mozhgan
03-25-2010, 11:28 PM
ناهید نوری
به نام خدایی که زن آفرید**********حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن*********و بعداًمرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی******** برای توقدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا*******شبیه بزو کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد*********مرامثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من*********رها دربهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف********مرابی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما***********بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود******مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب******شراره، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر**********برادپیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید**********و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را*********مساوی تر از سهم من آفرید
و پاسخ نادر جدیدی
به نام خداوند مردآفرین***********که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد********چنین عاقل و بالغ ونازنین
خدایی که مردی چو من آفرید*********و شد نام وي احسن الخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد*********مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت******ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم*********توزیبایی ام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونه ام کار اوست********نه کار پزشک و پروتز،همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز**********نداده دم مشک من اشک وفین!
مرا ساده و بی ریا آفرید*************جدا از حسادت وبی خشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد*********به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تکدرخت********و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک*********من افتادم از آسمان برزمین
و البته در این مرا پند بود************که ای مرد پاکیزه و مه جبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر*******وبیرون بده حرفشان را ازاین
که زن از همان بدو پیدایش ات********نشسته مداوم تو را درکمین !
به نام خدایی که زن آفرید**********حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن*********و بعداًمرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی******** برای توقدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا*******شبیه بزو کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد*********مرامثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من*********رها دربهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف********مرابی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما***********بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود******مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب******شراره، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر**********برادپیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید**********و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را*********مساوی تر از سهم من آفرید
و پاسخ نادر جدیدی
به نام خداوند مردآفرین***********که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد********چنین عاقل و بالغ ونازنین
خدایی که مردی چو من آفرید*********و شد نام وي احسن الخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد*********مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت******ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم*********توزیبایی ام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونه ام کار اوست********نه کار پزشک و پروتز،همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز**********نداده دم مشک من اشک وفین!
مرا ساده و بی ریا آفرید*************جدا از حسادت وبی خشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد*********به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تکدرخت********و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک*********من افتادم از آسمان برزمین
و البته در این مرا پند بود************که ای مرد پاکیزه و مه جبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر*******وبیرون بده حرفشان را ازاین
که زن از همان بدو پیدایش ات********نشسته مداوم تو را درکمین !