tina
12-20-2010, 09:26 AM
http://www.iran-iran.ir/wp-content/uploads/2010/12/rape.jpg (http://www.iran-iran.ir/10914/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%d9%8a-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%8a%d8%b2%d9%87%e2%80%8c%d9%8 7%d8%a7-%d9%88-%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%af%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d9%85%d8%ac%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%aa.html/rape)
رئیس قوه قضائیه چند روز قبل یک بار دیگر بر برخورد قاطع با متجاوزان به عنف تاکید کرد. او که پیش از این نیز در پی انتشار اخبار مربوط به تعرض سه متهم به زنی خانهدار در لواسان خواستار برخورد سریع و قاطع با متجاوزان شده بود، این بار به حادثهای دیگر در شهر تهران اشاره کرد و گفت: «به این متجاوزان اعلام میکنم مطمئن باشند اعدام خواهند شد.»
در پروندهای که آیتالله آملیلاریجانی به آن اشاره کرد، چند مرد زنی جوان را در تهران ربودند و پس از انتقال وی به حاشیه شهر مورد تعرض قرار دادند و از قربانیشان فیلم تهیه کردند. تجاوز به عنف از جمله جرائمی است که قانون سنگینترین مجازاتها را برای آن در نظر گرفته و ترتیب ویژهای را نیز برای رسیدگی به چنین پروندههایی مد نظر قرار داده است چرا که این جرم از جمله جرائم خشنی محسوب میشود که علاوه بر تهدید قربانیان، امنیت اجتماعی را نیز به مخاطره میاندازد. در این بین متجاوزان برای چنین جنایتهایی انگیزهها و روشهای گوناگونی دارند. برخی جرمشناسان بر این عقیده هستند که فقط انگیزههای جنسی نمیتواند اینگونه جرائم را به بار بیاورد و مجرمان از دست زدن به چنین اعمالی اهداف دیگری از جمله انتقامگیری از فرد خاص یا جامعه و اثبات برتری خود در گروهی که در آن عضویت دارند را پیگیری میکنند. برخی از این اشخاص نیز در شرایط غیرطبیعی و تحت تاثیر مواد مخدر صنعتی به سمت این نوع جنایتها میروند.
یکی از متداولترین شگردهایی که مجرمان جنسی برای شکار طعمههای خود انتخاب میکنند، بازی در نقش مسافربران شخصی است. این افراد با پرسه زدن در خیابانها زنان تنها را سوار میکنند و سپس با انحراف از مسیر اصلی و ورود به مناطق خلوت و کمتردد نقشهشان را به مرحله اجرا درمیآورند. یکی از فجیعترین پروندههایی که با این موضوع تشکیل شده مربوط به مردی است که در قم تحت عنوان مسافرکش زنان تنها را به مقصد تهران سوار خودرو شخصیاش میکرد و در گردنه حسنآباد با استفاده از شوکر به آنان حملهور میشد و دست به تعرض میزد. این مرد که ابتدا از یک خودرو پژو استفاده میکرد پس از مدتی برای اینکه شناسایی نشود، یک پراید خرید. در پرونده اتهامی این متهم ۳۰ مورد تجاوز به عنف ثبت شده است و او یک بار بعد از محاکمه در شعبه ۷۷ دادگاه کیفری استان تهران به مرگ محکوم شد اما اکنون حکم وی نقض و مقرر شده دوباره محاکمه شود.
دختر دانشجویی که قربانی وسوسههای یک مسافرکش شده است، میگوید: «آن روز در میدان پونک هر چه منتظر تاکسی ماندم خبری نشد تا اینکه برای رفتن به خانه سوار یک پراید شدم اما راننده مرا به مکان خلوتی کشاند، هر چه به او اعتراض کردم فایدهای نداشت و او مرا تهدید به مرگ کرد و مورد آزار قرار داد.»
در پروندههای متعددی شاهد بودهایم مجرمان وقتی دستگیر میشوند که چندین فقره جرم مشابه انجام دادهاند و تعداد قربانیانشان زیاد شده است. نیروی انتظامی دلیل تاخیر در دستگیری این متهمان را همکاری نکردن بزهدیدگان میداند. بسیاری از دخترانی که طعمه مجرمان جنسی قرار میگیرند به دلایل متعدد از جمله حفظ آبرو یا به خاطر ترس از تهدیدهای مجرمان از طرح شکایت خودداری میکنند و همین مساله فرصت تکرار جرم را برای بزهکاران به وجود میآورد. پلیس آگاهی برای مقابله با این مشکل تمهیدات ویژهای اندیشیده که محرمانه ماندن مشخصات شاکی یکی از آنهاست. با این وجود هنوز ترس از افشا شدن چنین مسائلی نزد خشونتدیدگان به طور کامل از بین نرفته است.
در بسیاری از موارد افرادی که تحت عنوان مسافرکش دست به خشونتهای جنسی میزنند، همدستانی نیز دارند. یکی از قربانیان توضیح میدهد: «ساعت هشت شب در خیابان منتظر تاکسی بودم که یک پراید برایم توقف کرد. سه پسر در آن ماشین بودند و من فکر کردم راننده مسافرکش و دو جوان دیگر مسافر هستند. با گفتن مقصدم سوار شدم. چند دقیقه بعد راننده از مسیر اصلی منحرف شد. وقتی اعتراض کردم دو پسر مسافر با چاقو مرا تهدید کردند. آنها مرا به منطقهای بیابانی بردند و مورد آزار قرار دادند و از آن صحنهها فیلم گرفتند.»
بیشتر مجرمانی که در پوشش مسافرکش ظاهر میشوند مناطق خلوت، ساعات پایانی روز و ایام تعطیل را برای انجام جرم انتخاب میکنند. به همین سبب است که نیروی انتظامی مرتب به زنان و دختران جوان هشدار میدهد در چنین مناطق و ساعاتی هرگز سوار خودروهای مسافربر غیرمجاز نشوند.
برخی دیگر از متعرضان از جعل عنوان برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. این گروه با معرفی خود به عنوان مامور پلیس یا کارمند شرکت آب، گاز، پست و… وارد خانه زنان تنها میشوند و مرتکب تعرض میشوند. یکی از این پروندهها مربوط به مردی است که چندی قبل در قزوین اعدام شد. قربانی این جرم توضیح میدهد: «روز اولی که اسبابکشی کردیم، آن مرد به عنوان مامور گاز به خانهمان آمد و گفت باید علمک را تعمیر کند. از من آچار خواست ولی هرچه گشتم پیدا نکردم، برای همین قرار شد روز دیگری بیاید. روز حادثه در نبود شوهرم بار دیگر در زد و وارد خانه شد. او در یک لحظه به من تعرض کرد و رگ دستانم را برید تا اینطور وانمود کند که من خودکشی کردهام.»
زن دیگری نیز که قربانی جرمی مشابه شده است، میگوید: «در خانه تنها بودم که زنگ در به صدا درآمد. وقتی از فردی که پشت در بود خواستم خودش را معرفی کند، او گفت مامور اداره آب است و برای ثبت شماره کنتور آمده است. من هم بدون اینکه هیچ کارتی از او بخواهم در را باز کردم و وی را که جوانی حدوداً ۲۳ساله بود به خانه راه دادم. در حالی که این جوان را به سمت کنتور راهنمایی میکردم او از پشت دهانم را گرفت و مرا داخل اتاق برد. او سپس دست و پایم را طنابپیچ کرد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. التماسهایم هیچ نتیجهای نداشت و او از من فیلمبرداری نیز کرد. او سپس جواهراتم را برداشت و در حالی که دست و پایم همچنان بسته بود مرا در همان وضعیت رها کرد و پا به فرار گذاشت.»
دختر ۳۰ساله دیگری هم توضیح میدهد: «با نامزدم در پارک طالقانی قدم میزدیم و درباره تشکیل زندگیمان صحبت میکردیم که مردی جلو آمد و خودش را مامور حراست پارک معرفی کرد. او نامزدم را کتک زد و ما را از هم جدا کرد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.»
پلیس برای پیشگیری از جرائم این گروه از متجاوزان نیز توصیهای دارد که تاکنون بارها و بارها تکرار شده است: «از هر کسی که خودش را مامور یا کارمند هر سازمان و نهادی معرفی میکند کارت شناسایی بخواهید.»
درصد بالایی از جرائم جنسی با اغفال توام است. ریختن طرح دوستی، خواستگاری و… بهانههایی است که دختران جوان را به دام میاندازد. یکی از این دختران توضیح میدهد: «با پسری به اسم آرش خیلی اتفاقی آشنا شدم و او گفت از من خوشش آمده و قصدش ازدواج است. ما مدتی با هم در ارتباط بودیم تا اینکه یک روز گفت میخواهد مرا به مادرش معرفی کند. این طور بود که به خانهاش رفتم و اصلاً فکر نمیکردم مشکلی پیش بیاید ولی در آنجا فهمیدم من و آرش تنها هستیم، خواستم از خانه بیرون بیایم که آرش مانعم شد و به من تعرض کرد.»
در پروندههایی نیز شاهد بودهایم که مجرمان از تعرض به قربانیان خود صرفاً یک هدف را دنبال میکردهاند و به دنبال انتقامجویی بودهاند. یکی از متهمان به نام جلال اکنون در حالی در زندان به سر میبرد که حکم اعدام وی چند روز قبل در دیوان عالی کشور تایید شد. او که سردسته یک باند تبهکاری بود وقتی فهمید دختر مورد علاقه یکی از اعضای باندش علیه او حرفهایی زده است وی را به مخفیگاه خود کشاند و هم خودش و هم سایر اعضای گروه به این دختر تعرض کردند. دختر جوان نیز چند روز بعد به زندگی خودش پایان داد.
در پرونده دیگری یک خواستگار انتقامجو بعد از اینکه از ازدواج با دختر مورد علاقهاش ناامید شد، تصمیم به انجام عملی مشابه گرفت. او میگوید: «در یک مهمانی خانوادگی با شاکی آشنا شدم. پس از مدتی تصمیم به ازدواج با وی گرفتم اما دختر مورد علاقهام میگفت به خاطر وضعیت مالیام و شرایط دو خانواده نمیتوانیم ازدواج کنیم. او از من میخواست برای همیشه فراموشش کنم ولی با اصرارهای من با خانوادهاش صحبت کرد تا به خواستگاریاش بروم. پس از چند بار ملاقات با خانوادهاش، آنها نیز با این وصلت مخالفت کردند و پاسخ منفی دادند. در نهایت تصمیم گرفتم از این دختر انتقام بگیرم. روز حادثه او را که از خانهاش خارج شده بود، تعقیب و با زدن اسپری وی را بیهوش کردم و به خارج از شهر بردم. سپس به این دختر تعرض کردم و از او فیلم گرفتم.»
در برخی موارد جرائم جنسی با قتل همراه میشود و مجرمان برای اینکه رازشان فاش نشود و تحت پیگرد قانونی قرار نگیرند طعمه خود را به کام مرگ میکشانند. هومن یکی از این متهمان است. او که دختری ۲۵ ساله را به قتل رسانده است، توضیح میدهد: «با مریم در خیابان آشنا شدم و سعی کردم سر صحبت را باز کنم ولی او اعتنایی نکرد. من هم تعقیبش کردم و نشانی خانهاش را به دست آوردم. بعد از آن باز هم با مریم صحبت کردم و گفتم هدفم ازدواج است. به این ترتیب او را قانع کردم و به بهانه اینکه میخواهم وی را به مادرم معرفی کنم او را به خانه یکی از دوستانم کشاندم اما مریم در آنجا اعتراض کرد و داد و فریاد راه انداخت و در نهایت با همکاری دوستم مریم را کشتیم و جسدش را در بیابان رها کردیم.»
در این پروندهها به هر دو اتهام مجرمان رسیدگی میشود، اتهاماتی که هر کدام به صورت جداگانه مجازات مرگ را در پی دارد.
رئیس قوه قضائیه چند روز قبل یک بار دیگر بر برخورد قاطع با متجاوزان به عنف تاکید کرد. او که پیش از این نیز در پی انتشار اخبار مربوط به تعرض سه متهم به زنی خانهدار در لواسان خواستار برخورد سریع و قاطع با متجاوزان شده بود، این بار به حادثهای دیگر در شهر تهران اشاره کرد و گفت: «به این متجاوزان اعلام میکنم مطمئن باشند اعدام خواهند شد.»
در پروندهای که آیتالله آملیلاریجانی به آن اشاره کرد، چند مرد زنی جوان را در تهران ربودند و پس از انتقال وی به حاشیه شهر مورد تعرض قرار دادند و از قربانیشان فیلم تهیه کردند. تجاوز به عنف از جمله جرائمی است که قانون سنگینترین مجازاتها را برای آن در نظر گرفته و ترتیب ویژهای را نیز برای رسیدگی به چنین پروندههایی مد نظر قرار داده است چرا که این جرم از جمله جرائم خشنی محسوب میشود که علاوه بر تهدید قربانیان، امنیت اجتماعی را نیز به مخاطره میاندازد. در این بین متجاوزان برای چنین جنایتهایی انگیزهها و روشهای گوناگونی دارند. برخی جرمشناسان بر این عقیده هستند که فقط انگیزههای جنسی نمیتواند اینگونه جرائم را به بار بیاورد و مجرمان از دست زدن به چنین اعمالی اهداف دیگری از جمله انتقامگیری از فرد خاص یا جامعه و اثبات برتری خود در گروهی که در آن عضویت دارند را پیگیری میکنند. برخی از این اشخاص نیز در شرایط غیرطبیعی و تحت تاثیر مواد مخدر صنعتی به سمت این نوع جنایتها میروند.
یکی از متداولترین شگردهایی که مجرمان جنسی برای شکار طعمههای خود انتخاب میکنند، بازی در نقش مسافربران شخصی است. این افراد با پرسه زدن در خیابانها زنان تنها را سوار میکنند و سپس با انحراف از مسیر اصلی و ورود به مناطق خلوت و کمتردد نقشهشان را به مرحله اجرا درمیآورند. یکی از فجیعترین پروندههایی که با این موضوع تشکیل شده مربوط به مردی است که در قم تحت عنوان مسافرکش زنان تنها را به مقصد تهران سوار خودرو شخصیاش میکرد و در گردنه حسنآباد با استفاده از شوکر به آنان حملهور میشد و دست به تعرض میزد. این مرد که ابتدا از یک خودرو پژو استفاده میکرد پس از مدتی برای اینکه شناسایی نشود، یک پراید خرید. در پرونده اتهامی این متهم ۳۰ مورد تجاوز به عنف ثبت شده است و او یک بار بعد از محاکمه در شعبه ۷۷ دادگاه کیفری استان تهران به مرگ محکوم شد اما اکنون حکم وی نقض و مقرر شده دوباره محاکمه شود.
دختر دانشجویی که قربانی وسوسههای یک مسافرکش شده است، میگوید: «آن روز در میدان پونک هر چه منتظر تاکسی ماندم خبری نشد تا اینکه برای رفتن به خانه سوار یک پراید شدم اما راننده مرا به مکان خلوتی کشاند، هر چه به او اعتراض کردم فایدهای نداشت و او مرا تهدید به مرگ کرد و مورد آزار قرار داد.»
در پروندههای متعددی شاهد بودهایم مجرمان وقتی دستگیر میشوند که چندین فقره جرم مشابه انجام دادهاند و تعداد قربانیانشان زیاد شده است. نیروی انتظامی دلیل تاخیر در دستگیری این متهمان را همکاری نکردن بزهدیدگان میداند. بسیاری از دخترانی که طعمه مجرمان جنسی قرار میگیرند به دلایل متعدد از جمله حفظ آبرو یا به خاطر ترس از تهدیدهای مجرمان از طرح شکایت خودداری میکنند و همین مساله فرصت تکرار جرم را برای بزهکاران به وجود میآورد. پلیس آگاهی برای مقابله با این مشکل تمهیدات ویژهای اندیشیده که محرمانه ماندن مشخصات شاکی یکی از آنهاست. با این وجود هنوز ترس از افشا شدن چنین مسائلی نزد خشونتدیدگان به طور کامل از بین نرفته است.
در بسیاری از موارد افرادی که تحت عنوان مسافرکش دست به خشونتهای جنسی میزنند، همدستانی نیز دارند. یکی از قربانیان توضیح میدهد: «ساعت هشت شب در خیابان منتظر تاکسی بودم که یک پراید برایم توقف کرد. سه پسر در آن ماشین بودند و من فکر کردم راننده مسافرکش و دو جوان دیگر مسافر هستند. با گفتن مقصدم سوار شدم. چند دقیقه بعد راننده از مسیر اصلی منحرف شد. وقتی اعتراض کردم دو پسر مسافر با چاقو مرا تهدید کردند. آنها مرا به منطقهای بیابانی بردند و مورد آزار قرار دادند و از آن صحنهها فیلم گرفتند.»
بیشتر مجرمانی که در پوشش مسافرکش ظاهر میشوند مناطق خلوت، ساعات پایانی روز و ایام تعطیل را برای انجام جرم انتخاب میکنند. به همین سبب است که نیروی انتظامی مرتب به زنان و دختران جوان هشدار میدهد در چنین مناطق و ساعاتی هرگز سوار خودروهای مسافربر غیرمجاز نشوند.
برخی دیگر از متعرضان از جعل عنوان برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. این گروه با معرفی خود به عنوان مامور پلیس یا کارمند شرکت آب، گاز، پست و… وارد خانه زنان تنها میشوند و مرتکب تعرض میشوند. یکی از این پروندهها مربوط به مردی است که چندی قبل در قزوین اعدام شد. قربانی این جرم توضیح میدهد: «روز اولی که اسبابکشی کردیم، آن مرد به عنوان مامور گاز به خانهمان آمد و گفت باید علمک را تعمیر کند. از من آچار خواست ولی هرچه گشتم پیدا نکردم، برای همین قرار شد روز دیگری بیاید. روز حادثه در نبود شوهرم بار دیگر در زد و وارد خانه شد. او در یک لحظه به من تعرض کرد و رگ دستانم را برید تا اینطور وانمود کند که من خودکشی کردهام.»
زن دیگری نیز که قربانی جرمی مشابه شده است، میگوید: «در خانه تنها بودم که زنگ در به صدا درآمد. وقتی از فردی که پشت در بود خواستم خودش را معرفی کند، او گفت مامور اداره آب است و برای ثبت شماره کنتور آمده است. من هم بدون اینکه هیچ کارتی از او بخواهم در را باز کردم و وی را که جوانی حدوداً ۲۳ساله بود به خانه راه دادم. در حالی که این جوان را به سمت کنتور راهنمایی میکردم او از پشت دهانم را گرفت و مرا داخل اتاق برد. او سپس دست و پایم را طنابپیچ کرد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. التماسهایم هیچ نتیجهای نداشت و او از من فیلمبرداری نیز کرد. او سپس جواهراتم را برداشت و در حالی که دست و پایم همچنان بسته بود مرا در همان وضعیت رها کرد و پا به فرار گذاشت.»
دختر ۳۰ساله دیگری هم توضیح میدهد: «با نامزدم در پارک طالقانی قدم میزدیم و درباره تشکیل زندگیمان صحبت میکردیم که مردی جلو آمد و خودش را مامور حراست پارک معرفی کرد. او نامزدم را کتک زد و ما را از هم جدا کرد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.»
پلیس برای پیشگیری از جرائم این گروه از متجاوزان نیز توصیهای دارد که تاکنون بارها و بارها تکرار شده است: «از هر کسی که خودش را مامور یا کارمند هر سازمان و نهادی معرفی میکند کارت شناسایی بخواهید.»
درصد بالایی از جرائم جنسی با اغفال توام است. ریختن طرح دوستی، خواستگاری و… بهانههایی است که دختران جوان را به دام میاندازد. یکی از این دختران توضیح میدهد: «با پسری به اسم آرش خیلی اتفاقی آشنا شدم و او گفت از من خوشش آمده و قصدش ازدواج است. ما مدتی با هم در ارتباط بودیم تا اینکه یک روز گفت میخواهد مرا به مادرش معرفی کند. این طور بود که به خانهاش رفتم و اصلاً فکر نمیکردم مشکلی پیش بیاید ولی در آنجا فهمیدم من و آرش تنها هستیم، خواستم از خانه بیرون بیایم که آرش مانعم شد و به من تعرض کرد.»
در پروندههایی نیز شاهد بودهایم که مجرمان از تعرض به قربانیان خود صرفاً یک هدف را دنبال میکردهاند و به دنبال انتقامجویی بودهاند. یکی از متهمان به نام جلال اکنون در حالی در زندان به سر میبرد که حکم اعدام وی چند روز قبل در دیوان عالی کشور تایید شد. او که سردسته یک باند تبهکاری بود وقتی فهمید دختر مورد علاقه یکی از اعضای باندش علیه او حرفهایی زده است وی را به مخفیگاه خود کشاند و هم خودش و هم سایر اعضای گروه به این دختر تعرض کردند. دختر جوان نیز چند روز بعد به زندگی خودش پایان داد.
در پرونده دیگری یک خواستگار انتقامجو بعد از اینکه از ازدواج با دختر مورد علاقهاش ناامید شد، تصمیم به انجام عملی مشابه گرفت. او میگوید: «در یک مهمانی خانوادگی با شاکی آشنا شدم. پس از مدتی تصمیم به ازدواج با وی گرفتم اما دختر مورد علاقهام میگفت به خاطر وضعیت مالیام و شرایط دو خانواده نمیتوانیم ازدواج کنیم. او از من میخواست برای همیشه فراموشش کنم ولی با اصرارهای من با خانوادهاش صحبت کرد تا به خواستگاریاش بروم. پس از چند بار ملاقات با خانوادهاش، آنها نیز با این وصلت مخالفت کردند و پاسخ منفی دادند. در نهایت تصمیم گرفتم از این دختر انتقام بگیرم. روز حادثه او را که از خانهاش خارج شده بود، تعقیب و با زدن اسپری وی را بیهوش کردم و به خارج از شهر بردم. سپس به این دختر تعرض کردم و از او فیلم گرفتم.»
در برخی موارد جرائم جنسی با قتل همراه میشود و مجرمان برای اینکه رازشان فاش نشود و تحت پیگرد قانونی قرار نگیرند طعمه خود را به کام مرگ میکشانند. هومن یکی از این متهمان است. او که دختری ۲۵ ساله را به قتل رسانده است، توضیح میدهد: «با مریم در خیابان آشنا شدم و سعی کردم سر صحبت را باز کنم ولی او اعتنایی نکرد. من هم تعقیبش کردم و نشانی خانهاش را به دست آوردم. بعد از آن باز هم با مریم صحبت کردم و گفتم هدفم ازدواج است. به این ترتیب او را قانع کردم و به بهانه اینکه میخواهم وی را به مادرم معرفی کنم او را به خانه یکی از دوستانم کشاندم اما مریم در آنجا اعتراض کرد و داد و فریاد راه انداخت و در نهایت با همکاری دوستم مریم را کشتیم و جسدش را در بیابان رها کردیم.»
در این پروندهها به هر دو اتهام مجرمان رسیدگی میشود، اتهاماتی که هر کدام به صورت جداگانه مجازات مرگ را در پی دارد.