PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاریخ عیلام وماد



sorna
01-16-2011, 01:01 AM
حکومت ها ی ناحیه های قبل از هخامنشیان

(ایلام وماد)

پیش از پیدایش امپراتوری هخامنشیان که منظقه ی بسیار وسیعی از دنیای قدیم را

دربر می گرفت ; در فلات ایران حکومت های ناحیه ای مختلفی تشکیل گر دیده

بود.این حکومت ها کم بیش دارای جنبه ها و ویژگی های یک حکومت قبیله ای و

درشکل تکامل یافته تر; دولت ها ودولت های متمرکز بوده است. بی گمان ازآن

میان;مهمترین و قابل توجه ترین این حکومت ها; تمدن های عایلام و ماد هستند.

حدود جغرافیایی ایلام

ایلام از اوایل هزاره سوم تا اواسط هزاره ی اول ق.م. بخش وسیعی از مناطق

غربی وجنوبی سرزمین امروزی ایران را در بر می گرفت و بر اساس تقسیمات

جغرا فیای سیاسی ایلام باستان; سرزمین های خوزستان; بخشهایی از استان

لرستان و کردستان و فارس و کرمان را در بر می گرفت. این سرزمین در حقیقت

یکی از چهار بخش دنیای قدیم محسوب می شود. دمرگان در مورد نژاد مردم

ایلام ;معتقد است که آنان ازنژاد آسیایی یا زاگروایلامی – یعنی نه هند وارو پایی

و سامی _ می باشند. در حالی که بر خی دیگر از دانش مندان , مانند دیولا فوا

اعتقاد دارند که ایلامیان جزو بخششی از اقوامی از نژاد و زبان قفقازی یا خزری

می باشند.


حکومت ایلام

حکومت ایلامیان اصولا حکومت فدرال بوده است. یعنی که هر ایالات دارای

حکومت جداگانه بوده است.

سلسله هایی که به ترتیب در ایلام حکومت نموده اند :

1- سلسله آوان: از حدود700,2تا 200,2ق.م. دارای قدرت بوده اند. تا کنون

نام دوازده نفر از پادشاهان این سلسله ثبت گردیده است.

2- سلسله سیمتش: از حدود000,3 تا850,2 ق.م. حکومت کرده اند. از

پادشاهی این سلسله تا کنون نام ده نفر ثبت شده است.

3- سلسله انزان:انزانیا از سال 350,1 تا 210,1 ق.م. حکومت نموده اند.

ایلامیان برای پادشاهان خود تقدس و الویت خاصی قائل بودند و آنان را پدر -

شاه انزان و شوش می خواندند . مهم ترین شهر های ایلام, شوش , ماداکتو و

خایلدالو بوده اند. از این میان شهر شوش از اهمیت و قدمت بیشتری بر خور دار

بوده است. این شهر در پیشرفت حیات اقتصادی و اجتماعی دنیای قدیم نقش مهمی

داشته ودارای شهرت فراوان در تمدن دنیای ان روز بوده. دمر گان شهر شوش

را به چند بخش تقسیم نموده است:

1- ارگ یا قلعه شوش که از زمان بنا تا حمله اسکندربه ایران مسسلامه بود.

2- محله تجاری .

3- محله ای در بخش راست رود کر خه که تالار آپادانا, قصر داریوش و

اردشیرسوم را نیز در بر می گرفت.

4-شهر دورانتاش نزدیک شوش که در زمان اواتاش گال پادشاه ایلامی بنا گردید.

ازاین شهر ها بوده است . از این شهر زیگورات مهروف به چغازنبیل در محلی به

همین نام باقی مانده که باستان شناسان فرانسوی توانسته اند طیبقاتیاز زیگورات

را از زیر خاک بیرون آورند.

زندگی اقتصادی واجتماعی ایلام

ایلامیان موفق شده بودند که از مرحله زندگی بیابان گردی وشکار بیرون امده

وبه کشاورزی واحلی نمودن حیوانات دست یابند. همزمان با دستشابی انان به

فلزاتی چون مس و برنز و اختراع مفرق,سنایع فلز عیلامیان توسعه چشم گیری

یافت.تجلی و نمونه بارزی از این پیشرفت در مجسمه برنزی ((نیپرآزو)) به خوبی

مشاهده می گردد. این مجسمه 750,1کیلوگرم وزن هم چنین یاختت اشیای ظریف

تز یینی,با نقره و طلاکاری ,موید توسعه هنر های ظریف در صنایع فلز کاری

ایلامی ها است.در این دوره اغلب حجاران ومجسمه سازان بر سنگ رخام یا

مرمر,کار می کردند.مجسمه های کوچکی که ازحفاری به دست آمده,نیایش گران

وانسان هایی را نشان می دهد که گلدانی در دست دارند .علاوه بر آن,مجسمه

ونقس حیوانات به فور در کارهای آنان دیده می شود. ساده شدن اشکال وابعاد

هندسی هنر مندان ایلامی,شیوه ای شبیه به سبک کوبیسم به وجود آورده بود.در

همین دوره با اختراع چرخ کوزه گری, سفال سازی در اشکال پیشرفته رشد نمود

و بالید,وباز در همین دوره, ایلامیان نخستین چرخ اذاب ی مدور راساخت

اند.عیلمیان, سفال ها و سایر اشیای خود را با نقش هندسی یا جانوران و گیاهان

تزیین می نمودند.با رید گسترس مصنوعات, تقاضای مواد خام روز افزون شد و

از همین رهگذر رابطه تجاری و بازرگانی توسعه یافت به طوریکه این ارتباط,

قلمرو وسیعی در آسیا و افرقا,ازهند تا مصر را در بر می گرفت. در پی این

گسترش همه جانبه , شبکه های گوناگون راه , که مرکزمختلف تجاری را به

همدیگر می پیوست ,به وجود امد.ساخت انبار های متعددی برای خفظ و گهداری

انواع کالاها, تهیه وتنظیم اسناد بازرگانی و محاسبه اجناسکه روی الواح گلی پخته

شده ثبت می گردید, و به کار گیری مهرهای استوانه ای که با نقش های مختلف

حیوانات و یا اشکال هندشی مشخص می شد از دیگر پیشرفت هایی است که در

تمدن ایلامی مشاهده می گردید. این روند و تغییر و تحول معیشتی و اقتصادی باعث

گردید زندگی ایتراکی کلان قبله ای به تدریج تجزیه شده و اختلافات و تضاد های

طباقاتی را تشدید نماید. به همین ترتیب , مناسبات جامعه طبقاتی (برده داری)در تمدن

ایلام سریع تر از سایر نقاط آغاز گردید.

اومستد می نویسد:

در این زمان سند های بسیاری, مانند وام بذر, خوراک, سیم{نقره} و قرارداد های

معمولی بازرگانی, فروش زمین,ملک یا خانه یاکشتزارها و اجاره نامه برای ان ها

و رسید پر داخت اجاره بها, فروش برده, صورت اسامی رعیت های وابسته به

زمین های زراعتی بزرگ ومعا ملات با آن ها, صورت اسامی روستاییانی که

آزاد کار می کردند و موارد بسیار دیگر از این قبیل دیده می شود.علاوه بر این, تمدن

عیلام, فن آبیاری مصنوعی را در شرق و غرب ایران معمول کرد که نسبت به گذشته

پیشرفته تر بود.در این زمان علاوه بر مناسب اجتماعی مبتنی بر نظام پدرشاهی, حتی

بقایای نظام مادرشاهی نیزمشاهده می گردد و ازدواج با محارم و ازدواج خوهر با

برادر کاملا رایج بود.

دین ایلام

ایلامیان جهان را پر از ارواح می دانستند و خدای بزرگ خود را ((شوشیناک))

می نامیدند. اما اجرای مراسم مر بوط به این خدا, فقطبه پادشاهان و

کاهنان اختصاص داشت . مکان این خدا به نظر ان ها بزرگ در محل متبرکی از

جنگل بود.

در کتاب تاریخ تمدن عیلام آمده است:

مذهب ایلام در تمام دوران ها جنبه ی جادوئی داشت. وچنان بود که حتی

آشوریان خونسرد نیز را تحت تاسیر قرار می داد. به عبارات دیگر برای سر

زمین های میان رودان, ایلام همیشه سر زمین ساحران شیاطین بود است.

و در ادامه امده است:

در آن زمان بی نی گیر یعنی ((خدا یا فرمان روای آسمان))این اسم در میان مردم

عادی نیز رواج داشته است .شواهد می گوید که اسم یکی از شاهزاده ها هم همین

بوده است.وی لقب الهه ی سلامظیش داشته بوده است .البته بعضی از دانشمندان می

گویند که سلامظیش لقب دیگر بی نی گیر بوده است.

شاهان ایلام
از سال ۲۲۲۵ تا ۷۴۵ قبل از میلاد؛ بر سرزمین ایلام(حدود این سرزمین
از طرف غرب دجله،از طرف شرق پارس، از طرف شمال همدان، و از سمت جنوب
بوشهر بود)فرمان می‌رانده‌اند. بیشتر این پادشاهان با فرمان‌روایان بابل، سومر و اکد
در جنگ بودند. در سال ۶۴۰ قبل از میلاد، آشوربانیپال ایلام را تصرف کرد و مردم
ایلام قتل‌عام شدند.
اونتاش گال
اونتاش گال در سال ۱۲۶۵ قبل از میلاد، به حکومت ایلام رسید و شهری جدید به نام
اونتاش بنا کرد و در آن زیگورات برپا ساخت.
شوتروک ناخونته اول
شوتروک ناخونته اول به سال ۱۲۰۷ قبل از میلاد، به پادشاهی رسید و در آغاز با شاه
بابل وارد جنگ شد و موفق شد که بابل را تصرف کند. شوتروک ناخونته فرمان به
غارت بابل داد و تمام گنجینه‌های آن شهر را به شوش منتقل کرد.شوتروک ناخونته به
سرزمین کاسی‌ها هم تاخت و آن‌جا را نیز تصرف کرد. شوتروک ناخونته معابد
بسیاری در همه شهرهای قلمرو خویش بنا کرد و چند شهر و روستا را آباد ساخت.
شوتروک ناخونته در سال ۱۱۷۱ قبل از میلاد درگذشت.
شیلهک این شوشیناک
شیلهک این شوشیناک در سال ۱۱۶۵ قبل از میلاد؛ به سلطنت ایلام رسید و پس از آن
به تجهیز سپاه پرداخت و تا ناحیه دیاله نفوذ پیدا کرد و به کرکوک رسید و بابل را
محاصره نمود و به غنایم زیادی رسید. در میان این غنایم، لوح سنگی نارامسین و
قانون حمورابی به معبد شوش تقدیم شد و سپس همه دره دجله و ساحل خلیج فارس و
رشته‌کوه زاگرس زیر سلطه او درآمد و همه ایران غربی متحد شده و نخستین
شاهنشاهی در تسلط ایلام تشکیل گردید.شیلهک این شوشیناک در سال ۱۱۵۱ قبل از
میلاد،درگذشت.
شوتروک ناخونته دوم
شوتروک ناخونته دوم به سال ۷۱۷ قبل از میلاد، به سلطنت ایلام رسید و کتیبه‌ای در
کوه نزدیک مال‌میر بنا کرد و یک معبد کوچک هم ساخت. شوتروک ناخونته دوم در
سال ۶۹۹ قبل از میلاد،مرد.
هالوشو
هالوشو در سال ۶۹۹ قبل از میلاد به پادشاهی ایلام رسید و به سرزمین اکد حمله کرد
و شاه بابل را اسیر کرد و با خود به ایلام آورد و شخص دیگری را به پادشاهی بابل
برگزید. در زمان هالوشو، بابل تابع ایلام شد. هالوشو،پسر سناخریب را به دام انداخت
و او را به قتل رسانید و سناخریب هم پسر او را کشت و پس از آن مردم ایلام شوریدند
و او را در سال ۹۶۳ قبل از میلاد، عزل کردند.
کودور ناخونته
کودور ناخونته در سال ۶۹۳ قبل از میلاد و پس از برکناری هالوشو، به سلطنت رسید
و در این زمان آشور به ایلام حمله کرد. کودور ناخونته نتوانست در برابر حملات
آشوری‌ها مقاومت کند. آشوری‌ها شرط صلح را برگشت بابل به قلمروشان قرار دادند
اما کودور ناخونته نپذیرفت. ایلامیان به شهر ماداکتو در کرخه مهاجرت کردند. کودور
ناخونته خود را به شهر هیدالو رسانید. کودور ناخونته پس از یک سال سلطنت به
دست درباریانش در سال ۶۹۲ قبل از میلاد،هلاک شد.

هوبان ایمنا
هوبان ایمنا در سال ۶۹۲ قبل از میلاد، به سلطنت رسید. در زمان او بار دیگر نزاع
درگرفت و ایلام به طرف‌داری از امیر بابل که دست‌نشانده خود او بود، بر ضد آشور
وارد مبارزه شد و جنگی درگرفت و کمی بعد سناخریب توانست بار دیگر بابل را
تسخیر کند و ایلام را به سرزمین‌های نخستینش بازگرداند.
خوم‌بان ایگاش
خوم‌بان ایگاش در سال ۶۸۸ قبل از میلاد، به سلطنت رسید و به بابل حمله کرد و تا
شهر سیپ‌پار پیش رفت و آن‌گاه به شوش بازگشت و در سال ۶۷۴ مرد.
اورتاکو
اورتاکو در سال ۶۷۴ قبل از میلاد، به سلطنت نشست. اورتاکو با آشور روابط
بازرگانی برقرار کرد. در این هنگام آشوربانیپال به مصر حمله کرد و اورتاکو به بابل
تاخت و آن شهر را تصرف نمود.
هوبان هالتاش
هوبان هالتاش در سال ۶۴۰ قبل از میلاد، به شاهی رسید.در دوران حکومت او،
آشوریان دوباره به ایلام حمله کردند و مدکتو را تصرف نمودند و با فتح این شهر
آشوریان به کرخه راه یافتند. شوش پایتخت ایلام تسخیر گردید.آشوربانیپال دستور قتل
هوبان هالتاش را صادر کرد و پادشاهی ایلام در سال ۶۳۱ قبل از میلاد،پایان یافت. نقشه ای از سرزمین ایلام باستان (قرمز) و نواحی همسایه آن. خلیج فارس در
عصر برنز گسترش بیشتری رو به شمال غربی داشت.
ماد ها

ماد ها در 708 ق.م. دولت خود را تاسیس کردند و تا 550 ق.م.دولت خود را ادامه

دادند . ان ها بخشی از اقوام آریایی بودند. ماد اولین حکومت مستقل ایرانی را تشکیل

دادند.اینکه بطوردقیق چه زمانی دولت ماد ها تشکیل شد معلوم نیست اما آنچه مشخص

شده ان است که در زمان اقتدار آشوریان مادها دولت را تاسیس کردند .ماد ها به قبیله

ها زیادی تقسیم می شدند.که مهم ترین ان ها عبارت از اند:

1- بوس ها

2- پار تاکن ها ( بارتا ک ها)

3- شروخان ها

4- آری سانت ها (آری زانت ها)

5- بوری ها (بودی ها)

6- بغ ها یا (مغ ها)

7- ستور خانیان

8- ماگ ها

که ازاین میان ( پارتکن ها ) جنگجو و دلیر بودند و بر عکس ( مغ ها ) صلح جو

آرام بودند.شش قبیله ماد ها همیشه در حال نزاع و جنگ بودند.به همین علت

آشوری هامی توانستند به راحتی بر آن ها تسلط داشته باشند.



حدود جغرفیایی

ماد ها در شمال, به رود ارس, از شرق به دریای خزر, از غرب به کوه های زاگرس

واز جنوب به کویر و تا حدود اصفهان محدود میگشت دانشمندان

قلمره ماد ها را به سه بخش تقسیم نمودند:

1- ماد کوچک: شامل آذر بایجان(آتروپان)

2- ماد بزرگ شامل کردستان ونواحی مر کزی ایران.

3- مادا گیانا:شامل ولایت ری و اطراف آن.

سازمان اجتماعی ماد

سازمان اجتماعی ماد برخاسته ازتاسیردرهمسایه خود یعنی (پارسی وآیور) بوده.

جنگ های مستمر با اقوام مجاور و هم چنین میان سران اقوام داخلی ماد در جریان

بود .در این عصر بسیاری ازویژگی های سازمان جامعه برده داری درشرف تکوین

بوده و تجزیهبی شک آغاز گردید. نظام خانواده بر مبنای پدر شاهی بر قرار بوده, و

سالمند ترین عضو خاندان به عنوان رئیس خانواده محسوب می ید بدین ترتیب

سازمان اجتماعی ماد به چهار بخش مجزا تقسیم می شد:

1) نیماناNimana ) ) کوچک ترین واحد اجتماعی یا خانواده بوده است .

2) ویس Vise به معنای خاندان وعشیره و یا نام متداول دهکده و نقاط مسسلامه

را در بر می گرفت.ویس پت پیره یا شیخ خاندان عشیره و رئیس ده(دهخدا)بود که

در زمان شکل گیری طبقات , اینان به طبقه ممتاز و اشراف بدل گردیده است .

3) زنتو(Zanto)به معنای مجموعه ای اتحادیه های قبایل می باشد و در راس هر

یک زنتوپت یا زنتومه قرار داشت.

4) دنگهو – دهیو. این واژه به معنای کشوری با مساحت متسط بوده است.

گریشمن در وضع طبقات مختلف ایران در زمان ماد ها می نویسد :

جامعه ماد ها به چندین طبقه تقسیم می شد:

1) نجبا

2) آزاد مر دان

3) مالکین اراضی

4) کسانی که نداشتند

5) بردگان

اسامی پادشاهان ماد(در دو ران 158سال حکومت):

دیاکو 708-655ق.م.
هووخستر 655-633ق.م.
فرور تیش 633-585ق.م.
ایختوویگو 585-550ق.م.

حکومت ماد ها از نظر مورخان جدید

از پیش با ید گفت که اختلاف نظر میان مورخان در باره تاریخ ادوار قدیم زیاد است

چنین اختلافی چنین اختلافی در ارزیابی و معرفی ماد نیزمیان هست که به اختصار به

ان می پر دازیم. برای نخستین بار در کتیبه های آشوری ها مربوط به سال 836 پیش

از میلاد نام ماد ها به آشوری مادای در غرب ایران در ناحیه ای که بعد ها به عنوان

پایتخت ماد ها در تاریخ ثبت شده یعنی اکباتان (همدان امروزی) آمده است. زمان

مهاجرت آن ها شرق یا شمال شرق ایران را نمی دانیم. شاید این زمان خیلی پیش تر

از اواخر هزاره دوم پیش از میلاد نباشد. قبایل و اقوام همسایه آن ها در حاشیه کوه

های زاگرس در ظاهر اکثرا ایرانی نبودند . نخستین قوم خویشاوندان با آنان را می

توان پارس ها دانست که آن زمان در جنوب سر زمین ماد در ناحیه امروزی خرم آباد

در ناحیه پارسواش یا پارسو ماش سکونت داشت . این سکنی گزیدگان در ناحیه پار

سواش ( پار سوماش ) بعدها به ناحیه ای که به نام آن ها نام گذاری شد یعنی پارس

(فارس کنونی)مهاجرت کردند.حدود سال 750پیش از میلاد هجوم اقوام هند و ژرمنی

و نیز آریایی و از جمله اقوام کیمیریان از طریق کوه های قفقاز , در آغاز ضربات

سهمگینی به سرزمین اوراراتو (آرارات) وارد کرده و به طور پراکنده برخی از آن

ها به سوی جنوب غربی حرکت و پیشروی کردند حدود سال 690پیش از میلاد مسیح

فرگیه را نابود کردند وبا حملات تازه خود در سال652سرزمین لیدی راویران کردند.

شاخه دیگری از آن ها در مسیر جنوب شرقی به پیشروی خود ادامه داد.وتحت فرمان

روایی توشپا که نام پایگاه و مرکز تشکیلاتی آنان نیز هست در سال 679خطر بزرگی

برای دولت آشور به وجود آورد. از تشکیلاتی یک دولت وحکومت با دوام توسط آنان

در هیچ روایت و سند تاریخی آطلاع به دست نمی آیید . ترقی و نیرو گرفتن ساکنان

سرزمین ماد در سایه تعضیف ما ننّان در سده هشتم پیش از میلاد، توسط آشوری ها و

اورارتوییان، به گونه ای که منابع آشوری گزارش می کنند معادلات سیاسی و نظامی

را به تدریج در این ناحیه به هم می زنند . لازم است گفته شود که دولت ماننّا ها ، بر

نواحی شمال غربی ایران حکومت می کده است . در سال 715 ق.م. سارگون دوم ،

دیاکو را احتمالا در اتحادیه ماننّاها عضویت داشته اسیر می کند و به میل سارگون که

در نبرد با عیلامیان نیز در گیر بود (جنگ اربیل از 722- 705 ق.م. ) اقوام و قبایل

استقلال طلب سرکوب می شوند به روایتی دیگر سارگون دوم دیااکو ( دیوکس ) را به

منظور مهارت کردن شرارت ها از آن منقه دور کرده و در شامات در اسارت خویش

نگه می دارد. تحت فرمانروایی خششرتیه که یونان او را فراارتش می نامد سرزمین

خود را از زیر سلطه آشوریان آزاد می کند . البته این بعید به نظر می رسد ، زیرا

فرورتیش در نبرد با آشوریها به دست آشور بانی پال کشته شد. قبایل هند و ژرمنی

سکایی از طریق جنوب روسیه به طرف شمال غربی ایران مهاجرت کرده و به

پیشروی خو ادامه می دهند که به دنبال آن کیمریان ضرباتی وارد می کنند و آنان نا

گزیر از عقب نشینی می نمیند زیرا آشور در این زمان با پارتانوا (پروتویس) پادشاه

سکا ها علیه ماد و کیمریان متحد شده است. پس از سال 630ق.م. سکاها (سکیت ها)

سر زمین سوریه را ویران می کنند بنیا گذار قدرت بزرگ ماد یعنی کیاکسار در

وحدت با بابل در سال های بین 616 تا 608 ق.م دولت آشور را از بین می برد و

بخش ها بزرگی از فلات ایران را فرمنربردار خود می کند و بعدها پس از تسخیر

ارمنستان به سوی آسیه ی صغیر پیشروی می کند.

شاهان ماد به روایت کتزیا س

کتزیاس(کتسیاس) پزشک در بار داریوش دوم و پسر و جانشین او ادشیر دوم با بهره

گیری از اسناد و مدارک آرشیو سلطنتی شاهان ماد را10 تن و طول حکومت آن ها

را 340 نوشته است.

به نام های:


1- آرباکس 28 سال سلطنت
2- مائوداکس 50 سال سلطنت
3- سوسار مس 28 سال سلطنت
4- ارتی کاس 50 سال سللطنت
5- اربی یانس 22 سال سلطنت
6- ارتایس 40 سال سلطنت
7- ارتی نیس 22 سال سلطنت
8- اس تی براس 45 سال سلطنت
9- اسپنداس 25 سال سلطنت
10- آس تی گاس 35 سال سلطنت


که با جدول پیش تفاوت دارد.

تئودور نولد می گوید:

احتمالا کتزیاس این اطلاعات را بر اساس روایات خود مادها نوشته و ماد ها خواسته

اند به این تر تیب به طول حکومت سلطنت خود بیفزایند.گونه ی دیگر آن این است که

ان ها بعضا فرمان روایان محلی بوده اند.که همزمان با ان چهار پادشاهی آن ها آن

محل را در دست داشته اند.