PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اخلاق، ورزش و توسعه



mozhgan
05-01-2010, 05:30 AM
http://forum.azardl.com/attachment.php?attachmentid=1693&stc=1&d=1272673753



توسعه پایدار با انسان سالم، محیط زیست سالم و جامعه سالم تحقق می یابد و بی تردید انسان سالم در این تركیب سه گانه نقش محوری دارد. اكنون پرسش این است كه انسان سالم كیست؟ انسان سالم در سه بعد جسم، روح و روان و ذهن تجلی می یابد و با وجود جسم سالم است كه اندیشه و روان مجال تعالی می یابند.
روزگار ما ورزش چه در ابعاد تمرینی و قهرمانی و چه در حوزه طرفداران و تماشاچیان آنچنان در زندگی جوامع جای باز كرده است كه حتی رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جهان را هم تحت تأثیر قرار می دهد و به همین دلایل است كه ورزشكاران و قهرمانان تبدیل به الگو می شوند. اسماعیل همدانلو، معاون توسعه منابع سازمان تربیت بدنی در این خصوص می گوید: حضور یك بازیكن فوتبال در جمع جوانان و تجمع بی حد، خود گواه این مدعا است. اگر ورزش در مدرسه و دانشگاه جایگاه محوری خود را بیابد در توسعه رفتاری و جسمی باید منتظر تغییرات شگرف در كل جامعه بود. اما با روند موجود در جامعه امروز ما، ورزش پهلوانی و قهرمانی به تدریج ارزش مادی پیدا كرده و ارزش های شخصیتی و غیرتی كم رنگ شده و به تدریج ورزش به عنوان یك كسب و كار مبدل و از جایگاه حقیقی خود فاصله گرفته است.
همدانلو می گوید: اگر مفهوم ورزش با عنوان اقدامی مفرح، شادی بخش و سلامت ساز در قاعده هرم جمعیتی گسترش یابد منش و شخصیت انسان سالم به تدریج از قاعده به رأس هرم حركت خواهد كرد و چنانچه حركت ورزشی جامعه با مفهوم اقتصادی شكل بگیرد و توسعه یابد و برنده شدن حریف به هر صورت و به هر طریق ممكن، پدیده هایی همچون دوپینگ و سایر رفتارهای غیراخلاقی در محیط های ورزشی، از مسیر تعالی سازی ورزش بسیار فاصله خواهیم گرفت. بنابر این برای ساخت و پردازش ورزش با مفهوم تندرستی و شادی بخشی باید اخلاق را در فضاهای ورزشی به صورت جدی مطرح و ارتقا بخشید.
علم اخلاق برگرفته از زندگی انسان ها است و با تكمیل آن می شود چگونگی زندگی كردن و چگونگی عمل كردن را به انسانها آموزاند. در حقیقت اخلاق به قدری نقش محوری در توسعه جوامع انسانی دارد كه هدف رسالت آخرین رسول خدا، تكمیل و تعالی اخلاق عنوان شده است.
●اهمیت اخلاق در ورزش
حال باید دید با این همه اهمیت اخلاق در ورزش و نقش محوری آن در توسعه پایدار چه عواملی اخلاق را می سازد و یا آن را تحت تأثیر قرار می دهد.
همدانلو در این باره می گوید: اخلاق تابعی از چگونگی توزیع ثروت، توزیع قدرت و توزیع فرصت در یك جامعه است. با نگاهی دیگر تركیب هر سه عنصر فوق عدالت اجتماعی را در یك جامعه تبیین می كند، با این فرض وقتی ثروت و قدرت و فرصت انحصاری باشد و شكاف در جامعه بین اقلیت و اكثریت پدیدار می شود عدالت اجتماعی شكسته می شود و اخلاق را تحت تأ ثیر تخریبی خود قرار می دهد و رفتارهای غیراخلاقی نمایان می شود. در این صورت رفتارهای غیراخلاقی مختص محیط های ورزش نخواهد بود بلكه در عرصه زندگی اجتماعی گسترش خواهد یافت. رفتار غیراخلاقی و نامأنوس در رانندگی(۲۷۰۰۰ كشته در سال)، رفتار غیراخلاقی و نامأنوس در زندگی روزمره اجتماعی(تعداد كثیری پرونده انواع تخلفات در محاكم)، رفتار نامأنوس و غیراخلاقی در زندگی مشترك اجتماعی(افزایش طلاق و زندگی های اجباری بدتر از طلاق)، رفتارهای غیراخلاقی در دستگاه های دولتی (رشوه و فسادهای مالی گوناگون) و بالاخره اعتیاد و خماری و خمودی و بیكاری و بی عاری دست به دست هم داده و جامعه ای ناآرام و ناسالم می سازند كه هم اخلاق و هم ورزش از كارایی می افتد و به بیان دیگر ظاهر و باطن آنها از هم فاصله می گیرد و در مصاف بین برنده شدن و رعایت اصول و موازین اخلاقی، برنده شدن بر رعایت اخلاق چیره می شود و رعایت اصول و قواعد رفتاری شكست می خورد.
با گسترش عدالت اجتماعی، اخلاق جایگاه خود را برای اعتلاء سازی انسان پیدا می كند و انسان متعالی خود را نیازمند ورزش برای تندرستی و تفریح و شادابی خواهد دید و آدم های تندرست و ورزشكار در محیط های ورزشی رفتارهای غیراخلاقی را از خود بروز نخواهند داد. وی می گوید: به امید آن كه ورزشكاران ما با الهام از پیام انسان ساز رسول خدا با اخلاقی زیبنده این كشور در میادین ورزشی ظاهر شوند و الگویی برای سایر ورزشكاران قرار گیرند و اگر احتمالاً برنده مسابقه نبودند حداقل جام اخلاق را از آن خود سازند.
●جایگاه ورزش در توسعه
برای بررسی جایگاه ورزش در روند توسعه جوامع انسانی نیازمند بررسی مفهوم توسعه هستیم تا سپس نقش و جایگاه ورزش را در روند توسعه ای كشور بررسی كنیم.
برای این منظور ابتدا باید به این پرسش كه توسعه چیست؟ پاسخ داد. همدانلو در این باره می گوید: توسعه را ارتقا مستمر یك جامعه یا نظام اجتماعی به سوی یك زندگی سالم و انسانی تر تعریف كرده اند. به عبارت دیگر توسعه عبارت است از فرآیندی كه در آن رفاه اجتماعی در كل به طور مداوم و پیوسته افزایش یابد و برای اندازه گیری توسعه یافتگی یك جامعه در یك دوره مشخص سه سؤال مطرح است:
۱ - فقر چه تغییری كرده است؟
۲ - بیكاری چه تغییری كرده است؟
۳ - نابرابری چه تغییری كرده است؟
پاسخ های گرفته شده از جامعه میزان توسعه را مثبت یا منفی نشان می دهد، به بیانی دیگر متغیرهای ارزشی توسعه را در ادبیات توسعه چنین تعریف كرده اند:
۱ - معیشت یعنی قدرت تأمین نیازهای اساسی انسان.
۲ - اعتماد به نفس داشتن، احساس شخصیت كردن، آلت دست قرار نگرفتن، عزت نفس داشتن و سالم بودن
۳ - آزادی از قید بندگی و بردگی، به دیگر سخن قدرت و توان تشخیص و انتخاب داشتن.
در تعریفی دیگر توسعه را فرآیندی می دانند كه شرافتمندانه و آزاد زیستن را برای عموم مردم یك جامعه فراهم می سازد و در تعریفی دیگر گفته شده كه توسعه، جامعه را از محوریت فرمان و امر، خارج و به محوریت عقل و علم درمی آورد.
حال كه اندكی با تعاریف توسعه آشنا شدیم باید نظری هم به توسعه نیافتگی داشته باشیم؟
توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی مفاهیمی مجرد و انتزاعی نیستند بلكه بیانگر چگونگی شكل گیری فرایند اقتصادی و اجتماعی جوامع بشری در مقاطع مختلف تاریخی بوده و دو روی یك سكه هستند. همانند زشت و زیبا و گرم و سرد كه چگونگی یك موضوع واحد را بیان می كنند. امروزه بیش از ۷۰ درصد جمعیت جهان در وضعیت توسعه نیافتگی به سر می برند و بیش از دو سوم جمعیت جهان از فقر و فلاكت و عقب ماندگی رنج می برند. آمارهای بین المللی نشان می دهد كه بیش از چهل درصد جمعیت جهان در شرایط فقر مطلق به سر می برند و متأسفانه امروز حقیقتی به واقعیت پیوسته كه فقیرتر شدن فقرا به یك قاعده كلی تبدیل شده است!
كارشناسان عوامل زیادی برای توسعه نیافتگی و یا كمتر توسعه یافتگی جوامع مطرح می كنند، از جمله این كه دكتر شایگان گفته: عدم وجود اراده ای قدرتمند، علمی، منسجم و متمركز در یك جامعه باعث توسعه نیافتگی است. پیتر دراكر گفته: كشوری توسعه نیافته ندیدم مگر به مدیریت های ناكارآمد گرفتار شده باشد. كوزنتس گفته: توسعه یافتگی با داشتن نیروی انسانی سالم، فرهیخته، با ظرفیت و خلاق میسر است.
برای رهایی از توسعه نیافتگی و حركت به سوی توسعه، مدل های متعددی در دنیا مطرح و تجربه شده ولی به خاطر متفاوت بودن شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی، تاریخی الگوبرداری از آنها برای سایر كشورهای توسعه نیافته چندان مؤثر نبوده و بعضاً اثرات منفی نیز به همراه داشته است. پیامی كه اخیراً مهاتیر محمد، منجی مالزی به جهان فرستاد مبین این واقعیت است. او گفت: كشورهای توسعه نیافته سعی نكنند الگوی توسعه مالزی را پیاده كنند، زیرا موفق نخواهند شد چون شرایط مالزی با شرایط سایر كشورها یكسان نیست. در بیانی دیگر گونارمیردال یكی از تئوریسین های معروف توسعه می گوید: كشورهای توسعه نیافته نباید تئوری های به ارث رسیده از ما را به صورت پیش فرض قبول كنند بلكه آنها را باید دوباره بازسازی كرده و با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی خود و منطبق بر منافع و با توجه به مشكلات خود به كار گیرند، مگر عواملی كه در كلیه كشورها قابل استفاده بوده و حالت مشترك دارد.
اما ورزش عامل مشترك در همه كشورها برای رسیدن به توسعه معرفی شده است زیرا فصل مشترك تعاریف پیتر دراكر، شایگان، كوزنتس و سایر تعاریف توسعه ای وجود نیروی انسانی سالم، فرهیخته، با اراده، قدرتمند، خلاق و با نشاط است كه می تواند بار سنگین توسعه را بر دوش كشد و توان حمل را داشته باشد و ورزش این توان را دارد. ورزش پتانسیل درونی افراد را به نحوی خود خواسته و ارادی و لذت بخش تخلیه می كند و انسان تخلیه شده از فشارهای درونی احساس آرامش می كند. ورزش تندرستی را جایگزین رخوت و خمودی و بی تحركی می كند. ورزش بیماری های ناشی از عدم تحرك را از ورزشكار دور می سازد.
همدانلو می گوید: ورزش تن سالم، روان سالم و افراد سالم می سازد. ورزش سرگرمی بسیار مفرحی است كه جلو خیلی از انحرافات و مفاسد اجتماعی را می گیرد و یا مجال پرداختن به آنها را كاهش می دهد. ورزش نشاط واقعی ایجاد می كند. در یك بازی دوستانه اگر چه برد و باخت مؤثر نیست، ولی طرفین بازی با چه حرص و ولعی به دنبال پیروزی می گردند. وقتی نشاط و تفریح سالم و واقعی در مسیر مردم به ویژه نسل جوان قرار گرفت، نشاط های كاذب و مجازی مقبولیتی نخواهند داشت. قرص های روان گردان و اعتیادهای گوناگون و با سر و وضع خود ور رفتن و خود را به صورت مختلف و عجیب در آوردن نوعی نشاط و تفریح كاذب و مجازی است كه ورزش بر همه اینها در صورت همگانی شدن خط بطلان می كشد. ورزش تحمل و تلاش برای پیروزی و موفقیت را آموزش می دهد و ورزش شكست را پایه پیروزی و توفیق بعدی می سازد و لذا یأس و ناامیدی و ترس از آینده را به حداقل می رساند. ورزش تمكین و توان مقابله با سختی ها را می آموزد و سختی ها را با امیدواری و تمرین و تقویت قابل تحمل می سازد. ورزش پرچم كشور، نام كشور را در میادین و صحنه های بین المللی مطرح می كند.
ورزش اوقات فراغت را به خوبی پر می كند و ورزش و محصول آن یعنی نیروی انسانی تندرست و سالم و قوی و خلاق و متحمل، محور اصلی توسعه تعریف شده و امروزه گفته می شود این انسان سالم و فكور و فرهیخته هدف توسعه هر جامعه ای است. لذا همه مقاطع تحصیلی اعم از دبستان، دبیرستان و دانشگاه بهترین محل و بهترین فرصت برای ساخت فرهنگ ورزش و ورزشكاری است كه متأسفانه كمترین بهایی به آن داده نمی شود. مشاهده می شود بعضاً از ساعت ورزش برای سایر دروس تجربی و نظری استفاده می شود. برخی مدارس انتفاعی و دولتی یا محوطه لازم برای ورزش ندارند یا همانند آزمایشگاه های فیزیك و شیمی مدارس برای موجود بودن وجود دارند و به كار گرفته نمی شوند و دیده و نقل هم نشده تا حال كسی از نمره ورزش تجدیدی یا ردی داشته باشد در صورتی كه اغلب نمره قبولی نمی توانند بگیرند. امروز دولت و مجلس و ملت باید بپذیرند و باور داشته باشند كه عقل سالم در بدن سالم است و سرمایه گذاری در ورزش را از ردیف هزینه ای به ردیف سرمایه ای تغییر دهند. با افزایش مناسب سرمایه گذاری در ورزش هزینه ها و حتی سرمایه گذاری های مقابل ورزش كاهش می یابد. با سالم تر شدن انسان ها از ساخت بیمارستان ها و مصرف داروهای یارانه ای گرفته تا افزایش نیروی انتظامی و زندان ها برای جلوگیری از مفاسد و انحراف های اجتماعی ناشی از ناسالم بودن فكر و اندیشه و تن افراد، صرفه جویی می شود.
●جلوی ضرر را بگیرید
وزارتخانه های آموزش و پرورش و علوم، جلو ضرر را از هر كجا بگیرند منفعت است. برای توسعه امروز و فردای كشور عزیزمان ورزش را برای همه مقاطع تحصیلی تا پایان تحصیلات دانشگاهی جدی بگیریم و در همه مقاطع تحصیلی ورزش یك واحد درسی اجباری شود. معلم ورزش ارزش پیدا كند. نمره ورزش با نمره فیزیك و شیمی و ریاضی نه تنها برابری بلكه ارجحیت پیدا كند و جدی با آن برخورد شود چون فیزیك و شیمی و ریاضی با پایان تحصیلات تقریباً از مسیر زندگی فردی افراد خارج ولی ورزش و آثار ورزش تا دم مرگ با او همراه است و در پایان باید پذیرفت كه توسعه حركت جبری تاریخ بشری است و خواهی نخواهی اتفاق افتاده و خواهد افتاد اگر ما خود با فهم و شعور و درك و اراده خود راه توسعه را هموار نسازیم و هدایت آن را در دست نگیریم دیگران برای ما آن طور كه خود می خواهند توسعه ایجاد خواهند كرد. بنابر این برای تربیت نیروی انسانی سالم و با ظرفیت و خلاق كه سرمایه اصلی توسعه می باشد با یك عزم ملی و به اتفاق همت كنیم زیرا فردا خیلی دیر است.