PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چالش‌های ناهمگونی در ازدواج‌



s.rozekabood
11-12-2013, 01:44 PM
ازدواج های نامتعارفی را این روزها می بینیم. ازدواج هایی که معیارهایشان تناسبی با هم ندارند و در نتیجه خیلی زود به جدایی می رسند.

در مساله ازدواج تفاوت‌های فردی زیادی وجود دارد یعنی هیچ دو ازدواجی نیست که بر اساس ملاک‌های ثابتی صورت گرفته باشد. در این شرایط باید بررسی کرد که اساساً یک ازدواج موفق بر اساس چه ملاک‌هایی باید صورت بگیرد و تا چه اندازه ازدواج‌هایی که در حال حاضر انجام می‌شود بر اساس معیارهای درست است. باید به این نکته توجه شود که در حال حاضر ما در ازدواج‌های امروزی شاهد نوعی ناهمگونی هستیم و هر کسی بر روی ملاک خاصی تاکید می‌کند. به هم ریختگی معیارها در ازدواج باعث پدید آمدن ازدواج های ناموفق و پنهان کاری در زندگی های امروز شده است که نهایتا در زندگی منجر به مسایلی مانند خیانت و عدم وفاداری زن و مرد نسبت به هم خواهد شد.

سن‌های نامتناسب
در حال حاضر شاهد ازدواج‌هایی هستیم که به سن توجه نمی‌شود و به مساله هم سنی زوجین و یا زوج‌هایی که زنان از مردان بزرگتر هستند در سال‌های اخیر به عنوان پدیده جدید شاهد هستیم که در گذشته این گونه ازدواج‌ها معنایی نداشت و یا امروزه شاهدیم مساله مناطق جغرافیایی نادیده گرفته می‌شود و افراد با وجود منطقه جغرافیایی متفاوت با هم ازدواج می کنند. در واقع نوعی تحرک و انتقال را در ازدواج‌ها شاهد هستیم به طور نمونه در گذشته ازدواج‌ها درون فامیل، درون روستا، درون شهرستان بود ولی در حال حاضر این گونه از تغییرات به وجود آمده است.

در مساله تناسب سنی باید به این نکته توجه شود که در اکثر فرهنگ‌ها به دلیل مسایل فیزیولوژیکی جنسی بهتر است که زن از مرد کوچکتر باشد و این به دلیل این است که زن نیاز به حمایت دارد، زن، موجودی حمایت طلب است و زن از برتر بودن همسر خود احساس افتخار و رضایت درونی می‌کند. ولی این احساس در شرایط بالعکس وجود ندارد و مرد احساس حقارت می‌کند، برای مثال، در مواردی مانند تناسب تحصیلی، اگر پسر دیپلمه با یک خانم پزشک ازدواج کند، هیچ گاه مرد احساس غرور نخواهد کرد، بلکه احساس حقارت می‌کند و احتمال شکست این گونه ازدواج‌ها بیشتر است، چون در این شرایط مرد می‌خواهد بر احساس حقارت خود غلبه کند، ناخودآگاه همسر خود را اذیت می‌کند و برای او محدودیت به وجود می‌آورد. البته باید به این مساله توجه شود که تمامی این ملاک‌ها در یک شخص وجود ندارد، بلکه باید به مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و تناسبات نگاه کرد و از طرفی نسبی است.

مخالفت خانواده‌ها
در گذشته بسیاری از ازدواج‌ها بر اساس همسانی طبقات اجتماعی و اقتصادی بود. به طور مثال پسر یک کدخدا با دختر کدخدای دیگر ازدواج می‌کرد ولی در حال حاضر این طور نیست و امکان دارد پسر پولداری با دختری از طبقه متوسط با هم ازدواج کنند. از طرفی امروزه شاهد بسیاری از ازدواج‌ها هستیم که خانواده‌ها موافق نیستند که این مساله هم در گذشته بسیار کم بود و در گذشته معتقد بودند که خانواده‌ها با هم وصلت می‌کنند.

امروزه به تناسب خانواده‌ها توجهی نمی‌شود و دختر و پسر می‌گویند که ما می‌خواهیم با هم زندگی کنیم، در صورتی که این درست نیست، در روانشناسی به عوامل پشت پرده مانند خانواده‌ها عوامل مکنون و یا نهفته می‌گوییم. باید به این مساله توجه شود اگر پدر و مادرها مخالف ازدواجی باشند، مرتب سمپاشی می‌کنند و این زمینه‌ای برای شکست می‌شود، اما اگر موافق باشند فضا را برای ازدواج تلطیف می کنند.

عشق یا عقل؟
در یک ازدواج موفق ما دو بعد منطقی و احساسی داریم. ابعاد منطقی ازدواج که با شناخت خود شروع می‌شود و به دیگر شناسی، هدف شناسی، تناسب اخلاقی، تناسب اعتقادی و مذهبی، تناسب سنی، تناسب ظاهری و جسمی، تناسب فرهنگی و اجتماعی، تناسب خانوادگی، تناسب اقتصادی، تناسب هوشی، تناسب تحصیلی، تناسب در رغبت‌ها و علایق، تناسب جغرافیایی و به تناسب سیاسی می‌رسد. ما در یک ازدواج موفق اول به بعد منطقی که شامل تناسبات گفته شده است، توجه می‌کنیم و بعد به مساله دوست داشتن و عشق ورزیدن می‌پردازیم.

عشق، محبت و دوست داشتن ناگهانی به وجود نمی‌آید، بلکه به مرور زمان ایجاد می‌شود. به همین دلیل است که در ازدواج باید ابتدا به ابعاد منطقی ازدواج توجه کنیم، چون زمانی که دو طرف تناسب‌های لازم را با هم داشته باشند، احتمال ایجاد محبت هم در آنها افزایش می‌یابد و بر این اساس ازدواج‌ها موفق می‌شود. http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-1454.jpg

ازدواج‍های تک معیاری
امروزه شاهد بسیاری از ازدواج‌ها هستیم که فرد فقط به دلیل موقعیت شغلی، مالی و یا تحصیلی با فردی ازدواج می‌کند و به مابقی تناسبات توجهی نمی‌کند، متأسفانه ازدواج‌هایی که بر این اساس شکل می‌گیرند از جمله ازدواج‌هایی هستند که به شکست می‌رسند. ازدواج زن و یا مرد به خاطر ترحم، اقدام به ازدواج بعد از فوت یکی از نزدیکان در شرایطی که فرد در شرایط نیاز عاطفی شدید قرار دارد، اقدام به ازدواج به دلیل فرار از خانواده نامطلوب و هر نوع شتاب‌زدگی در ازدواج باعث ایجاد این شکست خواهد شد.

هارمونی ملایم
گاهی ازدواج‌هایی را می‌بینیم که در طول یک ماه، پس از آشنایی به ازدواج ختم می‌شود. بدیهی است این نوع شتاب‌زدگی است که منجر به شکست می‌شود، ازدواج باید با یک سرعت و هارمونی ملایم پیش برود. توصیه ما به زنان و مردان در آستانه ازدواج این است که سه ماه آشنایی، یک سال نامزدی رسمی، زیرا اصل بر این است که دختر و پسر در موقعیت‌های طبیعی و واقعی همدیگر را بشناسند. بعد از یک سال نامزدی باید بررسی شود و اگر احتمالات برای زندگی موفق بالاتر رفته بود، آنگاه عقد و بعد عروسی و زندگی مشترک صورت گیرد.

سنتی می‌پسندید یا مدرن؟
ازدواج‌ها را بر اساس سنتی بودن و یا جدید بودن نمی‌توانیم بررسی کنیم. ازدواج‌ها بر اساس هم‌کفو بودن و یا هم کفو نبودن مورد بررسی قرار می‌گیرد. این تناسب‌ها در هر شرایط زمانی که رعایت شود می‌تواند یک ازدواج موفق را به وجود آورد و اگر رعایت نشود ازدواج ناموفق به بار خواهند آورد. ما باید تفاوت‌های فردی و فرهنگی همدیگر را بشناسیم، بپذیریم و با آنها کنار بیاییم.

خط قرمزهای ازدواج
دوستی‌های قبل از ازدواج به همراه روابط آزاد قبل از ازدواج موجب نوعی بد بینی، سوء ظن و محافظه کاری در دختران و پسران شده است.

وقتی افراد با هم ارتباط آزاد دارند، زمانی که می‌خواهند ازدواج کنند شک بر اینکه آیا فرد مورد نظر با شخص دیگری رابطه داشته است یا نه؟ موجب می‌شود ازدواج شخص به تأخیر بیفتد.

باید به این مساله توجه شود که این مساله یک آفت است. دوستی با جنس مخالف با روابط آزاد جنسی قبل از ازدواج متفاوت است. در آشنایی قبل از ازدواج، خط قرمزهایی وجود دارد و آن دسته از دختران و پسرانی که این خط قرمزها را رعایت می کنند ازدواج‌های موفق‌تری دارند. به همین دلیل به دختران و پسران توصیه می‌کنیم عفت و پاکدامنی خود را همواره، به ویژه پیش از ازدواج حفظ کنند. البته افرادی که این مسایل را رعایت نمی‌کنند، مسایلی مانند اختلال شخصیت، مشکلات فرهنگی و کمرنگ شدن باورهای مذهبی وجود دارد.