PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیایید جامعه آزاد خود را درک کنیم



@ref
09-10-2014, 09:35 PM
از ابتدای تاریخ همواره بحث‌های فراوانی در مورد آزادی انسانی وجود داشته است و گاهی این آزادی‌ها و تلاش برای دست‌یابی به آن‌ها موجب ایجاد جنبش‌های کوچک و بزرگی در سرتاسر جهان شده است… همواره شنیده‌ایم که گنو/لینوکس سیستم‌عاملی است آزاد که بر مبنای فلسفه آزادی نرم‌افزار و گنو شکل گرفته است ولی آیا درک درستی از آزادی خویش که بواسطه استفاده از نرم‌افزارهای آزاد و نیز انتشار آزاد دانش و محتوا و تلاش برای گسترش آن بدست می‌آوریم داریم؟ آیا حقیقتا جامعه خویش را درک کرده‌ایم؟

کسانی که ما و اقدامات ما و یا حتی سختی‌هایی که به خود می‌دهیم را صرفا از جنبه‌های محدود فنی زیر سوال می‌برند… آیا حقیقتا ما را درک می‌کنند؟

متنی که در ادامه می‌خوانید، مطلبی است برگرفته از این لینک (http://openrespect.org/) و حرف‌های جالبی برای گفتن به همه ما دارد… بنابراین بیایید با حوصله و کمی تامل به نحوی متفاوت از مطالب و پست‌های عادی نگاهی بر آن داشته باشیم و با بازنشر آن در وبلاگ و یا وب‌سایت شخصی خود این نگرش مهم را به گوش همه برسانیم…
.

http://linuxreview.ir/wp-content/uploads/47093936_7116f6215d.jpg?545684 (http://linuxreview.ir/wp-content/uploads/47093936_7116f6215d.jpg?545684)
.
در سراسر دنیا انسان‌هایی وجود دارند که در ساخت نرم‌افزار، محتوا و فرهنگی که دیگران قادر به استفاده آزادانه از آن هستند با هم همکاری می‌کنند. افراد می‌توانند آن‌ها را آزادانه استفاده و به اشتراک بگذارند تا در کنار هم لذتی دوچندان از دست‌آورده‌های همکاری‌شان را به خود و دیگران بچشانند. ما هم اعتقاد داریم که آزادی خوب است؛ معتقدیم که آزادی به مردم کمک می‌کند تا کارهای خوب و بهتری انجام دهند؛ انتخاب‌های مناسب‌تری بکنند و زندگی امن‌تری داشته باشند. ما جامعه‌ای هستیم که در این اعتقاد با هم متحدیم!

جامعه ما پهناور است. پهناورتر از محله و شهر و ایالت. جامعه ما در آنسوی خیابان‌ها و شهرهایمان‌، کشورها و مرزها گسترده شده و از یک گروه و پروژه، بسیار بزرگ‌تر است. بسیاری از ما به زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنیم و تصمیمات متفاوتی می‌گیریم. آداب و رسوم جداگانه‌ای داریم و به طور متفاوتی با این نرم‌افزار‌، محتوا و فرهنگ در ارتباطیم؛ ولی چیزی که ما را با هم متحد می‌کند باور به آزادی، باز (منظور به دور از محدودیت بودن) و مناسب و به درد بخور بودن برای مردم است. روش‌ها و عقاید ما ممکن است متفاوت باشد و حتی تعریف ما از آزادی و باز بودن ولی باور به آزادی و باز بودن آن‌ها را یک‌رنگ می‌کند.

بدون در نظر گرفتن این روش‌ها‌، عقاید‌، تعریف‌ها و تفاوت‌ها، احترام همیشه باید بنیان راهی باشد که ما را به این اجتماع مرتبط می‌سازد‌. وقتی که احترام را در مرکزیت تعاملاتمان قرار می‌دهیم‌، زندگیمان را پربار‌تر می‌کنیم، راه‌های جدیدی برای فکر کردن را کشف می‌کنیم‌، و افق دیدمان را با ایده‌ها و تجربه‌هایی نو گسترش می‌دهیم‌. وقتی که این احترام را از دست دهیم‌، گفتگو‌هایمان غیر قابل تحمل‌تر می‌شود‌، که در نهایت به غیر‌قابل تحمل شدن اجتماع‌مان می‌انجامد و این کار، توانایی‌مان را در رساندن پیام آزادی و باز بودن به دیگران می‌گیرد‌.



احترام، نباید از قضاوت روی مردم بر اساس ژنتیک یا ویژگی‌های اجتماعی‌شان باشد‌، بلکه به جای آن باید بر اساس کیفیت و محتوای استدلال‌هایشان باشد‌.
احترام، تنها فرهنگی برای ارتباطات نیست‌، بلکه احترام به دیگران در انتخاب‌هایشان حتی زمانی که با آن‌ها مخالفیم نیز جزئی از آن است‌.
احترام، به اشتراک گذاری نظرات است، که یک درک دوجانبه از اصول درک شده را القاء می‌کند.
احترام، دادن آزادی به بقیه برای دنبال کردن مسیر‌های خودشان بدون ترس از شکنجه توسط آن‌هایی که تصمیمات متفاوت می‌گیرند یا تعریف متفاوتی از آزادی و آزادی بیان و نظر دارند، است.
احترام یعنی رابطه‌ی صادقانه‌، باز و گفتگوی مؤدبانه با هدف دست‌یابی به دیدگاه دیگران‌، نه برای اثبات اینکه دیگران اشتباه می‌کنند‌.
احترام یعنی فهمیدن اینکه اغلب افراد روح و روان خودشان را در کارهایشان به کار می‌گیرند و رابطه احساسی با آن برقرار می‌کنند و زمانی لب به انتقاد و اعتراض می‌گشایند که این رابطه برای آن‌ها مهم بوده باشد.


ما همه در یک تیم هستیم‌، فقط گاهی اوقات خطوط متفاوتی رسم می‌کنیم‌. احترام یعنی درک این تفاوت‌ها و پیشرفت با هم در قالب یک جامعه‌‌، و با هدفی متحد بر مبنای آزادی و باز بودن‌ (منظور به دور از محدودیت).


اجتماع احترام آزاد (http://openrespect.org/)


کپی و انتشار این مطلب کاملا آزاد است و تشویق و سپاس ما را به همراه خواهد داشت.

==========================================

نوشته شخصی :
بنده شخصا عادت دارم همه جور طرز فکری رو بشنوم و راجع بهش فکر کنم و تا جاییکه ممکن باشه اون رو توی مسائل دیگه
دخالت بدم و ببینم چی میشه از توش در بیارم .
وقتی این نگاه آزاد و همراه با احترام رو با چیزایی که از بچگی بخوردمون دادن مقایسه میکنم میبینم که این آموزه ها و افکار حاکم بر اکثریت کاملا مغایر هست
با روش درستی که باید در پیش گرفت و این افکار حال حاضر در کل یه ایده متن بسته هستن که از قبل برات آمادش کردن و چقدر این مفاهیم بهمدیگه قابل پیوند دادن هستن
منظورم اینه که مفاهیم "متن باز بودن و آزادی" و "متن بسته بودن و داشتن طرز فکر عقب مانده" رو بیاییم به مهمترین چیزایی که میدونیم بسط بدیم
و ببینیم واقعا کدومشون رو میپسندیم ؟ ولی قبلش باید ترس هایی که با هزار دوز و کلک توی مخمون کردن رو بریزیم دور و پایه های فکریمون رو از نو بنا کنیم
اون هم بارها و بارها . واضح تر از این بحث نمیکنم و نتیجه گیری رو به عهده خودتون میذارم .
میخواهید قرص قرمز رو بخورید و ... یا قرص آبی رو بخورید و تا آخر عمرتون راهی رو که براتون مشخص کردن برید و هیچ شکی بهش نکنید ؟؟؟