sarbh
02-24-2011, 07:54 PM
گريه رونالدو پس از خداحافظي از فوتبال احساسات همه خبرنگاران در نشست خبر كورينتيانس را برانگيخت، اگر چه احساس ميشود اين اشكها براي خرگوش چاق تمامي نخواهند داشت.
رونالدو لوئيس نازاريا دهليما متولد ريو دهژانيرو برزيل سال 1976، ستاره بي بديل كروزيرو، آيندهوون، بارسلونا، اينترميلان، رئال مادريد، آ.ث ميلان و شايد هم كورينتيانس(در حد نام و اعتبار) اواسط هفته جاري در يك كنفرانس خبري براي هميشه با دنياي فوتبال خداحافظي كرد و به همه گفت كه چاقي مفرطش از تنبلي و كمكاري نيست و مشكلات متابوليسمي او را از تداوم درخشش محروم كرده است.
نازاريا در حالي پشت تريبون ميگريست كه خبرنگاران حاضر در محل هم با توجه به جو احساسي حاكم بر كنفرانس توان پرسيدن سوال را نداشتند و براي دقايقي همه سكوت كرده بودند.
خرگوش چاق طوري گريه ميكرد كه گويي عزيزي را از دست داده بود، اگر چه آن عزيز "فوتبال " نام داشت. عزيزي كه سالها با آن در مستطيل سبز زندگي كرده و گل زده، در ورزشگاههاي بزرگ جهان نامش بر زبانها آورده شده، بين هياهوي هزاران علاقمند به فوتبال لحظات خوش و به يادماني را تجربه كرده، پس با يك بازبيني كلي ميتوان به گريه هاي رونالدو حق داد و با وي ابراز همدردي كرد.
رونالدو سالها از سد مدافعان و خط هاي دفاعي تيمهاي بزرگ دنيا عبور كرد و دروازههاي بسياري را فتح كرد،اما با بازگشت به سرزمين مادري دريبلزن قهار نتوانست از چاقي مفرطش عبور كند و سرانجام كفش ها را آويخت و در غم جدايي از فوتبال اشك ريخت.
در كنفرانس خبري روز سيزدهم فوريه رونالدو در نشست خبري گريه مي كرد شايد به ياد روزهايي افتاده بود كه در سال هاي نه چندان دور و در شهرهاي مختلف كشورش هزاران علاقمند به فوتبال پيراهن شماره 9 را بر تن ميكردند و با الگوبرداري از حركات ديدني خرگوش و با يك توپ دريبلهايش را در نيزارها تمرين ميكردند.
حركات خيره كننده رونالدو فقط براي علاقمندان برزيلي جذاب نبود بلكه در دهه نود ميلادي حتي دوستداران به فوتبال در اروپا، آسيا، آفريقا و .. نيز از بازي اين ستاره برزيلي لذت ميبردند اگر چه اين هنرنمايي در چند سال اخير فروكش كرد تا رونالدو به مرگي را كه انتظارش را نميكشيد نزديك شود.
رونالدو در 21 سالگي و در روزهايي كه با پيراهن بارسلونا در كنار ستارههاي بزرگي مانند گوآرديولا، باكرو، استكويچكوف، آمونيكه، لوئيز فيگو، فرناندو كوتو و .... به ميدان ميرفت؛ با سرعت و تكنيك بالايش چشم ها را خيره ميكرد و بي دليل نبود كه در دهه نود فوتبال با دريبلهاي رونالدو جذاب تر و تماشاييتر به نظر ميرسيد. پديده آن زمان فوتبال برزيل و جهان در اوج قدرت و محبوبيت و درحالي كه در سال 1997 به عنوان مرد سال فوتبال جهان انتخاب شده بود به يك باره نيوكمپ را ترك كرد و براي ادامه فعاليت در اينترميلان راهي سن سيرو شد.
ورود به جمع نراتزرويها روزهاي ناخوش رونالدو را كليد زد چون پارگي رباط صليبي پا و مصدوميت تكان دهنده از بهترين شماره 9 جهان فوتبال در لباس اينترميلان يك بازيكن تمام شده ساخت، هر چند بعد از چند سال اقامت نااميد كننده در سن سيرو، اين دست معجزهگر فلورنتينو پرس به قدرت اسكناس و اعتبار بود كه از او يك نازارياي دوباره ساخت و دنياي فوتبال و علاقمندان رونالدو را از نگراني خارج كرد.
پرس كه رونالدو رباط پاره را خريداري كرده بود شايد بيش از هر فرد ديگري قدرت ساقهاي پسر برزيلي را باور داشت كمااينكه با ورود به سانتياگو برنابئو و در روزهاي كهكشاني رئالمادريد اين خواسته و ايده مالك برآورده شد و رونالدو در جمع قويهاي سفيد از سال 2002 تا 2007 دوباره شروع به درخشيدن كرد.
مادريد در سال 2002 با داشتن رونالدو و ديگر ستارههايي مانند فيگو، زيدان، رائول، كارلوس، بكام و غيره براي نهمين بار قهرمان ليگ قهرمانان اروپا شد و از آن پس لقب كهكشانيها را به خود اختصاص داد. داستان تولد دوباره رونالدو در مادريد ادامه داشت تا اينكه اين بازيكن دوباره از ميلان پيشنهاد جديدي را دريافت كرد و اين بار بر خلاف اينتر راهي آث ميلان شد تا در سري آ به فعاليتش ادامه داد.
وي در سال 2007 راهي ميلان شد و در 20 بازي 9 گل به ثمر رساند و از همان روزها بود كه سايه سنگين خداحافظي روي شانه هاي رونالدو احساس شد چرا كه خرگوش چاق براي سپري كردن سال هاي پايان دوران بازي خود به سرزمين مادري خود بازگشت و با پوشيدن پيراهن كورينتيانس غزل خداحافظي برايش خوانده شد.
247 گل زده در 343 بازي باشگاهي، 97 بازي ملي به ياد ماندني و تجربه 4 جام قهرماني جام جهاني در سال هاي 1994 ، 1998 ، 2002 و 2006 افتخارات فراموش نشدني هستند كه بعدها با تكرار خاطرات و با بازگشت به گذشته دوباره اشك رونالدو را جاري خواهد كرد و به نظر ميرسد كه اين بغضها براي خرگوش چاق تمامي نخواهند داشت.
رونالدو لوئيس نازاريا دهليما متولد ريو دهژانيرو برزيل سال 1976، ستاره بي بديل كروزيرو، آيندهوون، بارسلونا، اينترميلان، رئال مادريد، آ.ث ميلان و شايد هم كورينتيانس(در حد نام و اعتبار) اواسط هفته جاري در يك كنفرانس خبري براي هميشه با دنياي فوتبال خداحافظي كرد و به همه گفت كه چاقي مفرطش از تنبلي و كمكاري نيست و مشكلات متابوليسمي او را از تداوم درخشش محروم كرده است.
نازاريا در حالي پشت تريبون ميگريست كه خبرنگاران حاضر در محل هم با توجه به جو احساسي حاكم بر كنفرانس توان پرسيدن سوال را نداشتند و براي دقايقي همه سكوت كرده بودند.
خرگوش چاق طوري گريه ميكرد كه گويي عزيزي را از دست داده بود، اگر چه آن عزيز "فوتبال " نام داشت. عزيزي كه سالها با آن در مستطيل سبز زندگي كرده و گل زده، در ورزشگاههاي بزرگ جهان نامش بر زبانها آورده شده، بين هياهوي هزاران علاقمند به فوتبال لحظات خوش و به يادماني را تجربه كرده، پس با يك بازبيني كلي ميتوان به گريه هاي رونالدو حق داد و با وي ابراز همدردي كرد.
رونالدو سالها از سد مدافعان و خط هاي دفاعي تيمهاي بزرگ دنيا عبور كرد و دروازههاي بسياري را فتح كرد،اما با بازگشت به سرزمين مادري دريبلزن قهار نتوانست از چاقي مفرطش عبور كند و سرانجام كفش ها را آويخت و در غم جدايي از فوتبال اشك ريخت.
در كنفرانس خبري روز سيزدهم فوريه رونالدو در نشست خبري گريه مي كرد شايد به ياد روزهايي افتاده بود كه در سال هاي نه چندان دور و در شهرهاي مختلف كشورش هزاران علاقمند به فوتبال پيراهن شماره 9 را بر تن ميكردند و با الگوبرداري از حركات ديدني خرگوش و با يك توپ دريبلهايش را در نيزارها تمرين ميكردند.
حركات خيره كننده رونالدو فقط براي علاقمندان برزيلي جذاب نبود بلكه در دهه نود ميلادي حتي دوستداران به فوتبال در اروپا، آسيا، آفريقا و .. نيز از بازي اين ستاره برزيلي لذت ميبردند اگر چه اين هنرنمايي در چند سال اخير فروكش كرد تا رونالدو به مرگي را كه انتظارش را نميكشيد نزديك شود.
رونالدو در 21 سالگي و در روزهايي كه با پيراهن بارسلونا در كنار ستارههاي بزرگي مانند گوآرديولا، باكرو، استكويچكوف، آمونيكه، لوئيز فيگو، فرناندو كوتو و .... به ميدان ميرفت؛ با سرعت و تكنيك بالايش چشم ها را خيره ميكرد و بي دليل نبود كه در دهه نود فوتبال با دريبلهاي رونالدو جذاب تر و تماشاييتر به نظر ميرسيد. پديده آن زمان فوتبال برزيل و جهان در اوج قدرت و محبوبيت و درحالي كه در سال 1997 به عنوان مرد سال فوتبال جهان انتخاب شده بود به يك باره نيوكمپ را ترك كرد و براي ادامه فعاليت در اينترميلان راهي سن سيرو شد.
ورود به جمع نراتزرويها روزهاي ناخوش رونالدو را كليد زد چون پارگي رباط صليبي پا و مصدوميت تكان دهنده از بهترين شماره 9 جهان فوتبال در لباس اينترميلان يك بازيكن تمام شده ساخت، هر چند بعد از چند سال اقامت نااميد كننده در سن سيرو، اين دست معجزهگر فلورنتينو پرس به قدرت اسكناس و اعتبار بود كه از او يك نازارياي دوباره ساخت و دنياي فوتبال و علاقمندان رونالدو را از نگراني خارج كرد.
پرس كه رونالدو رباط پاره را خريداري كرده بود شايد بيش از هر فرد ديگري قدرت ساقهاي پسر برزيلي را باور داشت كمااينكه با ورود به سانتياگو برنابئو و در روزهاي كهكشاني رئالمادريد اين خواسته و ايده مالك برآورده شد و رونالدو در جمع قويهاي سفيد از سال 2002 تا 2007 دوباره شروع به درخشيدن كرد.
مادريد در سال 2002 با داشتن رونالدو و ديگر ستارههايي مانند فيگو، زيدان، رائول، كارلوس، بكام و غيره براي نهمين بار قهرمان ليگ قهرمانان اروپا شد و از آن پس لقب كهكشانيها را به خود اختصاص داد. داستان تولد دوباره رونالدو در مادريد ادامه داشت تا اينكه اين بازيكن دوباره از ميلان پيشنهاد جديدي را دريافت كرد و اين بار بر خلاف اينتر راهي آث ميلان شد تا در سري آ به فعاليتش ادامه داد.
وي در سال 2007 راهي ميلان شد و در 20 بازي 9 گل به ثمر رساند و از همان روزها بود كه سايه سنگين خداحافظي روي شانه هاي رونالدو احساس شد چرا كه خرگوش چاق براي سپري كردن سال هاي پايان دوران بازي خود به سرزمين مادري خود بازگشت و با پوشيدن پيراهن كورينتيانس غزل خداحافظي برايش خوانده شد.
247 گل زده در 343 بازي باشگاهي، 97 بازي ملي به ياد ماندني و تجربه 4 جام قهرماني جام جهاني در سال هاي 1994 ، 1998 ، 2002 و 2006 افتخارات فراموش نشدني هستند كه بعدها با تكرار خاطرات و با بازگشت به گذشته دوباره اشك رونالدو را جاري خواهد كرد و به نظر ميرسد كه اين بغضها براي خرگوش چاق تمامي نخواهند داشت.