PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مامان، من باید چه کاره بشـم؟!



s.rozekabood
11-26-2013, 12:48 PM
بخش زیادی از تصور کودکان از شغل آینده‌شان از آنچه اطراف‌شان می‌بینند ناشی می‌شود. آنها با نگاه به والدین‌شان و آنچه در محیط کوچک مهدکودک و دبستان دریافت‌ می‌کنند، تصمیم می‌گیرند چه شغلی در آینده داشته باشند و در این باره سؤال‌هایی هم می‌پرسند از قبیل این‌که «بابا تو چه کاره‌ای؟»، «اگر کار نداشته باشی چطور میشه؟» «حالا من باید شغل تو رو داشته باشم؟» و... به تدریج که کودک بزرگ می‌شود و تجربه‌های اجتماعی جدی‌تر و عمیق‌تری پیدا می‌کند، نگرشش نسبت به شغل‌ها و شغل احتمالی آینده‌اش هم تفاوت پیدا می‌کند.

بحران‌های 3 سالگی

پدید ‌آمدن شغل یک فرایند اجتماعی است و برای این به وجود آمده‌ است که به میل غریزی و فطری فرد جواب بدهد. محصول این شغل‌ها درواقع منش و شخصیت افراد را شکل می‌دهد. خیلی از افراد در شغل‌های خاصی که قرار می‌گیرند همان شخصیت را بروز می‌دهند و درواقع در جامعه با یک شخصیت خاصی شناخته می‌شوند. بچه‌ها در مرحله رشد روانی- اجتماعی‌شان با بحران‌هایی ازجمله انتخاب شــــغل رو‌به‌رو می‌شوند. این بحران‌ها از 3 سالگی معمولا شروع می‌شود چون در این مرحله کم‌کم با فرایندهای اجتماعی درگیر می‌شوند.

به این مثال توجه کنید

اگر دختری می‌گوید «من می‌خوام مامان بشم» مادر می‌تواند کنارش بازی ‌کند و او را برای این نقش تقویت کند یا همانجا یک کیف به کودک بدهد و بگوید «باید سرکار بروی و بعد بیایی و بقیه کارها را انجام بدهی.» به این ترتیب به کودک می‌گوید که «تو هم می‌توانی یک هویت اجتماعی داشته باشی.»





برای شغلی خاص تربیت کنید

خیلی اوقات پسرها و دخترها برای شغلی خاص تربیت می‌شوند. مثلا می‌توان دختربچه را طوری تربیت کرد که نقاش یا مادر خوبی باشد ولی به پسرها نقش‌های اجتماعی پرمسئولیت‌تر داده می‌شود. به این ترتیب آنها پیامی از هویت جنسی خود دریافت می‌کنند که باعث جهت‌دهی آنها می‌شود.

3 تا 5 سالگی: گناه یا ابتکار؟

کودکان در هر مرحله رشد با دو قطب رفتاری مواجه می‌شوند که عوامل بیرونی در جهت‌دهی آنها به هرکدام از این دو قطب بسیار مهم است. کودکان بین 3 تا 5 سالگی بین ابتکار و احساس گناه قرار می‌گیرند. مهم‌ترین ویژگی این سن داشتن هدف است. آنها به دنبال هدف می‌گردند و می‌خواهند بدانند یکسری کارها را می‌توانند انجام دهند یا نه. آنها در این سن یک پیش‌بینی نقش در مقابل بازداری نقش دارند. پیش‌بینی یعنی اینکه می‌توانند فکر کنند که در آینده کاری را می‌توانند انجام دهند. در جوامع سنتی که شغل پدر خیلی مهم و بزرگ جلوه می‌کند کودک می‌خواهد نزدیک پدر گام بردارد اما رفته‌رفته با نقش‌پذیری اجتماعی درصد انتخاب‌هایش بیشتر می‌شود.

5 تا 7 سالگی: سختکوشی یا تنبلی؟

5 تا 7 سالگی مرحله کفایت در کودکان است. دو قطب این مرحله شامل سختکوشی و احساس حقارت است. در اینجا کـــودکان دو مهارت جدی را انتخاب می‌کنند؛ یکی خلاقیت و دیگری تنبلی. آنها در این مرحله می‌توانند به سمت خلاقیت بروند یا روی به تنبلی بیاورند. در این سن والدین باید بر سختکوشی کودک تاکید کنند.7 تا 13 سالگی: هویت و سردرگمی در 7 تا 13 سالگی هویت و سردرگمی نقش بروز پیدا می‌کند. از 13 سالگی به بعد این اتفاقات اجتماعی است که تعیین می‌کند فرد به سمت چه شغلی برود و در اصل، اجتماع تعیین کننده است. در سنین بالا باید به او بگویید که هر شغلی چه شخصیتی در او ایجاد می‌کند و چه امتیازاتی به او می‌دهد.