Sara12
12-30-2010, 03:29 PM
روشهای جدید در رده بندی
هدف رده بندی جدید نه تنها توصیف ، تشخیص و مرتب کردن موجودات در سطوح مناسب است ، بلکه شامل درک تاریخ تکامل و مکانیزهای آنها نیز می شود. روشهای اولیه به طور عمده تنها بر خصوصیات مشاهده شده استوار بودند و به تفاوتهای زیر گونه ای توجه نداشتند. بنابراین بسیاری از گونه ها به وسیله یک یا تعداد محدودی نمونه شناسایی می شوند. در حال حاضر توجه زیادی به تقسیم بندی فرعی گونه ها مانند زیر گونه و جمعیتها مبذول می گردد. گونه مرفولوژیکی سابق اکنون گونه بیولوژیکی نامیده می شود که خصوصیات اکولوژیکی ، ژنتیکی ، بیوشیمیایی و سایر خصوصیات را شامل می شود. همه این روشهای جدید در توضیح ساختار واقعی گونه و موقعیت تکاملی آن سهم بزرگی دارند. ولی از آنجایی که اغلب روشهای جدید به روشهای خاص نیاز دارند این روشها نیز مستلزم پاره ای مسائل می باشند ، شرح مختصری از تمام روشهای رایج در رده بندی ارائه می شود :
1- روش مرفولوژیکی
صفات مرفولوژیکی مهم مانند اندامهای تناسلی خارجی ، شاخکها ، بالها ، تعداد و نحوه پراکنش موها و غیره در نمونه های بالغ بیشتر در بین بند پایان ، هنوز در مطالعات رده بندی ما غالب هستند. در عصر رده بندی جدید به منظور درک ساختار ظریف صفات متعدد مورفولوژیکی روشهای جدید کشف شده اند. این روشهای جدید به کشف خصوصیات جدید و قابل اعتمادتر منجر شده اند. استفاده از اسکن میکروسکوپهای الکترونی در مطالعات رده بندی بندپایان و سایر بی مهرگان افزایش یافته است. این میکروسکوپ از طریق تهیه تصاویر تقریبا سه بعدی با بزرگ نمایی مفید پنجاه تا ده هزار برابر اطلاعات عالی درباره سطح نمونه ارائه می دهد. بسیاری از صفات ریز در حشرات و کنه های گیاهی و حیوانی و سایر بندپایان کوچک وجود دارند که با استفاده از استرئومیکروسکوب بخوبی قابل بررسی نیستند و باید تنها در چنین بزرگنمایی زیادی مطالعه شوند. تصاویر سه بعدی خیلی بزرگ در کشف صفات جدید و بعلاوه در آشکار کردن جزئیات نا مشخص صفات شناخته شده متعد کمک زیادی می کنند.
2- روش جنین شناسی و مراحل نابالغ
در تمامی افراد ، طی رشد جنینی تغییراتی در الگوهای صفات بروز می کند. چنین تغییراتی در گروهایی که افراد آن مراحل مختلف مرفولوژیکی کاملا متفاوتی را طی می کنند ، کاملا مشهود است. نمونه بسیار خوب به وسیله موجودات دارای مراحل چند شکلی مناسب ارائه می شود که رشد آنها شامل چند مرحله جوان مشخص است که هر یک به وسیله یک پوست اندازی متمایز می شود. توصیف رده بندی نه تنها بر اساس خصوصیات مرفولوژیکی افراد بالغ بلکه بر اساس مجموع خصوصیات همه مراحل است.
3- روش اکولوژیکی
شاید قدیمیترین کوشش ثیت شده استفاده از اطلاعات اکولوژیکی در طبقه بندی به وسیله افلاطون باشد که او از زیستگاه آبی ، خاکی یا هوایی به عنوان خصوصیت اصلی استفاده کرد. اما ارسطو اولین فردی بود که به طور جدی به اهمیت چنین خصوصیاتی در طبقه بندی حیوانت فکر نمود. او حتی آزادانه از آنها در طبقه بندی خود استفاده نمود. اکنون این امر محقق است که هر گونه در طبیعت دارای کنج اکولوزیکی ( نیچ) خاص خودش می باشد و از نظر ترجیح غذایی ، فصل تولید مثل ، مقاومت در برابر عوامل فیزیکی مختلف و غیره از نزدیکترین وابستگانش متفاوت است. وقتی که دو گونه نزدیک به هم در یک محیط مشترک همزیستی دارند ، آنها از طریق خصوصیات کنج اکولوژیکی خاص گونه ای از رقابت کشنده اجتناب می کنند. گونه های خیلی وابسته ای هستند. که در مکانها و زیستگاهای طبیعی متفاوت زندگی می کنند که در چنین مواردی ممکن است خصوصیات اکولوژیکی بسیار شبیه هم داشته باشند یا اینکه در یک زیستگاه بطور مشترک زندگی کنند و هر یک دارای غذای متفاوتی باشند یا به بیان دیگر از رقابت بین گونه ای اجتناب ورزند.
4- روش رفتاری
استفاده از خصوصیات رفتاری در رده بندی حیوانی یک روش نسبتا جدید است. این روش یکی از مهمترین منابع اطلاعات رده بندی به شمار می رود. این خصوصیات در جدا کردن گونه های نزدیک به هم کمک بزرگی می کنند. رفتار شناسی مقایسه ای در بهبود طبقه بندی پرندگان ، حشرات ( مخصوصا سیرسیرکها ، زنبورها و بعضی سوسکها ) قورباغه ها ، ماهیها و غیره بسیار مفید بوده است. این صفات به طور ژنیتیکی تعیین می شوند و مانند صفات مرفولوژیکی از نسلی به نسل بعد انتقال می یابند ، بنابراین این صفات به عنوان مکانیزمهای جدا کننده و شروع سازگاریهای جدید نقش بزرگی ایفا می کنند.
وسایل ضبط دقیق صدا و سونوگرافی در مجزا نمودن گونه های نزدیک به هم پرندگان و سایر حیوانات کاملا مفید بوده اند.
5- روش سلول شناسی
این روش مطالعات زیر را شامل می شود :
الف- مکملهای ژنتیکی
شامل ژنوم ( DNA در هسته ) و پلاسمون ( DNA در ارگانلهای سیتوپلاسمی ) می باشد. دزواکسی ریبونوکلئیک اسید ماده اصلی توارث است. اعتقاد بر این است که اگر ترکیب DNA در تمام گونه ها شناخته شود ، سیر تکاملی آنها کاملا روشن خواهد شد. همین طور اعتقاد بر این است که مقدار DNA در هر دسته از کروموزومها برای هر گونه ثابت است. اما هنوز مشخص نشده است که نسبت محتوای DNA کروموزومها به تنوع اندازه بندهای هتروکروماتیک یا ارتباط آنها با تفاوت ضخامت در متافاز نسبت دارد. حتی در حال حاضر مقدار معینی از DNA و پروتئین که در میتوز تحریک می شوند تا در تعداد معینی از کروموزومها انتشار یابند. معلوم نیست.
ب- دورگ گیری DNA :
کشف اینکه دو رگ گیری بین اجزاء تک رشته ای DNA از منابع مختلف امکان پذیر است ، یک روش فیزیکوشیمیایی را برای سنجش ارتباطات ژنتیکی بین گونه ها فراهم می کند. در این نوع از مطالعات DNA استخراج شده از یک موجود در لوله آزمایش با لاینهای سلولی از سایر موجودات دو رگ گیری می شود. این روشهای پیوند DNA نوید بخش حل مسائل پیچیده رده بندی می باشند. روابط رده بندی اینها به وسیله Hoyer et al. بخوبی بررسی شده است. گزارشهای فسیلی ناقص در بسیاری از گروهای حیوانی ممکن است در طی مطالعات مربوط به حل مشکلات تکاملی با فیلوژنتیکی ، مسائلی را مطرح نماید.
ج- مطالعات کاریوتیپ شناسی
سلول شناسی کروموزومی بیشتر به وسیله متخصصین رده بندی گیاهی تا متخصصین رده بندی حیوانی مطرح شده است. شالوده رده بندی کروموزومی زمانی بنا نهاده شد که مسائل تشخیص کروموزومی پذیرفته شد و نظریه کروموزومی توارث ایجاد شد. کاریوتیپ توسط تعداد ، اندازه و شکل خارجی کروموزومها مشخص می شود و یک خصوصیت ثابت و قطعی هر گونه می باشد. تعداد ، شکل و نحوه جفت شدن کروموزومها ممکن است با استفاده از روشهای مختلف تشریح و رنگ آمیزی تعیین شود. رده بندی کروموزومی می تواند بخوبی در تعیین روابط فیلوژنتیکی گروها و بعلاوه در جدا کردن گونه ها خویشاوند مفید باشد.
تحول روشهای اصلاح شده در خلال سی سال گذشته کار با کروموزومها را بسیار راحت نموده است. امروزه کار کردن با گروههای مشکل مانند پستانداران ، پرندگان و حشراتی از قبیل پروانه ها نیز امکان پذیر شده است. در حال حاضر کاریوتیپ معتبرتری برای در حدود هزار گونه از پستانداران چند صد گونه از ماهیان ، دوزیستان ، خزندگان و پرندگان وجود دارد. تعدادی از مجموعه گونه ها مخصوصا در پستانداران و دوزیستان راسته Urodela تجزیه شده اند.
هدف رده بندی جدید نه تنها توصیف ، تشخیص و مرتب کردن موجودات در سطوح مناسب است ، بلکه شامل درک تاریخ تکامل و مکانیزهای آنها نیز می شود. روشهای اولیه به طور عمده تنها بر خصوصیات مشاهده شده استوار بودند و به تفاوتهای زیر گونه ای توجه نداشتند. بنابراین بسیاری از گونه ها به وسیله یک یا تعداد محدودی نمونه شناسایی می شوند. در حال حاضر توجه زیادی به تقسیم بندی فرعی گونه ها مانند زیر گونه و جمعیتها مبذول می گردد. گونه مرفولوژیکی سابق اکنون گونه بیولوژیکی نامیده می شود که خصوصیات اکولوژیکی ، ژنتیکی ، بیوشیمیایی و سایر خصوصیات را شامل می شود. همه این روشهای جدید در توضیح ساختار واقعی گونه و موقعیت تکاملی آن سهم بزرگی دارند. ولی از آنجایی که اغلب روشهای جدید به روشهای خاص نیاز دارند این روشها نیز مستلزم پاره ای مسائل می باشند ، شرح مختصری از تمام روشهای رایج در رده بندی ارائه می شود :
1- روش مرفولوژیکی
صفات مرفولوژیکی مهم مانند اندامهای تناسلی خارجی ، شاخکها ، بالها ، تعداد و نحوه پراکنش موها و غیره در نمونه های بالغ بیشتر در بین بند پایان ، هنوز در مطالعات رده بندی ما غالب هستند. در عصر رده بندی جدید به منظور درک ساختار ظریف صفات متعدد مورفولوژیکی روشهای جدید کشف شده اند. این روشهای جدید به کشف خصوصیات جدید و قابل اعتمادتر منجر شده اند. استفاده از اسکن میکروسکوپهای الکترونی در مطالعات رده بندی بندپایان و سایر بی مهرگان افزایش یافته است. این میکروسکوپ از طریق تهیه تصاویر تقریبا سه بعدی با بزرگ نمایی مفید پنجاه تا ده هزار برابر اطلاعات عالی درباره سطح نمونه ارائه می دهد. بسیاری از صفات ریز در حشرات و کنه های گیاهی و حیوانی و سایر بندپایان کوچک وجود دارند که با استفاده از استرئومیکروسکوب بخوبی قابل بررسی نیستند و باید تنها در چنین بزرگنمایی زیادی مطالعه شوند. تصاویر سه بعدی خیلی بزرگ در کشف صفات جدید و بعلاوه در آشکار کردن جزئیات نا مشخص صفات شناخته شده متعد کمک زیادی می کنند.
2- روش جنین شناسی و مراحل نابالغ
در تمامی افراد ، طی رشد جنینی تغییراتی در الگوهای صفات بروز می کند. چنین تغییراتی در گروهایی که افراد آن مراحل مختلف مرفولوژیکی کاملا متفاوتی را طی می کنند ، کاملا مشهود است. نمونه بسیار خوب به وسیله موجودات دارای مراحل چند شکلی مناسب ارائه می شود که رشد آنها شامل چند مرحله جوان مشخص است که هر یک به وسیله یک پوست اندازی متمایز می شود. توصیف رده بندی نه تنها بر اساس خصوصیات مرفولوژیکی افراد بالغ بلکه بر اساس مجموع خصوصیات همه مراحل است.
3- روش اکولوژیکی
شاید قدیمیترین کوشش ثیت شده استفاده از اطلاعات اکولوژیکی در طبقه بندی به وسیله افلاطون باشد که او از زیستگاه آبی ، خاکی یا هوایی به عنوان خصوصیت اصلی استفاده کرد. اما ارسطو اولین فردی بود که به طور جدی به اهمیت چنین خصوصیاتی در طبقه بندی حیوانت فکر نمود. او حتی آزادانه از آنها در طبقه بندی خود استفاده نمود. اکنون این امر محقق است که هر گونه در طبیعت دارای کنج اکولوزیکی ( نیچ) خاص خودش می باشد و از نظر ترجیح غذایی ، فصل تولید مثل ، مقاومت در برابر عوامل فیزیکی مختلف و غیره از نزدیکترین وابستگانش متفاوت است. وقتی که دو گونه نزدیک به هم در یک محیط مشترک همزیستی دارند ، آنها از طریق خصوصیات کنج اکولوژیکی خاص گونه ای از رقابت کشنده اجتناب می کنند. گونه های خیلی وابسته ای هستند. که در مکانها و زیستگاهای طبیعی متفاوت زندگی می کنند که در چنین مواردی ممکن است خصوصیات اکولوژیکی بسیار شبیه هم داشته باشند یا اینکه در یک زیستگاه بطور مشترک زندگی کنند و هر یک دارای غذای متفاوتی باشند یا به بیان دیگر از رقابت بین گونه ای اجتناب ورزند.
4- روش رفتاری
استفاده از خصوصیات رفتاری در رده بندی حیوانی یک روش نسبتا جدید است. این روش یکی از مهمترین منابع اطلاعات رده بندی به شمار می رود. این خصوصیات در جدا کردن گونه های نزدیک به هم کمک بزرگی می کنند. رفتار شناسی مقایسه ای در بهبود طبقه بندی پرندگان ، حشرات ( مخصوصا سیرسیرکها ، زنبورها و بعضی سوسکها ) قورباغه ها ، ماهیها و غیره بسیار مفید بوده است. این صفات به طور ژنیتیکی تعیین می شوند و مانند صفات مرفولوژیکی از نسلی به نسل بعد انتقال می یابند ، بنابراین این صفات به عنوان مکانیزمهای جدا کننده و شروع سازگاریهای جدید نقش بزرگی ایفا می کنند.
وسایل ضبط دقیق صدا و سونوگرافی در مجزا نمودن گونه های نزدیک به هم پرندگان و سایر حیوانات کاملا مفید بوده اند.
5- روش سلول شناسی
این روش مطالعات زیر را شامل می شود :
الف- مکملهای ژنتیکی
شامل ژنوم ( DNA در هسته ) و پلاسمون ( DNA در ارگانلهای سیتوپلاسمی ) می باشد. دزواکسی ریبونوکلئیک اسید ماده اصلی توارث است. اعتقاد بر این است که اگر ترکیب DNA در تمام گونه ها شناخته شود ، سیر تکاملی آنها کاملا روشن خواهد شد. همین طور اعتقاد بر این است که مقدار DNA در هر دسته از کروموزومها برای هر گونه ثابت است. اما هنوز مشخص نشده است که نسبت محتوای DNA کروموزومها به تنوع اندازه بندهای هتروکروماتیک یا ارتباط آنها با تفاوت ضخامت در متافاز نسبت دارد. حتی در حال حاضر مقدار معینی از DNA و پروتئین که در میتوز تحریک می شوند تا در تعداد معینی از کروموزومها انتشار یابند. معلوم نیست.
ب- دورگ گیری DNA :
کشف اینکه دو رگ گیری بین اجزاء تک رشته ای DNA از منابع مختلف امکان پذیر است ، یک روش فیزیکوشیمیایی را برای سنجش ارتباطات ژنتیکی بین گونه ها فراهم می کند. در این نوع از مطالعات DNA استخراج شده از یک موجود در لوله آزمایش با لاینهای سلولی از سایر موجودات دو رگ گیری می شود. این روشهای پیوند DNA نوید بخش حل مسائل پیچیده رده بندی می باشند. روابط رده بندی اینها به وسیله Hoyer et al. بخوبی بررسی شده است. گزارشهای فسیلی ناقص در بسیاری از گروهای حیوانی ممکن است در طی مطالعات مربوط به حل مشکلات تکاملی با فیلوژنتیکی ، مسائلی را مطرح نماید.
ج- مطالعات کاریوتیپ شناسی
سلول شناسی کروموزومی بیشتر به وسیله متخصصین رده بندی گیاهی تا متخصصین رده بندی حیوانی مطرح شده است. شالوده رده بندی کروموزومی زمانی بنا نهاده شد که مسائل تشخیص کروموزومی پذیرفته شد و نظریه کروموزومی توارث ایجاد شد. کاریوتیپ توسط تعداد ، اندازه و شکل خارجی کروموزومها مشخص می شود و یک خصوصیت ثابت و قطعی هر گونه می باشد. تعداد ، شکل و نحوه جفت شدن کروموزومها ممکن است با استفاده از روشهای مختلف تشریح و رنگ آمیزی تعیین شود. رده بندی کروموزومی می تواند بخوبی در تعیین روابط فیلوژنتیکی گروها و بعلاوه در جدا کردن گونه ها خویشاوند مفید باشد.
تحول روشهای اصلاح شده در خلال سی سال گذشته کار با کروموزومها را بسیار راحت نموده است. امروزه کار کردن با گروههای مشکل مانند پستانداران ، پرندگان و حشراتی از قبیل پروانه ها نیز امکان پذیر شده است. در حال حاضر کاریوتیپ معتبرتری برای در حدود هزار گونه از پستانداران چند صد گونه از ماهیان ، دوزیستان ، خزندگان و پرندگان وجود دارد. تعدادی از مجموعه گونه ها مخصوصا در پستانداران و دوزیستان راسته Urodela تجزیه شده اند.