PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چهارشنبه سوری



World-civilization
03-16-2010, 12:15 AM
چهارشنبه سوری

تصویری از یکی از دیوار نگارههای چهلستون، متعلق به دوران صفویه که جشن و پایکوبی ایرانیان را در شب چهارشنبهسوری به تصویر کشیدهاست.

علت نام گذاری چهارشنبه سوری :

بخش كردن ماه به چهار هفته در ايران، ازبعد اسلام است و شنبه و يكشنبه و دوشنبه و… ناميدن روزهاي هفته، از آن زمان رواج يافته چرا كه در اصل شنبه واژه اي است سامي. در ايران باستان، سال دوازده ماه است و ماه سي روز. يك سال 360 روز داشت و هر سال 5 روز و اندي كمتر از يك سال خورشيدي درست. اين پنج روز در پايان سال افزوده ميشد و اندي آن پس از گذشتن هر يك صد و بيست سال، بصورت يك ماه در آخر دوازده ماه سال. يعني پس از هر صد و بيست سال، يك بار سال سيزده ماه داشت. پنج روز «اندرگاه» يا «وهيجك» يا «گاه» خوانده ميشد و بعد در فارسي به «پنجه دزديده» و در عربي به «خمسه مسترقه» معروف شد.
هر ماه ايراني نامي از ايزدان و فرشتگان داشت و هر روز از هر ماه هم نامي ويژه خود. فروردين و ارديبهشت و خرداد و امرداد و … نام ماهها بود. هرمزد و بهمن و ارديبهشت و … به ترتيب نام روزها. روزي كه نام آن با نام ماهش برابر ميافتاد آن روز، روز جشن بود و شادماني. فروردگان، ارديبهشتگان، خردادگان، تيرگان، امردادگان، شهريورگان، مهرگان، آبانگان، آذرجشن، دي جشن، بهمنگان و مردگيران يا مژده گيران جشنهاي دوازدهگانه سال بود از جهت برابر افتادن نام ماه با روز. نوروز، سده، جشن نيلوفر، خرم روز، آبريزگان و گاهنبارها و … هم جشنهاي ديگري از گاه شماره كهن بود.
يكي از اين گونه جشنها، جشني است كه در شب چهارشنبه آخر سال، پيش از فرا رسيدن نوروز و بهار، با مراسمي خاص برگزار ميشود و به نام «شب چهارشنبهسوري» معروف است.

در گويش امروزي تهران «سور» به معناي «جشن» و «مهماني» بكار ميرود. به معناي جشن و به معناي مهماني .در برخي از گويشهاي ايراني نيز چون كردي، «سور» به معني سرخ ميدهد.
از تاريخ بخارا چنين برمي آيد كه در سده چهارم هجري قمري، در ايران جشني معمول بوده كه «شب سوري»ناميده ميشده و با آتش افروزي و آتش بازي و شادماني همراه بوده است ونيز «از عادات قديم» ايرانيان ميبوده. بنظر ميرسد كه جشني كه هم اكنون در شب آخرين شب چهارشنبه سال بنام «شب چهارشنبهسوري» برپا ميشود دنباله همان جشن ميباشد كه مولف كتاب تاريخ بخارا از آن به «شب سوري» ياد نموده است.
علت برگزاري اين جشن در شب چهارشنبه: عربها روز چهارشنبه هر هفته را مانند روز سيزده هر ماه نحس و بد شگون ميدانستند. جاحظ در كتاب «المحاسن و الاضداد» به تنگي و نحسي آن اشاره كرده و مينويسد: «و الاربعا يوم ضنك و نحس»اين اعتقاد عربي در زمان حكومت تازيان در ايران، در انديشه ايرانيان راه يافت و از آن روزگار تا كنون ايرانيان هم مانند عربها چهارشنبه را بدشگون و شوم پنداشته و از آن بلاهاي آن سخت پرهيختهاند و رو به جشن و شادماني و پايكوبي آوردهاند.


هاشم رضی در كتاب گاه شماری و جشنهای ایران باستان، درباره چهارشنبه سوری می نویسد: «ایرانیان در یكی از چند شب آخر سال جشن سوری را كه عادت و سنتی دیرینه بود، با آتشافروزی همگانی برپا میكردند.

اما چون اساس تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود كه ماه را به چهار هفته با نامهای كنونی روزها بخش كنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال چنین جشنی برگزار نمیشد. روزشماری كنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد. بیگمان سالی كه این جشن به شكلی گسترده بر پا بوده مصادف با شب چهارشنبه شده است و چون در روزشماری تازیان چهارشنبه نحس و بدیمن به شمار میآمده از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله میكوشیدند نحوست چنین شبی را از بین ببرند.»


چهارشنبه سوری نام جشنی است که تغییر یافته مراسم باستانی پنج روز آخر سال به نام پنج روز پنجه و برگرفته از آیین زرتشتی است که ایرانیان از ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد تاکنون در پنج روز آخر هر سال، آن را با برافروختن آتش و جشن و شادی در کنار آن برگزار میکنند.[۱] در گاهشمار زرتشتیان سال ۳۶۵ روز شامل ۱۲ ماه که هرکدام دقیقاً ۳۰ روز است و ۵ روز در انتهای سال جدا از ماهها است که این ۵ روز پنجه نامیدهمیشود که البته در هر ۴ سال یک بار ۶ روز میشود و در این گاهشمار روزی به عنوان چهارشنبه و به طورکلی ۷ روز هفته وجود ندارد بلکه ۳۰ روز ماه و ۵ روز انتهای سال را هرکدام با نام خاصی نامگذاری میشود.[۲] ایرانیان قبل حمله تازیان این ۵ روز آخر سال را با روشکردن آتش جشن میگرفتند و بر این اعتقاد بودند که در این ۵ روز ارواح درگذشتگان به زمین سفر میکنند و با همراه خانوادههایشان و برای آنها برکت، دوستی و پاکی در سال آینده طلب خواهندکرد ولی بعد از حمله تازیان به دلیل مخالفتهای آن روزگار در برپایی این مراسم ایرانیان روز چهارشنبه را که نزد اعراب نحس بوده را انتخاب کردند و آتش افروزی در این روز را با نحسی آن روز توجیه کردند.[۳] البته مراسمی که امروزه جریان دارد به طوری کلی متفاوت با آن روزگار است چون از نظر زرتشتیان آتش نماد مقدسی است و پریدن از روی آن به نوعی بیاحترامی به آن نماد تلقی میشود.[۴] جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است. واژه چهارشنبه سوری از دو وازه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفتهاست و سوری که به معنی سرخ است ساخته شدهاست. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‏شود[۵] که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می‏کنند و از آن می‏پرند آغاز می‏شود و در زمان پریدن می‏خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه سوری به معنی سرخ به آن اشاره دارد.[۶] به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را ازتان بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. این جشنی نیست که وابسته به دین افراد باشد و در میان پارسیان یهودی و مسلمان‏، ارمنی‏ها، ترک‏ها، کردها و زرتشتی‏ها رواج دارد. در حقیقت این جشن و نقش بارز آتش در آن به علت احترام گذاشتن به دین زرتشتی است.

در شاهنامه فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهنده کهن بودن این جشن است. مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست.[۷]

امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آنها زیاد است، آتشبازی و انفجار ترقهها و فشفشهها نیز متداول است.[۸] در سالهای اخیر، رسانههای ایران توجه بیشتری به خطرات احتمالی ناشی از این مواد نشان میدهند.[۹]

پیشینه
تصویری از یکی از دیوار نگارههای چهلستون، متعلق به دوران صفویه که جشن و پایکوبی ایرانیان را در شب چهارشنبهسوری به تصویر کشیدهاست.

جشن سور از گذشته بسیار دور در ایران مرسوم بودهاست که جشنی ملی و مردمی است و «چهارشنبه سوری» نام گرفتهاست که طلایهدار نوروز است.[۱۰][منبع دقیق نیست]

جشن سوری در ایران قدیم در یکی از ۵ روز آخر اسفندماه بر پا میگشت، چرا که ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند و ماه را به هفتهها تقسیم نمیکردند؛ بلکه قبل از ورود اسلام به ایران هر سال ۱۲ ماه، و هر ماه ۳۰ روز بود که هر کدام از این ۳۰ روز نام مشخصی داشتهاست که بهنام یکی از فرشتگان خوانده میشد. چون هرمزد روز، بهمن روز، اردی بهشت روز و غیره که پس از ورود اسلام به ایران تقسیمات هفته نیز به آن افزوده شد.

در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بودهاست و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس بشمار میرفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند. بدین ترتیب ایرانیان آخرین جشن آتش خود را به آخرین چهارشنبه سال انداختند و در آن به شادمانی و پایکوبی پرداختند تا هم چشن ملی خود را حفظ کنند و هم بهانه بدست دیگران ندهند و بدین ترتیب چشن سوری از حادثه روزگار مصون ماند و برای ایرانیان تا به امروز باقی ماند.[۱۱][منبع دقیق نیست]

مختار ثقفی برای خونخواهی از عاملین واقعه کربلا، در شهر کوفه که بیشتر آنان ایرانی بودهاند از این فرصت سود برد و در زمان همین جشن که مصادف با چهارشنبه بود بسیاری از آنان را قصاص کرد.

برخی آیینهای سوری

سال نو - کوزه نو

ایرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزههای سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، بریز افکنده و آنها را میشکستند و کوزه نویی را جایگزین میساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم میکردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.

آجیل مشگلگشای، چهارشنبه سوری

ایرانیان پس ار پایان آتشافروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم میآمدند و آخرین دانههای نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک میکردند و میخوردند. ایرانیان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربانتر میگردد و کینه و رشک از وی دور میگردد. امروزه اصطلاح نمکگیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفتهاست.

پختن حلوا
فالگوشی و گرهگشایی

یکی از رسمهای چهارشنبهسوری است که در آن دختران جوان نیت میکنند، پشت دیواری میایستند و به سخن رهگذران گوش فرامیدهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.

قاشقزنی

در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه آمده و به کاسههای آنان آجیل چهارشنبه سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد. دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.

شال انداختن

شال اندازی از دیگر مراسم شب سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان حفظ کردهاست. پس از خاموشی آتش و کوزهشکستن و فالگوشی و گرهگشایی و قاشقزنی جوانان نوبت به شال اندازی میرسد. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین به بلندی سه متر میساختند. آنگاه از راه پلکان خانهها یا ازروی دیوار، آنرا از روزنه دودکش وارد منزل میکنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست میگرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان میسازند. صاحبخانه که منتظر آویختن چنین شالهایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلا آماده کرده، در گوشه شال میریزند و گرهای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه میسازند که هدیه سوری آمادهاست. آنگاه شال انداز شال را بالا میکشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کسرت اولاد آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواریها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره نشانه سپیدبختی است.

چهارشنبه سوری در شهرهای گوناگون
شیراز

آتشافروزی در معابر و خانهها، فالگوشی، اسپند سوختن، نمک گرد سر گرداندن. در موقع اسفند دودکردن و نمک گردانیدن، وردهای مخصوصی است که زنان میخوانند. قلمرو چهارشنبه سوری در شیراز صحن بقعه شاه چراغ است و در آنجا نیز توپ کهنهای است که مانند توپ مروارید تهران زنان از آن حاجت میخواهند.[۱۲]

اصفهان

آتشافروزی در معابر؛ کوزهشکستن، فالگوشی، گرهگشایی و غیره کاملاً متداول است و تمام آن آدابی که در تهران معمول است در اصفهان نیز رواج دارد و شکوه شب چهارشنبه سوری در اصفهان از تمام شهرهای ایران بیشتر است.[۱۳]

تبریز

آتشبازی و گرهگشایی از قدیم معمول بودهاست. آتشافروختن در این اواخر متداول شدهاست. آجیل و میوه خشک خوردن از ضروریات است و ترک نمیشود اگر دوست یا مهمان و تازهواردی داشته باشند باید حتماً شب چهارشنبه سوری خوانچهای از آجیل و میوه خشک برای او بفرستند. آبپاشی از بام خانهها بر سر عابرین نیز در تبریز رایج است که از آداب دوران ساسانیان است و هنوز در میان ارمنیان و زردشتیان ایران معمول است که در یکی از جشنهای خود بر یکدیگر آب میریزند.[۱۴]
منتقدان چهارشنبه سوری

نویسندگان و نظریهپردازانی نیز بودهاند که جشنهای چهارشنبه سوری و نوروز را آیینی ناپسند و مذموم میدانستند. برخی روحانیون پس از انقلاب سال ۵۷ سعی در زدودن این جشنها از تقویم ایران کردند.[۱۵] در اسفند ماه سال 1388، آقای خامنه ای در پاسخ به سوالی در خصوص مراسم چهارشنبه سوری این مراسم را مستلزم ضرر و فساد دانست و خواستار اجتناب ازآن شد. [۱۶] مرتضی مطهری چهارشنبه سوری را از آن «احمقها» میدانست.[۱۷][نیاز به منابع اسلامی] آیتالله ابوالقاسم خزعلی گفت «امیدوارم عید غدیر جای نوروز را بگیرد.»[۱۸][۱۹][۲۰][پیوند مرده][۲۱]

پانویس

1. ↑ Massoume Price, Chahar Shanbeh Soori, The Fire Festicval of Persian Peoples
2. ↑ سالنماهای زرتشتیان منتشر شده توسط انجمن زرتشتیان تهران تا سال ۱۳۸۹
3. ↑ چهارشنبه سوری, (BBC)
4. ↑ چهارشنبه سوری, آيينی كه از نو بايد شناخت, (Noandish)
5. ↑ Persian Mirror, (LINL)
6. ↑ Massoume Price, Chahar Shanbeh Soori, The Fire Festicval of Iranian Peoples
7. ↑ آداب شب چهارشنبه سوری. پیام آشنا. بازدید در تاریخ ۱۳ مارس ۲۰۰۷.
8. ↑ چهارشنبه سوری. ایران مانیا. بازدید در تاریخ ۱۴ مارس ۲۰۰۷.
9. ↑ چهارشنبه سوری پریدن از روی حادثه. سایت آفتاب. بازدید در تاریخ ۱۳ مارس ۲۰۰۷.
10. ↑ مصطفوی، ۱۳۷۰
11. ↑ مصطفوی، ۱۳۷۰
12. ↑ لغت نامه دهخدا بخشهایی از تحقیق سعید نفیسی
13. ↑ لغت نامه دهخدا بخشهایی از تحقیق سعید نفیسی
14. ↑ لغت نامه دهخدا بخشهایی از تحقیق سعید نفیسی
15. ↑ نیویورک تایمز: Ayatollahs Aside, Iranians Jump for Joy at Spring منتشره ۲۰ مارس ۲۰۰۶
16. ↑ [۱] جرس: رهبر جمهوری اسلامی هم خواستار اجتناب از چهارشنبه سوری شد
17. ↑ Tehran blues: how Iranian youth rebelled against Iran's founding fathers. Kaveh Basmenji. 2005. ISBN 0-86356-582-4 pp.73
18. ↑ رادیو زمانه | خبر اول | ایران | آیتالله خزعلی: عید غدیر باید جایگزین نوروز شود.
19. ↑ :: پایگاه اطلاع رسانی نوروز :: www.norooznews.ir :: خزعلی: نوروز عید درختان است
20. ↑ [۲]
21. ↑ Rooz Online English Startpage - roozonline.com

‎‎
منابع

* رضی، هاشم. «بخش ششم: جشن سوری-چهارشنبهسوری». گاهشماری و جشنهای ایرانی باستان. چاپ سوم، تهران: بهجت، ۱۳۸۴، ISBN ۹۶۴-۶۶۷۱-۳۷-۳. ‏
* آوای دل
* مصطفوی، آناهیتا (1370)، "چهارشنبه سوری"، ایران شناسی، سال اول شماره 3و 4 اسفند 1370، فروردین 1371، صفحه 4-8)