Mohamad
02-03-2011, 04:48 PM
حرف تعریف the (قسمت دوم)
در موارد زير نبايد از حرف تعريف the استفاده شود:
1- زمانيکه يک کلمه يا اصطلاح را در معناي عام آن به کار مي بريم.
مثال:
a) Inflation is rising.
b) People are worried about rising crime.
در مثالهاي فوق کلمه Inflation (تورم) و People (مردم) در معناي عام خود به کار رفته اند. ترجمه جملات به فارسي به اين ترتيب خواهد بود:
الف) تورم در حال افزايش است.
ب) مردم (عموم مردم) نگران افزايش جرم هستند.
2- پيش از نام رشته هاي ورزشي.
مثال:
My son plays soccer.
Tennis is expensive.
3- پيش از اسامي غيرقابل شمارش زمانيکه در معناي عام خود به کار رفته باشند.
مثال:
Information is important to any organization.
- اطلاعات براي هر موسسه اي اهميت دارد. (هر گونه اطلاعاتي)
Coffee is bad for you.
- قهوه براي شما خوب نيست. (هر نوع قهوه اي)
4- قبل از اسامي شهرها و کشورها. (مگر اينکه از چند ناحيه يا ايالت تشکيل شده باشند يا اينکه در نام آنها کلماتي مثل states، kingdom، republic، يا union وجود داشته باشد.)
مثال:
Italy, Mexico, Iran, England – Tehran, Tokyo, Paris, Moscow
The United States, The UK (United Kingdom), The Irish Republic
The Netherlands, The Philippines, The British Isles
5- قبل از تمامي ضميرها و همينطور ضماير و اسامي اشاره.
مثال:
He is my only brother.
This hotel will be open next week.
These are the old classrooms.
6- پيش از نام روزها، ماه ها، و سالها.
مثال:
- I go to English class on Mondays and Wednesdays.
- He was born in April.
- The First World War began in 1914.
7- معمولا (نه هميشه) قبل از کلمات زير از the استفاده نميشود:
home, town, church, hospital, prison, school, work, sea
مثال:
He's on his way to work.
We were in town last Saturday.
We go to school to study.
I arrived home before midnight.
در موارد زير نبايد از حرف تعريف the استفاده شود:
1- زمانيکه يک کلمه يا اصطلاح را در معناي عام آن به کار مي بريم.
مثال:
a) Inflation is rising.
b) People are worried about rising crime.
در مثالهاي فوق کلمه Inflation (تورم) و People (مردم) در معناي عام خود به کار رفته اند. ترجمه جملات به فارسي به اين ترتيب خواهد بود:
الف) تورم در حال افزايش است.
ب) مردم (عموم مردم) نگران افزايش جرم هستند.
2- پيش از نام رشته هاي ورزشي.
مثال:
My son plays soccer.
Tennis is expensive.
3- پيش از اسامي غيرقابل شمارش زمانيکه در معناي عام خود به کار رفته باشند.
مثال:
Information is important to any organization.
- اطلاعات براي هر موسسه اي اهميت دارد. (هر گونه اطلاعاتي)
Coffee is bad for you.
- قهوه براي شما خوب نيست. (هر نوع قهوه اي)
4- قبل از اسامي شهرها و کشورها. (مگر اينکه از چند ناحيه يا ايالت تشکيل شده باشند يا اينکه در نام آنها کلماتي مثل states، kingdom، republic، يا union وجود داشته باشد.)
مثال:
Italy, Mexico, Iran, England – Tehran, Tokyo, Paris, Moscow
The United States, The UK (United Kingdom), The Irish Republic
The Netherlands, The Philippines, The British Isles
5- قبل از تمامي ضميرها و همينطور ضماير و اسامي اشاره.
مثال:
He is my only brother.
This hotel will be open next week.
These are the old classrooms.
6- پيش از نام روزها، ماه ها، و سالها.
مثال:
- I go to English class on Mondays and Wednesdays.
- He was born in April.
- The First World War began in 1914.
7- معمولا (نه هميشه) قبل از کلمات زير از the استفاده نميشود:
home, town, church, hospital, prison, school, work, sea
مثال:
He's on his way to work.
We were in town last Saturday.
We go to school to study.
I arrived home before midnight.