PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزش گرامر زبان انگلیسی-Grammar E-Learning



Mohamad
02-03-2011, 02:04 PM
آموزش گرامر زبان انگلیسی
Grammar E-Learning




In this topic I'm going to put the English grammar in Farsi language. I choose the lessons from the ones I've learned during my studies
Please remember that, the first lessons may seem so easy for some of you. But don't worry we'll reach to hard ones so soon. It depends on how much you participate in the exercises
In this topic I just put the lessons and we'll discuss it in another topic named "Grammar discussion and exercises" .

Wish you all the best


در این تاپیک به آموزش گرامر می پردازیم. این مباحث را از جزوه های زبان در طی سالهایی که انگلیسی آموزش می دیدم انتخاب کردم. امیدوارم که مورد استفاده دوستان قرار گیرد.
لطفا توجه کنید که درسهای اول ممکن است برای بعضی دوستان ساده به نظر بیاید. ما گرامر را از ابتدا شروع می کنیم و به تدریج به مباحث مشکل تر خواهیم رسید. سرعت پیشرفت ما بستگی به میزان مشارکت شما در حل تمرین ها دارد

در این تاپیک فقط مباحث گرامری را قرار می دهم. هر گونه بحث و تبادل نظر و تمرینات مربوط را در تاپیک جداگانه ای به نام بحث های گرامری انجام می دهیم.

شاد و پیروز باشید :^:

Mohamad
02-03-2011, 02:04 PM
What is Grammar?

Grammar is the system of a language. People sometimes describe grammar as the "rules" of a language; but in fact no language has rules*. If we use the word "rules", we suggest that somebody created the rules first and then spoke the language, like a new game. But languages did not start like that. Languages started by people making sounds which evolved into words, phrases and sentences. No commonly-spoken language is fixed. All languages change over time. What we call "grammar" is simply a reflection of a language at a particular time.
Do we need to study grammar to learn a language? The short answer is "no". Very many people in the world speak their own, native language without having studied its grammar. Children start to speak before they even know the word "grammar". But if you are serious about learning a foreign language, the long answer is "yes, grammar can help you to learn a language more quickly and more efficiently." It's important to think of grammar as something that can help you, like a friend. When you understand the grammar (or system) of a language, you can understand many things yourself, without having to ask a teacher or look in a book.
So think of grammar as something good, something positive, something that you can use to find your way - like a signpost or a map.

گرامر چیست؟
گرامر سیستم هر زبان است. مردم بعضی وقتها گرامر را به عنوان "قوانین " یک زبان تعبیر می کنند. ولی واقعا هیچ زبانی قانون ندارد. اگر ما از لغت قانون استفاده کنیم، اینطور به نظر می رسد که کسی قانون را بوجود آورده و بعد زبان را صحبت کردیم، مثل بازیهای جدید. ولی زبانها به این صورت بوجود نیامدند.
زبان بوسیله مردم بوجود آمد که صدا را به تدریج به لغت و جمله تبدیل کردند. هیچ زبانی ثابت نیست و تمام زبانها در طول زمان تغییر می کنند. چیزی که ما آنرا گرامر می خوانیم، به صورت ساده انعکاس یک زبان در یک زمان خاص است.
آیا لازم است که گرامر را یاد بگیریم؟؟؟ جواب سریع این است که "خیر" . مردم زیادی در دنیا بدون اینکه بدانند گرامر چیست زبان خودشان را صحبت می کنند. بچه ها قبل از اینکه لغت گرامر را بدانند صحبت می کنند.
ولی اگه شما برای یاد گیری یک زبان خارجی مصمم هستید، جواب بهتر "بله " است. گرامر نی تواند کمک کند که یک زبان را بهتر و سریع تر یاد بگیرید. مهمه که شما به گرامر به عنوان وسیله ای برای یادگیری بهتر نگاه کنید.مثل یک دوست. وقتی شما گرامر یک زبان را یاد گرفتید، خیلی چیزها را می توانید خودتان یاد بگیرید، بدون اینکه از مجبور باشید از معلم بپرسید یا در کتاب نگاه کنید.
بنابراین به گرامر به عنوان یک وسیله خوب، مثبت نگاه کنید به عنوان وسیله ای که می توانید به کمک آن راه خود را پیدا کنید. مثل نقشه.

Mohamad
02-03-2011, 02:04 PM
جمله چیست؟

جمله عبارتست از مجموعه چند کلمه که روی هم معنا و مفهوم درستی داشته باشند.

اجزای جمله کدام است؟

اجزاء جمله عبارتند از فاعل، فعل، مفعول،قید مکان و قید زمان



1- فاعل ( Subject)

فاعل به معنای کننده کار است و از دو قسمت تشکیل شده. یا اسم است یا ضمیر. اگر ضمیر باشد حتما از نوع ضمیر فاعلی خواهد بود . جدول ضمائر فاعلی در زیر نشان داده شده است.

الف: اسم noun مانند Jack, Mary, John , …

ب: ضمیر pronoun


جدول ضمائر فاعلی:

Singular................ Plural

I ............... we

You ........... You

He


She ............ They

It

2- فعل Verb

فعل کلمه ای است که بر انجام کاری و یا روی دادن حالتی دلالت می کند. فعل از کلمه ای به نام مصدر گرفته شده. علامت مصدر زبان انگلیسی To است. با برداشتن To از ابتدای مصدر، مصدر بدون To خواهیم داشت. هر کدام از ضمائر فاعلی را به جای To قرار دهیم، یک جمله ساده انگلیسی خواهیم داشت.



To go مصدر، رفتن

Go مصدر بدون To

I go جمله ساده، من می روم.



3- مفعول Object

مفعول کلمه ای است که کار فعل بر روی آن واقع می شود. مفعول می تواند دو حالت داشته باشد. یا اسم است و یا ضمیر. اگر ضمیر باشد حتما باید از نوع ضمیر مفعولی باشد. جدول ضمائر مفعولی در زیر نشان داده شده است.



جدول ضمائر مفعولی:

Singular...... Plural

Me ................Us

You .............You

Him

Her............... Them

It




مثال: I see them






We like ice-cream


4- قید مکان Adverb of place

قید مکان کلمه ای است که مکان وقوع فعل را نشان می دهد

I go to school



5- قید زمان Adverb of time

قید زمان کلمه ای است که زمان انجام کار را نشان می دهد.

I play in the yard everyday




صفات ملکی: Possessive Adjectives

صفت ملکی کلمه ای است که اسم را توصیف می کند و در انگلیسی بر عکس فارسی ابتدا صفت می آید و سپس موصوف.



اسم (موصوف).......... صفت

Red ......... apple

Blue ..........pen

Tall ........... boy

Little.......... girl

Big .............class

Kind........... mother

My ........... mother



Your........... bag



یکی از تقسیمات صفت، صفات ملکی هستند که مالکیت را می رسانند. و همیشه قبل از اسم قرار می گیرند. جدول صفات ملکی به شرح زیر می باشد.



جدول ضمائر مفعولی:

Singular ........ Plural

My ........... Our

Your ..........Your

His

Her ............ Their

Its

مثالهای این بخش:

My mother is kind

My father and UI watch T.V

She and her sister go to the restaurant

He and her father help you and your brother

Mohamad
02-03-2011, 02:05 PM
بودن To Be

To Be به معنای بودن می باشد و در زمان حال ساده دارای مشتقات am,is,are است و در زمان گذشته ساده به صورت was,were آورده می شود. در زیر جدول ضمائر فاعلی با مشتقات To Be در زمان حال ساده نشان داده شده است.

Singular...... Plural

I am ............we are

You are........ You are

He is

She is ...........They are

It is



Examples

I am your sister

We are at home

He is my father

John and I are good boys

Mary and Tome aren’t good children



منفی کردن:

برای منفی کردن مشتقات to be کافی است به انتهای افعال کلمه not را اضافه کنیم. در تمام حالت با ضمائر مختلف (به جز I) می توانیم not را با فعل مخفف کنیم و یا فعل را با فاعل مخفف کنیم.

I am not = I’m not

You are not = you’re not = you aren’t



I’m not a student

They aren’t teachers

She’s not a nurse.

سوالی کردن:

برای سوالی کردن مشتقات to be کافی است که جای فعل و فاعل را عوض کنیم.

Are you happy?l

Is your father a doctor?l

منفی سوالی کردن:

برای منفی سوالی کردن جملات to be می توانیم به دو صورت زیر رفتار کنیم.

1- از فرم منفی مخفف در جمله اول استفاده کنیم.

a. Isn’t he a professor?l

b. Aren’t they here?l

2- فعل را در اول جمله آورده، سپس فاعل و بعد از آن not را می نویسیم.

a. Is he not a professor?l

b. Are they not here?l

Mohamad
02-03-2011, 02:05 PM
تغییرات فعل
تغییرات فعل

1- منفی کردن : برای منفی کردن فعل جمله در صورتی که فعل کمکی باشد به انتهای آنnot را اضافه می کنیم و در صورتی که فعل غیر کمکی باشد، از کلمه don’t برای همه فاعل ها به جز سوم شخص مفرد استفاده کرده و برای سوم شخص مفرد از doesn’t استفاده می کنیم.

I can go --------- I can’t go

I go --------------- I don’t go

He goes-----------he doesn’t go



2- سوالی کردن: برای سوالی کردن جمله اگر فعل جمله کمکی باشد آنرا به اول جمله می آوریم و سپس فاعل را بعد از آن قرار می دهیم. اما در صورتی که فعل جمله اصلی (غیر کمکی ) باشد، از کلمه do برای همه فاعل ها به جز سوم شخص مفرد استفاده کرده و برای سوم شخص مفرد از does استفاده می کنیم.

I can go----------- Can you go?l

You go ------------Do you go?l

He goes----------- Does he go?l



3- منفی- سوالی کردن: همانطور که در درس قبل گفته شد، به دو روش می توان جمله را منفی- سوالی کرد. در صورتی که فعل جمله کمکی باشد به همان روش قبلی رفتار میکنیم، یعنی منفی – مخفف در اول جمله و فعل کمکی و سپس not . اما اگر فعل ما اصلی باشد، از don’t, doesn’t در اول جمله و یا Do, Does و سپس فاعل و بعد not استفاده می کنیم.

I can go -------, Can’t you go? / Can you not go?l

You go -------, Don’t you go? / Do you not go?l

He goes-------, Doesn’t he go? / Does he not go ?l

جدول افعال کمکی :

.گدشته ساده..................حال ساده
Am,is, are ……………….was,were
Have, has…………………..had
Do, does …………………..did

(توانستن)Can…………………….could
( باید)Must…………………….___l
( باید)Ought to……………….___ l
( ممکن بودن)May…………………….might

Will…………………….would
Shall……………………should
(لازم بودن )Need………….……….___l
( جرات داشتن)Dare…………….…….___l
(ترجیح دادن )Would rather……….___ l
(بهتر بودن )Had better……….….___ l
l(سابقا )...__......................used to

بعضی از این افعال فرم مخفف ندارند و همیشه باید به صورت منفی غیر مخفف به کار روند.


منفی غیر مخفف ...........منفی مخفف.............فعل
Am……………..…..__ ………………..am not
Is, are …………….isn’t, aren’t……is not, are not
Can…………….…..can’t……………..ca nnot
May…………….…..___ …………….may not
Must………….…….mustn’t………..must not
Ought to ………..…___..............ought not to
Would rather…..…___..............would rather not
Had better………...___...............had better not

Mohamad
02-03-2011, 02:05 PM
کلمات پرسشی
کلمات پرسشی Interrogative words


کلمات پرسشی کلماتی هستند که در ابتدای جمله سوالی قرار میگیرند. عموما بعد از آنها فعل کمکی داریم. کلمات پرسشی به قرار زیر می باشد.



What ( چه) – where (کجا ) – why (چرا )- when (کی ) – what time (چه ساعت )- how (چگونه، چطور ) – who (چه کسی )- whom (چه کسی را ) – which (کدام +اسم ) - whose (مال چی کسی + اسم ) –
what kind of ( چه نوع + اسم)


How

چه مقدار (اسم غیر قابل شمارش) How much

چه مقدار (اسم قابل شمارش ) How many

چه مدت How long

چه مسافتی How far

چند وقت به چند وقت How often



What do you like?l

How do you know my name?l

How many sisters do you have?l

Mohamad
02-03-2011, 02:05 PM
Possessive pronouns--ضمائر ملکی
ضمائر ملکی:

ضمائر ملکی در انگلیسی به شرح زیر می باشد.

Plural ………................SSingular
Mine( مال من ) ……………ours ( مال ما)
Yours ( مال تو) ………yours (مال شما )
His ( مال او-پسر-)
Hers(مال او -دختر )……..…..theirs (مال آنها )
Its( مال آن)


ضمائر ملکی کلماتی هستند که جانشین صفت ملکی و اسم همراه آن می شوند. به فرمول ومثال زیر توجه کنید.

فرمول:

ضمیر ملکی = صفت ملکی + اسم

Ex:

This is my book
( این کتاب من است)
This is mine
(این مال من است )

Those are not their dictionaries
Those are not theirs

Mohamad
02-03-2011, 02:06 PM
قانون دو جمله


در فارسی ارتباط دو جمله با "که" برقرار می شود. ترجمه که در انگلیسی " that " می باشد. باید توجه داشت که " that و که" در جمله های فارسی وانگلیسی قابل حذف هستند



.




I know .........................You come

من می دانم. ....... تو می آیی






I know that you come

من می دانم که می آیی.



در دوحالت زیر در انگلیسی به جای " that " از " to" استفاده می کنیم.
l
1- چنانچه فاعلهای دو جمله یکی باشند، فاعل جمله دوم حذف وبه جای آن to قرار میگیرد

.



I want ..................... I go

من می خواهم. ............ من می روم





I want to go

من می خواهم که بروم.









2- چنانچه مفعول جمله اول فاعل جمله دوم باشد. فاعل جمله دوم حذف و به جای آن to قرار میگیرد.

I want you. ................ You go





I want you to go


من از شما می خواهم بروید.





توجه 1: چنانچه فعل جمله دوم منفی باشد. فاعل و فعل منفی جمله دوم را حذف و از مصدر منفی یعنی not to استفاده می کنیم



.


I want you........................ You don't go





I want you not to go


از شما می خواهم نروید.





توجه 2: چنانچه در حالتهای فوق فعل جمله دوم یک فعل کمکی باشد، برای ایجاد ارتباط بین دو جمله از That استفاده می کنیم
.

I know ............... I can teach




I know that I can teach

Mohamad
02-03-2011, 02:06 PM
وجه امری وجه امری
Imperative Mode

امر عبارتست از دستور انجام کاری به مخاطب. در انگلیسی برای ساختن جمله های امری کافی است you (فاعل) را از ابتدای جمله مثبت حذف کنیم.


you go ---------------> Go

تو می روی ------> برو


You are --------------> Be

تو هستی -------------> باش



برای ساختن جملات امری منفی در انگلیسی you را از ابتدای جمله منفی حذف میکنیم.


you don't go --------------->Don't go

تو نمی روی ------> نرو

You are not -------------->Don't be

تو نیستی -------------> نباش


امر تاکیدی:
برای تاکید کردن جمله های امری مثبت کافی است به ابتدای آن Do اضافه کنیم و برای تاکیدی کردن جمله های منفی از عبارت Don't you ever استفاده می کنیم.

Do go
نکنه نری، مبادا نری، حتما برو


نکنه بری، مبادا بری، اصلا نرو
Don't you ever go


امر مودبانه:

برای اینکه از جمله های امری مفهوم مودبانه بسازیم، یکی از عباات زیر را که همگی به معنای لطفا می باشند را به ابتدای جمله اضافه می کنیم. در انتهای تمام جملات به جز جمله ای که با Please آغاز می شود، علامت پرسشی (؟) قرار خواهد گرفت.

لطفا


Will you
Would you
Could you

لطفا خواهش می کنم


Would you please
Could you please

Please Will you please

لطفا برو


Please go
Will you go?
Would you go ?
Could you go ?
Will you please go ?
Would you please go ?
Could you please go?

Mohamad
02-03-2011, 02:06 PM
اصطلاحات بی زحمت

اصطلاحات زیر به معنی بی زحت می باشند. بعد از این دو اصطلاح حتما فعل به صورت ing دار خواهد آمد و در انتها نیز علامت سوال خواهیم گذاشت.

Do
............You mind + verb + ing +...... ?
Would


Do
............You mind opening the window ?
Would
بی زحمت پنجره را باز کنید.


Do
............You mind putting out your cigarette ?
Would

بی زحمت سیگارتان را خاموش کنید

Mohamad
02-03-2011, 02:07 PM
Say-Tell

هر دو به معنای گفتن می باشد، با این تفاوت که بعد از say یا مفعول نداریم یا مفعول غیر شخص داریم. اما بعد از tell حتما مفعول شخصی
خواهیم داشت.
I say
من می گویم


من این را می گویم


من آنرا می گویم.


یک چیزی می گویم.


تو چی می خواهی بگویی؟


من به تو می گویم.


می خواهم به تو یک چیزی بگویم.


چه چیزی می خواهی به من بگویی؟

I say this I say that I say something What do you want to say?? I tell you I want to tell you something What do you want to tell me? l

Mohamad
02-03-2011, 02:07 PM
اصطلاحات مربوط به Tell

To tell a story
To tell stories
داستان گفتن


To tell lies
دروغ گفتن


To tell jokes
جک گفتن


To tell fact
حقیقت را گفتن


اخبار گفتن


قیمت را گفتن


To tell apart
تشخیص دادن


یکی را از دیگری تشخیص دادن


خوب را از بد تشخیص دادن


اسم کسی را گفتن


راز کسی را گفتن


فال کسی را گرفتن


وقت را گفتن


examples:

I want to tell a story
می خواهم یک داستان بگویم.


دیگه دوبار دروغ نگویی!!!


باید رازت را بگویی.


l
آیا می خواهی حقیقت را بگویی؟؟

Mohamad
02-03-2011, 02:08 PM
اصلاحات مربوط به Say

To say Hello
......... Good morning
......... Good afternoon
......... Good evening
......... Good night
......... Good bye

To say prayers
نماز خواندن، دعا کردن

Mohamad
02-03-2011, 02:09 PM
Articles


حروف تعریف

حروف تعریف در انگلیسی به دو دست تقسیم می شوند.

اسامی نامشخص Indefinite articles

الف : A , An
هر دو به معنای یک می باشند، با این تفاوت که "a " قبل از کلماتی به کار می رود که از نظر تلفظ با حروف بیصدا آغاز شوند و " an" قبل از کلماتی به کار می رود که با یکی از حروف صدا دار آغاز شوند. باید توجه داشت که در هر دو مورد اسم مورد نظر قابل شمارش و مفرد می باشد.
1- حروف تعریف
A book
A car
A house
A university
A used car
یک ماشین دست دوم


An orange
An egg
An umbrella
An ice-cream
An apple An hour
An honest man



ب: Some
ترجمه Some در فارسی وابسته به اسم بعد از آن می باشد. یعنی اگربعد از Some اسم قابل شمارش جمع داشته باشیم، ترجمه آن می شود : " مقداری ، کمی" . چنانچه بعد از Some اسم قابل شمارش مفرد بیاید، معنی آن "یک " خواهد بود. در صورتی که بعد از Some عدد داشته باشیم، معنی آن می شود " در حدود "
این مطلب را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :

1- Some + اسم قابل شمارش جمع = تعدادی

I want to buy some books

می خواهم تعدادی کتاب بخرم



2- Some + اسم غیر قابل شمارش = کمی، مقداری

I want some sugar

کمی شکر می خواهم


3- Some + عدد = در حدود

We have some twenty guests toight
امشب در حدود 20 مهمان داریم

4- Some + اسم قابل شمارش مفرد = یک

Some day she'll come

یک روزی او می آید.


*(منظور از اسامی غیر قابل شمارش اسامی هستند که جمع بسته نمی شوند.)




توجه: در جملات منفی، سوالی، منفی سوالی و جملاتی که دارای if (به معنی آیا) هستند، از Some استفاده نمی شود. و در عوض any جایگزین Some می شود.

I have some money.
I don't haveany money
Do you haveany money?
Don't you have any money?
I want to know if you have any money.
l
در جمله های نفی تاکیدی به جای any از no استفاده می کنیم. که در این صورت فعل جمله مثبت خواهد شد.

I have no money
من هیچ پولی ندارم.

2- حروف تعریف اسامی مشخص Definitive Articles

The حرف تعریف اسامی مشخص می باشد و قبل از هر نوع اسمی یعنی قابل شمارش جمع و قابل شمارش مفرد و غیر قابل شمارش به کار می رود. به شرط آنکه اسم مورد نظر برای گوینده و شنونده شناخته شده و مشخص باشد. ترجمه the در فارسی عبارت است از " آن " یا "کسره إ " .

I want to buy the book
می خواهم آن کتاب را بخرم


لطفا آن شکر را به من بدهید.


می خواهم آن دانش آموزان را ببینم.

توجه: قبل از اسامی خاص، اسامی ملکی (عام) و قبل از صفات ملکی از هیچ حرف تعریفی استفاده نمی کنیم.

please give me the sugar I want to see the students
Jack is a smart student
(اسم خاص) جک دانش آموز باهوشی است

Sugar is sweet.
(اسم عام) شکر شیرین است

My father is a good lawyer
(صفت ملکی) پدر من وکیل خوبی است.

Mohamad
02-03-2011, 02:09 PM
لغات استفهامی بین دو جمله
لغات استفهامی(پرسشی) بین دو جمله

برای ایجاد ارتباط بین دو جمله ، هنگامی که جمله دوم با یکی از کلمات پرسشی سوالی شده باشد، کافی است از خود کلمه پرسشی یه عنوان رابط دو جمله استفاده می کنیم. که در این صورت جمله دوم دوم خواه مثبت و خواه منفی از حالت سوالی خارج شده و به شکل غیر سوالی بیان می شود.

I know ............................... Where do you work?
I know where you work.

I don't know ...........................What time can you come?
I don't know what time you can come.

I don't know ....................... why don't you like me?
I don't know why you don't like me.

Do you know ......................... What time is it??
Do you know what time it is.

Mohamad
02-03-2011, 02:09 PM
می .......................ب
در جمله هایی که توسط کلمات پرسشی به یکدیگر وصل می شوند، چنانچه فاعلهای آن دو جمله یکسان باشند، دو حالت وجود خواهد داشت.

چنانچه در فارسی بعد از کلمه پرسشی می داشته باشیم، در انگلیسی بعد از کلمه پرسشی فاعل خواهیم داشت. اما در صورتی که بعد از کلمه پرسشی ب داشته باشیم، در انگلیسی بعد از کلمه پرسشی به جای فاعل to خواهیم داشت.

I know ................ What do I say???

I know what I say

می دانم چه می گویم

I know what to say

می دانم چه بگویم

Mohamad
02-03-2011, 02:10 PM
Possessive Caseحالت ملکی

برای نشان دادن حالت ملکی در فارسی از کسره استفاده می کنیم. ترجمه این کسره در انگلیسی به دو صورت خواهد بود.

الف: چنانچه اسم بعد از کسره دز فارسی شخص باشد، ترجمه کسره در انگلیسی s' می شود.

Ali's room

اتاقِ علی

My sister's car

ماشینِ خواهرم

ب: چنانچه اسم بعد از کسره در فارسی غیر شخص باشد. ترجمه کسره در انگلیسی of می شود.


The door of the room

در ِ اتاق



توجه 1: چنانچه اسم بعد از کسره در فارسی جمع با قاعده باشد، تنها بعد از s' جمع از ' استفاده می کنیم.

The boy 's room
اتاق پسره

The boys' room
اتاق پسرها

توجه 2: در صورتی که اسم بعد از کسره شخص و جمع آن بی قاعده باشد. برای به وجود آوردن حالت ملکی مانند اسامی مفرد از s' استفاده می شود.

The child's room

The children's room
اتاق بچه ها

توجه 3: چنانچه در عبارتی بیش از یک کسره داشته باشیم، تمام کسره ها of ترجمه می شود.


The key of the door of the room
کلیدِ درِ اتاق






در صورتی که اسم آخر شخص باشد، تمام کسره ها به جز آخری به of ترجمه می شوند و کسره آخر s' می شود.

The key of the door of Ali's room


کلید در اتاق علی

Mohamad
02-03-2011, 02:11 PM
اقسام از اقسام از

" of " به معنای از به مفهوم جزئی از کل می باشد.

One 1- of my friends is here

یکی از دوستانم اینجاست

2- " How " به معنای از کجا می باشد.

How do you know that he's sick??l

از کجا می دانی که او مریض است.

3- " At " . به معنای از می باشد و در جمله معمولا قبل از اسم مغازه یا فروشگاه به کار می رود.

We buy meat at the butcher's

ما از قصابی گوشت می خریم.

4- " Since " به معنای از آنجایی که می باشد و در جمله برای بیان علت کار، به کار می رود.

Since he is a good boy, I intend to buy him a gift

از آنجایی که او پسر خوبی است، قصد دارم برایش یک هدیه بخرم

5- " through " به معنی از و به مفهوم از میان می باشد.

I like to drive through clear streets

من دوست دام از میان خیابانهای خلوت رانندگی کنم

6- " Than " به معنای از می باشد و بعد از صفات برتر به کار می رود.

He's older than I
او از من بزرگتر است


من از او جوانترم

7- " Out of " به معنی از و به مفهوم از توی می باشد.
I'm younger than him

Eat out of your plate
از توی بشقاب خودت غذا بخور


" From " . به معنای از و به مفهوم جدایی است.
8-

Take your book from him
کتابت را از او بگیر



توجه 1: از From می توانیم برای نشان دادن فاصله دو مکان و یا زمان استفاده کنیم.

I walk from home to school

من از خانه تا مدرسه پیاده می روم (فاصله دو مکان)


I work from morning to night

من از صبح تا شب کار می کنم. (فاصله زمانی)

توجه 2: در صورتی که From بعد از دو مصدر To be و To come به کار رود، به مفهوم اهل جایی بودن است. Where are you from??
Where do you come from?? ?l

اهل کجا هستید؟؟


I I'm from Iran.come from Iran.

من اهل ایران هستم.


( از پست بعدی مطالب راجع به زمانهای انگلیسی آغاز می شود )

Mohamad
02-03-2011, 02:12 PM
جدول زمانها

زمان ظرف فعل محسوب می شود. در انگلیسی سه زمان گذشته، حال و آینده وجود داد، که هر کدام به چهار بخش یعنی ساده، استمراری، کامل و کامل استمراری تقسیم می شوند. جدول زیربه طورخلاصه این مطلب را نشان می شدهد.

Past ..................... Present ...................Future
ساده .........................ساده................. .......ساده
استمراری ...................استمراری............... .استمراری
کامل .........................کامل................. .......کامل
کامل استمراری ...........کامل استمراری.......کامل استمراری

در مورد هر یک از این زمانها سه مطلب را باید یاد بگیرید:



1- تعریف 2- طرز ساخت (شکل) 3- قیود زمان

Mohamad
02-03-2011, 02:12 PM
Simple Present tense

زمان حال ساده

1- تعریف:
هرگاه عملی در سه زمان گذشته، حال و آینده به صورت تکرار انجام شود، حال ساده نامیده می شود. بنابراین موارد زیر همیشه با حال ساده بیان می شوند.


I breath
من نفس می کشم
2- حقایق طبیعی
The earth is round
زمین گرد است
3- کارهای عادتی
I smoke
من سیگار می کشم

1- کارهای همیشگی 2- طرزساخت یا شکل:
برای ساختن زمان حال ساده کافی است علامت مصدر ( to) را حذف کرده و به جای آن فاعل را قرار دهیم.

To come -----------> I come
To go -----------> I go


توجه 1: چنانچه در زمان حال ساده فاعل سوم شخص مفرد باشد، به انتهای فعل s اضافه می کنیم.



I come
She come s

توجه 2: چنانچه آخرین حرف فعل ( z,o,x,ch,sh ) باشد. به جای s ،ا es را به انتهای آن اضافه می کنیم.


She washes
She passes
She goes
She teaches
She fixes
She freezes


توجه 3: در صورتی که در یک جمله بیشتر از یک فعل داشته باشیم، s سوم شخص به فعل اول اضافه می شود.


She wishes to go

توجه 4: جمله هایی که دارای فعل کمکی باشند، هرگز I wish to go s سوم شخص ندارند.

I can take you to school
من می توانم شما را به مدرسه ببرم

She can take you to school
او می تواند شما را به مدرسه ببرد.

توجه 5: چنانچه آخرین حرف فعل " y" باشد و حرف قبل از آن یکی از حروف بی صدا باشد، به هنگام نوشتن s سوم شخص حذف شده و به جای آن " ies " به فعل اضافه می شود.



He studies.

Play -----> حرف قبل y از صدا دار است =--------> He plays
Study -----> Studies

توجه 6: در جمله های حال ساده با فاعل سوم شخص مفرد ، تغییرات فعل (منفی، سوالی، منفی-سوالی) با doesو doesn't انجام می شود. باید توجه داشت که با وجود doesو doesn't اا، s و یا es از انتهای فعل حذف می شود.


She doesn't work
Does she work??
Doesn't she work? She woks?l

Mohamad
02-03-2011, 02:12 PM
قیود زمان حال ساده 3- قیود زمان
Adverbs of frequency
قیود تکرار

قیود تکرار قیودی هستند که با بیشتر زمانها از جمله زمان حال ساده به کار می روند. قیود تکرار به سه دسته تقسیم می شوند.

دسته اول: قیدهای این دسته می تواندد در ابتدا، انتها و یا در وسط جمله به کار روند. (منظور از وسط جمله، قبل از فعل اصلی است ). باید توجه داشت که در جمله های سوالی این قیود در ابتدای جمله قرار نمی گیرند. قید های این گروه همگی به معنی گاه گاهی و یا گاهی می باشند .
Some times
At times
on and off
off and on
now and then
every now and then
every so often
occasionally
Once in a while
from time to time

قید در اول جمله Some times I see her
قید در آخر جمله I see her some times.
قید در وسط جمله I some times see her

دسته دوم: قیدهایی هستند که فقط در وسط جمله یعنی قبل از فعل اصلی (بعد از فعل کمکی) به کار می روند. این قیدهای عبارتند از

همیشه always

معمولا usually
معمولا generally
اغلب frequently
اغلب often

هنوز still

هرگز (در جمله های سوالی و منفی ) ever
هرگز(در جمله های مثبت با مفهوم منفی) never

hardly
scarcely
به ندرت barely
rarely
seldom

I usually take her to school
من معمولا او را به مدرسه می برم


شما همیشه می توانید تا ساعت 9 به او تلفن کنید.
you can always call him at 9 o'clock

توجه: چنانچه در جمله مشتقات to be داشته باشیم ( am,is,are ) این قیدها بعد از مشتقات to be به کارمی روند.

He is never at home
او هرگز خانه نیست


او همیشه اینجاست

He is always here
دسته سوم: این دسته از قیدها در ابتدا یا در انتهای جمله به کار می روند.


هر روز Every day
........................morning
........................afternoon
........................night

هر هفته Every week
هر ماه Every month
هر فصل Every season
...............spring
...............summer
...............autumn/fall
...............winter

هر سال Every year
هر دهه Every decade
هر نسل (25 سال) Every generation
هر نیم قرن (50 سال ) Every half a century
هر قرن (100 سال) Every century

Every day she takes me to school
She takes me to school everyday
او هر روز مرا به مدرسه می برد.

Mohamad
02-03-2011, 02:13 PM
Present Continious Tense
زمان حال استمراری

1- تعریف:
هر گاه عملی در زمان حال ،در حال انجام شدن باشد با زمان حال استمراری بیان میشود.

2- شکل یا طرز ساخت:
برای ساختن این زمان در فارسی کافی است مصدر داشتن را که به معنای در حالِ یا مشغولِ می باشد را قبل از فعل زمان حال ساده صرف کنیم.

برای ساختن زمان حال ساده در انگلیسی از " ing " و صرف فعل to be در زمان حال ( am,is are ) استفاده می کنیم. به این ترتیب که مشتقات to be را قبل از فعل حال ساده قرار می دهیم و ing را در انتهای فعل می آوریم.


من کار می کنم

I work I am working
من دارم کار می کنم


تغییرات فعل در زمان استمراری با ( am,is are ) انجام می شود.

Are you going home?l
آیا به خانه می روید؟


No. I'm not going home

نه من به خانه نمی روم


او الان داره کجا زندگی می کنه؟


آنها الان دارند چی کار می کنند؟؟

Where is she living now?l What are they doing now?l توجه1 :
اگر 6 فعل زیر در انگلیسی با زمان حال استمراری بیان شوند، در فارسی ترجمه آنها ماضی نقلی خواهد بود.

To sit
نشستن


ایستادن


تکیه دادن


دراز کشیدن


خوابیدن


پوشیدن

To stand To lean To lie down To sleep To wear Example:
I'm sitting
من نشسته ام


او خوابنیده است


او ایستاده است


من دراز کشیده ام


آنها به دیوار تکیه داده اند


او لباس جدیدش را پوشیده است
She is sleeping He is standing I am lying down They are leaning against the wall She is wearing her new dress

توجه2 :


از جمله های حال استمراری با همراه قید زمان آینده می توان جمله هایی با مفهوم آینده ساخت.

I am leaving the city tomorrow
من فردا شهر را ترک خواهم کرد

My parents are flying to Europe next month
والدین من ماه آینده به اروپا پرواز خواهند کرد

3- قید زمان : قیود زمان حال استمراری عبارتند از:
l
1- now

الان- حالا


l2- At the present time
for the time being

فعلا، در حال حاضر، اجالتا


l3- at the moment

همین لحظه، همین الان

l4- today
tonight

امروز، امشب

l5- this ................week

این هفته

.........................month

این ماه

.........................season

این فصل

.........................year

امسال

.........................decade

این دهه

.........................generation

این 25 سال

.........................half a century

این نیم قرن

.........................century

این قرن

Mohamad
02-03-2011, 02:13 PM
To do

To do به معنای انجام دادن یک فعل اصلی است. بنابر این تغییرات آن یعنی (منفی کردن، سوالی کردن و منفی-سوالی کردن ) در زمان حال با دو فعل کمکی Do ,Does انجام می شود.


I do my homework
...فعل اصلی..

من تکالیفم را انجام می دهم

I don'tdo my homework
فعل اصلی..فعل کمکی

من تکالیفم را انجام نمی دهم

Do you do your home work??l

آیا تو تکالیفت را انجام می دهی؟

Don't you do your homework??l

مگر تو تکالیفت را انجام نمی دهی؟

She does her homework

او تکالیفش را انجام می دهد

She doesn'tdo here homework

او تکالیفش را انجام نمی دهد

Does she do her homework??l

آیا او تکالیفش را انجام می دهد؟؟

Doesn't she do her homework??l
مگر او تکالیفش را انجام نمی دهد؟؟

Mohamad
02-03-2011, 02:14 PM
Must ..... Have to

must به معنای باید در صورتی که با دو فاعل I, we به کار رود، مفهوم تمایل شخصی را می رساند و در صورتی که با بقیه فعل ها به کار رود به معنی تبعیت قانون و یا یک دستور اخلاقی است. شکل زیر به صورت خلاصه این مطلب را نشان می دهد.

I / we .................+ must ---------->ll

تمایل شخصی


you,she,he,it,they ...+must ---------->ll

تبعیت از قانون، دستور اخلاقی


Example:

I must watch Tv tonight

من باید امشب تلویزیون نگاه کنم(تمایل شخصی)

You must stop when the light is red

وقتی که چراغ قرمز است باید بایستید

She mustn't go to the movies alone

او نباید تنها به سینما برود



در صورتی که باید مفهوم اجبار داشته باشد، یعنی منظور انجام کاری بر مبنای یک عامل خارجی باشد، در این حالت به جای must از have to و از has to برای سوم شخص استفاده می کنبم. باید توجه داشت که تغییرات فعل در زمان حال ساده با دو فعل کمکی Do ,Does انجام می شود.


I have to work from morning to night

من مجبورم از صبح تا شب کار کنم

I don't have to work from morning to night

من مجبور نیستم از صبح تا شب کار کنم

Do you have to work from morning to night??l

آیا تو مجبوری از صبح تا شب کار کنی؟؟

Don't you have to work from morning to night??l

مگه تو مجبور نیستی از صبح تا شب کار کنی؟؟

She has to study hard

او مجبور است سخت درس بخواند

She doesn't have to study hard

او مجبور نیست سخت درس بخواند

Does she have to study hard??l

آیا او مجبور است سخت درس بخواند؟؟
Doesn't she have to study hard??l







مگر او مجبور نیست سخت درس بخواند؟؟

Mohamad
02-03-2011, 02:14 PM
موارد اختصاصی کاربرد THE

1- قبل از اسامی منحصر به فرد مانند آسمان، زمین، خورشید، ماه، ستارگان و جهان استفاده از حرف The ضروری است.


The sky
The sun
The stars
The earth
The moon
The world

2- قبل از اسم رودخانه ها، دریاها، اقیانوسها، خلیجها، تنگه ها، سلسله جبال و مطبوعات مهم دنیا استفاده از Theضروری است.


The Mississippi river
رودخانه می سی سی پی


دریای سیاه


اقیانوس آرام


خلیج فارس


رشته کوه های آلپ


مجله تایم

The Black sea The pacific ocean The Persian golf The Alps The Time
3- قبل از اسم کشورها هرگز از حرف تعریف The استفاده نمی کنیم،



الف: مگر اینکه اسم به صورت جمع یا اتحادیه بیان شود.


The United States of America
ایالات متحده آمریکا


امارات متحده عربی


پادشاهی بریتانیا
The United Arab Emirates The United Kingdom

ب: در صورتی که کشوری برای اسمی دیگر جنبه صفت داشته باشد، قبل از آن از The استفاده می کنیم.


مکزیک آب و هوای گرم دارد


آب و هوای مکزیک گرم است

4- قبل از اسم خانوادگی اشخاص از حرف تعریف The استفاده نمی کنیم. مگر اینکه اسم خانوادگی به صورت جمع بیان شود که نشانگز خانواده است.

Mr. Brown wants to take a trip
Mexico has a warm climate The Mexico climate is warm
آقای براون می خواهد به مسافرت برود

The Browns wants to take a trip

خانواده براون می خواهد به مسافرت بروند



5- قبل از اسم آلات موسیقی، وقتی که منظور نواختن آنها باشد. استفاده از The ضروری است.


My sister plays the piano beautifully

خواهرم زیبا پیانو می زند.


6- قبل از اسامی Theater (تئاتر) و Cinema (سینما) و movies و Concert (کنسرت) و Opera (اپرا) استفاده از حرف تعریف The ضروری است.


the movies tonight
I want to go to
می خواهم امشب به سینما بروم


7- قبل از اسامی مدرسه، کلیسا، مسحد و بیمارستان در صورتی که رفتن به این مکانها به ترتیب به منظور تحصیل کردن، عبادت کردن و معالجه شدن باشد، حرف تعریف The به کار نمی رود. در غیر این صورت قبل از این اسامی از The استفاده می شود.



We go to school to study
ما به مدرسه می رویم تا درس بخوانیم

Our teachers go the school to teach





معلم هایمان به مدرسه می روند تا درس بدهند.


8- قبل از جهات اصلی یعنی شمال، جنوب، شرق و غرب ( North, South, East, West ) ، هنگامی که منظور مکان باشد استفاده از The ضروری است.


We usually go to the north in summer

ما معمولا در تابستان به شمال می رویم.









9- قبل از ساعت حرکت وسائل نقلیه و قبل از ساعت پخش اخبار از حرف تعریف The استفاده می کنیم.


the 6 o'clock bus
I often take
من اغلب سوار اتوبوس ساعت 6 می شوم.

My father always listens to the 8 o'clock news



پدر من همیشه به اخبار ساعت 8 گوش می کند.

10- هنگامی که The قبل از بعضی صفات به کار رود، مفهوم آن جمع و نماینده طبقه ای از جامعه می باشد.

مریض ( sick) ، فقیر ( poor) ، ثروتمند ( rich ) ، مستضعف ( oppressed )

The sick

مریضان

The poor

فقرا

The rich


ثروتمندان

The oppressed

مستضعفان


11- قبل از صفات عالی استفاده از The ضروری است.


She's the tallest girl in the class

او قد بلند ترین دختر کلاس است.

Mohamad
02-03-2011, 02:14 PM
Adjectives and Adverbs

قید و صفت

صفت: کلمه ای است که اسم را توصیف می کند. جای صفت در انگلیسی قبل از اسم و بعد از فعل to be خواهد بود. هر چه تعداد صفتهای یک اسم بیشتر باشد، شنناسایی اسم مورد نظر آسانتر خواهد بود. در صورتی که یک اسم بیش از یک صفت داشته باشد، همه صفتها به جز دو صفت آخر که با and به یکدیگر متصل می شوند، با کاما " ، " از یکدیگر جدا می کنیم.
She is a good girl

She is a good and kind girl

She is a good, kind, smart, polite and pretty girl
او دختر خوب، مهربان، باهوش، مودب و زیبایی است.

قید: قید کلمه ای است که نحوه انجام فعل را نشان می دهد. در انگلیسی برای ساختن قید، کافی است به صفت " LY " اضافه کنیم



Adjective + Ly = Adverb



slow + ly = slowly
quiet + ly = quietly
fluent + ly= fluently
quick + ly = quickly

در انگلیسی جای قید بعد از فعل و در صورتی که در جمله مفعول وجود داشته باشد، بعد از مفعول است.

قید حالت+ فعل + فاعل

قید حالت + مفعول + فعل+ فاعل


She speaks quickly

او سریع صحبت می کند

She speaks English quickly

او سریع انگلیسی صحبت می کند


توجه:





کلمات زیر هم صفت و هم قید هستند. یعنی برای تبدیل شدن به قید نیازی به " LY " ندارند. روشن است که در صورتی که این کلمات قبل از اسم به کار روند صفت هستند و در صورتی که بعد از فعل به کار روند، قید محسوب می شوند.


fast

سریع

hard

سخت، مشکل

much

زیاد

short

کوتاه

high

بلند (برای ارتفاع)

enough

کافی

loud

بلند (برای صدا)

little

کم

far

دور

low

پایین (برای ارتفاع و صدا)

late

دیر

long

طولانی

near

نزدیک

straight

رک، مستقیم

early

زود


It's a hard job

کار سختی است (صفت)

She always works hard

او همیشه به سختی کار می کند (قید)

He usually speaks enough

او معمولا به اندازه کافی صحبت می کند (قید)

I have enough money

من پول کافی دارم (صفت)

My father is a straight man

پدر من مرد رکی است ( صفت)

Please go straight on





لطفا مستقیم بروید (قید)

Mohamad
02-03-2011, 02:15 PM
hard.........hardly

کلمه hard به معنای سخت ، هم صفت و هم قید حالت است. و hardly به معنای به ندرت از قیود تکرار است. بنابر این به هیچ وجه قید برای hard محسوب نمی شود. باید یاد آور شویم که جای hardly در جمله قبل از فعل اصلی است.



She studies hard
او سخت درس می خونه

She hardly studies English

او به ندرت انگلیسی می خونه

She hardly studies hard

او به ندرت سخت درس می خونه



loud .... loudly... aloud


هر سه قید هستند اما فقط loud صفت هم هست.



you have a (loud- loudly- aloud) voice

شما صدای بلندی دارید
(در این جمله فقط کلمه loud به عنوان صفت مناسب است)


please speaks (loud- aloud- loudly)l

لطفا بلند صحبت کنید
(در این جمله هر سه کلمه می توانند استفاده شوند)


Good ..... Well



هر گاه در فارسی لغت خوب صفت باشد، ترجمه آن در انگلیسی " good " می شود و هرگاه خوب قید باشد، ترجمه آن در انگلیسی well می شود.



He is a good swimmer
او شناگر خوبی است (صفت)

He swims well


او به خوبی شنا می کند (قید)

توجه:
در صورتی که well بعد از فعل to be و افعال ربطی قرار بگیرید، صفت محسوب می شود.






How are you??
I'm well, Thank you

حالتون چطوره؟


خوب، متشکرم

Mohamad
02-03-2011, 02:15 PM
Time and prepositions

حروف اضافه مربوط به زمان



حروف اضافه مربوط به زمان در انگلیسی عبارتند از :

1- ON هر گاه قید زمان در انگلیسی یک روز باشد، قبل از آن از حرف اضافه "On " استفاده می کنیم.

on .... Friday
........ the first day of school
........ the first day of June
........ Friday morning
در روز جمعه
در روز اول مدرسه
در روز اول جون
در صبح جمعه

2- In the هر گاه قید زمان به قیودی کوچکتر از روز تبدیل شود، حرف اضافه مربوط به آن In the خواهد بود.

In the ......... day
................. night
................. morning
................. afternoon
................. evening
در روز
در شب
در صبح
در بعد از ظهر
در عصر

3- In هر گاه قیود زمان به قیدهایی بزرگتر از روز تبدیل شوند، حرف اضافه آنها In خواهد بود.


In ........... week
.............. month
.............. season
.............. year
.............. decade
.............. generation
.............. half a century
.............. century
در هفته
در ماه
در فصل
در سال
در دهه
در 25 سال
در نیم قرن
در قرن

4- At هر گاه قیود زمان به لحظه ای از زمان تبدیل شوند ، حرف اضافه آنها،At خواهد بود.

At .............. 6 o'clock
.................. midnight
.................. dawn
..................sunrise
.................. noon
.................. sunset
.................. dusk
.................. night
در ساعت 6
نیمه شب
سحر
طلوع خورشید
ظهر
غروب خورشید
گرگ و میش
شب

Mohamad
02-03-2011, 02:15 PM
زمان گذشته ساده


Simple past tense

1- تعریف: هرگاه عملی حداقل یک لحظه قبل از زمان حال انجام شود و خاتمه یابد، زمان گذشته ساده نامیده می شود.

2- شکل یا طرز ساخت: برای ساختن زمان گذشته ساده کافی است در جمله های حال ساده فعل را به زمان گذشته تبدیل کنیم.

در انگلیسی افعال به دوسته با قاعده ( Regular verbs) و بی قاعده ( Irregular verbs) تقسیم می شوند.
افعال با قاعده آن دسته از افعال هستند که برای تبدیل شدن به زمان گذشته به انتهای آنها " ed " و یا " d" اضافه می شود.
افعال بی قاعده ، فعل هایی هستند که شکل گذشته آنها یا هیچ تغییری نمی کند یا تغییرات آن جزئی است، یا به طور کلی تغییر می کند.


Regular verbs:

Clean ----------------> Clean ed

arrive ----------------> Arrive d

Irregular verbs

come ............. came
go ............. went
leave ............. left
see ............. saw
cut ............. cut
sit ............. sat
can ............. could
must ............. had to
am ............. was
do ............. did

I work here
من اینجا کار می کنم

من اینجا کار می کردم I worked here

توجه 1: در زمان گذشته ساده به هیچ وجه " s" سوم شخص وجود ندارد.


He works here --------> He worked here

توجه 2: در زمان گذشته ساده در صورتی که در جمله بیشتر از یک فعل داشته باشیم فقط فعل اول به زمان گذشته برده می شود.



I I can go could go

I want to go
I wanted to go

توجه 3: در جمله های گذشته ساده فعل کمکی mustبه had to تبدیل می شود.


I must go
I had to go

توجه 4: در صورتی که حرف آخر فعلی " Y" باشد و حرف قبل از " Y" یکی از حروف بی صدا باشد، هنگام تبدیل شدن به گذشته " Y" حذف شده و به انتهای فعل " IED" اضافه می شود.



I studied
I study

توجه 5 : در صورتی که در حالت فوق حرف قبل از " Y" یکی از حروف صدا دار باشد، " Y" تغییری نمی کند و مانند حالت عادی به انتهای فعل فقط " ED" اضافه می شود.


I play
I played

توجه 6 : در زمان گذشته تغییرات فعل (منفی، سوالی، منفی- سوالی ) در صورتی که در جمله فعل کمکی نداشته باشیم با " Did" انجام می شود. باید توجه داشت که با وجود " Did" در جمله، فعل از حالت گذشته خارج شده و به صورت مصدر بدون toبیان می شود.


taught here
I didn't teach here
Did you teach here?l
Didn't you teach here?l I

در صورتی که در جمله فعل کمکی داشته باشیم، تغییرات فعل طبق قانون افعال کمکی عمل می کنیم.

She could pass the exam test
She couldn't pass the exam test
Could she pass the exam?l
Couldn't she pass the exam?l

Mohamad
02-03-2011, 02:15 PM
قیود زمان گذشته ساده 3- قیود زمان
قیود زمان گذشته ساده عبارتند از


Yesterday

دیروز

The day before yesterday

پریروز

The other day

چند روز پیش

A while ago

چند لحظه پیش



ago + قید زمان + a few



A few days ago

چند روز پیش

A few months ago

چند ماه پیش

A few years ago

چند سال پیش


ago+ قید زمان + عدد



l2 days ago
دو روز پیش

l6 years ago
شش سال پیش


Last night
Last week
Last month
Last season

Last spring
Last summer
Last automn/fall
Last winter

Last year
Last decade
Last generation
Last half a generation
Last century

Mohamad
02-03-2011, 02:16 PM
زمان گذشته استمراری

Past Continuous Tense


1- تعریف: هر گاه عملی در زمان گذشته قبل از عمل دیگری در حال انجام بوده باشد، زمان گذشته استمراری نامیده می شود.

2- شکل یا طرز ساخت : برای ساختن زمان گذشته استمراری کافی است am,is,are در زمان حال استمراری به was,were تبدیل کنیم. به این ترتیب که am,isبه was و areبه were تبدیل می شود.


was+ verb+ ing

were + verb+ ing



I am working

من دارم کار می کنم ( حال استمراری)


I was working

من داشتم کار می کردم (گذشته استمراری)

باید توجه کنیم که جمله های گذشته استمراری به تنهایی به کار نمی رود (مگر در جواب یک سوال ) و همیشه باید به همراه یک جمله مکمل با زمان گذشته ساده به کار رود. رابطه بین دو جمله مکمل با دو کلمه when ( به معنی وقتی که) و while ( به معنای هنگامی که ) بر قرار می شود. به این ترتیب که بعد از whenجمله گذشته ساده و بعد از whileجمله گذشته استمراری به کار می رود.


گذشته ساده + when + گذشته استمراری

گذشته استمراری + while+ گذشته ساده




I was working when you came

داشتم کار می کردم که شما آمدید.


You came while I was working

شما آمدید، هنگامی که من کار می کردم.

توجه : شش فعل زیر ، در صورتیکه در انگلیسی با گذشته استمراری بیان شوند در فارسی ماضی بعید ترجمه خواهند شد.


to sit - to stand - to sleep - to wear - to lie down - to lean
به ترتیب به معنای نشستن، ایستادن، خوابیدن، پوشیدن، دراز کشیدن و لم دادن


I was sitting here

من اینجا نشسته بودم

He was sleeping on the bench

او روی نیمکت خوابیده بود

He was wearing a red shirt

او یک لباس قرمز پوشیده بود


3- قیود زمان : قیود زمان گذشته استمراری عبارتند از:


قید زمان گذشته + this time

I was working this time last week
من هفته گذشته این موقع داشتم کار می کردم

قید زمان گذشته + ساعت + at

He was watching T.V at 8 o'clock last night
او دیشب ساعت 8 داشت تلویزیون تماشا می کرد.

قید زمان گذشته +all

We were studying all last month
ما تمام ماه گذشته داشتیم درس می خواندیم

Mohamad
02-03-2011, 02:16 PM
to be در زمان گذشته


همانطورکه می دانیم am, is در زمان گذشته به was و are به were تبدیل می شود.


He us here bnow

او الان اینجاست (حال)

He was here yesterday

او دیروز اینجا بود (گذشته)



در صورتیکه افعال to be بعد از یک فعل کمکی قرار بگیرند چه زمان جمله حال باشد و چه گذشته این افعال به be تبدیل می شوند.


I can be there on time

من می توانم به موقع آنجا باشم

I could be there on time

من می توانستم به موقع آنجا باشم



و چنانچه افعال to be بعد از یک فعل اصلی قرار بگیرند، چه گذشته و چه حال به to be تبدیل می شوند.


I want to be with you

من می خواهم با شما باشم

I wanted to be with you


من می خواستم با شما باشم

Mohamad
02-03-2011, 02:17 PM
قانون تطابق زمانها

Sequence of tence


(قابل توجه دوستان عزیز که این مبحث یکی از مهمترین قسمت های گرامر زبان و یکی از پر اشتباه ترین آنهاست. پس حتما توصیه می کنم که متن را بخوانید و سعی کنید همیشه در نوشتار و صحبت رعایت کنید
با تشکر


هر گاه در انگلیسی دو یا چند جمله به دنبال یکدیگر داشته باشیم، طبق قانون تطابق زمانها در صورتی که فعل اول جمله به زمان گذشته تبدیل شود، افعال جمله های بعدی نیز به زمان گذشته خودشان تبدیل می شوند.

Archi-girl)
I know that you come
I knew that you came

می دانم که تو می آیی

می دانستم که تو می آیی

I'm sure that she can do it
I was sure that she could do it

مطمئن هستم که او می تواند آن کار را انجام دهد.

مطمئن بودم که او می تواند آن کار را انجام دهد.


I know that you are working
I knew that you were working


می دانم که داری کار می کنی

می دانستم که داری کار می کنی


با توجه به معانی جمله های فوق متوجه می شویم که در فارسی قانون تطابق زمانها وجود ندارد.

توجه:
در صورتی که جمله دوم بیانگر یک واقعیت طبیعی باشد، قانون تطابق زمانها در مورد آن کاربرد ندارد و همانطوری که می دانیم اینگونه جمله ها را به صورت حال ساده بیان می کنیم.


I know that the earth is round
I knew that the earth is round

می دانم که زمین گرد است

می دانستم که زمین گرد است


I am sure that the earth orbits around the sun
I was sure that the earth orbits around the sun

مطمئن هستم که زمین به دور خورشید می چرخد.
مطمئن بودم که زمین به دور خورشید می چرخ

Mohamad
02-03-2011, 02:17 PM
صفت کلمه ای است که حالت و چگونگی اسم را بیان می دارد و به عبارت دیگر معنی اسم را کاملتر می کند :




A good man




تقسیمات : از نظر طرز قار گرفتن صفات ، آنها را به دو دسته تقسیم می کنند :




الف . صفات مستقیم Atributive Adjectives : اگر صفتی قبل از موصوف ( کلمه‌ی وصف شده یا اسم ) قرار گرفته باشد ، در این صورت مستقیم است :




کتاب جالبی an interesting book




باید توجه داشت که صفت در این حالت برعکس زبان فارسی است . در انگلیسی صفت مستقیم قبل از اسم می آید، حال آن که در فارسی امروزی بعد از اسم قرار می گیرد.




تبصره‌ی 1 : صفات در انگلیسی همواره یک شکل دارند و با اسامی مفرد و جمع ، مذکر و مونث به یک صورت به کار می روند :




بچه‌ی نحیف a weak baby




بچه‌های نحیف weak babies




دختر نحیف a weak girl




دختران نحیف weak girls




توجه : بر تبصره‌ی فوق ، صفات اشاره‌ی this و that مستثنی هستند که با اسامی جمع به صورت these و those به کار برده می شوند :




این سگ this dog




این سگها these dogs




آن کتاب that book




آن کتابها those books




تبصره‌ی 2 : صفات زیر فقط به صورت مستقیم به کار برده می شوند :




پیشین ، قبلی former




قدیمی olden




بیرونی outer




داخلی inner




مثال :




در زمانهای قدیم in olden times




پوسته‌ی خارجی an outer skin




ب . صفات غیرمستقیم یا خبری Predicative Adjectives : هرگاه صفت بعد از فعل to be و افعالی نظیر feel و appear و seem و look و taste و become و smell که مفهوم to be دارند قرار گیرد ، کاربرد صفت به صورت غیرمستقیم خواهد بود :




دختر رنگ پریده است. .The girl looks white




جان مریض است. .John is sick




تبصره : برخی از صفات همواره به صورت صفت خبری ( غیرمستقیم ) به کار می روند و قبل از اسم در نمی آیند . تعدادی از این صفات عبارتند از :





ترسیده afraid




خوابیده asleep




بیدار awake




زنده alive




تنها alone




ناتوان unable




شرمنده ashamed




شبیه ، یکسان akin




آگاه aware




خوشحال glad




دور away




راضی content




متفکر mindful




مثال :




از سگ می ترسد. .She is afraid of the dog




نمی تواند این مساله را حل کند. .He is unable to solve this problem

Mohamad
02-03-2011, 02:17 PM
پسوندها

Suffixes are letters added at the end of a word to (form a derivative) make another word
پسوندها حروفی هستند که به آخر یک کلمه ، اضافه می شوند و تشکیل یک کلمه ی جدید را می دهند .

صفت= ful + اسم

رنگی colour + ful colourful

قدرتمند power + ful powerful

مفيد use + ful useful


صفت= ous + اسم

مشهورfame + ous famouse

خطرناک danger + ous dangerous

مرموز mystery + ous mysterious


صفت منفي=less + اسم

بی دقّت care + less careless

بی فایده use + less useless

نا امید hope + less hopeless


اسم=ship + اسم

دوستی friend + ship friendship

رابطه relation + ship relationship

انسانی man + ship manship

صفت=y + اسم

بارانی rain + y rainy

آفتابی sun + y sunny

آبکی water + y watery

قيد حالت= ly + صفت

به روشنی bright + ly brightly

با خوشحالی happy + ly happily

با ناراحتی sad + ly sadly

صفت= ly + اسم

دوستانه friend + ly friendly

روزانه day + ly daily

قیمتی cost + ly costly

فعل= en+ صفت

کوتاه کردن short + en shorten

تیز کردن sharp + en sharpen

ضعیف کردن weak + en weaken

صفت=al + اسم

طبیعی nature + al natural

شخصی person + al personal

جهانی univere + al universal

اسم=ness + صفت

خوبی good + ness goodness

ضعف weak + ness weakness

شغل busy + ness business

صفت= en + اسم

طلایی gold + en golden

چوبی wood + en wooden

پشمی wool + en woolen

اسم = th + صفت

گرما Warm + th warmth

درازی hong + th length

پهنا wide + th width

اسم = tion + فعل

توضیح explain + tion explanation

جهت direct + tion direction

مهاجرت migrate + tion migration

اسم= al + فعل

ورود arrive + al arrival

انکار deny + al denial

امتناع refuse + al refusal

اسم= ence /ance + فعل

وجود exist + ence existence

راهنمایی guide + ance guidance

مرجع refer + ence reference

اسم=ment + فعل

توافق agree + ment agreement

حرکت move + ment movement

مجازات punish + ment punishment

اسم = ing + فعل

رانندگی drive + ing driving

سیگار smoke + ing smoking

دو run + ing running

صفت فاعلي= ing + فعل

خسته کننده bore + ing boring

جالب interest + ing interesting

تعجّب آور surprise + ing surprising

اسم فاعل=er + فعل

بازیکن play + er player

مدرس teach + er teacher

نویسنده write + er writer

صفت مفعولي= ed + فعل

گيج شده confuse + ed confused

هیجان زده excite + ed excited

تکان خورده shock + ed shocked

Note : Sometimes , some changes happen in the spelling of new words
نکته : گاهی اوقات ، با اضافه کردن پسوند ها ، تغییراتی در ساختار کلمه ایجاد می شود.

Mohamad
02-03-2011, 02:17 PM
نكاتي درباره ي no-any-some


نكاتي درباره يno-any-somesome
Someبهمعني مقداري يا تعدادي صفت مقدار مي باشد و مي تواند قبل از اسمهاي قابل شمارش جـمع و همچنين قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .

I have some books.

I have some money
Some اغلب در جمــلات مثبت بــكار مي رود و معادل آن در جملات منفي و سـوالي كلمه يanyبه معني هيچ يا اصــلأ ميباشد . توضيح اينكهanyهمــانندsomeمـي تواند هم قبـل از اسمهاي قابــل شمارش جمع و هم قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .

There are some pens on the table

There are not any pens on the table

Are there any pens on the table
تذكر1:در جمـــلات منفي مي توانيم تركيبnotanyرا حذف كرده و بجاي آنــــها كلمـه ي no را قـرار دهيم .noنيزهمــانندsomeوanyهم قبل از اسمهاي قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار مي رود .
تذكر2:noدر جملات مثبت بكار مي رود ولي به جمله مفهوم منفي مي بخشد .

There are not any pens on the table

There are no pens on the table

I did not drink any milk

I drank no milk
يادآوري:كلمات مركبي كه باsome–anyوnoساخته مي شوند نيزاز قوانين فوق پيروي مي كنند.

somebody – someone - something

anybody – anyone - anything

nobody - no one - nothing


I see somebody in the library

She didn't eat anything

You will say nothing
زير گرينه ي درست خط بكشيد.

I didn't see …………….. money in the box

a.any b.no c.many d.some

Do you see …………… snow on the ground

a.no b.many c.any d.some

There is …………… water in the glass

a.no b.some c.little d.a,b and c

I didn’t ask …………… to help me

a.nobody b.somebody c.anybody d.a and c

Mohamad
02-03-2011, 02:18 PM
نقل قولهاي مستقيم و غير مستقيم
نقل قول مستقيم :
چنانچه گفتار شخصي را عيناً و بدون تغيير بيان كنيم از نقل قول مستقيم استفاده كرده ايم. در اين حالت عين گفتار شخص بين دو گيومه " ........... " قرار مي گيرد و قبل از آن كاما بكار مي رود.

" The teacher told us, "Listen to me carefully

" Ali told me, "Don't open the door
نقل قول غير مستقيم :
اگر گفتار شخصي را با تغييراتي بيان كنيم به نحوي كه مفهوم گفتار وي تغيير نكند اين نوع نقل قول را نقل قول غير مستقيم گويند. در اين حالت به كاما و گيومه ها احتياج نيست.
تذكر: در انگليسي سه نوع نقل قول وجود دارد كه عبارتند از نقل قولهاي خبري – سوالي و امري كه در كتاب زبان 3 فقط به نقل قولهاي امري پرداخته شده است و نقل قولهاي خبري و سوالي را در دوره پيش دانشگاهي بررسي مي كنيد.
طريقه تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم
براي تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم به صورت زير عمل مي كنيم
.الف ) در نقل قولهاي مستقيم امري مثبت
در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته و قبل از شكل ساده فعل از to استفاده مي كنيم.

" The teacher told us, "Listen to me carefully

The teacher told us to listen to him carefully
تذكر : در تبديل نقل قولهاي مستقيم به غير مستقيم گاهي ضماير تغيير مي كنند .
ب) در نقل قولهاي مستقيم امري منفي
در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته وبجايِ Don't از notto قبل از شكل ساده فعل استفاده مي كنيم.

" Ali told me, "Don't open the door

Ali told me not to open the door

گزینه ی صحیح را انتخاب کنيد :

The teacher told his students …………….. the time uselessly

a. don’t b. not to spend c. not spending d. not spend

We said to him, "Do not break the promise." We advised him …………….. the promise

a. not break b. not breaking c. doesn't break d. not to break

I ordered the children ………….. much water to wash the car

a. not use b. don’t use c. not using d. not to use

Mohamad
02-03-2011, 02:18 PM
ترتیب قرار گرفتن صفات قبل از اسم
ترتيب قرار گرفتن صفات پيش از اسم در زبان انگليسي طبق الگوي زير مي باشد.

اسم + جنس (نوع) + مليّت + رنگ + اندازه + عدد

I havetwo big colorful Persian wooden carpets
نكته1: صفاتاشاره this – that – these – those و حرف تعريف the و نيز صفات ملكي my – your,…
الف) بر ديگر صفات مقدم هستند.
ب) با يكديگر بكار نميروند

The three good student

This sweet red roses

My poor old dog
در جملات بالا كلمات the – this – my قبل از صفات ديگر بكار رفته اند.
نكته 2:سهواژهall،bothوhalfمقدمبر صفات ملكي و حرف تعريف the استفاده ميشوند.

all the boys

both my eyes

all her books
نكته 3 : واژهhalfمقدمبرaوanميباشد.

halfa minute

halfan hour

Which sentence is grammatically wrong

a) Don’t look at the people sitting over there

b) Our brain can keep a record of past events

c) The cars that are sold are very expensive

d) The new Japanese blue car will become cheaper.
ترتيب قرار گرفتن صفات در گزينه d اشتباه است. رنگ بايد قبل از مليت قرار بگيرد پس گزينه d از نظر گرامري غلط است و بايد جمله به اين صورت باشد:

Which sentence is grammatically right

a) The white large cotton shirt was very beautiful

b) The large white cotton shirt was very beautiful.

c) The cotton white large shirt was very beautiful

d) The beautiful cotton white shirt was very large
گزينه b درست است. ترتيب قرار گرفتن صفات صحيح است.


A: Do you have a watch

B: yes, I have ………………. Which my father gifted to me

a) an old gold watch c) an old watch gold

b) a gold old watch d) a watch gold old

Mohamad
02-03-2011, 02:18 PM
سوالات ضميمه ( تأكيدي – كوتاه )
گاهي در انگليسي براي تأكيد يا تعجب در آخر جملات خبري از يك عبارت سوالي كه شامل ضــــمير فاعلي و فعل كمكي مي باشد استفاده مي شود .براي ساختن اينگونه از سوالات كه به سوالات ضميمه ، تأكيدي يا كوتاه معروف هستند ، نكات زير را در نظر مي گيريم .
1 - سوال ضميمه از نظر مثبت يا منفي بودن ، عكس جمله اصلي مي باشد يعني اگر جمله ي اصلــــي مثبت باشد ، سوال ضميمه منفي خواهد بود و چنانچه جمله ي اصلي منفي باشد ، سوال ضميـــمه مي بايست بشكل مثبت بكار رود .
?ضمير فاعلي + فعل كمكي منفي , جمله ي خبري مثبت
?ضمير فاعلي + فعل كمكي مثبت , جمله ي خبري منفي

He is a student , isn't he

He is not a student , is he
2 - در سوال ضميمه هميشه بعد از فعل كمكي از ضمير فاعلي استفاده ميشود بدين صورت كه چنانچه در جمله اصلي فاعل بشكل اسم يا عبارت اسمي آمده باشد ، در سوال ضميمه از ضمير فاعلي مشابـه آن استفاده مي شود .

Mina was playing well , wasn't she

My brothers aren’t at school , are they
3 - در سوالات ضميمه چنانچه بخواهيم فعل كمكي را بشكل منفي بكار بريم ، آنرا مي بايست بشـــكل مخفف بكار برد .

Reza will go to Isfahan , won't he

They were watching TV , weren't they
4 - چنانچه جمله ي اصلي فعل كمكي داشته باشد از همان فعل كمكي در سوال ضميمه استفاده مــــي شود ولي چنانچه جمله فاقد فعل كمكي باشد در اينحالت از يكي از مشتقات do متناسب با فعل اصلـي در سوال ضميمه استفاده مي شود بدين صورت كه اگر فعل اصلي گذشته باشد از did واگر فعـــــل اصلي s يا es داشته باشد از does و اگر فعل بشكل ساده باشد از do استفاده مي شود .

I listen to the teacher , don’t I

We don't wash the car , do we

Ali swims in the river , doesn’t he

She doesn’t speak English , does she

His father opened his store at 8 , didn’t he

He didn’t clean the store , did he
5 - جمله ي اصلي و سوال ضميمه بوسيله كاما از يكديگر جدا مي شوند .
6 - چنانچه در جمله ي مثبت از Iamاستفاده شده باشددر سوال ضميمه از aren’t I استفاده ميشود.

I am a good student , aren't I
نمونه سوال
گزينه ي درست را انتخاب كنيد .

They answered the question , …………… they

a.don’t b.do c.didn’t d.did

You can see him at school , ……………. you

a.can’t b.don’t c.see d.did

We don’t live near here , …………… we

a.do b.don’t c.did d.didn’t

..............My brother , Ali is playing in the yard , isn’t

a.Ali b. my brother c.my brother Ali d.he

.............. ,James built the first steam engine

a.did he b.didn’t he c.did James d.didn’t James
سوالات ضميمه ي جملات زير را بنويسيد .

.................... ,He could speak French well

.................... ,The students are not listening to the teacher

................... ,We didn’t write our homework

.................... ,Ali’s sister came late

.................... ,Zahra cleans the room

.................... ,You will see him next week

.................... ,They won’t leave their home

.................... ,I am at home

.................... ,He watched TV at 5 o’clock

.................... ,They’re not in the park
شكل صحيح فعل داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .

They …………………… ( answer ) your letter , did they

Ali ……………………. ( help ) his father , doesn’t he

We ……………………. ( be ) absent , were we

The boys …………………… ( play ) in the street , aren’t they

I ………………….. ( buy ) a new car , won’t I

Mohamad
02-03-2011, 02:18 PM
اسم مصدر Gerund در انگليسي اسم مصدر را با اضافه كردن ing به انتهاي شكل ساده فعل بوجود مي آورند . اسم مصدر در جمله همانند اسم عمل مي كند .


smoking – swimming – speaking – watching

موارد استفاده از اسم مصدر به شرح زير مي باشد :
1-به عنوان مبتداي جمله


Learning English is not difficult.

2-به عنوان مفعول جمله كه در اين حالت پس از برخي از افعال بكار ميرود .


I like swimming in the river.

تذكر : افعالي كه پس از آنها مي توان از اسم مصدر استفاده كرد عبارتند از :


avoid – enjoy – finish – imagine – keep – mind – miss – like – stop – mind – dislike

تذكر : پس از برخي از افعال هم مي توان از اسم مصدر و هم از مصدر با to استفاده كرد . تعدادي از اين افعال عبارتند از :


allow – begin – forget – mean – like – prefer – remember – agree



He likes to go / going to the park.

3-پس از حروف اضافه مانند : on – in – at – from – of )( از اسم مصدر استفاده مي شود .


I am tired of sitting here.

4- پس از تركيبات زير از اسم مصدر استفاده مي شود .


It's no good – It's no use – can't help – can't stand



It is no good going outside in this rainy day.

يادآوري :اسم مصدر مي تواند به تنهايي يا همراه يك عبارت بكار رود .


Learning is easy.



Learning English is easy.



Learning English at school is easy.


1. I’m tired of ……………… on this chair.


a. sitting b. sit c. sat d. to sit



2. My brother enjoys ……………… in the river.



a. swim b. to swim c. swimming d. swam



3. Is it dangerous to drive on this road?



No, ……………… on this road is not dangerous.



a. drove b. driving c. drive d. drives

Mohamad
02-03-2011, 02:19 PM
جمله هاي التزامي

بعد از بعضي از افعال ناقص علاوه بر مصدر بدون to مي توان از have و سپس اسم مفعول استفاده نمود كه در اين حالت جمله به گذشته اشاره مي كند و به آن جمله التزامي گويند.
افعال ناقصي را كه مي توان بشكل التزامي نوشت عبارتند از:


[could – ought to – should – must – might – may]

- You should have helped Ali yesterday.

در اين حالت should نشان مي دهد كه فاعي مي بايست در گذشته كاري را انجام مي داده ولي انجام نداده است.
could نشان مي دهد كه فاعل توانايي انجام كار در گذشته را داشته است ولي از آن توانايي استفاده نكرده است.
- You could have got good mark in the exam last week.

may و might نشان مي دهند كه احتمال انجام كار در گذشته وجود داشته است. با اين تفاوت كه may امكان و احتمال بيشتر و might احتمال ضعيف تر را نشان مي دهد.
must در اين حالت استنباط در گذشته را نشان مي دهد.
- The lake is frozen. It must have been very cold last night.

Mohamad
02-03-2011, 02:19 PM
قواعد مربوط به جمع بستن اسم ها در انگليسي


1- بيشتر اسمهاي انگليسي را مي توان با اضافه كردن s با آخر آنها به جمع تبديل كرد.


door



doors






book



books






pen



Pens






cat



cats


2- اسمهاي مختوم به s – sh – ch –x – z – ss را بوسيله es به جمع تبديل مي كنيم.


box



boxes





church



churches





bus



buses





glass



glasses


3- اسمهاي مختوم به y در صورتيكه حرف مافبل y يك حرف بي صدا باشد هنگام جمع بستن y حذف و مابقي كلمه ies مي گيرد.


lady



ladies





army



armies

ولي چنانچه حرف ماقبل yيكي از حروف صدادار باشد، كلمه هنگام جمع بستن فقط s مي گيرد.


boy



boys





valley



valleys


4- كلماتي كه به حرف f يا fe ختم مي شوند در هنگام جمع بستن f يا fe به vesتبديل مي شوند.


leaf



leaves





wife



wives





knife



knives





thief



thieves

يادآوري: roof و proof و برخي از كلمات ديگر از اين قاعده مستثنا هستند و فقط s مي گيرند.

5- برخي از كلمات مفرد را بوسيله تغيير حروف صدادار آنها به جمع تبديل مي كنيم.


man



men





tooth



teeth





foot



feet





woman



women


6- برخي از كلمات مفرد را با اضافه كردن حروفي غير از s يا esبه آخرشان به جمع تبديل مي كنيم.


child



children





criterion



criteria


7- مفرد بعضي از كلمات همانند جمع آن هاست.


sheep



sheep





fish



fish

Mohamad
02-03-2011, 02:19 PM
Describing People

توصیف اشخاص

http://www.benjaminxie.com/widgets/gen_1065.1.gif

1. Child-Children بچه - بچه ها

2. Baby/infant : نوزاد / کودک

3. Toddler : نوپا

4. Boy : پسر

5. Girl : دختر

6. Teenager : نوجوان

7. Adult بزگسال

8. Man-men : مرد - مردان

9. Woman-women : زن - زنان

10. Senior citizen/Elderly person : شهروند ارشد / شخص سالمند

Age سن

11. Young : جوان

12. Middle-aged : میان سال

13. Old/Elderly : پیر / مسن

Height قد

14. Tall : بلند قد

15. Average height : قد متوسط

16. Short : قد کوتاه

Weight وزن

17. Heavy : سنگین

18. Average weight : وزن متوسط

19. Thin/Slim : لاغر / قلمی

20. Pregnant : حامله

21. Physically challenged : معلول

22. Vision impaired : نابینا

23. Hearing impaired : ناشنوا

Describing Hair توصیف مو

24. Long : بلند

25. Shoulder length : روی شانه

26. Short : کوتاه

27. Straight : صاف

28. Wavy : مجعد

29. Curly : فرفری

30. Black : سیاه

31. Brown : قهوه ای

32. Blond : روشن - بور

33. Red : قرمز

34. Gray : خاکستری

35. Bald : طاس

36. Beard : ریش

37. Mustache : سبیل

Mohamad
02-03-2011, 02:21 PM
انواع ضمایر




ضماير فاعلي





جمع



مفرد



we



I



اولشخص






you



you



دومشخص






they



he, she, it



سومشخص







1- همه ضماير شخصي (فاعلي، مفعوليو...) به استثناء it در مورد انسان به کار گرفته مي‌شوند. (they هم مي‌تواند به انسان و هم به اشياء اشارهکند.)
2- ضميرIهميشه بصورت بزرگ نوشته مي‌شود، حتي اگر در وسط يک جملهبکار گرفته شود:

·Am I right?






ضماير مفعولي




فاعل







مفعول



I







me






you







you






he







him







she







her







it







it






we







us






they







them




اگر چه اين ضماير را ضماير مفعولي مي‌ناميم، اما آنها به جز در جاي مفعول در هر جاي ديگري هم مي‌توانند قرار بگيرند، مثلاً بعد از فعل يا بعد از يک حرف اضافه:

·Our teacher was angry with us. (معلممان از دست ما عصباني بود.)

·Give me a ring tomorrow. (فردا به من زنگ بزن.)

·When he comes in, please tell him I phoned.
(هر وقت آمد، لطفاً به او بگوييد که من زنگ زدم.)

·I'm older than you. (من از تو بزرگترم.)

·'I'm hungry.' 'Me too.' («من گرسنه‌ام.» «من هم همينطور.»)





هنگاميکه از ضماير شخصي به همراهandاستفاده مي‌کنيم، مؤدبانه‌تر اين است که ضمايرIوweرا بعد از اسامي و ضماير ديگربکار ببريم:

you and I, my father and I, them and us
همچنين you را بايد قبل از اسامي و ضماير ديگر به کار برد:

you and your wife, you and her






ضماير ملكي و صفات ملكي

ضماير ملكي و صفات ملكي نشان مي‌دهند که چه چيزي به چه کسي تعلق دارد.



(I)



(you)



(he)



(she)



(it)



(we)



(they)



صفات ملکي



my



your



his



her



its



our



their



ضماير ملکي



mine



yours



his



hers



its



ours



theirs



توجه داشته باشيد که صفات ملکي هميشه قبل از يک اسم مي‌آيند (به همين دليل صفت ناميده مي‌شوند) ولي ضمير ملکي جانشين صفت ملکي+ اسم مي‌شود و مي‌تواند به تنهايي به عنوان فاعل، مفعول و ... قرار بگيرد (به همين دليل ضمير ناميده مي‌شود).
چند مثال:

·This is my book. (اين كتاب من است.)
This book is mine. (اين کتاب مال من است.)

·This is her purse. (اين کيف اوست.)
This is hers. (اين مال اوست.)

·Are those your pens? No, these are his. (ضمير ملکي)



ضماير انعکاسي

کلماتي که به -selfو-selvesختم مي‌شوند ضماير انعکاسي ناميده مي‌شوند و عبارتند از:





جمع (-selves)


ourselves


خودمان


yourselves


خودتان


themselves


خودشان





مفرد (-self)


myself


خودم


yourself


خودت


himself


خودش (مذکر)


herself


خودش (مؤنث)


itself


خودش (اشياء)




توجه داشته باشيد که در ضماير انعکاسي عمل به فاعل جمله برمي‌گردد و در واقع مفعول همان فاعل است:

·He cut himself. (خودش را زخمي کرد.)

·You should be ashamed of yourself. (بايد از خودت خجالت بکشي.)

·Help yourselves. (از خودتان پذيرايي کنيد. )

·We blame ourselves. (ما خودمان را مقصر مي‌دانيم.)



استفاده از ضماير انعکاسي براي تأکيد

از ضماير انعکاسي مي‌توان براي تأکيد روي يک اسم، ضمير يا عبارت اسمي استفاده کرد که در اين حالت بعد از آنها در جمله قرار مي‌گيرند:

·I can do it myself. (من خودم مي‌توانم اين کار را انجام دهم.)

·We can repair the roof ourselves.

(ما مي‌توانيم خودمان سقف را تعمير کنيم.)

·The film itself wasn't very good but I liked the music.
(خود فيلم خيلي خوب نبود ولي از موسيقي آن خوشم آمد.)



ضمايرديگر

1- ضماير اشاره‌اي، شامل: these، that، this وthose
مثال:

·Is this your T-shirt?

2- ضماير نسبي،شامل: when ،whom ،whose ،who ،that ،which و where
مثال:

·The school that I went to is in the centre of the city.

3- ضماير پرسشي، شامل: when، where، why، what، who و whatever
مثال:

·What time is it?

4- ضماير دوطرفه، شامل: each other و one another
مثال:

·They love each other.

5- ضماير نامعين، شامل: none، nobody، nothing، someone، somebody، something، anyone، anybody، anything و no one
مثال:
·Nobody knew what to do

Mohamad
02-03-2011, 02:21 PM
كلمات پرسشي




كلمـــــــات پرسشي



http://i8.tinypic.com/47s5ikk.jpg



http://i14.tinypic.com/2s8shnm.jpg

كلمات پرسشي به دو دسته تقسيم مي شوند :
الف) كلمات پرسشي دسته ي اول :
بعد از كلمات پرسشي دسته ي اول همواره جمله به شكل سوالي بكار مي رود.
ب) كلمات پرسشي دسته ي دوم :
بعد از كلمات پرسشي دسته ي دوم ابتدا اسم بكار رفته و پس از اسم جمله به شكل سوالي بكار مي رود.
براي سوالي كردن جملات انگليسي به وسيله ي كلمات پرسشي مراحل زير را انجام مي دهيم .
1- كلمه ي پرسشي مورد نظر را در ابتداي جمله سوالي قرار مي دهيم.
2-پس از كلمه ي پرسشي جمله را به شكل سوالي در مي آوريم.
3-با توجه به معني كلمه ي پرسشي و طبق جداول فوق كلمه يا كلمات حذفي را از جمله حذف مي كنيم .
4- چنانچه كلمه ي پرسشي جزء كلمات پرسشي نوع دوم باشد، اسم را در جمله پيدا كرده و آنرا
پس از كلمه ي پرسشي قرار مي دهيم . (اسم هميشه بعد از كلمه ي حذفي قرار دارد).

تذكر : چنانچه كلمه ي حذفي در ابتداي جمله قرار داشته باشد فقط كافي است كه آنرا از جمـــله حذف كنيم و بجاي آن، كلمه ي پرسشي مورد نظر را قرار داده و بقيه ي جمله را بدون تغـــيير بازنويسي كنيم.


1. There is a book on the table. (What)

What is there on the table?

2. This pen is green. (What colour)

What colour is this pen?

3. She goes to school at 5 o’clock. (What time)

What time does she go to school?

4. Today is Monday. (What day)

What day is today?

5. He is playing football slowly. (How)

How is he playing football?

6. They saw him yesterday. (When)

When did they see him?

7. My father is at home. (Where)

Where is he?

8. He is Mr Irani. (Who)

Who is he?

9. I see some buses in the street. (How many)

How many buses do you see in the street?

10. There is a little water in the glass. (How much)

How much water is there in the glass?

11. That was Ali's car. (Whose)

Whose car was that?

12. Ali is that thin boy. (Which)

Which boy is Ali?

13. Mr Irani teaches English well. (Who)

Who teaches English well?

14. Two boys are at school. (How many)

How many boys are at school?

15. The thin girl is a student. (Which)

Which girl is a student?

Mohamad
02-03-2011, 02:21 PM
ضماير انعكاســــــــــي



مفعول + فعل + فاعل

همانگونه كه مي دانيد مفعول كسي يا چيزي است كه توسط فاعل كاري بر رويش انجام مي شود. مفعول مي تواند اسم ، عبارت اسمي و يا ضمير باشد . ضميري كه بجاي مفعول قرار مي گيرد ، ضمير مفعولـي ناميده مي شود.

He washed him in the water.
حال چنانچه فاعل و مفعول جمله اي يك شخص باشد يعني عملي را كه فاعــل انجام مي دهد به خـودش برگردد ، در اين صورت از ضمير انعكاسي بجاي مفعول استفاده مي شود.

He washed himself in the water.
ضماير انعكاسي عبارتند از :



ourselves



myself



yourselves



yourself



themselves



himself



herself



itself



تذكر: ضماير فوق چنانچه بلافاصله بعد از فاعل قرار گيرند در اين صورت تأكيد وحتمي بودن عمـــــل فاعل بر روي مفعول را نشان مي دهند و بيانگر اين هستند كه فاعــل خود فعل را انجام داده است كه در اين صورت به ضماير فوق ، ضماير تأكيدي گويند.

I myself saw him.
تذكر: چنانچه در جمله ي هم مفعول مستقيم و هم مفعول غير مستقيم داشته باشيم ، محـــل قرار گرفتن آنها پس از فعل طبق الگوهاي زير مي تواند تغيير كند.
مفعول غير مستقيم + for/to + مفعول مستقيم + فعل + فاعل
مفعول مستقيم + مفعول غير مستقيم + فعل + فاعل
همانگونه كه مشاهده مي شود چنانچه مفعول مستقيم بلافاصله بعد از فعــــــل قرار گيرد ، مفعول غير مستقيم همراه for يا to بكار مي رود ولي چنانچه مفعول غير مستقيم بعد از فعل بكار برده شود ، ديگر نيازي به for يا to نخواهد بود.

Ali bought a book for himself.

Ali bought himself a book.
يادآوري: مفعول مستقيم كلمــه اي است كه فعل مستقيماً بر روي آن صورت مي گيرد . مثلاً در جمله ي بالا خريدن بر روي كتاب صورت گرفته است.

Mohamad
02-03-2011, 02:22 PM
پسوندها
Suffixesare letters added at the end of a word to (form a derivative) make another word .

صفت= ful + اسم
colour + ful colourfulرنگيpower + ful powerfulقدرتمند use + ful useful مفيد


صفت= ous + اسمfame + ous famouseمشهورdanger + ous dangerousخطرناكmystery + ous mysteriousمرموز


صفت منفي=less + اسمcare + less carele بي دقتuse + less useless بي فايدهhope + less hopeless نا اميد


اسم=ship + اسمfriend + ship friendshipدوستي

relation + ship relationshipرابطه

man + ship manship انساني


صفت=y + اسمrain + y rainy بارانيsun + y sunny آفتابيwater + y watery آبكي


قيد حالت= ly + صفت

bright + ly brightlyبه روشني
happy + ly happily با خوشحالي
sad + ly sadly با ناراحتي



صفت= ly + اسمfriend + ly friendlyدوستانه day + ly daily روزانه cost + ly costly قيمتي


فعل= en+ صفتshort + en shortenكوتاه كردنsharp + en sharpenتيز كردنweak + en weakenضعيف كردن


صفت=al + اسمnature + al naturalطبيعي person + al personal شخصي univere + al universal جهاني


اسم=ness + صفتgood + ness goodness خوبيweak + ness weaknessضعفbusy + ness business شغل


صفت= en + اسمgold + en goldenطلايي wood + en wooden چوبي wool + en woolenپشمي


اسم = th + صفتWarm + th warmthگرما hong + th length درازا

wide + th widthپهنا



اسم = tion + فعلexplain + tion explanationتوضيح direct + tion directionجهت migrate + tion migrationمهاجرت


اسم= al + فعلarrive + al arrivalورود deny + al denialانكار refuse + al refusalامتناع


اسم= ence /ance + فعلexist + ence existenceوجود guide + ance guidanceراهنمايي refer + ence referenceمرجع


اسم=ment + فعلagree + ment agreement توافق move + ment movementحركت punish + ment punishment مجازات


اسم = ing + فعلdrive + ing drivingرانندگي smoke + ing smoking سيگار run + ing runningدو


صفت فاعلي= ing + فعلbore + ing boringخسته كننده interest + ing interestingجالب surprise + ing surprisingتعجب آور


اسم فاعل=er + فعلplay + er player بازيكن

teach + er teacher مدرس
write + er writerنويسنده



صفت مفعولي= ed + فعل

confuse + ed confusedگيج شده
excite + ed excitedهيجان زده
shock + ed shockedتكان خورده


Note : Sometimes , some changes happen in the spelling of new words .

Mohamad
02-03-2011, 02:22 PM
Prepositions


حروف اضافه




Prepositions of time



preposition

use

examples

in

in months

in July; in September

year

in 1985; in 1999

seasons

in summer; in the summer of 69

part of the day

in the morning; in the afternoon; in the evening

duration

in a minute; in two weeks

at

part of the day

at night

time of day

at 6 o'clock; at midnight

celebrations

at Christmas; at Easter

fixed phrases

at the same time

on

days of the week

on Sunday; on Friday

date

on the 25th of December*

special holidays

on Good Friday; on Easter Sunday; on my birthday

a special part of a day

on the morning of September the 11th*

after

later than sth

after school

ago

how far sth happened (in the past)

6 years ago

before

earlier than sth

before Christmas

between

time that separates two points

between Monday and Friday

by

not later than a special time

by Thursday

during

through the whole of a period of time

during the holidays

for

period of time

for three weeks

from ... to
from... till/until

two points form a period

from Monday to Wednesday
from Monday till Wednesday
from Monday until Wednesday

past

time of the day

23 minutes past 6 (6:23)

since

point of time

since Monday

till/until

no later than a special time

till tomorrow
until tomorrow

to

time of the day

23 minutes to 6 (5:37)

up to

not more than a special time

up to 6 hours a day

within

during a period of time

within a day




Prepositions at, in, on



preposition

examples

in

We sit in the room.

I see a house in the picture.

There are trouts in the river.

He lives in Paris.

I found the picture in the paper.

He sits in the corner of the room.

He sits in the back of the car.

We arrive in Madrid.

He gets in the car.

She likes walking in the rain.

My cousin lives in the country.

There are kites in the sky.

He plays in the street. (BE)

She lives in a hotel.

The boys stand in a line.

He is in town.

I have to stay in bed.

The robber is in prison now.

at

She sits at the desk.

Open your books at page 10.

The bus stops at Graz.

I stay at my grandmother's.

I stand at the door.

Look at the top of the page.

The car stands at the end of the street.

You mustn't park your car at the front of the school.

Can we meet at the corner of the street?

I met John at a party.

Pat wasn't at home yesterday.

I study economics at university.

The children are at grandmother's.

He's looking at the park.

He always arrives late at school.

on

The map lies on the desk.

The picture is on page 10.

The photo hangs on the wall.

He lives on a farm.

Dresden lies on the river Elbe.

Men's clothes in on the second floor.

He lives on Heligoland.

The shop is on the left.

My friend is on the way to Moscow.

Write this information on the front of the letter.




Prepositions of place and direction

preposition

use

examples

above

higher than sth

The picture hangs above my bed.

across

from one side to the other side

You mustn't go across this road here.
There isn't a bridge across the river.

after

one follows the other

The cat ran after the dog.
After you.

against

directed towards sth

The bird flew against the window.

along

in a line; from one point to another

They're walking along the beach.

among

in a group

I like being among people.

around

in a circular way

We're sitting around the campfire.

behind

at the back of

Our house is behind the supermarket.

below

lower than sth

Death Valley is 86 metres below sea level.

beside

next to

Our house is beside the supermarket.

between

Sth /sb is on each side

Our house is between the supermarket and the school.

by

near

He lives in the house by the river.

close to

near

Our house is close to the supermarket.

down

from high to low

He came down the hill.

from

the place where it starts

Do you come from Tokyo?

in front of

the part that is in the direction it faces

Our house is in front of the supermarket.

inside

opposite of outside

You shouldn't stay inside the castle.

into

entering sth

You shouldn't go into the castle.

near

close to

Our house is near the supermarket.

next to

beside

Our house is next to the supermarket.

off

away from sth

The cat jumped off the roof.

onto

moving to a place

The cat jumped onto the roof.

opposite

on the other side

Our house is opposite the supermarket.

out of

leaving sth

The cat jumped out of the window.

outside

opposite of inside

Can you wait outside?

over

above sth / sb

The cat jumped over the wall.

past

going near sth / sb

Go past the post office.

round

in a circle

We're sitting round the campfire.

through

going from one point to the other point

You shouldn't walk through the forest.

to

towards sth / sb

I like going to Australia.
Can you come to me?
I've never been to Africa.

towards

in the direction of sth

They walk towards the castle.

under

below sth

The cat is under the table.

up

Mohamad
02-03-2011, 02:22 PM
انواع کلمه







انواع کلمات (part of speech )
در دستور زبان انگلیسی هشت نوع کلمه وجود دارد:

1- اسم (Noun). مثال: Ali - book - lion - umbrella
2- صفت (Adjective)مثال: large – good – hot - beautiful
3- ضمير (Pronoun)مثال: him – them – We - They
4- فعل (Verb) مثال: go – come – read - watch
5- قيد (Adverb)مثال: well – slowly – badly - rapidly
6- حرف اضافه (Preposition) مثال: in – at – by - to
7- حرف ربط (Conjunction)مثال: and – or – but - so
8- صوت (Interjection)مثال: oh - Bravo

البته بعضی از کلمات وجود دارند که نسبت به هر جمله می توانند معانی مختلف داشته باشند. به جملات زیر توجه کنید:

1. I gave him apresent.

2. I can not tell you at thepresent moment.

3. They willpresentyou to theking.

4. Atpresenthe is absent.
همانطور که ملاحظه می کنید در جمله اول present به معنای هدیه است. (اسم)
در جمله دوم present معنای حال یا حاضر می دهد.(صفت)
در جمله سوم present به معنای مهیا و آماده کردن است.(فعل)
در جمله آخر present به معنای اکنون یا زمان حال است. (قید)

طبیعی است برای تشخیص اینکه یک کلمه در مکانهای مختلف چه معنی می دهد باید گنجینه لغت بیشتری برای خود فراهم آوریم و این میسر نیست مگر با مطالعه کردن و سرو کار داشتن با واژگان انگلیسی و تمرین کردن.

اسم (Noun)

اسم در هر زبانی به طور کلی برای نامیدن شخصی یا حیوانی یا چیزی یا مفهومی به کار می رود. اسمها را می توانیم به دو دسته کلی تقسیم کنیم.
اسمهای عام(common nouns)
اسمهای خاص( proper nouns)
اسم عام اسمی است که شامل همه افراد ***** باشد مانند: man- city- book- girl که شامل هر دختر، کتاب، شهر و مردی می شود.

اسم خاص اسمی است که نشان دهنده فرد یا افرادی مخصوص و معین باشد که از آن شخص یا مکان و ... با آن نوع مشخصات خاص فقط یکی وجود دارد. مانند:Iran - Tehran - Ali - John . ممکن است گفته شود که میلیونها علی در دنیا وجود دارد اما باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از علی ها عیناً مثل هم نیستند و هیچ انسان مشابه به هم که صد در صد عین هم باشند وجود ندارد.
باید توجه داشته باشیم که اسمهای خاص طبیعتاً نمی توانند جمع بسته شوند یا علامت مفرد بگیرند. اما اسمهای عام می توانند جمع و مفرد داشته باشند.

طريقه جمع بستن اسم

اسم از نظر تعداد بر دو قسم است: اسم مفرد: Singular و اسم جمع: Plural.
برای جمع بستن اسمها به آخر اسم حرف s اضافه می شود.به این مثالها توجه کنید.

boyboys
girlgirls
deskdesks
lionlions

البته بعضی استثناها هم وجود دارد که تعدادی از آنها را با همدیگر مرور می کنیم.

1- کلماتی که آخرشان به حروف s- sh- ch- x ختم می شوند برای جمع شدن es می گیرند.به این مثالها توجه کنید.


busbuses

brushbrushes

boxboxes

watchwatches
کلماتی که به o ختم می شوند هم معمولا es می گیرند اما استثناهایی هم وجود دارند.

potatopotatoes

tomatotomatoes

radioradios

piano pianos

2- کلماتی که به حرف y ختم می شوند اگر قبل از y حرف بی صدا (یعنی غیر از حروف a- i- e- o- u )وجود داشته باشد حرفy تبدیلبه ies می شود.

countrycountries

dictionarydictionaries

ladyladies
اگر قبل از حرف yحرف صدادار وجود داشته باشد جمع بستن به صورت معمولی است.

boyboys
3- معمولا کلماتی که به f یا feختم می شوند این حروف تبدیل به ves می شوند.

wifewives

wolfwolves

knifeknives
4- تعداد محدودی از کلمات وجود دارند که به صورت معمول جمع بسته نمی شوند و جمع خاص خودشان را دارند.

manmen

womanwomen

toothteeth

footfeet

goosegeese

child children

Mohamad
02-03-2011, 02:23 PM
جملات معلوم و مجهول

جمله ي معلوم : جمله ي معلوم جمله اي است كه فاعل آن مشخص باشد .
جمله ي مجهول : جمله ي مجهول جمله اي است كه فاعل آن ( كننده ي كار ) مشخص نيست .
اينگونه جملات را هنگامي بكار مي بريم كه :
1- فاعل جمله مشخص نباشد .
2- فاعل از درجه ي اهميت كمي برخوردار باشد لذا گوينده از ذكر آن خودداري مي كند و يا اينكه فاعل را در آخر جمله ذكر مي كند .
3- مفعول و نوع عمل از اهميت ويژه اي برخوردار باشد .
طريقه مجهول كردن جملات معلوم

براي تبديل جملات معلوم به مجهول مراحل زير را انجام مي دهيم :
1- مفعول جمله ي معلوم را به ابتداي جمله ي مجهول انتقال مي دهيم .
2- با توجه به زمان فعل جمله ي معلوم از يكي از افعال to beاستفاده مي كنيم .
تذكر1 : چنانچه فعل جمله ي معلوم حال ساده باشد از يكي از افعال am-are-isاستفاده مي كنيـــم .
چنانچه فعل جمله ي معلوم گذشته ساده باشد از يكي از افعال was-wereاستفاده مي كنيم .
چنانچه فعل جمله ي معلوم آينده ساده باشد از فعل will beاستفاده مي كنيم .
چنانچه فعل جمله معلوم ماضي نقلي باشد از have/has beenاستفاده مي كنيم.
چنانچه فعل جمله معلومماضي بعيد باشد از had beenاستفاده مي كنيم.
چنانچه فعل جمله معلومآينده قصدي باشد از am/is/are going to beاستفاده مي كنيم.
تذكر2 : فعل to be را متناسب با مفعول جمله ي مجهول بكار مي بريم .
3-اسم مفعول ( شكل سوم فعل ) فعل اصلي جمله ي معلوم را بعد از فعل to be در جمله ي مجــهول بكار مي بريم .
4- بقيه ي جمله ي معلوم را پس از اسم مفعول در جمله ي مجهول بازنويسي مي كنيم .
يادآوري : جملات معلومي را مي توان به مجهول تبديل كرد كه فعل آن متعددي بوده و پس آن مفعول بكار رفته باشد .بنابراين جملات معلومي كه فعل آن لازم باشد را نمي توان به مجهول تبديل كرد زيرا در اينگونه جملات مفعول وجود ندارد .
بقيه ي جمله + مفعول + فعل اصلي + فاعل = جمله ي مـعلوم
بقيه ي جمله + اسم مفعول + يكي از اشكال to be + مفعول = جمله ي مجهول
تذكر : چنانچه مفعول در جمله ي معلوم بشكل ضمير مفعولي بكار رفته باشد هنگامي كه آنرا به ابتداي
جمله ي مجهول منتقل مي كنيم مي بايست آنرا بشكل ضمير فاعلي مشابهش تبديل كنيم .


me I us we



you you you you



him he them they



her she



it it

نمونه سوال
زير گزينه ي درست خط بكشيد .


1.The film ………………… at school two days ago .



a.showed b.is showed c.was showed d.shows



2………………. the car be washed ?



a.Is b.Will c.Does d.Did



3.A new school will be ……………… near our house next year .



a.build b.builds c.building d.built



4.This car ……………. repeired every day .



a.will b.will be c.is d.was



5.They ……………… seen in the park last week .



a.aren’t b.weren’t c.will d.will be

جملات زير را به مجهول تبديل كنيد .


1.He passed the water to Ali .



………………………………



2.I will teach English naxt year .



…………………………………



3.He did his homework yesterday.



…………………………………...



4.They show the cartoon on Sundays .



……………………………………….



5.Did Neda repair the watch last night.



……………………………………….

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .


1.This house …………………….. ( build ) two years ago .



2.Two men ……………………… ( kill ) in the accident .



3.The sick man …………………… ( take ) to the hospital .



4.Many people will be …………………… ( invite ) to the party .



5.A letter was …………………. ( write ) yesterday .

بجاي نقطه چين از شكل صحيح فعل to be استفاده كنيد .


1.The tickets ……………. bought last night .



2……………. the rooms be cleaned tomorrow .



3.The dishes …………….. not washed every day .

Mohamad
02-03-2011, 02:24 PM
جمـــلات شرطي ( قسمت اول )
جملات شرطي جملاتي هستند كه انجام كاري را مشروط به انجام كار ديگري مي كنند . مانند " اگــــر درس بخواني ، قبول مي شوي " . بطوريكه در اين مثال ملاحظه مي شود قبول شدن مشـــــــروط به درس خواندن مي باشد .
هر جمله شرطي از دو قسمت تشكيل مي شود . 1- قضيه ي شرطي 2- جواب شرط
قضيه ي شرطي بخشي از جمله است كه همراه if بكار ميرود و مطلبي بطور مشـــروط در آن عنوان مي شود .
جواب شرط بخشي از جمله ي شرطي است كه در پاسخ جمله ي شرطي ايراد مي شود .
انواع جمـــــلات شرطي
جملات شرطي به سه دسته تقسيم مي شوند :
جملات شرطي دسته ي اول ( آينده ي ممكن )
جملات شرطي دسته ي دوم ( حال غير واقعي )
جملات شرطي دسته سوم ( گذشته ي غير ممكن )
جملات شرطي دسته ي اول ( آينده ي ممكن )
در اين دسته از جملات شرطي كه بر زمان حال و آينده دلالت دارند ، احتمال انجام و يا عدم انجام كار به يك اندازه ي مساوي است . در اين نوع از جملات شرطي قضيه شرطي با زمان حال ساده و جواب شرط با زمان آينده ساده ساخته مي شود .


زمان آينده ي ساده , زمان حال ساده If



If you go there , you will see him .

تذكر1 : در جملات شرطي قضيه ي شرطي بوسيله ي كاما از جواب ( نتيجه ) شرط مجزا مي شود .
تذكر2 : در جملات شرطي مي توان جاي دو قسمت را جابجا كرد يعني جواب ( نتيجه ) شرط را در اول جمله و قضيه ي شرطي را بعد از آن بكار برد كه در اين حالت به كاما نيازي نيست .


زمان حال ساده if زمان آينده ي ساده



You will see him if you go there .

تذكر3 : در جملات شرطي دسته ي اول مي توان بجاي will از افعال ناقص can-may-should و …
استفاده كرد .
زير گزينه ي درست خط بكشيد .


1.If you don’t practice , you ……………. learn English.



a.can b.won’t c.will d.may



2.If he ……………. hard , he will get a good mark .



a.study b.studied c.studies d.will study




جملات شرطـــــــــي ( قسمت دوم )
جملات شرطي دسته ي دوم ( حال غير واقعي )
در اين دسته از جملات شــرطي كه مجازأ بر زمان گذشته و واقعأ بر زمان حال و آينده دلالت دارند ، احتمال عدم وقوع فعل بيشتر از احتمال وقوع آن است . در اينگونه از جملات قضيه ي شرطي با زمان گذشته ي ســـــاده و جواب شــــــرط ( نتيجه ي شرط ) با زمـــــان آينده در گذشته ي ســــــاده
( شكل ساده ي فعل + would ) ساخته مي شود .
زمان آينده در گذشته ي ساده , زمان گذشته ي ساده If


If you went there , you would see him .

تذكر1 : در جملات شـرطي دسته دوم مي توان بجاي would از افعال ناقص could-should-might نيز استفاده كرد .
تذكر2 : در اين نوع از جملات شرطي نيز مي توان نتيجه ي شرط را در ابتداي جمله و قضيه ي شرطي را پس ار آن بكار برد كه در اين صورت نيازي به كاما نخواهد بود .
زمان گذشته ي ساده if زمان آينده در گذشته ي ساده


You would see him if you went there .

تذكر3 : در جملات شرطي نوع دوم در قضيه ي شرطي فعل to be معمولأ براي تمام اشخاص were بكار مي رود .


If I were a rich man , I could buy a new car .



If he were you , he wouldn’t go there .

نمونه سوال
گزينه ي درست را انتخاب كنيد .


1.I would show them the picture if they …………… busy.



a.don’t b.didn’t c.aren’t d.weren’t



2.If they were here , I ……………. dinner for them .



a.will cook b.cook c.would cook d.cooked



3.If Ali …………… you live here , he might come to see you .



a.knows b.knew c.will know d.would know



4.If I sold my car , I ……………. much money for it .



a.got b.get c.would get d.will get



5.If he …………. eat too much , he wouldn’t be so fat .



a.didn’t b.doesn’t c.wasn’t d.won’t

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .


1.If you weren’t in a hurry , I ……………….. ( show ) you the picture.



2.He could pass the exam if he ………………. ( try ) hard .



3.If I ……………. ( have ) a lot of money , I would help poor people.



4.What would happen if her mother ……………. ( be ) not in the kitchen ?

5.If they watched TV , they could …………….. ( see ) him in it .

Mohamad
02-03-2011, 02:24 PM
جملات شرطی (Conditional Sentences)
جملات شرطی به طور کلی از دو بند (clause) تشکيل شده اند:
بند شرطی (If clause)
بند اصلی يا بند نتيجه (Main clause)
ترتيب قرار گرفتن اين بندها ميتواند به دو صورت باشد:


If clause, + Main clause



يا



Main clause + If clause

همانطور که مشاهده ميکنيد زمانيکه بند شرطی (If clause) در ابتدای جمله باشد، بين دو بند جمله از کاما (ويرگول) استفاده ميکنيم.

جملات شرطی نوع اول (Conditional Sentences Type I)


کاربرد:

جملات شرطی نوع اول به زمان آينده مربوط ميشوند. اگر اتفاق مورد نظر ما در بند شرطی اتفاق بيافتد يا چنين موقعيتی وجود داشته باشد، اتفاقی که در بند نتيجه بيان شده است، اتفاق خواهد افتاد. در واقع، ما مطمئن نيستيم که چنين اتفاقی پيش خواهد آمد يا نه، ولی اين نوع از جملات شرطی نسبتا واقع گرايانه هستند، يعنی احتمال وقوع چنين اتفاقی وجود دارد. به مثال زير توجه کنيد:

If John has the money, he'll buy a Ferrari.
"اگر جان به اندازه کافی پول داشته باشد، يک ماشين فراری ميخرد."
توضيح: کسی که اين جمله را گفته است، جان را خوب ميشناسد و ميداند که جان ماشين فراری را دوست دارد و درآمدش هم بد نيست. پس به محض اينکه پول کافی داشته باشد، يک ماشين فراری خواهد خريد.

ساختار زمانی جمله:


if + Simple Present, will-Future

در جملات شرطی نوع اول، در بند شرطی از زمان "حال ساده" و در بند اصلی (نتيجه) از زمان آينده استفاده ميکنيم.
مثال:

If you study hard, you will pass the course.

You will pass the course if you study hard.
در بند اصلی معمولا از فعل کمکی will استفاده ميشود. علاوه بر will ميتوان از افعال کمکی زير هم استفاده کرد:


can, may, should

مثال:

If you don't have enough money, I can lend you some.

جملات شرطی نوع دوم (Conditional Sentences Type II)
کاربرد:
جملات شرطی نوع دوم به زمان حال مربوط ميشوند. وضعيتی که در بند شرطی بيان شده است در حال حاضر وجود ندارد. اگر اين وضعيت وجود داشت اتفاقی که در بند نتيجه بيان شده است ميتوانست اتفاق بيافتد. ما واقعا انتظار نداريم که شرايطی که وجود دارد تغيير کند، فقط تصور ميکنيم که اگر اين وضعيت وجود داشت چه اتفاقی ميتوانست بيافتد يا چه کاری ميتوانستيم انجام دهيم. جمله زير را در نظر بگيريد:

If John had the money, he would buy a Ferrari.


"اگر جان به اندازه کافی پول داشت، يک ماشين فراری ميخريد."

توضيح: کسی که اين جمله را گفته است، جان را خوب ميشناسد و ميداند که جان ماشين فراری را دوست دارد ولی درآمدش خوب نيست. جان خيلی دوست داشت ميتوانست يک فراری بخرد ولی به نظر نميرسد که به اين زوديها بتواند آنقدر پول داشته باشد که يک فراری برای خودش بخرد.

ساختار زمانی جمله:


if + Simple Past, would

در جملات شرطی نوع دوم، در بند شرطی از زمان "گذشته ساده" و در بند اصلی (نتيجه) از فعل کمکی would استفاده ميکنيم.
مثال:
If I had the money, I would move to a new house.
I would move to a new house if I had the money.
گاهی اوقات در بند اصلی (نتيجه) ميتوان از افعال کمکي زير هم استفاده کرد:


could, might, should

مثال:
If you studied hard, you could pass the course.

نکته: در جملات شرطی نوع دوم، معمولا به جای "was" از "were" استفاده ميشود.
I wouldn't help him if I were you.

Mohamad
02-03-2011, 02:24 PM
دو فعــل پي در پي ( قسمت اول )

گاهي در انگليسي دو فعل اصلي بدنبال يكديگر در يك جمله بكار مي روند كه در اين حالت فعــــل دوم داراي يكي از سه شكل زير خواهد بود.
1- مصدر با to 2-مصدر بدون to 3-اسم مصدر ( شكل ing دار)

چنانـچه فعل اول يكي از فعلـهاي want ( خواستن ) –begin ( شـروع كردن ) –decide (تصـــميم گرفتن) –plan ( برنامه ريزي كـردن ) –prefer ( ترجيـح دادن ) –promise ( قـول دادن ) –try (سعــي كردن) - wish ( آرزو داشتن ) وlike ( دوست داشتن ) – tell ( گفتن ) – ask ( درخواست كردن ) – agree ( موافق بودن ) و نظاير آن باشد فعل دوم همـــواره بشـكل مصدر با to بـكارمي رود .


I want to see him at school.



He tried to open the door.

تذكر1 : گاهي بين دو فعل يك اسم يا يك ضمير فاصله مي شود .


I want you to see him at school.

تذكر2 : فعل اول مي تواند زمانهاي مختلفي داشته باشد ولي فعل دوم بشكل مصدر با to بكار مي رود.


He tried to play well.



He tries to play well.



He is trying to play well.

تذكر3 :براي منفي كردن اينگونه جملات مي توانيم از يكي از دو روش زير استفاده كنيم .
الف ) مي توان فعل اول را بر اساس زمان آن با يكي از افعال كمكي منفي كرد .
ب ) مي توان قبل از مصدر با to كلمه ي not را قرار داده ، جمله را منفي كنيم .


They want to watch TV now.



They don’t want to watch TV now.



They want not to watch TV now.

نمونه سوال
زير گزينه ي درست خط بكشيد.


1.I am planning ……………. your country next week.



a.visit b.to visit c.visiting d.visited



2.My father decided ……………. his car.



a.sells b.sell c.selling d.to sell



3.He has promised to ……………. a good mark.



a.to get b.got c.get d.getting



4.Do you prefer …………….. to the cinema? Yes,I do.



a.to go b.go c.going d.went

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .


1.I hope ………………. ( see ) them soon.



2.Ali is trying ……………… ( learn ) English.

Mohamad
02-03-2011, 02:24 PM
نقل قولهاي مستقيم و غير مستقيم
نقل قول مستقيم: چنانچه گفتار شخصي را عيناً و بدون تغيير بيان كنيم از نقل قول مستقيم استفاده كرده ايم. در اين حالت عين گفتار شخص بين دو گيومه " ........... " قرار مي گيرد و قبل از آن كاما بكار مي رود.

The teacher told us, "Listen to me carefully".

Ali told me, "Don't open the door".
نقل قول غير مستقيم: اگر گفتار شخصي را با تغييراتي بيان كنيم به نحوي كه مفهوم گفتار وي تغيير نكند اين نوع نقل قول را نقل قول غير مستقيم گويند. در اين حالت به كاما و گيومه ها احتياج نيست.
تذكر: در انگليسي سه نوع نقل قول وجود دارد كه عبارتند از نقل قولهاي خبري – سوالي و امري كه در كتاب زبان 3 فقط به نقل قولهاي امري پرداخته شده است و نقل قولهاي خبري و سوالي را در دوره پيش دانشگاهي بررسي مي كنيد.
طريقه تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم
براي تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم به صورت زير عمل مي كنيم .
الف ) در نقل قولهاي مستقيم امري مثبت
در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته و قبل از شكل ساده فعل از to استفاده مي كنيم.

The teacher told us, "Listen to me carefully".

The teacher told us to listen to him carefully.
تذكر: در تبديل نقل قولهاي مستقيم به غير مستقيم گاهي ضماير تغيير مي كنند.
ب) در نقل قولهاي مستقيم امري منفي
در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته وبجاي ِ Don't از not to قبل از شكل ساده فعل استفاده مي كنيم.

Ali told me, "Don't open the door".

Ali told me not to open the door.

1. The teacher told his students …………….. the time uselessly.

a. don’t b. not to spend c. not spending d. not spend

2. We said to him, "Do not break the promise." We advised him …………….. the promise.

a. not break b. not breaking c. doesn't break d. not to break

3. I ordered the children ………….. much water to wash the car.
a. not use b. don’t use c. not using d. not to use

Mohamad
02-03-2011, 04:28 PM
خیلی از شماها گفته بودید که در گرامر دچار ضعف هستید و خواستار دروس آموزش گرامر شده بودید. اولین بخش از دروس آموزش گرامر را آماده کرده ام. بدیهی است که میزان استقبال و نظرات و انتقادات شما در ادامه این روال تعیین کننده است. پس لطفا از آن دریغ نکنید.درس اول
اقسام کلمه - فعل
فعلها مهمترین قسمت جملات هستند. مبحث فعل اولین قسم از هشت قسم کلمه است که قصد داریم به مطالعه آن بپردازیم.
فعل کلمه و عبارتی است که برای بیان عمل، وجود حالت و یا بیان احساس خاصی به کار می‌رود. معمولا در جمله یک فعل به نام فعل اصلی وجود دارد، اما گاه ممکن است جمله از یک فعل اصلی و یک یا چند فعل کمکی درست شده باشد که در آن صورت به آن عبارت فعلی(verb phrase) می گویند. حتی ممکن است جمله از دو فعل اصلی ساخته شده باشد.
جملات زیر دارای یک فعل اصلی هستند که با زیرخط مشخص شده‌اند:

Tom is here.
Helen drew a picture.
My father works on the farm.

جملات زیر از یک فعل اصلی و یک یا چند فعل کمکی تشکیل یافته‌اند:

I will go home.
They have been working all day.

این دو جمله هم هرکدام دارای دو فعل هستند:

Boys and girls sing and play.
Students must listen and take notes.
در انگلیسی 23 فعل کمکی رایج وجود دارد که به دلیل کاربرد وسیع آنها حفظ کردن آن بسیار مفید است. در صورتی که این فعلهای کمکی را حفظ باشید، شناخت و فهم فعلها برای شما بسیار آسان می شود.
این فعلها معمولا در پنج گروه زیر دسته‌بندی می‌شوند:

Group 1: is, am, are, was, were, be, being, been
Group 2: has, have, had
Group 3: do, does, did
Group 4: shall, will, should, would
Group 5: may, might, must, can, could

طبقه بندی‌های فعل
سه نوع طبقه‌بندی برای افعال می‌شود در نظر گرفت:
الف:طبقه‌بندی افعال به «لازم و متعدی».
ب: طبقه بندی آنها به «باقاعده و بی‌قاعده».
ج: طبقه‌بندی آنها به «اصلی و کمکی»
تعریف هر کدام از انواع فعل را در مبحث مربوط به آن توضیح خواهیم داد.
انواع فعل
افعال ذهنی
اکثر افعال یک زبان افعال عملی(Action Verbs) هستند که در واقع کاری را انجام می دهند(مانند: رفتن، دویدن، خندیدن، نوشتن و ...). اما تعدادی از افعال گویای احوال ذهنی شخص می‌باشند و در واقع عمل خاصی را انجام نمی‌دهند که به آنها افعال ذهنی یا (Non-Action Verbs) گفته می‌شود.
خصوصیت اصلی این افعال این است که نمی‌توانند شکل استمراری بگیرند. حال به چند مثال توجه کنید: در مورد فعل ذهنی «نفرت داشتن»؛ شما می‌گویید «نفرت دارم» اما نمی‌توانید بگویید «در حال نفرت داشتن هستم». در نظر داشتن؛ می‌گویید «در نظر دارم» اما نمی‌توانید بگویید «در حال در نظر داشتن هستم!». فعل «داشتن»؛ می‌گویید «من دارم» اما نمی‌توانید بگویید «من در حال داشتن هستم».
شناسایی این افعال به ما کمک می‌کند تا به اشتباهات گرامری همچون صرف افعال در زمان حال یا گذشته استمراری مرتکب نشویم.
حال به چند نمونه از کاربرد این افعال در زبان انگلیسی توجه کنید:

I am hating it. I hate it.
I am meaning it. I mean it.
I am owning it. I own it.
It is seeming useful. It seems useful.
I am needing it. I need it.
تمرین:
در جملات زیر افعال را پیدا کرده و بگویید که آیا آنها افعال عملی هستند یا ذهنی.

Suddenly someone sneezed loudly.
There are holes in my shirt.
He appears happy.
The image appeared in the mirror.
پاسخ:
افعال عبارتند از: sneezed, are, appears, appeared
افعال sneezed و appeared از نوع افعال عملی هستند. فعلهای are و appearedappear
اگر به جمله های بالا توجه کنید می بینید که در کاربرد اول فعل appear به معنای به نظر رسیدن استفاده شده و در کاربرد بعدی نشان دهنده عمل ظاهر شدن در آینه است هم از انواع افعال ذهنی هستند. همانطور که دیدید بعضی از افعال مانند هم می توانند عملی باشند و هم ذهنی که بستگی به کاربرد آن در جمله دارد که آیا نشان دهنده عمل خاصی است یا خیر؟

Mohamad
02-06-2011, 01:37 PM
Modal verbs


The main ‘modal verbs’ (or ‘modals’) are:
can, may, will, shall, must, could, might, would, should
Ought to, used to, dare and need are also used as modal verbs, but they have other uses as well.
WHEN TO USE MODAL VERBS
Modals have several meanings, so you need to think about the meaning of the sentence as a whole to be sure that your choice of modal expresses exactly what you want to say. The main ideas that modals are used to express are shown in the following sections.
Permission
(="allowing" someone to do something)
If you want to give or ask for permission, use can or may. May is more polite or formal than can.
You can leave when the bell rings.
Customers may purchase extra copies at half price.
Could is a polite way of asking for permission.
Could I leave early today?
Might is a very formal and old‑fashioned way of asking for permission.
Might I borrow your umbrella?
Obligation
(="saying" what someone must do)
If you want to demand that something happens, or that someone does something (="to" express obligation), use must. You can also use this idea about yourself, in order to express a sense of duty.
The builders must fihttp://www.gtalk.ir/images/smilies/nish.gif the job today.
We mustn’t leave the house before 6 o’clock.
I must remember to bring my notebook.
Intention
(="saying" what you are going to do)
If you want to say that you intend to do something, use will or shall. You can emphasize the meaning of intention if you say the modal louder than the surrounding words.
Shall is only used with the first person (I or we), and is much less common than will. It is hardly ever used in American English.
This letter says they will definitely give us our money back.
I shan’t stay long.
To express an intention at a time in the past, use would.
I tried to explain, but nobody would listen.

Use would if there are conditions controlling whether something will take place.
I would leave tomorrow, if I had the money.
Ability
(="saying" whether you are able to do something)
If you want to say whether someone is able to carry out an action, use can.
Guy can speak Russian.
Can you remember her name?
I can’t find my shoes!
When you put these sentences into the past tense, use could.
He was late for school because he couldn’t find his bag.
Use could if there are conditions controlling whether the event will take place.
I could leave tomorrow, if I had the money.
Possibility
(="saying" whether something is possible)
If you want to say that something is possible, use can or may. May is more polite or formal than can.
You can go by bus from London to Liverpool.
You may find the manager is still there, if you go to the office now.
If you want to suggest that the action is less likely to happen, use could or might. If you use might, you mean that the action is especially unlikely.
We could go by bus.
We might go by bus. (="it" is possible, but only if there are no problems)
Probability
(="saying" whether something is likely)
If you want to suggest that an event is likely to happen, use should or ought to. It will probably take place, but you are not completely sure.
They should have had our reply by now.
If you take these tablets, you should be all right.
We ought to be there by 6 o’clock.
Desirability
(="saying" that something is the right thing to do)
If you want to say that you think it is a good thing for something to happen, use should or ought to. If you think that it is a bad thing for something to happen, put these verbs into the negative.
You should get the early flight, if you want to be in good time.
You ought to see the doctor as soon as possible.
You shouldn’t say things like that.
You oughtn’t to have left the engine running.
Necessity
(="saying" that something is necessary)
If you want to say that it is necessary for something to happen, use must.
We really must go now.
I must get my hair cut this weekend.
If you want to express the opposite meaning (="it" is unnecessary for something to happen) use needn’t/need not or not need to.
There’s plenty of time, so you needn’t worry.
! Don’t use mustn’t because this gives the meaning of obligation.
Certainty
(="saying" that you are sure about something)
If you want to say that you are sure something is true, use must.
You must be tired, after all your hard work.
They must have left by now.
To express the opposite meaning (="you" are sure something is not true) use can’t.
You can’t be that tired ‑ you’ve only been working for an hour!
They can’t have left yet.
Prediction
(="saying" what you think is going to happen)
If you want to say that something is certain to happen, use either will or shall. As with the other uses of these words, shall tends to be found only with the first person (I or we), and is much less common than will. Shall is very rare in American English.
The cars will be there on time, I promise.
There is no doubt that we shall win.
HOW TO USE MODAL VERBS
• Modal verbs are used with the basic form of the verb (="the" infinitive form, without ‘to’).
You must pay now. NOT You must to pay now.
They can go home if they want. NOT They can to go home if they want.
• Modal verbs do not have an ‑s ending in the present tense of the third person singular,
He can speak French. NOT He cans speak French.
• Modal verbs do not use do in questions or negatives.
Can you remember her name?
NOT Do you can remember her name?
We must not be late. NOT We don’t must be late.
Should we lock the door? NOT Do we should lock the door?
• Modal verbs do not have an infinitive, a past participle, or a present participle.
• In spoken English, you often use short forms when you use the modal verb in the negative.
cannot → can’t

could not → couldn’t

will not → won’t

must not → mustn’t

shall not → shan’t

might not → mightn’t

would not → wouldn’t

should not → shouldn’t

ought not → oughtn’t

! Mustn’t, shan’t, mightn’t, and oughtn’t are normal in British English, but American speakers usuallysay must not, shall not, might not, and ought not