king 2011
01-27-2011, 12:15 AM
قانون های نویسندگی اتیل و دانمور:
http://img.tebyan.net/big/1389/10/942517518565172591254112541749042140120.jpg
قوانین دایانا اتیل
1- نوشتهتان را با صدای بلند برای خود بخوانید، زیرا این تنها راهی است که میتوان مطمئن شد ریتم جملات درست است. (پروراندن ریتم نثر بسیار پیچیده و ظریف است - فقط با گوش دادن میتوان آن را درست از آب درآورد.)
2- مطالب زائد را پاک کنید (شاید بهتر است بگویم «پاک کنید!»): کلمات ضروری تنها در صورتی به چشم میآیند که کلمات غیرضروری حذف شده باشند.
3- همیشه لازم نیست برای کشتن عزیزانتان مقدمهچینی کنید- منظورم آن پیچشهای کلام یا تصویر است که وقتی روی کاغذ میآورید، احساس غرور میکنید - در عوض به عقب بازگردید و این بار با نگاهی دقیقتر به آنها بنگرید. تقریباً همیشه به این نتیجه میرسید که آنها بهتر است بمیرند. (همیشه نباید به هر کس از مصیبت دیگران احساس خشنودی میکند، مظنون شد - این تنها نوعی شادی از سر رضایتمندی است که فقط باید مواظبش باشید.)
قوانین هلن دانمور
1- نوشتن روزانهتان را هنگامی به پایان ببرید که هنوز میل به نوشتن دارید.
2- به آنچه نوشتهاید گوش دهید. یک ریتم نامطلوب در یک گفتوگو ممکن است نشاندهنده این باشد که هنوز شخصیتها را به آن اندازه درک نکردهاید که از زبانشان بنویسید.
3- نامههای جان کیتس را بخوانید.
4- دوباره بخوانید، دوباره بنویسید، باز بخوانید و بازنویسی کنید. اگر باز هم جواب نداد، آن را پاره کنید. احساس خوبی است، مطمئناً دوست ندارید دورتان را پر کنید از یک خروار شعر و داستان که همه چیز در خود دارند مگر روحی که باید داشته باشند.
5- شعرها را به حافظه بسپارید.
6- به سازمانهای حرفهای که طرفدار حقوق جمعی مولفان هستند، بپیوندید.
7- مشکل یک نوشته معمولاً زمانی که به یک پیادهروی طولانی میروید آشکار میشود.
8- اگر نگران هستید که نگهداری از بچهها و کارهای خانه به نوشتنتان آسیب میزند، به جیمز گراهام بلارد فکر کنید.
9- نگران آیندگان نباشید- به قول لارکین (که به هیچ وجه سانتیمانتالیست نبود): «آنچه که از ما میماند عشق است.»
http://img.tebyan.net/big/1389/10/942517518565172591254112541749042140120.jpg
قوانین دایانا اتیل
1- نوشتهتان را با صدای بلند برای خود بخوانید، زیرا این تنها راهی است که میتوان مطمئن شد ریتم جملات درست است. (پروراندن ریتم نثر بسیار پیچیده و ظریف است - فقط با گوش دادن میتوان آن را درست از آب درآورد.)
2- مطالب زائد را پاک کنید (شاید بهتر است بگویم «پاک کنید!»): کلمات ضروری تنها در صورتی به چشم میآیند که کلمات غیرضروری حذف شده باشند.
3- همیشه لازم نیست برای کشتن عزیزانتان مقدمهچینی کنید- منظورم آن پیچشهای کلام یا تصویر است که وقتی روی کاغذ میآورید، احساس غرور میکنید - در عوض به عقب بازگردید و این بار با نگاهی دقیقتر به آنها بنگرید. تقریباً همیشه به این نتیجه میرسید که آنها بهتر است بمیرند. (همیشه نباید به هر کس از مصیبت دیگران احساس خشنودی میکند، مظنون شد - این تنها نوعی شادی از سر رضایتمندی است که فقط باید مواظبش باشید.)
قوانین هلن دانمور
1- نوشتن روزانهتان را هنگامی به پایان ببرید که هنوز میل به نوشتن دارید.
2- به آنچه نوشتهاید گوش دهید. یک ریتم نامطلوب در یک گفتوگو ممکن است نشاندهنده این باشد که هنوز شخصیتها را به آن اندازه درک نکردهاید که از زبانشان بنویسید.
3- نامههای جان کیتس را بخوانید.
4- دوباره بخوانید، دوباره بنویسید، باز بخوانید و بازنویسی کنید. اگر باز هم جواب نداد، آن را پاره کنید. احساس خوبی است، مطمئناً دوست ندارید دورتان را پر کنید از یک خروار شعر و داستان که همه چیز در خود دارند مگر روحی که باید داشته باشند.
5- شعرها را به حافظه بسپارید.
6- به سازمانهای حرفهای که طرفدار حقوق جمعی مولفان هستند، بپیوندید.
7- مشکل یک نوشته معمولاً زمانی که به یک پیادهروی طولانی میروید آشکار میشود.
8- اگر نگران هستید که نگهداری از بچهها و کارهای خانه به نوشتنتان آسیب میزند، به جیمز گراهام بلارد فکر کنید.
9- نگران آیندگان نباشید- به قول لارکین (که به هیچ وجه سانتیمانتالیست نبود): «آنچه که از ما میماند عشق است.»