PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درباره ی سدسازي در ايران باستان



s.rozekabood
07-08-2013, 09:57 PM
سدسازی تا قبل از هخامنشیان

سدسازی یا بندسازی از فعالیت های مهندسی به شمار می رود كه شرایط تاریخی و جغرافیایی خاص مناطق در پیدایش، شكل گیری و گسترش آن سهم به سزایی دارند. در گذشته و در هر منطقه خاص جغرافیایی بنابر ضرورت یا نیاز ساكنین آن جا نسبت به ایجاد سد، بند یا آبگیر اقدام می كرده اند تا نیازهای خود در زمینه آبیاری و آبرسانی را مرتفع سازند. در مناطقی نیز به خاطر پایین بودن سطح آب های رودخانه ها یا نیاز جهت تغییر مسیر رود، سد سازی انجام می گرفته تا بتوانند سطح آب را بالا آورده و برای نیازهای كشاورزی و عمرانی از آن استفاده كنند.



در ایران نیز به جهت كمبود آب، شرایط اقلیمی خاص و نیازهای روزمره آب ماده ای بسیار ارزشمند محسوب می شده كه این امر را علاوه بر بندسازی، سدسازی و آثار به جا مانده می توان در فرهنگ ایرانی و ارزشی كه برای آب قایل می شدند و حافظه تاریخی مردم ایران به وضوح مشاهده و مطالعه كرد. در سرزمین های ایران و مصر كه از قدیم در معرض سیلاب و طغیان رودخانه ها قرار داشتند ، ساخت بندهای متفاوت در طول مسیر رودخانه ها و یا مناطق سیل خیز به جلوگیری از خسارات این گونه طغیان ها كمك فراوانی می كرد.



تاریخ سد سازی در ایران ، مصر و بین النهرین (میان رودان) قدمتی بسیار طولانی دارد و هنوز هم می توان نشانه هایی از آنها را در این سرزمین ها یافت. به طور كلی سدسازی و نیز لایروبی و مرمت آنها از دیر باز در ایران دیگر سرزمین ها، مانند سایر كارهای عام المنفعه و پروژه های بزرگ معمولا به دست حكومت ها و پادشاهانی كه به امور آبادانی و آبادی علاقه بیشتری داشتند انجام می گرفته است و در این میان رونق اقتصادی و پیشرفت آبادی ها و شهرهای مرتبط با سیستم های آبیاری و آبرسانی نیز بستگی بسیار زیادی با مقوله سد و سد سازی و اهمیت حكمرانان به این مسایل داشته است.

سدسازی از دوره هخامنشیان تا قبل از اسلام

پادشاهان هخامنشی به واسطه نیاز جغرافیایی كشور ایران و علاقه ای كه در گسترش و آبادانی سرزمین تحت فرمانروایی از خود نشان می دادند و در زمان امپراتوری خود سدها و بندهای زیادی در بخش های جنوب غربی و جنوبی ایران ساختند.

بسیاری از سیستم های آبرسانی و آبیاری كه تا سال های متمادی نیز در ایران از آنها استفاده شد مرهون تلاش مهندسان و صنعتگران ایرانی است كه در زمان های بسیار دور تلاش نمودند تا نیازها و كمبودها را در زمینه های عمرانی و آبادی بر طرف نمایند و آثار و شواهد آن را نیز می توان در نقاط مختلف ایران درك نمود. علاوه بر آن بسیاری از آثار به جا مانده از این دوران ها در سرزمین های تابعه حكومت های ایران باستان نیز قابل مشاهده است.



یكی از رودخانه هایی كه از قدیم به رودخانه اروند می پیوسته است «دیاله» بوده است كه بنا به دستور كوروش بزرگ سدی برای آبیاری، از خاك و چوب بر روی این رودخانه بسته شده بود كه شبكه كانال های آبرسانی را تغذیه می كرد. همچنین در زمان هخامنشیان اولین كوشش ها جهت سد سازی بر روی اروند و فرات به عمل آمد. از مشخصات این رودخانه ها آن بود كه سطح فرات بالاتر از دجله قرار داشت و نیز در زمان حكومت بابلیان بر بین النهرین تمایل رود فرات نسبت به شرق بیشتر از امروز بوده و این رود تنها دارای یك مجرا بوده است. انشعاب فرات به دو مجرا بین سال های ۶۰۰ ق.م تا ۱۰۰ ق. م اتفاق افتاده است .


چنان كه پیداست هخامنشیان سدهایی بر روی رودخانه های فرات و اروند ساختند و گام هایی دیگر در گسترش شبكه كانال های آبیاری برداشتند. بدون شك هنگامی كه اسكندر مقدونی در حدود سال ۴۰۰ ق. م به آنجا ها رسید آن سدها ساخته شده و برپا بوده اند. استرابو جغرافی دان سده اول میلادی یونان خبر از ویرانی آنها به دست اسكندر مقدونی می دهد. ولی واقعیت این كه اسكندر این سدها را ویران كرده باشد كاملا معلوم نیست چون برخی نیز گفته اند كه اسكندر آنها را خراب نكرده است و حتی به حفر كانال ها و نظارت بر این سدها به طور مرتب مشغول بوده است. به هر حال آنچه مسلم است آبیاری با بهره وری از بند سازی در فرات و اروند پیرامون سده چهارم پیش از میلاد كاملا روا بوده است و این سیستم های سد بندی و آبیاری بعدها در زمان ساسانیان به حد بالای گسترش خود رسید.



علاوه بر بندها و آبگیرهایی كه در زمان هخامنشیان بر روی رودخانه های اروند و فرات ساخته شد، در آن زمان بر روی رودخانه « كر» در فارس نیز بندهایی برای آبیاری زمین های پیرامون تخت جمشید ایجاد شد. با این كه آثاری از تمامی سدهای ساخته شده در زمان هخامنشی ها در دست نیست، ولی برخی از بندها كه تا به امروز بر روی آن رودخانه بر جای مانده اند دارای پایه های هخامنشی هستند.ا ز جمله این سدها «بند ناصری» است كه در ۴۸ كیلومتری شمال غربی تخت جمشید واقع شده است.



ابن بلخی (سده پنجم ) سد ناصری را چنین توصیف می كند: «در این قسمت رودخانه در زمان های قدیم سدی ساخته شده بود كه آب كافی را برای آبیاری زمین ها تأمین می كرده است، اما در روزگاران هرج مرج كه اعراب به سرزمین ایران تاختند این سد رو به خرابی نهاد و در تمام حوزه های رامجرا (را مجرد ) دیگر كشاورزی انجام نشد. ..» سد دیگر بند فیض آباد نام دارد كه در حدود ۴۸ كیلومتری شمال تخت جمشید قرار گرفته است چنان كه گفته شده است یكی از سه بندی كه بر روی رود كر ساخته شده بوده ۲۵ متر درازا و ۲۵ متر بلندا داشته است.


در نزدیكی شهرك « كوار» در جنوب شیراز سد هخامنشی دیگری به نام «بند بهمن» بر روی رودخانه «مند» بنا شده است. طول بند در حدود ۱۰۰ متر و بلندای آن حدود ۲۵ متر می باشد. بخش عمده ای از این سد تا كنون از گل و لای پر شده است. در زمان ساسانیان و هنگام حكومت شاپور اول، ارتش شكست خورده والرین رومی كه مركب از ۷۰۰۰۰ هفتاد هزار نفر می شد به اسارت ایرانیان درآمد، شاپور از این اسیران برای ساختن ساختمان هایی در ایران استفاده كرد. یكی از این ساختمان ها « سد شادروان شوشتر» بر روی رودخانه كارون به شمار می آید. شوشتر كه در كناره شرقی كارون بر روی ساحل سنگی ساخته شده از زمان ساسانیان یكی از شهرهای مهم بود. از زمان ایلامیان و دوران اولیه سلسله ساسانی برای بالا بردن سطح آب در كارون تا به سطح شهر شوشتر سدی بر روی این رود زده بودند.


ابن حوقل در صورهٔ الارض راجع به شادروان شوشتر می نویسد: «سرزمین خوزستان در محلی مستوی و هموار قرار گرفته است و دارای آب های جاری است. بزرگترین رودهای آن شوشتر است كه شاپور شادروان (سد معروف) را در دروازه شوشتر بر آن ساخت تا آب آن بالا آمد و به ثمر رسید چه شوشتر در زمین مرتفعی قرار دارد.»



چنانكه پیداست سد اولیه بر روی كارون از لحاظ بالابردن سطح آب چندان رضایت بخش نبود پس ایران رومی را برای رفع نقایص به كار گماشتند . احتمالا علاوه بر نیروی كارگری چندین مهندس نیز در سپاه روم بوده اند. گام نخست، ایجاد رودخانه ای انحرافی « گرگر» بوده كه در هنگام ساختن سد آب كارون را هدایت می كرده است. این سد كه پس از تعمیرهای پشت سر هم تا كنون به جا مانده است « بند میزان» نام دارد.

سد دارای سرریزهایی است كه در هنگام بالا آمدن آب اضافی آن را تخلیه می كرده است. پهنای این سد بین ۱۰ تا ۱۲متر است. ساختن این سد از سه تا هفت سال طول كشید و هنگامی كه ساختمان آن پایان یافت. ورودی رود گرگر با بند دیگری بسته شد كه امروزه «بندقیصر» نامیده می شود. این سد نیز كه تا كنون به جا مانده از تكه های بزرگ سنگی كه با بست های آهنی به یكدیگر محكم شده اند ساخته شده است. برای كنترل آب رودگرگر شش سرریز در آن سد ساخته شده بوده است.



كانال گرگر پس از گذشتن نزدیك به ۳۰ كیلومتر به سوی جنوب دوباره به كارون می پیوندد. نشانه های موجود چنین می گوید كه برای آبیاری نهرهای دیگر نیز بر روی این كانال زده شده بوده است. به نظر می رسد كه این نخستین بار در تاریخ سدسازی است كه برای ساختن سدی بر روی رودخانه ای ، برای آن كانال انحرافی ساخته اند و به ویژه از دیدگاه مهندسی با توجه به مقدار آب كارون این خود پروژه با اهمیتی به شمار میرود.