afsanah82
03-27-2010, 10:46 PM
علامه سيد محمد حسين طباطبايي 1281 ش در تبريز متولد شد. تحصيلاتش را در9 سالگي، با وجودي كه پدر و مادر را از دست داده بود شروع كرد و در مدت كوتاهي علاوه بر يادگيري قرآن مجيد، كتابهاي متداول روز را فرا گرفت. وي زيبانويسي را از مرحوم آقا ميرزا علينقي آموخت و در 1297 ش. به فراگيري علوم حوزوي روي آورد.
در 1304 ش. عازم نجف شد و طي 11 سال اقامت در آن ديار، از درس آيات عظام حاج ميرزا محمد حسين نائيني، سيد ابوالحسن اصفهاني، شيخ محمد حسين غروي اصفهاني، حاج ميرزا علي ايرواني، ميرزا علي اصغر ملكي مفسر قرآن و حاج ميرزا علي قاضي طباطبايي صاحب مكاشفات وكرامات، بهرهبرد.
در فروردين 1325، عازم قم شده، و اشتغالات علمي را از سر گرفت.
او ميگويد: «هنگامي كه به قم آمدم، مطالعهاي در برنامة درسي حوزه كردم و آن را با نيازهاي جامعة اسلام سنجيدم و كمبودهايي در آن يافتم و وظيفة خود را تلاش براي رفع آنها دانستم . مهمترين كمبودهايي كه در برنامة حوزه وجود داشت، در زمينة تفسير قرآن و بحثهاي عقلي بود، از اين رو درس تفسير و درس فلسفه را شروع كردم و با اينكه درجو آن زمان تفسير قرآن، علمي كه نيازمند به تحقيق و تدقيق باشد، تلقي نميشد و پرداختن به آن شايستة كساني كه قدرت تحقيق در زمينههاي فقه و اصول را داشته باشند، به حساب نميآمد، بلكه تدريس تفسير نشانه كمي معلومات به حساب ميآمد، من اينها را براي خودم عذر مقبولي در برابر خداي متعال ندانستم و آن را ادامه دادم تا به نوشتن تفسيرالميزان انجاميد.»1
علامه طباطبايي تنها به درس عمومي فلسفه اكتفا نكرد و با تشكيل جلسات خصوصي با شاگردان برجسته خود، مانند شهيد مطهري، به بررسي فلسفههاي غربي، مخصوصاً ماترياليسم پرداخت. اين جلسات به تأليف كتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» انجاميد.
در 1328 در حوزه علميه قم درس جديدي داير كرد؛ تقريرات درسي وي در رسالهاي به نام «لبابالالباب» به چاپ رسيد.
علامه در علوم عقلي و نقلي مجتهد و در ادبيات، اديبي زبردست بود. به فارسي و عربي قلم ميزد. در سرودن شعر توانا بود و خط زيبايي نيز داشت.
او از سال 2ـ 1341 در نشستها و اقداماتي كه توسط علماي حوزه دربارة نهضت اسلامي و آيندة آن برگزار ميشد، شركت داشت. در اعلامية معروف 9 امضايي كه در اسفند 1341 توسط 9 نفر از مراجع وقت عليه اقدامات و مفاسد رژيم شاه به رشته تحرير درآمده، امضاي وي در كنار امضاي امام خميني به چشم ميخورد. 2
علامه طباطبائي پس از پيروزي انقلاب به دليل بيماري و كهولت سن قادر به فعاليت چنداني نبود.
از ايشان كتابهاي ارزشمندي به جاي مانده است:
1. تفسيرالميزان3
2. رسالهاي در مبدأ و معاد
3. حاشيه بر كفايهالاصول
4. اصول فلسفه و روش رئاليسم
5. سنن النبي
6. شيعه در اسلام
7. قرآن در اسلام
8. نهايهالحكمه
9. بدايهالحكمه
10. وحي يا شعور مرموز
11. تعليقه بر بعضي مجلدات بحارالانوار
12. حاشيه بر اسفار ملاصدرا
13. رسالهاي در حكومت اسلامي
14. رسالهاي در قوه و فعل
15. رسالهاي در وسائط
16. تعليقه بر اصول كافي
17. علي و فلسفة الهي
18. حاشيه بر مكاسب شيخانصاري
19. نظريه السياسه و الحكم فيالاسلام
20. رسالهاي در عشق
علامه طباطبايي روز 24 آبان 1360 در 80 سالگي چشم از جهان فروبست و در حرم حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد.
پينويس
1ـ روزها و رويدادها، انتشارات پيام مهدي، بهار 1379، ص 410.
2ـ نهضت امام خميني، سيد حميد روحاني، ج اول، صص 294 و 303.
3ـ اين كتاب كه اصل آن به زبان عربي و در بيست جلد تأليف شده از سوي ناشران داخلي و خارجي به زبانهاي عربي و فارسي بارها چاپ و منتشر شده است. شهيد مطهري در مورد اين تفسير ميگويد: «كتاب تفسير الميزان، يكي از بهترين تفاسيري است كه براي قرآن مجيد نوشته شده است. من ميتوانم ادعا كنم بهترين تفسيري است كه در ميان شيعه و سني از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.» مطهري معتقد بود كه اين تفسير همهاش با فكر نوشته نشده است و بسياري از مطالب آن از الهامات غيبي است و اضافه ميكند: «كمتر مشكلي در مسائل اسلامي و ديني برايم پيش آمده كه كليد حل آن را در تفسير الميزان پيدا نكرده باشم.»ـ روزها و رويدادها، همان ، ص 411.
در 1304 ش. عازم نجف شد و طي 11 سال اقامت در آن ديار، از درس آيات عظام حاج ميرزا محمد حسين نائيني، سيد ابوالحسن اصفهاني، شيخ محمد حسين غروي اصفهاني، حاج ميرزا علي ايرواني، ميرزا علي اصغر ملكي مفسر قرآن و حاج ميرزا علي قاضي طباطبايي صاحب مكاشفات وكرامات، بهرهبرد.
در فروردين 1325، عازم قم شده، و اشتغالات علمي را از سر گرفت.
او ميگويد: «هنگامي كه به قم آمدم، مطالعهاي در برنامة درسي حوزه كردم و آن را با نيازهاي جامعة اسلام سنجيدم و كمبودهايي در آن يافتم و وظيفة خود را تلاش براي رفع آنها دانستم . مهمترين كمبودهايي كه در برنامة حوزه وجود داشت، در زمينة تفسير قرآن و بحثهاي عقلي بود، از اين رو درس تفسير و درس فلسفه را شروع كردم و با اينكه درجو آن زمان تفسير قرآن، علمي كه نيازمند به تحقيق و تدقيق باشد، تلقي نميشد و پرداختن به آن شايستة كساني كه قدرت تحقيق در زمينههاي فقه و اصول را داشته باشند، به حساب نميآمد، بلكه تدريس تفسير نشانه كمي معلومات به حساب ميآمد، من اينها را براي خودم عذر مقبولي در برابر خداي متعال ندانستم و آن را ادامه دادم تا به نوشتن تفسيرالميزان انجاميد.»1
علامه طباطبايي تنها به درس عمومي فلسفه اكتفا نكرد و با تشكيل جلسات خصوصي با شاگردان برجسته خود، مانند شهيد مطهري، به بررسي فلسفههاي غربي، مخصوصاً ماترياليسم پرداخت. اين جلسات به تأليف كتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» انجاميد.
در 1328 در حوزه علميه قم درس جديدي داير كرد؛ تقريرات درسي وي در رسالهاي به نام «لبابالالباب» به چاپ رسيد.
علامه در علوم عقلي و نقلي مجتهد و در ادبيات، اديبي زبردست بود. به فارسي و عربي قلم ميزد. در سرودن شعر توانا بود و خط زيبايي نيز داشت.
او از سال 2ـ 1341 در نشستها و اقداماتي كه توسط علماي حوزه دربارة نهضت اسلامي و آيندة آن برگزار ميشد، شركت داشت. در اعلامية معروف 9 امضايي كه در اسفند 1341 توسط 9 نفر از مراجع وقت عليه اقدامات و مفاسد رژيم شاه به رشته تحرير درآمده، امضاي وي در كنار امضاي امام خميني به چشم ميخورد. 2
علامه طباطبائي پس از پيروزي انقلاب به دليل بيماري و كهولت سن قادر به فعاليت چنداني نبود.
از ايشان كتابهاي ارزشمندي به جاي مانده است:
1. تفسيرالميزان3
2. رسالهاي در مبدأ و معاد
3. حاشيه بر كفايهالاصول
4. اصول فلسفه و روش رئاليسم
5. سنن النبي
6. شيعه در اسلام
7. قرآن در اسلام
8. نهايهالحكمه
9. بدايهالحكمه
10. وحي يا شعور مرموز
11. تعليقه بر بعضي مجلدات بحارالانوار
12. حاشيه بر اسفار ملاصدرا
13. رسالهاي در حكومت اسلامي
14. رسالهاي در قوه و فعل
15. رسالهاي در وسائط
16. تعليقه بر اصول كافي
17. علي و فلسفة الهي
18. حاشيه بر مكاسب شيخانصاري
19. نظريه السياسه و الحكم فيالاسلام
20. رسالهاي در عشق
علامه طباطبايي روز 24 آبان 1360 در 80 سالگي چشم از جهان فروبست و در حرم حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد.
پينويس
1ـ روزها و رويدادها، انتشارات پيام مهدي، بهار 1379، ص 410.
2ـ نهضت امام خميني، سيد حميد روحاني، ج اول، صص 294 و 303.
3ـ اين كتاب كه اصل آن به زبان عربي و در بيست جلد تأليف شده از سوي ناشران داخلي و خارجي به زبانهاي عربي و فارسي بارها چاپ و منتشر شده است. شهيد مطهري در مورد اين تفسير ميگويد: «كتاب تفسير الميزان، يكي از بهترين تفاسيري است كه براي قرآن مجيد نوشته شده است. من ميتوانم ادعا كنم بهترين تفسيري است كه در ميان شيعه و سني از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.» مطهري معتقد بود كه اين تفسير همهاش با فكر نوشته نشده است و بسياري از مطالب آن از الهامات غيبي است و اضافه ميكند: «كمتر مشكلي در مسائل اسلامي و ديني برايم پيش آمده كه كليد حل آن را در تفسير الميزان پيدا نكرده باشم.»ـ روزها و رويدادها، همان ، ص 411.