PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عید سعید قربان بر شما مبارکــــــــــــــــــــ ــ باد



P a R y A
11-15-2010, 06:56 PM
يک شاخه گل سپيد تقديم تو باد .. رقصيدن برگ بيد تقديم تو باد .. تنها دل تنگيست سرمايه ي من .. آن هم شب پاک عيد تقديم تو باد .. عيد مبارک

http://upload1.imgdl.ir/images/273schafeimherz.gif (http://upload1.imgdl.ir/view-273schafeimherz.gif)

http://upload1.imgdl.ir/images/4041_divfeathers.gif (http://upload1.imgdl.ir/view-4041_divfeathers.gif)


بگذر از فرزند و مال و جان خويش
تا خليل الله دورانت كنند

http://upload1.imgdl.ir/images/737iyibayramlar16ti8.gif (http://upload1.imgdl.ir/view-737iyibayramlar16ti8.gif)

سر بنه در كف ، برو در كوى دوست
تا چو اسماعيل ، قربانت كنند

http://upload1.imgdl.ir/images/4041_divfeathers.gif (http://upload1.imgdl.ir/view-4041_divfeathers.gif)

http://upload1.imgdl.ir/images/718Sms_Eyd_Ghorban_89.jpg (http://upload1.imgdl.ir/view-718Sms_Eyd_Ghorban_89.jpg)

Mohamad
11-15-2010, 07:19 PM
صداي پاي عيد مي آيد. عيد قربان پاك ترين عيدها است، عيد سر سپردگي و بندگي است. عيد بر آمدن انساني نو از خاكسترهاي خويشتن خويش است. عيد قربان عيد نزديك شدن دلهايي است كه به قرب الهي رسيده اند. عيد قربان عيد بر آمدن روزي نو و انساني نو است.

http://pic.azardl.com/images/18520951406722180399.jpg (http://pic.azardl.com/)

http://pic.azardl.com/images/73478856393378553794.jpg (http://pic.azardl.com/)


http://pic.azardl.com/images/18217445173718339538.gif (http://pic.azardl.com/)

http://pic.azardl.com/images/04229268612144214825.jpg (http://pic.azardl.com/)

http://pic.azardl.com/images/86367584922978390217.jpg (http://pic.azardl.com/)


http://pic.azardl.com/images/57416608025781026975.gif (http://pic.azardl.com/)

عيد قربان، جشن رهيدگي از اسارت نفس و شكوفايي ايمان و يقين بر همه ابراهيميان خصوصاَ شما یاران ، برادران و خواهران عزیزم مبارك باد.

Sara12
11-15-2010, 08:54 PM
http://irupload.ir/images/luo7ag6l30jfej4pjna.jpg

عيد سعيد قربان ، جشن تقرب عاشقان حق مبارك باد

http://www.guilanroad.ir/images/news/k20d1v.jpg

زندگی‌تان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاكی چشمه زمزم


http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:Chx9Yqt4FB_JGM:http://up.iranblog.ir/4/1259314488.jpg&t=1

روز اوج بندگی و تجلی ایثار ابراهیمی مبارک


http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:BVfvbNEyUQZrDM:http://images.persianblog.ir/254535_5pWN4T9i.jpg&t=1

R A H A
11-06-2011, 07:15 PM
http://pic.azardl.com/images/89957551764076908963.gif
http://pic.azardl.com/images/89957551764076908963.gifhttp://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_97.pnghttp://pic.azardl.com/images/89957551764076908963.gif

http://pic.azardl.com/images/89957551764076908963.gif


http://pic.azardl.com/images/95624475601288080262.gif

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/3_29.gif


http://pic.azardl.com/images/95624475601288080262.gif

زندگي‌تان به زيبايي گلستان ابراهيم

و پاکي چشمه زمزمعيد سعيد «قربان»، جشن «تقرب» عاشقان حق؛


روز اوج بندگي و تجلي ايثار ابراهيمي مبارک باد


http:///pic.azardl.com/images/22315273863434450565.jpg

R A H A
11-06-2011, 07:17 PM
http://pic.azardl.com/images/87040295994927140939.gif



عيد قربان كه پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت)
و مشعر (محل آگاهي و شعور)
و منا (سرزمين آرزوها، رسيدن به عشق) فرا مى رسد،
عيد رهايى از تعلقات است.
رهايى از هر آنچه غيرخدايى است.
در اين روز حج گزار، اسماعيل وجودش را،
يعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنيوى پيدا كرده
قربانى مى كند تا سبكبال شود.

http://pic.azardl.com/images/87040295994927140939.gif

R A H A
11-06-2011, 07:18 PM
http://pic.azardl.com/images/95624475601288080262.gif



صدای پای عید می آید.
عید قربان عید پاک ترین عیدها است
عید سر سپردگی و بندگی است.
عید بر آمدن انسانی نو
از خاکسترهای خویشتن خویش است.
عید قربان عید نزدیک شدن دلهایی است
که به قرب الهی رسیده اند.
عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.

http://pic.azardl.com/images/95624475601288080262.gif

R A H A
11-06-2011, 07:19 PM
درباره عید سعید قربان



http://dle.shiaha.com/images/hwqcgkngvueljnz9wzhh.jpg



عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا مى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کرده قربانى مى کند تا سبکبال شود.
اکنون در منایی، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آورده ای اسماعیل تو کیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ موقعیتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاکت؟ … ؟
این را تو خود می دانی، تو خود آن را، او را – هر چه هست و هر که هست – باید به منا آوری و برای قربانی، انتخاب کنی، من فقط می توانم نشانیهایش را به تو بدهم:
آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در “رفتن”، به “ماندن” می خواند، آنچه تو را، در راه “مسئولیت” به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا ” پیام” را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه ترا به “فرار” می خواند آنچه ترا به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و عشق به او، کور و کرت می کند ابراهیمی و “ضعف اسماعیلی” ات، ترا بازیچه ابلیس می سازد. در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی ات تنها یک چیز هست که برای بدست آوردنش، از بلندی فرود می آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل توست، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، یا یک حالت، یک وضع، و حتی، یک ” نقطه ضعف”!

اما اسماعیل ابراهیم، پسرش بود!
سالخورده مردی در پایان عمر، پس از یک قرن زندگی پر کشاکش و پر از حرکت، همه آوارگی و جنگ و جهاد و تلاش و درگیری با جهل قوم و جور نمرود و تعصب متولیان بت پرستی و خرافه های ستاره پرستی و شکنجه زندگی. جوانی آزاده و روشن و عصیانی در خانه پدری متعصب و بت پرست و بت تراش! و در خانه اش زنی نازا، متعصب، اشرافی: سارا.
و اکنون، در زیر بار سنگین رسالت توحید، در نظام جور و جهل شرک، و تحمل یک قرن شکنجه “مسئولیت روشنگری و آزادی”، در “عصر ظلمت و با قوم خوکرده با ظلم”، پیر شده است و تنها، و در اوج قله بلند نبوت، باز یک ” بشر” مانده است و در پایان رسالت عظیم خدایی اش، یک ” بنده خدا” ، دوست دارد پسری داشته باشد، اما زنش نازا است و خودش، پیری از صد گذشته، آرزومندی که دیگر امیدوار نیست، حسرت و یأس جانش را می خورد، خدا، بر پیری و ناامیدی و تنهایی و رنج این رسول امین و بنده وفادارش – که عمر را همه در کار او به پایان آورده است، رحمت می آورد و از کنیز سارا – زنی سیاه پوست – به او یک فرزند می بخشد، آن هم یک پسر! اسماعیل، اسماعیل، برای ابراهیم، تنها یک پسر، برای پدر، نبود، پایان یک عمر انتظار بود، پاداش یک قرن رنج، ثمره یک زندگی پرماجرا.
و اکنون، در برابر چشمان پدر چشمانی که در زیر ابروان سپیدی که بر آن افتاده، از شادی، برق می زند می رود و در زیر باران نوازش و آفتاب عشق پدری که جانش به تن او بسته است، می بالد و پدر، چون باغبانی که در کویر پهناور و سوخته ی حیاتش، چشم به تنها نو نهال خرّم و جوانش دوخته است، گویی روئیدن او را، می بیند و نوازش عشق را و گرمای امید را در عمق جانش حس می کند.
در عمر دراز ابراهیم، که همه در سختی و خطر گذشته، این روزها، روزهای پایان زندگی با لذت ” داشتن اسماعیل” می گذرد، پسری که پدر، آمدنش را صد سال انتظار کشیده است، و هنگامی آمده است که پدر، انتظارش نداشته است!
اسماعیل اکنون نهالی برومند شده است، در این ایام ، ناگهان صدایی می شنود :
“ابراهیم! به دو دست خویش، کارد بر حلقوم اسماعیل بنه و بکُش”!
مگر می توان با کلمات، وحشت این پدر را در ضربه آن پیام وصف کرد؟
ابراهیم، بنده ی خاضع خدا، برای نخستین بار در عمر طولانی اش، از وحشت می لرزد، قهرمان پولادین رسالت ذوب می شود، و بت شکن عظیم تاریخ، درهم می شکند، از تصور پیام، وحشت می کند اما، فرمان فرمان خداوند است. جنگ! بزرگترین جنگ، جنگِ در خویش، جهاد اکبر! فاتح عظیم ترین نبرد تاریخ، اکنون آشفته و بیچاره! جنگ، جنگ میان خدا و اسماعیل، در ابراهیم.

دشواری “انتخاب”!
کدامین را انتخاب می کنی ابراهیم؟! خدا را یا خود را ؟ سود را یا ارزش را؟ پیوند را یا رهایی را؟ لذت را یا مسئولیت را؟ پدری را یا پیامبری را؟ بالاخره، “اسماعیلت” را یا ” خدایت” را؟
انتخاب کن! ابراهیم.
در پایان یک قرن رسالت خدایی در میان خلق، یک عمر نبوتِ توحید و امامتِ مردم و جهاد علیه شرک و بنای توحید و شکستن بت و نابودی جهل و کوبیدن غرور و مرگِ جور، و از همه جبهه ها پیروز برآمدن و از همه مسئولیت ها موفق بیرون آمدن …
ای ابراهیم! قهرمان پیروز پرشکوه ترین نبرد تاریخ! ای روئین تن، پولادین روح، ای رسولِ اُلوالعَزْم، مپندار که در پایان یک قرن رسالت خدایی، به پایان رسیده ای! میان انسان و خدا فاصله ای نیست، “خدا به آدمی از شاهرگ گردنش نزدیک تر است”، اما، راه انسان تا خدا، به فاصله ابدیت است، لایتناهی است! چه پنداشته ای؟
اکنون ابراهیم است که در پایان راهِ دراز رسالت، بر سر یک “دو راهی” رسیده است: سراپای وجودش فریاد می کشد: اسماعیل! و حق فرمان می دهد: ذبح! باید انتخاب کند!
اکنون، ابراهیم دل از داشتن اسماعیل برکنده است، پیام پیام حق است. اما در دل او، جای لذت” داشتن اسماعیل” را، درد “از دست دادنش” پر کرده است. ابراهیم تصمیم گرفت، انتخاب کرد، پیداست که “انتخابِ” ابراهیم، کدام است؟ “آزادی مطلقِ بندگی خداوند”!
ذبح اسماعیل! آخرین بندی که او را به بندگی خود می خواند!
زنده ای که تنها به خدا نفس می کشد!
آنگاه، به نیروی خدا برخاست، قربانی جوان خویش را – که آرام و خاموش، ایستاده بود، به قربانگاه برد… و پیامی که:
” ای ابراهیم! خداوند از ذبح اسماعیل درگذشته است، این گوسفند را فرستاده است تا بجای او ذبح کنی، تو فرمان را انجام دادی”!

R A H A
11-06-2011, 07:20 PM
بهترین عمل در روز عید سعید قربان






http://dle.shiaha.com/images/phufo4scdelp9t95mr9r.jpg









واژه شناسی عید

واژه «عید» به معنای رجوع و برگشتن است و «قربان» به معنای قربانی یا هر آنچه با آن بر پروردگار، تقرب جویند.(۱) از این رو، می توان عید قربان را به معنای بازگشت انسان به مقام تقرّب الهی دانست. این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره گیری از فرصتهای ناب به دست می آید. زائران خانه خدا که پس از تحمّل سختی های بسیار و پرهیز از نمادهای دنیوی، اینک به منزلگاه آخر رسیده اند، عید قربان را جشن می گیرند.

در این روز حاجیان در یک وحدت عملی کم نظیر سر بر آستان حضرت دوست می سایند و پس از آن با چهره ای گشاده از توفیق یافتن به انجام تکلیف یکدیگر را به آغوش کشیده، به هم تبریک می گویند.



بزرگان دینی ما به این مسأله بارها تأکید کرده اند که بهترین عمل در این روز برائت از مشرکین و شیاطین حقیقی عالم است و این مهم میسر نمی شود مگر با انسجام و همدلی تمامی مسلمین با هر فکر و عقیده و مسلکی که باشند.

سید الساجدین امام سجاد(علیه السلام) نیز در دعای مخصوص عید آن را روزی مبارک و با میمنت می خوانند و می فرمایند: «أللَّهُمَّ هَذَا یَوْم مُبَارَک مَیْمُون.»(۲)

امام خمینی(ره) احیا گر اسلام ناب، درباره عید قربان چنین گفته اند:

«عید قربان، عیدی است که انسانهای آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمی می اندازد؛ قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد در راه خدای بزرگ رابه فرزندان آدم و اصفیا و اولیای خدا می دهد… این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان، به ما و همه انسانها آموخت که… عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عیدی بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید. به همه ما ذریه آدم فهماند که «مکه» و منی قربانگاه عاشقان است و محل نَشر توحید و نفی شرک که دلبستگی به جان و عزیزان نیز شرک است.»(۳)

رمی جمرات، تبری از عامل تفرقه

حاجیان در روز عید ابتدا با پرتاب هفت سنگ ریزه برای هفت بار به ستونهای برهم چیده شده ـ که نماد ابلیس رجیم است ـ تنفّر خود را از همه شیطانهای درون و برون ابراز می کنند. این عمل را «رَمْیِ جَمَره» گویند.

وقتی حکمت این عمل را از امام کاظم(علیه السلام) پرسیدند، امام فرمودند: «چون ابلیس در محل جمرات بر ابراهیم(ع) ظاهر گشت و آن حضرت، آن پلید را سنگسار نمود. از این رو همین سنت جاریه ای شد و باقی ماند.»(۴)

این عمل، طرد شیطان و تثبیت عبودیّت و اطاعت خداوند متعال است. یکی از کارهای اصلی شیطان این است که بین افراد انسان تفرقه بیندازد و عداوت و بغض بین آنها ایجاد نماید(۵): «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَ ة َ وَ الْبَغْضاءَ؛

(۶) شیطان می خواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار دشمنی ایجاد کند.» و انسان با تفرقه و اختلاف خود را در اختیار شیطان می گذارد؛ همانگونه که امام علی(علیه السلام) فرمودند: «ایّاکم و الفرقة فانّ الشاذ من الناس للشیطان کما انّ الشاذ ّ من الغنم للذئب؛(۷) از جدایی و پراکندگی بپرهیزید؛ زیرا انسانی که از مردم جدا شود در اختیار فرمان شیطان است همچنانکه گوسفند دور از گله نصیب گرگ می شود.»

آری، حاجی با این عمل نمادین بر شیطان رجیم سنگ زده، آن را از خود رمی می کند و خود را در صف منسجم مسلمانانی می یابد که همگی تنفر خود را از شیطان اعلام می دارند.

حلق، زدودن آلایش ظاهری و باطنی

سومین و آخرین عملی که حاجیان باید در روز دهم ذی الحجه به انجام رسانند، عمل «حَلق» یا تراشیدن موهای سر برای مردان و کوتاه کردن قدری از مو و ناخن برای زنان است.

قرآن می فرماید: « ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُم وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُم و لیطوفوا بالبیت العتیق؛(۸) سپس، باید آلودگی هایشان را برطرف سازند و به نذرهای خود وفا کنند و بر گرد خانه کهن کعبه، طواف کنند »

زائران خانه خدا، در روز عید قربان، شکوهمندترین و آرمانی ترین گامها را برای رام کردن نفْس خویش برمی دارند و کمال تسلیم و رضا را در تصویری زیبا از عبودیت و بندگی به نمایش می گذارند و از تمام مظاهر فخر و زیبایی دل کنده و با تراشیدن سر، همرنگ و شکل به همراه دیگران آماده حضور دوباره در مسجدالحرام و خانه دوست شده، روحشان را از پلیدی رذایل اخلاقی تطهیر می کنند و آخرین نشان و اثر هواپرستی و خود خواهی را از دامان دل دور می ریزند.

امام صادق(علیه السلام) در این مورد می فرماید: «با تراشیدن موی خود، تمام عیب های ظاهری و باطنی ات را دور ریز!»(۹)

بهترین عمل در روز قربان

مناسک حج که در اوج عظمت آن عید قربان قرار دارد، علاوه بر رسیدن به توحید عاملی است مؤثر برای نیل به انسجام و همبستگی هر چه بیشتر مسلمانان. لذا بزرگان دینی ما به این مسأله بارها تأکید کرده اند که بهترین عمل در این روز برائت از مشرکین و شیاطین حقیقی عالم است و این مهم میسر نمی شود مگر با انسجام و همدلی تمامی مسلمین با هر فکر و عقیده و مسلکی که باشند.

منبع: روزنامه ایران، با تلخیص

۱- لسان العرب ماده «قرب»؛ المعجم السبئی ماده «ق رب».

۲- دعای صحیفه سجادیه

۳- صحیفه نور

۴- بحارالانوار

۵- أطیب البیان فی تفسیر القرآن

۶- مائده

۷- نهج البلاغه

۸- حج‎

۹- وَ احْلِقِ الْعُیُوبَ الظاهِرَةَ وَ الْباطِنَةَ بِحَلْقِ شَعْرک؛ مصباح الشریعة، باب

R A H A
11-06-2011, 07:22 PM
اعمال شب و روز عید سعید قربان




http://dle.shiaha.com/images/nwd3u5dc0n8ldli2nf83.jpg



شب دهم از لیالى متبرکه و از آن چهار شبى است که احیاء آنها شایسته است و درهاى آسمان در این شب بازاست و سنّت است در آن زیارت امام حسین علیه السلام و دعاء یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلىَ الْبَرِیَّةِ روز دهم روز عید قربان است و بسیار روز شریفى است و اعمال آن چند چیز است.
اوّل غسل است که در این روز سنّت مؤکد است و بعضى از علماء واجب دانسته اند.
دوّم نماز عید است به همان نحو که در عید فطر ذکر شد لکن در این روز مستحب است که افطار بعد از نماز از گوشت قربانى شود.
سوّم خواندن دعاهائى که وارد شده پیش از نماز عید و بعد از آن و در اقبال ذکر شده و شاید بهترین دعاهاى این روز دعاى چهل و هشتم صحیفه کامله باشد: اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ و دعاى چهل و ششم را نیز بخواند یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِبادُ
چهارم خواندن دعاى ندبه است

پنجم قربانى است که سنّت مؤ کّد است
ششم خواندن تکبیرات است براى کسى که در منى باشد عقیب پانزده نماز که اوّلش نماز ظهر روز عید است وآخرش نماز صبح روز سیزدهم و کسانى که در سایر شهرها هستند بخوانند عقیب ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم و تکبیرات این است :
اللّهُ اَکْبَرُ اللّهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُاللّهُ اَکْبَرُاللّهُ اَکْبَرُ ولِلّهِ الْحَمْدُ اللّهُ
خدا بزرگتر از توصیف است …. معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است … و ستایش خاص خدا است
اَکْبَرُ عَلى ما هَدانا اَللّهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنْعامِ
خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائى کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزى ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند)
وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلى ما اَبْلانا
و ستایش خاص خدا است براى آنکه آزمود ما را
و مستحب است تکرار این تکبیرات عقب نمازها به قدر امکان و خواندن بعد از نوافل
منبع: مفاتیح الجنان

R A H A
11-06-2011, 07:22 PM
فضیلت نماز عید قربان در قرآن کریم






http://dle.shiaha.com/images/bmo5rmujv7x88n4xn7e.jpg






در قرآن و متون روایی مأثور، آیات و احادیثی پیرامون فضیلت برپای داشتن فریضه نماز عیدین، وجود دارد که در ذیل به اختصار اشاره خواهد شد:

الف) آیات قرآن:

۱٫«قد افلح من تزکی و ذکر اسم ربه فصلی»[۱]

به یقین کسی که پاکی جست (وخود را تزکیه کرد) رستگار شد و (آنکه) نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند در روایت چنین تفسیر شده است «و ذکر اسم ربه فصلی»؛ «قال صلوة الفطر و الاضحی» که مراد از صلوة نماز عید قربان و عید فطر است.[۲]


۲٫ فصل لربک وانحر:[۳] پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. در این آیه امر شده‌است به نماز عید و امر هم دلالت بر وجوب دارد. مراد از صلوه هم طبق گفته مفسران و روایت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نماز عید قربان است.[۴] آیات مذکور در عین حال که لزوم نماز عیدین را می رساند متضمن فضائل آنها نیزرمی باشد چرا که آیه اول می‌گوید رستگاری از ان کسی است که خود را پاکیزه کرد (یا قربانی نمود) و نماز عید برگزار نمود و در آیه دوم با توجه به اینکه مراد از کوثر فاطمه زهراء ـ سلام الله علیه ـ می‌باشد، به شکرانه این نعمت عظیم بهترین تشکر از خدا این است که نماز عید و قربانی انجام شود. (و یا نماز گذارد و هنگام نماز برای تکبیر دستها را بالا بیاورد.)[۵]

ب) روایات: روایات این بخش در دو قسمت بیان می شود.

بخش اول: ضرورت و لزوم نماز عیدین

۱٫ نماز عید فرض و واجب است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «صلوة العیدین فریضه»[۶]

۲٫ علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «لا تجسوا النساء عن الخروج فی العیدین فهو علیهن واجب»[۷] زنها را از رفتن در نماز عیدین منع نکنید چرا که نماز عید بر آنها لازم (و ثابت) است.

منتهی روایات بسیاری آورده شده است که لزوم نماز عیدین را مشروط به وجود امام معصوم ـ علیه السّلام ـ نموده است از جمله امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: «لا صلوة یوم الفطر و الضحی الا مع امام»[۸] نماز عید فطر وعید قربان بدون وجود امام (معصوم) لازم نیست.

بخش دوم: فضیلت نماز و روز عیدین

۱٫ روز گرفتن جائزه: پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اغدوا الی جوائزکم… ثم قال هو یوم الجوائز» ای مؤمنان صبح عید بدنبال گرفتن جوائز خود باشید، ای جابر جوائز الهی مانند جوائز شاهان نیست، آنگاه فرمود روز عید روز گرفتن جائزه است.[۹] در روایت دیگر فرمود: «الیوم الذی یثاب فیه المحسنون» روزی که خوبان در آن روز پاداش و ثواب دریافت می‌کنند.[۱۰]

۲٫ روز اجتماع مسلمین: امام هشتم ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز عید فطر عید قرار داده شده تا مردم در آن روز گرد هم آمده، نعمتهای خدا را ستایش گویند، آن روز، روز عید، دادن زکات، روز تضرع و زاری و روزی است که خوردن و نوشیدن حلال است.[۱۱]

۳٫ همچون روز قیامت: علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز عید فطر روزی است که به نیکان ثواب داده می‌شوند و بدان زیانکار می‌شوند، آن روز شبیه‌ترین روز به روزقیامت شما است پس هنگام خروج از منزل به سوی مصلی به یاد آن لحظه باشید که از قبرها به سوی پروردگار خروج می‌کنید و در لحظه ایستادن به نماز در مصلی به یاد آن وقتی باشید که در پیشگاه الهی قرار می‌گیرید و در لحظه برگشت بسوی خانه‌ها به یاد برگشتن بسوی بهشت یا جهنم باشید.[۱۲]

۴٫ بخشیدن گناهان: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:«هنگامی که به سوی نماز عید خارج شدید، خداوند براین مسئله اگاهی دارد و می‌فرماید: (عبادی لی صمتم و لی صلیتم عودوا مغفورا لکم)»[۱۳]

۵٫ روز عطای فراوان و بخشش بزرگ: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این رابطه فرمود: «ان الملائکة یقومون یوم العید علی افواه السکه و یقولون اغدوا الی رب کریم یعطی الجزیل و یغفر العظیم.»[۱۴]

فرمود: ملائکه روز عید بر لبان انسانهای ساکت قرار گرفته و یا در مسیر مردم ایستاده می‌گویند بر پروردگار کریم صبحگاه وارد شوید که عطای فراوان و بخشش زیاد دارد.

[۱] . اعلی/ ۱۵ – ۱۶

[۲] . بحار الانوار، پیشین، ج ۸۷، ص ۳۴۸٫

[۳] . کوثر/ ۲٫

[۴] . بحار الانوار، پیشین، ج ۷۸، ص ۳۴۹٫

[۵] . تفسیر صافی، پیشین، ج ۵، ص ۳۸۳٫

[۶] . وسائل الشیعه، پیشین، ص ۹۴، روایت ۱ و ۴٫

[۷] . بحار الانوار، پیشین، ج ۸۷٫

[۸] . وسائل الشیعه، پیشین، ج ۵، ص ۹۶، روایت ۱ و ۲ و ۳ و ۴٫

[۹] . وسائل الشیعه، پیشین، ج ۵، ص ۱۴۰٫

[۱۰] . همان، ص ۱۴۰، روایت۳٫

[۱۱] . همان، ص ۱۴۱، روایت ۴٫

[۱۲] . همان، ص ۱۴۱، روایت ۱٫

[۱۳] . مستدرک الوسائل، پیشین، ج ۶، ص ۱۲۱٫

[۱۴] . همان، ج ۶، ص ۱۵۴٫

R A H A
11-06-2011, 07:23 PM
عید قربان در روایات

http://img.tebyan.net/big/1390/08/1552124911931432362039217118250632116633.jpg
رسول الله صلى الله علیه و آله : مَن أحیَا اللَّیالِیَ الأَربَعَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ : لَیلَةَ التَّروِیَةِ ، ولَیلَةَ عَرَفَةَ ، ولَیلَةَ النَّحرِ ، ولَیلَةَ الفِطرِ .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
هر كس این چهار شب را شب زنده دارى كند، بهشت براى او واجب است: شبِ ترویه، شب عرفه، شب عید قربان و شب عیدفطر.
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 343

الإمام الباقر علیه السلام : لَمّا أقبَلَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله مِن مُزدَلِفَةَ مَرَّ عَلى جَمرَةِ العَقَبَةِ یَومَ النَّحرِ ، فَرَماها بِسَبعِ حَصَیاتٍ ، ثُمَّ أتى إلى مِنى ، وذلِكَ مِنَ السُّنَّةِامام باقر علیه السلام :
رسول خدا صلى الله علیه و آله چون از مزدلفه آمد ، روز عید قربان بر جمره عقبه گذشت وهفت سنگ بر آن زد، سپس به منى آمد واین از سنّت است.
کتاب«حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 355

الإمام علیّ علیه السلام : سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ النَّحرِ ، وهُوَ یَقولُ : هذا یَومُ الثَّجِّ والعَجِّ ، والثَجُّ : ما تُهریقونَ فیهِ مِنَ الدِّماءِ ، فَمَن صَدَقَت نِیَّتُهُ كانَت أوَّلُ قَطرَةٍ لَهُ كَفّارَةً لِكُلِّ ذَنبٍ ، والعَجُّ : الدُّعاءُ ، فَعِجّوا إلَى اللّه ِ ، فَوَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لا یَنصَرِفُ مِن هذَا المَوضِعِ أحَدٌ إلاّ مَغفورًا لَهُ ، إلاّ صاحِبَ كَبیرَةٍ مُصِرًّا عَلَیها لا یُحَدِّثُ نَفسَهُ بِالإِقلاعِ عَنها .
امام علی علیه السلام : شنیدم رسول خدا صلی الله علیه وآله روز عید قربان ، خطبه می خواند ومی فرمود :
امروز ، روز «ثجّ» و«عجّ» است . ثجّ ، خون قربانی هاست كه می ریزید . پس نیّت هركس صادق باشد ، اولین قطره خونِ قربانی او كفّاره همه گناهان اوست ، و«عجّ» ، دعاست . پس به درگاه خداوند دعا كنید ، قسم به آن كه جان محمّد صلی الله علیه وآله در دست اوست ، از اینجا هیچ كس بر نمی گردد ، مگر آمرزیده شود ، جز كسی كه گناه كبیره انجام داده وبر آن اصرار ورزد ودر دل خود ، تصمیم بر ترك آن ندارد .
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 361

مُعاوِیَةُ بنُ عَمّار :سَأَلتُ أباعَبدِاللّه ِ علیه السلام عَن یَومِ الحَجِّ الأَكبَرِ ، فَقالَ : هُوَ یَومُ النَّحرِ ، والحَجُّ الأَصغَرُ العُمرَةُ .
معاویة بن عمار:
از امام صادق علیه السلام درباره «روز حجّ اكبر» پرسیدم. فرمود: روز عید قربان است و حج اصغر، عمره است.
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 455

http://img.tebyan.net/big/1390/08/1291882442343319115914622020310581177109104128.jpg
الإمام علیّ (ع) خطب یوم الأضحى ، فكبّر و قال ـ : الله أكبر ، الله أكبر ، لا إله إلاّ الله و الله أكبر ، الله أكبر ، و لله الحمد ، الله أكبر على ما هدانا ، و له الشكر
امام على علیه السلام ـ در سخنرانى روز عید قربان، پس از تكبیر ـ :
خدا بزرگ است. خدا بزرگ است. خدایى جز خداى یگانه نیست. خدا بزرگ است. خدا بزرگ است. سپاس، از آنِ خداست. خدا بزرگ است بر آنچه كه ما را هدایت كرد و شكر براى اوست، به خاطر آنچه كه ما را بدان مبتلا ساخت. سپاس، از آنِ خداست براى آنچه كه از چارپایان اهلى به ما روزى كرد.
کتاب «موسوعه امام علی بن ابیطالب علیه السلام فارسی جلد9» ، صفحه 355

الإمام زین العابدین علیه السلام ـ مِن دُعائِهِ یَومَ الأَضحى ویَومَ الجُمُعَةِ ـ : اللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَكٌ مَیمونٌ ، وَالمُسلِمونَ فیهِ مُجتَمِعونَ فی أقطارِ أرضِكَ ، یَشهَدُ السّائِلُ مِنهُم وَالطّالِبُ وَالرّاغِبُ وَالرّاهِبُ ، وأنتَ النّاظِرُ فی حَوائِجِهِم . امام زین العابدین علیه السلام ـ در ضمن دعایش در روز عید قربان و روز جمعه ـ :
پروردگارا! این روز، روزى بابركت و خجسته است و مسلمانان در این روز، از اطراف زمین تو گرد آمده اند. خواهنده ، جوینده ، امیدوار و بیمناك، همه حاضرند و تو، به نیازهایشان مى نگرى.
کتاب «خیر و برکت از نگاه قرآن و حدیث» ، صفحه 519

رسول اللّه صلى الله علیه و آله : یَسُحُّ اللّه ُ عز و جل مِنَ الخَیرِ فی أربَعِ لَیالٍ سَحّا : لَیلَةِ الأَضحى ، وَالفِطرِ ... .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند در چهار شب ، پیوسته خیر فرو مى ریزد: شب عید قربان و عید فطر... .
کتاب «مراقبات ماه رمضان»، صفحه 459

تهذیب الأحكام عن عبدالرحمن بن الحجّاج عن الإمام الصادق علیه السلام : «مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام لَیلَةً مِن ثَلاثٍ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ» .
قُلتُ : أیُّ اللَّیالی ـ جُعِلتُ فِداكَ! ـ؟ قالَ : «لَیلَةُ الفِطرِ ، ولَیلَةُ الأَضحى ، ولَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ» .
تهذیب الأحكام ـ به نقل از عبد الرحمان بن حَجّاج ، از امام صادق ـ :
«هر كس یك شب از سه شب ، قبر حسین علیه السلام را زیارت كند ، خداوندْ گناهان گذشته و آینده اش را مى آمرزد».
گفتم: فدایت شوم! كدام شب ها؟ فرمود: «شب عید فطر ، شب عید قربان و شب نیمه شعبان».
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 463

رسول الله صلى الله علیه و آله : مَن قامَ لَیلَتَیِ العیدَینِ مُحتَسِبا للّه ِِ ، لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوبُ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر كس دو شب عید [ فطر و قربان] را به خاطر پاداش خدا به عبادت بپردازد ، در آن روز كه دل ها مى میرند ، دل او نمى میرد.
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 465
الإمام الباقر علیه السلام : اُدعُ فِی العیدَینِ ویَومِ الجُمُعَةِ ، إذا تَهَیَّأتَ لِلخُروجِ بِهذَا الدُّعاءِ :
اللّهُمَّ مَن تَهَیَّأَ وتَعَبَّأَ وأعَدَّ وَاستَعَدَّ لِوِفادَةٍ إلى مَخلوقٍ رَجاءَ رِفدِهِ وطَلَبَ نائِلِهِ وجَوائِزِهِ وفَواضِلِهِ ونَوافِلِهِ ، فَإِلَیكَ یا سَیِّدی وِفادَتی وتَهیِئَتی وتَعبِئَتی وإعدادی وَاستِعدادی رَجاءَ رِفدِكَ وجَوائِزِكَ ونَوافِلِكَ ، فَلا تُخَیِّبِ الیَومَ رَجائی ، یا مَن لا یَخیبُ عَلَیهِ سائِلٌ ولا یَنقُصُهُ نائِلٌ ، فَإِنّی لَم آتِكَ الیَومَ بِعَمَلٍ صالِحٍ قَدَّمتُهُ ولا شَفاعَةِ مَخلوقٍ رَجَوتُهُ ، ولكِن أتَیتُكَ مُقِرّا بِالظُّلمِ وَالإِساءَةِ ، لا حُجَّةَ لی ولا عُذرَ ، فَأَسأَلُكَ یا رَبِّ ، أن تُعطِیَنی مَسأَلَتی وتَقلِبَنی بِرَغبَتی ، ولا تَرُدَّنی مَجبوها ولا خائِبا ، یا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ ، أرجوكَ لِلعَظیمِ ، أسأَلُكَ یا عَظیمُ أن تَغفِرَ لِیَ العَظیمَ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارزُقنی خَیرَ هذَا الیَومِ الَّذی شَرَّفتَهُ وعَظَّمتَهُ ، وتَغسِلُنی فیهِ مِن جَمیعِ ذُنوبی وخَطایایَ ، وزِدنی مِن فَضلِكَ إنَّكَ أنتَ الوَهّابُ.
http://img.tebyan.net/big/1390/08/153205212323528228142132174883179239166115.jpg
امام باقر علیه السلام:
روز عید فطر و عید قربان و روز جمعه ، چون آماده بیرون رفتن شدى ، این دعا را بخوان:
«خداوندا! هر كس كه آماده و مهیّا شود و به امید عطا و بخشش و جایزه و احسانِ آفریده اى ، ساز و برگ رفتن به حضور او فراهم سازد ، پس ـ اى سرور من ـ باریابى و آمادگى و تهیّه ساز و برگ و آماده شدنِ من ، به درگاه توست و به امید بخشش و جایزه ها و احسان هاى تو. پس امروز ناامیدم مكن! اى آن كه هیچ نیازمندى از درگاهش محروم نمى شود و هیچ برخوردارى ، از او نمى كاهد! من امروز كار شایسته اى به درگاهت نیاورده ام و به شفاعت آفریده اى هم امید نبسته ام؛ لیكن با اعتراف به ستم و بدى ، به درگاهت آمده ام. نه دلیلى دارم و نه عذرى.پروردگارا! از تو مى خواهم كه خواسته ام را بدهى و مرا با درخواستى برآورده برگردانى و مرا ناامید و بى بهره بر نگردانى! اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ! براى خواسته بزرگ به تو امیدوارم. اى بزرگ! از تو مى خواهم كه گناه بزرگ مرا ببخشایى. معبودى جز تو نیست.
خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و نیكىِ امروز را كه شرافت و عظمتش بخشیده اى ، روزى ام كن و در این روز ، مرا از همه گناهان و لغزش هایم بشوى و از احسان خود بر من بیفزاى! همانا تویى تو بسیار بخشنده».
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 481

منتهى المطلب : رُوِیَ عَن عَلِیٍّ علیه السلام أنَّهُ خَرَجَ یَومَ العیدِ ، فَلَم یَزَل یُكَبِّرُ حَتَّى انتَهى إلَى الجَبّانَةِ .
منتهى المطلب: روایت شده است كه على علیه السلام روز عید بیرون آمد. پیوسته تكبیر گفت تا آن كه به محلّ برگزارى نماز در بیرون شهر [كوفه] رسید.
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 485

رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ تعالى یَطَّلِعُ فِی العیدَینِ إلَى الأَرضِ ، فَابرُزوا مِنَ المَنازِلِ تَلحَقكُمُ الرَّحمَةُ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند متعال در روز عید فطر و عید قربان ، به زمین با عنایت مى نگرد. پس ، از خانه ها بیرون آیید تا رحمت به شما برسد.

الإمام الصادق علیه السلام :
قیلَ لِرَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَومَ فِطرٍ أو یَومَ أضحى : لَو صَلَّیتَ فی مَسجِدِكَ .
فَقالَ : «إنّی لاَُحِبُّ أن أبرُزَ إلى آفاقِ السَّماءِ».
امام صادق علیه السلام:
یك روز عید فطر یا عید قربان ، به پیامبر خدا گفتند: خوب بود در مسجدِ خود نماز مى خواندى.
فرمود: «دوست دارم كه به طرف آفاق آسمان بیرون آیم».
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 487

R A H A
11-06-2011, 07:23 PM
عید چه روزی است ؟

http://img.tebyan.net/big/1390/08/67131228836291053812213774138125229155167.jpg
اولین معنایی كه از عید به ذهن میرسد، تغییراتی است كه انسان از ظاهر خود و یا در طبیعت میبیند . این آرایش ظاهری همچون پوشیدن لباس نو و آمدن بهار طبیعت به یك معنا عید نامیده شده است .
در روایتی از امیر المومنین علی علیه السلام آمده است كه : هر روزی كه انسان در آن به زشتی آلوده نگردد آن روز عید است ؛ چرا كه زشتی مهمترین بستر ظهور نزاع میان آدمیان است وباعث برهم خوردن آرامش درونی و بیرونی انسانها میگردد و این همان چیزی است كه با عید یعنی آرامش و شادمانی منافات دارد .
از سوی دیگر حركت انسانها به سوی علم و معرفت همواره با شادمانی و نشاط توأم است خاصه آن كه وقتی انسان معنای جدیدی كشف می كند ، ابتهاج زائد الوصفی تمام وجود آدمی را در بر می گیرد ، آن لحظه تازه عید نامیده می شود .
معنای دیگری كه از عید,عارفان به ما آموخته اند ، جان باختن و قربانی كردن جان خویش در پای معشوق است . و نماد ظاهری آن ایام حج و عید قربان است كه حیوانی را انسان به عنوان تحفه و هدیه به طرف جایگاه معینی میبرد تا برای كامل شدن عبادت قربانی كند .
مولوی در این معنا گفته است :
خویش فربه می نماییم از پی قربان عید


كان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا میكشد
قرآن کریم از امتحانات متعددی که برای ابراهیم (علیه‌السلام) از جانب خداوند متعال پیش آمده است، خبر می‌دهد و او را به پاس تسلیم بودن در برابر اوامر الهی مفتخر به عنوان «خلیل‌الله» می‌گرداند


كشته شدن در پای محبوب و قربانی كردن خود مهمترین تعریفی است كه مولوی ازعید به ما می دهد .
در تمامی این تعریفها عید برای انسان مطرح شده است ،یعنی ما در شرایط ویژه ای احساس مباركی و نو شوندگی داریم . اما به نظر میرسد این تازگی قبل از آنكه در رابطه با ما معنی شود در باره تولید كننده این شرایط یعنی خداوند باید معنا شود .
واز سوی دیگر این مباركی در تمامی ملك و ملكوت عالم جاری است ، لذا از این خدای بزرگ و مبارك میتوان هرلحظه طعم مباركی را چشید به همین دلیل اگر عیدی است اولاً از آن خداست نه از آن آدمیان ، و این معنا با سایر تعاریف آمده در باب عید یك فرق گوهری دارد كه آن محوریت خداست .

ریشه عید قربان

http://img.tebyan.net/big/1390/08/142180149155772461851148172509616517917199.jpg
عید قربان ریشه در دوران ماقبل تاریخ بشر دارد. انسان اولیه که از فهم طبیعت عاجز است، برای به دست آوردن ترحم خدایان دست به قربانی کردن حیوانات و انسان ها میزند. این رسم نزد همه ملل و ادیان به اسامی مختلف موجود بوده است. این سنت طولانی بشری در اسلام نیز پذیرفته شده است.
در روایات مختلف دینی آمده است که ابراهیم در سن بالا دارای فرزندی شد که او را اسماعیل نام نهاد و برایش بسیار عزیز و گرامی بود. اما مدتها بعد، هنگامی که اسماعیل به سنین نوجوانی رسیده بود، فرمان الهی چندین بار در خواب به ابراهیم نازل شد و بدون ذکر هیچ دلیلی به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند.
او پس از کشمکشهای فراوان درونی، در نهایت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر میروند و ابراهیم آماده سر بریدن فرزند محبوب خود می‌شود. اما به هنگام انجام قربانی اسماعیل خداوند که او را سربلند در امتحان می‌‌یابد، گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم می‌‌فرستد.
قرآن کریم از امتحانات متعددی که برای ابراهیم (علیه‌السلام) از جانب خداوند متعال پیش آمده است، خبر می‌دهد و او را به پاس تسلیم بودن در برابر اوامر الهی مفتخر به عنوان «خلیل‌الله» می‌گرداند: وَ اتَّخَذَ الله اِبْراهیمَ خَلیلاً (نساء /125) (و خدا ابراهیم را دوست خویش گرفت.) همچنانکه به دلیل سربلندی در امتحانات و ابتلائات علاوه بر مقام نبوت، او را به مرتبت امامت منصوب می‌کند: وَ اِذِا بْتَلی اِبْراهیمَ رَبُّه بِکلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً (بقره /124) (و چون ابراهیم را پروردگارش به کلماتی بیاموزد و او آن همه را به انجام رسانید خدا به او فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم.) حوادثی همچون مقابله با بت‌پرستان، در آتش افتادن، مهاجرت کردن به مصر و شام، وانهادن فرزند و همسر در سرزمین بی‌کشت و زرع مکه و ترک آن‌ها و مأموریت یافتن برای تجدید بنای کعبه مسئولیت‌های سنگینی بود که از جانب خداوند متعال عهده‌دار انجام آنها شد و همه را به نیکی به پایان رساند.

داستان زندگی ابراهیم علیه‌السلام در نه سورة‌ قرآن، آمده است. ودر قرآن 12 بار از ابراهیم علیه السلام نام برده شده و به رسالت وی تصریح شده است. در قرآن کریم ذکری از اینکه «ذبیح» چه شخصی بوده است در میان نیست، اما چون در سوره صافات، ذکر اسحاق علیه السلام پس از گزارش ذبیح آمده است، مفسران مسلمان اسماعیل را ذبیح می‌دانند، ولی در تورات فرزندی که ابراهیم به قربانگاه برده اسحاق بوده است


اما در کنار موارد یاد شده خداوند امتحان بزرگ و بی‌نظیری را برای ابراهیم علیه‌‌السلام پیش آورد که قرآن مجید از آن به:اِنَّ هذا لَهُوَ البَلاءُ الْمُبینُ (صافات /106) (همانا که این همان آزمایش آشکار است.) تعبیر می‌کند. امتحانی که تسلیم بودن ابراهیم و فرزندش را در برابر فرمان الهی روش می‌کند و آن قربانی کردن فرزش اسماعیل بود، آن هم بعد از آن که خداوند در سن پیری به او دو فرزند به نام اسماعیل و اسحق داده است.

داستانی از زبان قرآن

بهتر است ماجرای این امتحان را از زبان قرآن بشنویم: «ابراهیم گفت: من به سوی پروردگارم رهسپارم، او مرا راهنمایی خواهد کرد. ای پروردگار من، مرا فرزندی صالح عطا کن. پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. و وقتی به حدّ سعی و تلاش با پدرش رسید ابراهیم به او گفت: ای پسرک من! من در خواب دیده‌ام که تو را ذبح می‌کنم. بنگر که چه می‌اندیشی؟ گفت: ای پدر، به هر چه مأمور شده‌ای عمل کن، که اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهی یافت. پس وقتی هر دو تسلیم شدند و همدیگر را بدرود گفتند پسر را به پیشانی بر خاک افکند. او را ندا دادیم که ای ابراهیم! رؤیای خود را حقیقت بخشیدی، ما نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم. راستی که این همان آزمایش آشکار بود. و او را در برابر قربانی بزرگی باز رهانیدیم. و در میان آیندگان نام نیک برای او بازگذاشتیم. درود بر ابراهیم! نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم. در حقیقت، او از بندگان با ایمان ما بود.» (صافات / 99-111)
ایثار و عشق پیامبر به انجام "فرمان خدا"، فریضه‌ای برای حجاج ‌‌گردید تا در این روز قربانی کنند و از این طریق برای یتیمان و تهیدستان خوراکی فراهم سازند.
داستان زندگی ابراهیم علیه‌السلام در نه سورة‌ قرآن، آمده است. ودر قرآن 12 بار از ابراهیم علیه السلام نام برده شده و به رسالت وی تصریح شده است. در قرآن کریم ذکری از اینکه «ذبیح» چه شخصی بوده است در میان نیست، اما چون در سوره صافات، ذکر اسحاق علیه السلام پس از گزارش ذبیح آمده است، مفسران مسلمان اسماعیل را ذبیح می‌دانند، ولی در تورات فرزندی که ابراهیم به قربانگاه برده اسحاق بوده است .

R A H A
11-06-2011, 07:24 PM
زمزمه ‏های فرزند ذبیح آل محمّد در عید قربان


http://img.tebyan.net/big/1390/08/1991915617617123411192401221215557819410.jpg
واژه «عید» در لغت به معنی «بازگشتن» می‏باشد و دراصطلاح، به معنی بازگشت به سوی خداوند سبحان است.
واژه «عید» تنها یک‏بار در قرآن آمده و به معنای روزی است که نعمت‏های آسمانی بر مؤمنان فرود می‏آید.
در فرهنگ اسلام نیز از روزی که انسان در آن گناه و معصیتی مرتکب نشود، به عید تعبیر کرده‏اند.
اعیاد اسلامی هم‏چون فطر، مبعث، غدیر و قربان، افزون بر این که خاطره رخداد مهمی را در یادها زنده می‏کنند و بزرگ‏داشت، درس آموزی و تبلیغ آن رویداد را یادآور می‏شوند، روزهای ویژه رحمت و لطف خداوندی نیز به شمار می‏آیند.
در این عیدها، عطایا و نعمتهای الهی، در سریرهایی از نور بر بندگان فرود می‏آیند و دریچه‏های بخشش و آمرزش پروردگار، به مِهر بر مردمان گشوده می‏گردد.
از اینرو، آنان که لحظه‏های ناب را قدر می‏شناسند، در این روزها با عطر نیاز و راز، غبار غفلت را از دل‏های آلوده‏شان می‏زدایند و دل را از زنگار گناه، پاک می‏سازند.
عید قربان؛ قربانگاه أعظم است و قرآن چه زیبا از آن خبر می‌دهد: «و فَدَیناهُ بذِبحٍ عَظیم» .

مولایمان حضرت زین العابدین(علیه‏السلام) در روز عید قربان، اینگونه با پروردگار خویش مناجات می‏نمودند: «پرورگارا! آن کس که به سوی مخلوقی حرکت کند، خویشتن را به امید عطا و بخشش او آماده می‏سازد. پس امروز، من به امید عفو و صله تو آماده شده‏ام و از درگاهت، مرحمت و کرامت همی تمنّا دارم



حسین(علیه‌السلام)، ذبح عظیم مسلخ نینوا می‌شود تا قربان بماند، غدیر بماند، مبعث بماند و ندای توحیدی ابراهیم خلیل در گوش جهان گُم نشود.

خدایا! شگفت زده نمی‌شویم اگر پیش از میهمانان عَرفاتیَت، به زائران سیدالشّهدا نظری بیفکنی که او، سرّ بقای مِنی و عرفات است.
خدایا! فرمودی: «و ابتغوا إلیه الوسیله»، و منِ حیران در بیابان سر در گمی، وسیله‌ای محکمتر از حسین نیافته‌ام.
معبودا! به احترام او، مرا محترم گردان و از خطاهایم در گذر و به دیده رحمت، بر من نظاره کن که بدان سخت محتاجم.

زمزمه‏های فرزند ذبیح آل محمّد در عید قربان

مولایمان حضرت زین العابدین(علیه‏السلام) در روز عید قربان، اینگونه با پروردگار خویش مناجات می‏نمودند: «پرورگارا! آن کس که به سوی مخلوقی حرکت کند، خویشتن را به امید عطا و بخشش او آماده می‏سازد. پس امروز، من به امید عفو و صله تو آماده شده‏ام و از درگاهت، مرحمت و کرامت همی تمنّا دارم.
بارالها، بر محمد و آل او درود و رحمت فرست و این امید مرا، نومید مگردان.
ای خدا! ای آنکه حاجات حاجتمندان... بر تو پنهان نیست، و ای آنکه هر چه ببخشی، خزانه سرشارت زوال نبیند.
من امروز با دست تهی به درگاهت آمده‏ام، و مرا به طاعت و عبادتم تکیه‏ای نیست. نه طاعتی فرستاده‏ام که مقبول باشد و نه جز شفاعت محمد و آل او شفاعت کسی پشت گرمی من است.
بلکه امروز به درگاه تو آمده‏ام، در حالی که به گناهان خویش اعتراف دارم و به عفو عظیم تو که شامل [حال] خطا کاران می‏شود، امید دارم».
اللّهمَّ اجعلنی عندکَ وجیهاً بِالحُسَین علیه‌السّلام فِی الدّنیا و الاخِرة

R A H A
11-06-2011, 07:25 PM
http://pic.azardl.com/images/87040295994927140939.gif

عیدقربان،

جشن رهایی ازاسارت نفس وشکوفایی ایمان ویقین ،


عیدسرسپردگی وبندگی ،


عیدنزدیک شدن دلها به قرب الهی


مبارک باد.


http://pic.azardl.com/images/87040295994927140939.gif

http://pic.azardl.com/images/58526117624124365735.jpg

R A H A
11-06-2011, 07:27 PM
عید قربان



عید پاک سازی دل است.
با سر بریدن قربانی،
تمام هواهای نفسانی را سر می بریم و از هر آنچه غیر خداست جدا می شویم
و چشم امید از غیر او بر می داریم.
آن هنگام که قربانی خویش را ذبح می کنیم،
در حقیقت گلوی دیو طمع را می بریم.
در جبهه منا در میان خون و قربانی،
دل به خدا داده و از غیر او جدا می شویم و اعلام آمادگی می کنیم که در هر جبهه دیگری نیز در راه خدا تا مرحله خون و نثار جان، خود را به پای حق قربانی می کنیم و از همه چیز می گذریم. به همگان اعلان می داریم که از خون و خونریزی و کشتار نمی هراسیم؛ زیرا کسی که رو به خدا نماید و تسلیم اراده و اوامر او شود و با عمل و نیکوکاری، محبت و علاقه و بندگی حقیقی خود را به اثبات رساند، اجر و پاداشش نزد خداست.

http://pic.azardl.com/images/39196656648776443012.jpg

R A H A
11-06-2011, 07:28 PM
http://pic.azardl.com/images/87040295994927140939.gif
پيامبر صلى ‏الله ‏عليه و‏آله :
يُغفَرُ لِصاحِبِ الأضحِيَّةِ عِندَ أوَّلِ قَطرَةٍ تَقطُرُ مِن دَمِها ؛ ‏
با ريختن اوّلين قطره خون قربانى [به زمين] ، صاحب قربانى آمرزيده مى‏شود .
. كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 214
http://pic.azardl.com/images/87040295994927140939.gif

R A H A
11-06-2011, 07:28 PM
رهایی از اسارت

http://img.tebyan.net/big/1390/08/43122234132633767171198761394187264740.jpg

عید قربان، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار تواناست. عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار است. عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند، و عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است.
عید یعنی بازگشت، بازگشت به خود و به حقیقت هستی. عید انسانها روزی است كه بازگشت كنند به آنچه كه حقیقتاً از آن هستند و باید باشند. بدین معنی که عید واقعی و شادی حقیقی آن وقتی است که انسان بتواند رضای خدا را به دست بیاورد و به ماهیت وجودی خود پی برده، آنطور که بایسته است حقوق همنوعان خود را رعایت نماید. از تبعیض و ریا بپرهیزد و بدون هیچ حب و بغضی به شعور فرد فرد انسان های اجتماعش احترام قائل شود و عدالت حقیقی که خداوند به تمام انسانها ارزانی داشته است را دچار خدشه ای ننماید.
آن روز كه ابراهیم(علیه السلام) با پاهای لرزان اما قلبی مطمئن فرزندش اسماعیل را كه برای داشتنش دعاهای بسیار كرده بود، به مذبح می‌برد، از تمام نفسانیات خود در پیشگاه خداوند گذشت. اگرچه در لحظات آخر به فرمان خداوند تیغ از گلوی فرزند بركشید و گوسفند فرستاده شده از سوی پروردگارش را قربانی كرد، اما امتحانی را كه باید می‌داد، پس داد و همراه با خشنودی خداوند از پرهیزگاری بنده‌اش، او نیز از سربلندی در امتحان سرخوش بود



هر کدام از اعیاد دینی ما به پشتوانه ی پیشینه ی تاریخی و مذهبی آن محترم شمرده می شود و در این راستا روز دهم ذیحجه، مصادف با عید قربـان با ویژگی های عمده ای که دارد از اعیاد بسیار مقدس موحدان عالم به ویژه ما مسلمانان بشمار می رود که به یاد درسی که از ابراهیم(علیه السلام) و فرزندش اسماعیل(علیه السلام) آموخته ایم این روز را جشن می گیریم. یکی از فضایل این روز بزرگ قربانی کردن و رسیدگی به وضع بیچارگان است. همانطور که در روایت‏هاى مکررى نقل شده که در روز عید قربان (اضحى) قربانى کنید تا در این روز فرخنده که براى همگان عید است و بسیار خجسته، گرسنگان و مستمندان از خوردن گوشت‏حلال، بى‏منت، بهره مند شوند.
از آنجا که ابراهیم(علیه السلام) اسطوره ای از اطاعت فرمان بی چون و چرای خداوند بود و حقیقت را با تمام وجود درک کرده بود، تمام وجودش در مقابل خدا تسلیم بود. به همین دلیل در مقابل تمامی بی خدایی ها با تمام وجودش ایستادگی می کرد. خداوند در این روز مبارک اراده کرد که ابراهیم(علیه السلام) را بیازماید و ابراهیم(علیه السلام) نیز اراده کرد تا با کمال میل فرمان الهی را اجرا کند. لذا وقتی در این آزمون بزرگ پیروز شد خدای مهربان گوسفندی را فرستاد تا به جای اسماعیلش ذبح کند. پس پیروزی در این آزمون یک عید بزرگ محسوب می شود. آری عید قربان یادآور آزمایشهای سخت و سنگین الهی از حضرت ابراهیم(علیه السلام) و ذبح حضرت اسماعیل(علیه السلام) است.

و خدا اسماعیل را به ابراهیم بخشید
و ابراهیم، خدا را به اسماعیلش ترجیح داد
و اسماعیل، خدا را بر خود ترجیح داد
و خدا اسماعیل را به ابراهیم
و اسماعیل را به اسماعیل، بخشید
و این چنین شد که قربان، عیدی مبارک شد
این عید بر یکایک شما عزیزان نیز مبارک باد
آن روز كه ابراهیم(علیه السلام) با پاهای لرزان اما قلبی مطمئن فرزندش اسماعیل را كه برای داشتنش دعاهای بسیار كرده بود، به مذبح می‌برد، از تمام نفسانیات خود در پیشگاه خداوند گذشت. اگرچه در لحظات آخر به فرمان خداوند تیغ از گلوی فرزند بركشید و گوسفند فرستاده شده از سوی پروردگارش را قربانی كرد، اما امتحانی را كه باید می‌داد، پس داد و همراه با خشنودی خداوند از پرهیزگاری بنده‌اش، او نیز از سربلندی در امتحان سرخوش بود.
چرا که خدا تمام عشق بود
عشق¬ آتش را گلستـان کرد
عشق، پسر را به قربـــــانگاه برد
عشق، مرگ به دست پـــدر را پذیرفت
عشق، به جای او گوسفندی را به تیغ سپرد
عشق، ابراهیم را بنده و خدا را آفریننده ساخت
و عشق خشنودی عاشق و معشوق را در برداشت
با امید به اینکه معرفت واقعی این عید را دریابیم .