PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رضا داودنژاد: کاش از شما کمک نخواسته بودم



mehraboOon
07-25-2013, 03:01 PM
در نامه‌ای صریح به شمقدری

رضا داودنژاد: کاش از شما کمک نخواسته بودم

رضا داودنژاد در پی حواشی بوجود آمده در روزهای اخیر، نامه‌ی سرگشاده‌ای را خطاب به جواد شمقدری با عنوان «کاش از شما کمک نخواسته بودم» منتشر کرد.


خبرگزاری ایسنا: رضا داودنژاد در پی حواشی بوجود آمده در روزهای اخیر، نامه‌ی سرگشاده‌ای را خطاب به جواد شمقدری با عنوان «کاش از شما کمک نخواسته بودم» منتشر کرد.

این بازیگر و فعال عرصه‌ی سینما که سال گذشته تحت عمل جراحی پیوند کبد قرار گرفت در نامه‌ای که در اختیار ایسنا، قرار داده است، نوشته است: « آقای شمقدری من در شرایط بیماری و دست و پا زدن بین مرگ و زندگی از شما که مسوول سینمای کشور هستید، تقاضای کمک برای معالجه و نجات از آن وضعیت غیر قابل توصیف‌ام کردم.

حق هم داشتم .از شش سالگی وارد سینما شدم و از هفده سالگی بازار سینما و تلویزیون و ویدئو خانگی را به سهم خودم گرم کردم و آنجا که بیمار شدم و از پا افتادم متولیان امر را مسوول می‌دانستم که به یاریم بیایند و در شرایطی که هیچ نوع حمایت و بیمه و پشتیبانی درخوری برای زحمت‌کشان هنر و رسانه وجود ندارد ،آنها یعنی مسولان هنر و رسانه کشور دست روی دست نگذارند و شاهد بی‌تفاوت مرگ من نباشند،شما هم به شرط چک و سفته با سه ماه تاخیر، چهل میلیون و چهار ماه بعد از آن سی میلیون به من وام دادید واین در حالی بود که تا آن موقع برای آمپول‌های یک میلیونی و قرصهای صد و ده هزارتومانی بیش از این مبلغ را خرج کرده بودم و این مخارج کماکان تا امروز هم کم‌ و بیش ادامه دارد و این جز خرج‌های دیگریست که من در شرایط بیکاری باید برای زندگی و گذران امورم هزینه می‌کردم.

با این حال من همه جا احترام شما را به جا آوردم و در مراسم جنبی جشنواره‌ی فیلم فجر روی صحنه حاضر شدم و درباره مساعدت شما با همه مردم حرف زدم و از این که در آن شرایط مرا تنها نگذاشته بودید با تکریم و تعظیم صحبت کردم و پیش از آن هم به صورت اس ام اس و در مصاحبه‌های تلویزیونی و روزنامه‌ای به دفعات در حدی که صدای پدرم را درآورد و مرا متهم به خود شیرینی کرد، از شما قدردانی کردم.

حالا می‌بینم آنچه پدرم می‌گفت راست از کار درآمد. گویا در جریان این تشکرهای بی پایان فقط جای دادن عدد و رقم هفتاد میلیون کم بوده است که حالا دوست و همکار شما آقای شورجه باید از آن چماقی بسازد تا در دعواهای سیاسی و صنفی بر سر پدرم بکوبد و دو روز است که روزنامه‌ها و خبرگزاریها آنچنان هجوم آورده‌اند که گویی یکی از اختلاس‌کنندگان سه هزار میلیاردی را شناسائی کرده‌اند.

دست شما درد نکند آقای شمقدری. کاش فضای هنری و رسانه‌ای کشور سرو سامانی پیدا کند که احترام و آبروی هنرمندان اینچنین بازیچه دست سیاست‌بازان قرا نگیرد. البته با آقای شورجه که می‌کوشند روی خوش نشان بدهند و عاقل اندر سفیه لبخند بزنند و بزرگوارنه به کوچکترها سلام بکنند درباره نمک خوردن و نمکدان شکستن حرفهای زیادی دارم که با ایشان در میان خواهم گذاشت.»

در تجمعی که در 24 تیر ماه مقابل خانه سینما برگزار شد،علیرضا داودنژاد سخنرانی اعتراض‌گونه‌ای را نسبت به روند پلمپ خانه سینما داشت و گفت: «نمی‌خواهم بدبینانه حرف بزنم ولی باید فرض کنیم یک جریان نفوذی جاسوس وطن‌فروش و خائن در ایران است که قصد دارد ملت ایران از تولید کالاهای فرهنگی عاجز شود.»

در پی این اعتراض‌ها، جمال شورجه در نامه‌ای نسبت به نوع اعتراض علیرضا داودنژاد مقابل خانه‌ی سینما انتقادهایی را مطرح و اعلام کرد که این کارگردان برای هزینه‌ی درمان پسرش و ساخت فیلم آخرش، کمک‌هایی را از سازمان سینمایی دریافت کرده است.

البته علیرضا داودنژاد این نسبت‌ها را رد کرد و گفته است که اگر کمکی هم انجام شده با چک و سفته بوده است و درباره‌ی «کلاس هنرپیشگی» هم اگر پولی از فارابی گرفتیم،آقای شورجه مدرک ارایه کند.