mozhgan
03-22-2010, 11:55 PM
می گویند در دوران قبل که پاسگاه های ژاندارمری در مناطق مرزی و روستایی و دوراز
شهرها وجود داشته و اکثرا ماموران مستقر در آنها از نقاط ديگر برای خدمت منتقل می
شدند باید مدت زيادی را دور از اقوام و بستگان سپری می کردند کما اینکه سفر و رفت وآمد به
سهولت فعلی نبوده شاید بعضی مواقع حتی در طول سال هم امکانی برای مسافرت ماموران به
شهر موطن خود پیش نمیآمد و به همين خاطرمعدود خانه سازمانی در اختیار فرمانده
پاسگاه و برخی ماموران ديگر قرار میگرفت. همسر یکی از فرماندهان پاسگاه که به تازگی
هم ازدواج کرده و چندین ماه از زندگیشان دور از شهر و بستگان در منطقه خدمت همسرش
می گذشت بدجوری دلتنگ خانواده پدری اش شده بود چندين بار از شوهرش درخواست میکند که برای دیدن پدرومادرش به شهرشان به اتفاق هم یا به تنهایی مسافرت کند ولی هر بار شوهرش به بهانه ای از زیر بار موضوع شانه خالی می کند. زن که در این مدت با چگونگی برخورد
ماموران زیر دست شوهرش و بعضا مکاتبات آنها برای گرفتن مرخصی و غیره هم کم و وبیش آشنا شده بود، به فکر می افتد حالا که همسرش به خواسته وی اهمیتی قائل نمی شود او هم به
صورت مکتوب و به مانند ماموران درخواست مرخصی برای رفتن و دیدن خانواده اش بکند ،
پس دست به کار شده و در کاغذی درخواست کتبی به این شرح می نویسد:
" جناب .....
فرمانده محترم ...
اینجانب .... همسر حضرتعالی که مدت چندين ماه است پس از ازدواج با شما دور از خانواده و
بستگان خود هستم حال که شما بدلیل مشغله بیش از حد کاری فرصت سفر و دیدار بستگان را
ندارید بدینوسیله درخواست دارم که با مرخصی اینجانب به مدت ..برای مسافرت و دیدن پدر و
مادر و اقوام موافقت فرمائيد."
"با احترام ..... همسرشما "
و نامه را در پوشه مکاتبات همسرش می گذارد.
چند وقت بعد جواب نامه به این مضمون بدستش میرسد:
*"*سرکار خانم... عطف به درخواست مرخصی سرکار عالی جهت سفر برای دیدار اقوام *با درخواست شما به شرط تامین جانشین موافقت میشود.."*
فرمانده ...:
شهرها وجود داشته و اکثرا ماموران مستقر در آنها از نقاط ديگر برای خدمت منتقل می
شدند باید مدت زيادی را دور از اقوام و بستگان سپری می کردند کما اینکه سفر و رفت وآمد به
سهولت فعلی نبوده شاید بعضی مواقع حتی در طول سال هم امکانی برای مسافرت ماموران به
شهر موطن خود پیش نمیآمد و به همين خاطرمعدود خانه سازمانی در اختیار فرمانده
پاسگاه و برخی ماموران ديگر قرار میگرفت. همسر یکی از فرماندهان پاسگاه که به تازگی
هم ازدواج کرده و چندین ماه از زندگیشان دور از شهر و بستگان در منطقه خدمت همسرش
می گذشت بدجوری دلتنگ خانواده پدری اش شده بود چندين بار از شوهرش درخواست میکند که برای دیدن پدرومادرش به شهرشان به اتفاق هم یا به تنهایی مسافرت کند ولی هر بار شوهرش به بهانه ای از زیر بار موضوع شانه خالی می کند. زن که در این مدت با چگونگی برخورد
ماموران زیر دست شوهرش و بعضا مکاتبات آنها برای گرفتن مرخصی و غیره هم کم و وبیش آشنا شده بود، به فکر می افتد حالا که همسرش به خواسته وی اهمیتی قائل نمی شود او هم به
صورت مکتوب و به مانند ماموران درخواست مرخصی برای رفتن و دیدن خانواده اش بکند ،
پس دست به کار شده و در کاغذی درخواست کتبی به این شرح می نویسد:
" جناب .....
فرمانده محترم ...
اینجانب .... همسر حضرتعالی که مدت چندين ماه است پس از ازدواج با شما دور از خانواده و
بستگان خود هستم حال که شما بدلیل مشغله بیش از حد کاری فرصت سفر و دیدار بستگان را
ندارید بدینوسیله درخواست دارم که با مرخصی اینجانب به مدت ..برای مسافرت و دیدن پدر و
مادر و اقوام موافقت فرمائيد."
"با احترام ..... همسرشما "
و نامه را در پوشه مکاتبات همسرش می گذارد.
چند وقت بعد جواب نامه به این مضمون بدستش میرسد:
*"*سرکار خانم... عطف به درخواست مرخصی سرکار عالی جهت سفر برای دیدار اقوام *با درخواست شما به شرط تامین جانشین موافقت میشود.."*
فرمانده ...: