توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زندگی چیست؟
Sara12
10-23-2010, 01:24 AM
در این تاپیک دوستان خوشحال می شیم بهمون بگین تعریفتون و هدفتون از زندگی چیه:mon820::mon820:
..مطمئن باشید! هر تعریفی که از زندگی داشته باشید٬ لحظه ها و روز هایتان نیز همان طعم را دارند! ...هم اکنون خودت را در یکی از تعریف هایی که از زندگی خواندی٬پیدا کن!
...فراموش نکن! تا خودت را نفهمی٬ زندگی ات را نخواهی فهمید!
...یادت باشه!خوردن و خوابیدن فقط وسیله ای است برای زندگی٬نه هدف آن! زندگی را با زنده بودن اشتباه نگیر!
...همین حالا انتخاب کن!می خواهی زندگی کنی یا فقط زنده باشی؟
Sara12
10-23-2010, 01:26 AM
من تعریف خودمو با شعری از سهراب آغاز می کنم
<سهراب >> با نگاه سبزش می سراید: زندگی بال و پری دارد٬
با وسعت مرگ.
پرشی دارد٬
به اندازه عشق.
زندگی چیزی نیست
ـ که لب طاقچه عادت ـ
از یاد من و تو برود.
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
زندگی سوت قطاری است٬
که در خواب پلی می پیچد.
زندگی شستن یک بشقاب است.:gol roz:
Sara12
10-23-2010, 01:36 AM
<<کوئین مک کارتی>> روزهای زندگی را گاهی تیره می بیند و با لحن لطیفی می سراید: همه چیز اگر کمی تیره می نماید
باز روشن می شود زود
تنها فراموش نکن این حقیقی است٬
بارانی باید٬ تاکه رنکین کمانی برآید!
و لیموهای ترش تاکه شربتی گوارا فراهم شود
و گاه روزهایی در زحمت
تا که از ما٬
انسان هایی تواناتر بسازد
خورشید دوباره خواهد درخشید٬ زود
خواهی دید!:from me :
emad176
10-23-2010, 12:58 PM
زندگی ,
چرخش دوّار زمان است که ما
خود ندانسته و ناخواسته در گردش آن , گم شده ایم .
---------------------------------------------------------------------------------------
البته این یه فرضیه است که جزو شعرهای خودمه ولی در کل زندگی همون چیزیه که فکر می کنیم . پس همونجوری که دوست داریم زندگی کنیم فکر کنیم .
نهایت چیزی که از زندگی دنیویم میخوام
یه کلبه چوبیه ( البته چوبهاش استوانه ای شکل یعنی سطح مقطع چوب بدنه کلبه دایره است . ) وسط جنگل های گیلان البته اگه سمت دیلمان باشه که کوهستانیه و بهشت به نظر خودم . با امکانات صوتی تصویری عالی برای دیدن فیلم های مورد علاقم . و موزیک های مورد علاقم . یه کتابخونه بزرگ . که وقتی می خوام کتاب بخونم جلوی شومینه و روی صندلی که حالت نه نو داره منظورم صندلی ایه که کف دو پایه هاش حالت حلال داره و می تونی با حرکت دادن بدن اونو حرکت بدی . البته همه اینها در کنار کسی که دوستش دارم یعنی همسرم ولی به شرطی اینکه زیاد کاری بهم نداشته باشه و گیر نده که چقدر کتاب میخونی یا فیلم نگاه می کنی.
Mohamad
10-23-2010, 01:13 PM
به نام یزدان پاک
به نظر من زندگی یعنی اینکه خدا ما رو در بین یک هزار راهی قرار داده و راه خوب و بد رو هم نشونمون داده و حالا ممکنه راه خوب سخت به نظر بیاد و برعکس راه نادرست راحت و آسان ولی اینکه کدام به منزل و مقصد میرسه شاید برای بعضی ها مهم نباشه ولی به هر حال راه اختیاری هستش و هر کس آزاده که در اون را انتخابی قدم برداره و به نظر من میشه از راه درست هم به منزل و مقصد رسید و هم از راه رفتن لذت برد ...
ما آدمها اگه موفق بشیم خودمونو عامل اون میدونیم ولی اگه به دلیل اشتباهاتمون به مقاصدمون نرسیم ، متاسفانه شانس و بخت و اقبال بد رو عامل اون میدونیم و طلبکارانه با خالق هستی حرف میزنیم .
به نظر من اگه انسان یک همسفر خوب و همدل داشته باشه راه طولانی و سخت به نظرش راحت و کوتاه میاد و راحت به سرمنزل مقصود میرسه ...
زندگی منشوری است در حرکت دوار ، منشوری که با رنگهای زیبا و بدیعش ما رو به سمت خودش میکشه و ما رو جدب خودش میکنه ...
میبخشین دوستان ولی ترجیح دادم از جملات و نظرات خودم استفاده کنم و نظرم رو بگم
emad176
10-23-2010, 02:15 PM
به نام یزدان پاک
به نظر من زندگی یعنی اینکه خدا ما رو در بین یک هزار راهی قرار داده و راه خوب و بد رو هم نشونمون داده و حالا ممکنه راه خوب سخت به نظر بیاد و برعکس راه نادرست راحت و آسان ولی اینکه کدام به منزل و مقصد میرسه شاید برای بعضی ها مهم نباشه ولی به هر حال راه اختیاری هستش و هر کس آزاده که در اون را انتخابی قدم برداره و به نظر من میشه از راه درست هم به منزل و مقصد رسید و هم از راه رفتن لذت برد ...
ما آدمها اگه موفق بشیم خودمونو عامل اون میدونیم ولی اگه به دلیل اشتباهاتمون به مقاصدمون نرسیم ، متاسفانه شانس و بخت و اقبال بد رو عامل اون میدونیم و طلبکارانه با خالق هستی حرف میزنیم .
به نظر من اگه انسان یک همسفر خوب و همدل داشته باشه راه طولانی و سخت به نظرش راحت و کوتاه میاد و راحت به سرمنزل مقصود میرسه ...
زندگی منشوری است در حرکت دوار ، منشوری که با رنگهای زیبا و بدیعش ما رو به سمت خودش میکشه و ما رو جدب خودش میکنه ...
میبخشین دوستان ولی ترجیح دادم از جملات و نظرات خودم استفاده کنم و نظرم رو بگم
بسیار بجا و درست گفتی محمد عزیز . ولی متاسفانه پیدا کردن یک همراه کاری بسیار سخت و دشوار . خیلی ها فکر می کنند این موضوع رو میشه مثل بعضی مسائل سرسری گرفت اما کاملا در اشتباه هستند که هم یار بودن و ماندن نه کار هر کسی است . نمی دونم داستان شیخ صنعان رو شنیدید یا نه . ولی مختصر توضیحی میدم . شیخ صنعان یکی از عارفان به نام دوران خودش بود که برای رفتن به خانه کعبه عازم راه می شه به همراه مریدانش . اما در بین راه به دختری ترسا ( مسیحی ) که به چشم شیخ بسیار زیبا می آد برخورد میکنه و آن چه که نباید می شد اتفاق افتاد و شیخ یک دل نه صد دل عاشق جمال این دختر میشه . دختر که از ماجرا باخبر میشه 3 تا شرط بسیار سخت برای شیخ قرار میده . یکی اینکه خوک دونی دختر رو تمیز بکنه دوم اینکه با هم میگساری بکنند و سوم اینکه از دینش برگرده . مریدان شیخ وقتی شیخ رو در این حال درمانده می بینند و هرچه به او می گویند شیخ این نه کار توست به خرج شیخ نمیرود که نمی رود . شیخ تمام شرطهای دختر رو می پذیره . که حضرت حافظ یک بیت معروف در باره همین داستان داره که می فرماید :
گــر مــــرید راه عشقی فکر بدنامی مباش
شیخ صنعان خرغه رهن خانه خمّار داشت
خانه خمّار منظور همون دختر ترساست که میگسار بود و خمّار سیغه مبالغه خمر به معنی بسیار می گسار .
مریدان شیخ به دیار خودشون باز می گردند و به سوی شیخ دیگری میروند که با شیخ صنعان به نوعی رقابت داشت وقتی از داستان مطلع میشه به مریدان شیخ صنعان میگه از همین راحی که آمدید باز گردید که شما به درد مریدی و راه عرفان نمی خورید . چراکه انچه را مراد تان انجام می دهد باید بپذیرید . البته شیخ دوباره به خودش میاد و عشق دختر به لطف خدای بخشاینده از دل شیخ بیرون میره .
زیاده گویی کردم . منظور بیت حافظ بود که می فرماید اگر خود را عاشق می دانی نمی بایست نه در کار آوری و جا بزنی که رسم عشق بازی نیست . خیلی ها فکر می کنند عاشق هستند محمد عزیز اما خیالی است باطل و با جا زدنشون باعث میشوند که همراهشون رو درب و داغون بکنند . تازه به دلداری هم می پردازند که تو توانایی فراموشی مرا داری . عجب حکایتی است این حکایت عشق .
هرکه دستش بر زبان سبقت کند مرد است مرد
ورنه هر ناقص جوانمرد است در میدان لاف ( صائب تبریزی )
البته منظور از مرد جنسیت مرد نیست بلکه منظور مردانگیست که شامل حال خانمهای محترم هم می شود .
امیدوارم آنچه خیر است در زندگانی همه عزیزان مان اتفاق افتد که ما مو میبینیم و خداوندگار پیچش مو .
:from me :
P a R y A
10-23-2010, 11:40 PM
به نظر من زندگی یعنی بابک :shad54: اگه نباشه برای من بی معنیه:del-s:
http://azarteam.com/uploader/image/images/62zendegi_yani.jpg
زندگي يعني چكيدن
همچو شمع از گرمي عشق
زندگی رسم خوشایندی است .
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ ،
پرشی دارد اندازه عشق .
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
زندگی جذبه دستی است که می چیند .
زندگی نوبر انجیر سیاه ، در دهان گس تابستان است .
زندگی ، بعد درخت است به چشم حشره .
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است .
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد.
زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست .
خبر رفتن موشک به فضا ،
لمس تنهایی (( ماه )) ،
فکر بوییدن گل در کره ای دیگر .
*****
زندگی شستن یک بشقاب است .
زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است .
زندگی (( مجذور )) آینه است .
زندگی گل به (( توان )) ابدیت ،
زندگی (( ضرب )) زمین د رضربان دل ها،
زندگی (( هندسه )) ساده و یکسان نفس هاست .
گاهگاهی به خودم می گویم : زندگی آسان نیست
زندگی پر شده از تلخی ها
زندگی خالی خالیست پر از خالی ها
گاهگاهی دوستان می گویند: زندگی شاخه نباتیست که حافظ دارد
زندگی فصل بهاریست که هردم دوسه تا شاخه پرازگل دارد
زندگی آب حیاتیست که انسان دارد
مادرم می گوید: زندگی چیزی نیست توچرا سخت گرفتی آنرا؟
زندگی پروازیست میبرد پیش خدا روح تو را؟
دگری می گوید: زندگی آزادیست
زندگی یک بازیست
و من سرگردان ، مانده ام در گرو یک معنا
زندگی چیست...؟!...
زندگی ساختنی است نه گذراندنی!!!
پس بمان برایساختن!!!
نساز برای ماندن!!!
زندگی شوق رسیدن به همان فردایست
که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز پراز بودن توست
زندگی را دریاب دنیا را بد ساخته اند...
کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد. کسی که تو را دوست دارد ،تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است .
و این تمام زندگیست
و
زندگی یعنی این ....
Hengameh
10-26-2010, 06:46 PM
زندگی...
زندگی یک ارزوی دور نیست
زندگی یک جست و جوی کور نیست
زیستن در پیله ی پروانه چیست؟!
زندگی کن زندگی افسانه نیست.
گوش کن...!!
دریا صدایت میزند!
هر چه نا پیدا صدایت می زند!
جنگل خاموش میداند تورا.
با صدایی سبز می خواند تورا.
اتشی در جان توست.
قمری تنها پی دستان توست.
پیله ی پروانه از دنیا جداست.
زندگی یک مقصد بی انتهاست.
هیچ جایی انتهای راه نیست!
این تمامش ماجرای زندگیست...!!!
Hengameh
10-26-2010, 06:51 PM
زندگی خداست و شعر و مهر و عشق و بوسه و آغوش و آهنگ و شور و سوز و ناز و ساز و بهار و آبی و ساده و رقص و صبح و چشم و کام و حال و رود و جوی و گل و رنگ و مست و اشک و لرز و صفا و خوب و زنده و صاف و شراب و خواب و نوش و شاد و گنج و جاده و ماه و روز و وفا و سخا و لطیف و دل آویز و طراوت و زیبا و لبخند و در آخر زندگی زندگی است.
اگر زندگی خدا نیست پس چرا فقط خدا هست؟!
اگر زندگی شعر نیست پس چرا هوهوی بادش یاهوی رند خرابات است؟!
اگر زندگی مهر نیست پس چرا کبوتر با کبوتر باز با باز کند پرواز؟!
اگر زندگی عشق نیست پس چرا ستاره ها باز چشمک می زنند؟!
اگر زندگی بوسه نیست پس چرا زاغان مرغان عشق نشدند؟!
اگر زندگی آغوش نیست پس چرا نسیم در تن برگ این گونه می پیچد؟!
اگر زندگی آهنگ نیست پس چرا صدای جغد و کلاغش نوای پائیز و خرابه دارد؟!
اگر زندگی شور نیست پس چرا شبهایش اینقدر پر درد و حال است؟!
اگر زندگی سوز نیست پس چرا شمع باید بسوز و بسازد و بگرید و بخندد؟!
اگر زندگی ناز نیست پس چرا مَهْوشانی که هَوی مهتابند اینقدر کرشمه دارند؟!
اگر زندگی ساز نیست پس چرا همه آهنگ ماندن را خوب می نوازند؟!
اگر زندگی بهار نیست پس چرا صدای پرندگان را در برگ ریز خزان هم می شود شنید؟!
اگر زندگی آبی نیست پس چرا چشم ماه رخان، رنگ دریا و آسمان دارد؟!
اگر زندگی ساده نیست پس چرا همه در خواب اینقدر بی نقشند؟!
اگر زندگی رقص نیست پس چرا پروانه ها تنها فصل عمر را می رقصند؟!
اگر زندگی صبح نیست پس چرا هر طلوع زندگی آغاز می شود؟!
اگر زندگی چشم نیست پس چرا نور اینقدر می رقصد؟!
اگر زندگی کام نیست پس چرا عسل اینقدر شیرین است؟!
اگر زندگی حال نیست پس چرا غروب اصلا خواستنی نیست؟!
اگر زندگی رود نیست پس چرا فصلِ خشک، بهار کرکس است؟!
اگر زندگی جوی نیست پس چرا زمزمه اش اینقدر شنیدنی است؟!
اگر زندگی گل نیست پس چرا اشکِ گل، آئین عزا است؟!
اگر زندگی رنگ نیست پس چرا خاکستری، تنها، رنگ خاکستر است؟!
اگر زندگی مست نیست پس چرا اینقدر پاسبان بر هر کوی و برزن است؟!
اگر زندگی اشک نیست پس چرا آسمان که می گرید زمین می خندد؟!
اگر زندگی صفا نیست پس چرا بی صفا زندگی نیست؟!
اگر زندگی لرز نیست پس چرا اینقدر ماه در برکه می لرزد؟!
اگر زندگی خوب نیست پس چرا خفاشها تنها در غارند؟!
اگر زندگی زنده نیست پس چرا بوته رز همیشه گل می کند؟!
اگر زندگی صاف نیست پس چرا گورستانش مه آلود است؟!
اگر زندگی شراب نیست پس چرا این همه مست، زنده اند؟!
اگر زندگی خواب نیست پس چرا مرگ، مردمان را بیدار می کند؟!
اگر زندگی نوش نیست پس چرا نیش اینقدر سوز دارد؟!
اگر زندگی شاد نیست پس چرا حیوان نمی خندد؟!
اگر زندگی گنج نیست پس چرا مردن اینقدر سخت است؟!
اگر زندگی نیایش نیست پس چرا بی نیایش کسی زنده نیست؟!
اگر زندگی جاده نیست پس چرا مرده ها در حاشیه دفنند؟!
اگر زندگی ماه نیست پس چرا بی ماه، ماه و سالی نیست؟!
اگر زندگی روز نیست پس چرا هر روز زندگی نو می شود؟!
اگر زندگی وفا نیست پس چرا هیچ کس بی وفا شِکَّرین نیست؟!
اگر زندگی سخا نیست پس چرا آسمان که می بارد زمین می روید؟!
اگر زندگی لطیف نیست پس چرا خار، سبز و خشکش یکی است؟!
اگر زندگی دل آویز نیست پس چرا دل، به غیر او آویز نیست؟!
اگر زندگی طروات نیست پس چرا مگسان، تخم، بر مردار می نهند؟!
اگر زندگی زیبا نیست پس چرا مرده ها اینقدر زشتند؟!
اگر زندگی لبخند نیست پس چرا به وقت مرگ لبخند نیست؟!
اگر زندگی نور نیست پس چرا شبهای سیاهش انگار زندگی نیست؟!
اگر زندگی جور نیست پس چرا "هر روز دریغ از دیروز" دروغ نیست؟!
اگر زندگی زندگی نیست پس چرا هیچ چیز در توصیف زندگی بهتر از زندگی نیست؟!
آری، زندگی خداست و شعر و مهر و عشق و بوسه و آغوش و آهنگ و شور و سوز و ناز و ساز و بهار و آبی و ساده و رقص و صبح و چشم و کام و حال و رود و جوی و گل و رنگ و مست و اشک و لرز و صفا و خوب و زنده و صاف و شراب و خواب و نوش و شاد و گنج و جاده و ماه و روز و وفا و سخا و لطیف و دل آویز و طراوت و زیبا و لبخند و نور و جور و در آخر زندگی زندگی است.
Hengameh
10-26-2010, 06:52 PM
زندگی چیست؟
میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای سنگ
سنگی برای یاد
این است زندگی!
این است زندگی!
حسین پناهی
emad176
12-17-2010, 12:46 PM
زندگی کردن من مُـــردن تدریجی بـــود
آنچه جان کند تنـم عمر حسابش کردم
اما با توجه به این فرضیه که من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم . می بایست چیزی رو که به ما داده شده رو به بهترین شکل ممکنه استفاده کنیم . اون چیز اسمش زندگیه . اگه سخت بگیری سخته و ...
نا امیدانه میندیش برو
همچو شب تجربه کن
همره تاریکی شو
که به تاریکی ؛ خود ؛ یافتن راه درست
پیچ و خمها دارد
ناامیدانه میندیش برو
و مترس
نو را در خود ِ خود پیدا کن
تو درونت نور است
خود شکوفایش کن
تا که تاریکی ها را
مشعلش خود باشی
نه چراغ ِ دگران
نا امیدانه میندیش برو ...
این از گفته های خودم بود در سن 22 سالگی ( نا امیدانه میندیش برو )
Sara12
12-17-2010, 01:22 PM
چه تاجی زدی بر سرم زندگی
به غیر از مصیبت به جز بندگی
یه روزم اگه دل به شادی گذشت
چه شادی که با نامرادی گذشت
ندیدم بهاری...محبت زیاری
دلم غرق خون شد
عجب روزگاری
عجب روزگاری...........
نه یک خنده بر لب نه آسودن از تب
نه چشمم به در ماند...نه دل برده یک شب...
ندیدم بهاری...محبت ز یاری
دلم غرق خون شد
عجب روزگاری
عجب روزگاری.......
ای زندگی دلگیرم از تو
غمهات منو دیوونه کرده
هرچی غم و درده تو دنیا
یک جا تو قلبم لونه کرده..............
دیدی که هیچکی پناهم نبود
هیچ وقت کسی چشم به راهم نبود..
حتی کسی با دل خسته ام
در زندگی تکیه گاهم نبود...
ندیدم بهاری......محبت زیاری.........دلم غرق خون شد.....
عجب روزگاری
عجب روزگاری
Sara12
12-17-2010, 01:23 PM
زندگی چیست؟ زندگی یعنی، شروع از هیچ برای رسیدن به اوج، پس باید مراقبت کرد تا با سنگهای غفلت نلغزید و باید با دستگیره ی احتیاط حرکت کرد
Sara12
12-17-2010, 01:28 PM
زندگی چیست مگر؟ (http://saipres.parsiblog.com/-806465.htm)
همه جا آباد استhttp://www.hdwallpapers.net/gallery/thumbnails/abstract/abstract_0007.jpg
هیچ جا آباد نیست
نقش زندگی بر آب است
همه جا نقاشی ست
هر کسی بَهر دل خویش که شد
رهروِ راهروی جبهه ی امیال بشد
نقشه ای بر دل این بوم زدُ
بر لب طاقچه ای چهره ی ایام بشد
لحظه ای با من باش
اندکی صبر بکن
سری از برف برون
نفسی تازه بکنhttp://www.hdwallpapers.net/gallery/thumbnails/abstract/abstract_0004.jpg
زندگی چیست مگر؟
که در آن درماندی
به جز از بوسه ی یار
که در آن دم،ماندی؟
زندگی چیست مگر؟
که تباهَش کردی
به جز از عروسک کودکی ات
که خرابَش کردی؟
زندگی چیست مگر؟
که تمامش کردی
به جز از یاد خدا
که جوابش کردی؟
زندگی مشق شب کودکی است
تا که مرتاضت کنند
روی دفتر هرچه خواهی گریه کن
صبح روز بعد با بیست بـخند
گر گرفـتت خواب وصل روی تو
لب به روی خنده ات هرگز نبند
Mohamad
12-17-2010, 01:30 PM
بماند سالهااين نظـــــــم و ترتيب زما هر ذ ره خا ک افتاده جا ئی
غرض نقشی است کزما باز ماند که هستـــــی را نمی بينم بقا يــی
هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت ا ست بر جريده ی عا لم دوام ما
Sara12
12-17-2010, 01:35 PM
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تابپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم :
زندگی، راز بزرگی است که در ما جارست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ!!!
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را ، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است ، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی ، و نه در فردایی
ظرف امروز ، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز ، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با ، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک ،
به جا می ماند
Mohamad
12-17-2010, 01:39 PM
تا ضریح سبز گیسوی پریشان دلت
میرسم از غربت چشمان باران خورده ام
کوه بکوه منزل به منزل تا خراسان دلت
بی پناهم خسته ام مولای من
کم از اهو نیستم آقا به قربان دلت
کاش نام ما هم ثبت می کردید عاقبت
در میان دفتر سرخ شهیدان دلت
باز می لرزد درون سینه آهوی دلم
ضامن آهو دو دست ما به دامان دلت
Sara12
12-17-2010, 01:51 PM
http://img.tebyan.net/Big%5C1388%5C08%5C72521101191348687244162155151582 15621097.jpg (http://www.tebyan.net/BigImage.aspx?img=http://Img.Tebyan.net/Big%5C1388%5C08%5C14140184227941816986153107131562 414625390.jpg)
زندگی چیست؟ /زندگی یک گُل سرخ/که من از بوته ی احساس خودم می چینم / لب یک پنجره ی آبی چوبی / به تماشای جریان سرخی اش می شینم / لب این پنجره تا این گُل هست / می توان تا قله های اوج رفت / می شود پرنده بود / از درٌه های غم گذشت ...
Sara12
12-17-2010, 01:57 PM
http://www.google.com/url?source=imgres&ct=tbn&q=http://www.niksalehi.com/goonagoon/khabar/life.jpg&sa=X&ei=MvS2TI3SK9CRjAfYmOmWCQ&ved=0CAUQ8wc4DQ&usg=AFQjCNEDBo6koeCVOfdlYxwr1SSsSgWjgA
زندگی یک مشکل است با آن روبرو شو.
زندگی یک معادله است موازنه کن.
زندگی یک معما است آن را حل کن.
زندگی یک تجربه است آن را مرور کن.
زندگی یک مبارزه است قبول کن.
زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کن.
زندگی یک سوال است آن را جواب بده.
زندگی یک موفقیت است لذت ببر.
زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو.
زندگی یک هدیه است آن را دریافت کن.
زندگی دعا است آن را مرتب بخوان.
زندگی درد است آن را تحمل کن.
زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با آن روبرو بشی .
زندگی هدیه ای است که خدا در هنگام تولد به ما تقدیم می کند.
زندگی آغاز یک راه است بسوی افتخار و سربلندی، یا انحراف و سرافکندگی.
زندگی پرواز است به سوی پیشرفت و روشنایی.
زندگی جوانه زدن است به امید درختی تناور و پر از میوه.
زندگی گرچه یک آغاز است ولی پایان آن نامعلوم و رویایی است.
زندگی یعنی عشق، اراده، امید و توکل.
زندگی نارگیلی است که پوشش سخت و درونش شیرین است.
زندگی فیلمی است که کارگردانی اش به دست ماست.
Sara12
12-17-2010, 02:49 PM
زندگي بايد كرد، حتي اگر قفس، دستان اسارتمان را بر سلولهاي بودنش ميخ كرده باشد
پرواز بايد كرد، حتي اگر بالهايمان در پرواز هاي ديروز و در سرزمين هاي دور تر از امروز جا مانده باشد
نفس بايد كشيد، به سادگي، حتي اگر هوا، تازگي اش را در وزيدن هاي ديروز گم كرده باشد
نگاه بايد كرد، بي دليل، حتي اگرچشمها، ديدن را در نگاههاي سرد و يخ زده ديروز از ياد برده باشد
بايد دويد از براي رسيدن، عقب نيفتادن و فراموش نشدن، حتي اگر پاهايمان، در آمد و شد هاي ديروز، رفتن را توبه كرده باشد
بايد ماند، آن هم سبز، حتي اگر رويايش يك قصه باشد...
Sara12
12-17-2010, 02:55 PM
زندگی چیزی جز خاطره نیست
زندگی بسته به یک بی رحمی است
زندگی مثل گل است
گل بی شاخه و برگ
زندگی مثل نسیم
می وزد تا یکدلیم
Sara12
12-17-2010, 09:03 PM
کشتی زندگی (http://maryamfazell.persianblog.ir/post/45/)
اگر سکان دنیا به دست ما بود چه می کردیم؟
با شتاب به عقب بر می گشتیم و یا نه..
با سرعت چندین برابر دریای فردا ها را شکاف می دادیم؟
ای سکان دار به چه می اندیشی؟
جبران گذشته !
آگاهی از فردا !
و یا نه..
طی کردن امواج خروشان امروز به امید دیدن دریایی آرام از فرداها...!
Sara12
12-17-2010, 09:27 PM
زندگی
http://www.iroonionline.com/upload/images/life.jpg
زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی
که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد
شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت
پس همیشه شاد باش
امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار
شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد
کسی را که امیدوار است هیچگاه ناامید نکن
شاید امید تنها دارائی او باشد
اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد
صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد
هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم
به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم
دوست داشتن بهترین شکل مالکیت
و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است
خوب گوش کردن را یاد بگیریم
گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند
وقتی از شادی به هوا میپری
مواظب باش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه
مهم بودن خوبه
ولی خوب بودن خیلی مهم تره
فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده، ممکن است آزاد باشد
ولی راه به جائی نخواهد برد
میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان
یا بگوئی : خدا به خیر کنه، باز صبح شده
انتخاب با توست
اگر در کاری موفق شوی
دوستان دروغین و دشمنان واقعی بدست خواهی آورد
زندگی کتابی است پر ماجرا
هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش آنرا دور نینداز
مثل ساحل آرام باش
تا مثل دریا بی قرارت باشند
جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار
که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست
یک دوست وفادار تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست
که اگر پیدا کردی قدرش را بدان
فکر کردن به گذشته
مانند دویدن به دنبال باد است
باد همیشه می وزد
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی، هم آسیاب بادی
تصمیم با توست
آدمی ساخته افکار خویش است
فردا همان خواهد شد که آنروز به آن می اندیشد
برای روزهای بارانی سایه بانی باید ساخت
برای روزهای پیری اندوخته ای باید داشت
برای آنان که مفهوم پرواز را نمیفهمند
هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی
فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست
دوست داشتن امری لحظه ایست
ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است
اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند
ما همه به خیال اینکه زیادی داریم فروشنده خواهیم بود
علف هرز چیه؟!
گیاهی که هنوز فوایدش کشف نشده
پس هرگز دنیا را بی ارزش حساب نکن
زنان هوشیارتر از آن هستند
که مردانگی خود را به همسران خود نشان بدهند
سعی کن اعتمادت از آنها سلب نشود
تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است
پس همیشه امید به روشنایی داشته باش
چه خوب می شد اگر، اطلاعات را با عقل اشتباه نمی گرفتیم و عشق را با هوس
و حلال را با حرام و دنیا را با عقبی و رحمان را با شیطان
بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا
nahaayat
12-17-2010, 10:33 PM
زندگی کردن من مُـــردن تدریجی بـــود
آنچه جان کند تنـم عمر حسابش کردم
اما با توجه به این فرضیه که من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم . می بایست چیزی رو که به ما داده شده رو به بهترین شکل ممکنه استفاده کنیم . اون چیز اسمش زندگیه . اگه سخت بگیری سخته و ...
نا امیدانه میندیش برو
همچو شب تجربه کن
همره تاریکی شو
که به تاریکی ؛ خود ؛ یافتن راه درست
پیچ و خمها دارد
ناامیدانه میندیش برو
و مترس
نو را در خود ِ خود پیدا کن
تو درونت نور است
خود شکوفایش کن
تا که تاریکی ها را
مشعلش خود باشی
نه چراغ ِ دگران
نا امیدانه میندیش برو ...
این از گفته های خودم بود در سن 22 سالگی ( نا امیدانه میندیش برو )
با درود فراوان از عمادم
عزيزم يه خط از شعرتو ناخواسته اشتباه نوشتي : نور ؛ را در خود ِ خود پيدا كن . مي دونم فردا ويرايشش مي كني ولي خواستم اولين پستم در كنار تو باشه . آرزومند آرزوهايت .
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.