Sara12
11-10-2010, 01:11 PM
دو نوع شوهر وجود دارد،
تجربه نشان مي دهد كه دو نوع شوهر وجود دارد، شوهران نوع اول، كه به چيزها و مسائل بزرگ فكر مي كنند، بيشتر گوش مي دهند، كمتر صحبت مي كنند، بيشتر تمركز مي كنند و مي بينند، تشكر و قدرداني مي كنند و صادق هستند و از كلمات خوب و صحيح استفاده مي كنند و صبور و شكيبا هستند.
هر كسي كه تمام اين ويژگي ها و خصوصيات ها را ندارد يا تنها بعضي از آنها را داراست جزو شوهران نوع دوم محسوب مي شود.
بياييد چند عادت خوب را در خود پرورش دهيم. هيچ وقت براي اين كار دور نيست! تصور كنيد كه قرار است شما براي 75 سال زندگي كنيد ـ ده سال كمتر يا بيشتر ـ و بيشتر از آن تصور كنيد كه قرار است در سن 25 سالگي ازدواج كنيد، شما حدوداً 50 سال با همسرتان زندگي خواهيد كرد ـ ده سال كمتر يا بيشتر ـ درست است؟
براي همين هم بهتر است كه من بخشي از تحقيقات و بررسي هايي كه در مورد روش هاي بهتري براي اينكه زنتان را خشنود كنيد و او را شريكي دلسوز و همياري براي خود سازيد، انجام داده ام را با شما سهيم شوم.
اينكه زنتان را راضي سازيد، يك ايده و فكر سخت و دشوار و پر مخاطره است. براي اينكه چگونه با فردي براي پنجاه سال زندگي كنيد دوست باشيد، بهتر است كه بياموزيد كه او را شاد و سعادتمند سازيد.
به خاطر اينكه تنها آن وقت است كه شما خودتان هم خشنود و خوشبخت خواهيد بود. اين حقيقت شماره يك است.
بسياري از شوهران احساس مي كنند كه تقريباً غير ممكن است كه همسرشان را راضي و خشنود نمود. شايد امكان داشته باشد كه تنها در طول سه سال اول ازدواج يا در طول سال هاي بعد از بازنشستگي موفق به راضي و خشنود نمودن او شويد.
البته يك راه خيلي ساده وجود دارد كه انجام آن نيز بسيار ساده و سهل است و آن به گفته يكي از بزرگان اين است كه:« هميشه بين ما يك درك و تفاهم كامل وجود دارد و موقع كه ما با هم اختلاف و مشكل پيدا مي كنيم، همسرم راه خودش را مي رود( و بنا به خواسته خود پيش مي رود) و من هم به دنبال او مي روم.»
اين من را به ياد داستان هنري فورد مي اندازد كه در اواخر سنين هفتاد سالگي، بعد از مرگ پسرش ادسل، خواست كه شركت فورد توسط مديرش اداره شود.
همسر او خانم كارلا فورد تهديد كرد كه اگر او اين كار را كند، او را ترك خواهد كرد و پيش والدينش باز خواهد گشت. آن عمل او مؤثر و نتيجه بخش بود و عاقبت تصميم گرفت كه شركت را به نوه اش هنري كه در آن زمان تنها 28 سال داشت، بسپارد.
شما را نمي دانم، اما من دوست ندارم كه زني خسته كننده و ملال آور داشته باشم، كه هر روز موقعي كه از سر كار به خانه بر مي گردم با بد خلقي و ترشرويي از من اسقبال مي كند، زني كه هر لباسي را برايش مي خرم و چه از آن خوشش بيايد و چه خوشش نيايد، از آن تعريف مي كند و زني كه به كارهاي من اهميت نمي دهد. براي من زندگي يك مبارزه است.
هر روز من مجبورم تلاش كنم تا زنم را راضي و خشنود سازم. مطمئنم كه اين موضوع در مورد بيشتر مردان صدق مي كند. اين حقيقت شماره دو است.
بعضي از زنان زماني كه ناخشنود و ناراحت هستند، احساس خوشحالي و خوشبختي مي كنند! اين مسأله عجيب است اما حقيقت دارد، پس هر وقت زنتان با شما يا با فرزندانتان يا خانواده تان يا خدمتكارتان بدا خلاقي كرد و ناراحت بود( البته تنها تاشش مرتبه در روز)، به دلتان نگيريد و ناراحت نشويد.
دليل اين كارها و اخم وتخم او اين است كه نمي خواهد زندگي زناشويي اش دچار نفرين و طلسم شود.
اين حقيقت شماره سه است.
بعد از اين كه حقايق اساسي و اصلي را بيان كرديم، حال مي توانيم بعضي از روشها كه همسرتان را شاد و خوشنود مي سازد را مورد بحث قرار دهيم.
براي اين كار، شما ابتدا بايد چند عادت و رفتار بهتر را بياموزيد و در خود ايجاد و پرورش دهيد. و آنها اينها هستند…..
هميشه يك درك و تفاهم كامل بين ما وجود دارد و هر موقع كه ما بايد هم اختلاف نظر و مشكل پيدا مي كنيم همسرم راه خودش را مي رود و من هم به دنبال او مي روم!
زن ها از مهمان ناخوانده و مهماني هاي از پيش برنامه ريزي نشده خوششان نمي آيد. به او زمان كافي براي برنامه ريزي دهيد و به خاطر داشته باشيد قبل از دعوت كردن افراد، با او مشورت كنيد. اين موضوع براي او بشيار مهم است.
تجربه نشان مي دهد كه دو نوع شوهر وجود دارد، شوهران نوع اول، كه به چيزها و مسائل بزرگ فكر مي كنند، بيشتر گوش مي دهند، كمتر صحبت مي كنند، بيشتر تمركز مي كنند و مي بينند، تشكر و قدرداني مي كنند و صادق هستند و از كلمات خوب و صحيح استفاده مي كنند و صبور و شكيبا هستند.
هر كسي كه تمام اين ويژگي ها و خصوصيات ها را ندارد يا تنها بعضي از آنها را داراست جزو شوهران نوع دوم محسوب مي شود.
بياييد چند عادت خوب را در خود پرورش دهيم. هيچ وقت براي اين كار دور نيست! تصور كنيد كه قرار است شما براي 75 سال زندگي كنيد ـ ده سال كمتر يا بيشتر ـ و بيشتر از آن تصور كنيد كه قرار است در سن 25 سالگي ازدواج كنيد، شما حدوداً 50 سال با همسرتان زندگي خواهيد كرد ـ ده سال كمتر يا بيشتر ـ درست است؟
براي همين هم بهتر است كه من بخشي از تحقيقات و بررسي هايي كه در مورد روش هاي بهتري براي اينكه زنتان را خشنود كنيد و او را شريكي دلسوز و همياري براي خود سازيد، انجام داده ام را با شما سهيم شوم.
اينكه زنتان را راضي سازيد، يك ايده و فكر سخت و دشوار و پر مخاطره است. براي اينكه چگونه با فردي براي پنجاه سال زندگي كنيد دوست باشيد، بهتر است كه بياموزيد كه او را شاد و سعادتمند سازيد.
به خاطر اينكه تنها آن وقت است كه شما خودتان هم خشنود و خوشبخت خواهيد بود. اين حقيقت شماره يك است.
بسياري از شوهران احساس مي كنند كه تقريباً غير ممكن است كه همسرشان را راضي و خشنود نمود. شايد امكان داشته باشد كه تنها در طول سه سال اول ازدواج يا در طول سال هاي بعد از بازنشستگي موفق به راضي و خشنود نمودن او شويد.
البته يك راه خيلي ساده وجود دارد كه انجام آن نيز بسيار ساده و سهل است و آن به گفته يكي از بزرگان اين است كه:« هميشه بين ما يك درك و تفاهم كامل وجود دارد و موقع كه ما با هم اختلاف و مشكل پيدا مي كنيم، همسرم راه خودش را مي رود( و بنا به خواسته خود پيش مي رود) و من هم به دنبال او مي روم.»
اين من را به ياد داستان هنري فورد مي اندازد كه در اواخر سنين هفتاد سالگي، بعد از مرگ پسرش ادسل، خواست كه شركت فورد توسط مديرش اداره شود.
همسر او خانم كارلا فورد تهديد كرد كه اگر او اين كار را كند، او را ترك خواهد كرد و پيش والدينش باز خواهد گشت. آن عمل او مؤثر و نتيجه بخش بود و عاقبت تصميم گرفت كه شركت را به نوه اش هنري كه در آن زمان تنها 28 سال داشت، بسپارد.
شما را نمي دانم، اما من دوست ندارم كه زني خسته كننده و ملال آور داشته باشم، كه هر روز موقعي كه از سر كار به خانه بر مي گردم با بد خلقي و ترشرويي از من اسقبال مي كند، زني كه هر لباسي را برايش مي خرم و چه از آن خوشش بيايد و چه خوشش نيايد، از آن تعريف مي كند و زني كه به كارهاي من اهميت نمي دهد. براي من زندگي يك مبارزه است.
هر روز من مجبورم تلاش كنم تا زنم را راضي و خشنود سازم. مطمئنم كه اين موضوع در مورد بيشتر مردان صدق مي كند. اين حقيقت شماره دو است.
بعضي از زنان زماني كه ناخشنود و ناراحت هستند، احساس خوشحالي و خوشبختي مي كنند! اين مسأله عجيب است اما حقيقت دارد، پس هر وقت زنتان با شما يا با فرزندانتان يا خانواده تان يا خدمتكارتان بدا خلاقي كرد و ناراحت بود( البته تنها تاشش مرتبه در روز)، به دلتان نگيريد و ناراحت نشويد.
دليل اين كارها و اخم وتخم او اين است كه نمي خواهد زندگي زناشويي اش دچار نفرين و طلسم شود.
اين حقيقت شماره سه است.
بعد از اين كه حقايق اساسي و اصلي را بيان كرديم، حال مي توانيم بعضي از روشها كه همسرتان را شاد و خوشنود مي سازد را مورد بحث قرار دهيم.
براي اين كار، شما ابتدا بايد چند عادت و رفتار بهتر را بياموزيد و در خود ايجاد و پرورش دهيد. و آنها اينها هستند…..
هميشه يك درك و تفاهم كامل بين ما وجود دارد و هر موقع كه ما بايد هم اختلاف نظر و مشكل پيدا مي كنيم همسرم راه خودش را مي رود و من هم به دنبال او مي روم!
زن ها از مهمان ناخوانده و مهماني هاي از پيش برنامه ريزي نشده خوششان نمي آيد. به او زمان كافي براي برنامه ريزي دهيد و به خاطر داشته باشيد قبل از دعوت كردن افراد، با او مشورت كنيد. اين موضوع براي او بشيار مهم است.