PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : كعبه! يك آتشگاه ايراني بود



sorna
02-18-2011, 12:13 AM
كعبه! يك آتشگاه ايراني بود
در نقش رستم ايران، آتشگاهي است كه آرامگاه داريوش نيز درآنجاست و كعبه مكه بسبك و شكل همين آتشگاه است:

«اهورامزدا، خداوند بزرگي است كه آبها را ‏آفريده، او اين زمين را آفريده، او انسان را آ‏فريده، نيكي و پاكي را براي ايشان آفريده است، و اهورامزدا بشر را آ‏فريده، شادي براي بشر آفريد، داريوش را شاه كرد، يگانه شاه از ميان شاهان يگانه، سرور از ميان سروران بسيار.

من ، داريوش، شاه بزرگ، شاه جهان، شاه سرزمينهاي جهان از هرزمان، شاه اين سرزمين فراخ و گسترده، پسر ويشتاسب هخامنشي، پارسي فرزند پارسي، با مهر اهورامزدا، اينها هستند ممالكي كه من خارج از پارس گرفته‌ام و برآنها حكم ميرانم، مالياتهاي آن به من ميرسد و تمامي فرمانهاي مرا انجام ميدهند و تمامي قوانين من مورد احترام است. آري اين است سرزمينهايي كه من برآنها حكم ميرانم: ماد، ايلام، پارت، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، سيستان، رخج، ثقه‌گوش، قدو، گنداز هند، گيريان، آميركي، گيمريان، بابل، آشور، عربستان، مصر ارمنستان، كابادوكيه، ساروس، يمن…»

چنانچه از نوشته‌هاي اين كتيبه پيداست، در زمان هخامنشيان، عربستان و يمن و مصر… تحت سيطره ايران بود و مهمترين دهكده در عربستان كه در آن آب پيدا ميشد، مكه بود. سپاهيان هخامنشي هنگام گشايش اين دهكده و استقرار در آن لازم بودكه پيش از هركار يك آتشگاه براي نيايش خود بسازند، اين آتشكاه بر اساس سبك آتشكده‌هاي ايران (مانندكعبه زرتشت در نقش رستم) به شكل كعبه ساخته شد كه سقف آن باز و دريچه‌هايي در چهار ديوار آن بود و در ميان آن آتش افروخته بودند.

بدينسان كعبه واقع در مكه كه قبله‌گاه ميليونها نفر است در حدود چهارهزارسال پيش توسط ايرانيان ساخته شده است و در هيچيك از كتابهاي تاريخي خردگرا و غيرديني نشاني از نام ابراهيم و يا اسماعيل براي توجيه ساختن كعبه توسط آنان نميبينيم و كلا بر اساس روايتهاي تاريخي از زندگي ابراهيم كه درتورات و قرآن آمده است، ابراهيم براي رها كردن هاجر و اسماعيل در صحراي خشك عربستان، نميتوانسته است آنهمه مسير صحرا را طي كند.

از سويي پس از اسلام عده‌اي مدعي شدند كه آدم و يا نوح آنرا ساخته‌اند كه همه اين سخنان خالي از سند تاريخي است و بر شك آدمي ميفزايد. چگونه است كه يك خانه چند سازنده آنهم در دورانهاي مختلف چندهزار ساله داشته است؟ البته هريك از اين نامها ميتواند نام تعميركننده‌اي براي كعبه باشد كه مثلا (خانه كيوان) را بازساري نموده اند… و در قرآن نيز از ابراهيم بعنوان نظافتچي و تعميركار كعبه ياد شده است.

كعبه بارها مورد هجوم قرارگرفته و با خاك يكسان شده است، بدين رو طي بازسازيهايي كه انجام شده است تغييرات اندكي در ساختمان آن پديده آمده است و بدون شك در تاريخ نام افراد بسياري بعنوان تعميركننده كعبه بچشم ميخورد.

آتشگاه مكه (كعبه ) ساليان سال بنام خانه كيوان (بيت زحل) مشهور بود. اما پس از اينكه ايرانيان تسلط خودرا بر يمن حفظ نمودند و مكه را رها كردند. دولت مقتدر ايرانيان رو به ضعف رفته بود و امكان كنترل عربستان را نداشتند و يا هم نگهداري از آن از نظر هزينه و نيروي انساني نيز برايشان ميسر نبود، لذا پس از اينكه سپاه ايرانيان مكه را ترك نمودند و كعبه را رها كردند، كعبه خوابگاه مردم بي‌پناه شده بود و آتش مهر در آن خاموش شده بود.

هر از چندي افراد زيرك و باهوشي با ترميم و مرمت و پاكيزه نمودن كعبه «خانه كيوان» متولي آن محل ميشدند و به اين بهانه هم قدرتي سياسي درميان قبايل عرب بدست ميآوردند و هم از نظر اقتصادي با دريافت نذورات و مركزيت بخشيدن به مكه درآمدهاي سرشاري بدست ميآوردند.

صحراگردان تازي كه سالها شاهد نيايشهاي ايرانيان (بعنوان ملت متمدن و مقتدر جهان آنروز ) درخانه كيوان بودند، پس از فروكش نمودن آتش در آن، بتهايي را از سوريه آورده و در درون كعبه نهادند تا بازارشان رونق بيشتري بيابد. (دركتاب از ميترا تا محمد درباره مديريتهاي مختلف كعبه شرح مختصري داده ايم.)

چنانچه طبري و اكثر تاريخنگاران اسلامي نوشته‌اند، تازيان در كعبه عمليات همخوابگي انجام ميداده اند كه اين عمليات تا پيدايش اسلام هم ادامه داشته است. خانه كيوان ميشود.



خانه الله (بيت الله)

روايت مستندي كه در رابطه با تبديل شدن خانه كيوان (بيت زحل) به خانه خدا(بيت الله) نقل شده است، از اين قرار است كه: « شخصي تازي بنام عمروبن لح يا (لحي) كه مردي تنومند و دلير بود و گروه مقتدر و راهزني را رهبري ميكرد، كعبه را به پايگاه و ستاد فرماندهي خود تبديل نموده بود.»

بدين روكعبه را خانه لح (بيت اللح) ميگفتند، كم كم (ح) تبديل به (ه) شدو بيت اللح را بيت ‌الله ميگفتند.به گفته‌اي ديگر در آن دوران كه هنوز نوشتن رسميت كاملي درميان تازيان نداشت، چگونگي نوشتن بيت‌اللح را هم مردم نميدانستند و اين نام هرگونه نوشته شود يك تلفظ تقريبي و مشابهي دارد، مشهور شد. اللح روزي به سوريه رفت ودر آنجا ديد كه مردم بتهايي را مي‌پرستند. وي بت بزرگي را بنام هبل خريداري نموده و به خانه خود (كعبه ) آورد و از مردمش خواست تا آن بت را بجاي خداوند پرستش كنند. بدين رو عمروبن اللحي انساني شد محبوب و مشهور و مقدس… و بت هبل را كه بزرگترين بت كعبه بود را نيز «الله» ميخواندند هرچند روايتهايي وجود دارد كه بت بزرگتري از هبل هم بوده است بنام «الله».

پس از آن، قبايل ديگر عرب نيز بتهايي بنام لات، العزي، منات و … را به خانه اللح (بيت الله) اضافه نمودند. اجداد پيامبر اسلام نيز نامهاي عبدالعزي (بنده بت العزي) و عبد مناف (بنده بت مناف) داشتند، چنانچه نام پدرپيامبر اسلام عبدالله (عبداللح) بود.

البته بسياري از تاريخنگاران عرب براين باور هستند كه پس ازمرگ اللح، بتي قوي هيكل نيز بنام اودركعبه نهادند و آنرا (الله) ناميدند.

بدين رو خانه كيوان (بيت زحل) كه بعنوان آتشگاه وبه شكل تمامي آتشگاههاي رايج آن زمان چون «كعبه زرتشت» در نقش رستم توسط ايرانيان بناشده بود. بيت الله يعني خانه الله بجاي خانه كيوان سابق! نام گرفت و تا به امروز مردم از سراسر جهان براي زيارت به آنجا ميروند و به دور آن ميگردند و نميدانند كه به دور آتشگاه كهن ايراني ميگردند.



بخشي از پژوهش سياوش اوستا

منبع : سرزمين پارسيان