Sara12
02-04-2011, 03:43 PM
-هاينريش هرتز و كشف امواج راديويى
تاريخ: ۱۸۸۸
در سال ۱۸۸۸ يك جرقه سوسوزن در محيط تاريك آزمايشگاهى در آلمان نويدبخش شروع يك انقلاب فنى با ابعادى بى سابقه شد. هاينريش هرتز فيزيكدان ۳۱ ساله در انستيتو فنى كالسروهه يك مدار الكتريكى به وجود آورده بود كه در گوشه آزمايشگاهش جرقه زد و او جرقه ديگرى را در گوشه ديگر اتاق درست روبه روى آن مشاهده كرد. هرتز وجود امواج نامريى انرژى الكترومغناطيس را نشان داد كه قادرند به سرعت نور حتى در فضاى خالى حركت كند. وجود اين امواج را فيزيكدان اسكاتلندى جيمز كلارك ماكسولى ۱۵ سال پيش از آن پيش بينى كرده بود و از آن زمان تا به امروز به صورت اساس و پايه شبكه جهانى راديو، تلويزيون و مخابرات دور درآمده است.
۲- استانلى ميلگرام و اطاعت از قدرت
تاريخ: ۱۹۶۱
در ژوئن ۱۹۶۱ يك آگهى در روزنامه اى در ايالت كنكتيكات از خوانندگان دعوت به شركت در يك مطالعه علمى درباره حافظه كرد. آگهى را يك پروفسور ۲۷ ساله روانشناس در دانشگاه ييل به نام استانل ميلگرام داده بود، ولى آزمايش مورد نظر واقعاً آن طور كه در بادى امر به نظر مى رسيد نبود. به كسانى كه در اين تجربه شركت داشتند گفته شده بود كه موضوع مورد نظر تاثير تنبيه بر روى يادگيرى است و آ نها را به اتاقى هدايت مى كردند كه مردى را در آنجا با سيم هاى داراى الكترود بسته بودند و گفته مى شد مى توانستند شوك هاى دردناكى به او بدهند. سپس به شركت كنندگان گفته مى شد كه فهرستى از واژه هايى كه با تداعى به دنبال يكديگر مى آمدند به صداى بلند بخوانند و هنگامى كه شاگرد مورد نظر در بازگويى آن واژه ها دچار اشتباه مى شد با هر اشتباه يك شوك الكتريكى به وى وارد كنند. اين كار به كمك كنسولى با كليد هاى مختلف از ۱۵ تا ۴۵۰ ولت صورت مى گرفت. شركت كنندگان كه با ديوارى از شاگرد جدا شده بودند مى توانستند فرياد هاى ناشى از درد او را در پى هر بار وارد شدن شوك الكتريكى به دنبال اشتباه بشنوند. با بدتر شدن وضع و زجر كشيدن شاگرد مورد نظر بسيارى از شركت كنندگان معترض شدند ولى دانشمند مسئول در پاسخ تنها مى گفت كه آزمايش بايد ادامه يابد و ۶۵ درصد آنها هم به اين كار ادامه دادند. با بالا رفتن ميزان ولتاژ شوك هاى الكتريكى كم كم ضجه ها و فرياد ها تبديل به سكوتى شوم شدند.
تنها پس از آن كه آزمايش به پايان رسيد، حقيقت به شركت كنندگان گفته شد: اين شاگرد اصلاً يك هنرپيشه بوده و درد و رنجى در كار نبوده است. ميلگرام نشان داد كه مى توان مردم عادى را اگر تصور كنند كه مى توانند از مسئوليت شانه خالى كنند و آن را به مقامات واگذارند، به زجر دادن افراد غريبه تا حد مرگ تشويق و قانع كرد. در دهه ۱۹۶۰ تجربه ميلگرام آب خنكى بود بر خشم ناشى از اعمال نازى ها. همان طور كه رسوايى اخير در مورد نحوه رفتار با زندانيان عراقى نشان داد، تجربه ميلگرام هنوز هم اهميت خود را از دست نداده است.
۳- انريكو فرمى و نخستين واكنش زنجيره اى هسته
تاريخ: ۱۹۴۲
فكر خارج ساختن انرژى مفيد از اتم ها را برخى از برجسته ترين دانشمندان جهان از جمله اينشتين بسيار دور از دسترس مى پنداشتند تا آنكه از تجربه اى كه مخفيانه در حياط خلوتى در دانشگاه شيكاگو صورت گرفته بود خبر دار شد؟ در يك روز سرد ماه دسامبر ۱۹۴۲ فيزيكدان ايتاليايى و برنده جايزه نوبل انريكو فرمى كار ساخت نخستين رآكتور اتمى جهان را كه تقريباً شكل كروى داشت به اتمام رساند. اين رآكتور شامل چندين تن گرانيت و اورانيوم راديواكتيو به همراه ميله هاى مركزى از جنس كارميوم بود. اينها طورى طراحى شده بودند كه مى توانستند نوترون هاى خارج شده توسط اتم هاى اورانيوم را كه هر يك قادرند اتم هاى اورانيوم بيشترى را بشكافند، جمع آورى كنند و بدين ترتيب زنجيره اى از واكنش ها را موجب شوند كه بالقوه قابليت انفجارى دارند. هنگامى كه فرمى دستور داد ميله هاى كنترل به آرامى خارج شوند تا نوترون ها آنقدر زياد شوند كه بتوانند واكنش زنجيره اى را تداوم بخشند، رآكتور عظيم شروع به توليد نيرو كرد. فرمى گذاشت به مدت چهار و نيم دقيقه اين جريان ادامه يابد. نيروى توليد شده به زور بيشتر از نيم وات مى شد، ولى بدين ترتيب ثابت شد كه واكنش زنجيره اى واقعى است و مى توان آن را كنترل كرد. نيروى هسته اى هديه اى بود كه او به دنيا داد.
تاريخ: ۱۸۸۸
در سال ۱۸۸۸ يك جرقه سوسوزن در محيط تاريك آزمايشگاهى در آلمان نويدبخش شروع يك انقلاب فنى با ابعادى بى سابقه شد. هاينريش هرتز فيزيكدان ۳۱ ساله در انستيتو فنى كالسروهه يك مدار الكتريكى به وجود آورده بود كه در گوشه آزمايشگاهش جرقه زد و او جرقه ديگرى را در گوشه ديگر اتاق درست روبه روى آن مشاهده كرد. هرتز وجود امواج نامريى انرژى الكترومغناطيس را نشان داد كه قادرند به سرعت نور حتى در فضاى خالى حركت كند. وجود اين امواج را فيزيكدان اسكاتلندى جيمز كلارك ماكسولى ۱۵ سال پيش از آن پيش بينى كرده بود و از آن زمان تا به امروز به صورت اساس و پايه شبكه جهانى راديو، تلويزيون و مخابرات دور درآمده است.
۲- استانلى ميلگرام و اطاعت از قدرت
تاريخ: ۱۹۶۱
در ژوئن ۱۹۶۱ يك آگهى در روزنامه اى در ايالت كنكتيكات از خوانندگان دعوت به شركت در يك مطالعه علمى درباره حافظه كرد. آگهى را يك پروفسور ۲۷ ساله روانشناس در دانشگاه ييل به نام استانل ميلگرام داده بود، ولى آزمايش مورد نظر واقعاً آن طور كه در بادى امر به نظر مى رسيد نبود. به كسانى كه در اين تجربه شركت داشتند گفته شده بود كه موضوع مورد نظر تاثير تنبيه بر روى يادگيرى است و آ نها را به اتاقى هدايت مى كردند كه مردى را در آنجا با سيم هاى داراى الكترود بسته بودند و گفته مى شد مى توانستند شوك هاى دردناكى به او بدهند. سپس به شركت كنندگان گفته مى شد كه فهرستى از واژه هايى كه با تداعى به دنبال يكديگر مى آمدند به صداى بلند بخوانند و هنگامى كه شاگرد مورد نظر در بازگويى آن واژه ها دچار اشتباه مى شد با هر اشتباه يك شوك الكتريكى به وى وارد كنند. اين كار به كمك كنسولى با كليد هاى مختلف از ۱۵ تا ۴۵۰ ولت صورت مى گرفت. شركت كنندگان كه با ديوارى از شاگرد جدا شده بودند مى توانستند فرياد هاى ناشى از درد او را در پى هر بار وارد شدن شوك الكتريكى به دنبال اشتباه بشنوند. با بدتر شدن وضع و زجر كشيدن شاگرد مورد نظر بسيارى از شركت كنندگان معترض شدند ولى دانشمند مسئول در پاسخ تنها مى گفت كه آزمايش بايد ادامه يابد و ۶۵ درصد آنها هم به اين كار ادامه دادند. با بالا رفتن ميزان ولتاژ شوك هاى الكتريكى كم كم ضجه ها و فرياد ها تبديل به سكوتى شوم شدند.
تنها پس از آن كه آزمايش به پايان رسيد، حقيقت به شركت كنندگان گفته شد: اين شاگرد اصلاً يك هنرپيشه بوده و درد و رنجى در كار نبوده است. ميلگرام نشان داد كه مى توان مردم عادى را اگر تصور كنند كه مى توانند از مسئوليت شانه خالى كنند و آن را به مقامات واگذارند، به زجر دادن افراد غريبه تا حد مرگ تشويق و قانع كرد. در دهه ۱۹۶۰ تجربه ميلگرام آب خنكى بود بر خشم ناشى از اعمال نازى ها. همان طور كه رسوايى اخير در مورد نحوه رفتار با زندانيان عراقى نشان داد، تجربه ميلگرام هنوز هم اهميت خود را از دست نداده است.
۳- انريكو فرمى و نخستين واكنش زنجيره اى هسته
تاريخ: ۱۹۴۲
فكر خارج ساختن انرژى مفيد از اتم ها را برخى از برجسته ترين دانشمندان جهان از جمله اينشتين بسيار دور از دسترس مى پنداشتند تا آنكه از تجربه اى كه مخفيانه در حياط خلوتى در دانشگاه شيكاگو صورت گرفته بود خبر دار شد؟ در يك روز سرد ماه دسامبر ۱۹۴۲ فيزيكدان ايتاليايى و برنده جايزه نوبل انريكو فرمى كار ساخت نخستين رآكتور اتمى جهان را كه تقريباً شكل كروى داشت به اتمام رساند. اين رآكتور شامل چندين تن گرانيت و اورانيوم راديواكتيو به همراه ميله هاى مركزى از جنس كارميوم بود. اينها طورى طراحى شده بودند كه مى توانستند نوترون هاى خارج شده توسط اتم هاى اورانيوم را كه هر يك قادرند اتم هاى اورانيوم بيشترى را بشكافند، جمع آورى كنند و بدين ترتيب زنجيره اى از واكنش ها را موجب شوند كه بالقوه قابليت انفجارى دارند. هنگامى كه فرمى دستور داد ميله هاى كنترل به آرامى خارج شوند تا نوترون ها آنقدر زياد شوند كه بتوانند واكنش زنجيره اى را تداوم بخشند، رآكتور عظيم شروع به توليد نيرو كرد. فرمى گذاشت به مدت چهار و نيم دقيقه اين جريان ادامه يابد. نيروى توليد شده به زور بيشتر از نيم وات مى شد، ولى بدين ترتيب ثابت شد كه واكنش زنجيره اى واقعى است و مى توان آن را كنترل كرد. نيروى هسته اى هديه اى بود كه او به دنيا داد.