World-civilization
10-22-2010, 07:55 PM
تاریخ چیست؟
اینکه تاریخ چیست رو به معانی مختلف تعریف می کنند ولی در مجموع می توان گفت تاریخ سرگذشت اجتماعی انسانهاست سرگذشتی که خوداز ماجراهای بسیاری تشکیل شده است.حال به شرح موضوع می پردازیم:
بحث نظری در مورد تاریخ از جمله مباحث جنجال برانگیز میان پژوهشگران و محققین این رشته به شمار می رود به صورتی که حتی رسیدن به تعریف و برداشتی واحد از تاریخ را مشکل می نماید. و همواره این سوال مطرح است که «تاریخ چیست؟» این سوال از رایج ترین سوالات در مباحث نظری تاریخ به شمار می ورد «ای ا£ کار» کتابی با همین عنوان تدوین نموده است. حال نظری کوتاه بر این مبحث می اندازیم.
«تاریخ» به صورت اشتراک لفظی در دو معنای متفاوت کاربرد دارد.
هنگامی که لفظ تاریخ استعمال می شود، ممکن است منظور گوینده، دانش تاریخ باشد که نام یک علم است و یا حوادث و وقایع انسانی در گذشته باشد که موضوع علم تاریخ است. متفکران زیادی متوجه این اشتراک لفظی و لزوم تفکیک آن هنگام بحث از تعاریف و مفاهیم تاریخ بوده و آن را بیان داشته اند.
به عنوان مثال مایکل استنفورد به وضوح به این تفکیک اشاره کرده و اظهار می دارد «موضوع تاریخ» از آگاهی داشتن به آن متفاوت است، وی دانش تاریخ را «خاطره تاریخی» می نامد و انواع آن را بیان می کند. و در این باره می نویسد:
«در آغاز باید این نکته روشن شود که تاریخ یک چیز نیست، بلکه چندین چیز است. تاریخ هم عبارت است از چیزی که اتفاق می افتد (موضوع تاریخ) و هم تصویری که از آن در ذهن می سازیم (دانش تاریخ).
تاریخ نخست همان چیزی است که ما میخواهیم باور کنیم که مجموعه ای باشد از رویدادها یا موقعیت های عینی، با وجودهای قابل شناسایی و قابل تشخیص واقع شده در زمان و مکان معین.
تاریخ دوم عبارت است از ذخیره، یادآوری، بازآفرینی و باز فهم آن رویدادهای و بالاخره تاثیر آنها بر شیوه برخورد ما با رویدادها و موقعیت های کنونی. با مسامحه، همه این موارد را می توان قلمرو خاطره نامید.»
بنابراین تاریخ در معنای نخست نتیجه نگاه استاتیک و ثابت به تاریخ است، در این مکتب می توان تاریخ را هم مانند زندگی دایناسورها مورد بررسی قرار داد. می توان با استناد به یک سنگواره که از قدیم به ما ارث رسیده است، راجع به تمدن ها بحث کرد. با این دید شاید بتوانیم ظاهر تاریخ را بشناسیم و پی به کلیات ظاهری آن ببریم. یعنی این که تاریخ را یک پدیده منقرض شده در نظر گرفته ایم و حال نشسته ایم و در یک محیط آکادمیک بحث بر ویژگی های آن می کنیم. این بررسی تاریخ بررسی مفیدی است، همان قدر که بررسی چگونگی تاثیر عبور یک ستاره ی دنباله دار از کنار یک ستاره در کهکشانی به فاصله یک میلیارد سال نوری از زمین، مفید خواهد بود! چون لااقل با تقریب خوبی می توان مطمئن بود که هیچ کدام بر زندگی بشر اثر خاصی ندارد و کنکاش در آن فقط می تواند پاسخ جستجوهای ذهنی بشر را بدهد.
در نگاه دوم ، تاریخ یک جریان پیوسته و پویا و دینامیک است که با خلق انسان شروع شده و سرگذشت رشد و بزرگ شدن نوع انسان است. با انسان بوده است و رشد کرده است. در این دیدگاه همه ما جزو تاریخ خواهیم بود. و برای این که بتوانیم تشخیص دهیم کجا ایستاده ایم و کجا می رویم، ناگزیر به فهم و مطالعه تاریخ هستیم.
تاریخ هم دیگر فقط مجموعه ای از حوادث و اشخاص نیست، بلکه این ظاهر تاریخ است و عمق آن ، روحی است که در نهان این حوادث و اتفاقات موجود است و هنگامی می توان ادعا کرد که انسان یک واقعه تاریخی را درک کرده و شناخته است که بتوان علل بروز آن و عواقب آن را شناخت. و باید بتوان راههای پیشگیری از یک ضایعه تاریخی را به درستی تشخیص داد، که تاریخ دارای دوره های ثابتی است و حوادث تاریخی هر دوره تنها از نظر ظاهر تفاوت می کنند و روح حوادث یکی است. حتی قهرمانان تاریخ نیز یکی هستند و تنها زمان و مکان ظهور آنها تفاوت کرده است.
مهم ترین فواید تاریخ
حفظ میراث فرهنگی
گسترش افق دید انسان
آشنایی با سایر ملتها و تمدنها
پیش بینی آینده
شناخت بیشتر انسانها
تفاهم و همگرایی
آشنایی با دانشمندان و بزرگان
شناخت فرهنگ و تمدن خویش
چگونگی حفظ میهن
خودشناسی
اقناع حس کنجکاوی
تربیت و هدایت انسانها
اینکه تاریخ چیست رو به معانی مختلف تعریف می کنند ولی در مجموع می توان گفت تاریخ سرگذشت اجتماعی انسانهاست سرگذشتی که خوداز ماجراهای بسیاری تشکیل شده است.حال به شرح موضوع می پردازیم:
بحث نظری در مورد تاریخ از جمله مباحث جنجال برانگیز میان پژوهشگران و محققین این رشته به شمار می رود به صورتی که حتی رسیدن به تعریف و برداشتی واحد از تاریخ را مشکل می نماید. و همواره این سوال مطرح است که «تاریخ چیست؟» این سوال از رایج ترین سوالات در مباحث نظری تاریخ به شمار می ورد «ای ا£ کار» کتابی با همین عنوان تدوین نموده است. حال نظری کوتاه بر این مبحث می اندازیم.
«تاریخ» به صورت اشتراک لفظی در دو معنای متفاوت کاربرد دارد.
هنگامی که لفظ تاریخ استعمال می شود، ممکن است منظور گوینده، دانش تاریخ باشد که نام یک علم است و یا حوادث و وقایع انسانی در گذشته باشد که موضوع علم تاریخ است. متفکران زیادی متوجه این اشتراک لفظی و لزوم تفکیک آن هنگام بحث از تعاریف و مفاهیم تاریخ بوده و آن را بیان داشته اند.
به عنوان مثال مایکل استنفورد به وضوح به این تفکیک اشاره کرده و اظهار می دارد «موضوع تاریخ» از آگاهی داشتن به آن متفاوت است، وی دانش تاریخ را «خاطره تاریخی» می نامد و انواع آن را بیان می کند. و در این باره می نویسد:
«در آغاز باید این نکته روشن شود که تاریخ یک چیز نیست، بلکه چندین چیز است. تاریخ هم عبارت است از چیزی که اتفاق می افتد (موضوع تاریخ) و هم تصویری که از آن در ذهن می سازیم (دانش تاریخ).
تاریخ نخست همان چیزی است که ما میخواهیم باور کنیم که مجموعه ای باشد از رویدادها یا موقعیت های عینی، با وجودهای قابل شناسایی و قابل تشخیص واقع شده در زمان و مکان معین.
تاریخ دوم عبارت است از ذخیره، یادآوری، بازآفرینی و باز فهم آن رویدادهای و بالاخره تاثیر آنها بر شیوه برخورد ما با رویدادها و موقعیت های کنونی. با مسامحه، همه این موارد را می توان قلمرو خاطره نامید.»
بنابراین تاریخ در معنای نخست نتیجه نگاه استاتیک و ثابت به تاریخ است، در این مکتب می توان تاریخ را هم مانند زندگی دایناسورها مورد بررسی قرار داد. می توان با استناد به یک سنگواره که از قدیم به ما ارث رسیده است، راجع به تمدن ها بحث کرد. با این دید شاید بتوانیم ظاهر تاریخ را بشناسیم و پی به کلیات ظاهری آن ببریم. یعنی این که تاریخ را یک پدیده منقرض شده در نظر گرفته ایم و حال نشسته ایم و در یک محیط آکادمیک بحث بر ویژگی های آن می کنیم. این بررسی تاریخ بررسی مفیدی است، همان قدر که بررسی چگونگی تاثیر عبور یک ستاره ی دنباله دار از کنار یک ستاره در کهکشانی به فاصله یک میلیارد سال نوری از زمین، مفید خواهد بود! چون لااقل با تقریب خوبی می توان مطمئن بود که هیچ کدام بر زندگی بشر اثر خاصی ندارد و کنکاش در آن فقط می تواند پاسخ جستجوهای ذهنی بشر را بدهد.
در نگاه دوم ، تاریخ یک جریان پیوسته و پویا و دینامیک است که با خلق انسان شروع شده و سرگذشت رشد و بزرگ شدن نوع انسان است. با انسان بوده است و رشد کرده است. در این دیدگاه همه ما جزو تاریخ خواهیم بود. و برای این که بتوانیم تشخیص دهیم کجا ایستاده ایم و کجا می رویم، ناگزیر به فهم و مطالعه تاریخ هستیم.
تاریخ هم دیگر فقط مجموعه ای از حوادث و اشخاص نیست، بلکه این ظاهر تاریخ است و عمق آن ، روحی است که در نهان این حوادث و اتفاقات موجود است و هنگامی می توان ادعا کرد که انسان یک واقعه تاریخی را درک کرده و شناخته است که بتوان علل بروز آن و عواقب آن را شناخت. و باید بتوان راههای پیشگیری از یک ضایعه تاریخی را به درستی تشخیص داد، که تاریخ دارای دوره های ثابتی است و حوادث تاریخی هر دوره تنها از نظر ظاهر تفاوت می کنند و روح حوادث یکی است. حتی قهرمانان تاریخ نیز یکی هستند و تنها زمان و مکان ظهور آنها تفاوت کرده است.
مهم ترین فواید تاریخ
حفظ میراث فرهنگی
گسترش افق دید انسان
آشنایی با سایر ملتها و تمدنها
پیش بینی آینده
شناخت بیشتر انسانها
تفاهم و همگرایی
آشنایی با دانشمندان و بزرگان
شناخت فرهنگ و تمدن خویش
چگونگی حفظ میهن
خودشناسی
اقناع حس کنجکاوی
تربیت و هدایت انسانها