emad176
12-12-2010, 03:48 PM
«Folklore» كلمهاي انگليسي و مركب از دو جزء است: lore به معني مردم، گروه، توده؛ و Folk به معني دانش و فرهنگ مي باشد که در فارسي آنرا به «فرهنگ توده»، «فرهنگ عامه» و «دانش عوام» ترجمه كردهاند. در اصطلاح به مجموعه افسانهها، ضربالمثلها، ترانهها، لغزها، چيستانها، رقصها، پيشگوييها، اعتقادات و مراسم در مورد تولد، مرگ، ازدواج، كشاورزي، پيشگيري و معالجه بيماريها و به طور كلي آداب و رسوم و عقايد رايج در ميان جوامع گوناگون كه به صورت شفاهي يا از طريق تقليد و تكرار از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشود، اطلاق ميگردد.
ادبيات عامه
تا حدود يك قرن پيش به صورت مكتوب در نيامده بود. نخستين كساني كه در اروپا به ضبط فرهنگ عامه پرداختند، برادارن گريم زبانشناسان معروف آلماني بودند كه مجموعه افسانههاي پريان آلمان را گردآوري و منتشر كردند.
کشور ايران از اين لحاظ پشتوانهاي بسيار غني دارد؛ زيرا، محل گذر اقوام خودي و غريبه و قبايل مختلف آشوري، كلداني، بابلي، ايلامي و ساير اقوامي كه در مجاورت آن زندگي ميكردهاند، بوده است. هر يك از اين اقوام با اعتقادات مخصوص خود در فرهنگ ايران تأثير گذاشته که هنوز هم بقاياي آن باقي است. علاوه بر آن، وجود اديان مختلف مثل بودايي، مهرپرستي، مزدكي، مانوي، زرتشتي و ... بر غناي فولكلور ايران افزوده است.
فولكلور
فولكلورها در فرهنگ هر كشوري در حكم زندگينامه و شرح احوال آن ملت است، مطالعه فولكلور يك ملت، تحول فكري و اجتماعي آن ملت را روشن ميكند. علاوه بر آن فولكلورها داراي ارزش جهاني هستند زيرا دانش عوام هر ملتي معمولاً با ملل ديگر رابط تاريخي فلسفي و مذهبي دارد. شواهد بسياري وجود دارد كه وجود اين ارتباط فرهنگي را اثبات ميكند. تركيب اوليه ترانهها و قصهها و اعتقادات بشر به زماني ميرسد كه خانوادههاي گوناگون اين ملل با هم ميزيستهاند و هنوز از يكديگر جدا نشده بودند.
يكي از ابعاد بسيار مهم
ادبيات عامه، ترانههايي است كه در ميان عامه مردم رايج بوده است؛ اين ترانهها كه اغلب سبكي ساده و دلنشين دارد و از لحاظ فكر و زبان و احساس و قالب به كلي با اشعار رسمي متفاوت است، تشبيهات و استعارات پيچيده و صور خيال مبهم ندارد و از هر گونه تصنع و تكلف ادبي به دور است. سرايندگان آن معمولاً افرادي گمنامند كه از سواد و دانش چنداني بهرهمند نيستند.
ادبيات عامه
تا حدود يك قرن پيش به صورت مكتوب در نيامده بود. نخستين كساني كه در اروپا به ضبط فرهنگ عامه پرداختند، برادارن گريم زبانشناسان معروف آلماني بودند كه مجموعه افسانههاي پريان آلمان را گردآوري و منتشر كردند.
کشور ايران از اين لحاظ پشتوانهاي بسيار غني دارد؛ زيرا، محل گذر اقوام خودي و غريبه و قبايل مختلف آشوري، كلداني، بابلي، ايلامي و ساير اقوامي كه در مجاورت آن زندگي ميكردهاند، بوده است. هر يك از اين اقوام با اعتقادات مخصوص خود در فرهنگ ايران تأثير گذاشته که هنوز هم بقاياي آن باقي است. علاوه بر آن، وجود اديان مختلف مثل بودايي، مهرپرستي، مزدكي، مانوي، زرتشتي و ... بر غناي فولكلور ايران افزوده است.
فولكلور
فولكلورها در فرهنگ هر كشوري در حكم زندگينامه و شرح احوال آن ملت است، مطالعه فولكلور يك ملت، تحول فكري و اجتماعي آن ملت را روشن ميكند. علاوه بر آن فولكلورها داراي ارزش جهاني هستند زيرا دانش عوام هر ملتي معمولاً با ملل ديگر رابط تاريخي فلسفي و مذهبي دارد. شواهد بسياري وجود دارد كه وجود اين ارتباط فرهنگي را اثبات ميكند. تركيب اوليه ترانهها و قصهها و اعتقادات بشر به زماني ميرسد كه خانوادههاي گوناگون اين ملل با هم ميزيستهاند و هنوز از يكديگر جدا نشده بودند.
يكي از ابعاد بسيار مهم
ادبيات عامه، ترانههايي است كه در ميان عامه مردم رايج بوده است؛ اين ترانهها كه اغلب سبكي ساده و دلنشين دارد و از لحاظ فكر و زبان و احساس و قالب به كلي با اشعار رسمي متفاوت است، تشبيهات و استعارات پيچيده و صور خيال مبهم ندارد و از هر گونه تصنع و تكلف ادبي به دور است. سرايندگان آن معمولاً افرادي گمنامند كه از سواد و دانش چنداني بهرهمند نيستند.