mehraboOon
09-03-2013, 01:18 AM
پونتیاک Laurentian؛ افسونگری از سرزمین یانکیها
برای بسیاری، خودرو تنها به عنوان وسیله نقلیه و ابزاری برای جابهجایی فردی مطرح است اما چنین تعریفی هیچگاه خودرو دوستان را راضی نمیکند، چنین افرادی خودرو را به عنوان وسیلهای برای لذت بردن از زندگی میبینند.
مجله تخت گاز: برای بسیاری، خودرو تنها به عنوان وسیله نقلیه و ابزاری برای جابهجایی فردی مطرح است اما چنین تعریفی هیچگاه خودرو دوستان را راضی نمیکند، چنین افرادی خودرو را به عنوان وسیلهای برای لذت بردن از زندگی میبینند که در مواقع مختلف و شرایط غیر قابل پیشبینی همراه آنهاست. عشق ورزیدن به خودروهای خاص نیز از همین دیدگاه نشات میگیرد اما این احساس تنها مختص به خودروهای مدرن یا نمونههای کلاسیک نیست، چراکه بسیاری از خودروهای به ظاهر معمولی نیز هستند که نقش یاری وفادار و قابل اعتماد را برای مالک خویش بازی میکنند. در مقابل دسته دیگری از خودروها نیز در 60 سال اخیر در گوشه و کنار کره خاکی ظهور کردهاند که تحت عنوان custom cars شناخته میشوند. این خودروها تنها براساس سلیقه یا نیازهای شخصی مالک مورد ارتقاء و توسعه قرار میگیرند و به نوعی، جلوهای از رویاهای مالک هستند که به واقعیت مبدل شدهاند.
بدیهی است که در چنین تعریفی، توجه به استانداردهای کارخانه سازنده یا استفاده از قطعات اورجینال در مرتبه چندم اهمیت قرار میگیرد و برخلاف خودروهای کلاسیک، اصالت ظاهری و فنی اولویت محسوب نمیشود. خودروهای custom در واقع تنها برای لذت بردن از زیبایی و قدرت یا کارایی تیونینگ میشوند. خودروهایی که میتوانند با زیبایی مسحورکننده خود، هر ببینندهای را در خیابان به سوی خود جلب کنند. در این نوشتار قصد داریم به یکی از معدود نمونههای موجود از چنین خودروهایی در کشورمان بپردازیم. هیولای بنفش رنگی که براساس Pontiac Laurentian1960 شکل گرفته است.
مروری بر پونتیاک Laurentian
Laurentian نامیست که شاخه کانادایی جنرال موتورز برای مدل مشهور Catalina برگزید که در آن سالها توسط شعبه کانادایی نیز مونتاژ میشد. کاتالانیای آمریکایی یا لارنتین کانادایی در حدفاصل سالهای 1950 تا 1981 به عنوان مدل فول سایز پونتیاک عرضه شد و سه نسل نخست کاتالانیا که در سالهای طلایی دهه 50 و 60 میلادی طراحی شده بودند، از ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به مدلهای دهه 70 برخوردارند. خودروی مورد آزمایش، آخرین مدل سدان و فیس لیفت شده از نسل اول محسوب میشود که در آن سالها با پیشرانههای V8 389 اینچ مکعبی (4/6 لیتری) با دو گیرباکس 3 سرعته دستی و 4 سرعته اتوماتیک Hydramatic به جادههای عریض و طویل آمریکای شمالی لبخند میزدند.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1392/5/29/191171_958.jpg
مدلهای اولیه از نسل نخست کاتالینا، بر اساس سبک خاص مدلهای دهه 50 با چارچوبی عضلانی و کشیده طراحی شده بودند، در کنار چراغهای چهار گانه جلو، فرم عرضی دو قسمتی جلوپنجره تا حدودی سبک جلوپنجره مشهور کلیوی شکل BMW را یادآوری میکرد. البته این مورد در مدلهای پس از فیس لیفت در سال 1959 به کلی متحول شده و جلوپنجره دو تکه با نمونه عریض کرومی با خطوط افقی جایگزین شد.
در نمای جانبی به غیر از دو خط عضلانی ممتدی که از چراغهای بزرگ جلو و پیشانی خودرو نشات میگیرند، طراحی چشمنواز و رو به عقب ستونهای A بیش از سایر قسمتها به چشم میآید که با هدف افزایش میزان دید با چنین خم زیبایی شکل گرفتهاند. این سبک طراحی در واقع معرف خودروهای آمریکایی دهه 50 و اوایل دهه 60 محسوب میشود، چرا که پس از این دوران، طراحی ستونهای A به دلایل ایمنی تغییر کرد و به شکل متداول خودروهای امروزی در آمد.
در ادامه قوس قطرهای شکل سقف، انحنای چشم نواز شیشه عقب به صندوق کشیده و چهار چراغ گرد و کشیده عقب میرسد که قرینهای برای چراغهای چهارگانه جلو محسوب میشوند. درب باک هم که در فضای مابین چراغها قرار گرفته است، توسط صفحه کوچکی از نظرها پنهان میشود و دو خروجی اگزوز استیل در طرفین نیز در هماهنگی کامل با سایز اجزای دایرهای شکل نمای عقب، قدرت خالص پیشرانه V8 را فریاد میزنند.
تیونینگ ظاهری با نگاهی به معیارهای کلاسیک
شکی نیست که بازسازی و نگهداری از خودرویی 53 ساله با تیراژ محدود، بسیار دشوار است، اما از آن سختتر، تیونینگ فنی چنین خودرویی به صورت اصولی است که از عهده کمتر فردی بر خواهد آمد. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، حفظ اصالت در خودروهای کاستوم، اولویت محسوب نمیشود اما مالک این لارنتین جذاب، نهایت تلاش خود را به کار بسته است تا ضمن بهینهسازی قطعات، اصول کلی و شاخصههای طراحی لارنتین 1960 را نیز حفظ کند. چراغ اصلی عقب که در نگاه اول بسیار شبیه به نمونههای اصلی و فابریک به نظر میرسند، در واقع قطعات بهینهسازی شدهای هستند که از سایر محصولات جنرال موتورز به عاریت گرفته شدهاند، اما در مقابل، ستارههای قرمز رنگی که در نمای جانبی، زینت بخش گلگیرهای عقب هستند با تلاش فراوان تهیه شده اند، چرا که یکی از مهمترین قطعات تزیینی خاص مدل لارنتین نسل اول به حساب میآیند.
همین مورد در خصوص شیشههای جلو و عقب بسیار خاص و کمیاب این خودرو نیز تکرار شده که با صرف ماهها وقت و پرداخت هزینهای هنگفت تهیه شدهاند. از دیگر تغییرات ظاهری چشمگیر، میتوان به جایگزینی چرخهای کلاسیک استاندارد با نمونههای پهن و 18 اینچی امریکن ریسینگ اشاره کرد که توسط لاستیکهای کومهو به سایز 40R18/245 و 35R18/275محافظت میشوند، البته نصب چنین رینگهای مدرنی بر روی توپی قدیمی چرخها به آسانی امکانپذیر نبوده و به لطف تهیه چند قطعه واسطه صورت گرفته است. در نهایت رنگ خودرو نیز از سورمهای روغنی به بنفش متالیک تغییر کرده تا این کابوی سالخورده از دیترویت 1960 رهسپار نیویورک 2013 شود!
پروژه های متعدد فنی
پونتیاک لارنتین نسل اول در حالت استاندارد از ترمزهای کاسهای در هر چهار چرخ بهره میبرد، اما چنین ساختاری برای متوقف ساختن یک سدان سنگین وزن مناسب نیست از این رو مالک نسبت به تغییر ساختار ترمز چرخهای جلو از کاسه به دیسک خنک شونده و نصب بوستر اقدام کرده است تا زمینه لازم برای متوقف کردن این خودروی زیبا فراهم شود. افزودن مجموعه فرمان هیدرولیک نیز به این خودرو چندان آسان نبوده است اما نصب فرمان هیدرولیک و کولر در مقابل تغییر کامل مجموعه پیشرانه و انتقال قدرت، ناچیز به نظر میرسد.
از آنجا که پیشرانه V8 389 اینچ مکعبی استاندارد پونتیاک کاتالینا، از نظر قطعات یدکی و تعمیر و نگهداری در شرایط مطلوبی قرار ندارد، انتخاب چندانی جز استفاده از پیشرانه V8 350 اینچ مکعبی (7/5 لیتری) بلوک کوچک به عنوان قلب تپنده افسانهای سالهای دور جنرال موتوز موجود نبوده است.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1392/5/29/191172_683.jpg
در قدم بعدی گیرباکس سه سرعته تعویض دستی نیز با ظرافتی مثال زدنی با گونه مشهور 3 سرعته اتوماتیک مناسب برای پیشرانه 350 اینچ مکعبی جایگزین شده است. و سرانجام در خط انتقال نیرو، دیفرانسیل استاندارد نیز جای خود را به گونه کوتاه داده که شتابگیری بهتری را برای این افسونگر جنرال موتورز نوید میدهد.
تجربه رانندگی
پس از باز کردن درب نسبتا سنگین وزن لارنتین، نخستین نکتهای که جلب توجه میکند، نحوه بسته شدن آن است که پس از گذشت بیش از نیم قرن همچنان بسیار عالی و کم نقص صورت میگیرد. با ورود به فضای کابین خود را در فضایی بزرگ و جادار خواهید یافت که علیرغم حالت منحنی شکل سقف، حتی برای سرنشینان عقب نیز آسایش کامل را فراهم میآورد.
در پشت فرمان مجموعه نشانگرهای مربوط به میزان شارژ باتری و دمای روغن جلب توجه میکند که در بخش پایینی سرعتسنج قرار گرفتهاند. جالب آنکه امکان تنظیم صندلی راننده به صورت برقی، به عنوان یکی از خاصترین آپشنها در سال 1960 همچنان وجود دارد و اهرم تعویض دنده گیرباکس اتوماتیک نیز به زیبایی به اهرم تعویض دنده دستی متصل شده که بر روی ستون فرمان قرار گرفته است.
در زمان بازسازی به فضای زیرین داشبورد که به رنگ بدنه رنگ آمیزی شده، مجموعهای از جنس فایبرگلاس افزودهاند که در نگاه اول هماهنگی مناسبی با سایر اجزای داشبورد دارد و در واقع وظیفه انتقال هوای کولر به درون فضای اتاق عهدهدار است. با چرخاندن سوئیچ، اولین واکنش لارنتین، صدای غرولند معروفی است که از پیشرانه 350 V8 بر میخیزد. پس از درگیر کردن گیرباکس در حالت DRIVE و چرخاندن فرمان استخوانی بنفش رنگی که از پشتیبانی نیروی هیدرولیک برخوردار است، حرکت را به نرمی آغاز میکنیم. تا لحظهای که فشار چندانی بر پدال گاز وارد نشود، همه چیز در اوج شکوه و جلال به سبک آمریکاییهای دهه 60 خواهد بود و حتی واکنش سیستم تعلیق نیز به رغم وجود رینگ و لاستیک سایز بزرگ و کاهش ارتفاع، بسیار نرم و قابل پیش بینی به نظر میرسد اما با فشردن ناگهانی پدال گاز، لارنتین به یکباره روی دیگر سکه را به شما نشان خواهد داد و روح آرام و کلاسیک در لحظه چنگ زدن چرخهای عقب به آسفالت و غرش اسبهای بخار از بند رها شده با جنگندگی یک ماسلکار تمام عیار، جایگزین میشود. گیرباکس اتوماتیک نسبت به تغییرات زاویهای پدال گاز بسیار حساس است و در سریعترین زمان ممکن با سنگین کردن دندهها، امکان شتابگیری ایدهآل را برای این پونتیاک دو تنی فراهم میآورد.
متاسفانه طول مسیر آزمایش برای آزمودن تمامی توانایی لارنتین کافی نیست و در مسیرهای بزرگراهی نیز، مانور دادن با چنین خودروی پهن پیکری با وجود ترافیک مشکلات بسیاری به همراه دارد اما به گفته مالک، این یانکی جذاب به راحتی توانایی غلبه بر خودرویی همچون نیسان ماکسیما را داراست! البته با توجه به مشخصات سامانه تعلیق و وضعیت مجموعه ترمزها، بهرهگیری از تمامی توانایی لارنتین، مهارت ویژهای میطلبد. چراکه با کوچکترین اشتباه امکان چرخش کامل خودروی پهن پیکر و بروز حادثه وجود دارد. با وجود مصرف سوختی که در حالت میانگین به حدود 17 لیتر در هر صد کیلومتر بالغ میشود، ظرفیت باک 60 لیتری چندان چشمگیر نیست، اما این را نیز باید گفت که هزینه سوخت در مقایسه با سایر هزینههای نگهداری از چنین خودرویی بسیار ناچیز است، چرا که با توجه به نایاب بودن بسیاری از قطعات تزیینی، هزینه خریداری اینترنتی قطعات و تهیه برخی از لوازم توسط استادکاران داخل کشور، رقم کلی آماده سازی این خودرو از مرز 50 میلیون تومان نیز فراتر رفته است و در آینده نیز با تهیه مجموعه کامل فنربندی پنوماتیک باز هم افزایش خواهد یافت. در پایان از مالکین محترم خودرو، امیرحسین و عباس محمدی تشکر و قدردانی میکنیم که با همراهی امیرحسین بهرامیپور امکان تهیه این گزارش را فراهم آوردند.
برای بسیاری، خودرو تنها به عنوان وسیله نقلیه و ابزاری برای جابهجایی فردی مطرح است اما چنین تعریفی هیچگاه خودرو دوستان را راضی نمیکند، چنین افرادی خودرو را به عنوان وسیلهای برای لذت بردن از زندگی میبینند.
مجله تخت گاز: برای بسیاری، خودرو تنها به عنوان وسیله نقلیه و ابزاری برای جابهجایی فردی مطرح است اما چنین تعریفی هیچگاه خودرو دوستان را راضی نمیکند، چنین افرادی خودرو را به عنوان وسیلهای برای لذت بردن از زندگی میبینند که در مواقع مختلف و شرایط غیر قابل پیشبینی همراه آنهاست. عشق ورزیدن به خودروهای خاص نیز از همین دیدگاه نشات میگیرد اما این احساس تنها مختص به خودروهای مدرن یا نمونههای کلاسیک نیست، چراکه بسیاری از خودروهای به ظاهر معمولی نیز هستند که نقش یاری وفادار و قابل اعتماد را برای مالک خویش بازی میکنند. در مقابل دسته دیگری از خودروها نیز در 60 سال اخیر در گوشه و کنار کره خاکی ظهور کردهاند که تحت عنوان custom cars شناخته میشوند. این خودروها تنها براساس سلیقه یا نیازهای شخصی مالک مورد ارتقاء و توسعه قرار میگیرند و به نوعی، جلوهای از رویاهای مالک هستند که به واقعیت مبدل شدهاند.
بدیهی است که در چنین تعریفی، توجه به استانداردهای کارخانه سازنده یا استفاده از قطعات اورجینال در مرتبه چندم اهمیت قرار میگیرد و برخلاف خودروهای کلاسیک، اصالت ظاهری و فنی اولویت محسوب نمیشود. خودروهای custom در واقع تنها برای لذت بردن از زیبایی و قدرت یا کارایی تیونینگ میشوند. خودروهایی که میتوانند با زیبایی مسحورکننده خود، هر ببینندهای را در خیابان به سوی خود جلب کنند. در این نوشتار قصد داریم به یکی از معدود نمونههای موجود از چنین خودروهایی در کشورمان بپردازیم. هیولای بنفش رنگی که براساس Pontiac Laurentian1960 شکل گرفته است.
مروری بر پونتیاک Laurentian
Laurentian نامیست که شاخه کانادایی جنرال موتورز برای مدل مشهور Catalina برگزید که در آن سالها توسط شعبه کانادایی نیز مونتاژ میشد. کاتالانیای آمریکایی یا لارنتین کانادایی در حدفاصل سالهای 1950 تا 1981 به عنوان مدل فول سایز پونتیاک عرضه شد و سه نسل نخست کاتالانیا که در سالهای طلایی دهه 50 و 60 میلادی طراحی شده بودند، از ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به مدلهای دهه 70 برخوردارند. خودروی مورد آزمایش، آخرین مدل سدان و فیس لیفت شده از نسل اول محسوب میشود که در آن سالها با پیشرانههای V8 389 اینچ مکعبی (4/6 لیتری) با دو گیرباکس 3 سرعته دستی و 4 سرعته اتوماتیک Hydramatic به جادههای عریض و طویل آمریکای شمالی لبخند میزدند.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1392/5/29/191171_958.jpg
مدلهای اولیه از نسل نخست کاتالینا، بر اساس سبک خاص مدلهای دهه 50 با چارچوبی عضلانی و کشیده طراحی شده بودند، در کنار چراغهای چهار گانه جلو، فرم عرضی دو قسمتی جلوپنجره تا حدودی سبک جلوپنجره مشهور کلیوی شکل BMW را یادآوری میکرد. البته این مورد در مدلهای پس از فیس لیفت در سال 1959 به کلی متحول شده و جلوپنجره دو تکه با نمونه عریض کرومی با خطوط افقی جایگزین شد.
در نمای جانبی به غیر از دو خط عضلانی ممتدی که از چراغهای بزرگ جلو و پیشانی خودرو نشات میگیرند، طراحی چشمنواز و رو به عقب ستونهای A بیش از سایر قسمتها به چشم میآید که با هدف افزایش میزان دید با چنین خم زیبایی شکل گرفتهاند. این سبک طراحی در واقع معرف خودروهای آمریکایی دهه 50 و اوایل دهه 60 محسوب میشود، چرا که پس از این دوران، طراحی ستونهای A به دلایل ایمنی تغییر کرد و به شکل متداول خودروهای امروزی در آمد.
در ادامه قوس قطرهای شکل سقف، انحنای چشم نواز شیشه عقب به صندوق کشیده و چهار چراغ گرد و کشیده عقب میرسد که قرینهای برای چراغهای چهارگانه جلو محسوب میشوند. درب باک هم که در فضای مابین چراغها قرار گرفته است، توسط صفحه کوچکی از نظرها پنهان میشود و دو خروجی اگزوز استیل در طرفین نیز در هماهنگی کامل با سایز اجزای دایرهای شکل نمای عقب، قدرت خالص پیشرانه V8 را فریاد میزنند.
تیونینگ ظاهری با نگاهی به معیارهای کلاسیک
شکی نیست که بازسازی و نگهداری از خودرویی 53 ساله با تیراژ محدود، بسیار دشوار است، اما از آن سختتر، تیونینگ فنی چنین خودرویی به صورت اصولی است که از عهده کمتر فردی بر خواهد آمد. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، حفظ اصالت در خودروهای کاستوم، اولویت محسوب نمیشود اما مالک این لارنتین جذاب، نهایت تلاش خود را به کار بسته است تا ضمن بهینهسازی قطعات، اصول کلی و شاخصههای طراحی لارنتین 1960 را نیز حفظ کند. چراغ اصلی عقب که در نگاه اول بسیار شبیه به نمونههای اصلی و فابریک به نظر میرسند، در واقع قطعات بهینهسازی شدهای هستند که از سایر محصولات جنرال موتورز به عاریت گرفته شدهاند، اما در مقابل، ستارههای قرمز رنگی که در نمای جانبی، زینت بخش گلگیرهای عقب هستند با تلاش فراوان تهیه شده اند، چرا که یکی از مهمترین قطعات تزیینی خاص مدل لارنتین نسل اول به حساب میآیند.
همین مورد در خصوص شیشههای جلو و عقب بسیار خاص و کمیاب این خودرو نیز تکرار شده که با صرف ماهها وقت و پرداخت هزینهای هنگفت تهیه شدهاند. از دیگر تغییرات ظاهری چشمگیر، میتوان به جایگزینی چرخهای کلاسیک استاندارد با نمونههای پهن و 18 اینچی امریکن ریسینگ اشاره کرد که توسط لاستیکهای کومهو به سایز 40R18/245 و 35R18/275محافظت میشوند، البته نصب چنین رینگهای مدرنی بر روی توپی قدیمی چرخها به آسانی امکانپذیر نبوده و به لطف تهیه چند قطعه واسطه صورت گرفته است. در نهایت رنگ خودرو نیز از سورمهای روغنی به بنفش متالیک تغییر کرده تا این کابوی سالخورده از دیترویت 1960 رهسپار نیویورک 2013 شود!
پروژه های متعدد فنی
پونتیاک لارنتین نسل اول در حالت استاندارد از ترمزهای کاسهای در هر چهار چرخ بهره میبرد، اما چنین ساختاری برای متوقف ساختن یک سدان سنگین وزن مناسب نیست از این رو مالک نسبت به تغییر ساختار ترمز چرخهای جلو از کاسه به دیسک خنک شونده و نصب بوستر اقدام کرده است تا زمینه لازم برای متوقف کردن این خودروی زیبا فراهم شود. افزودن مجموعه فرمان هیدرولیک نیز به این خودرو چندان آسان نبوده است اما نصب فرمان هیدرولیک و کولر در مقابل تغییر کامل مجموعه پیشرانه و انتقال قدرت، ناچیز به نظر میرسد.
از آنجا که پیشرانه V8 389 اینچ مکعبی استاندارد پونتیاک کاتالینا، از نظر قطعات یدکی و تعمیر و نگهداری در شرایط مطلوبی قرار ندارد، انتخاب چندانی جز استفاده از پیشرانه V8 350 اینچ مکعبی (7/5 لیتری) بلوک کوچک به عنوان قلب تپنده افسانهای سالهای دور جنرال موتوز موجود نبوده است.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1392/5/29/191172_683.jpg
در قدم بعدی گیرباکس سه سرعته تعویض دستی نیز با ظرافتی مثال زدنی با گونه مشهور 3 سرعته اتوماتیک مناسب برای پیشرانه 350 اینچ مکعبی جایگزین شده است. و سرانجام در خط انتقال نیرو، دیفرانسیل استاندارد نیز جای خود را به گونه کوتاه داده که شتابگیری بهتری را برای این افسونگر جنرال موتورز نوید میدهد.
تجربه رانندگی
پس از باز کردن درب نسبتا سنگین وزن لارنتین، نخستین نکتهای که جلب توجه میکند، نحوه بسته شدن آن است که پس از گذشت بیش از نیم قرن همچنان بسیار عالی و کم نقص صورت میگیرد. با ورود به فضای کابین خود را در فضایی بزرگ و جادار خواهید یافت که علیرغم حالت منحنی شکل سقف، حتی برای سرنشینان عقب نیز آسایش کامل را فراهم میآورد.
در پشت فرمان مجموعه نشانگرهای مربوط به میزان شارژ باتری و دمای روغن جلب توجه میکند که در بخش پایینی سرعتسنج قرار گرفتهاند. جالب آنکه امکان تنظیم صندلی راننده به صورت برقی، به عنوان یکی از خاصترین آپشنها در سال 1960 همچنان وجود دارد و اهرم تعویض دنده گیرباکس اتوماتیک نیز به زیبایی به اهرم تعویض دنده دستی متصل شده که بر روی ستون فرمان قرار گرفته است.
در زمان بازسازی به فضای زیرین داشبورد که به رنگ بدنه رنگ آمیزی شده، مجموعهای از جنس فایبرگلاس افزودهاند که در نگاه اول هماهنگی مناسبی با سایر اجزای داشبورد دارد و در واقع وظیفه انتقال هوای کولر به درون فضای اتاق عهدهدار است. با چرخاندن سوئیچ، اولین واکنش لارنتین، صدای غرولند معروفی است که از پیشرانه 350 V8 بر میخیزد. پس از درگیر کردن گیرباکس در حالت DRIVE و چرخاندن فرمان استخوانی بنفش رنگی که از پشتیبانی نیروی هیدرولیک برخوردار است، حرکت را به نرمی آغاز میکنیم. تا لحظهای که فشار چندانی بر پدال گاز وارد نشود، همه چیز در اوج شکوه و جلال به سبک آمریکاییهای دهه 60 خواهد بود و حتی واکنش سیستم تعلیق نیز به رغم وجود رینگ و لاستیک سایز بزرگ و کاهش ارتفاع، بسیار نرم و قابل پیش بینی به نظر میرسد اما با فشردن ناگهانی پدال گاز، لارنتین به یکباره روی دیگر سکه را به شما نشان خواهد داد و روح آرام و کلاسیک در لحظه چنگ زدن چرخهای عقب به آسفالت و غرش اسبهای بخار از بند رها شده با جنگندگی یک ماسلکار تمام عیار، جایگزین میشود. گیرباکس اتوماتیک نسبت به تغییرات زاویهای پدال گاز بسیار حساس است و در سریعترین زمان ممکن با سنگین کردن دندهها، امکان شتابگیری ایدهآل را برای این پونتیاک دو تنی فراهم میآورد.
متاسفانه طول مسیر آزمایش برای آزمودن تمامی توانایی لارنتین کافی نیست و در مسیرهای بزرگراهی نیز، مانور دادن با چنین خودروی پهن پیکری با وجود ترافیک مشکلات بسیاری به همراه دارد اما به گفته مالک، این یانکی جذاب به راحتی توانایی غلبه بر خودرویی همچون نیسان ماکسیما را داراست! البته با توجه به مشخصات سامانه تعلیق و وضعیت مجموعه ترمزها، بهرهگیری از تمامی توانایی لارنتین، مهارت ویژهای میطلبد. چراکه با کوچکترین اشتباه امکان چرخش کامل خودروی پهن پیکر و بروز حادثه وجود دارد. با وجود مصرف سوختی که در حالت میانگین به حدود 17 لیتر در هر صد کیلومتر بالغ میشود، ظرفیت باک 60 لیتری چندان چشمگیر نیست، اما این را نیز باید گفت که هزینه سوخت در مقایسه با سایر هزینههای نگهداری از چنین خودرویی بسیار ناچیز است، چرا که با توجه به نایاب بودن بسیاری از قطعات تزیینی، هزینه خریداری اینترنتی قطعات و تهیه برخی از لوازم توسط استادکاران داخل کشور، رقم کلی آماده سازی این خودرو از مرز 50 میلیون تومان نیز فراتر رفته است و در آینده نیز با تهیه مجموعه کامل فنربندی پنوماتیک باز هم افزایش خواهد یافت. در پایان از مالکین محترم خودرو، امیرحسین و عباس محمدی تشکر و قدردانی میکنیم که با همراهی امیرحسین بهرامیپور امکان تهیه این گزارش را فراهم آوردند.