s.rozekabood
07-28-2013, 07:04 PM
برای همه ما پیش آمده که سروکارمان با افراد بدقلق بیفتد. این افراد اشکال مختلفی دارند.بعضی از آنها اهل جر و بحث هستند و بعضی بددهن، یک دنده و لجباز، عصبانی یا دعوایی هستند .چطور باید با چنین افرادی که اتفاقاً تعدادشان کم هم نیست کنار بیاییم؟
بیایید این طور به مساله نگاه کنیم که آدم های عصبانی داد می زنند که شنیده بشوند. آنها به دنبال احترام و عشق هستند. می خواهند احساس کنند که مهم هستند، فقط نمی دانند راه درست کسب آنچه می خواهند کدام است. با وجود اینکه تمرینات زیادی برای رویارویی با افراد منفی انجام داده ام گاهی اوقات خود را در حال جدال با آن می یابم. معمولا وقتی به مقابله میپردازم به ندرت نتیجه خوبی بدست می آید. نکته این است که ما انسانیم و دارای احساسات و نفسیات. با به کنترل درآوردن نفس خود و استفاده از هوش هیجانی نه تنها به سلامت روحی و جسمی خود کمک کرده ایم بلکه ازبوجود آمدن شرایط بد نیزجلوگیری کرده ایم. در این جا چند پیشنهاد برای رویارویی با افراد سخت و منفی ارائه شده است. ببخشید: اگر یک انسان بزرگ در آن موقعیت بود چه می کرد؟ بدون شک می بخشید. به یاد داشته باشید که از نظر ذاتی ما آدم های خوبی هستیم اما قضاوت ما ممکن است نادرست باشد و ممکن است چیزهای بدی بگوییم. از خودتان بپرسید اگر در این شرایط یا در برابر این شخص از خود بخشش نشان دهم چه می شود؟ صبر کنید: بعضی اوقات احساس میکنیم که باید ایمیلی بفرستیم و از خود دفاع کنیم. من یاد گرفته ام که این ایمیل های احساسی نتیجه دلخواه ما را در پی ندارد و فقط آتش جدال را شعله ورتر میکند. خوب است که مدتی به خود وقت بدهیم تا آرام تر شویم. شما میتوانید آن ایمیل احساسی را برای آن شخص بنویسید اما آنرا نفرستید. اگر هم میخواهید حتما جواب آن را بدهید قبل از پاسخ دادن ابتدا آرام شوید. آیا واقعا مهم است که حق با من است؟: بعضی اوقات ما از نقطه نظر خود به شدت دفاع میکنیم. اگر خود را در حال بحث بر سر صحت حرف خود یافتید از خود بپرسید" آیا واقعا مهم است که حق با من باشد؟" اگر جواب مثبت است دوباره بپرسید چه نیازی است که آن را اثبات کنم؟ چه بدست می آورم؟ واکنش نشان ندهید: بیشتر وقتها که شخصی یک پیام منفی یا نظر بد میدهد تلاش میکند که واکنش شما را بر انگیزد. وقتی ما عکس العمل نشان میدهیم آنها را به خواسته شان رسانده ایم. پس این چرخه را متوقف کنید و خود را برای جواب دادن به زحمت نیندازید. درمورد موضوعات ناراحت کننده صحبت نکنید: وقتی مشکل و درگیری در زندگی دارید برای صحبت کردن در مورد آن نزد افراد منفی نروید. ما داستان را برای هر کسی که گوش کند بیان میکنیم. تعریف میکنیم که چقدر از یک شخص و یا یک موقعیت بیزاریم آنچه که قادر به درک آن نیستیم این است که هر چه بیشتر در مورد چیزی صحبت میکنیم بیشتر درگیر آن میشویم. مثلا هرچه بیشتر در مورد اینکه از یک نفر متنفریم صحبت کنیم متنفر تر میشویم و متوجه نکات نفرت انگیز دیگری در آن شخص میشویم. صرف انرژی روی اینکار را متوقف کنید و از تفکر و صحبت در مورد آن دست بردارید. تلاش کنید که قضیه را نزد دیگران مطرح نکنید. خود را جای دیگران بگذارید: ممکن است کلیشه ای به نظر برسد اما نباید فراموشش کنیم که ما فقط از جانب خود به مسئله نگاه میکنیم. خودتان را جای دیگران بگذارید وبه این نکته توجه کنید که ممکن است شما هم آزارشان داده باشید. این کار باعث میشود که نگاه تازه ای داشته باشید و عاقلانه رفتار کنید و شاید منجر به دلسوزی شما برای آن شخص شود. به دنبال درس گرفتن باشید: از هر فرصتی که باعث کسب تجربه برای شما میشود و به رشد و تعالی شما کمک می کند استفاده کنید. بدون توجه به اینکه یک سناریو چقدر منفی به نظر برسد همیشه درس یا درس هایی در آن وجود دارد. آنها را پیدا کنید. افراد منفی را از زندگی تان حذف کنید: افراد منفی باعث از دست رفتن انرژی هستند. اشخاص ناراحت میخواهند از نظر روحی به شما زخم بزنند و از این نظر تنها نباشند. تماس خود را با آنها قطع کنید. شما این حق را دارید که اطرافیان خود را انتخاب کنید و این افراد کسانی باشند که شما دوست دارید: افراد خوش بین، مثبت، آرام و مشوق. مراقب باشید: وقتی ما تمرین میکنیم که مراقب احساسات، اندیشه ها و شرایط باشیم در واقع خود را از احساساتمان جدا میکنیم و به جای اینکه به احساساتمان اجازه دهیم که کنترل ما را بر عهده بگیرند ما آنها رصد میکنیم. وقتی دیدید که درگیر احساسات و اندیشه های خود هستید روی تنفس خود تمرکز کنید. بدوید: بدوید یا شنا کنید یا به سایر ورزشها بپردازید. تمرینات بدنی باعث آزاد شدن انرژی منفی میشود. به ورزش به چشم ابزاری جهت پاک کردن ذهن و آزاد کننده انرژی های منفی بنگرید. این دو سوال را از خود بپرسید: اگر واکنشی نشان ندهم بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟ اگر واکنش نشان دهم بدترین نتیجه آن چیست؟ پرسیدن این سوالات باعث باز شدن دید شما میشود. نتیجه کار خود را متصور می شوید و می فهمید که با این واکنش نتیجه خوبی بدست نمی آورید، انرژی شما هدر میرود و درون شما آشفته می شود.
بحث نکنید: وقتی احساسات بر ما غلبه میکنند آنقدر در درون خود غرق میشویم که به خاطر رضایت نفسمان بر سر هر چیز کوچکی بحث میکنیم و از خود دفاع میکنیم. معمولا خرد و قوه تشخیص در این بحث ها جایی ندارد. اگر لازم است که به بحث بپردازید تا زمانی که همه آرام شدند صبر کنید.
لیستی از مهم ترین ها تهیه کنید: مهم ترین چیزها در زندگی تان را لیست کنید. سپس از خود بپرسید واکنش به این شخص نقشی در مهم ترین مسائل زندگی من دارد یا نه؟ محبت کنید: این روش همیشه موثر واقع نمیشود اما بعضی اوقات باعث خلع سلاح کسانی میشود که میخواهند به شما زهر بریزند. از دیگران برای کاری که به خوبی انجام داده اند تعریف کنید. به آنها بگویید که در تعامل با آنها چیز جدیدی یاد گرفته اید و پیشنهاد دوستی بدهید. البته ممکن است مجبور شوید برای اینکه چیزی برای تعریف از آن شخص بیابید خیلی زحمت بکشید. بنویسید: یک کاغذ برردارید و تمام افکار منفی خود را بدون ملاحظه بنویسید. آنقدر به این کار ادامه دهید تا چیزی باقی نماند. بعد کاغذ را به شکل توپ مچاله کنید، چشم هایتان را ببندید و تمام انرژی منفی درون کاغذ را تجسم کنید. کاغذ را به درون سطل زباله بیندازید و رها شوید.
بیایید این طور به مساله نگاه کنیم که آدم های عصبانی داد می زنند که شنیده بشوند. آنها به دنبال احترام و عشق هستند. می خواهند احساس کنند که مهم هستند، فقط نمی دانند راه درست کسب آنچه می خواهند کدام است. با وجود اینکه تمرینات زیادی برای رویارویی با افراد منفی انجام داده ام گاهی اوقات خود را در حال جدال با آن می یابم. معمولا وقتی به مقابله میپردازم به ندرت نتیجه خوبی بدست می آید. نکته این است که ما انسانیم و دارای احساسات و نفسیات. با به کنترل درآوردن نفس خود و استفاده از هوش هیجانی نه تنها به سلامت روحی و جسمی خود کمک کرده ایم بلکه ازبوجود آمدن شرایط بد نیزجلوگیری کرده ایم. در این جا چند پیشنهاد برای رویارویی با افراد سخت و منفی ارائه شده است. ببخشید: اگر یک انسان بزرگ در آن موقعیت بود چه می کرد؟ بدون شک می بخشید. به یاد داشته باشید که از نظر ذاتی ما آدم های خوبی هستیم اما قضاوت ما ممکن است نادرست باشد و ممکن است چیزهای بدی بگوییم. از خودتان بپرسید اگر در این شرایط یا در برابر این شخص از خود بخشش نشان دهم چه می شود؟ صبر کنید: بعضی اوقات احساس میکنیم که باید ایمیلی بفرستیم و از خود دفاع کنیم. من یاد گرفته ام که این ایمیل های احساسی نتیجه دلخواه ما را در پی ندارد و فقط آتش جدال را شعله ورتر میکند. خوب است که مدتی به خود وقت بدهیم تا آرام تر شویم. شما میتوانید آن ایمیل احساسی را برای آن شخص بنویسید اما آنرا نفرستید. اگر هم میخواهید حتما جواب آن را بدهید قبل از پاسخ دادن ابتدا آرام شوید. آیا واقعا مهم است که حق با من است؟: بعضی اوقات ما از نقطه نظر خود به شدت دفاع میکنیم. اگر خود را در حال بحث بر سر صحت حرف خود یافتید از خود بپرسید" آیا واقعا مهم است که حق با من باشد؟" اگر جواب مثبت است دوباره بپرسید چه نیازی است که آن را اثبات کنم؟ چه بدست می آورم؟ واکنش نشان ندهید: بیشتر وقتها که شخصی یک پیام منفی یا نظر بد میدهد تلاش میکند که واکنش شما را بر انگیزد. وقتی ما عکس العمل نشان میدهیم آنها را به خواسته شان رسانده ایم. پس این چرخه را متوقف کنید و خود را برای جواب دادن به زحمت نیندازید. درمورد موضوعات ناراحت کننده صحبت نکنید: وقتی مشکل و درگیری در زندگی دارید برای صحبت کردن در مورد آن نزد افراد منفی نروید. ما داستان را برای هر کسی که گوش کند بیان میکنیم. تعریف میکنیم که چقدر از یک شخص و یا یک موقعیت بیزاریم آنچه که قادر به درک آن نیستیم این است که هر چه بیشتر در مورد چیزی صحبت میکنیم بیشتر درگیر آن میشویم. مثلا هرچه بیشتر در مورد اینکه از یک نفر متنفریم صحبت کنیم متنفر تر میشویم و متوجه نکات نفرت انگیز دیگری در آن شخص میشویم. صرف انرژی روی اینکار را متوقف کنید و از تفکر و صحبت در مورد آن دست بردارید. تلاش کنید که قضیه را نزد دیگران مطرح نکنید. خود را جای دیگران بگذارید: ممکن است کلیشه ای به نظر برسد اما نباید فراموشش کنیم که ما فقط از جانب خود به مسئله نگاه میکنیم. خودتان را جای دیگران بگذارید وبه این نکته توجه کنید که ممکن است شما هم آزارشان داده باشید. این کار باعث میشود که نگاه تازه ای داشته باشید و عاقلانه رفتار کنید و شاید منجر به دلسوزی شما برای آن شخص شود. به دنبال درس گرفتن باشید: از هر فرصتی که باعث کسب تجربه برای شما میشود و به رشد و تعالی شما کمک می کند استفاده کنید. بدون توجه به اینکه یک سناریو چقدر منفی به نظر برسد همیشه درس یا درس هایی در آن وجود دارد. آنها را پیدا کنید. افراد منفی را از زندگی تان حذف کنید: افراد منفی باعث از دست رفتن انرژی هستند. اشخاص ناراحت میخواهند از نظر روحی به شما زخم بزنند و از این نظر تنها نباشند. تماس خود را با آنها قطع کنید. شما این حق را دارید که اطرافیان خود را انتخاب کنید و این افراد کسانی باشند که شما دوست دارید: افراد خوش بین، مثبت، آرام و مشوق. مراقب باشید: وقتی ما تمرین میکنیم که مراقب احساسات، اندیشه ها و شرایط باشیم در واقع خود را از احساساتمان جدا میکنیم و به جای اینکه به احساساتمان اجازه دهیم که کنترل ما را بر عهده بگیرند ما آنها رصد میکنیم. وقتی دیدید که درگیر احساسات و اندیشه های خود هستید روی تنفس خود تمرکز کنید. بدوید: بدوید یا شنا کنید یا به سایر ورزشها بپردازید. تمرینات بدنی باعث آزاد شدن انرژی منفی میشود. به ورزش به چشم ابزاری جهت پاک کردن ذهن و آزاد کننده انرژی های منفی بنگرید. این دو سوال را از خود بپرسید: اگر واکنشی نشان ندهم بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟ اگر واکنش نشان دهم بدترین نتیجه آن چیست؟ پرسیدن این سوالات باعث باز شدن دید شما میشود. نتیجه کار خود را متصور می شوید و می فهمید که با این واکنش نتیجه خوبی بدست نمی آورید، انرژی شما هدر میرود و درون شما آشفته می شود.
بحث نکنید: وقتی احساسات بر ما غلبه میکنند آنقدر در درون خود غرق میشویم که به خاطر رضایت نفسمان بر سر هر چیز کوچکی بحث میکنیم و از خود دفاع میکنیم. معمولا خرد و قوه تشخیص در این بحث ها جایی ندارد. اگر لازم است که به بحث بپردازید تا زمانی که همه آرام شدند صبر کنید.
لیستی از مهم ترین ها تهیه کنید: مهم ترین چیزها در زندگی تان را لیست کنید. سپس از خود بپرسید واکنش به این شخص نقشی در مهم ترین مسائل زندگی من دارد یا نه؟ محبت کنید: این روش همیشه موثر واقع نمیشود اما بعضی اوقات باعث خلع سلاح کسانی میشود که میخواهند به شما زهر بریزند. از دیگران برای کاری که به خوبی انجام داده اند تعریف کنید. به آنها بگویید که در تعامل با آنها چیز جدیدی یاد گرفته اید و پیشنهاد دوستی بدهید. البته ممکن است مجبور شوید برای اینکه چیزی برای تعریف از آن شخص بیابید خیلی زحمت بکشید. بنویسید: یک کاغذ برردارید و تمام افکار منفی خود را بدون ملاحظه بنویسید. آنقدر به این کار ادامه دهید تا چیزی باقی نماند. بعد کاغذ را به شکل توپ مچاله کنید، چشم هایتان را ببندید و تمام انرژی منفی درون کاغذ را تجسم کنید. کاغذ را به درون سطل زباله بیندازید و رها شوید.