king 2011
02-21-2011, 12:51 AM
http://img.tebyan.net/big/1389/11/141239164240178447544212208234168102061346.jpg
عذاب های خداوند همچون نعماتش مختلف و متنوع می باشند . در آیات و روایات بسیار در مورد این تنوع گفتگو شده است .
یکی از عذاب های الهی ، عذاب استیصال نام دارد . این عذاب به گونه ای است که بدون مهلت دادن به کسی نازل می شود و باید این را هم متذکر شد که این عذاب در مورد افراد غیر قابل اصلاح صورت می گیرد و هدف از نزول آن ، این است که به حکم فرمان آفرینش ریشه کن شوند . یکی از گرو ه هایی که مستحقّ این عذاب می باشند ، کسانی هستند که نعمات الهی را ناسپاسی کرده و در راهی که او فرمان داده مصرف نمی کنند .
كلمه كفر و مشتقات آن در قرآن کریم بسیار دیده می شود ؛ به طوری که از سوره مباركه بقره تا جزء آخر قرآن، این كلمه بار ها به کار گرفته شده است .
یكى از معانى كفر ، ضدّ شكر و به معناى ناسپاسى می باشد
همان طور كه شكر، پاسخ مثبت به نعمت خداست ، ناسپاسى ، پاسخ منفى به نعمت های اوست ؛ « لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ »(ابراهیم ، 7)
شكر از نظر قرآن كریم و روایات، معناى گسترده استوارى دارد كه اگر از طریق آیات و روایات بررسى شود، به این معنا خواهیم رسید ؛ " هزینه كردن نعمت در جایى كه صاحب نعمت خواسته است ، به عبارتی بخل نكردن نسبت به هزینه كردن نعمت و نعمت را در گناه هزینه نكردن و به دایره افراط و تفریط نكشیدن ."
این معنای شكر نشان مىدهد که شكر ؛ عمل ، حال ، اخلاق و حركت مثبت با نعمت است و با ناشكرى و ناسپاسى ، یا به تعبیر قرآن ، كفران نعمت ، وعده عذاب سختى داده شده است : « لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ» در قرآن کریم ، تعبیر عذاب شدید كم آمده است كه مواردش خاصّ می باشد .
عذاب استیصال چیست ؟
عذاب استیصال، عذابی است که بدون مهلت دادن به کسی نازل می شود ؛ (مرحوم طبرسی در تفسیر شریف مجمع البیان ذیل آیه 5 ، هود : "وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ " )
به عبارتی می توان گفت که این عذاب در مورد افراد غیر قابل اصلاح صورت می گیرد و هدف از نزول آن ، این است که به حکم فرمان آفرینش ریشه کن شوند ؛چرا که در این نظام حق حیات برای انها باقی نمانده واین خارهای راه تکامل انسانها ، باید کنار زده شوند.(تفسیر نمونه ، ج14 ،ص288 و ج17 ، ص159 وج15 ، ص و ....)
دنیا ، مکانی برای اجرای عذاب خداوند
جاى عذاب استیصال در دنیاست ؛ یعنى اینکه فردی که دارای شرایط نزول برای عذاب استیصال است ،اورا به بلایى گرفتار مىكنند كه راه خروج از آن به روى او بسته باشد و هیچ راهى براى خروج نداشته باشد.
قرآن مجید ملتهایى را اسم مىبرد كه براساس ناسپاسى، دچار این عذاب استیصال شدند.
خدا در قرآن كریم از این مملكت تعریفهاى زیادى مىكند. چند پیغمبر و هشدار دهنده آمدند و به مردم این منطقه گفتند :« كفران نعمت نكنید. شما كه بر سر چنین سفره بىنظیرى نشستهاید، این مجموعه نعمتها را در راه همان كسى كه به شما مرحمت كرده است ، خرج كنید. بخورید، بیاشامید، بپوشید و میهمانى بگیرید ، اما به اندازه باشد. سپس وقتى كه از این نعمتها نیرو گرفتید، خدا را عبادت كرده، به مردم نیز خدمت كنید»
قوم سباء، نمونه ای از اقوام نا سپاس http://img.tebyan.net/big/1389/11/228155240891676817849186458180219148218146.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1389/11/22501541172111182171781291531542412317019675.bmp)
در قرآن ، سوره سباء داستانى را از مملكت سبا و آبادى آن مملكت و فراوانى ارزاق و میوههاى آنها ذكر مىكند كه گویا می خواهد گوشهاى از بهشت را توصیف کند .
در جایی دیگر مىفرماید : « دو طرف تمام خیابانها ، كوچهها و جادههایى كه به مناطق نزدیك كشیده شده بود ، انواع درختانِ پرمیوه وجود داشت كه مردم گاهى براى عبور از این جادهها، مجبور بودند مواظب سر خود باشند كه میوههاى زیادى كه خودش جدا مىشد، روى سر آنان نریزد ، چون تمام خانهها پر از نعمت بود. براى آبیارى باغها ، زمینهاى زراعتى ، خیابانها و كوچهها ، كارى جالب كرده بودند؛ تمام آبهاى فراوان منطقه را با ساختن سدّ عظیمى به نام سدّ «ارم» مهار كرده بودند. میلیونها لیتر آب خوشگوار پشت سدّ بود و به همه جا كانال كشى كرده بودند و تمام این باغها و باغستانها و درختانِ دو طرف جادهها را آب مىدادند.»
خدا در قرآن كریم از این مملكت تعریفهاى زیادى مىكند. چند پیغمبر و هشدار دهنده آمدند و به مردم این منطقه گفتند :« كفران نعمت نكنید. شما كه بر سر چنین سفره بىنظیرى نشستهاید، این مجموعه نعمتها را در راه همان كسى كه به شما مرحمت كرده است ، خرج كنید. بخورید، بیاشامید، بپوشید و میهمانى بگیرید ، اما به اندازه باشد. سپس وقتى كه از این نعمتها نیرو گرفتید، خدا را عبادت كرده، به مردم نیز خدمت كنید.»
لشگرکشی خداوند (نزول عذاب استیصال )در جنگ با قوم سباء
اما قوم سباء انبیا را مسخره، توهین و تحقیر كردند، بر بازیگرى خود افزودند و گناهان خود را گستردهتر كردند . از ناحیه و منطقه شكر بیرون آمدند و در منطقه ناسپاسى نسبت به نعمتها ماندند. خداوند متعال نیز لشگر كشى كرد .
مردم سرزمین سباء ، بىخبر از همه جا، در بىخبرى كامل، خدا در قرآن مجید مىفرماید:« بىمهلت ، سدّ شكسته شد. فقط بعد از شكسته شدن سدّ، جز مسافرانى كه از آن منطقه رفتند و كویرى با چند درخت گز كه در زمین شوره زار در مىآید و درخت سدر، هیچ چیز دیگرى باقى نماند ، كسى مهلت فرار، توبه، برگشت و جبران نداشت و خداوند دربِ تمام مهلتها را بست.»
سربازان الهی را کوچک نپندارید!
http://img.tebyan.net/big/1389/11/31200180013510823911023164243678911840139.jpg
این نکته هیچ گاه نباید فراموش کرد که هرگاه جامعهاى از چشم رحمت خداوند بیافتد و دیگر براى خود ارزشى باقى نگذارد، پروردگار عالم وقتى مىخواهد آنها را به عذاب استیصال دچار كند، سربازان بسیار معمولى و عادى را مأمور مىكند وبه آنان فرمان نابودی آن قوم را می دهد .
در تاریخ دیده می شود که ارتش خدا كوچك و گاه تا حدی می شوند که قابل رؤیت نیستند .
جهان را آنفولانزاى مرغى به وحشت انداخت . میكروب آن به هیكلهاى بزرگ بشر كه مىرسد، اطبّا از معالجه ناامید هستند. این ها در حقیقت ارتش خدا و عذاب استیصال است ، عذابى كه دربِ هر در روندهاى به روى او بسته است و پروردگار راه فرار نمىگذارد .
در قضیه موسوم به «سونامى» خداوند متعال به كفِ دریا گفت : تكانى به خود بده و در این حركت ، امواج را چنان محكم و با سرعت بیرون بریز كه از سر ساختمانهاى بیست طبقه نیز رد شود ، آنچه كه هست ، از آدم و غیر آدم، مرد و زن، گناهكار و معصیت كار، همه را با زمین ، صاف و یكسان كن . در كمتر از دو دقیقه، یك میلیون نفر را به كام خود بكش، كه كسى اصلًا راه نجات به فكرش نزند. اصلًا مهلت نداد. این عذاب استیصال است.
ساختمانهاى بتونی همه از بین رفتند و تنها مسجدی که با خشتی چوب و خاک ساخته شده بود ، باقی ماند .
خداوند این ساختمان سست عنصر را باقی گذاشت تا انسانها بدانند كه ماوراى قدرت اینها ، قدرتى در كار است كه می تواند ساختمان بتون آرمه را صاف كند ، اما مسجد تختهاى و خشتى را نگه دارد.
ناسپاسى نعمتها و درخواست بازگشت به دنیا
افراد ناسپاس بعد از مرگ ، تقاضاى برگشت دارند كه یك بار دیگر نعمت عمر را به ما بده تا بتوانیم اعمالمان را جبران کنیم .
این نکته هیچ گاه نباید فراموش کرد که هرگاه جامعهاى از چشم رحمت خداوند بیافتد و دیگر براى خود ارزشى باقى نگذارد، پروردگار عالم وقتى مىخواهد آنها را به عذاب استیصال دچار كند، سربازان بسیار معمولى و عادى را مأمور مىكند وبه آنان فرمان نابودی آن قوم را می دهد
نتیجه گیری :
مواظب باشیم با چشم ، گوش ، زبان ، شكم ، شهوت ، خیال ، حركات و این زمانى كه در اختیار ماست ، ناسپاسى نكنیم و آنان را به گناه تبدیل نكنیم. از آیات قرآن درس بگیریم و تا زمانی که عمری برایمان باقی مانده ، از آن استفاده کنیم .
در آیات بیان می شود که ناسپاسان نعمات در دنیا ، وقتی به عالم قیامت وارد می شوند اظهار پشیمانی می کنند ، اما افسوس پاسخی که می توان به آنان داد جز آیه ای از قرآن کریم نمی باشد : « وَالَّذِینَ كَفَرُواْ لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَایُقْضَى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُواْ وَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُم مّنْ عَذَابِهَا كَذَ لِكَ نَجْزِى كُلَّ كَفُورٍ » (فاطر ، 36 )
عذاب های خداوند همچون نعماتش مختلف و متنوع می باشند . در آیات و روایات بسیار در مورد این تنوع گفتگو شده است .
یکی از عذاب های الهی ، عذاب استیصال نام دارد . این عذاب به گونه ای است که بدون مهلت دادن به کسی نازل می شود و باید این را هم متذکر شد که این عذاب در مورد افراد غیر قابل اصلاح صورت می گیرد و هدف از نزول آن ، این است که به حکم فرمان آفرینش ریشه کن شوند . یکی از گرو ه هایی که مستحقّ این عذاب می باشند ، کسانی هستند که نعمات الهی را ناسپاسی کرده و در راهی که او فرمان داده مصرف نمی کنند .
كلمه كفر و مشتقات آن در قرآن کریم بسیار دیده می شود ؛ به طوری که از سوره مباركه بقره تا جزء آخر قرآن، این كلمه بار ها به کار گرفته شده است .
یكى از معانى كفر ، ضدّ شكر و به معناى ناسپاسى می باشد
همان طور كه شكر، پاسخ مثبت به نعمت خداست ، ناسپاسى ، پاسخ منفى به نعمت های اوست ؛ « لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ »(ابراهیم ، 7)
شكر از نظر قرآن كریم و روایات، معناى گسترده استوارى دارد كه اگر از طریق آیات و روایات بررسى شود، به این معنا خواهیم رسید ؛ " هزینه كردن نعمت در جایى كه صاحب نعمت خواسته است ، به عبارتی بخل نكردن نسبت به هزینه كردن نعمت و نعمت را در گناه هزینه نكردن و به دایره افراط و تفریط نكشیدن ."
این معنای شكر نشان مىدهد که شكر ؛ عمل ، حال ، اخلاق و حركت مثبت با نعمت است و با ناشكرى و ناسپاسى ، یا به تعبیر قرآن ، كفران نعمت ، وعده عذاب سختى داده شده است : « لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ» در قرآن کریم ، تعبیر عذاب شدید كم آمده است كه مواردش خاصّ می باشد .
عذاب استیصال چیست ؟
عذاب استیصال، عذابی است که بدون مهلت دادن به کسی نازل می شود ؛ (مرحوم طبرسی در تفسیر شریف مجمع البیان ذیل آیه 5 ، هود : "وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ " )
به عبارتی می توان گفت که این عذاب در مورد افراد غیر قابل اصلاح صورت می گیرد و هدف از نزول آن ، این است که به حکم فرمان آفرینش ریشه کن شوند ؛چرا که در این نظام حق حیات برای انها باقی نمانده واین خارهای راه تکامل انسانها ، باید کنار زده شوند.(تفسیر نمونه ، ج14 ،ص288 و ج17 ، ص159 وج15 ، ص و ....)
دنیا ، مکانی برای اجرای عذاب خداوند
جاى عذاب استیصال در دنیاست ؛ یعنى اینکه فردی که دارای شرایط نزول برای عذاب استیصال است ،اورا به بلایى گرفتار مىكنند كه راه خروج از آن به روى او بسته باشد و هیچ راهى براى خروج نداشته باشد.
قرآن مجید ملتهایى را اسم مىبرد كه براساس ناسپاسى، دچار این عذاب استیصال شدند.
خدا در قرآن كریم از این مملكت تعریفهاى زیادى مىكند. چند پیغمبر و هشدار دهنده آمدند و به مردم این منطقه گفتند :« كفران نعمت نكنید. شما كه بر سر چنین سفره بىنظیرى نشستهاید، این مجموعه نعمتها را در راه همان كسى كه به شما مرحمت كرده است ، خرج كنید. بخورید، بیاشامید، بپوشید و میهمانى بگیرید ، اما به اندازه باشد. سپس وقتى كه از این نعمتها نیرو گرفتید، خدا را عبادت كرده، به مردم نیز خدمت كنید»
قوم سباء، نمونه ای از اقوام نا سپاس http://img.tebyan.net/big/1389/11/228155240891676817849186458180219148218146.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1389/11/22501541172111182171781291531542412317019675.bmp)
در قرآن ، سوره سباء داستانى را از مملكت سبا و آبادى آن مملكت و فراوانى ارزاق و میوههاى آنها ذكر مىكند كه گویا می خواهد گوشهاى از بهشت را توصیف کند .
در جایی دیگر مىفرماید : « دو طرف تمام خیابانها ، كوچهها و جادههایى كه به مناطق نزدیك كشیده شده بود ، انواع درختانِ پرمیوه وجود داشت كه مردم گاهى براى عبور از این جادهها، مجبور بودند مواظب سر خود باشند كه میوههاى زیادى كه خودش جدا مىشد، روى سر آنان نریزد ، چون تمام خانهها پر از نعمت بود. براى آبیارى باغها ، زمینهاى زراعتى ، خیابانها و كوچهها ، كارى جالب كرده بودند؛ تمام آبهاى فراوان منطقه را با ساختن سدّ عظیمى به نام سدّ «ارم» مهار كرده بودند. میلیونها لیتر آب خوشگوار پشت سدّ بود و به همه جا كانال كشى كرده بودند و تمام این باغها و باغستانها و درختانِ دو طرف جادهها را آب مىدادند.»
خدا در قرآن كریم از این مملكت تعریفهاى زیادى مىكند. چند پیغمبر و هشدار دهنده آمدند و به مردم این منطقه گفتند :« كفران نعمت نكنید. شما كه بر سر چنین سفره بىنظیرى نشستهاید، این مجموعه نعمتها را در راه همان كسى كه به شما مرحمت كرده است ، خرج كنید. بخورید، بیاشامید، بپوشید و میهمانى بگیرید ، اما به اندازه باشد. سپس وقتى كه از این نعمتها نیرو گرفتید، خدا را عبادت كرده، به مردم نیز خدمت كنید.»
لشگرکشی خداوند (نزول عذاب استیصال )در جنگ با قوم سباء
اما قوم سباء انبیا را مسخره، توهین و تحقیر كردند، بر بازیگرى خود افزودند و گناهان خود را گستردهتر كردند . از ناحیه و منطقه شكر بیرون آمدند و در منطقه ناسپاسى نسبت به نعمتها ماندند. خداوند متعال نیز لشگر كشى كرد .
مردم سرزمین سباء ، بىخبر از همه جا، در بىخبرى كامل، خدا در قرآن مجید مىفرماید:« بىمهلت ، سدّ شكسته شد. فقط بعد از شكسته شدن سدّ، جز مسافرانى كه از آن منطقه رفتند و كویرى با چند درخت گز كه در زمین شوره زار در مىآید و درخت سدر، هیچ چیز دیگرى باقى نماند ، كسى مهلت فرار، توبه، برگشت و جبران نداشت و خداوند دربِ تمام مهلتها را بست.»
سربازان الهی را کوچک نپندارید!
http://img.tebyan.net/big/1389/11/31200180013510823911023164243678911840139.jpg
این نکته هیچ گاه نباید فراموش کرد که هرگاه جامعهاى از چشم رحمت خداوند بیافتد و دیگر براى خود ارزشى باقى نگذارد، پروردگار عالم وقتى مىخواهد آنها را به عذاب استیصال دچار كند، سربازان بسیار معمولى و عادى را مأمور مىكند وبه آنان فرمان نابودی آن قوم را می دهد .
در تاریخ دیده می شود که ارتش خدا كوچك و گاه تا حدی می شوند که قابل رؤیت نیستند .
جهان را آنفولانزاى مرغى به وحشت انداخت . میكروب آن به هیكلهاى بزرگ بشر كه مىرسد، اطبّا از معالجه ناامید هستند. این ها در حقیقت ارتش خدا و عذاب استیصال است ، عذابى كه دربِ هر در روندهاى به روى او بسته است و پروردگار راه فرار نمىگذارد .
در قضیه موسوم به «سونامى» خداوند متعال به كفِ دریا گفت : تكانى به خود بده و در این حركت ، امواج را چنان محكم و با سرعت بیرون بریز كه از سر ساختمانهاى بیست طبقه نیز رد شود ، آنچه كه هست ، از آدم و غیر آدم، مرد و زن، گناهكار و معصیت كار، همه را با زمین ، صاف و یكسان كن . در كمتر از دو دقیقه، یك میلیون نفر را به كام خود بكش، كه كسى اصلًا راه نجات به فكرش نزند. اصلًا مهلت نداد. این عذاب استیصال است.
ساختمانهاى بتونی همه از بین رفتند و تنها مسجدی که با خشتی چوب و خاک ساخته شده بود ، باقی ماند .
خداوند این ساختمان سست عنصر را باقی گذاشت تا انسانها بدانند كه ماوراى قدرت اینها ، قدرتى در كار است كه می تواند ساختمان بتون آرمه را صاف كند ، اما مسجد تختهاى و خشتى را نگه دارد.
ناسپاسى نعمتها و درخواست بازگشت به دنیا
افراد ناسپاس بعد از مرگ ، تقاضاى برگشت دارند كه یك بار دیگر نعمت عمر را به ما بده تا بتوانیم اعمالمان را جبران کنیم .
این نکته هیچ گاه نباید فراموش کرد که هرگاه جامعهاى از چشم رحمت خداوند بیافتد و دیگر براى خود ارزشى باقى نگذارد، پروردگار عالم وقتى مىخواهد آنها را به عذاب استیصال دچار كند، سربازان بسیار معمولى و عادى را مأمور مىكند وبه آنان فرمان نابودی آن قوم را می دهد
نتیجه گیری :
مواظب باشیم با چشم ، گوش ، زبان ، شكم ، شهوت ، خیال ، حركات و این زمانى كه در اختیار ماست ، ناسپاسى نكنیم و آنان را به گناه تبدیل نكنیم. از آیات قرآن درس بگیریم و تا زمانی که عمری برایمان باقی مانده ، از آن استفاده کنیم .
در آیات بیان می شود که ناسپاسان نعمات در دنیا ، وقتی به عالم قیامت وارد می شوند اظهار پشیمانی می کنند ، اما افسوس پاسخی که می توان به آنان داد جز آیه ای از قرآن کریم نمی باشد : « وَالَّذِینَ كَفَرُواْ لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَایُقْضَى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُواْ وَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُم مّنْ عَذَابِهَا كَذَ لِكَ نَجْزِى كُلَّ كَفُورٍ » (فاطر ، 36 )