توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نعمتالله ولی
sorna
02-14-2011, 12:43 AM
شاه نعمتالله ولی (نام کامل: سید نورالدین نعمتالله بن محمد بن کمالالدین یحیی کوه بنانی کرمانی) معروف به سید نورالدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی ، شاعر عارف ایرانی بود.
شاه نعمت الله از اقطاب و عرفای سدهٔ هشتم و نهم هجری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقتها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. او از جمله شعرای تصوف ایران و قطب دراویش نعمت اللهی است. او در طریقهٔ تصوف موسس سلسلهٔ مشهور نعمتاللهی است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشتهاست.
sorna
02-14-2011, 12:45 AM
شاه نعمتالله ولی به سال ۷۳۱ هجری قمری متولد و در سال ۸۳۲ (به روایتی ۸۳۴) در ماهان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86) کرمان وفات یافت. او فرزند «میر عبدالله ولی» از بزرگان عرب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B1%D8%A8) بودهاست . نسبت او با نوزده نسل به رسول اکرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF) میرسد. ولادت او را برخی در شهر حلب عنوان کردهاند و عدهای از مورخین نیز ایشان را متولد کوه بنان در کرمان میدانند.
امیر خلیل الله نوه او تولد جد خود را روز چهارشنبه چهاردهم ربیع الاول ۷۳۱ دانستهاست و اسدالدین نصرالله (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8% AF%DB%8C%D9%86_%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%8 4%D9%87&action=edit&redlink=1) تولد او را پنجشنبه بیست و دوم رجب ۷۳۰ در قصبهٔ کوهبنان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%87%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86) کرمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86) ذکر کردهاند.
بر اساس برخی منابع دیگر سید نورالدین نعمتالله کرمانی، مشهور به شاه نعمت الله ولی، در سال ۷۳۱/۱۳۳۱از پدری عرب به نام میر عبدالله و مادری ایرانی در حلب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%84%D8%A8) به دنیا آمده است.[۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%8 4%D9%87_%D9%88%D9%84%DB%8C#cite_note-1)
مدت زندگانی شاه نعمتالله ولی ۱۰۴ سال ذکر شدهاست و خود او تا ۹۷ سالگی خود را بیان داشتهاست:
نود هفت سال عمر خوشی
بنده را داد حی پاینده
sorna
02-14-2011, 12:46 AM
او در ۵ سالگی با تصوف و عرفان آشنا شد و پدرش میر عبدالله، او را به مجالس صوفیه میبرد. شهر حلب در آن زمان مرکز مکتب وحدت وجودی ابن عربی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C) بود. شاه نعمتالله از این فرصت استفاده کرده و در حلب در خدمت محیالدین ابن عربی قرار گرفت و از مکتب و عرفان او بهره برد. شاه نعمتالله برای پیشرفت در علوم و فراگیری بیشتر علوم دینی به شیراز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2) سفر کرد. شهر شیراز در آن زمان از مراکز اصلی دروس فقه و مذاهب سنّی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%86%D9%91%DB%8C) بود. شاه نعمتالله برای یافتن مرشد و مراد خود به این سو و آن سو و در خدمت شیوخ و مشایخ زیادی قدم برداشت.
شاه نعمتالله علوم مقدماتی را نزد شیخ رکنالدین شیرازی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B1%DA%A9%D9%86%E2%80%8C%D8%A7% D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D 8%B2%DB%8C&action=edit&redlink=1) تحصیل کرده و علم بلاغت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D8%AA) را خدمت شیخ شمسالدین مکی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B4%D9%85%D8%B3%E2%80%8C%D8%A7% D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D9%85%DA%A9%DB%8C&action=edit&redlink=1) و حکمت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA) را نزد سید جلالالدین خوارزمی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%AC%D9%84%D8 %A7%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_% D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C&action=edit&redlink=1) و اصول (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84&action=edit&redlink=1) و فقه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%82%D9%87) را نزد قاضی عضدالدین ایجی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_% D8%A7%DB%8C%D8%AC%DB%8C) آموخت و چون علوم ظاهری طبع اورا قانع نمیکرد سالها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و در پی مراد به سیر و سفر پرداخت تا عاقبت به مکه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D9%87) مشرف شد و از دست شیخ عبدالله یافعی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9% 84%D9%87_%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%B9%DB%8C&action=edit&redlink=1) یکی از عرفای عصر خویش خرقه پوشید و به مراد خویش نایل آمد و دست ارادت بدو داد، چنانکه در اشعار خود که از او یاد کردهاست:
شیخ ما در حرم مرح
قطب وقت و یگانه عالم ز دمش مرده میشدی زنده
نفسش همچو عیسی مریم نعمت الله مرید حصرت اوست
شیخ عبداللهاست او فافهم شاه نعمت الله، به سیر و سفر در ممالک مصر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%B1) و حجاز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2) و ترکستان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) و ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) پرداخت و به نشر عرفان وتصوف همت گمارد. او بیست و چهار ساله بود که در مکه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D9%87) با شیخ عفیفالدین یافعی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D9%81%DB%8C%D9%81%E2%80%8C% D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%DB%8C%D8%A7%D9%81%D 8%B9%DB%8C&action=edit&redlink=1) دیدار کرد. شیخ یافعی از عرفای بزرگ و با عظمت آن دوران به شمار میآمد. شیخ یافعی به سلسلههای طریقت شاذلیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%B0%D9%84%DB%8C%D9%87) و قادریه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87) متصل میشد. شاه نعمتالله هفت سال را با شیخ عارف سپری کرد و از او علوم و دانشهای معنوی زیادی آموخت. شاه نعمتالله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا به سوی جهان فرهنگ ایرانی روی آورد. وی در بازگشت به ایران پس از ازدواج با نوه دختری میر حسینی هروی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%DB%8C%D8%B1_%D8%AD%D8%B3%DB %8C%D9%86%DB%8C_%D9%87%D8%B1%D9%88%DB%8C&action=edit&redlink=1)، بهسوی کوهبنان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%87%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86) کرمان عزیمت کرد و در آنجا به ریاضت طویل المدتی پرداخت که مکان مورد نظر بنام تخت امیر (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%A7%D9%85%DB %8C%D8%B1&action=edit&redlink=1) معروف است. در طول این مدت، افراد بسیاری در نزد او به تحصیل علوم و معارف صوفیه پرداختند واز محضر ایشان کسب فیض نمودند. سلسله نعمتاللهی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87_%D9%86%D8%B9%D9%85% D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%DB%8C)، منسوب به شاه نعمتالله ولی از عرفای بزرگ ایران و اسلام است.
sorna
02-14-2011, 12:51 AM
شاه نعمت الله ولی دارای دیوانی است که متشمل بر قصاید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B5%DB%8C%D8%AF%D9%87) و غزلیات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%B2%D9%84) و ترجیعات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D8%B9%E2%80%8C%D8%A8%D9%8 6%D8%AF) و مثنویات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C) و قطعات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%87) و دوبیتیها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C) و رباعیات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C) است.
از مطالعه دیوان شاه نعمت الله ولی میتوان گفت که حافظ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8) به اشعار شاه نظر داشته و غزل مطلع فوق شاه نعمت الله را اینگونه جواب میدهد:
آنانکه خاک را بهنظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی بما کنند شعر شاه نعمتالله چنین بوده است:
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم
صد درد را بگوشهٔ چشمی دوا کنیم یکی از شعرهای زیبای شاه نعمت الله ولی این شعر است که محل تولد و نشو نمای او را مشخص میکند:
هرچند که از روی کریمان خجلیم
شک نیست که پرورده این آب و گلیم در روی زمین نیست چو ماهان جائی
ماهان دل عالم است و ما اهل دلیم گاهی کلمه ماهان در این بین جای خود را به کرمان هم داده است.
sorna
02-14-2011, 12:53 AM
از جمله توصیهها و سفارشات شاه نعمتالله ولی به مریدان خود این بود که برای تصفیه دل و تزکیه نفس باید در خدمت خلق باشید و در خدمت به مردم کوتاهی نکنید و در اجتماع حاضر باشید. از همین نکته میتوان استنتاج کرد که او مردم را از رهبانیت و گوشهگیری و بیمیلی پرهیز میدهد و به خدمت خلق و حضور در اجتماع دعوت میکند و البته بیان میدارد که دل به دنیا و مادیات آن نبندید و خود را برای سفر آخرت آماده کنید:
ذکر حق ای یار من بسیار کن
گر توانی کار کن در کارکن عبدالرزاق کرمانی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8% B1%D8%B2%D8%A7%D9%82_%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%8 6%DB%8C&action=edit&redlink=1) در بیان اعتقاد شاه نعمتالله به کشاورزی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2%DB%8C) مینویسد: «آن حضرت میل تمام به اقسام زراعت داشتند» و خود هر از گاهی به کار زراعت میپرداختند. بر خلاف بسیاری از سران مذهبی دنیاگریز در فرقههای دیگر، شاه ولی برحضور در اجتماع مشغول شدن به کار و دوری از تنبلی تأکید داشت. البته این صرفاً یک دستور اخلاقی نبود بلکه این خود بخشی از برنامههای او برای پرورش معنوی مریدان خود بود.
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.