World-civilization
03-15-2010, 04:30 AM
نام دریای شمال ایران «دریای کاسپی» است
خسرو معتضد:
یک محقق ثابت کرد نام دریای شمال ایران «دریای کاسپی» است
خسرو معتضد گفت: یک محقق پس از 10سال بررسی و تلاش ثابت کرده که نام واقعی دریای شمال ایران «دریای کاسپی» است.
این پژوهشگر تاریخ در گفتوگو با خبرنگار بخش ایرانشناسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به چاپ شدن کتاب «نام دریای شمال ایران» توسط دکتر عنایتالله رضا، بیان کرد: در این کتاب، نویسنده ثابت کرده که نام واقعی دریای شمال ایران «دریای کاسپی» است. این نویسنده، نقشههای جالبی را از زمان یونانیان در دوران باستان در این کتاب منتشر کرده و با بررسی نوشتههای دانشمندان، با دلایل بسیار قوی ثابت کرده، نام این دریا «دریای کاسپی» است.
او با اشاره به نام «دریای کاسپین» که روی نقشهها و توسط اروپاییها برای این دریا گذاشته شده است، اظهار داشت: دولت شوروی و روسیه نیز نام «دریای خزر» را به دریای شمال ایران دادهاند. بهتازگی جمهوری آذربایجان و قفقاز نام این دریا را دریای آذربایجان گذاشتهاند که البته این نامگذاری، یک اقدام سیاسی است.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: «دریای کاسپی» یعنی دریای گیلان و دریای نژاد گیلان که این اسم از نظر جغرافیایی درست و مناسب است.
معتضد گفت: متأسفانه این کتاب حدود هشتماه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتظر مجوز بود و پس از آن، توسط دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به چاپ رسید. البته این کتاب با آن عظمت، فقط در هزار نسخه به چاپ رسیده است.
وی با اشاره به اهمیت و ارزش این کتاب، بیان کرد: قصد دارم، یک نسخه از آن را برای مجلهی نشنال جئوگرافیک و یک نسخه را نیز برای کتابخانهی کنگرهی آمریکا بفرستم.
به گفتهی معتضد، دکتر عنایتالله رضا یک پژوهشگر در حوزهی جغرافیا و تاریخ و مشاور سازمان دایرةالمعارف بزرگ اسلامی است و در سالهای گذشته، استاد دانشگاه و عضو آکادمی اتحادیهی جماهیر شوروی بوده است.
«خزر» نام درستی برای دریای شمال ایران نیست
عنایتالله رضا در گفتوگو با خبرنگار ایسنا تشریح کرد:
نام دریای شمال ایران «کاسپی» است
اظهار بیاطلاعی علیاف ـ رییسجمهور پیشین جمهوری آذربایجان ـ از محل قرار داشتن دریای مازندران، مهمترین انگیزه برای بررسیها و پیگیریهای یک پژوهشگر تاریخ و جغرافیا دربارهی نام اصلی دریای شمال ایران و انتشار کتابی به نام «دریای شمال ایران» بوده است.
دکتر عنایتالله رضا در گفتوگو با خبرنگار بخش ایرانشناسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مسأله را انگیزهای برای تحقیق دربارهی اینکه آیا واقعا این ناحیه، نام مازندران را دارد و آیا به دریای شمال ایران هم مازندران گفته میشده است، دانست.
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به بررسی مأخذهای متعدد مربوط به اوایل دورهی اسلامی مانند خداینامهها، شاهنامهی فردوسی و کتابهای دیگری که به زبان پهلوی بوده و به مرور ترجمه و تفسیر شدهاند، گفت: به این نتیجه رسیدم که اصلا سرزمین شمال ایران، در طول تاریخ نام مازندران نداشته، بلکه نخست «تپوران» و بعدها در دورهی اسلامی «طبرستان» نامیده میشده است. درحالیکه مازندران نام ناحیهای در شرق سیستان در شمال هند و در نزدیک ناحیهی رود سند بوده است.
نام «دریای مازندران» بهعنوان نخستین نام برای دریای شمال ایران منتفی شد
او با اشاره به بررسی مأخذ قدیمیتر برای پیدا کردن نام واقعی منطقهی مازندران، بیان کرد: مأخذ قدیمیتر مانند «معجم البلدان» یاقوت حموی در اینباره به صراحت مینویسد، «من بسیار تلاش کردم تا ببینم نام مازندران از کجا بر این ناحیه در شمال ایران وجود داشته و هرچه گشتم، دلیلی بر این کار پیدا نکردم، معلوم است که این نام نوساخته است». همچنین در کتاب تاریخ طبرستان «ابن اسفندیار» نیز میگوید «نام محدث است».
وی با تأکید بر منتفی شدن نام دریای مازندران بهعنوان نخستین نام برای دریای شمال ایران پس از بررسی منابع قدیمیتر، افزود: پس از آن، تصمیم گرفتم چگونگی پیدایش نام دریای خزر را بررسی کنم.
این پژوهشگر ادامه داد: برای من این مسأله پیش آمد که «خزران» قومی بود که در زمان خسرو انوشیروان در قرن ششم میلادی از بقایای آنها به ناحیهی شمال قفقاز آمد و بهطور کلی در منطقهی بخش وسطا و جنوبی رود ولگا زندگی میکرد و این، هیچ ربطی به دریای شمال ایران نداشته و فاصلهی قوم خزر تا این دریا بسیار زیاد بوده است.
در قدیم، نام دریا را به نام اقوامی که در ساحل آن زندگی میکردند میگذاشتند
رضا در توضیح انتخاب نامی که در زمانهای گذشته برای هر دریا گذاشته میشد، گفت: از نوشتههای قدیم میتوان دربارهی چگونگی نامگذاری برای هر دریا اطلاع یافت. در آن زمان، دریا را به نام اقوامی که در ساحل آن زندگی میکردند، نام میگذاشتند، مثلا طبرستانیها، گرگانیها یا هیرکانیها در قدیم در کنار این دریا بودهاند. به همین دلیل، اسم این دریا به نامهایی مانند هیرکانیها، طبرستان یا دریای پتوران شناخته میشده است. همچنین دریای گیلان، دیلم، آلبانیها در قفقاز و دریای کاسپی نیز به این نامها نامیده شدهاند.
وی با اشاره به افراطی که در نامیدن نام روستاهای اطراف دریای شمال ایران روی این دریا شده است، اظهار داشت: در نوشتهها آمده که دریای «رودسر» بهعنوان روستایی در گیلان یا دریای «کپورچال» که در روستایی در نزدیکی تالش بوده است، از روستاهایی بودهاند که مردم آنها بهدلیل نزدیکی به دریا نام آن را به دریای شمال ایران نسبت دادهاند.
نام خزر تا قرن چهارم هجری قمری بر دریای شمال ایران گذاشته نشده بود
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به بررسیهایش برای پی بردن به دلیل نامگذاری دریای شمال ایران به نام خزر و آوردن اسم خزر در متون عربی، بیان کرد: در بررسیهایم در متون قدیمی متوجه شدم، تا قرن چهارم هجری قمری اصلا نام خزر بر دریای شمال ایران گذاشته نشده است. مثلا در کتاب «خوارزمی» و سفرنامهی «ابن فضلان» اصلا اسمی از خزر نیست، پس این پرسش برای من ایجاد شد که این اسم از کجا بر این ناحیه گذاشته شده است؟
رضا توضیح داد: در دورهی بنیامیه که حاکمان عرب، قفقاز را گرفتند، گروه مقابل خزر که با رم شرقی و بیزانس متحد بود، هنوز بهطور کامل شکل نگرفته بود و غارتگری میکرد، از طریق رود کر به عربها حمله کرد، عربها به این دلیل که آنها از رود کر حمله کردند، گمان کردند، از دریا به این رود آمدهاند، پس استنباط کردند که گویا این دریا، دریای خزر است. به همین دلیل، آن را بر مبنای گفتهها «بحر الخزر» نامیدند. درحالیکه این نام را بر چند دریای دیگر نیز گفتهاند.
وی تأکید کرد: در متونی که ما به زبان عربی مشاهده میکنیم، اصلا نام خزر را تا قرن چهارم هجری قمری نمیبینیم.
در دوران رضاشاه نام این دریا را بدون هیچ سندی دریای مازندران گذاشتند
رضا وجود نام دریای مازندران را در متون عربی، اسلامی و فارسی تا قرن چهارم هجری قمری رد کرد و گفت: من در بررسیهای خود، دلیل نامیدن دریای شمال را به نام دریای مازندران پیدا نکردم، ولی براساس اطلاعاتی که دارم، میدانم در سال 1316 و در دوران رضاشاه نام این دریا را بدون هیچ سند و زمینهی تاریخی، طبق دستوری که معلوم نیست از کجا آمده و سند آن چه بوده است، دریای مازندران گذاشتند.
نویسندهی کتاب «نام دریای شمال ایران» ادامه داد: نام خزر برای نخستینبار در کتاب «حدود العالم» و در کنار نام دریای جرجان، طبرستان و دیگر نامها ذکر شده، ولی هیچ دلیلی بر اینکه این دریا خزر گفته شود، وجود نداشته است؛ اما در متون اسلامی و غربی قدیم دو نام قدیم و مشهور «هیرکانیها» یا «گرگان» که بعدها در دورهی اسلامی عربها آن را «جرجانیه» نامیدند و «کاسپی» وجود دارد.
وی در توضیح نام کاسپی با اشاره به اینکه کاسها از هزارهی دوم پیش از میلاد تا دورهی ساسانی در جنوب غرب و جنوب دریای شمال ایران زندگی میکردند، بیان کرد: برتولت ـ یکی از بزرگترین خاورشناسان جهان ـ در نوشتههایش «کاسپ» را جمع کاس خوانده و نوشته است، اسم این قوم کاس بوده است. در گیلان هنوز هم این نام مانند «کاس آقا» و «کاس خانم» برای افراد سفیدرو وجود دارد. این اصطلاح هنوز در گیلکی وجود دارد. همچنین در متون جغرافیایی جهان در نوشتههای استرابو، هرودت و دیگران، نام هیرکانیها و کاسپی وجود دارد.
نام هیرکانی را مردم شرق و نام کاسپی را بیشتر مردم غرب دریا استفاده میکردند
این پژوهشگر تاریخ دربارهی شبهههای ایجادشده برای در کنار هم قرار داشتن دو نام «هیرکانی» و «کاسپی»، اظهار داشت: در بررسیها و مطالعات انجامشده به این نتیجه رسیدم که نام «هیرکانیها» را مردمی که در شرق این دریا زندگی میکردند، بیشتر به کار میبردند و مردمی که در غرب این دریا زندگی میکردند، نام «کاسپی» را بیشتر استفاده میکردند. به همین دلیل، در متون دورهی اشکانی از جمله نوشتهی استرابو هر دو نام هیرکانیها و کاسپی دیده میشود و در عین حال، نقشههای جغرافیایی این را نشان میدهند.
گاهی مترجمان نام مازندران یا خزر را به جای کاسپی، طبرستان یا هیرکانی آوردهاند
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به ترجمهی اشتباه فارسی نام کاسپی یا دیگر نامهای قدیمی دریای شمال ایران به دریای خزر یا دریای مازندران توسط برخی مترجمان، بیان کرد: در ترجمهی فارسی تعدادی از کتابها و نوشتهها، در برخی کتابها وقتی به نام مازندران برخورد میکنیم، با مراجعه به منبع اصلی متوجه میشویم، مترجم نام مازندران یا خزر را به جای نام کاسپی، طبرستان یا هیرکانی آورده است. درحالیکه در هزارهی دوم پیش از میلاد اصلا خزرها وجود خارجی نداشتند، وقتی قومی وجود خارجی ندارد، به چه دلیلی کاسپی، خزر نوشته میشود؟ این کار سبب گمراهی خواننده میشود.
وی با تأکید بر اشتباه مترجمها در این زمینه، ادامه داد: مترجمان باید توجه کنند که دست کم در این زمینه حاشیهنویسی کنند و اگر نمیدانند، دست کم کلمهی استفادهشده در منبع اصلی را بیاورند. وجدان مترجم اقتضا میکند، مانند نوشتهی نویسنده را به کار ببرد، مگر اینکه در حاشیهی کتاب در این زمینه توضیحهای لازم را بدهد.
فرانسویها و انگلیسیها نام کاسپین را برای دریای شمال ایران به کار میبرند
رضا دربارهی نام کاسپین که بر دریای شمال ایران اطلاق میشود، توضیح داد: کاسپین، اصطلاحی است که فرانسویها و انگلیسیها برای دریای شمال ایران به کار میبرند. ما نیز به غلط آن را کاسپین مینامیم. کاسپین چون با پسوند توسط انگلیسیها و فرانسویها گفته میشود، کاسپین بیان میشود، درحالیکه اگر بخواهیم با پسوند فارسی کاس را تلفظ کنیم، بهدلیل گرفتن «یای نسبت» باید کاسپی بگوییم، همانگونه که بقیهی کشورها این دریا را با پسوند خود بیان میکنند.
به گفتهی او، نام دریای کاسپی در زبان یونانی «کاسپیا تالاسا» (Kaspia thalassa)، لاتینی «Mare caspitum» و انگلیسی «Caspian see» است.
وی تأکید کرد: با بررسیهایی که انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که بهطور کلی دو نام هیرکانیها و کاسپی را باید اساس بگیرم.
نام خزر نام درستی برای دریای شمال ایران نیست
رضا وسیع نبودن گسترهی اقوام شرقی ایران برای نگه داشتن نام هیرکانیها و تبدیل این نام در عربی به «جرجانیه» را از دلایل متروک شدن نام هیرکانی در متون جغرافیایی غربی دانست و ادامه داد: به همین دلیل، نام هیرکانی جای خود را به نام اصلی دریای شمال ایران، یعنی کاسپی داد.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: حکم صادر نمیکنم، ولی اعتقاد دارم، نام درست این دریا، دریای کاسپی است. کاسپیان مردمی بودند که از هزارهی دوم پیش از میلاد در این ناحیه زندگی میکردند و تا عصر ساسانی، نمونههای متعددی از وجود آنها در ایران وجود دارد.
وی اظهار داشت: دنیا نیز این نام را پذیرفته است. پس دلیلی ندارد، نامی را که به قوم و مردم سرزمین خود مربوط است، نپذیریم و اسم قومی که هیچ رابطهای هم با دریای شمال ایران ندارد، به کار ببریم. معتقدم نام خزر نام درستی برای دریای شمال ایران نیست و نام مشهور، نام کاسپی است.
آیا بهتر نیست به پیروی از اکثریت قاطع مردم جهان، نام مشهور کاسپی برگزیده شود؟
او با اشاره به انتشار مصوبهای مبنی بر نامیدن نام دریای شمال ایران در مکاتبات خارجی به دریای کاسپی و نامیدن آن در مکاتبههای داخلی به دریای خزر از سوی دولت، گفت: وقتی نام ایرانی کاسپی را داریم، چه لزومی دارد، نامی را که اصلا رابطهای با این دریا ندارد، بر آن بگذاریم.
رضا در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا در اینباره که آیا کسی قبلا این مسأله را بررسی کرده که هیأت دولت چنین تصمیمی را گرفته است؟ اظهار کرد: من ندیدم که قبلا این مسأله به این شکل طرح شده باشد. فکر میکنم، من توانستهام این مسأله را برای نخستینبار طرح کنم، شاید بعد از این کار، اشخاصی با استعدادهای زیاد و مطالعات وسیع خود بتوانند به تکمیل آن بپردازند و آن را روشن کنند.
او دربارهی چگونگی رواج دادن این اسم بین مردم و مسؤولان، توضیح داد: خزران قومی بیگانه بود که پیش از کوچ به نواحی غرب آسیا، هیچ رابطهای با دریای شمال ایران نداشت، ولی کاسپی نامی ایران است و کاسها از هزارهی دوم پیش از میلاد تا روزگار ساسانیان در جنوب و غرب دریای شمال ایران ساکن بودند. آیا بهتر نیست به پیروی از اکثریت قاطع مردم جهان، نام مشهور و پذیرفتهشدهی کاسپی برگزیده شود؟
وی افزود: همانگونه که نام «خلیج فارس» حقانیت تاریخی خود را کسب کرد و با وجود تطاول بیگانگان بهعنوان نام رسمی از سوی سازمان فرهنگی یونسکو به رسمیت شناخته شد، نام ایرانی کاسپی نیز در دانش جغرافیای جهانی بهعنوان نام اصلی دریای شمال ایران شناخته شده است.
او تأکید کرد: دستگاه دولت هر کاری که در این زمینه انجام دهد، خود انجام میدهد، من نمیتوانم حرفی در این زمینه بزنم. از صدور حکم در این زمینه پرهیز میکنم؛ ولی گمان میرود، گزیدن نام کاسپی که نامی ایرانی و باستانی است، بهمراتب خردپذیرتر از نام خزر است.
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به تاریخچهای از حضور قوم کوچندهی خزران در ایران اشاره و اضافه کرد: این کتاب را برای معرفی به جایی ندادم، فقط توسط دایرةالمعارف اسلامی به چاپ رسیده است. وظیفهی من نیست که این کتاب را به جایی معرفی کنم، ناشر باید این کار را انجام دهد و گویا این کار شده است و برای شخصیتها و ادارهی جغرافیایی ارتش برای معرفی فرستادهاند.
عنایتالله رضا که حدود 25 کتاب در زمینهی تاریخ قدیم، بخصوص دورهی ساسانی و جامعهشناسی تألیف کرده، برای رسیدن به پاسخ پرسشهایش از حدود 118 منبع فارسی و لاتین استفاده کرده است.
خسرو معتضد:
یک محقق ثابت کرد نام دریای شمال ایران «دریای کاسپی» است
خسرو معتضد گفت: یک محقق پس از 10سال بررسی و تلاش ثابت کرده که نام واقعی دریای شمال ایران «دریای کاسپی» است.
این پژوهشگر تاریخ در گفتوگو با خبرنگار بخش ایرانشناسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به چاپ شدن کتاب «نام دریای شمال ایران» توسط دکتر عنایتالله رضا، بیان کرد: در این کتاب، نویسنده ثابت کرده که نام واقعی دریای شمال ایران «دریای کاسپی» است. این نویسنده، نقشههای جالبی را از زمان یونانیان در دوران باستان در این کتاب منتشر کرده و با بررسی نوشتههای دانشمندان، با دلایل بسیار قوی ثابت کرده، نام این دریا «دریای کاسپی» است.
او با اشاره به نام «دریای کاسپین» که روی نقشهها و توسط اروپاییها برای این دریا گذاشته شده است، اظهار داشت: دولت شوروی و روسیه نیز نام «دریای خزر» را به دریای شمال ایران دادهاند. بهتازگی جمهوری آذربایجان و قفقاز نام این دریا را دریای آذربایجان گذاشتهاند که البته این نامگذاری، یک اقدام سیاسی است.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: «دریای کاسپی» یعنی دریای گیلان و دریای نژاد گیلان که این اسم از نظر جغرافیایی درست و مناسب است.
معتضد گفت: متأسفانه این کتاب حدود هشتماه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتظر مجوز بود و پس از آن، توسط دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به چاپ رسید. البته این کتاب با آن عظمت، فقط در هزار نسخه به چاپ رسیده است.
وی با اشاره به اهمیت و ارزش این کتاب، بیان کرد: قصد دارم، یک نسخه از آن را برای مجلهی نشنال جئوگرافیک و یک نسخه را نیز برای کتابخانهی کنگرهی آمریکا بفرستم.
به گفتهی معتضد، دکتر عنایتالله رضا یک پژوهشگر در حوزهی جغرافیا و تاریخ و مشاور سازمان دایرةالمعارف بزرگ اسلامی است و در سالهای گذشته، استاد دانشگاه و عضو آکادمی اتحادیهی جماهیر شوروی بوده است.
«خزر» نام درستی برای دریای شمال ایران نیست
عنایتالله رضا در گفتوگو با خبرنگار ایسنا تشریح کرد:
نام دریای شمال ایران «کاسپی» است
اظهار بیاطلاعی علیاف ـ رییسجمهور پیشین جمهوری آذربایجان ـ از محل قرار داشتن دریای مازندران، مهمترین انگیزه برای بررسیها و پیگیریهای یک پژوهشگر تاریخ و جغرافیا دربارهی نام اصلی دریای شمال ایران و انتشار کتابی به نام «دریای شمال ایران» بوده است.
دکتر عنایتالله رضا در گفتوگو با خبرنگار بخش ایرانشناسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مسأله را انگیزهای برای تحقیق دربارهی اینکه آیا واقعا این ناحیه، نام مازندران را دارد و آیا به دریای شمال ایران هم مازندران گفته میشده است، دانست.
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به بررسی مأخذهای متعدد مربوط به اوایل دورهی اسلامی مانند خداینامهها، شاهنامهی فردوسی و کتابهای دیگری که به زبان پهلوی بوده و به مرور ترجمه و تفسیر شدهاند، گفت: به این نتیجه رسیدم که اصلا سرزمین شمال ایران، در طول تاریخ نام مازندران نداشته، بلکه نخست «تپوران» و بعدها در دورهی اسلامی «طبرستان» نامیده میشده است. درحالیکه مازندران نام ناحیهای در شرق سیستان در شمال هند و در نزدیک ناحیهی رود سند بوده است.
نام «دریای مازندران» بهعنوان نخستین نام برای دریای شمال ایران منتفی شد
او با اشاره به بررسی مأخذ قدیمیتر برای پیدا کردن نام واقعی منطقهی مازندران، بیان کرد: مأخذ قدیمیتر مانند «معجم البلدان» یاقوت حموی در اینباره به صراحت مینویسد، «من بسیار تلاش کردم تا ببینم نام مازندران از کجا بر این ناحیه در شمال ایران وجود داشته و هرچه گشتم، دلیلی بر این کار پیدا نکردم، معلوم است که این نام نوساخته است». همچنین در کتاب تاریخ طبرستان «ابن اسفندیار» نیز میگوید «نام محدث است».
وی با تأکید بر منتفی شدن نام دریای مازندران بهعنوان نخستین نام برای دریای شمال ایران پس از بررسی منابع قدیمیتر، افزود: پس از آن، تصمیم گرفتم چگونگی پیدایش نام دریای خزر را بررسی کنم.
این پژوهشگر ادامه داد: برای من این مسأله پیش آمد که «خزران» قومی بود که در زمان خسرو انوشیروان در قرن ششم میلادی از بقایای آنها به ناحیهی شمال قفقاز آمد و بهطور کلی در منطقهی بخش وسطا و جنوبی رود ولگا زندگی میکرد و این، هیچ ربطی به دریای شمال ایران نداشته و فاصلهی قوم خزر تا این دریا بسیار زیاد بوده است.
در قدیم، نام دریا را به نام اقوامی که در ساحل آن زندگی میکردند میگذاشتند
رضا در توضیح انتخاب نامی که در زمانهای گذشته برای هر دریا گذاشته میشد، گفت: از نوشتههای قدیم میتوان دربارهی چگونگی نامگذاری برای هر دریا اطلاع یافت. در آن زمان، دریا را به نام اقوامی که در ساحل آن زندگی میکردند، نام میگذاشتند، مثلا طبرستانیها، گرگانیها یا هیرکانیها در قدیم در کنار این دریا بودهاند. به همین دلیل، اسم این دریا به نامهایی مانند هیرکانیها، طبرستان یا دریای پتوران شناخته میشده است. همچنین دریای گیلان، دیلم، آلبانیها در قفقاز و دریای کاسپی نیز به این نامها نامیده شدهاند.
وی با اشاره به افراطی که در نامیدن نام روستاهای اطراف دریای شمال ایران روی این دریا شده است، اظهار داشت: در نوشتهها آمده که دریای «رودسر» بهعنوان روستایی در گیلان یا دریای «کپورچال» که در روستایی در نزدیکی تالش بوده است، از روستاهایی بودهاند که مردم آنها بهدلیل نزدیکی به دریا نام آن را به دریای شمال ایران نسبت دادهاند.
نام خزر تا قرن چهارم هجری قمری بر دریای شمال ایران گذاشته نشده بود
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به بررسیهایش برای پی بردن به دلیل نامگذاری دریای شمال ایران به نام خزر و آوردن اسم خزر در متون عربی، بیان کرد: در بررسیهایم در متون قدیمی متوجه شدم، تا قرن چهارم هجری قمری اصلا نام خزر بر دریای شمال ایران گذاشته نشده است. مثلا در کتاب «خوارزمی» و سفرنامهی «ابن فضلان» اصلا اسمی از خزر نیست، پس این پرسش برای من ایجاد شد که این اسم از کجا بر این ناحیه گذاشته شده است؟
رضا توضیح داد: در دورهی بنیامیه که حاکمان عرب، قفقاز را گرفتند، گروه مقابل خزر که با رم شرقی و بیزانس متحد بود، هنوز بهطور کامل شکل نگرفته بود و غارتگری میکرد، از طریق رود کر به عربها حمله کرد، عربها به این دلیل که آنها از رود کر حمله کردند، گمان کردند، از دریا به این رود آمدهاند، پس استنباط کردند که گویا این دریا، دریای خزر است. به همین دلیل، آن را بر مبنای گفتهها «بحر الخزر» نامیدند. درحالیکه این نام را بر چند دریای دیگر نیز گفتهاند.
وی تأکید کرد: در متونی که ما به زبان عربی مشاهده میکنیم، اصلا نام خزر را تا قرن چهارم هجری قمری نمیبینیم.
در دوران رضاشاه نام این دریا را بدون هیچ سندی دریای مازندران گذاشتند
رضا وجود نام دریای مازندران را در متون عربی، اسلامی و فارسی تا قرن چهارم هجری قمری رد کرد و گفت: من در بررسیهای خود، دلیل نامیدن دریای شمال را به نام دریای مازندران پیدا نکردم، ولی براساس اطلاعاتی که دارم، میدانم در سال 1316 و در دوران رضاشاه نام این دریا را بدون هیچ سند و زمینهی تاریخی، طبق دستوری که معلوم نیست از کجا آمده و سند آن چه بوده است، دریای مازندران گذاشتند.
نویسندهی کتاب «نام دریای شمال ایران» ادامه داد: نام خزر برای نخستینبار در کتاب «حدود العالم» و در کنار نام دریای جرجان، طبرستان و دیگر نامها ذکر شده، ولی هیچ دلیلی بر اینکه این دریا خزر گفته شود، وجود نداشته است؛ اما در متون اسلامی و غربی قدیم دو نام قدیم و مشهور «هیرکانیها» یا «گرگان» که بعدها در دورهی اسلامی عربها آن را «جرجانیه» نامیدند و «کاسپی» وجود دارد.
وی در توضیح نام کاسپی با اشاره به اینکه کاسها از هزارهی دوم پیش از میلاد تا دورهی ساسانی در جنوب غرب و جنوب دریای شمال ایران زندگی میکردند، بیان کرد: برتولت ـ یکی از بزرگترین خاورشناسان جهان ـ در نوشتههایش «کاسپ» را جمع کاس خوانده و نوشته است، اسم این قوم کاس بوده است. در گیلان هنوز هم این نام مانند «کاس آقا» و «کاس خانم» برای افراد سفیدرو وجود دارد. این اصطلاح هنوز در گیلکی وجود دارد. همچنین در متون جغرافیایی جهان در نوشتههای استرابو، هرودت و دیگران، نام هیرکانیها و کاسپی وجود دارد.
نام هیرکانی را مردم شرق و نام کاسپی را بیشتر مردم غرب دریا استفاده میکردند
این پژوهشگر تاریخ دربارهی شبهههای ایجادشده برای در کنار هم قرار داشتن دو نام «هیرکانی» و «کاسپی»، اظهار داشت: در بررسیها و مطالعات انجامشده به این نتیجه رسیدم که نام «هیرکانیها» را مردمی که در شرق این دریا زندگی میکردند، بیشتر به کار میبردند و مردمی که در غرب این دریا زندگی میکردند، نام «کاسپی» را بیشتر استفاده میکردند. به همین دلیل، در متون دورهی اشکانی از جمله نوشتهی استرابو هر دو نام هیرکانیها و کاسپی دیده میشود و در عین حال، نقشههای جغرافیایی این را نشان میدهند.
گاهی مترجمان نام مازندران یا خزر را به جای کاسپی، طبرستان یا هیرکانی آوردهاند
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به ترجمهی اشتباه فارسی نام کاسپی یا دیگر نامهای قدیمی دریای شمال ایران به دریای خزر یا دریای مازندران توسط برخی مترجمان، بیان کرد: در ترجمهی فارسی تعدادی از کتابها و نوشتهها، در برخی کتابها وقتی به نام مازندران برخورد میکنیم، با مراجعه به منبع اصلی متوجه میشویم، مترجم نام مازندران یا خزر را به جای نام کاسپی، طبرستان یا هیرکانی آورده است. درحالیکه در هزارهی دوم پیش از میلاد اصلا خزرها وجود خارجی نداشتند، وقتی قومی وجود خارجی ندارد، به چه دلیلی کاسپی، خزر نوشته میشود؟ این کار سبب گمراهی خواننده میشود.
وی با تأکید بر اشتباه مترجمها در این زمینه، ادامه داد: مترجمان باید توجه کنند که دست کم در این زمینه حاشیهنویسی کنند و اگر نمیدانند، دست کم کلمهی استفادهشده در منبع اصلی را بیاورند. وجدان مترجم اقتضا میکند، مانند نوشتهی نویسنده را به کار ببرد، مگر اینکه در حاشیهی کتاب در این زمینه توضیحهای لازم را بدهد.
فرانسویها و انگلیسیها نام کاسپین را برای دریای شمال ایران به کار میبرند
رضا دربارهی نام کاسپین که بر دریای شمال ایران اطلاق میشود، توضیح داد: کاسپین، اصطلاحی است که فرانسویها و انگلیسیها برای دریای شمال ایران به کار میبرند. ما نیز به غلط آن را کاسپین مینامیم. کاسپین چون با پسوند توسط انگلیسیها و فرانسویها گفته میشود، کاسپین بیان میشود، درحالیکه اگر بخواهیم با پسوند فارسی کاس را تلفظ کنیم، بهدلیل گرفتن «یای نسبت» باید کاسپی بگوییم، همانگونه که بقیهی کشورها این دریا را با پسوند خود بیان میکنند.
به گفتهی او، نام دریای کاسپی در زبان یونانی «کاسپیا تالاسا» (Kaspia thalassa)، لاتینی «Mare caspitum» و انگلیسی «Caspian see» است.
وی تأکید کرد: با بررسیهایی که انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که بهطور کلی دو نام هیرکانیها و کاسپی را باید اساس بگیرم.
نام خزر نام درستی برای دریای شمال ایران نیست
رضا وسیع نبودن گسترهی اقوام شرقی ایران برای نگه داشتن نام هیرکانیها و تبدیل این نام در عربی به «جرجانیه» را از دلایل متروک شدن نام هیرکانی در متون جغرافیایی غربی دانست و ادامه داد: به همین دلیل، نام هیرکانی جای خود را به نام اصلی دریای شمال ایران، یعنی کاسپی داد.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: حکم صادر نمیکنم، ولی اعتقاد دارم، نام درست این دریا، دریای کاسپی است. کاسپیان مردمی بودند که از هزارهی دوم پیش از میلاد در این ناحیه زندگی میکردند و تا عصر ساسانی، نمونههای متعددی از وجود آنها در ایران وجود دارد.
وی اظهار داشت: دنیا نیز این نام را پذیرفته است. پس دلیلی ندارد، نامی را که به قوم و مردم سرزمین خود مربوط است، نپذیریم و اسم قومی که هیچ رابطهای هم با دریای شمال ایران ندارد، به کار ببریم. معتقدم نام خزر نام درستی برای دریای شمال ایران نیست و نام مشهور، نام کاسپی است.
آیا بهتر نیست به پیروی از اکثریت قاطع مردم جهان، نام مشهور کاسپی برگزیده شود؟
او با اشاره به انتشار مصوبهای مبنی بر نامیدن نام دریای شمال ایران در مکاتبات خارجی به دریای کاسپی و نامیدن آن در مکاتبههای داخلی به دریای خزر از سوی دولت، گفت: وقتی نام ایرانی کاسپی را داریم، چه لزومی دارد، نامی را که اصلا رابطهای با این دریا ندارد، بر آن بگذاریم.
رضا در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا در اینباره که آیا کسی قبلا این مسأله را بررسی کرده که هیأت دولت چنین تصمیمی را گرفته است؟ اظهار کرد: من ندیدم که قبلا این مسأله به این شکل طرح شده باشد. فکر میکنم، من توانستهام این مسأله را برای نخستینبار طرح کنم، شاید بعد از این کار، اشخاصی با استعدادهای زیاد و مطالعات وسیع خود بتوانند به تکمیل آن بپردازند و آن را روشن کنند.
او دربارهی چگونگی رواج دادن این اسم بین مردم و مسؤولان، توضیح داد: خزران قومی بیگانه بود که پیش از کوچ به نواحی غرب آسیا، هیچ رابطهای با دریای شمال ایران نداشت، ولی کاسپی نامی ایران است و کاسها از هزارهی دوم پیش از میلاد تا روزگار ساسانیان در جنوب و غرب دریای شمال ایران ساکن بودند. آیا بهتر نیست به پیروی از اکثریت قاطع مردم جهان، نام مشهور و پذیرفتهشدهی کاسپی برگزیده شود؟
وی افزود: همانگونه که نام «خلیج فارس» حقانیت تاریخی خود را کسب کرد و با وجود تطاول بیگانگان بهعنوان نام رسمی از سوی سازمان فرهنگی یونسکو به رسمیت شناخته شد، نام ایرانی کاسپی نیز در دانش جغرافیای جهانی بهعنوان نام اصلی دریای شمال ایران شناخته شده است.
او تأکید کرد: دستگاه دولت هر کاری که در این زمینه انجام دهد، خود انجام میدهد، من نمیتوانم حرفی در این زمینه بزنم. از صدور حکم در این زمینه پرهیز میکنم؛ ولی گمان میرود، گزیدن نام کاسپی که نامی ایرانی و باستانی است، بهمراتب خردپذیرتر از نام خزر است.
مشاور مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به تاریخچهای از حضور قوم کوچندهی خزران در ایران اشاره و اضافه کرد: این کتاب را برای معرفی به جایی ندادم، فقط توسط دایرةالمعارف اسلامی به چاپ رسیده است. وظیفهی من نیست که این کتاب را به جایی معرفی کنم، ناشر باید این کار را انجام دهد و گویا این کار شده است و برای شخصیتها و ادارهی جغرافیایی ارتش برای معرفی فرستادهاند.
عنایتالله رضا که حدود 25 کتاب در زمینهی تاریخ قدیم، بخصوص دورهی ساسانی و جامعهشناسی تألیف کرده، برای رسیدن به پاسخ پرسشهایش از حدود 118 منبع فارسی و لاتین استفاده کرده است.