PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آنچه مهناز افشار از «ايرج قادری» آموخت



mehraboOon
07-05-2013, 06:23 PM
آنچه مهناز افشار از «ايرج قادری» آموخت

"مهناز افشار" آنچه از "ايرج قادري"، "عباس كيارستمي"، "مسعود كيميايي"، "تهمينه ميلاني" را در جملاتي كوتاه بيان كرد.


ماهنامه فیلم: "مهناز افشار" آنچه از "ايرج قادري"، "عباس كيارستمي"، "مسعود كيميايي"، "تهمينه ميلاني" را در جملاتي كوتاه بيان كرد.


http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1392/4/13/179348_709.jpg


ايرج قادري

خدا رحتمش كند. دو فيلم او در كارنامه‌ام است؛ آن هم تقريبا در شروع قدم‌هايي كه مي‌خواستم محكمتر بردارم. پراز شور، پر از عشق و پر از هيجان.... يادم نمي‌رود در آكواريوم، پس از سال‌ها قرار بود در مقابل دوربين دوربين فيلمش حاضر شود و اولين سكانس بازي‌اش شكانسي با من بود.

در استانبول روبه رويش نشستم و نماي او را گرفتند. همان لحظه همه عشقش به سينما را در چشمانش ديدم. مگر مي‌شود پس از اين همه سال....؟ قلبم تپيد. به عنوان بازيگر نسل پس از شما صحنه ناب اتصال‌تان را ديدم و آموختم. روح‌تان شا د، اي كاش بوديد. كاش هم نسلان‌تان اين وصل شدن و آمدن را دوباره تجربه و لمس كنند....

عباس كيا رستمي

اتفاق زماني افتاد كه در كنار وعده‌آي ديگر از بازيگران جلوي دوربين او نقش آفريني كنم.... آن هم با شنيدن قصه زيباي شيرين... او در كنار دوربينش ايستاده و نگاه مي‌كند و حس قصه را در كنار شنيدن قصه به بازيگر منتقل مي‌كنديك كلمه مي‌گويد و بازيگر سراپا شوق مي‌شود و شنيدنش. سينماي رئال را با او تجربه كردم هر چند اندك و كم،‌اما زندگي را لحظه‌اي واقعي زندگي كردم....

مسعود كيميايي

مگر مي‌شود فراموش كرد و ناديده گرفت فيلم‌ةايش را؟ يادم هست در فيلم رييس هر زمان كه نزديك مي‌آمدند كه نكته‌اي را در بازي آن نقش بگويند و راهنمايي‌ام كند من ديگر مهناز افشار بازيگر هم نمي‌توانستم باشم... فقط سكوت و سكوت و خيره به ايشان مي‌نگريستم و مي‌شنيدم آقاي كيميايي از نام‌هاي معتبر در كارنامه‌اي است و خواهد ماند.

تهمينه ميلاني

"دو زن" فيلم محبوب من از خانم ميلاني است. بعيد مي‌دانم بازيگري نخواهد در مقابل دوربين او نقش آفريني كند. آتش بس فيلمي پرهيجان كارگرداني پر از زنانگي و اقتدار بود. چه لحظاتي را با او و آقاي گلزار و ديگر دوستان تجربه كرديم. وقتي او سر فيلمبرداري است پس از زمان اندكي در خلق صحنه ديگر به دنبال بانوي كارگردان نمي‌گردي غرق صحنه و كارش مي‌شود كه با او شروع مي‌كني به شنا در درياي ذهني‌اش ... و به ساحل مي‌رسي.

و در نهايت چه قدر خوشحالم از داشتن اين نام‌ها در كارنامه‌ام و همچنان مشتاقم و نفس مي‌كشم براي تجربه مجدد با تعدادي از اين نام‌ها و بزرگان، و همچنين بزرگاني چون خانم بي‌اعتماد، آقاي تقوايي،‌آقاي فرمان‌آرا،‌آقاي عياري و استادان ديگر و همچنين كارگردان‌هاي نسل جوان‌تر كه پر از عشق و حس نفس دادن به سينمايي هستند كه برايش زحمت‌ها كشيده شده است اميدوارم براي همه بازيگران اين لحظه‌هاي ناب سينمايي شكل بگيرد.