PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سور نساء کبری و نساء صغری



king 2011
02-19-2011, 07:12 PM
http://img.tebyan.net/big/1389/10/13511820918222876192165214720614277195230.jpg

سوره نساءین به دو سوره از قرآن اطلاق می شود که جامع جمیع احکام کلی مربوط به بانوان است. این دو سوره عبارتند از : سوره نساء کبری و سوره طلاق که در منابع روایی با عنوان " نساء صغری" از آن یاد شده است. در نوشتار ذیل خواهیم خواند که این دو سوره، در حقیقت کتاب جامع حقوق زنان را تشکیل می دهد.


خداوند سبحان در آیات متعددی از قرآن كریم به هنگام بیان مسائل و حقوق انسانی، زن را در كنار مرد به طور یكسان مطرح نموده و در آیات بسیاری نیز به طور خاص به زنان و مسائل و حقوق آنان پرداخته است. پیامبر اكرم(ص) نیز در پرتو وحی الهی به عنوان فرستاده و مجری دستورات و تعالیم خداوند، از این آفریده پروردگار به نحو شایسته تكریم و تجلیل به عمل آورده تا جایی كه براساس الهام از منبع وحی دو سوره از 114 سوره قرآن را به نام "نساء" (زنان) نامگذاری كرده است كه یكی در اوایل قرآن از سوره‏های بزرگ و طولانی و یكی در اواخر قرآن از سوره‏های حزب مفصّل است.
روایاتی چند حاكی از این است كه پیامبر اكرم(ص) برای متمایز كردن این دو سوره از یكدیگر، اوّلی را سوره " نساء طولی" یعنی طولانی، و دومی را سوره "نساء قصری" یعنی كوتاه نامیده‏اند.
در عین حال برای سهولت، هر دو سوره را "نساء" می‏گفتند. مفسران بزرگی همچون آلوسی، طبرسی، قاسمی در كتاب‏های تفسیری خود در آغاز تفسیر سوره طلاق - شصت و پنجمین سوره از قرآن مجید - نام " نساء قصری " را برای این سوره با استناد به روایات ذكر كرده‏اند.
درست است كه در این سوره احكام مربوط به طلاق تبیین شده و طلاق موضوعی است كه دو طرف دارد یكی مرد و دیگری زن، اما با تدبّر در آیات این سوره - البته آیات آغازین - در می‏یابیم كه خداوند احكام طلاق را بیشتر به منظور حفظ حرمت و حیثیت زن بیان می‏كند تا مبادا در این مرحله بحرانی، آبرو و حیثیت زن خدشه دار شود. از این رو، جای بسی تأسف است كه در مصحف‏های متداول قرآن به جای عنوان "سورة‏النساء القصری، عنوان " طلاق" كه عنوان منفور و مبغوضی است نوشته می‏شود.

سوره نساء، (http://www.tebyan.net/religion_thoughts/articles/quranicarticles/2010/11/21/144690.html)كتاب جامع حقوق زن


وقتی سوره نساء را جداگانه بررسی و در آیات آن اندكی تدبر كنیم در می‏یابیم كه سوره نساء، كتاب جامع حقوق زن است. خداوند متعال در سوره نساء به طرح و شرح اساسی‏ترین حقوقی می‏پردازد كه زنان باید از آن‌ها بهره‏مند باشند، اما به گواهی تاریخ، پیوسته، زنان از تمامی این حقوق یا بعضی از آن‌ها محروم مانده‏اند. خداوند در سوره نساء در شرایطی مهم‏ترین حقوق انسانی، قانونی، اجتماعی و اقتصادی زنان را بیان فرموده است كه هرگونه ظلم و جنایت نسبت به زن مباح تلقّی می‏شد و زن حقّ هیچ گونه اعتراض، دخالت یا اظهار نظر نداشت. از آنجا كه درك و فهم كلام خداوند فقط با تدبر در آیات و سوره‏ها و با بهره‏گیری از سنّت و سیره پیامبر اكرم(ص) و ائمه معصومین(ع) امكان‏پذیر است، دریافت معانی و مضامین گسترده و فراگیر سوره نساء نیز مطالعه و تحقیق دقیق را می‏طلبد.
یا‌ایها الناس اتقوا ربكم‏الذی خلقكم من نفس واحدة
سوره نساء همانند سوره حج با یك خطاب كلی یاایها‌ الناس آغاز می‏شود به همین دلیل به نظر می‏رسد كه مسئله طرح شده در این آیه، عمومی و فراگیر است و در همه جوامع بشری مسئله خلقت انسان به ویژه خلقت زن بحث‏انگیز بوده است. خداوند با مخاطب قراردادن " ناس " - همه مردم ـ در سرآغاز سوره به مهم‏ترین و زیر بنایی‏ترین موضوعی می‏پردازد كه همه نگرش‏های منفی نسبت به زن از اینجا سرچشمه می‏گیرد. در جامعه‏ای كه انسان بودن زن مورد تردید است و زن فاقد روح انسانی و موجودی نجس و پلید شمرده می‏شود و معتقدند كه زن از دنده چپ مرد به وجود آمده است، بالطبع زن با چنین دیدگاهی از هیچ امتیازی برخودار نیست كه قابل ارزش و احترام باشد. خداوند در این آیه بر آفرینش زن و مرد به طور یكسان از یك حقیقت واحد (نفس واحده) تصریح می‏كند. خداوند در این آیه ارزش وجودی زن را تثبیت و او را موجودی هم شأن مرد و دارای حقوقی مشابه معرفی می‏كند و تاكید می‏نماید كه هیچ جامعه بشری بنا نخواهد شد مگر با مشاركت و همراهی و همگامی زن و مرد با یكدیگر.
سوره نساءین به دو سوره از قرآن اطلاق می شود که جامع جمیع احکام کلی مربوط به بانوان است. این دو سوره عبارتند از : سوره نساء کبری و سوره طلاق که در منابع روایی با عنوان " نساء صغری" از آن یاد شده است


وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ
http://img.tebyan.net/big/1389/11/229462478173132242121422196953601765.jpg
و برای زنان نیز، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان می‌گذارند، سهمی دارند(سوره نساء/7)
در روزگاری كه زن هیچ آزادی و اختیاری نداشت، در خانه پدر جزو اموال پدر و در خانه شوهر بخشی از اموال مرد خود به حساب می‏آید و به طور مطلق مالك هیچ چیز نبود. حتی در مورد خودش نیز هیچ اختیاری نداشت. و وقتی مرد خانه از دنیا می‏رفت زن همانند دیگر اموال به ارث برده می‏شد. در چنین شرایطی خداوند زن را از این بی‏هویّتی رهانید و برای تصحیح طرز فكرهای جاهلی، مسئله ارث را با تمامی جوانب آن به تفصیل طرح و شرح نمود و همزمان حق مالكیت و ارث را به زن داد: لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ " از آنچه پدر مادر و نزدیكان بر جای می‏گذارند برای مردان بهره‏ای است، برای زنان نیز بهره‏ای است".
گفتنی است كه در مواردی مانند این آیه، ذكر كلمه " رجال" پیش از " نساء" تقدّمی را نمی‏رساند و فقط در مقام بیان تساوی این حقوق برای مرد و زن به طور یكسان است؛ زیرا مردان بدون هیچ تردیدی از تمامی این حقوق بهره‏مند بوده‏اند و این زنان بوده‏اند كه حقوقشان نادیده گرفته می‏شده است. اسلوب رایج كلام ایجاب می‏كند تا گوینده برای طرح و اثبات و تأكید مسئله جدیدی كه برای همگان نامأنوس دور است، ابتدا آنچه را كه شنونده و گوینده درباره آن اتفاق نظر دارند و به ذهن مخاطبان نیز نزدیكتر است، بیان كند؛ سپس مسئله جدید را در كنار مطلب قبلی عیناً با همان الفاظ و عبارات كه می‏تواند نشانه‏ای بر تاكید و اثبات مطلب جدید باشد، بیان كند.
لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ
مردان نصیبی از آنچه به دست می‌آورند دارند، و زنان نیز نصیبی؛ (و نباید حقوق هیچ‌یک پایمال گردد).(نساء/32)
اگر در این آیه نیز به عنوان یكی دیگر از بندهای كتاب جامع حقوق زن - یعنی سوره نساء - تدبر كنیم شاید عنایت ویژه خداوند و ارزش و اهمیتی را كه برای زنان در تمامی عرصه‏های مختلف زندگی قائل شده است دریابیم.
این آیه در وضعیتی نازل شده است كه محیط زندگی زن در اندرونی‏ها و پس پرده‏ها فقط به خانه‏داری و شوهرداری و بچه‏داری محدود بوده است، در زمانی كه زن حق بیرون آمدن از خانه را نداشت تا چه رسد به این كه بخواهد اشتغال و درآمدزایی داشته باشد و تولیدات خودش را به بازار عرضه كند و درآمد حاصله از آن خودش باشد، بسیار بودند زنانی كه به عنوان پیشكش و زر خرید به خانه اربابان و بزرگان قبیله‏ها فرستاده می‏شدند و كار - آن هم كارهای طاقت‏فرسا - انجام می‏دادند اما در برابر آن هیچ دستمزدی دریافت نمی‏كردند. خداوند در این آیه مسئله اشتغال زنان و ورود آنان را به صحنه‏های مختلف اجتماع برای كسب درآمد به صورت مستقل طرح می‏كند:
لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ
مردان را از آنچه به دست آورده‏اند نصیبی است و زنان را نیز از آنچه به دست آورده‏اند نصیبی است"
و به این ترتیب حقوق اجتماعی و اقتصادی زنان را یك جا بیان فرمود. و این حق را به زن ارزانی داشت تا مطابق با توانمندی‏ها و استعددهایش - البته در چارچوب احكام و موازین اسلام - در اجتماع همگام و همراه با مرد متناسب با شرایط فطری و طبیعی‏اش مشاركت فعال داشته باشد. در این صورت است كه زنان می‏توانند با درآمد شخصی خودشان در امور خیریّه، همچنین پرداخت زكات سهیم شوند و به این ترتیب از پاداش زكات‏دهندگان و صدقه‏دهندگان نیز برخودار گردند.
وقتی سوره نساء را جداگانه بررسی و در آیات آن اندكی تدبر كنیم در می‏یابیم كه سوره نساء، كتاب جامع حقوق زن است. خداوند متعال در سوره نساء به طرح و شرح اساسی‏ترین حقوقی می‏پردازد كه زنان باید از آن‌ها بهره‏مند باشند، اما به گواهی تاریخ، پیوسته، زنان از تمامی این حقوق یا بعضی از آن‌ها محروم مانده‏اند


إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ
مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که براستی تحت فشار قرار گرفته‌اند (و حقیقتا مستضعفند) (نساء/98)
http://img.tebyan.net/big/1389/09/70102254177991922281492241021914812037246.jpg
یكی دیگر از نكات ظریف و حساسی كه در سوره نساء ذهن آدمی را درگیر می‏كند و به تأمل و تدبر وا می‏دارد. تعبیر والمستضعفین من الرجال والنساء والوالدان است. خداوند در سوره نساء، در سوره‏ای كه كارش طراحی ساختار جامعه بشری است، چهار بار مسئله استضعاف را مطرح نموده است كه در دو موضع همین تعبیر مذكور عیناً تكرار شده است. زیرا اگر مسئله استضعاف حل نشود، جامعه جاهلی به جامعه اسلامی تبدیل نمی‏شود و - حتی اگر قرن‏ها از ظهور اسلام گذشته باشد - باطل نمی‏رود تا حق در جای آن نمود پیدا كند. این فراز از كلام الهی نیز پاسخ دندان‏شكن دیگری به جاهلان زورمداری است كه همواره می‏گویند: زن ضعیف است و به حكم این كه ضعیف است كاری از او ساخته نیست و چون ضعیف است می‏توان انواع ستم‏ها و جنایت‏ها را در حق او روا داشت. چون ضعیف است حق مشاركت، مداخله، تصمیم‏گیری، برنامه‏ریزی و اظهار نظر را حتّی در مورد اموری كه در ارتباط با خود اوست، ندارد. حال قرآن، این كتاب انسان‏ساز، كتابی كه هدیً للناس است، به صراحت از كلمه " مستضعف " به عنوان تعبیری عام یاد می‏كند كه به تساوی شامل مردان و زنان و كودكان می‏شود. یعنی در جامعه‏ای كه استكبار حاكم باشد هم مردان مستضعف واقع خواهند شد، هم زنان و هم كودكان.

تاكنون چند بار سوره نساء را خوانده‏ایم؟


نمونه‏هایی در نهایت اختصار ذكر شد تا انگیزشی باشد برای این كه از خود بپرسیم: به عنوان " زن " تاكنون چند بار سوره نساء را با دقّت و توجّه خوانده‏ایم؟ آیا تاكنون اندیشیده‏ایم چرا خداوند یك سوره - یا دو سوره - از قرآن مجید را به نام " نساء" قرار داده است؟ آیا وقت آن نرسیده است، همان گونه كه در عهد پیامبر اكرم(ص) زنان بسیاری اهل علم و تقوا، فقیه و مجتهد و حافظ و حامل قرآن بوده‏اند و پیامبر اكرم(ص) برای آنان احترام خاصّی قائل می‏شده‏اند، ما زنان نیز خود را باور كنیم و به پیروی از آن نمونه‏های والا و ارزشمند، همدوش با مردان خداترس و خداجوی و حق‏طلب، پیش از پیش درباره زن و مسائل مربوط به او - به خصوصی در كلام وحی - به مطالعه و تحقیق بپردازیم؟