sorna
02-17-2011, 04:10 PM
ناصرالدین شاه قاجار معروف به «سلطان صاحبقران» و بعد «شاه شهید»، چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران بود. وی طولانیترین مدت شاهی را در میان دودمان قاجار دارا است. او همواره به داشتن محبت به امام حسین(ع) و دیگر اهل بیت عصمت و طهارت تظاهر داشته اما با رفتارهاي ناپسند خود از جمله داشتن چندین زن عقدی و صیغهای چهره واقعی خود را نمایان کرده است.
وی اولین پادشاه ایرانی بود که خاطرات خود را منتشر کرد. او را پیش از پادشاهی ناصرالدین میرزا میخواندند.
او در سال ۱۲۱۰ هجری شمسی در خانهای که به بهایی معروف بود در تبریز بدنیا آمد. مادر او مهد علیا گفته میشود که مادرش در زمان بارداری با مردی به نام میرزاعظیم رابطه نامشروع داشته است. خبر درگذشت پدرش محمدشاه را در سال ۱۲۲۸ هجری شمسی هنگامی که در تبریز بود شنید، سپس به یاری امیرکبیر به پادشاهی رسید و بر تخت طاووس نشست که البته پس از مدتی با دسیسه سفرای کشور های خارجی مخصوصا بریتانیا حکم اعدام امیرکبیر را در حالت مستی امضا نمود.
ناصرالدین شاه برای حفظ مناطق شرقی ایران، به ویژه منطقه هرات کوشش کرد ولی پس از تهدید و حمله بریتانیا به بوشهر ناچار به توقف این فعالیتها شد. فرستاده وی قرارداد پاریس را امضا کرد. در دوران سلطنت او بهویژه پس از ترور ناموفق وی توسط یک بابی، محدودیت بهائییان و بابیها در ایران افزایش یافت.
در همین حال سایت زن امروز در مطلبی جالبی به بررسی و معرفی زنان دائم و مؤقت ناصرالدین شاه قاجار پرداخته است.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-8/7619_269.jpg
زنان عقدی ناصراالدین شاه: گلین خانم اولین زنی بود که ناصرالدین شاه در زمان ولیعهدی گرفت و از او سه فرزند داشت. یک پسر موسوم به سلطان محمود میرزا که ولیعهد بود و در سن دو سالگی درگذشت و دو دختر مسماة به افسرالدوله و فخرالملوک.
خجسته خانم تاجالدوله، دختر سیفالله میرزا پسر فتحعلی شاه نخستین زنی بود که پس از استقرار سلطنت اختیار نمود. مشارالیها یک دختر و یک پسر آورد. دخترش عصمتالدوله بود و پسرش سلطان معین الدین میرزا که او نیز ولیعهد خوانده شد و در ۹ سالگی درگذشت.
شکوهالسلطنه دختر شعاع السلطنه پسر فتحعلی، شاه یک پسر آورد که مظفرالدین شاه باشد. سرورالسلطنه دختر عمادالدوله پسر خاقان اولادی نیاورد.
جیران ملقبه به فروغالسلطنه دو پسر آورد موسوم به ملک قاسم میرزا و ملکشاه که هر دو را ولیعهد خواندند و یکی پس از دیگری درگذشت.
از زنان عقدی ناصرالدین شاه، فروغالسلطنه (جیران) و سرورالسلطنه و شکوهالسلطنه به ترتیب در حیات شاه فوت نمودند.
زنان صیغهای ناصرالدین شاه: زینتالسلطنه دختر سالار معروف که چند سال در خراسان با شاه جنگید. مشارالیها یک پسر آورد موسوم به سالار السلطنه که در تاریخ تحریر این کتاب در فرنگستان زندگی میکند.
بدرالسلطنه از شاهزاده خانم بزرگ بود. یک پسر آورد موسوم به رکنالسلطنه که او نیز سالهاست در اروپا عمر میگذراند.
اخترالسلطنه خواهر اوکتای قاآن میرزا که اولاد نیاورد.
شمسالدوله دختر عضدالدوله پسر فتحعلی شاه که برادرهایش عینالدوله صدراعظم مظفرالدین شاه و وجیهالله میرزای سپهسالار بودند. مشارالیها هم فرزندی نیاورد.
صیغههای محترمه دیگر که از شاهزاده خانمها نبودند: انیسالدوله که در واقع ملکه بود، ولی فرزند نیاورد. شاه او را بسیار دوست داشت، و چندین بار خواست وی را عقد نماید، ولی او نپذیرفت و اظهار نمود که به اصطلاح ساعت اولیه زناشوئی خود را برهم نخواهد زد. پس از کشته شدن شاه روزی برایش مبلغی پول آوردند و چون تمثال شوهر را بر روی اسکناسها دید آنقدر به سر و سینه کوفت که سخت بیمار شد و پس از چند ماه بدرود زندگی گفت.
امینه اقدس عمه عزیزالسلطان سردار محترم فرزندی نیاورد.
عفتالسلطنه مادر سلطان مسعود میرزای ظلالسلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه و بانو عظمی زن صارم الدوله.
منیرالسلطنه مادر ضیاءالسلطنه زن سید زینالعابدین امام جمعه. والی زاده مادر والیه که زن اعتضادالملک شد و پس از فوت وی به عقد مهدیقلی خان مجدالدوله درآمد.
خازنالدوله دو دختر آورد مسماة به فخرالدوله و فروغالدوله، فخرالدوله زنی بود بسیار زیبا و ادیبه و شاعره که سخن شیرین میگفت و خط خوش مینوشت، و فروغالدوله که زن ظهیرالدوله شد و بعدها او را ملکه مینامیدند.
وجیهالدوله یک دختر آورد مسماة به اخترالدوله که شاه او را برای عزیزالسلطان عروسی نمود. مرجان خانم مادر یمین الدوله و فرحالسلطنه. توران السلطنه مادر عضدالسلطنه و تاجالسلطنه. حرمت السلطنه مادر افتخار السلطنه. محبوبالسلطنه مادر عزالسلطنه و عزیزالسلطنه. وقارالسلطنه مادر شرفالسلطنه. قمرتاج خانم مادر قدرتالسلطنه.
به هر یک از زنهای بزرگ یک دستگاه عمارت و حیاط داده شده بود. زنهای دیگر به تفاوت از یک الی سه اطاق داشتند و صیغههای جزء به زنهای محترمه سپرده شده و در دستگاه آنها میزیستند.
وی اولین پادشاه ایرانی بود که خاطرات خود را منتشر کرد. او را پیش از پادشاهی ناصرالدین میرزا میخواندند.
او در سال ۱۲۱۰ هجری شمسی در خانهای که به بهایی معروف بود در تبریز بدنیا آمد. مادر او مهد علیا گفته میشود که مادرش در زمان بارداری با مردی به نام میرزاعظیم رابطه نامشروع داشته است. خبر درگذشت پدرش محمدشاه را در سال ۱۲۲۸ هجری شمسی هنگامی که در تبریز بود شنید، سپس به یاری امیرکبیر به پادشاهی رسید و بر تخت طاووس نشست که البته پس از مدتی با دسیسه سفرای کشور های خارجی مخصوصا بریتانیا حکم اعدام امیرکبیر را در حالت مستی امضا نمود.
ناصرالدین شاه برای حفظ مناطق شرقی ایران، به ویژه منطقه هرات کوشش کرد ولی پس از تهدید و حمله بریتانیا به بوشهر ناچار به توقف این فعالیتها شد. فرستاده وی قرارداد پاریس را امضا کرد. در دوران سلطنت او بهویژه پس از ترور ناموفق وی توسط یک بابی، محدودیت بهائییان و بابیها در ایران افزایش یافت.
در همین حال سایت زن امروز در مطلبی جالبی به بررسی و معرفی زنان دائم و مؤقت ناصرالدین شاه قاجار پرداخته است.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-8/7619_269.jpg
زنان عقدی ناصراالدین شاه: گلین خانم اولین زنی بود که ناصرالدین شاه در زمان ولیعهدی گرفت و از او سه فرزند داشت. یک پسر موسوم به سلطان محمود میرزا که ولیعهد بود و در سن دو سالگی درگذشت و دو دختر مسماة به افسرالدوله و فخرالملوک.
خجسته خانم تاجالدوله، دختر سیفالله میرزا پسر فتحعلی شاه نخستین زنی بود که پس از استقرار سلطنت اختیار نمود. مشارالیها یک دختر و یک پسر آورد. دخترش عصمتالدوله بود و پسرش سلطان معین الدین میرزا که او نیز ولیعهد خوانده شد و در ۹ سالگی درگذشت.
شکوهالسلطنه دختر شعاع السلطنه پسر فتحعلی، شاه یک پسر آورد که مظفرالدین شاه باشد. سرورالسلطنه دختر عمادالدوله پسر خاقان اولادی نیاورد.
جیران ملقبه به فروغالسلطنه دو پسر آورد موسوم به ملک قاسم میرزا و ملکشاه که هر دو را ولیعهد خواندند و یکی پس از دیگری درگذشت.
از زنان عقدی ناصرالدین شاه، فروغالسلطنه (جیران) و سرورالسلطنه و شکوهالسلطنه به ترتیب در حیات شاه فوت نمودند.
زنان صیغهای ناصرالدین شاه: زینتالسلطنه دختر سالار معروف که چند سال در خراسان با شاه جنگید. مشارالیها یک پسر آورد موسوم به سالار السلطنه که در تاریخ تحریر این کتاب در فرنگستان زندگی میکند.
بدرالسلطنه از شاهزاده خانم بزرگ بود. یک پسر آورد موسوم به رکنالسلطنه که او نیز سالهاست در اروپا عمر میگذراند.
اخترالسلطنه خواهر اوکتای قاآن میرزا که اولاد نیاورد.
شمسالدوله دختر عضدالدوله پسر فتحعلی شاه که برادرهایش عینالدوله صدراعظم مظفرالدین شاه و وجیهالله میرزای سپهسالار بودند. مشارالیها هم فرزندی نیاورد.
صیغههای محترمه دیگر که از شاهزاده خانمها نبودند: انیسالدوله که در واقع ملکه بود، ولی فرزند نیاورد. شاه او را بسیار دوست داشت، و چندین بار خواست وی را عقد نماید، ولی او نپذیرفت و اظهار نمود که به اصطلاح ساعت اولیه زناشوئی خود را برهم نخواهد زد. پس از کشته شدن شاه روزی برایش مبلغی پول آوردند و چون تمثال شوهر را بر روی اسکناسها دید آنقدر به سر و سینه کوفت که سخت بیمار شد و پس از چند ماه بدرود زندگی گفت.
امینه اقدس عمه عزیزالسلطان سردار محترم فرزندی نیاورد.
عفتالسلطنه مادر سلطان مسعود میرزای ظلالسلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه و بانو عظمی زن صارم الدوله.
منیرالسلطنه مادر ضیاءالسلطنه زن سید زینالعابدین امام جمعه. والی زاده مادر والیه که زن اعتضادالملک شد و پس از فوت وی به عقد مهدیقلی خان مجدالدوله درآمد.
خازنالدوله دو دختر آورد مسماة به فخرالدوله و فروغالدوله، فخرالدوله زنی بود بسیار زیبا و ادیبه و شاعره که سخن شیرین میگفت و خط خوش مینوشت، و فروغالدوله که زن ظهیرالدوله شد و بعدها او را ملکه مینامیدند.
وجیهالدوله یک دختر آورد مسماة به اخترالدوله که شاه او را برای عزیزالسلطان عروسی نمود. مرجان خانم مادر یمین الدوله و فرحالسلطنه. توران السلطنه مادر عضدالسلطنه و تاجالسلطنه. حرمت السلطنه مادر افتخار السلطنه. محبوبالسلطنه مادر عزالسلطنه و عزیزالسلطنه. وقارالسلطنه مادر شرفالسلطنه. قمرتاج خانم مادر قدرتالسلطنه.
به هر یک از زنهای بزرگ یک دستگاه عمارت و حیاط داده شده بود. زنهای دیگر به تفاوت از یک الی سه اطاق داشتند و صیغههای جزء به زنهای محترمه سپرده شده و در دستگاه آنها میزیستند.