tina
12-27-2010, 06:44 PM
http://vista.ir/include/articles/images/d62671d822869af24551560332dbf1b0.jpg
رنگ بخش درخشان و شفاف دوران کودکی است. کودکان عاشق تمام انواع رنگها هستند و به آنها پاسخ آنی و سریع میدهند گرچه پاسخ آنان متفاوت از واکنش بزرگسالان است. اگر شما در ارتباط با کودکان هستید، رنگ باید یکی از دوستان و همراهان شما باشد اما شما نیاز دارید از زبان رنگها بهدرستی استفاده کنید. کودکان از تنوع رنگی کمتری استفاده میکنند این تنوع به مرور که بزرگ میشوند وسعت پیدا میکند.
رنگ اولین هویتی است که کودکان تشخیص میدهند. همه ما شنیدهایم که کودکان رنگهای سیاه و سفید را درک میکنند (روشنائی و تاریکی). والدین جوان اغلب اطاق نگهداری کودکان را سیاه و سفید رنگ میزنند و برای آنها اسباببازیهای سیاه و سفید میخرند. اما در فاصله ۶ هفتگی تا ۲ ماهگی وضعیت کودکان تغییر بنیادینی میکند.
ابتدا بچهها شروع به تشخیص رنگ قرمز میکنند و بعد از آن شروع به درک رنگهای روشن بهویژه رنگ زرد میکنند. بچههای کوچک به سمت رنگهای روشن جذب میشوند. تحقیقات بسیار زیاد داشنگاهی نشان میدهد سن، سلیقه کودکان را تغییر میدهد بسیاری از کودکان زیر ۱۰ سال رنگهای قرمز (یا صورتی) و زرد را بهعنوان رنگهای مورد علاقهشان معرفی میکنند. اما با رشد کردن و رسریدن به سن بالای ۱۰ سال آنها کمکم رنگ آبی را ترجیح میدهند. مشاهده میکنیم که این موضوع با فرآیند رشد و آشکار شدن توانائی دریافت و درک وجوه مختلف توسط احساسات کودک در ارتباط میباشد.
ارجحیت رنگها ارتباط نزدیکی با جنسیت دارد. تحقیقات بسیار زیادی نشان میدهد که اغلب دخترهای کوچک رنگ صورتی بنفش و بنفش کمرنگ را ترجیح میدهند و پسرهای کوچک رنگ سیاه و رنگهای تیره را بیشتر از دختران دوست دارند. سئوالی که مطرح میشود این است که آیا سلیقهها غریزی هستد یا اکتسابی؟ آیا بزرگترها، پسرها و دخترهای کوچک را عادت میدهند که سلیقه معینی را در انتخاب لباسها و اسباببازیهایشان بپسندند یا آنها بهطور غریزی دارای چنین گرایشی هستند؟ پاسخ دادن به این سئوال سخت است اما بیشتر بهنظر میرسد که سلیقه رنگی، غریزی باشد اما این سئوالی است که در آینده باید جوابی برایش پیدا شود.
بهنظر شما آیا مسئولان کارخانههای عروسکسازی دربارهٔ روانشناسی رنگها در کودک چیزی میدانند؟ اگر یکروز اطراف مغازههای اسباببازی فروشی قدم بزنید خواهید دید که آنها کاملاً از سلایق رنگی کودکان آگاه هستند و برای جلب توجه بچهها بهخوبی از رنگها استفاده میکنند و تولیداتشان را به آنها میفروشند. مارکهای تجاری مختلف به کمک رنگها آینده خوبی برای خودشان ایجاد میکنند.
کارخانهداران هر روز با کمک رنگها از بستهبندیهای جذاب و پرزرق و برق استفاده میکنند تا بتوانند بچهها را بهعنوان بهترین مشتریان خود از دست ندهند. برخی از والدین معتقدند که کارخانهداران بهطرز بدبینانهای از احساسات کودکان برای منفعت خود استفاده میکنند اما به یاد داشته باشید که بارها و بارها رنگ باعث ایجاد انگیزه در کودکان شما برای انجام فعالیتهای مثبت هم شده است. رنگ ابزار مناسبی برای تحریک کودکان و نوجوانان است این ابزار به شیوههای گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد و نتایج متفاوتی را بههمراه دارد. تنها این فروشندهها و کارخانهداران نیستند که میتوانند از علاقه کودکان به رنگها استفاده کنند بلکه شما نیز میتوانید از آن برای آموزش و ایجاد انگیزه به نسل جدید استفاده کنید.
● زبان رنگ و بچهها:
ابتدا اجازه دهید ببینیم کودکان چگونه با رنگها آشنا میشوند. آنها یاد میگیرند که رنگها را قبل از آنکه اسمشان را بدانند تشخیص دهند. آنها قبل از اینکه قادر باشند بگویند قرمز، زرد یا سبز اشیاء را بهدرستی نشان میدهند.کودکان نام رنگها را در سن ۲ تا ۵ سالگی یاد میگیرند. دخترها معمولاً نام رنگها را زودتر از پسرها میآموزند البته همه بچهها با توجه به وضعیت سیستم عصبی، مراحل رشد متفاوتی نسبت به یکدیگر طی میکنند.اگر شما میخواهید به کودکان کمک کنید تا رنگها را تشخیص دهند سعی کنید که رنگها را با اشیاء مرتبط به آنها به کودکان آموزش دهید. در اینجا چند نوع از روابط و همبستگیهای رنگی قابل درک برای یک کودک آورده شده است:
▪ زرد: موز، لیمو، خورشید
▪ قرمز: سیب، گوجهفرنگی
▪ آبی: دریا، آسمان
▪ سبز: نخود، سبزی، برگ
▪ خاکستری: فیل
▪ قهوهای: خرس، پوست درخت
محققان نشان میدهند برای مثال وقتی شما یک سیب آبی! را به کودک نشان میدهید و از او میپرسید این چیست زمان زیادی طول میکشد تا کودک آن را تشخیص دهد.مطمئناً اگر شما با کودکان کوچک در ارتباط باشید بهتر میدانید که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد. مثلاً ممکن است یک سیب آبی برای آنها بامزه و مضحک بهنظر برسد. این موضوع گواهی بر رشد حس مزاح و توانائی خندیدن به مسائل مضحک و غلط در کودکان میباشد.
زمانیکه کودک تشخیص رنگها و نام آنها را یاد میگیرد این امر به او کمک میکند تا اطلاعات جدیدی بیاموزد. والدین همیشه میخواهند با روشهای بیخطری به کودکان آموزش دهند. ما متوجه شدهایم تأکید بر پیامهای مشخص با استفاده از رنگها به کودکان کمک میکند تا به خاطر بسپارند که چشم انسان به ترکیبی از رنگ زرد و سیاه توجه خاصی میکند و مغز ناخودآگاه آنرا بهعنوان علامتی از خطر درک میکند.
شما میتوانید از این رنگها برای مشخص کردن چیزهائی که نمیخواهید کودکان با آنها بازی کنند استفاده کنید. حتی ممکن است شما قسمتهائی از خانه مانند راهپله و زیرزمین که کودکان نباید بهعلت وجود خطر به آنها وارد شوند را با این رنگها علامتگذاری کنید.
وقتی کودکان شما بزرگ میشوند حالا میتوانید از رنگها برای آموزش دادن به آنها کمک بگیرید. تحقیقات مشابه نشان داده که کودکان بیتوجه و کمدقت زمانیکه با رنگها تحریک شوند بهتر از عهده تکالیفشان برمیآیند. پیشرفت این کودکان بسیار بیشتر از زمانی است که از دارو برای درمان استفاده میکنند. این بدین معناست که در برخی موارد رنگها میتوانند بهعنوان دارو مورد استفاده قرار گیرند. رنگ همچنین میتواند در ایجاد جذابیت در غذا کاربرد داشته باشد. اگر کودک علاقه به خوردن بعضی غذاهای تکراری و خاص ندارد میتوانید از رنگهای طبیعی برای جذابیت غذاهایتان استفاده کنید.
رنگ بخش درخشان و شفاف دوران کودکی است. کودکان عاشق تمام انواع رنگها هستند و به آنها پاسخ آنی و سریع میدهند گرچه پاسخ آنان متفاوت از واکنش بزرگسالان است. اگر شما در ارتباط با کودکان هستید، رنگ باید یکی از دوستان و همراهان شما باشد اما شما نیاز دارید از زبان رنگها بهدرستی استفاده کنید. کودکان از تنوع رنگی کمتری استفاده میکنند این تنوع به مرور که بزرگ میشوند وسعت پیدا میکند.
رنگ اولین هویتی است که کودکان تشخیص میدهند. همه ما شنیدهایم که کودکان رنگهای سیاه و سفید را درک میکنند (روشنائی و تاریکی). والدین جوان اغلب اطاق نگهداری کودکان را سیاه و سفید رنگ میزنند و برای آنها اسباببازیهای سیاه و سفید میخرند. اما در فاصله ۶ هفتگی تا ۲ ماهگی وضعیت کودکان تغییر بنیادینی میکند.
ابتدا بچهها شروع به تشخیص رنگ قرمز میکنند و بعد از آن شروع به درک رنگهای روشن بهویژه رنگ زرد میکنند. بچههای کوچک به سمت رنگهای روشن جذب میشوند. تحقیقات بسیار زیاد داشنگاهی نشان میدهد سن، سلیقه کودکان را تغییر میدهد بسیاری از کودکان زیر ۱۰ سال رنگهای قرمز (یا صورتی) و زرد را بهعنوان رنگهای مورد علاقهشان معرفی میکنند. اما با رشد کردن و رسریدن به سن بالای ۱۰ سال آنها کمکم رنگ آبی را ترجیح میدهند. مشاهده میکنیم که این موضوع با فرآیند رشد و آشکار شدن توانائی دریافت و درک وجوه مختلف توسط احساسات کودک در ارتباط میباشد.
ارجحیت رنگها ارتباط نزدیکی با جنسیت دارد. تحقیقات بسیار زیادی نشان میدهد که اغلب دخترهای کوچک رنگ صورتی بنفش و بنفش کمرنگ را ترجیح میدهند و پسرهای کوچک رنگ سیاه و رنگهای تیره را بیشتر از دختران دوست دارند. سئوالی که مطرح میشود این است که آیا سلیقهها غریزی هستد یا اکتسابی؟ آیا بزرگترها، پسرها و دخترهای کوچک را عادت میدهند که سلیقه معینی را در انتخاب لباسها و اسباببازیهایشان بپسندند یا آنها بهطور غریزی دارای چنین گرایشی هستند؟ پاسخ دادن به این سئوال سخت است اما بیشتر بهنظر میرسد که سلیقه رنگی، غریزی باشد اما این سئوالی است که در آینده باید جوابی برایش پیدا شود.
بهنظر شما آیا مسئولان کارخانههای عروسکسازی دربارهٔ روانشناسی رنگها در کودک چیزی میدانند؟ اگر یکروز اطراف مغازههای اسباببازی فروشی قدم بزنید خواهید دید که آنها کاملاً از سلایق رنگی کودکان آگاه هستند و برای جلب توجه بچهها بهخوبی از رنگها استفاده میکنند و تولیداتشان را به آنها میفروشند. مارکهای تجاری مختلف به کمک رنگها آینده خوبی برای خودشان ایجاد میکنند.
کارخانهداران هر روز با کمک رنگها از بستهبندیهای جذاب و پرزرق و برق استفاده میکنند تا بتوانند بچهها را بهعنوان بهترین مشتریان خود از دست ندهند. برخی از والدین معتقدند که کارخانهداران بهطرز بدبینانهای از احساسات کودکان برای منفعت خود استفاده میکنند اما به یاد داشته باشید که بارها و بارها رنگ باعث ایجاد انگیزه در کودکان شما برای انجام فعالیتهای مثبت هم شده است. رنگ ابزار مناسبی برای تحریک کودکان و نوجوانان است این ابزار به شیوههای گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد و نتایج متفاوتی را بههمراه دارد. تنها این فروشندهها و کارخانهداران نیستند که میتوانند از علاقه کودکان به رنگها استفاده کنند بلکه شما نیز میتوانید از آن برای آموزش و ایجاد انگیزه به نسل جدید استفاده کنید.
● زبان رنگ و بچهها:
ابتدا اجازه دهید ببینیم کودکان چگونه با رنگها آشنا میشوند. آنها یاد میگیرند که رنگها را قبل از آنکه اسمشان را بدانند تشخیص دهند. آنها قبل از اینکه قادر باشند بگویند قرمز، زرد یا سبز اشیاء را بهدرستی نشان میدهند.کودکان نام رنگها را در سن ۲ تا ۵ سالگی یاد میگیرند. دخترها معمولاً نام رنگها را زودتر از پسرها میآموزند البته همه بچهها با توجه به وضعیت سیستم عصبی، مراحل رشد متفاوتی نسبت به یکدیگر طی میکنند.اگر شما میخواهید به کودکان کمک کنید تا رنگها را تشخیص دهند سعی کنید که رنگها را با اشیاء مرتبط به آنها به کودکان آموزش دهید. در اینجا چند نوع از روابط و همبستگیهای رنگی قابل درک برای یک کودک آورده شده است:
▪ زرد: موز، لیمو، خورشید
▪ قرمز: سیب، گوجهفرنگی
▪ آبی: دریا، آسمان
▪ سبز: نخود، سبزی، برگ
▪ خاکستری: فیل
▪ قهوهای: خرس، پوست درخت
محققان نشان میدهند برای مثال وقتی شما یک سیب آبی! را به کودک نشان میدهید و از او میپرسید این چیست زمان زیادی طول میکشد تا کودک آن را تشخیص دهد.مطمئناً اگر شما با کودکان کوچک در ارتباط باشید بهتر میدانید که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد. مثلاً ممکن است یک سیب آبی برای آنها بامزه و مضحک بهنظر برسد. این موضوع گواهی بر رشد حس مزاح و توانائی خندیدن به مسائل مضحک و غلط در کودکان میباشد.
زمانیکه کودک تشخیص رنگها و نام آنها را یاد میگیرد این امر به او کمک میکند تا اطلاعات جدیدی بیاموزد. والدین همیشه میخواهند با روشهای بیخطری به کودکان آموزش دهند. ما متوجه شدهایم تأکید بر پیامهای مشخص با استفاده از رنگها به کودکان کمک میکند تا به خاطر بسپارند که چشم انسان به ترکیبی از رنگ زرد و سیاه توجه خاصی میکند و مغز ناخودآگاه آنرا بهعنوان علامتی از خطر درک میکند.
شما میتوانید از این رنگها برای مشخص کردن چیزهائی که نمیخواهید کودکان با آنها بازی کنند استفاده کنید. حتی ممکن است شما قسمتهائی از خانه مانند راهپله و زیرزمین که کودکان نباید بهعلت وجود خطر به آنها وارد شوند را با این رنگها علامتگذاری کنید.
وقتی کودکان شما بزرگ میشوند حالا میتوانید از رنگها برای آموزش دادن به آنها کمک بگیرید. تحقیقات مشابه نشان داده که کودکان بیتوجه و کمدقت زمانیکه با رنگها تحریک شوند بهتر از عهده تکالیفشان برمیآیند. پیشرفت این کودکان بسیار بیشتر از زمانی است که از دارو برای درمان استفاده میکنند. این بدین معناست که در برخی موارد رنگها میتوانند بهعنوان دارو مورد استفاده قرار گیرند. رنگ همچنین میتواند در ایجاد جذابیت در غذا کاربرد داشته باشد. اگر کودک علاقه به خوردن بعضی غذاهای تکراری و خاص ندارد میتوانید از رنگهای طبیعی برای جذابیت غذاهایتان استفاده کنید.