king 2011
02-21-2011, 12:53 AM
http://img.tebyan.net/big/1388/11/14211118914216912885230184271503919124.jpg
یکی از راه هایی که موجب دور کردن دیگران از مسیر حق به شمار می آید ، کتمان و پنهان ساختن حقایق و واقعیت ها می باشد . این کار در دین اسلام بسیار نکوهیده شده و برای عاملان چنین کاری عذاب هایی چون ؛ گرفتار آتش دوزخ شدن ،عدم تکلّم کردن خداوند با آنان و ... در نظر گرفته شده است .
" کتمان" در لغت مقابل آشکار کردن است که عبارتست از پنهان ساختن آنچه در باطن است1 و مراد از "حقّ" عبارتست از معارف و أحكام إلهی و آنچه به آن مربوط مىشود. 2
"کتمان حق" در اصطلاح عبارتست از پنهان ساختن معارف ، احکام و آیات الهی ، به این شکل که آیه نازله را طورى تأویل و یا دلالتش را طورى توجیه كنند كه آیه از آیه بودن بیفتد .3
کتمان حقایق درجایی که آشکار کردن حق ضرورت دارد قبیح و حرام است ، ولی در چند مورد پسندیده می باشد :
1. جایی که کتمان مربوط به أسرار مردم است.
2. جایی که با آشکار شدن حق ، شرّ به پا می شود.
3. جایی که مربوط به أسرار ایمانی باشد ،4 آنچنانکه خداوند متعال می فرماید:
«قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَكْتُمُ إِیمانَهُ ؛ مرد مؤمنى از آل فرعون كه ایمان خود را پنهان مىداشت گفت...»»5 که از آن به تقیّه نیز یاد می کنند ، چرا که تقیّه ، کتمان حق است در مقابل مخالفین ، که صادقَین، جماعتی از شیعیان خود را به آن امر نموده اند .6
کتمان حق از منظر قرآن
قرآن کریم در بیست مورد به این موضوع پرداخته ، که خود نشانگر اهمیّت این مطلب می باشد که می توان این موارد را در شش عنوان خلاصه نمود :
1- اهل کتاب و کتمان حقایق
خداوند بیان می کند که اهل کتاب به خوبی ، حقایق را می شناسند ، ولی به صورت کاملاً آگاهانه آنها را پنهان میکنند؛
«الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْكِتابَ یَعْرِفُونَهُ كَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُون »7
2- منافقین و کتمان حقایق
خداوند در قرآن به پنهان کاری های منافقین اشاره نموده و پرده از چهره آنان بر می دارد ؛ « وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ نافَقُوا وَ قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا... یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یَكْتُمُون »8
کتمان حقایق درجایی که آشکار کردن حق ضرورت دارد قبیح و حرام است ، ولی در چند مورد پسندیده می باشد: 1. جایی که کتمان مربوط به أسرار مردم است.
2. جایی که با آشکار شدن حق ، شرّ به پا می شود. 3. جایی که مربوط به أسرار ایمانی باشد
عاقبت کتمان کنندگان حقایق
قرآن کریم دراین باره به شش مورد اشاره می کند که عبارتند از:
الف: مسامحه در امور دینی
http://img.tebyan.net/big/1388/10/159134255248582552274421018798249461942158.jpg
از آنجا که کتمان شهادت یکی از بارزترین مصادیق کتمان حق است ، خداوند می فرماید:
«وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُه»10
"آثم" كسى است كه در مقام عمل و سلوك بسوى حقّ، مسامحه كند و لذا کسی که شهادتی را پنهان می کند ، قلب او دچار مسامحه در امور دینی می گردد و نسبت دادن این مسامحه به قلب ، براى این است كه كتمان شهادت یک عمل قلبی است و قلب آنرا در إحاطه خود نگه داشته و اجازه نمىدهد بوسیله زبان یا عضو دیگر ظاهر شود .11
ب: آتش خواری در قیامت
دانشمندانِ اهل کتاب تا قبل از آمدن پیامبر اسلام، به مردم وعدهى آمدن آن حضرت را مىدادند و نشانههایى را كه در تورات و انجیل آمده بود براى مردم مىگفتند ، ولى همین كه پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوى با از دست دادن مقام و مال خود دیدند ، حقیقت را كتمان نمودند ، تا چند روزى بیشتر در مسند خود بمانند، ولى این بهاى اندكى بود كه در برابر گناه بزرگ خود بدست می آوردند و درآمد آن نیز چیزى جز آتشی كه مىخورند ،نیست .12
وخداوند درباره آنها می فرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتاب و ِیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِكَ ما یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّار »13
ج: عدم تکلّم خداوند با کتمان کنندگان
مجازات دیگری که برای کتمان کنندگان تعیین شده این است که خداوند در روز رستاخیز با آنها سخن نمی گوید: « وَ لا یُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَة »14
ازآنجا که سخن گفتن ، ابزار ایجاد ارتباط می باشد ، لذا عدم تکلّم به معنی نبود زمینه ارتباط است و انتخاب این مجازات به این علّت است که افرادی كه كتمان " ما أنزل اللّه " مىكنند ، در حقیقت با اظهار مقاصد خداوند ، مخالفت كرده ، و از نشر آنها جلوگیرى مىكنند و لذا خداوند متعال از تكلّم با آنان خوددارى می فرماید .15
د:ایجاد ناپاکی در وجود کتمان کننده
انسانی که با بیان حق مخالفت کرده و مانع از إجراى حق شده ، قهراً زمینهاى در باطن او براى تمایل بحق نخواهد بود و در این صورت تطهیر او از صفات و عقائد باطل بی مورد بوده و لذا به دلیل آلودگى باطن و قطع ارتباط با خداوند متعال و رحمت او و انحراف از صراط حق، گرفتار عذاب دردناک می شود .16 چنانچه خداوند در مورد آنها می فرماید: « ولا یُزَكِّیهِمْ و لَهُمْ عَذابٌ أَلِیم »17
ه: کتمان کننده ،مورد لعن واقع خواهد شد
چون كتمان حقّ ، بر خلاف هدف إلهى بوده و سبب انحراف بندگان خدا می شود و در حقیقت عناد با نظم جهان و تدبیر پروردگار متعال مىباشد ، قهراً سزاى چنین شخصى دور شدن از رحمت إلهى می باشد و معناىملعون شدن نیز همین است18 و لذا درقرآن در این باره می فرماید: « أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّه وُیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ »19
اگر از کسی درباره علمی سؤال شود و او آن را مخفی کند در حالی که اظهار آن واجب است و او در حال تقیّه نیست در روز قیامت با افساری از آتش محشور می گردد
نهی از کتمان حقایق
خداوند اهل کتاب را از پنهان کردن حقایق الهی نهی می کند و می فرماید : « وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون »20
http://img.tebyan.net/big/1384/07/177192792820418012317370921831781356334138.jpg
راه درمان کتمان حق چیست ؟
یکی از مهمترین راه های درمان کتمان حقایق ، آگاه و ناظر دانستن خداوند در هم? امور است و انسان متوجّه ، همیشه باید خداوند حكیم را ناظر بر جزئیات أعمال و افكار خود دیده ، و بداند كه آنچه از او سر مىزند ، در كتاب الهى محفوظ خواهد بود 21 و لذا خداوند آنها را مورد خطاب قرار داده ، می فرماید: « وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما كانُوا یَكْتُمُون »22
کتمان حق در کلام معصومین«ع» :
قال أَبو محمَّدٍ العسكرِی(ع) : « قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ مَنْ سُئِلَ عَنْ عِلْمٍ فَكَتَمَهُ حَیْثُ یَجِبُ إِظْهَارُهُ تَزُولُ عَنْهُ التَّقِیَّةُ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مُلْجَماً بِلِجَامٍ مِنَ النَّارِ ؛ اگر از کسی درباره علمی سؤال شود و او آن را مخفی کند در حالی که اظهار آن واجب است و او در حال تقیّه نیست در روز قیامت با افساری از آتش محشور می گردد.»24
اظهار حقایق ، منفعت و سود دارد !
از آنجا که تکامل یک جامعه در گرو دانایی افراد آن می باشد ، خداوند نیز از دانشمندان جامعه تعهّد گرفته است که حقایق را از مردم پوشیده ندارند ؛ « و إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَه »25
توجه به ماده " تبیین" در آیه فوق ، نشان مىدهد كه منظور تنها تلاوت و یا نشر كتب آسمانى نیست ، بلكه منظور این است که حقایق آنها را آشكار در اختیار مردم بگذارند تا به روشنى همه تودهها از آن آگاه گردند و آنها كه در تبیین آیات كوتاهى كنند ، مشمول همان سرنوشتى هستند كه خداوند در این آیه و مانند آن براى علماى یهود بیان كرده است .26
آثار زیان بار کتمان حق
از آنجا که کتمان حقایق أثر منفی در برنامه دینى إلهى ایجاد كرده و موجب نقص و محو قسمتى از موادّ كتاب آسمانى مىشود ، آن هم موادی كه از اصول و پایههاى دین و كتاب آسمانى محسوب می گردد، لذا این أمر از كفر بالاتر و عمیق تر و مؤثّرتر می باشد ، زیرا كفر أثرى در متن برنامه إلهى وارد نکرده ،27 لذا آثار مخرّب زیادی دارد که می توان گمراهی انسانها وجدایی ادیان الهی را از مهمترین آنها نام برد ، زیرا انسانها فطرتاً حق جومی باشند و اگر کسی حق را از آنها پنهان نکند به آسانی آن را خواهند یافت ، لذا کسانی كه حق را كتمان مىكنند در واقع جامعه انسانى را از سیر تكامل فطرى باز مىدارند ، به عبارتی می توان گفت : اگر دانشمندان اهل کتاب بعد از ظهور اسلام حقایق را کتمان نمی کردند ممكن بود در مدت كوتاهى هر سه ملت زیر یك پرچم گرد آیند ، که حاصل این کار آنها گرفتار کردن بشریّت می باشد. 28
یکی از راه هایی که موجب دور کردن دیگران از مسیر حق به شمار می آید ، کتمان و پنهان ساختن حقایق و واقعیت ها می باشد . این کار در دین اسلام بسیار نکوهیده شده و برای عاملان چنین کاری عذاب هایی چون ؛ گرفتار آتش دوزخ شدن ،عدم تکلّم کردن خداوند با آنان و ... در نظر گرفته شده است .
" کتمان" در لغت مقابل آشکار کردن است که عبارتست از پنهان ساختن آنچه در باطن است1 و مراد از "حقّ" عبارتست از معارف و أحكام إلهی و آنچه به آن مربوط مىشود. 2
"کتمان حق" در اصطلاح عبارتست از پنهان ساختن معارف ، احکام و آیات الهی ، به این شکل که آیه نازله را طورى تأویل و یا دلالتش را طورى توجیه كنند كه آیه از آیه بودن بیفتد .3
کتمان حقایق درجایی که آشکار کردن حق ضرورت دارد قبیح و حرام است ، ولی در چند مورد پسندیده می باشد :
1. جایی که کتمان مربوط به أسرار مردم است.
2. جایی که با آشکار شدن حق ، شرّ به پا می شود.
3. جایی که مربوط به أسرار ایمانی باشد ،4 آنچنانکه خداوند متعال می فرماید:
«قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَكْتُمُ إِیمانَهُ ؛ مرد مؤمنى از آل فرعون كه ایمان خود را پنهان مىداشت گفت...»»5 که از آن به تقیّه نیز یاد می کنند ، چرا که تقیّه ، کتمان حق است در مقابل مخالفین ، که صادقَین، جماعتی از شیعیان خود را به آن امر نموده اند .6
کتمان حق از منظر قرآن
قرآن کریم در بیست مورد به این موضوع پرداخته ، که خود نشانگر اهمیّت این مطلب می باشد که می توان این موارد را در شش عنوان خلاصه نمود :
1- اهل کتاب و کتمان حقایق
خداوند بیان می کند که اهل کتاب به خوبی ، حقایق را می شناسند ، ولی به صورت کاملاً آگاهانه آنها را پنهان میکنند؛
«الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْكِتابَ یَعْرِفُونَهُ كَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُون »7
2- منافقین و کتمان حقایق
خداوند در قرآن به پنهان کاری های منافقین اشاره نموده و پرده از چهره آنان بر می دارد ؛ « وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ نافَقُوا وَ قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا... یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یَكْتُمُون »8
کتمان حقایق درجایی که آشکار کردن حق ضرورت دارد قبیح و حرام است ، ولی در چند مورد پسندیده می باشد: 1. جایی که کتمان مربوط به أسرار مردم است.
2. جایی که با آشکار شدن حق ، شرّ به پا می شود. 3. جایی که مربوط به أسرار ایمانی باشد
عاقبت کتمان کنندگان حقایق
قرآن کریم دراین باره به شش مورد اشاره می کند که عبارتند از:
الف: مسامحه در امور دینی
http://img.tebyan.net/big/1388/10/159134255248582552274421018798249461942158.jpg
از آنجا که کتمان شهادت یکی از بارزترین مصادیق کتمان حق است ، خداوند می فرماید:
«وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُه»10
"آثم" كسى است كه در مقام عمل و سلوك بسوى حقّ، مسامحه كند و لذا کسی که شهادتی را پنهان می کند ، قلب او دچار مسامحه در امور دینی می گردد و نسبت دادن این مسامحه به قلب ، براى این است كه كتمان شهادت یک عمل قلبی است و قلب آنرا در إحاطه خود نگه داشته و اجازه نمىدهد بوسیله زبان یا عضو دیگر ظاهر شود .11
ب: آتش خواری در قیامت
دانشمندانِ اهل کتاب تا قبل از آمدن پیامبر اسلام، به مردم وعدهى آمدن آن حضرت را مىدادند و نشانههایى را كه در تورات و انجیل آمده بود براى مردم مىگفتند ، ولى همین كه پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوى با از دست دادن مقام و مال خود دیدند ، حقیقت را كتمان نمودند ، تا چند روزى بیشتر در مسند خود بمانند، ولى این بهاى اندكى بود كه در برابر گناه بزرگ خود بدست می آوردند و درآمد آن نیز چیزى جز آتشی كه مىخورند ،نیست .12
وخداوند درباره آنها می فرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتاب و ِیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِكَ ما یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّار »13
ج: عدم تکلّم خداوند با کتمان کنندگان
مجازات دیگری که برای کتمان کنندگان تعیین شده این است که خداوند در روز رستاخیز با آنها سخن نمی گوید: « وَ لا یُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَة »14
ازآنجا که سخن گفتن ، ابزار ایجاد ارتباط می باشد ، لذا عدم تکلّم به معنی نبود زمینه ارتباط است و انتخاب این مجازات به این علّت است که افرادی كه كتمان " ما أنزل اللّه " مىكنند ، در حقیقت با اظهار مقاصد خداوند ، مخالفت كرده ، و از نشر آنها جلوگیرى مىكنند و لذا خداوند متعال از تكلّم با آنان خوددارى می فرماید .15
د:ایجاد ناپاکی در وجود کتمان کننده
انسانی که با بیان حق مخالفت کرده و مانع از إجراى حق شده ، قهراً زمینهاى در باطن او براى تمایل بحق نخواهد بود و در این صورت تطهیر او از صفات و عقائد باطل بی مورد بوده و لذا به دلیل آلودگى باطن و قطع ارتباط با خداوند متعال و رحمت او و انحراف از صراط حق، گرفتار عذاب دردناک می شود .16 چنانچه خداوند در مورد آنها می فرماید: « ولا یُزَكِّیهِمْ و لَهُمْ عَذابٌ أَلِیم »17
ه: کتمان کننده ،مورد لعن واقع خواهد شد
چون كتمان حقّ ، بر خلاف هدف إلهى بوده و سبب انحراف بندگان خدا می شود و در حقیقت عناد با نظم جهان و تدبیر پروردگار متعال مىباشد ، قهراً سزاى چنین شخصى دور شدن از رحمت إلهى می باشد و معناىملعون شدن نیز همین است18 و لذا درقرآن در این باره می فرماید: « أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّه وُیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ »19
اگر از کسی درباره علمی سؤال شود و او آن را مخفی کند در حالی که اظهار آن واجب است و او در حال تقیّه نیست در روز قیامت با افساری از آتش محشور می گردد
نهی از کتمان حقایق
خداوند اهل کتاب را از پنهان کردن حقایق الهی نهی می کند و می فرماید : « وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون »20
http://img.tebyan.net/big/1384/07/177192792820418012317370921831781356334138.jpg
راه درمان کتمان حق چیست ؟
یکی از مهمترین راه های درمان کتمان حقایق ، آگاه و ناظر دانستن خداوند در هم? امور است و انسان متوجّه ، همیشه باید خداوند حكیم را ناظر بر جزئیات أعمال و افكار خود دیده ، و بداند كه آنچه از او سر مىزند ، در كتاب الهى محفوظ خواهد بود 21 و لذا خداوند آنها را مورد خطاب قرار داده ، می فرماید: « وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما كانُوا یَكْتُمُون »22
کتمان حق در کلام معصومین«ع» :
قال أَبو محمَّدٍ العسكرِی(ع) : « قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ مَنْ سُئِلَ عَنْ عِلْمٍ فَكَتَمَهُ حَیْثُ یَجِبُ إِظْهَارُهُ تَزُولُ عَنْهُ التَّقِیَّةُ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مُلْجَماً بِلِجَامٍ مِنَ النَّارِ ؛ اگر از کسی درباره علمی سؤال شود و او آن را مخفی کند در حالی که اظهار آن واجب است و او در حال تقیّه نیست در روز قیامت با افساری از آتش محشور می گردد.»24
اظهار حقایق ، منفعت و سود دارد !
از آنجا که تکامل یک جامعه در گرو دانایی افراد آن می باشد ، خداوند نیز از دانشمندان جامعه تعهّد گرفته است که حقایق را از مردم پوشیده ندارند ؛ « و إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَه »25
توجه به ماده " تبیین" در آیه فوق ، نشان مىدهد كه منظور تنها تلاوت و یا نشر كتب آسمانى نیست ، بلكه منظور این است که حقایق آنها را آشكار در اختیار مردم بگذارند تا به روشنى همه تودهها از آن آگاه گردند و آنها كه در تبیین آیات كوتاهى كنند ، مشمول همان سرنوشتى هستند كه خداوند در این آیه و مانند آن براى علماى یهود بیان كرده است .26
آثار زیان بار کتمان حق
از آنجا که کتمان حقایق أثر منفی در برنامه دینى إلهى ایجاد كرده و موجب نقص و محو قسمتى از موادّ كتاب آسمانى مىشود ، آن هم موادی كه از اصول و پایههاى دین و كتاب آسمانى محسوب می گردد، لذا این أمر از كفر بالاتر و عمیق تر و مؤثّرتر می باشد ، زیرا كفر أثرى در متن برنامه إلهى وارد نکرده ،27 لذا آثار مخرّب زیادی دارد که می توان گمراهی انسانها وجدایی ادیان الهی را از مهمترین آنها نام برد ، زیرا انسانها فطرتاً حق جومی باشند و اگر کسی حق را از آنها پنهان نکند به آسانی آن را خواهند یافت ، لذا کسانی كه حق را كتمان مىكنند در واقع جامعه انسانى را از سیر تكامل فطرى باز مىدارند ، به عبارتی می توان گفت : اگر دانشمندان اهل کتاب بعد از ظهور اسلام حقایق را کتمان نمی کردند ممكن بود در مدت كوتاهى هر سه ملت زیر یك پرچم گرد آیند ، که حاصل این کار آنها گرفتار کردن بشریّت می باشد. 28