PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درسی از ابومسلم خراسانی



mozhgan
01-12-2011, 04:08 AM
شاگرد معمار ، جوانی بسیار باهوش اما عجول بود گاهی تا گوشی برای شنیدن می یافت شروع می کرد

تعریف نمودن از توانایی های خویش در معماری و در نهایت می نالید از این که کسی قدر او را نمی داند

و حقوقش پایین است

روزی برای سلمانی به راه افتاد دید سلمانی مشغول است و کسی را موی کوتاه می کند

فرصت را مناسب شمرده و باز از هنر خویش بگفت و اینکه کسی قدر او را نمی داند

و او هنوز نتوانسته خانه خوبی برای خویش دست و پا کند

به اینجای کار که رسید کار سلمانی هم تمام شد

مردی که مویش کوتاه شده بود رو به جوان کرده و گفت

آیا چون هنر داری دیگران باید برایت اسباب آسایش بگسترند ؟

جوان گفت : آری
مرد تنومند دستی به موهای سفیدش کشید و گفت : اگر هنر تو نقش زیبای کاشانه ایی شود

پولی گیری در غیر اینصورت با گدای کوچه و بازار فرقی نداری




http://forum2.azardl.com/attachment.php?attachmentid=5247&stc=1&d=1294790840


چون از او دور شد جوانک از استاد سلمانی پرسید او که بود که اینچنین گستاخانه با من سخن گفت

استاد خندید و گفت سالار ایرانیان ، ابومسلم خراسانی

جوان لرزید و گفت : آری حق با او بود من بیش از حد پر توقع هستم
اندیشمند یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید :آنچه بدست خواهی آورد فراتر از رنج و زحمتت نخواهد بود


ابومسلم خراسانی با این حرف به آن جوان آموخت هنر بدون کار هیچ ارزشی ندارد

و هنرمند بیکار و بی ثمر هم با گدا فرقی ندارد