنند . بعضی مواقع اینقد ر احساساتی با قضیه برخورد می کنند که تناقض ها را متوجه نمیشوند حتی با اینکه دانشجو و فرهیخته هم هستند . این قدر دل می دهند که دیگر فکر نمی کنند . ما داشتیم که دختر به مادر گفته مامان این پسر خیلی نجیب و خوب است و من می خواهم با او ازدواج کنم و مادر می گوید مدرک تحصیلی او چیست ؟ او می گوید : مهندس کشاورزی و مادر می گوید : در کجا کار می کند و او می گوید : در شرکت ناسا . مادر می گوید مهندس کشاورزی و ناسا و تعجب می کند و دختر تا آن موقع متوجه نشده است و مادربه طنز می گوید : حتما در مورد کشت برنج در کره مریخ تحقیق می کند . ببینید حتی متوجه تناقض به این بزرگی نشد ه است .
با این تناقض گویی ها در چت ها و مسائل غیر واقعی که به چشم نمی آید ، یک عشق مجازی شروع می شود . چون دنیای مجازی است . بعد این عشق مجازی وارد دنیای واقعی میشود . به تعبیر آقای احمد شوقی : اول نگاهی و بعد تبسمی و بعد سلامی و بعد کلامی وبعد تماس تلفنی و بعد وعده قرار و بعد ازدواج . ما حرفمان این است که شما در همین مقطع که مجازی است ، دل می دهید . عاشق می شویید و بعد که طرف را می بینید و می رسید به اینکه همتای شما نیست و به درد شما نمی خورد ولی چون دل داده اید و عاشق شده اید ، کر و کور شده اید ، او را می پذیرید . با تمام بدبختی ها و مشکلاتی که دارد ، می پذیرید. بعضی مواقع هم به او شوکی وارد میشود و می بیند به درد او نمیخورد ولی از روی ترحم قبول می کند . گاهی به جهت اینکه می ترسد نفرینش کند . یا آقایی می گوید : اگر با من ازدواج نکنی خودم را حلق آویز می کنم .
حالا اصلا می گوید من کرو کور نشده ام و دل هم نداده ام و می بینم طرف به درد من میخورد ، ما در اینجا حرفی نداریم و اینترنت در اینجا نقش یک واسطه را دارد . مثل عمو یا دایی که ممکن است نقش یک واسط ازدواج را داشته باشد . در واقع یک معرف است . البته ممکن است بعضی والدین زیر بار این ازدواج نروند و قبول نکنند . و مشکل دیگر این است که جوانانی که غیرتی هستند بعد از ازدواج ممکن است این سوال برایشان پیش بیاید که نکند با کس دیگری هم چت می کرده . با من دوست شده و قرار گذاشت ، نکند با دیگران هم این کار را کرده باشد . این مشکل هم هست . اگر شما بتوانید با این دو مشکل کنار بیایید ، انتخاب براساس اینترنت با این شرایط مشکل ندارد .
این هم مثل ارتباطات قبل از ازدواج مشکلات دارد ولی خطرناک است .