mehraboOon
09-03-2013, 01:34 AM
کیا کادنزا یا رنو لتیتود؟
اگر میخواهید همانقدر که پول میدهید آش بخورید، کادنزا با وجود قیمت بالاتر منتظر شماست؛ در عوض لتیتود به عنوان یک رقیب اروپایی تنها وقتی به دردتان خواهد خورد که بخواهید پشت رل خودرویی متفاوت با کت و شلوار اتوکشیده بنشینید
روزنامه تماشا: اگر میخواهید همانقدر که پول میدهید آش بخورید، کادنزا با وجود قیمت بالاتر منتظر شماست؛ در عوض لتیتود به عنوان یک رقیب اروپایی تنها وقتی به دردتان خواهد خورد که بخواهید پشت رل خودرویی متفاوت با کت و شلوار اتوکشیده بنشینید
کلاس خودروهای بزرگ خانوادگی با وجود محصولات نسبتا گرانقیمتی که دارد، هیچگاه بدون مشتری نبوده و نیست. برندهای مختلفی هم برای کسب سهم بیشتری از بازار دوش به دوش حرکت میکنند اما چیزی که مسلم است تا کنون کرهایها و ژاپنیها بیشتر توانستهاند مشتریان را به خرید محصولاتشان وسوسه کنند. در این بین کیا کادنزا پس از تجربه نسبتا موفق اپیروس، با آپدیتهای مختلف فنی و ظاهری از برترینهای این روزهای بازار محسوب میشود که با وجود قیمت به نسبت بالایش توانسته توجه دوستداران محصولات لوکس خانوادگی را به خود جلب کند.
در جبهه مقابل هم رنوی فرانسه نمایندهای را روانه بازار کرده تا به عنوان یک لوکس اروپایی بتواند تا حدی توازن را در این سطح از بازار به هم بزند. خودرویی گرانقیمت که از جهات بسیاری با کادنزای کرهای شباهت دارد ولی نبود توازن بین قیمت و داشتههایش کاملا آن تحت شعاع قرار داده است. این بار به بررسی این دو رقیب همکلاس پرداختهایم چرا که این دو مدل برای اولین بار است که راهی بازار ایران شده و مثل خودروهایی چون آزرا و آریون به پشتوانه نسل قبل خود آنچنان شناخته شده نیستند.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1392/4/13/179545_580.jpg
وضعیت رنو لتیتود در ایران
هنگامی که بعد از مدتها یکی از محصولات رنو با نام لتیتود پایش به ایران باز شد خیلیها بر این باور بودند که این فرانسوی با توجه به ویژگیهایش میتواند در این کلاس یکهتاز باشد در حالی که قیمتش از همه رقبا بالاتر تعیین شده بود. با این حال لتیتود هیچگاه نتوانست موفقیت قابل اعتنایی کسب کند و با وجود تبلیغات گسترده باز هم بازار به آن روی خوشی نشان نداد.
این اتفاق نشان داد که فرانسویها هرچه گرانقیمتتر باشند، در ایران به شکست نزدیکترند؛ اتفاقی که برای خودروهای هموطنی چون سیتروئن C5 و پژو ۴۰۷ هم عینا تکرار شد. این شکست حتی به گونهای بود که در اوج گرانی بازار خودرو با اینکه خودروهای شکستخوردهای چون اپتیمای نسل قبل هم با اقبال روبهرو شده بودند باز هم کسی سراغ لتیتود نرفت تا نبود تناسب بین قیمت و داشتههای این سدان لوکس بیش از پیش توی ذوق بزند.
وقتی برای اولین بار لتیتود را میبینید آنچنان شگفتزده نمیشوید و جملاتی را از سر هیجان یا حیرت به زبان نخواهید آورد! این اشکال لتیتود نیست چرا که در استایل و نوع دیزاین آن، مدلهای مختلفی از برندهای دیگر را دیدهاید و به همین دلیل طراحی آن را به هیچ وجه نمیتوان منحصربهفرد دانست. در واقع میتوان دیزاین لتیتود را اینگونه تفسیر کرد؛ طرحی با فرمهای قدیمیکه با خطوط و چینشی مدرن احیا شده است.
این فرانسوی در نگاه اول نه تنها زیبا نیست بلکه حتی ممکن است در نظر شما زشت هم جلوه کند اما این تنها یک سوی سکه است؛ شک نکنید با گذشت زمان نظر شما تغییر خواهد کرد. چراغهای کشیده جلو به همراه جلوپنجره نسبتا بزرگ آن تا حد زیادی شبیه تولیدات اخیر کرهایها مثل جنسیس است. ولی خطوطی سیال و برازنده آن که تا روی شانههای پهن خودرو امتداد یافته قدرت موتور را گوشزد میکند.
در نمای کناری هم المان خاصی خودنمایی نمیکند و تنها هارمونی خوب و چینش مناسب اجزای بدنه به چشم میآید. در نمای عقب باز ردپای طراحی شرقیها را شاهدیم و سپر بزرگ، چراغهای افقی دوتکه و زه روی صندوق که آن را کمیشبیه آزرا کرده تمام داشتههای این سدان به حساب میآید. با تمام این تفاسیر لتیتود را میتوان در حقیقت یک خودروی اروپایی - آسیایی دانست؛ درکرهجنوبی تولید میشود ولی بر روی پلتفرم D رنو و نیسان!
ضمن اینکه با سه نوع موتور بنزینی و دو موتور دو و سه لیتری دیزل به بازارهای جهانی معرفی شده که البته تنها پیشرانه ۳.۵ لیتری بنزینی آن در بازار داخلی قابل سفارش است آن هم با گیربکس اتومات. موتورش توانایی تولید ۲۴۱ اسببخار را دارد که میتواند این فرانسوی را به شتاب ۸.۴ ثانیه رسانده و سرعت ۲۳۴ کیلومتر بر ساعت را هم برای آن ثبت کند که برای خودرویی به وزن ۱۶۱۵ کیلوگرم آمار مناسبی است. مصرف سوختش هم در سیکل ترکیبی چیزی در حدود ۹.۹ لیتر در هر صد کیلومتر عنوان شده که در عمل به راحتی به ۱۳ لیتر هم میرسد.
البته نباید فراموش کرد که لتیتود در هر چهارچرخ خود از ترمزهای دیسکی بهره میبرد که به سیستمهایABS ،EBA ،EBD وESP مجهز شده و توانسته با شش کیسه ایمنی هوا هر پنج ستاره ممکن از موسسه تست تصادف یورو ان کاپ را دریافت کند.
وضعیت کیا کادنزا در ایران
کیا K7 یا همان کادنزا در کلاس سدانهای خانوادگی بزرگ قرار میگیرد و با اینکه ادامه سری اپیروس نیست، ولی به نوعی جایگزین آن محسوب میشود. کادنزا در ظاهر هیچ شباهتی به اپیروس ندارد و در نمای جلو اولین چیزی که جلب توجه میکند چراغهای زیبای آن است که در شب زیباتر هم میشود.
جلو پنجرهای شبیه به دیگر محصولات کیا را هم در این خودرو میبینیم که در پایین آن سپری عضلانی، چهرهای اسپورت را به این سدان هدیه کرده است. درون سپر هم دو مهشکن با فرمی جدید جای خوش کردهاند که در نهایت کنار هم قرار گفتن این اجزا چهرهای زیبا را برای کادنزا به ارمغان آوردهاند. البته بد نیست بدانید کیا در طراحی این تازهواردش از خودرویی چون سیتروئن C5 الهام گرفته به خصوص در طراحی قسمت عقب!
البته زیبایی کادنزا تنها به فرم بدنه آن خلاصه نمیشود بلکه طراحی کابین هم مکمل خوبی برای چهره آن است. داشبورد زیبا با طراحی خاص(که البته بیشتر کلاسیک است تا مدرن) و همچنین فرمانی خوشدست میتواند لذت رانندگی را دوچندان کند که البته صندلیهای خوشفرم این خودرو هم راحتی را چاشنی این لذت میکند. ضمن اینکه کابین کادنزا کاملا جادار بوده و فضای کافی را در اختیار راننده و سرنشینان قرار میدهد.
کادنزا در بازارهای جهانی با موتورهایی با حجمهای مختلف در دسترس است اما تنها با یک نوع گیربکس شش سرعته اتوماتیک عرضه میشود که در نهایت نمونه ۳.۵ لیتری آن پایش به ایران باز شد. پیشرانهای که در نهایت میتواند ۲۸۶ اسببخار قدرت را در اختیار راننده قرار دهد و این کرهای ۱۵۷۵ کیلوگرمیرا ظرف مدت ۸.۲ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند؛ اما نباید فراموش کرد که این عدد مربوط به شرایط جوی و جادهای استاندارد است و با اکتان پایین بنزین در ایران و شرایط آب و هوایی تهران نباید انتظار چنین شتابی را از این خودرو داشت اما روی هم رفته شتاب راضیکنندهای دارد.
همچنین پشت رل کادنزا میتوان تا سرعت ۲۳۰ کیلومتر بر ساعت را هم تجربه کرد و البته رسیدن به سرعتهای بالاتر نیز دور از ذهن نیست. در مورد مصرف سوخت هم باید گفت که در سیکل ترکیبی به اعلام کارخانه سازنده در حدود ۹.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر اشتها دارد؛ این در حالی است که دارندگان آن از مصرف سوخت بالای آن گلهمندند و در عمل مصرفش به ۱۴ لیتر هم میرسد که البته باک ۷۰ لیتری آن جوابگوی این اشتهای بالای آن خواهد بود.
رخ به رخ دو رقیب
در اینکه هر دو رقیب از ساختههای قابل اعتنای کیا و رنو در کلاس جهانی هستند شکی وجود ندارد ولی این وضعیت در بازار ایران رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. وقتی خریدار ایرانی برای یک خودروی چند هزار دلاری مجبور به پرداخت پولهای چند 10 میلیون تومانی است، تناسب بین قیمت و آنچه یک خودرو به صاحبش هدیه میکند بیش از پیش مهم جلوه میکند. در نگاه اول شاید به نظر برسد کادنزای کرهای که چند میلیونی از رقیب گرانتر فروخته میشود، در بازار به مشکل بر خواهد خورد ولی این وضعیت قیمتی را میتوان از زاویهای دیگر هم دید.
بگذارید رنو لتیتود را با خودش مقایسه کنیم؛ آیا محصولی که حدود ۱۷۰ میلیون تومان برایش پول پرداخت میکنید به همان اندازه از لحاظ جذابیتهای ظاهری شما را قانع میکند؟ ضمن اینکه امکانات رفاهی مختلفی که در این فرانسوی با آن سرگرم میشوید در اکثر رقبای ارزانتر المانهایی پیشفرض به حساب میآیند.
البته شاید بگویید از لحاظ ایمنی لتیتود یک سر و گردن بالاتر از همتای کرهایاش یعنی کادنزا قرار میگیرد که مسلما نمیتوان منکر شد ولی وقتی موتور دو خودرو آن هم با حجمهای یکسان را کنار هم قرار میدهیم، قدرت خروجی آنها چیز دیگری را میگوید. اینجاست که کادنزا هم از لحاظ فرم بدنه و هم شتاب و عملکرد فنی چند پله بالاتر از رقیب فرانسوی قرار میگیرد.
البته تمامی اینها به این معنا نیست که کیا کادنزا هم آنچنان بیعیب و نقص باشد چرا که وزن زیاد بدنه در کنار مصرف سوخت بالای آن میتواند جیب صاحبانش را با شرایط دشواری روبهرو کند. گرانی قطعات و لوازم یدکی این سدان درشتهیکل را هم نباید به راحتی نادیده گرفت. با این حال هر دو خودرو از گران قیمتهای بازار محسوب میشوند ولی در مقام مقایسه باید گفت که با وجود قیمت بیشتر، کفه ترازو به نفع کادنزا سنگینی میکند و این برتری را به وضوح میتوان در استقبال خریداران هم مشاهد کرد.
اگر میخواهید همانقدر که پول میدهید آش بخورید، کادنزا با وجود قیمت بالاتر منتظر شماست؛ در عوض لتیتود به عنوان یک رقیب اروپایی تنها وقتی به دردتان خواهد خورد که بخواهید پشت رل خودرویی متفاوت با کت و شلوار اتوکشیده بنشینید
روزنامه تماشا: اگر میخواهید همانقدر که پول میدهید آش بخورید، کادنزا با وجود قیمت بالاتر منتظر شماست؛ در عوض لتیتود به عنوان یک رقیب اروپایی تنها وقتی به دردتان خواهد خورد که بخواهید پشت رل خودرویی متفاوت با کت و شلوار اتوکشیده بنشینید
کلاس خودروهای بزرگ خانوادگی با وجود محصولات نسبتا گرانقیمتی که دارد، هیچگاه بدون مشتری نبوده و نیست. برندهای مختلفی هم برای کسب سهم بیشتری از بازار دوش به دوش حرکت میکنند اما چیزی که مسلم است تا کنون کرهایها و ژاپنیها بیشتر توانستهاند مشتریان را به خرید محصولاتشان وسوسه کنند. در این بین کیا کادنزا پس از تجربه نسبتا موفق اپیروس، با آپدیتهای مختلف فنی و ظاهری از برترینهای این روزهای بازار محسوب میشود که با وجود قیمت به نسبت بالایش توانسته توجه دوستداران محصولات لوکس خانوادگی را به خود جلب کند.
در جبهه مقابل هم رنوی فرانسه نمایندهای را روانه بازار کرده تا به عنوان یک لوکس اروپایی بتواند تا حدی توازن را در این سطح از بازار به هم بزند. خودرویی گرانقیمت که از جهات بسیاری با کادنزای کرهای شباهت دارد ولی نبود توازن بین قیمت و داشتههایش کاملا آن تحت شعاع قرار داده است. این بار به بررسی این دو رقیب همکلاس پرداختهایم چرا که این دو مدل برای اولین بار است که راهی بازار ایران شده و مثل خودروهایی چون آزرا و آریون به پشتوانه نسل قبل خود آنچنان شناخته شده نیستند.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1392/4/13/179545_580.jpg
وضعیت رنو لتیتود در ایران
هنگامی که بعد از مدتها یکی از محصولات رنو با نام لتیتود پایش به ایران باز شد خیلیها بر این باور بودند که این فرانسوی با توجه به ویژگیهایش میتواند در این کلاس یکهتاز باشد در حالی که قیمتش از همه رقبا بالاتر تعیین شده بود. با این حال لتیتود هیچگاه نتوانست موفقیت قابل اعتنایی کسب کند و با وجود تبلیغات گسترده باز هم بازار به آن روی خوشی نشان نداد.
این اتفاق نشان داد که فرانسویها هرچه گرانقیمتتر باشند، در ایران به شکست نزدیکترند؛ اتفاقی که برای خودروهای هموطنی چون سیتروئن C5 و پژو ۴۰۷ هم عینا تکرار شد. این شکست حتی به گونهای بود که در اوج گرانی بازار خودرو با اینکه خودروهای شکستخوردهای چون اپتیمای نسل قبل هم با اقبال روبهرو شده بودند باز هم کسی سراغ لتیتود نرفت تا نبود تناسب بین قیمت و داشتههای این سدان لوکس بیش از پیش توی ذوق بزند.
وقتی برای اولین بار لتیتود را میبینید آنچنان شگفتزده نمیشوید و جملاتی را از سر هیجان یا حیرت به زبان نخواهید آورد! این اشکال لتیتود نیست چرا که در استایل و نوع دیزاین آن، مدلهای مختلفی از برندهای دیگر را دیدهاید و به همین دلیل طراحی آن را به هیچ وجه نمیتوان منحصربهفرد دانست. در واقع میتوان دیزاین لتیتود را اینگونه تفسیر کرد؛ طرحی با فرمهای قدیمیکه با خطوط و چینشی مدرن احیا شده است.
این فرانسوی در نگاه اول نه تنها زیبا نیست بلکه حتی ممکن است در نظر شما زشت هم جلوه کند اما این تنها یک سوی سکه است؛ شک نکنید با گذشت زمان نظر شما تغییر خواهد کرد. چراغهای کشیده جلو به همراه جلوپنجره نسبتا بزرگ آن تا حد زیادی شبیه تولیدات اخیر کرهایها مثل جنسیس است. ولی خطوطی سیال و برازنده آن که تا روی شانههای پهن خودرو امتداد یافته قدرت موتور را گوشزد میکند.
در نمای کناری هم المان خاصی خودنمایی نمیکند و تنها هارمونی خوب و چینش مناسب اجزای بدنه به چشم میآید. در نمای عقب باز ردپای طراحی شرقیها را شاهدیم و سپر بزرگ، چراغهای افقی دوتکه و زه روی صندوق که آن را کمیشبیه آزرا کرده تمام داشتههای این سدان به حساب میآید. با تمام این تفاسیر لتیتود را میتوان در حقیقت یک خودروی اروپایی - آسیایی دانست؛ درکرهجنوبی تولید میشود ولی بر روی پلتفرم D رنو و نیسان!
ضمن اینکه با سه نوع موتور بنزینی و دو موتور دو و سه لیتری دیزل به بازارهای جهانی معرفی شده که البته تنها پیشرانه ۳.۵ لیتری بنزینی آن در بازار داخلی قابل سفارش است آن هم با گیربکس اتومات. موتورش توانایی تولید ۲۴۱ اسببخار را دارد که میتواند این فرانسوی را به شتاب ۸.۴ ثانیه رسانده و سرعت ۲۳۴ کیلومتر بر ساعت را هم برای آن ثبت کند که برای خودرویی به وزن ۱۶۱۵ کیلوگرم آمار مناسبی است. مصرف سوختش هم در سیکل ترکیبی چیزی در حدود ۹.۹ لیتر در هر صد کیلومتر عنوان شده که در عمل به راحتی به ۱۳ لیتر هم میرسد.
البته نباید فراموش کرد که لتیتود در هر چهارچرخ خود از ترمزهای دیسکی بهره میبرد که به سیستمهایABS ،EBA ،EBD وESP مجهز شده و توانسته با شش کیسه ایمنی هوا هر پنج ستاره ممکن از موسسه تست تصادف یورو ان کاپ را دریافت کند.
وضعیت کیا کادنزا در ایران
کیا K7 یا همان کادنزا در کلاس سدانهای خانوادگی بزرگ قرار میگیرد و با اینکه ادامه سری اپیروس نیست، ولی به نوعی جایگزین آن محسوب میشود. کادنزا در ظاهر هیچ شباهتی به اپیروس ندارد و در نمای جلو اولین چیزی که جلب توجه میکند چراغهای زیبای آن است که در شب زیباتر هم میشود.
جلو پنجرهای شبیه به دیگر محصولات کیا را هم در این خودرو میبینیم که در پایین آن سپری عضلانی، چهرهای اسپورت را به این سدان هدیه کرده است. درون سپر هم دو مهشکن با فرمی جدید جای خوش کردهاند که در نهایت کنار هم قرار گفتن این اجزا چهرهای زیبا را برای کادنزا به ارمغان آوردهاند. البته بد نیست بدانید کیا در طراحی این تازهواردش از خودرویی چون سیتروئن C5 الهام گرفته به خصوص در طراحی قسمت عقب!
البته زیبایی کادنزا تنها به فرم بدنه آن خلاصه نمیشود بلکه طراحی کابین هم مکمل خوبی برای چهره آن است. داشبورد زیبا با طراحی خاص(که البته بیشتر کلاسیک است تا مدرن) و همچنین فرمانی خوشدست میتواند لذت رانندگی را دوچندان کند که البته صندلیهای خوشفرم این خودرو هم راحتی را چاشنی این لذت میکند. ضمن اینکه کابین کادنزا کاملا جادار بوده و فضای کافی را در اختیار راننده و سرنشینان قرار میدهد.
کادنزا در بازارهای جهانی با موتورهایی با حجمهای مختلف در دسترس است اما تنها با یک نوع گیربکس شش سرعته اتوماتیک عرضه میشود که در نهایت نمونه ۳.۵ لیتری آن پایش به ایران باز شد. پیشرانهای که در نهایت میتواند ۲۸۶ اسببخار قدرت را در اختیار راننده قرار دهد و این کرهای ۱۵۷۵ کیلوگرمیرا ظرف مدت ۸.۲ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند؛ اما نباید فراموش کرد که این عدد مربوط به شرایط جوی و جادهای استاندارد است و با اکتان پایین بنزین در ایران و شرایط آب و هوایی تهران نباید انتظار چنین شتابی را از این خودرو داشت اما روی هم رفته شتاب راضیکنندهای دارد.
همچنین پشت رل کادنزا میتوان تا سرعت ۲۳۰ کیلومتر بر ساعت را هم تجربه کرد و البته رسیدن به سرعتهای بالاتر نیز دور از ذهن نیست. در مورد مصرف سوخت هم باید گفت که در سیکل ترکیبی به اعلام کارخانه سازنده در حدود ۹.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر اشتها دارد؛ این در حالی است که دارندگان آن از مصرف سوخت بالای آن گلهمندند و در عمل مصرفش به ۱۴ لیتر هم میرسد که البته باک ۷۰ لیتری آن جوابگوی این اشتهای بالای آن خواهد بود.
رخ به رخ دو رقیب
در اینکه هر دو رقیب از ساختههای قابل اعتنای کیا و رنو در کلاس جهانی هستند شکی وجود ندارد ولی این وضعیت در بازار ایران رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. وقتی خریدار ایرانی برای یک خودروی چند هزار دلاری مجبور به پرداخت پولهای چند 10 میلیون تومانی است، تناسب بین قیمت و آنچه یک خودرو به صاحبش هدیه میکند بیش از پیش مهم جلوه میکند. در نگاه اول شاید به نظر برسد کادنزای کرهای که چند میلیونی از رقیب گرانتر فروخته میشود، در بازار به مشکل بر خواهد خورد ولی این وضعیت قیمتی را میتوان از زاویهای دیگر هم دید.
بگذارید رنو لتیتود را با خودش مقایسه کنیم؛ آیا محصولی که حدود ۱۷۰ میلیون تومان برایش پول پرداخت میکنید به همان اندازه از لحاظ جذابیتهای ظاهری شما را قانع میکند؟ ضمن اینکه امکانات رفاهی مختلفی که در این فرانسوی با آن سرگرم میشوید در اکثر رقبای ارزانتر المانهایی پیشفرض به حساب میآیند.
البته شاید بگویید از لحاظ ایمنی لتیتود یک سر و گردن بالاتر از همتای کرهایاش یعنی کادنزا قرار میگیرد که مسلما نمیتوان منکر شد ولی وقتی موتور دو خودرو آن هم با حجمهای یکسان را کنار هم قرار میدهیم، قدرت خروجی آنها چیز دیگری را میگوید. اینجاست که کادنزا هم از لحاظ فرم بدنه و هم شتاب و عملکرد فنی چند پله بالاتر از رقیب فرانسوی قرار میگیرد.
البته تمامی اینها به این معنا نیست که کیا کادنزا هم آنچنان بیعیب و نقص باشد چرا که وزن زیاد بدنه در کنار مصرف سوخت بالای آن میتواند جیب صاحبانش را با شرایط دشواری روبهرو کند. گرانی قطعات و لوازم یدکی این سدان درشتهیکل را هم نباید به راحتی نادیده گرفت. با این حال هر دو خودرو از گران قیمتهای بازار محسوب میشوند ولی در مقام مقایسه باید گفت که با وجود قیمت بیشتر، کفه ترازو به نفع کادنزا سنگینی میکند و این برتری را به وضوح میتوان در استقبال خریداران هم مشاهد کرد.