tina
11-22-2010, 02:21 PM
اگر کسی از چیزهای مهم حرفی نزند چه؟/ چیستا یثربی
"به جای کلمات من نشسته ای " این نام جدیدترین کتابم است که وارد بازار کتاب شده،کتاب حدود 330 صفحه است و فقط شعر است. دومین کتاب شعر من بعد از سلام به ناممکن (1376) خیلی با خودم جنگیدم که این شعرها را چاپ کنم یا نه. چون حاصل 13 سال سکوت من درباره برخی مسائل مهم زندگی شخصی و اجتماعی ماست،اما بالاخره یاد حرف کسی افتادم که استادم نبود ولی استاد همه بوده و هست، قیصر امین پور بود که می گفت، شعر بالاخره باید زمانی به دست مردم برسد وگرنه چرا نمی روی خاطره بنویسی.
درباره این کتاب فعلاً نمی خواهم حرف بزنم، فقط یک جمله از یک نویسنده، یک هفته است ذهن مرا مشغول کرده است، جان مک گریگور نویسنده 34 ساله انگلیسی که امسال جایزه بوکر را برنده شد،این سومین کتابش بود. اسم رمان " حتی سگها" است، اما می دانید اسم رمان اولش چه بود؟ نام رمان اولش است که مرا دیوانه می کند. این بود " اگر کسی از چیزهای مهم حرفی نزند چه؟" این کتاب او را پولدار کرد اما مرا دیوانه،چون پیش خودم فکر کردم،اگر از چیزهای مهم حرف بزنیم می گویند،پا از خطوط قرمز فراتر گذاشته است. مثل بعضی از سریالها که میبینید.
طرفدار این سریالها نیستم،اما گاهی گفتن برخی از حقایق تلخ برای جامعه لازم است اگر هم همش شوخی کنیم و از عشق و عاشقیهای خودمان بگوییم که نویسنده نیستیم، به نظر من این حرف آقای مک گریگور دلیل زنده بودن نویسنده ایی مثل مارکز است که خبرنگار بود و سوژه هایش را از مردم عادی می گرفت بی آنکه به بازیهای زبانی عجیب و غریب اعتقاد داشته باشد، مارکز می نوشت و می نویسد چون اگر نویسنده از چیزهای مهم حرف نزند چه باید بکند و مثلاًٌ من چیستا یثربی بخواهم از این به بعد فقط درباره چیزهای مهم حرف بزنم آیا مهم من، مهم شماست؟ و آن وقت باز هم مجوز می گیرم و می توانم بنویسم.
میخواهم امتحان کنم. لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا به زودی روانه بازار کتاب می شود. به نظر خودم که راجع به چیزهای مهم است تا نظر شما چه باشد..
*****
لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا دیده شدند
داستان های مینیمال چیستا یثربی با موضوع اتفاق هایی که نباید می دیدیم ولی اتفاقی دیده ایم، در کتابی به نام "لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا" منتشر می‌شود.
چیستا یثربی از جدیدترین کتاب هایش اینگونه گفت: "لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا" مجموعه ای از داستان های مینیمال است که مشغول تکمیل داستان های آن هستم که تاکنون 30 داستان آن را نوشته و در تدارک نوشتن 10 داستان دیگر هستم.
داستان های این مجموعه همگی درباره چیزهایی است که نباید می دیدیم ولی بر حسب تصادف دیده ایم. ایده نوشتن آنها هم سال ها پیش وقتی در ذهنم ایجاد شد که سیبی از دستم افتاد و قل خورد و ما را با خود به جایی برد و من آنجا با صحنه ای روبه رو شدم که در نویسنده شدن من تاثیر زیادی داشت.
نویسنده مجموعه داستان "سلام خانم جنیفر لوپز" با اشاره به اینکه داستانهای این مجموعه دارای طنز تلخ هستند بیان کرد: این داستان ها همگی واقعی بر اساس اتفاقاتی که برای من یا اطرافیانم رخ داده نوشته شده اند. همه آنچه در این کتاب روایت می شود داستان مینیمال است و برخلاف نظر برخی دوستان اصلا طرح نیستند چراکه کاملا ویژگی های داستان را دارند و برخلاف طرح که نیاز به اتفاق ندارد اینها دارای اتفاق هستند.
تعداد داستانهای کتاب را زیاد نخواهم کرد و دوست ندارم کتاب قطوری باشد ولی ممکن است یک گرافیست که شاید خواهرم باشد برای داستان ها تصویرسازی کند که در این صورت چاپ آن کمی به تاخیر می افتد.
وی درباره چند نمایشنامه در دست چاپش نیز اینگونه توضیح داد: سه نمایشنامه "از خواب تا مهتاب"، "زنی که تابستان گذشته رسید" و "پشت شب" را در یک کتاب آورده ام و نشر نیستان قرار است آن را منتشر کند. ویرایش نهایی آن را هم شروع کرده‌ام.
نویسنده کتاب "اسرار انجمن ارواح" اضافه کرد: همچنین رمان "جمعه ها از عشق می میرند" را در دست چاپ دارم که نشر پارمیدا برای دریافت مجوز به ارشاد فرستاده است. این کتاب داستان زندگی دختری از بچگی تا میان سالیش است. در این کتاب با دید جامعه شناختی، روانشناختی اتفاقات جامعه از دهه 60 تا پایان 80 مرور می شود.
یثربی از نگارش جدیدترین رمانش خبر داد و گفت: "آفتاب موهایش را طلا می کند" زندگی دو مرد و یک زن را روایت می کند که در نقطه ای از زندگی به هم می رسند و باید تصمیم مهمی را بگیرند و این تصمیم تاثیر بزرگی در زندگیشان دارد. این رمان که به فصل پایانی رسیده در ژانر وحشت و با رویکرد روانشناختی است.
در این داستان از زندگی یکی از بازیگران سینمای ایران الهام گرفته ام و برای چاپ آن حتما از وی کسب اجازه می کنم. در داستان از دو فیلمی که این بازیگر در آن نقش داشته نام برده ام. این کتاب را نشر نامیرا منتشر می کند و ممکن است ناشر همکار هم داشته باشد.
كبريا
http://chistayasrebi.persianblog.ir/post/48/ (http://chistayasrebi.persianblog.ir/post/48/)
"به جای کلمات من نشسته ای " این نام جدیدترین کتابم است که وارد بازار کتاب شده،کتاب حدود 330 صفحه است و فقط شعر است. دومین کتاب شعر من بعد از سلام به ناممکن (1376) خیلی با خودم جنگیدم که این شعرها را چاپ کنم یا نه. چون حاصل 13 سال سکوت من درباره برخی مسائل مهم زندگی شخصی و اجتماعی ماست،اما بالاخره یاد حرف کسی افتادم که استادم نبود ولی استاد همه بوده و هست، قیصر امین پور بود که می گفت، شعر بالاخره باید زمانی به دست مردم برسد وگرنه چرا نمی روی خاطره بنویسی.
درباره این کتاب فعلاً نمی خواهم حرف بزنم، فقط یک جمله از یک نویسنده، یک هفته است ذهن مرا مشغول کرده است، جان مک گریگور نویسنده 34 ساله انگلیسی که امسال جایزه بوکر را برنده شد،این سومین کتابش بود. اسم رمان " حتی سگها" است، اما می دانید اسم رمان اولش چه بود؟ نام رمان اولش است که مرا دیوانه می کند. این بود " اگر کسی از چیزهای مهم حرفی نزند چه؟" این کتاب او را پولدار کرد اما مرا دیوانه،چون پیش خودم فکر کردم،اگر از چیزهای مهم حرف بزنیم می گویند،پا از خطوط قرمز فراتر گذاشته است. مثل بعضی از سریالها که میبینید.
طرفدار این سریالها نیستم،اما گاهی گفتن برخی از حقایق تلخ برای جامعه لازم است اگر هم همش شوخی کنیم و از عشق و عاشقیهای خودمان بگوییم که نویسنده نیستیم، به نظر من این حرف آقای مک گریگور دلیل زنده بودن نویسنده ایی مثل مارکز است که خبرنگار بود و سوژه هایش را از مردم عادی می گرفت بی آنکه به بازیهای زبانی عجیب و غریب اعتقاد داشته باشد، مارکز می نوشت و می نویسد چون اگر نویسنده از چیزهای مهم حرف نزند چه باید بکند و مثلاًٌ من چیستا یثربی بخواهم از این به بعد فقط درباره چیزهای مهم حرف بزنم آیا مهم من، مهم شماست؟ و آن وقت باز هم مجوز می گیرم و می توانم بنویسم.
میخواهم امتحان کنم. لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا به زودی روانه بازار کتاب می شود. به نظر خودم که راجع به چیزهای مهم است تا نظر شما چه باشد..
*****
لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا دیده شدند
داستان های مینیمال چیستا یثربی با موضوع اتفاق هایی که نباید می دیدیم ولی اتفاقی دیده ایم، در کتابی به نام "لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا" منتشر می‌شود.
چیستا یثربی از جدیدترین کتاب هایش اینگونه گفت: "لیلی و لئوناردو در خیابان گیشا" مجموعه ای از داستان های مینیمال است که مشغول تکمیل داستان های آن هستم که تاکنون 30 داستان آن را نوشته و در تدارک نوشتن 10 داستان دیگر هستم.
داستان های این مجموعه همگی درباره چیزهایی است که نباید می دیدیم ولی بر حسب تصادف دیده ایم. ایده نوشتن آنها هم سال ها پیش وقتی در ذهنم ایجاد شد که سیبی از دستم افتاد و قل خورد و ما را با خود به جایی برد و من آنجا با صحنه ای روبه رو شدم که در نویسنده شدن من تاثیر زیادی داشت.
نویسنده مجموعه داستان "سلام خانم جنیفر لوپز" با اشاره به اینکه داستانهای این مجموعه دارای طنز تلخ هستند بیان کرد: این داستان ها همگی واقعی بر اساس اتفاقاتی که برای من یا اطرافیانم رخ داده نوشته شده اند. همه آنچه در این کتاب روایت می شود داستان مینیمال است و برخلاف نظر برخی دوستان اصلا طرح نیستند چراکه کاملا ویژگی های داستان را دارند و برخلاف طرح که نیاز به اتفاق ندارد اینها دارای اتفاق هستند.
تعداد داستانهای کتاب را زیاد نخواهم کرد و دوست ندارم کتاب قطوری باشد ولی ممکن است یک گرافیست که شاید خواهرم باشد برای داستان ها تصویرسازی کند که در این صورت چاپ آن کمی به تاخیر می افتد.
وی درباره چند نمایشنامه در دست چاپش نیز اینگونه توضیح داد: سه نمایشنامه "از خواب تا مهتاب"، "زنی که تابستان گذشته رسید" و "پشت شب" را در یک کتاب آورده ام و نشر نیستان قرار است آن را منتشر کند. ویرایش نهایی آن را هم شروع کرده‌ام.
نویسنده کتاب "اسرار انجمن ارواح" اضافه کرد: همچنین رمان "جمعه ها از عشق می میرند" را در دست چاپ دارم که نشر پارمیدا برای دریافت مجوز به ارشاد فرستاده است. این کتاب داستان زندگی دختری از بچگی تا میان سالیش است. در این کتاب با دید جامعه شناختی، روانشناختی اتفاقات جامعه از دهه 60 تا پایان 80 مرور می شود.
یثربی از نگارش جدیدترین رمانش خبر داد و گفت: "آفتاب موهایش را طلا می کند" زندگی دو مرد و یک زن را روایت می کند که در نقطه ای از زندگی به هم می رسند و باید تصمیم مهمی را بگیرند و این تصمیم تاثیر بزرگی در زندگیشان دارد. این رمان که به فصل پایانی رسیده در ژانر وحشت و با رویکرد روانشناختی است.
در این داستان از زندگی یکی از بازیگران سینمای ایران الهام گرفته ام و برای چاپ آن حتما از وی کسب اجازه می کنم. در داستان از دو فیلمی که این بازیگر در آن نقش داشته نام برده ام. این کتاب را نشر نامیرا منتشر می کند و ممکن است ناشر همکار هم داشته باشد.
كبريا
http://chistayasrebi.persianblog.ir/post/48/ (http://chistayasrebi.persianblog.ir/post/48/)