PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاومت رويين تنان زندگي



mozhgan
04-26-2010, 06:12 AM
مقاومت رويين تنان زندگي


آيا تا به حال از خودمان پرسيدهايم كه چرا بعضي افراد در مقابل فشارهاي زندگي مقاومتر هستند؟
اين سؤال خيلي از ماست. اولين جوابي كه به ذهن ميرسد اين است كه بيشك اين افراد راهكارهاي خاصي براي مقابله بامشكلات دارند، مرگ عزيزان، شكستهاي مالي و بيماريهاي مختلف سرنوشت مشترك همه انسانهاست ولي واكنشهاي افراد به اين مسائل به هيچ عنوان شبيه به هم نيستند. در روانشناسي از اين افراد تحت عنوان سخت جان ياد ميشود. مطلب حاضر با تكيه بر نگاه روانشناسانه بيشتر به ويژگيهاي شخصيتي افراد سختجان ميپردازد.

به اعتقاد روانشناسان شخصيت سر سخت از 3مؤلفه اصلي تعهد، كنترل و مبارزهجويي تشكيل شده است.

تعهد:
اين واژه زندگي را به حداقل ميرساند؛ يعني اعتقاد به جالب بودن و معني دار بودن فعاليتهاي زندگي. از لحاظ نظري چنين اعتقاداتي حمايتكننده هستند زيرا آنها استرسزا بودن يك رويداد را كاهش ميدهند و تاثير توان بالقوه يك عامل استرسزا در زندگي را كاهش ميدهند.
مواجهه با رويداد استرسزا با احساس تنهايي و خود بيگانگي فرد تهديد ميشود.به بيان ديگر، مناسبات افراد متعهد با خودشان و با محيطشان متضمن فعال بودن و رويآوري است تا منفعل بودن و رويگرداني. تعهد نوعي احساس بنيادين هدفمند يا حس به هم پيوستگي است كه ضروريترين و جامعترين منبع مقاومت در برابر هر نوع تنش است.

كنترل:
از كنترل با عنوان گرايش به احساس كردن و عمل كردن به گونهاي كه گويي فرد هنگام مواجهه با وقايع احتمالي گوناگون زندگي تاثيرگذار است نه درمانده، تعبير ميشود. كنترل از نوع دروني بهطور آشكار به افرادي كه خود را مقصر ميدانند اجازه ميدهد تا نسبت به بهبودي خود احساس مسئوليت كنند و بهطور موفقيتآميزي به سلامت رواني برسند. احساس داشتن كنترل به اقداماتي ميانجامد كه هدف آنها تبديل رويدادهاي استرسزا به شرايطي است كه با برنامههاي جاري زندگي شخصي هماهنگ باشد و در نتيجه كمتر ناخوشايند و ناگوار تلقي شوند.

مبارزه جويي:
مبارزهجويي يعني اين اعتقاد كه در زندگي تغيير از ثبات عاديتر است و اينكه انتظار تغيير داشتن، محركي براي رشد است نه تهديدي براي امنيت. محققان دريافتهاند كـه انگيـزه اصلي
مبارزه جوييها براي تحمل شرايط باعث ميشود كه آنها حتي وقتي اطلاعات جديد متناقض هستند و در نتيجه تاحدود زيادي باعث كوششهاي عصبـي و بيمـاري ميشوند، پا فشاري كنند.

محققان به اين نتيجه رسيدهاند كه بين افرادي كه در مورد جستوجو كردن و يافتن شور و هيجان در زندگي علاقه كمتري دارند، ارتباط زيادتري بين تغييرات منفي زندگي و ناراحتي وجود دارد. آنها
دريافتهاند كه تعهد و مبارزهجويي فرد را با وجود مواجهه با وقايع استرسزا، سالم نگه ميدارد.

ويژگيهاي سرسختي


سرسختي روانشناختي شخص را در مقابل تاثيرات سوءاسترس بهخصوص تحت شرايط استرس
بالا محافظت ميكند. سرسختي روانشناختي متغير، پيشبينـي كننـده بهتري براي سلامت رواني است تا سلامت جسمي.

ضمنا بين سرسختي روانشناختي و تعداد مراجعه به مراكز بهداشتي همبستگي منفي مشاهده شده است، يعني افرادي كه داراي سرسختي روانشناختي بودهاند كمتر به مراكز بهداشت رواني مراجعه كردهاند. در مجموع ميتوان گفت ويژگيهاي سرسختي روانشناختي عبارتند از:

1- حس كنجكاوي قابل توجه

2- تمايل به داشتن تجارب معني دار

3- اعتقاد به مؤثربودن آنچه كه مورد تصور ذهني قرار گرفته است.

4- انتظار اينكه تغيير امر طبيعي است و هر محرك با اهميت ميتواند موجب رشد و پيشرفت شود.

5- ابراز وجود، نيرومندي و پرانرژي بودن.

6- توانايي استقامت و مقاومت.


پيامدهاي مقاومت


افرادي كه تفسيرهاي بدبينانه از زندگي دارند در معرض مخاطرات بهداشتي هستند، زيرا سيستم دفاعي بدن آنها عملكرد مطلوب ندارد. به اين ترتيب، وقايع استرس آور زندگي بهعنوان پيشرو يا پيشايند سلامت اندك و سر سختي روانشناختي عاملي تعديل كننده در پيوستار بيماري- استرس
است. آثار تعديل كننده زماني اتفاق ميافتند كه وقايع رنج آور زندگي خيلي منفي تلقي نشوند و در نتيجه، چندان زيانبار به حساب نيايند.در نهايت ميتوان گفت اين ما هستيم كه انتخاب ميكنيم رويينتن باشيم يا يك موجود منفعل.